#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_379
❇️#درسهای_آموزنده از داستان #سليمان
👈آنچه در اين بخش از آيات خوانديم، نكتههای فراوانی دارد كه میتواند در زندگی همه انسانها و روند همه حكومتها مؤثر باشد:
🔹رئيس حكومت يا يك مدير بايد آن چنان در سازمان تشكيلاتی خود دقيق باشد كه حتی غيبت يك فرد عادی و كوچك را احساس و پیگيری كند.
🔹مراقب تخلف يك فرد باشد و برای اينكه روی ديگران اثر نگذارد، محكم كاری كند، و پيشگيری لازم را به عمل آورد.
🔹هرگز نبايد كسی را غيابا محاكمه كرد، بايد اجازه داد در صورت امكان از خودش دفاع كند.
🔹بايد جريمه به مقدار جرم باشد، و برای هر جرمی مجازات متناسبی در نظر گرفته شود، و سلسله مراتب رعايت گردد.
🔹بايد هر كس و لو بزرگترين قدرتهای اجتماعی، تسليم دليل و منطق باشند هر چند دليل از دهان فرد كوچكی بيرون آيد.
🔹در محيط جامعه بايد آن قدر صراحت و آزادی حكمفرما گردد حتی يك فرد عادی بتواند در موقع لزوم به رئيس حكومت بگويد:" من از چيزی آگاهم كه تو نمیدانی"!
🔹ممكن است كوچكترين افراد از مسائلی آگاه شوند كه بزرگترين دانشمندان و قدرتمندان از آن بيخبر باشند تا انسان هرگز به علم و دانش خود مغرور نگردد.
🔹در سازمان اجتماعی بشر، نيازهای متقابل آن قدر زياد است كه گاه سليمانها محتاج يك پرنده میشوند.
🔹گرچه در جنس زنان شايستگيها بسيار است، و حتی خود اين داستان نشان میدهد كه ملكه سبا از فهم و درايت فوق العادهای برخوردار بود، ولی با اينهمه رهبری حكومت چندان با وضع روح و جسم آنها سازگار نيست كه هدهد نيز از اين مساله تعجب كرد و گفت:" من زنی را بر آنها حكمران ديدم"!
🔹مردم غالبا بر همان آئينی هستند كه زمامدارانشان میباشند، لذا در اين داستان میخوانيم كه هدهد میگويد من آن زن و قوم و ملت او را ديدم كه برای خورشيد سجده میكنند (نخست سخن از سجده ملكه سپس از ملتش میگويد)
📚تفسیر نمونه
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan