eitaa logo
قران پویان
444 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
647 ویدیو
599 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
✴️ آشنايي با انديشه هاي علامه طباطبايي : 🛑قسمت چهارم : ✅ ورای پیامبر . ✳️ تفاوتهای نظری علامه طباطبایی با سایر ففها 👈👈آیا همه احکام و آرای پیامبر،مشمول است؟ 🔶مسأله عصمت در اینگونه احکام که پیامبر صادر می کند و به جایگاه ولایت ایشان مربوط است، چه می شود آیا باید امکان خطا و اشتباه را هم منتفی بدانیم؟ ج: به خاطر ندارم علامه در این باره به صراحت مطلبی فرموده باشند، ولی از مجموع مباحث ایشان می توان استنباط کرد که نظرشان چیست، ✅علامه عصمت را در سه قلمرو مطرح کرده و از آن دفاع کرده، اول در اخذ و دریافت وحی، و دوم در بیان و ارائه آن، و سوم در عمل کردن بر طبق دستورات الهی، پیامبر در هیچ یک از این سه حوزه دچار سهو و اشتباه نمی شود، تا چه رسد به اینکه عمداً خلافی مرتکب شود. علامه چارچوب عصمت را همین می داند و بس. 👈که لازمه ی آن بیرون بودن احکام ولایی حضرت، از قلمرو عصمت است: عین تعبیر ایشان در جلد دوم المیزان که تحت عنوان عصمت انبیاء بحث کرده اند این است: ان العصمه علی ثلاثة اقسام : العصمه عن الخطا فی تلقی الوحی، و العصمه عن الخطا فی التبیلغ و الرسالة، و العصمه عن المعصیة ، 🔶 ایشان در جای دیگر هم فرموده است که عصمت در قلمرو دین و شریعت است: المصونیة عن الخطا فی امر الدین و الشریعه، و قبلاً عرض کردم که ایششان احکام حکومتی را جزء دین و شریعت نمی داند. در این باره نظر صریح تری هم در باب احکام قضائی پیامبر در جلد پنجم دارند که پیامبر تحت تأثیر هوای نفس حکم نمی کند،این بدان معناست که حکم مطابق با قواعد ظاهری است، نه اینکه حکم مطابق با واقع است. 👈بیان دیگر علامه این است که عصمت «فقط» مربوط به حکم الله است، و در شیوه های مختلف زندگی ، عصمت وجود ندارد: انما العصمة فیما یرجع الی الی حکم الله دون ما یرجع الی السلائق و طرق الحیاه علی اختلافها. مورد دیگر که می توان نظر علامه را در این باره استنباط کرد بحثی است که در ذیل آیه :عفا الله عنک لم اذنت لهم و در نقد کلام صاحب المنار آورده است. المنار هم عصمت را اختصاص به اخذ و تبلیغ وحی و عمل به آن می دهد و علامه وقتی حرف های دیگراو را کاملاً نقد می کند، این قسمت را مسکوت می گذارد و بر آن حاشیه ای ندارد. 👈در ذیل آیه «ثم اجتباه ربّه فتاب علیه و هدی» هم ، نظریه عصمت گسترده در اوامر مولوی و ارشادی، و در امور دینی و دنیوی را نقد کرده و نظر اختصاص به امور دینی را تقویت کرده است. 💫نقل از مصاحبه حجت الاسلام سروش محلاتی با روزنامه جمهوری اسلامی 94/8/28 💫جهت مطالعه مشروح پست ،کلیک کنید http://quranpuyan.com/yaf_postst3878_Swl-w-mbny-nZm-sysy-jtmy-Hkwmt-slmy-dr-qrn.aspx ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
. ❓اشتباه ادم و حوا چه بود؟ ❓آیا آدم و حوا گناه کردند؟ آیا با پیامبران منافات ندارد؟ مفهوم نمایان شدن چیست؟ 🛑قسمت اول: 💮🔶در آیات ابتدای سوره اعراف،داستان آدم و حوا در جنت و فریب آنها توسط شیطان بیان شده است: 🔶«و اى آدم! تو با همسرت در (اين) باغ سردرهم سكونت گير، پس از هر جا و هرگونه كه بخواهيد (از خوردنى هايش) بخوريد، و به اين درخت نزديك مشويد، پس (در اين صورت) از ستمكاران مى شويد.» 19 🔹 پس شيطان، براى آن دو وسوسه كرد، تا آنچه را از عورت هايشان از ايشان پوشيده مانده بود برايشان نمايان گرداند و گفت: «پروردگارتان شما را از اين درخت منع نكرد، جز براى آنكه (مبادا) دو فرشته گرديد، يا از (زمره ى) جاودانان باشيد.» 20 🔹و براى آن دو سوگند ياد كرد كه: «من به راستى همواره از خيرخواهان شمايم.» 21 🔹پس آن دو را با دلو فريب (به چاه سقوط) افكند. پس چون آن دو از آن درخت (ممنوع) چشيدند، _هايشان برايشان آشكار شد، و به چسبانيدن برگ آن باغ بر خود نزديك شدند، و پروردگارشان آن دو را بانگ زد: «مگر شما را از اين درخت منع نكردم و به شما نگفتم(كه)شيطان بى گمان براى شما دشمنى آشكارگر است؟» 22 🔹گفتند: «پروردگارمان! ما بر خويشتن ستم كرديم، و اگر بر ما (گناهمان را) نپوشانى و به ما رحم نكنى، بى گمان (و) بى امان از زيانكاران خواهيم بود.» 23 🔹آيه 19 تا 23 ـ خدا آدم و حوا را در اين امتحان نخستين در صورت تخلّفشان از ستمكاران برشمرده، و شيطان هم نهى خدا را از دستيابى به آن شجره منهيّه مانعى از فرشته شدن يا ماندنى بودنشان در آن باغ دانسته، و براى نخستين بار بر درستى و نصحيت گراييش قسم ياد كرده، و با اين مقدّمات آن دو همسر را به كارى وا داشته است، كه مبتلاى به اين گناه غفلتبارشان نمود، زيرا آدم هرگز گمان نمى كرد كسى سوگندى دروغ به خدا خورد، و روى همين اصل هم گول خورد. 🔸از اين و وسوسه شيطانى در نص قرآن ـ كه اين خود ظلمى بوده است ـ و اينجا آدم و حوا گول خورده اند، و نيز جهاتى ديگر كه با هفت تعبير در حرمت چشيدن از ميوه اين درخت شركت دارند، و در جمع پيداست كه اين دو مرتكب گناه شده اند، و در نتيجه كه از نظرشان پنهان بود، بر ايشان آشكار گرديد. 💮👈در آيه (23) و آياتى ديگر لفظ سوآتهما ـ كه جمع است ـ آمده، و اين خود در برگيرنده زشتى هاى برونى و درونى است، برونيش آشكار شدن اين دوست، كه لباس بهشتى از آنان در اين جريان كنده شد، و از برگهاى درختانى بهشتى خواستند كه عورتهاشان را بپوشند، و عورتهاى درونيشان همان گناهشان بود ـ كه بر خلاف گمان طهارت مطلقشان ـ برايشان پديدار گشت. 🔶👈و در پاسخ اين پرسش كه رسولان ربانى كه معصومند اين خود منافى است با گناه آدم(عليه السلام)؟ بايد گفت: در آيات بقره و طه و آياتى ديگر بگونه اى مفصل آمده و از جمله در آيه طه فرمايد "و عصى آدم رب فغوى. ثم اجنباه ربه فتاب عليه و هدى" و اين آيه بيانگر اين حقيقت است، كه اين گناه آدم پيش از رسالت او بوده است. 📚تفسیر فرقان ایت اله صادقی تهرانی 💫ادامه موضوع را می توانید در لینک زیر مطالعه بفرمائید. http://quranpuyan.com/yaf_postst5266_shtbh-dm-w-Hw-chh-bwd--mnZwr-z-nmyn-shdn-zshty-hyshn-chyst.aspx @quranpuyan
✴️ آشنايي با انديشه هاي علامه طباطبايي : 🌐 ورای پیامبر . ✳️ تفاوتهای نظری با سایر ففها 👈👈آیا همه احکام و آرای پیامبر،مشمول است؟ 🔶مسأله عصمت در اینگونه احکام که پیامبر صادر می کند و به جایگاه ولایت ایشان مربوط است، چه می شود آیا باید امکان خطا و اشتباه را هم منتفی بدانیم؟ ج: به خاطر ندارم علامه در این باره به صراحت مطلبی فرموده باشند، ولی از مجموع مباحث ایشان می توان استنباط کرد که نظرشان چیست، ✅علامه را در سه قلمرو مطرح کرده و از آن دفاع کرده، اول در اخذ و دریافت وحی، و دوم در بیان و ارائه آن، و سوم در عمل کردن بر طبق دستورات الهی، پیامبر در هیچ یک از این سه حوزه دچار سهو و اشتباه نمی شود، تا چه رسد به اینکه عمداً خلافی مرتکب شود. علامه چارچوب عصمت را همین می داند و بس. 👈که لازمه ی آن بیرون بودن احکام ولایی حضرت، از قلمرو عصمت است: عین تعبیر ایشان در جلد دوم المیزان که تحت عنوان عصمت انبیاء بحث کرده اند این است: ان العصمه علی ثلاثة اقسام : العصمه عن الخطا فی تلقی الوحی، و العصمه عن الخطا فی التبیلغ و الرسالة، و العصمه عن المعصیة ، 🔶 ایشان در جای دیگر هم فرموده است که عصمت در قلمرو دین و شریعت است: المصونیة عن الخطا فی امر الدین و الشریعه، و قبلاً عرض کردم که ایششان احکام حکومتی را جزء دین و شریعت نمی داند. در این باره نظر صریح تری هم در باب احکام قضائی پیامبر در جلد پنجم دارند که پیامبر تحت تأثیر هوای نفس حکم نمی کند،این بدان معناست که حکم مطابق با قواعد ظاهری است، نه اینکه حکم مطابق با واقع است. 👈بیان دیگر علامه این است که عصمت «فقط» مربوط به حکم الله است، و در شیوه های مختلف زندگی ، عصمت وجود ندارد: انما العصمة فیما یرجع الی الی حکم الله دون ما یرجع الی السلائق و طرق الحیاه علی اختلافها. مورد دیگر که می توان نظر علامه را در این باره استنباط کرد بحثی است که در ذیل آیه :عفا الله عنک لم اذنت لهم و در نقد کلام صاحب المنار آورده است. المنار هم عصمت را اختصاص به اخذ و تبلیغ وحی و عمل به آن می دهد و علامه وقتی حرف های دیگراو را کاملاً نقد می کند، این قسمت را مسکوت می گذارد و بر آن حاشیه ای ندارد. 👈در ذیل آیه «ثم اجتباه ربّه فتاب علیه و هدی» هم ، نظریه عصمت گسترده در اوامر مولوی و ارشادی، و در امور دینی و دنیوی را نقد کرده و نظر اختصاص به امور دینی را تقویت کرده است. 💫نقل از مصاحبه حجت الاسلام سروش محلاتی با روزنامه جمهوری اسلامی 94/8/28 💫جهت مطالعه مشروح پست ،کلیک کنید http://quranpuyan.com/yaf_postst3878_Swl-w-mbny-nZm-sysy-jtmy-Hkwmt-slmy-dr-qrn.aspx ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
چيست؟ ايا ، موجب و فرد ميشود؟ 🛑 قسمت هشتم: «ضرورى»، عبارت است از فكر، روش يا حكمى كه به صورت بديهى در دين اثبات شده باشد; اگر چيزى از ضروريات دين و يا مذهب باشد، هيچ مسلمانى در آن مناقشه اى ندارد; 👈بنابراين درباره ى هر چيزى در دين و مذهب كه اختلاف نظر وجود دارد، غير ضرورى ست; حتى اگر برخى آن را قطعى بدانند. انكار ضرورى موجب (ص) مى شود; ولى تنها وقتى اين گونه است كه به ملازمت انكار ضرورى و تكذيب پيامبر(ص) توجه شده باشد; اما اگر از اين امر غافل باشد، موجب نمى شود. 👈درباره ى مسائلى كه بين مسلمانان اختلاف نظر وجود داشته و يا در شيعه درباره ى آن ها اجتهادات گوناگون صورت گرفته است; به صورت غير علمى و با انگيزه ى برانگيختن اذهان عمومى و واردشدن در و تضليل كه در آن خواص تحت تأثير عوام هستند و يا با هدف برانگيختن عوام به شيوه هايى دور از تقوا، از ضروريات دين و مذهب صحبت زياد شده است. آيا انكار امورى مانند امامت و ، انكار ضروريات دين نيست؟ 🔻* برخى ضروريات دين جزء بديهيات دين است كه انكار آن به طور طبيعى به معناى تكذيب پيامبر(صلى الله عليه وآله) است. در اين امور مسلمانان اختلافى ندارند مانند نماز و روزه. اما چگونه نماز خواندن و يا اعتقاد و عدم اعتقاد به عصمت پيامبر در غيرتبليغ و از اين قبيل امور بنا به ماهيت داراى ضرورتى در حد بديهى نيستند، هرچند براى معتقد به آن ملازم با بداهت باشد - از اين رو است كه ما اشاعره را كه معتقد به جبر و منكر حسن و قبح عقلى هستند، كافر نمى دانيم. نهايت اين كه به ملاحظه سلوك اعتقادى اشان آنان را مسلمان خطاكار و يا منحرف بدانيم. 📌بنابراين، بين و تفاوت وجود دارد. مراد از ضرورى، امرى بديهى است كه به شكلى طبيعى و خود به خود و بدون نياز به استدلال، ثابت است، مانند اصل وجوب نماز و وجوب روزه و وجوب حج و وجوب زكات. اما جزئيات اين عبادات محل اختلاف بين مسلمانان است و نيازمند استدلال. 👈👈و هرچه كه بنابه ماهيتش و يا بنا به وضع واقعى اش كه مردم در آن اختلاف مى كنند، نيازمند استدلال باشد، امرى نظرى است و انكار امرى نظرى موجب تكذيب پيامبر(صلى الله عليه وآله) كه سبب است نمى شود. زيرا به لحاظ ملازمه داشتن با تكذيب پيامبر(صلى الله عليه وآله) موجب كفر است. از اين رو براى حكم به كفر كسى كه ضرورى اى را منكر شده است بايد يقين حاصل كرد كه او التفات به اين ملازمه داشته است. 🖋مرحوم علامه سید محمد حسین فضل الله کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دین ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛