eitaa logo
قران پویان
462 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
694 ویدیو
619 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
🕋🌴 براي بيدار شدن و وجدان عدالتخواهي واجب شده است. 💠 وَلِلّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ الله غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ ﴿۹۷/آل‌عمران﴾ 🌱و براي خدا بر مردم است كه آهنگ خانه (او) كنند، آنها كه توانائي رفتن به سوي آن دارند، و هر كس كفر بورزد (و را ترك كند به خود زيان رسانده)، خداوند از همه جهانيان، بي نياز است. 🔷✨ "«و لله علی النّاس ...» چون در محیط این خانه فقط نام خدا ظاهر و اراده او حاکم است، برای خدا و بیدار شدن روح و زنده شدن وجدان و حکومت این روح بر سایر غرایز و هواهای انسان بر هر مستطیعی، این خانه واجب است، تا برای یک بار هم شده در تمام عمر هر کس خود را از محیط غوغای شهوات و و نفع جویی و اختلافات که صدای پیامبران و ندای وجدان و دعوت خدا را دور و کم اثر نموده بیرون آید و تغییر محیط دهد و هر کس کفر ورزید و این دعوت را نپذیرفت، بداند که خداوند بی نیاز است و این بشر است که در تقویت و حفظ بنیه مادی و معنوی خود و در هر چیز سراسر احتیاج است."¹ 📚برگرفته ار ڪتاب "به سوے خدا میرویم" نوشته آیت الله طالقانی ، چشم اميد و مردم 🔶وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثَابَةً لِّلنَّاسِ وَأَمْنًا( بقره:125) 🔹و (به يادآور) هنگامى كه خانه (ى كعبه) را محل رجوع و اجتماع و مركز امن براى مردم قرار داديم 🕋« این خانه با همهٔ آدابش، تصویری است که چهرهٔ را در عالیترین صورت معنوی و وضع ظاهری ، در خیال ترسیم می کند وشخص حاج ، خود را با او هم قدم و هم صدا و با اندیشه های بلند او آشنا، می نگرد وهمان کلماتی که از ضمیر ابراهیم برانگیخته شد و به آن مبتلا گردید تا تمامش کرد، در ضمیر هر انسانی که به رموز این بیت آشنا شود و صورت معنوی ابراهیم را در آن بنگرد ، برانگیخته می شود . امامت ابراهیم قلوب مردم مستعد را پیرو او می گرداند. ✳مثابه شدن این خانه هم را به سوی آن می کشاند تا در گیر و دار زندگی، از دور و نزدیک به سوی آن روی آرند و به آنجا رفت و آمد کنند تا اندک اندک حق و کلمات او که در عموم مردم- نه مانند ابراهیم- به کمال و تمام نمی رسد ، حاکم شود و نفوس از کشمکشها و و جاذبه های مختلف و نگرانیهایی که از خودبینی و سود اندیشی و برتری جویی برمی آید ، برهند و به و خدایی گرایند.» 📚( پرتوی از قرآن، ج۱ ص ۲۹۷) ايت الله سيدمحمود طالقاني http://quranpuyan.com/yaf_postsm4778_trykhchh-w-fDyl-khnh-khd--khbh--Hrm-mn-lhy.aspx#post4778 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دین ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
، ممدوح يا مذموم؟ 🔴قسمت دوم: ، مانع و غيرقابل جمع با ايمان 👈"در دیانت به معنای گردن نهادن به حق و شدن نسبت به حقیقت است. از آیات و روایات اسلامی بر می آید که بزرگ ترین و مهم ترین عاملی که انسان را از باز می دارد «تعصب» است. تعصب یا عصبیت به معنای حمایت و دفاع بی دریغ از کسی یا چیزی است (مجمع البحرین، ج2، ص122). 🔹مطابق قرآن مجید مشکل مشرکان حجاز که به حق گردن نمی نهادند، تعصب بود: «آنگاه که کافران تعصب از نوع تعصب جاهلی در دل های خویش قرار دادند، خداوند نیز آرامش خود را بر دل پیامبرش و مومنان فرو فرستاد و ملکه تقوا را همراهشان کرد...» (فتح/26). 🔻 تعصب یا عصبیت آن است که دلبستگی به چیزی انسان را از حق پرستی باز دارد؛ دوست داشتن و دلبستگی به قوم، کشور ، ملت، سرزمین، خاندان و... خود به خود منفی و ناپسند نیست. 👈 آنچه ناپسند است آن است که معیار داوری خود این امور باشد. هر کس و هر چیز و هر عمل و هر رسم که متعلق به کشور و ملت و امت و قبیله من است خوب و ارزشمند است و در غیر این صورت اینگونه نیست؛ چنین اندیشه ای تعصب ناروا و ناپسند است. 👌معیار خوبی و بدی فراتر و بیرون از این امور است. انسان خوب اهل هر کشور که باشد و به ظاهر پیرو هر دین و مذهب که باشد و جزو هر ملت و قبیله ای که باشد، خوب است و همین طور انسان بد به هر جا و هر مکتب و مذهبی که تعلق داشته باشد، بد است. ⭕اگر انسان عمل ظالمانه و ناپسند هم دینان یا هم وطنان یا هم قبیله ای های خود را توجیه می کند و تلاش می کند آن را درست جلوه دهد، دچار «تعصب» شده است. 🔹پیامبر خدا(ص) می فرماید: «هر کس در دلش به اندازه خردلی باشد خداوند در روز قیامت او را با اعراب بر انگیزاند» 📚 (الکافی، ج2، ص308). و يا فرمود «از ما نیست کسی که به عصبیتی فرا خواند و از ما نیست کسی که در راه عصبیتی و از ما نیست کسی که با عصبیت بمیرد» 📚(سنن ابی داود، ح5121). ♦و می فرماید: «کسی که تعصب بورزد یا برایش تعصب بورزند، حلقه را از گردن خویش باز کرده است» (الکافی، ج2، ص308). پس تعصب بزرگ ترین مانع حق پرستی و در واقع بزرگ ترین مانع دینداری است به گونه ای که به هیچ معنا این صفت و ویژگی با ایمان خالصانه و حق پرستانه قابل جمع نیست. ✅ تعصب ، فقط نسبت به حق و خصال نيكو مجاز است بيان شد كه تعصب به معنای دلبستگی محض و بی چون و چرا است و بنابراین تنها این علاقه و دلبستگی نسبت به خود و اعمال نیکو شایسته است. ♦ امام علی(ع) می فرماید: «اگر چاره ای از داشتن تعصب نیست، باید تعصبتان نسبت به خصلت های والای انسانی و کردارهای پسنیده باشد. ...بنابراین، نسبت به تعصب به خرج دهید، خصلت هایی چون پاسداشت حق و حرمت همسایگی و پایبندی به عهد و پیمان ها و پیروی از نیکی ها و مخالفت با تکبر و گردن افرازی و اقدام به احسان و نیکوکاری و پرهیز از زورگویی و تجاوز و بزرگ شمردن قتل نفس و انصاف داشتن با مردم و فروخوردن خشم و پرهیز ازایجاد فساد و تباهی در جامعه» 📚(نهج البلاغه، خطبه 192). ♦ حضرت علي ع می فرماید: «اگر ناگزیر از داشتن تعصب هستید، پس در راه رساندن به و کمک به تعصب نشان دهید» (غررالحکم، ح3738). جاهلان عرب از روی تعصب می گفتند که انسان باید برادر خود را در هر صورت یاری دهد چه ظالم باشد و چه مظلوم ولي پیامبر خدا(ص) این سخن را اینگونه اصلاح فرمود: «انسان باید برادر خویش را یاری دهد چه ستمگر باشد و چه ستمدیده؛ اگر ستمگر است او را از ستمگری بازدارد که این است یاری کردن او؛ و اگر ستمدیده است یاری اش دهد» 📚 (نهج الفصاحه، ص89). 🎙استاد عبدالرحيم سليماني 💫ادامه دارد کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
🟣 و جمله كليدي و عميق امام علي ع: اشخاص و افراد، معيار حق نيستند بلكه اشخاص را با حق بسنج 🏷 ما وقتی در تاریخ اسلام به سراغ سلمان فارسی و ابوذر غِفاری و مقداد كِنْدی و عمار یاسر و امثال آنان می رویم و می خواهیم ببینیم چه چیز آنها را وادار كرد كه دور را بگیرند و اكثریت را رها كنند، می بینیم آنها مردمی بودند اصولی و ، هم و هم . می گفتند: ما نباید درك و فكر خویش را به دست دیگران بسپریم و وقتی آنها اشتباه كردند ما نیز اشتباه كنیم. و در حقیقت روح آنان روحی بود كه اصول و حقایق بر آن حكومت می كرد نه اشخاص و شخصیتها. 🏷 مردی از صحابه امیرالمؤمنین در جریان جنگ ، سخت در تردید قرار گرفته بود. او دو طرف را می نگریست. از یك طرف علی را می دید و شخصیتهای بزرگ اسلامی را كه در ركاب علی شمشیر می زدند و از طرفی نیز همسر نبی اكرم، را می دید كه قرآن درباره ی زوجات آن حضرت می فرماید: (همسران او مادران امّتند) و در ركاب عایشه، طلحه را می دید از پیشتازان در اسلام، مرد خوش سابقه و تیرانداز ماهر میدان جنگهای اسلامی و مردی كه به اسلام خدمتهای ارزنده ای كرده است، و باز زبیر را می دید خوش سابقه تر از طلحه، آن كه حتی در روز سقیفه از جمله متحصّنین در خانه ی علی بود. 🏷 این مرد در حیرتی عجیب افتاده بود كه یعنی چه؟ ! آخر علی و طلحه و زبیر از پیشتازان اسلام و فداكاران سخت ترین دژهای اسلام اند؛ اكنون رودررو قرار گرفته اند؟ كدام یك به نزدیكترند؟ در این گیر ودار چه باید كرد؟ ! 👈👈توجه داشته باشید! نباید آن مرد را در این حیرت زیاد ملامت كرد. شاید اگر ما هم در شرایطی كه او قرار داشت قرار می گرفتیم، شخصیت و سابقه ی زبیر و طلحه چشم ما را خیره می كرد. 🔻ما الآن كه علی و عمار و اویس قرنی و دیگران را با عایشه و زبیر و طلحه روبرو می بینیم، نمی شویم چون خیال می كنیم دسته ی دوم مردمی جنایت سیما بودند یعنی آثار جنایت و خیانت از چهره شان هویدا بود و با نگاه به قیافه ها و چهره های آنان حدس زده می شد كه اهل آتش اند. اما اگر در آن زمان می زیستیم سوابق آنان را از نزدیك می دیدیم، شاید از تردید مصون نمی ماندیم. 🏷 امروز كه دسته ی اول را بر حق و دسته ی دوم را بر می دانیم، از آن نظر است كه در اثر گذشت تاریخ و روشن شدن حقایق، ماهیت علی و عمار را از یك طرف و زبیر و طلحه و عایشه را از طرف دیگر شناخته ایم و در آن میان توانسته ایم خوب قضاوت كنیم. و یا لااقل اگر اهل تحقیق و مطالعه در تاریخ نیستیم، از اول كودكی به ما اینچنین تلقین شده است. اما در آن روز هیچ كدام از این دو عامل وجود نداشت. 🏷به هر حال، این مرد محضر امیرالمؤمنین شرفیاب شد و گفت: ⁉ آیا ممكن است طلحه و زبیر و عایشه بر اجتماع كنند؟ شخصیتهایی مانند آنان از بزرگان صحابه ی رسول اللّه چگونه اشتباه می كنند و راه باطل را می پیمایند؟ آیا این ممكن است؟. 👌👌 در جواب سخنی دارد كه دكتر طه حسین، دانشمند و نویسنده مصری، می گوید سخنی محكمتر و بالاتر از این نمی شود؛ بعد از آنكه وحی خاموش گشت و ندای آسمانی منقطع شد، سخنی به این بزرگی شنیده نشده است. فرمود: ⬅"سرت كلاه رفته و بر تو اشتباه شده. حق و باطل را با میزان قدر و نمی شود شناخت. این صحیح نیست كه تو اول شخصیتهایی را مقیاس قرار دهی و بعد و را با این مقیاسها بسنجی: فلان چیز حق است چون فلان و فلان با آن موافقند و فلان چیز باطل است چون فلان و فلان با آن مخالف. نه، اشخاص نباید مقیاس حق و باطل قرار گیرند. این حق و باطل است كه باید مقیاس اشخاص و شخصیت آنان باشند." 🏷 یعنی باید و باطل شناس باشی نه اشخاص و شخصیت شناس؛ افراد را(خواه شخصیتهای بزرگ و خواه شخصیتهای كوچك) با حق مقایسه كنی، اگر با آن منطبق شدند شخصیتشان را بپذیری و الاّ نه. این، حرف نیست كه آیا طلحه و زبیر و عایشه ممكن است بر باطل باشند؟ . 🏷در اینجا (ع) معیار را خود حقیقت قرار داده است و روح تشیع نیز جز این چیزی نیست. و در حقیقت فرقه شیعه مولود یك بینش مخصوص و اهمیت دادن به اصول اسلامی است نه به و اشخاص. قهراً شیعیان اولیه مردمی منتقد و بت شكن بار آمدند. 📚منبع :ر.ک. مرتضي مطهری , جاذبه و دافعه علی (ع), ص١٣٦_ کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛