eitaa logo
قران پویان
464 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
695 ویدیو
619 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️شباهت با به درخواست ‌ ع 💠وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِمُ رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِي الْمَوْتَى قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِن قَالَ بَلَى وَلَكِن لِّيَطْمَئِنَّ قَلْبِي قَالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِّنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلَى كُلِّ جَبَلٍ مِّنْهُنَّ جُـزْءًا ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَكَ سَعْيًا وَاعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ بقره/260 🌱و [به ياد آر] آنگاه كه ابراهيم گفت: خداوندا، به من بنماي كه چگونه مردگان را زنده مي‌كني؟ گفت: مگر باور نداري؟ گفت: آري، اما [سؤال كردم] تا دلم آرام گيرد [و به يقين قلبي برسم]. گفت: پس چهار [عدد] از پرندگان برگير. آنگاه آنها را با خودت آموخته كن، سپس [با گذشت مدت زماني] هر كدام از آنها را بر كوهي بگذار، سپس [بعد از مدتي] آنها را به سوي خود فراخوان، [خواهي ديد كه] با شتاب به سوي تو آيند و بدان كه مسلماً خدا [در نظاماتش] شكست‌ناپذير و حكيم است. 🔷✨پس از معرفي صفات ذاتيِ «حيّ و قيّوم» در آيه‌الكرسي، اين آيه سومين نگرش به آن صفات مي‌باشد. اولين نگاه به مسئله مالكيت و كنترل حيات و مرگ در ادّعاي آن طاغوت و جدالش با ابراهيم بود. دومين نگاه، از منظر آن مؤمن متحيّر و پرسشگر در نقش زمان و تأثير آن در فرسودگي جسم بود [كه به نسبيّت زمان از ديد بشري و استقلال حيات از زمان مربوط مي‌شد] و تجربة صد سال مرگ موقّت و مصّون ماندن خود و حمارش و طعامش از گذشت زمان. اين مسئله را براي او حل كرد. با اين تفاوت كه سؤال رهگذر انديشمند از «أَنَّىَ» [چگونگي] تجديد حيات با «گذشت زمان» بود، و سؤال ابراهيم از «كيفيت» و مكانيسم تجديد حيات. 🔷✨ اگر خداوندِ داناي پنهان و آشكار از اسرار دل ما آگاه است، چه جاي پرده‌پوشي و انكار شك و ترديدي كه در دل داريم؟ مگر مي‌شود با خدا هم ناصادق و رياكار بود و نقش بازي كرد؟ ابراهيم به راستي صادق بود و ظاهر و باطنش با هم هماهنگي داشت. 🔷✨گزيدن چهار پرنده و قرار دادن هركدام بر سر كوهي، شايد نماد چهار جهت جغرافيايي و دوري مكاني از جهات متفاوت باشد. در مورد نوع پرندگان [متنوع يا از يك نوع] هيچ سخني در آيه نيامده است . 🔷✨«صُرْ» [فعل امر از صار يصور] و صيرورت، تحوّل و انتقال يا رجوع به حالتي ديگر است مثل تحوّل و تبديل شراب به سركه. دميدن در «صُور» و پيدايش «صورت»هاي متنوع از موجودات نيز نشان از تحوّل و تغيير دارد. با اين مفهوم لغوي، «فَصُرْهُنَّ إِلَيْك» با خود مأنوس كردن پرندگان و آموخته كردن و عادت دادنشان به كاري است و قرآن نيز از تعليم سگ‌هاي شكاري سخن گفته است [مائده 4]. مي‌دانيم كه حيوانات و مرغان خانگي به زمان دانه دادن، با صداي صاحبخانه به شتاب از هر راه دوري خود را مي‌رسانند. وقتي انسان مي‌تواند كبوتري را كه به هوا فرستاده با صوت كشيدني به لانه برگرداند، آيا خود و حتي سلول‌هايش كه به فرمان آفريدگار برنامه‌ريزي و كُدگذاري شده، با دميدن در «صُور» به ساختار نخستين برنمي‌گردد؟ درست است كه پس از مرگ، سلول‌ها و حتي كُدهاي ژنتيكي تجزيه و جذب خاك مي‌شوند، اما مگر اطلاعات از بين رفتني است؟ نه تنها اطلاعات انساني كه با مرگش به گور مي‌رود، بلكه اطلاعات اجرام آسماني كه با فرو رفتن در اعماق سياه چاله‌هاي فضايي به گور خود سقوط مي‌كنند، به شهادت دانشمندان نجومي تماماً حفظ مي‌شود!! 🔷✨اين نظر وامدار برداشت ابتكاري مرحوم طالقاني است . مفسران گذشته به غير از سید قطب [در تفسير في ظلال‌القرآن]، با استفاده از معناي نادري از لغت صيرورت، مفهوم بريدن و قطعه قطعه كردن را در «فَصُرْهُنَّ إِلَيْك» گرفته و چنين پنداشته‌اند كه گويي ابراهيم آن چهار مرغ را درهم كوبيده و اجزاء اين مخلوط را بر سر كوههايي گذاشته است. حال آنكه اگر چنين بود، تنها نمايشي از جمع شدن مجدد اجزاي موجودي زنده به شمار مي‌رفت كه در هر فصل بهار شاهد آن هستيم و چنين نمايشي «كيفيت زنده شدگان مرگان» را براي ابراهيم نمي‌گشود. اما با اين تجربه فهميد اجزاء هستي كه با آفريدگار خود اُنس گرفته و هماهنگ شده‌اند، به فرمان او و با دميدن در «صُور» [از همان ريشة صُرهُنّ] به سوي او با شتاب جمع مي‌شوند. 👈عزيز و حكيم بودن خدا، پاسخ به پندارهايي است كه رستاخيز را پس از پوسيده شدن اجزاء بدن محال مي‌شمارند. هيچ كسي نمي‌تواند وعدة خدا را ابطال كند و كار او حكيمانه است. نظامي در جهان قدرتمندتر است كه تسلط اطلاعاتي بيشتري از ملت خود، براي خدمت به آنها، داشته باشد، و از جزئيات تحركات دشمنان و همسايگان خبردار باشد. عزيز بودن خدا، بي‌نهايت بودن علم او را بر اجزاء هستي مي‌رساند، علمي كه پايه قدرت و تضمين كنندة شكست ناپذيري آن است و عزّتي كه با حكمت همراه است. 📚تفسیر آقاے بازرگان ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan