eitaa logo
قران پویان
435 دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
670 ویدیو
607 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
تاملی در دیدگاههای استاد شهید شماره چهارصد و هفتاد و هشت تفسیر سوره قسمت چهارم از جلد ششم کتاب ✅سه دسته مردم در قیامت بخش اول وَ كُنْتُمْ أَزْواجاً ثَلاثَةً» و شما سه صنفْ مردم خواهید بود، و شما مردم به سه دسته تقسیم خواهید شد كه دو دسته ی شما اهل نجاتند و یك دسته اهل هلاك «فَأَصْحابُ اَلْمَیْمَنَةِ ما أَصْحابُ اَلْمَیْمَنَةِ. وَ أَصْحابُ اَلْمَشْئَمَةِ ما أَصْحابُ اَلْمَشْئَمَةِ. وَ اَلسّابِقُونَ اَلسّابِقُونَ » آن سه نوع و سه به این شكل است: گروهی اصحاب میمنه هستند. میمنه به دو معناست: یكی به معنای یمین است، راست در مقابل چپ. در آیات بعد خواهد آمد: «اَصْحابُ الْیَمینِ. . . وَ اَصْحابُ الشِّمال. . . » دست راستی ها و دست چپی ها. اصطلاح «دست و دست » در زمان ما پیدا شده ولی البته اینها به مقصود دیگر و اصطلاح دیگری است. اصطلاح قرآن هزار و دویست سال قبل از این اصطلاح پیدا شده است. بعد در آن آیه ببینیم كه به چه عنایت «اَصْحابُ الْیَمینِ وَ اَصْحابُ الشِّمال» می گویند، دست راستی ها و دست چپی ها، یاران راست و یاران چپ. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃 اصطلاح جدید كه می گویند «دست راستی و دست چپی» اصطلاح رایجی است كه از زمان هگل فیلسوف معروف آلمانی كه از بزرگان فلاسفه ی غرب و دنیا شمرده می شود رایج شده است. هگل شاگردهای زیادی داشته و می گویند روی كرسی تدریسش كه می نشست شاگردانش معمولاً جاهای مشخصی داشتند، یك عده در دست راست كرسی اش می نشستند و یك عده در دست چپ. از نظر فكر هم دست راستی ها با دست چپی ها متفاوت بودند یعنی افكار دست راستی ها افكار معتدلتری بود و افكار دست چپی ها افكار تندتری. 👈دست راستی ها محافظه كارانه فكر می كردند و دست چپی ها انقلابی و تند. كم كم این، اصطلاح شد: دست راستی ها و دست چپی ها. بعد در غیر شاگردهای هگل هم در هر جامعه ای هر گروهی را كه نسبتاً محافظه كارانه فكر كند «دست راستی» گفتند و هر گروهی را كه انقلابی و تند فكر كند «دست چپی» . امروز به سرمایه دارها چون روش سیاسی شان روش محافظه كارانه است می گویند «دست راستی ها» ، به كمونیستها كه روششان روش انقلابی است می گویند «دست چپی ها» . 🌱🌱🌱🌱🌱🌱 ولی عرض كردیم اصطلاح قرآن هزار و دویست سال قبل از این پیدا شده. قرآن اصحاب را اهل می داند و اصحاب را اهل شقاوت و گروه دیگری را اختصاصاً ذكر می كند كه آنها را « » (پیشی گیرندگان) می نامد و آنها هم اهل سعادتند و مقامشان از اصحاب الیمین هم خیلی بالاتر است. 👈در عین حال قرآن برای همه ی اینها عظمت قائل است یعنی اگر سابقین بر اصحاب میمنه تقدم دارند خیال نكنید خود اصحاب المیمنه وضعشان وضع كوچكی است. اول به یك صورت تعظیم و تبجیل دارد: «فَأَصْحابُ اَلْمَیْمَنَةِ» یك دسته اصحاب المیمنه هستند «ما أَصْحابُ اَلْمَیْمَنَةِ» چی هست اصحاب المیمنة یعنی چه می دانی چی هست؟ البته بعد خود قرآن مقداری از سعادتهای آنها را تشریح می كند ولی مقدمتاً می گوید أَصْحابُ اَلْمَیْمَنَةِ* و چیست اصحاب میمنه وَ أَصْحابُ اَلْمَشْئَمَةِ ما أَصْحابُ اَلْمَشْئَمَةِ. ◀️گفتیم كه «میمنه» به دو معنی است. یكی به معنی راست است در مقابل چپ. یكی هم به معنای همین میمنتی كه امروز می گوییم یعنی و بركت و خیر، كه [اصحاب میمنه ] در واقع می شود اصحاب خیر و یمن، و اصحاب مشئمه بر عكس، یعنی اصحاب شُؤم، اصحاب شئامت، شومها. در واقع این جور می شود: اصحاب میمنت: میمونها، باسعادتها؛ اصحاب مشئمه: شومها، بدبختها. «و اصحاب مشئمه و چیست اصحاب مشئمه؟ » یعنی كار اینها هم خیلی بزرگ و عظیم است. درباره ی این دو گروه فرمود: «اصحاب میمنه، چیست اصحاب میمنه؟ اصحاب مشئمه، چیست اصحاب مشئمه؟ » ؛ به «سابقون» كه می رسد حتی كلمه ی «چیست» را هم بر می دارد: ✨✨✨✨✨✨ «وَ السّابِقونَ السّابِقون» اما پیشی گیرندگان همان پیشی گیرندگان اند، یعنی كافی است كه ما درباره شان بگوییم «پیشی گیرندگان» . اول این سه دسته را ذكر [می كند و بعد مطالبی ]  درباره ی نعیمهای سابقین و نعیمهای اهل میمنت و عذابهای اهل مشئمت- كه بعد هم از اهل مشئمه به «اصحاب الشمال» تعبیر می شود- بیان می فرماید. اینجا چون تقسیمِ سه گانه شده است نه دو گانه، قهراً یك عنایتی در آن هست. این سؤال مطرح است كه چرا قرآن تقسیم را دوگانه نكرد؟ در بعضی جاهای دیگر تقسیمْ دوگانه شده، مسلّم اینجا هم اگر تقسیمْ دوگانه می شد صحیح بود ولی چون سه گانه شده است معلوم می شود یك عنایت خاصی به اینها هست. ادامه دارد... 🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸 https://telegram.me/quranpuyan
تاملی در دیدگاههای استاد شهید شماره چهارصد و نود تفسیر سوره قسمت چهار دهم از جلد ششم کتاب ✅مباحثه ی امام جواد علیه السلام با علمای اهل تسنن در زمان معتصم مباحثه ای با حضور حضرت امام جواد علیه السلام- كه جوان بودند- و علمای زیادی از اهل تسنن تشكیل دادند، نظیر كاری كه مأمون با حضرت رضا و علمای مذاهب و ادیان می كرد ولی اینجا فقط علمای اهل تسنن بودند. اینها مثل همه هوچیهایی كه همیشه و در همه ی زمانها وجود دارند [دنبال بهانه ای علیه امام جواد علیه السلام بودند. ] خلفا (ابوبكر و عمر) در میان مردم بت بودند- همین طور كه الآن هم هستند- و هر كسی را كه می خواستند هو كنند به وسیله ی اینها [هو می كردند كه ] به خلیفه اهانت می كنی؟ ! . . . اینها برای اینكه حضرت را هو كرده باشند گفتند شما در باره ی فضیلت ابوبكر و فضیلت عمر و در باره ی روایاتی كه ما در این زمینه داریم چه می گویید؟ فرمود چه روایاتی؟ روایتی خواندند كه جبرئیل بر پیغمبر اكرم نازل شد و گفت: یا رسولَ اللّه خدای متعال می فرماید من از بنده ی خودم ابوبكر راضی هستم، شما از ابوبكر سؤال كنید كه آیا او هم از ما راضی هست یا نه؟ بپرسید كه ما خبرش را ببریم.😑😑😑 فرمود: ما فضیلت ابوبكر را انكار نداریم ولی این قدر می دانیم كه پیغمبر اكرم در حجةالوداع فرمود دروغگویان بر من زیاد شده اند: «كَثُرَتْ عَلَیَّ الْكَذّابَةُ» (چون این را خود سنیها هم نقل كرده اند) كسانی كه به من دروغ می بندند زیادند، و بعد به ما دستور داد كه هر حدیثی كه از من نقل كرده اند آن را بر قرآن كریم عرضه بدارید، اگر دیدید مخالف قرآن است بدانید من نگفته ام، من هرگز حرفی بر خلاف قرآن نمی زنم. ما نمی خواهیم فضل ابوبكر را انكار كنیم ولی این حدیث را بر قرآن عرضه می داریم.👍👍👍 وقتی كه بر قرآن عرضه می داریم می بینیم كه قرآن می فرماید: 🌺 «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا اَلْإِنْسانَ وَ نَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ اَلْوَرِیدِ» 👈ما انسان را آفریدیم و از همه ی خاطرات ذهن او آگاهیم، از رگ گردن به او نزدیكتریم.🌺 🔶بنابراین معنی ندارد خدا به بنده ی خودش- كه او پیغمبر است- پیغام بدهد كه من از آن بنده ی دیگرم راضی ام، از او بپرس كه او از من راضی است یا راضی نیست. (به این مناسبت این داستان را گفتم كه این حدیث هست كه «اَلْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ سَیِّدا شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ» پیغمبر فرمود- این را هم شیعه و سنی نقل كرده اند- كه حسن و حسین دو آقای جوانان اهل بهشت اند. ) آنها گفتند پس چه می فرمایید در باره ی این حدیث از پیغمبر اكرم كه «اَبوبَكْرٍ وَ عُمَرُ سَیِّدا كُهولِ اَهْلِ الْجَنَّةِ» اینها آقاهای پیرمردهای اهل بهشت هستند. فرمود البته باز نمی خواهیم فضل آنها را انكار كنیم ولی متأسفانه بهشت پیر ندارد كه اینها بخواهند آقای آن پیرها باشند.😄😄 ⏪یادم هست كه زمانی این حدیث را در حضور مرحوم ابوی ما- خدا ایشان را رحمت كند ان شاءالله- می خواندند، ایشان مَثَل خیلی خوب و شیرینی آوردند، گفتند دو تا طلبه با همدیگر مباحثه می كردند. می دانید كه طلبه ها وقتی در مسائل علمی مباحثه می كنند بعد كار به دعوا و كتك كاری و كتاب به سر همدیگر زدن و حرفهای دیگر خارج از مباحثه می كشد.😱😱 یكی از آن طلبه ها به دیگری گفت تو كه اساساً سواد نداری، سواد تو كجا سواد من كجا! من به اندازه ی موهای سر تو كتاب خوانده ام. اتفاقاً او كچل بود و به سرش یك مو نداشت. سرش را لخت كرد و گفت:بفرمایید میزان معلومات آقا را [ببینید! 😂😂😂😂😂 . جمله ی«سَیِّدا كُهولِ اَهْلِ الْجَنَّةِ» از این قبیل است. در آنجا پیری وجود ندارد كه اینها بخواهند آقایش باشند. اینها خیال كردند پیغمبر كه فرمود حسن و حسین آقای جوانانند، چون آن وقت كه پیغمبر این جمله را فرموده اینها جوان بودند فرموده «جوانان» در حالی كه آنها هم كه جوان نماندند و بعد پیر شدند.🍃🍃🍃 «عُرُباً أَتْراباً» همه تِرْب و هم سنّ و سال و جوان «لِأَصْحابِ اَلْیَمِینِ » اینها تعلق دارند به اصحاب الیمین «ثُلَّةٌ مِنَ اَلْأَوَّلِینَ. `وَ ثُلَّةٌ مِنَ اَلْآخِرِینَ » كثیری از اوّلیان و كثیری از آخریانْ اصحاب اند. حال اگر مقصود از «اولین» امتهای قبل از امت پیغمبر اكرم باشند، یعنی از امتهای پیشین كثیری از الیمین اند و از این امت هم كثیری اصحاب یمین داریم، و اگر آن طور كه بعضی دیگر گفته اند- كه ما هم همین را انتخاب كردیم- مقصود این باشد كه اولینِ این امت و آخرینِ این امت، یعنی سخن در باره ی این امت است، آیه می فرماید كثیری از اولینِ این امت و كثیری از آخرینِ این امت از اصحاب الیمین هستند. 🌺پایان تفسیر سوره واقعه🌺 telegram.me/quranpuyan