#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_498
❇️یوم الفصل #روز_جداييها!
💠إِنَّ يَوْمَ الْفَصْلِ مِيقاتُهُمْ أَجْمَعِينَ (۴۰) يَوْمَ لا يُغْنِي مَوْلًی عَنْ مَوْلًی شَيْئاً وَ لا هُمْ يُنْصَرُونَ (۴۱) إِلاَّ مَنْ رَحِمَ اللَّهُ إِنَّهُ هُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ (۴۲/دخان)
🌱همانا روز جدا سازی (حقّ از باطل) وعدهگاه همه آنهاست.روزی كه هيچ دوستی از دوست خود حمايتی نمیكند و آنان (از هيچ سوی ديگر نيز) ياری نمیشوند.جز كسی كه خداوند او را مورد رحمت قرار دهد، همانا او عزيز و رحيم است.
🔷آيات مورد بحث در حقيقت نتيجهگيری آيات گذشته در مورد مساله معاد است كه در آنها از طريق" حكمت آفرينش اين جهان" برای وجود رستاخيز استدلال شده بود.
در نخستين آيه از اين استدلال چنين نتيجهگيری میكند كه:" يوم الفصل و روز جداييها وعدهگاه همه آنهاست" (إِنَّ يَوْمَ الْفَصْلِ مِيقاتُهُمْ أَجْمَعِينَ).
چه تعبير جالبی است از روز رستاخيز" يوم الفصل" روزی كه حق از باطل جدا میشود، و صفوف نيكوكاران و بدكاران مشخص میگردد، و انسان حتی از نزديكترين دوستانش جدا میشود، آری آن روز وعدهگاه همه مجرمان است.
🔷سپس به شرح كوتاهی در باره اين روز جدايی پرداخته میگويد: در همان روزی كه هيچ كس به فرياد ديگری نمیرسد، و هيچ دوستی كمترين كمكی به دوستش نمیكند، و از هيچ سو ياری نمیشوند"! (يَوْمَ لا يُغْنِي مَوْلًی عَنْ مَوْلًی شَيْئاً وَ لا هُمْ يُنْصَرُونَ).
آری آن روز روز فصل و جدايی است، روزی است كه انسان از همه چيز جز عملش جدا میشود، و مولی به هر معنی كه باشد دوست، سرپرست، ولی نعمت، خويشاوند، همسايه، ياور، و مانند آن، توانايی حل كوچكترين مشكلی را از مشكلات قيامت برای كسی ندارد.
🔷" مولی" از ماده" ولاء" در اصل به معنی ارتباط دو چيز با يكديگر است به طوری كه بيگانهای در ميان نباشد، و برای آن مصداقهای زيادی است كه در كتب لغت به عنوان معانی مختلف اين واژه آمده، كه همه آنها در ريشه و معنی اصلی آن مشتركند. نه تنها دوستان به فرياد هم نمیرسند، و خويشاوندان گرهی از كار يكديگر نمیگشايند، بكله نقشهها نيز نقش بر آب، و چارهجوييها به بنبست، و تيرها به سنگ میخورد چنان كه در آيه ۴۶ طور میخوانيم: يَوْمَ لا يُغْنِي عَنْهُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئاً وَ لا هُمْ يُنْصَرُونَ:" آن روز روزی است كه چارهجوييهای آنان مشكلی را حل نمیكند و ياری نمیشوند".
🔷در اينكه چه تفاوتی در ميان" لا يغنی"" و لا هم ينصرون" است؟ بهترين سخن اين است كه گفته شود: اولی اشاره به اين است كه هيچكس نمیتواند مشكل ديگری را به تنهايی و مستقلا در آن روز حل كند، و دومی اشاره به اين است حتی نمیتوانند با همكاری يكديگر مشكلات را حل نمايند، زيرا نصرت در جايی گفته میشود كه شخصی به كمك ديگری بشتابد و او را ياری دهد تا با همكاری هم بر مشكلات پيروز گردند.
🔷تنها يك گروه مستثنا هستند همانگونه كه در آيه بعد میگويد:" مگر كسی كه خدا او را مورد رحمت قرار داده است، چرا كه خداوند توانا و رحيم است" (إِلَّا مَنْ رَحِمَ اللَّهُ إِنَّهُ هُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ).بدون شك اين رحمت الهی بيحساب نيست و تنها شامل مؤمنانی میشود كه دارای عمل صالحند، و اگر لغزشی از آنها سر زده نيز در حدی نيست كه پيوندهای آنها را از خداوند بريده باشد، اينها هستند كه دست به دامن لطف الهی میزنند، از دريای كرمش بهرهمند، و از چشمه رحمتش سيراب، و از شفاعت اوليايش برخوردار میگردند. و از اينجا روشن میشود كه نفی هر گونه دوست و ولی و ياور در آن روز با مساله شفاعت منافات ندارد، زيرا شفاعت نيز جز به اذن پروردگار و فرمان او حاصل نمیشود.
👌جالب اينكه توصيف به عزيز بودن و رحيم بودن در كنار هم قرار گرفته كه اولی اشاره به نهايت قدرت و شكستناپذيری او، و دومی اشاره به رحمت بی پايان او است، و مهم اين است كه رحمت در عين قدرت باشد.
📚تفسیر نمونه
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_498
❇️یوم الفصل #روز_جداييها!
💠إِنَّ يَوْمَ الْفَصْلِ مِيقاتُهُمْ أَجْمَعِينَ (۴۰) يَوْمَ لا يُغْنِي مَوْلًی عَنْ مَوْلًی شَيْئاً وَ لا هُمْ يُنْصَرُونَ (۴۱) إِلاَّ مَنْ رَحِمَ اللَّهُ إِنَّهُ هُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ (۴۲/دخان)
🌱همانا روز جدا سازی (حقّ از باطل) وعدهگاه همه آنهاست.روزی كه هيچ دوستی از دوست خود حمايتی نمیكند و آنان (از هيچ سوی ديگر نيز) ياری نمیشوند.جز كسی كه خداوند او را مورد رحمت قرار دهد، همانا او عزيز و رحيم است.
🔷آيات مورد بحث در حقيقت نتيجهگيری آيات گذشته در مورد مساله معاد است كه در آنها از طريق" حكمت آفرينش اين جهان" برای وجود رستاخيز استدلال شده بود.
در نخستين آيه از اين استدلال چنين نتيجهگيری میكند كه:" يوم الفصل و روز جداييها وعدهگاه همه آنهاست" (إِنَّ يَوْمَ الْفَصْلِ مِيقاتُهُمْ أَجْمَعِينَ).
چه تعبير جالبی است از روز رستاخيز" يوم الفصل" روزی كه حق از باطل جدا میشود، و صفوف نيكوكاران و بدكاران مشخص میگردد، و انسان حتی از نزديكترين دوستانش جدا میشود، آری آن روز وعدهگاه همه مجرمان است.
🔷سپس به شرح كوتاهی در باره اين روز جدايی پرداخته میگويد: در همان روزی كه هيچ كس به فرياد ديگری نمیرسد، و هيچ دوستی كمترين كمكی به دوستش نمیكند، و از هيچ سو ياری نمیشوند"! (يَوْمَ لا يُغْنِي مَوْلًی عَنْ مَوْلًی شَيْئاً وَ لا هُمْ يُنْصَرُونَ).
آری آن روز روز فصل و جدايی است، روزی است كه انسان از همه چيز جز عملش جدا میشود، و مولی به هر معنی كه باشد دوست، سرپرست، ولی نعمت، خويشاوند، همسايه، ياور، و مانند آن، توانايی حل كوچكترين مشكلی را از مشكلات قيامت برای كسی ندارد.
🔷" مولی" از ماده" ولاء" در اصل به معنی ارتباط دو چيز با يكديگر است به طوری كه بيگانهای در ميان نباشد، و برای آن مصداقهای زيادی است كه در كتب لغت به عنوان معانی مختلف اين واژه آمده، كه همه آنها در ريشه و معنی اصلی آن مشتركند. نه تنها دوستان به فرياد هم نمیرسند، و خويشاوندان گرهی از كار يكديگر نمیگشايند، بكله نقشهها نيز نقش بر آب، و چارهجوييها به بنبست، و تيرها به سنگ میخورد چنان كه در آيه ۴۶ طور میخوانيم: يَوْمَ لا يُغْنِي عَنْهُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئاً وَ لا هُمْ يُنْصَرُونَ:" آن روز روزی است كه چارهجوييهای آنان مشكلی را حل نمیكند و ياری نمیشوند".
🔷در اينكه چه تفاوتی در ميان" لا يغنی"" و لا هم ينصرون" است؟ بهترين سخن اين است كه گفته شود: اولی اشاره به اين است كه هيچكس نمیتواند مشكل ديگری را به تنهايی و مستقلا در آن روز حل كند، و دومی اشاره به اين است حتی نمیتوانند با همكاری يكديگر مشكلات را حل نمايند، زيرا نصرت در جايی گفته میشود كه شخصی به كمك ديگری بشتابد و او را ياری دهد تا با همكاری هم بر مشكلات پيروز گردند.
🔷تنها يك گروه مستثنا هستند همانگونه كه در آيه بعد میگويد:" مگر كسی كه خدا او را مورد رحمت قرار داده است، چرا كه خداوند توانا و رحيم است" (إِلَّا مَنْ رَحِمَ اللَّهُ إِنَّهُ هُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ).بدون شك اين رحمت الهی بيحساب نيست و تنها شامل مؤمنانی میشود كه دارای عمل صالحند، و اگر لغزشی از آنها سر زده نيز در حدی نيست كه پيوندهای آنها را از خداوند بريده باشد، اينها هستند كه دست به دامن لطف الهی میزنند، از دريای كرمش بهرهمند، و از چشمه رحمتش سيراب، و از شفاعت اوليايش برخوردار میگردند. و از اينجا روشن میشود كه نفی هر گونه دوست و ولی و ياور در آن روز با مساله شفاعت منافات ندارد، زيرا شفاعت نيز جز به اذن پروردگار و فرمان او حاصل نمیشود.
👌جالب اينكه توصيف به عزيز بودن و رحيم بودن در كنار هم قرار گرفته كه اولی اشاره به نهايت قدرت و شكستناپذيری او، و دومی اشاره به رحمت بی پايان او است، و مهم اين است كه رحمت در عين قدرت باشد.
📚تفسیر نمونه
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan