#تحریفات در #واقعه_تاریخی_كربلا
قسمت سی و چهار
تحریفات معنوی
از کتاب #حماسهحسینی
✅دو نقطه ی ضعف مردم در مجالس عزاداری
یكی از نقاط ضعف این است كه معمولاً، هم صاحبان مجالس یعنی مؤسسین مجالس- چه آنهایی كه در مساجد تأسیس یك مجلس می كنند و چه آنهایی كه در منازلشان، بالخصوص كسانی كه در منازلشان- و هم مستمعین [خواهان زیادی جمعیت هستند] و این در حدودی كه من تجربه دارم استثنا ندارد.
این را احساس می كردم و می توانم بگویم برای این امر استثنا ندیدم كه هم #مؤسّسین و هم حتی #مستمعین آن چیزی را كه می خواهند ازدحام جمعیت است.
اگر جمعیت ازدحام بكند راضی است، اگر جمعیت ازدحام نكند راضی نیست.
این، نقطه ی ضعف است😔.
این جلسات كه برای این نیست كه جمعیت ازدحام بكند یا نه!
مگر ما می خواهیم سان ببینیم؟ مگر ما می خواهیم رژه برویم؟ هدف چیز دیگری است. هدف آشنا شدن با حقایق و مبارزه كردن با تحریفات است🤔.
این می شود یك نقطه ی ضعف.
گوینده در مقابل این نقطه ی ضعف قرار می گیرد، چه بكند؟ با این نقطه ی ضعف مبارزه كند یا مثل تاج نیشابوری از این نقطه ی ضعف استفاده كند؟
اگر بخواهد با این نقطه ی ضعف مبارزه كند، حقایق را به مردم بگوید، با #تحریفات مبارزه كند، با هدف صاحب مجلس و هدف مستمعین كه از جمع شدن دور یكدیگر و از شلوغ شدن و از اینكه خودشان را با هم زیاد ببینند خوششان می آید، جور درنمی آید. و اما اگر بخواهد از این نقطه ی ضعف استفاده كند، فقط در این فكر است كه ما چه كار بكنیم كه جمعیت بیشتر جمع بشود.
اینجاست كه یك عالم سر دوراهی قرار می گیرد: از این نقطه ی ضعف استفاده كنم، بهره برداری كنم، به عبارت دیگر روی دوش این جمعیت سوار بشوم، حالا كه اینها این قدر احمق و نادان هستند و چنین نقطه ی ضعفی دارند، من هم از همین نقطه ی ضعف استفاده كنم؟
یا علی رغم این نقطه ی ضعف، من با آن مبارزه كنم، بروم دنبال حقیقت، چه كار دارم به اینكه اجتماع می شود یا اجتماع نمی شود.
نقطه ی ضعف دوم عوام الناس در مجالس عزاداری- كه خوشبختانه باید بگوییم كمتر شده است- این مسأله ی شور و وا ویلا بپاشدن است.
باید منبری حتماً در آخر ذكر مصیبت كند و در این ذكر مصیبت هم نه تنها مردم اشك بریزند،😭 اشك بریزند قبول نیست، باید مجلس از جا كنده بشود، باید شور و وا ویلا بپابشود.
من نمی گویم مجلس از جا كنده نشود، من می گویم این نباید #هدف باشد.
من می گویم اگر كسی در آن مسیر صحیح با بیان حقایق و واقعیات بدون آنكه یك روضه ی دروغی بخواند، بدون اینكه جعلی بكند، بدون اینكه تحریفی بكند، بدون اینكه برای امام حسین اصحابی بسازد كه در تاریخ نبوده و خود امام حسین آنها را نمی شناسد چون وجود نداشته اند، بدون آنكه برای امام حسین فرزندانی ذكر كند كه چنین فرزندانی در دنیا وجود نداشته اند، بدون آنكه برای امام حسین دشمنانی در كربلا با نام و نشان بسازد مثل ازرق شامی و بچه های ازرق شامی كه كاكلشان چگونه بود، كه اصلاً چنین كسانی وجود نداشته اند.
اگر اشكی از روی صداقت و حقیقت ریخت، شور و وا ویلا هم بپاشد، مجلس هم كربلا شد، بسیار خوب؛ ولی وقتی كه نبود، آن وقت ما باید با امام حسین بجنگیم، دشمنی كنیم؟ دروغ ببندیم؟ دروغ بگوییم؟
ادامه دارد…
https://telegram.me/quranpuyan