#پرسشوپاسخقرآني. .
☸ ❓مهوم #سبع_من_المثانی و کتابا #متشابها_مثانی چیست؟
🛑قسمت سوم:
🔹 #متشابه و مشتقاتش که با قرآن هم همراه باشد در سه جا آمده:
👈حجر 87، و زمر23، و آل عمران 7،
🔸در اولی، قرآن را به رخ پیامبر کشیده که ثروت مادی را در دست کافران می بینی، این نعمت عظیم که در دست خودت هست را نیز فراموش مکن!
در دومی، در مقایسه کافر و مومن در آخرت را از سه جهت (در «اَ فمن» ها در آیات 19 تا 26)
در سومی در قالب آیات و الطاف الهی، قرآن را به عنوان یک آیت و یک لطف بزرگ مطرح کرده
🔸یعنی:
1⃣ - در رابطه با پیامبر(ص) و توجه دادن به او که موقعیت شناسی اش را اصلاح کند به قرآن به عنوان یک نعمت بزرگ تاکید نموده است.
2⃣ – در رابطه با تخویف مردم نسبت به قرارگرفتن در زمره خاسران در قیامت، در قالب سه سوال «اَ فمن»ی، بی بهره بودن از درک مقام والای قرآن را موجب خسران دانسته است.
3⃣ – در رابطه با ذات مقدس الهی، و بزرگ دانستن شئون او، نزول قرآن را یاد آوری کرده است.
🔸یعنی:
🔸در این سه دست آیات:
1⃣ - قرآن به عنوان نعمت عظیمی که پیامبر (ص) نباید از عظمتش غفلت کند،
🔟 – قرآن به عنوان دستاویز عظیمی که مردم نباید از عظمتش در نجات خویش غفلت کنند،
3⃣– انزال قرآن به عنوان افتخاری بزرگ (در حد آفرینش انسان و . . .) برای خداوند ذکر شده است.
🔸یعنی:
👈در آیات مذکور، قرآن اصل است و چیزهایی مانند «سبعا مثانی» و «متشابها مثانی» و «منه آیات محکمات-هن ام الکتاب-و اخر #متشابهات» صفت قرآن است.
بنا بر این انطباق قرآن بر اجزاء آن (چه فرق میکند، سوره حمد یا سور طوال یا . . . ) موجه نیست.
🔹اما اینکه فرموده «متشابها مثانی» (و نفرموده «متشابها» و «مثانی») یعنی اینکه هر دو صفت را با هم دارد یعنی در عین حالی که #متشابه هست، #مثانی هم هست و البته متشابه بودن آن از لحاظ معانی و مفاهیم است.
👈اما اینکه فرموده بعضی قسمتها به بعضی قسمتهای دیگرمنعطف اند، این را هم در همین روش تحلیلی تاکنون ملاحظه فرموده¬اید.
یعنی اینکه در این روش تحلیلی دیده¬اید که پاراگراف های مختلف سوره ها به یکدیگر منعطف¬اند و «درس» هر سوره مانند نخ تسبیح که دانه های تسبیح را در ارتباط با یکدیگر نگه می¬دارد، ارتباط پاراگراف های سوره را نشان می دهد.
🔶لذا تفسیر آیه87سوره حجر اینطور خواهد شد که ای پیامبر ما به تو کتابی داده ایم که قسمتهای زیادی از آن «مثانی» است یعنی قسمت های زیادی از آن طوری است که بخشهائی منعطف است به بخشهائی¬ دیگر و اینکه القران¬العظیم را با «واو» (و) از آن جدا کرده به این معنی است که تمام قسمتهای آن « #مثانی» نیست. (یعنی بعضی قسمتهای آن «منحصر» است (مثلاً آیات احکام) اما اینکه در این آیه به «انحصار» مذکور اشاره¬ای نکرده به این معناست که «حالت غالب» (و حالت حداکثری) #قرآن اینطور است که مطالب آن « #متشابه_مثانی» است و آیات انحصاری آن (مانند احکام) بسیار کم است بطوریکه در تعیین صفات آن نقش زیادی ندارد.
💫تفسیر مهندس جمال گنجه ای
.
💫ادامه موضوع را می توانید در لینک زیر مطالعه بفرمائید
http://quranpuyan.com/yaf_postst5158_dr-yh-87-swrh-Hjr-mnZwr-z-sb-mn-lmthny-chyst--y-swrh-Hmd-st.aspx
@quranpuyan
♻️♻️♻️ #قرآنفهمیبرایهمه : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول
2⃣6⃣ تدبر در سوره #حجر
❓مفهوم #سبع_من_المثانی و کتابا #متشابها_مثانی چیست؟
قسمت سوم :
🔹 #متشابه و مشتقاتش که با قرآن هم همراه باشد در سه جا آمده:
👈حجر ۸۷، و زمر ۲۳ ، و آل عمران ۷،
🔸در اولی، قرآن را به رخ پیامبر کشیده که ثروت مادی را در دست کافران می بینی، این نعمت عظیم که در دست خودت هست را نیز فراموش مکن!
در دومی، در مقایسه کافر و مومن در آخرت را از سه جهت (در «اَ فمن» ها در آیات ۱۹ تا ۲۶)
در سومی در قالب آیات و الطاف الهی، قرآن را به عنوان یک آیت و یک لطف بزرگ مطرح کرده
🔸یعنی:
1⃣ در رابطه با پیامبر(ص) و توجه دادن به او که موقعیت شناسی اش را اصلاح کند به قرآن به عنوان یک نعمت بزرگ تاکید نموده است.
2⃣ در رابطه با تخویف مردم نسبت به قرارگرفتن در زمره خاسران در قیامت، در قالب سه سوال «اَ فمن»ی، بی بهره بودن از درک مقام والای قرآن را موجب خسران دانسته است.
3⃣ در رابطه با ذات مقدس الهی، و بزرگ دانستن شئون او، نزول قرآن را یاد آوری کرده است.
🔸یعنی:
🔸در این سه دست آیات:
1⃣ - قرآن به عنوان نعمت عظیمی که پیامبر (ص) نباید از عظمتش غفلت کند،
2⃣ قرآن به عنوان دستاویز عظیمی که مردم نباید از عظمتش در نجات خویش غفلت کنند،
3⃣ انزال قرآن به عنوان افتخاری بزرگ (در حد آفرینش انسان و . . .) برای خداوند ذکر شده است.
🔸یعنی:
👈در آیات مذکور، قرآن اصل است و چیزهایی مانند «سبعا مثانی» و «متشابها مثانی» و «منه آیات محکمات-هن ام الکتاب-و اخر #متشابهات» صفت قرآن است.
بنا بر این انطباق قرآن بر اجزاء آن (چه فرق میکند، سوره حمد یا سور طوال یا . . . ) موجه نیست.
🔹اما اینکه فرموده «متشابها مثانی» (و نفرموده «متشابها» و «مثانی») یعنی اینکه هر دو صفت را با هم دارد یعنی در عین حالی که #متشابه هست، #مثانی هم هست و البته متشابه بودن آن از لحاظ معانی و مفاهیم است.
👈اما اینکه فرموده بعضی قسمتها به بعضی قسمتهای دیگر منعطف اند، این را هم در همین روش تحلیلی تاکنون ملاحظه فرموده اید.
یعنی اینکه در این روش تحلیلی دیده اید که پاراگراف های مختلف سوره ها به یکدیگر منعطف اند و «درس» هر سوره مانند نخ تسبیح که دانه های تسبیح را در ارتباط با یکدیگر نگه می دارد، ارتباط پاراگراف های سوره را نشان می دهد.
🔶لذا تفسیر ۸۷ سوره حجر اینطور خواهد شد که ای پیامبر ما به تو کتابی داده ایم که قسمتهای زیادی از آن «مثانی» است یعنی قسمت های زیادی از آن طوری است که بخشهائی منعطف است به بخشهائی¬ دیگر و اینکه القران¬العظیم را با «واو» (و) از آن جدا کرده به این معنی است که تمام قسمتهای آن « #مثانی» نیست. (یعنی بعضی قسمتهای آن «منحصر» است (مثلاً آیات احکام) اما اینکه در این آیه به «انحصار» مذکور اشاره¬ای نکرده به این معناست که «حالت غالب» (و حالت حداکثری) #قرآن اینطور است که مطالب آن « #متشابه_مثانی» است و آیات انحصاری آن (مانند احکام) بسیار کم است بطوریکه در تعیین صفات آن نقش زیادی ندارد.
💫تفسیر مرحوم مهندس جمال گنجه ای
.
💫ادامه موضوع را می توانید در لینک زیر مطالعه بفرمائید
zaya.io/dxdmh
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛