eitaa logo
قران پویان
466 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
695 ویدیو
619 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
♻️♻️♻️ : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول 5⃣ تدبر در سوره ❓آيا عبارت " " در آيه اول سوره قمر به پديده‌ای خاص در زمان پيامبر اشاره مى كند؟ يا در ادامه‌ي اقتربت الساعه و بيان كننده نشانه های قيامت است؟ 👈 پاسخ ۲ : «اقتربت» صیغه «ماضی» است، «انشقّ» هم همینطور. موضوع «اقتربت» تاکنون محقـق نشده، و لذا، به طریق اولی، در زمان نزول قرآن نیز حتما محقق نشده بود. لذا لا اقل ،کلمـه «اقتربت»، فعلی است که درآینده اتفاق خواهد افتاد اما در قالب «ماضی» بکار رفته اســت، و این نوع افعال (که مربوط به آینده باشند اما به صیغه ماضی ادا شده باشند) درهنــگام تاکید برحتمیت وقوع بکار میروند، طبعا در مورد «انشق» هم همینطورخواهدبود. اما سوال راجع به «و» ونقشی که دارد. اگر «و» مذکور «واوعطف» باشد (که هســت) در آن صورت «انشقّ» جزء آثار و تبعات «اقترب» خواهد بود. سوال این است که چرا مفسران ارجمند «انشق» را جدا حساب کردند و آن همه روایات و نقل قول های نچسب را گرفتند و آیه را از معنی ساده و طبیعی وروشن و بدون ابهام خود جداکردند؟ روال کلام ، روال نکوهش تکذیب گرانِ عامدِ مصِرّ است. «ساعت» یعنی قیامت (توجه کنید به پاراگراف آخر سوره نازعات) و «ساعت نزدیک شد» یعنی قیامت نزدیک است. ممکن است بگویند اینک بیش از ۱۴۰۰ سال است که از نزول این آیه می گذرد و هنوز نه تنها قیامت به وقوع نپیوسته، بلکه حتی نشانه ای هم از قریب الوقوع بودن آن به چشم نمی خورد، پس چرا فرموده «ساعت نزدیک شد» اینجا «درس» و «درب» بما کمک می کند که مطلب را بهتر بفهمیم. عصاره تفسیر این پاراگراف که در «درب» منعکس است بما می گوید در این پاراگراف قرار است خصوصیات مکذبان تعریف شود. مکذبانی که در اینجا مطرح هستند، با توجه به ترتیب نزول، کسانی از معاصران پیامبر هستند که آنهمه سوره های قبلی، و بخصوص سوره های مرحله سوم را دیــده و شنیده اند، و با مفهوم قیامت و آخرت کاملاً آشنا هستند، و لذا وقتیکه تکذیب می کنند، از روی عمد و اصرار و آگاهی است. و بطور قطع،دیگر، هیچ نوع سخن خیرخواهانه دیگری فایده ای به حالشان نخواهد داشت. لذا «قیامت نزدیک شد و ماه بشکافت» (با توجه به آیات ۲ و ۳ و ۴ و ۵ همین پاراگراف) یعنی اینکه حتی «اگر خیلی هم نزدیک بشود و حتی ماه هم بشکافد» آنها باز هم تکذیب خویش را می¬کنند، و این آیه همعرض آیه ۱ سوره انبیاء است. (بخصوص اگر آیه های ۲ و ۳ سوره انبیاء را هم ملاحظه نموده و آنرا با آیه های ۲ و ۳ این سوره مقایسه کنید مطلب بهتر درک خواهد شد) همچنین آیه ۹۰ سوره مریم از لحاظ «انشقاق ارض» وطرز بیان «نزدیک است که.....» در آن، و مشابهت آن با «نزدیک است که...» ابتدای آیه ۱ سوره انبیاء، مفهومی را که دربالا عرض کردیم بهتر نشان می دهد و اینها دلایل قرآنی است. اما آن افسانه بر مبنای نقل قول هائی و نیز روایاتی مبتنی است که هزار اما و اگر دارد و مفسران ارجمند در اصرار بر اینکه افسانه مذکور صحیح است زحمت زیادی کشیدند، که نه تنها اصلا لازم نبود بلکه بالاخره توفیقی هم در اثبات آن نداشتند. از تفسير مهندس گنجه ای https://v.ht/ghamar کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛