💠 #ام_البنين از #زنان نمونه تاریخ:
🚩🏴سالروز وفات #مادر_علمدار_کربلا حضرت ابالفضل العباس سلام الله علیهما تسلیت باد
🌴🍁در شب عاشورا اول كسی كه نسبت به ابا عبد الله اعلام یاری كرد، همین برادر رشیدش أبو الفضل بود. بگذریم از آن مبالغات احمقانه ای كه می كنند، ولی آنچه كه در تاریخ مسلم است، #أبو الفضل بسیار رشید، بسیار شجاع، بسیار دلیر، بلند قد و خوش رو و زیبا بود (وَ كان یُدْعی قَمَرَ بنی هاشم) كه او را «ماه بنی هاشم» لقب داده بودند. اینها حقیقت است. شجاعتش را البته از علی علیه السلام به ارث برده است.
📖 داستان مادرش حقیقت است كه علی به برادرش عقیل فرمود: عقیل! زنی برای من انتخاب كن كه «وَلَدَتْهَا الْفُحولَةُ» از شجاعان به دنیا آمده باشد. «لِتَلِدَ لی فارِساً شُجاعاً» دلم می خواهد از آن زن فرزند شجاع و دلیری به دنیا بیاید. عقیل، #امّ_البنین را انتخاب می كند و می گوید این همان زنی است كه تو می خواهی. تا این مقدار حقیقت است. آرزوی علی در أبو الفضل تحقق یافت.
امّ البنین یعنی مادر پسران (مادر چند پسر) ، ولی خود این كلمه مثل امّ كلثوم است كه حالا ما اسم می گذاریم. مخصوصاً در تاریخ دیدم كه یكی از جدّات یعنی مادر بزرگهای امّ البنین اسمش امّ البنین بوده و شاید به همین مناسبت اسم ایشان را هم امّ البنین گذاشته اند. همین دختر را برای امیر المؤمنین خواستگاری كردند و از او چهار پسر برای امیر المؤمنین متولد شد و ظاهراً دختری از او به دنیا نیامده است. بعد این زن به معنی واقعی امّ البنین یعنی مادر چند پسر شد. امیر المؤمنین #فرزندان_شجاع دیگر هم داشت: اولاً خود حسنین (امام حسن و امام حسین) شجاعتشان محرز بود، محمّد بن حنفیّه از جناب أبو الفضل خیلی بزرگتر بود و در جنگ جمل شركت كرد و فوق العاده شجاع و قوی و جلیل و زورمند بود.
امّ البنین مادر حضرت أبو الفضل در حادثه ی كربلا زنده بود ولی در كربلا نبود، در مدینه بود. در مدینه بود كه خبر به او رسید كه در حادثه كربلا قضایا به كجا ختم شد و هر چهار پسر تو شهید شدند.
🍁🍂این بود كه این زن بزرگوار به قبرستان بقیع می آمد و در آنجا برای فرزندان خودش نوحه سرایی می كرد. نوشته اند این قدر نوحه سرایی این زن دردناك بود كه هر كه می آمد گریه می كرد، حتی مروان حكم كه از دشمن ترین
🍃مجموعه آثار شهید مطهری . ج17، ص: 101
دشمنان بود.
🌴🍁این زن گاهی در نوحه سرایی خودش همه ی بچه هایش را یاد می كند و گاهی بالخصوص ارشد فرزندانش را. أبو الفضل، هم از نظر سنی ارشد فرزندان او بود، هم از نظر كمالات جسمی و روحی.
من یكی از دو مرثیه ای را كه از این زن به خاطر دارم برای شما می خوانم. به طور كلی عربها مرثیه را خیلی جانسوز می خوانند. این مادر داغدیده در این مرثیه ی جانسوز خودش گاهی این گونه می خواند، می گوید:
💧🍂 ای چشم ناظر، ای چشمی كه در كربلا بودی و آن مناظر را می دیدی، ای كسی كه در كربلا بودی و می دیدی، ای كسی كه آن لحظه را تماشا كردی كه شیر بچه ی من أبو الفضل از جلو، شیربچگان دیگر من پشت سرش بر این جماعت پست حمله برده بودند، ای چنین شخصی، ای حاضر وقعه ی كربلا، برای من یك قضیه ای نقل كرده اند، من نمی دانم راست است یا دروغ، آیا راست است؟ به من اینجور گفته اند، در وقتی كه دستهای بچه ی من بریده بود، عمود آهنین به فرق فرزند عزیز من وارد شد، آیا راست است؟ 💔بعد می گوید أبو الفضل، فرزند عزیزم! من خودم می دانم اگر تو دست می داشتی مردی در جهان نبود كه با تو روبرو بشود. اینكه آمدند چنین جسارتی كردند برای این بود كه دستهای تو از بدن بریده شده بود.
💫و لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم.
📚مجموعه آثار شهید مطهری . ج17، ص: 100
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛