💠اقدامات مشترك #طاغوتها
🔻🔻🔻دینی که در بند اسارت حاكمان باشد، پیروانی اسیر و بی اراده می پروراند.
1. جلوگيري از رشد #علم و حقيقت در جامعه
🔹 "قرآن کریم درباره هدف و برنامه رسمی طاغیان چنین می فرماید: اینان، پیش از هر کاری کوشیدند که #عقل مردم را تباه کنند و بدین منظور، از سویی افرادی چون «سامری» و «بلعم باعورا» را برای #شست_وشوی_مغزی مردم پرورش دادند
🔹 قرآن کریم درباره فرعون چنین فرموده است: ﴿ فاستخفّ قومه فأطاعوه ﴾ ؛ «فرعون با شست و شوی مغزی قوم خود در مصر، آنان را سبک و #تهی_مغز کرد تا توان به دست آوردن جزم علمی و عزم عملی نداشته باشند؛ آن گاه بر آنان مسلّط شد». خدا در این آیه نفرمود: مردم مصر مطیع فرعون بودند، زیرا افراد جامعه به راحتی زیر بار ستم نمی روند، بلکه فرمود: چون آنان بی خرد شده بودند، زیر بار زور رفتند... .
🔹 ملّتی که از #خردورزی برخوردار و از عزم ملّی بهره مند باشد، همان طوری که می کوشد پای خویش را از مرز گلیم #عدل بیرون ننهد، سعی می نماید دست خود را به نشان تسلیم در قبال #طاغی بالا نبرد و سر خود را به علامت تعظیم در برابر ظالمِ غاشم پایین نیاورد.
2. اسیر کردن دین
🔹 امویان و دیگران با #خانه_نشین کردن علی (علیه السلام)، حق و دین را به انزوا کشاندند و با ریسمان افکندن بر گردن علی (علیه السلام)، دین را به اسارت گرفتند
🔻🔻و دینی که در بند اسارت باشد، پیروانی اسیر و بی اراده می پروراند.
3. دین فروشی
: #پايمال_كردن_حق، نشان بي عقلي حاكمان است
🔹بعد از رحلت پیامبر ، امویان و همفکران آن ها نمی خواستند از همان آغاز، کفر و بی دینی خویش را آشکار کنند. از این رو، از محو علنی اسلام خودداری کردند و به عداوت با آن تصریح ننمودند بلكه با دین اسیر از راه فریب مردم و ریاکاری و تفسیر دین به رأی، میل و هوس خویش عمل می کردند.
امیرمؤمنان (ع) در عهدنامه خود به مالک اشتر فرمود: «فإن هذا الدین قد کان أسیراً فى أیدى الأشرار یعمل فیه بالهوی و تطلب به الدنیا»... .
🔹 سالار شهیدان (علیه السلام) عدم شایستگی حاکمان اموی را در قالب یک قیاس منطقی چنین بیان فرمودند: مگر نمی بینید که سردمداران و حاکمان جامعه از#حق پیروی نمی کنند و از #باطل روی نمی گردانند؛
«ألا ترون إلی الحق لا یعمل به و إلی الباطل لا یتناهی عنه»؟!
و در جای دیگر فرمودند: عقل، بدون پیروی از حق کامل نمی شود و ناقص است؛ «لا یکمل العقل إلّا باتباع الحق».
👈👈بنابراین، امویان از عقل کامل بی بهره اند. اینان، تنها دارای عقل ابتدایی اند که چنین عقل و خردورزی ضعیف برای اداره جامعه کافی نیست.
👈👈پس، اینان سزاوار حکومت بر مردم نیستند.
از این رو، پزشک، مهندس، مدیر، حاکم و... نیز باید دارای عقل کامل و تخصص مورد نیاز باشند و نصاب عقل برای تصدّی یک مسؤولیت مهم، بالاتر از نصاب عقل برای تکلیف ابتدایی است که در تازه بالغان ملحوظ می گردد.
📚 شکوفایی عقل در پرتو نهضت حسینی ص 155 تا 162
ايت اله جوادي املي
كانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛