eitaa logo
قران پویان
444 دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
683 ویدیو
612 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️آثار 💠إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى‌ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ لَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ ما تَصْنَعُونَ «45/عکبوت» 🌱 كه همانا نماز (انسان را) از فحشا و منكر باز مى‌دارد و البتّه ياد خدا بزرگ‌تر است و خداوند آنچه را انجام مى‌دهيد مى‌داند 🔹در فراز پایانی آیه  45 از سوره ی عنکبوت امده است:  ذکر خدا از آن هم(نماز انسان را از فحشا و منکر باز می دارد) برتر و بالاتر است  (وَ لَذِکْرُ اللّهِ أَکْبَرُ). ظاهر جمله فوق این است که: بیان فلسفه مهمترى براى نماز مى باشد، یعنى یکى دیگر از آثار و برکات مهم نماز، که حتى از نهى از فحشاء و منکر مهمتر است، آنست که انسان را به یاد خدا مى اندازد، که ریشه و مایه اصلى هر خیر و  سعادت است، و حتى عامل اصلى نهى از فحشاء و منکر نیز، همین  ذکر اللّه  مى باشد، در واقع برترى آن، به خاطر آنست که علت و ریشه محسوب مى شود. 🔹اصولاً، یاد خدا، مایه حیات قلوب و آرامش دل ها است، و هیچ چیز، به پایه آن نمى رسد: أَلا بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ:  آگاه باشید یاد خدا مایه اطمینان دلها است . 🔹اصولاً، روح همه عبادات ـ چه نماز و چه غیر آن ـ ذکر خدا است، اقوال نماز، افعال نماز، مقدمات نماز، تعقیبات نماز، همه و همه، در واقع، یاد خدا را در دل انسان زنده مى کند. 👈قابل توجه این که: در آیه ۱۴ سوره  طه  اشاره به این فلسفه اساسى نماز شده و خطاب به موسى مى گوید: أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْرِی:  نماز را بر پا دار، تا به یاد من باشى . 📚ڪانال نڪات تفسیرے ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بخشی از نظرات قرآن اموزان دوره هاي 1401.pdf
1.23M
🔹تعلموا القرآن فانه احسن الحديث، و تفقهوا فيه فانه ربيع القلوب، و استشفوا بنوره فانه شفاء الصدور ✅ را بياموزيد كه بهترين گفته هاست و در آن كنيد كه آن بهار (و نشاط بخش) قلب هاست، از روشنايى آن شفا بجوييد كه شفابخش بيمارى سينه هاست. حضرت علي ع نهج البلاغه 🌹🌹🌹 اظهار رضايت حدود 40 نفر از اساتيد و دانش‌پژوهان دوره هاي كه در دوره روش ساده قران حضور يافتند ✅✅جهت اطلاعات بيشتر در خصوص جزئیات دوره‌ و دوره جديد به لينك https://b2n.ir/a02388 يا كانال زير در ايتا و تلگرام @tadabbor_quranpuyan مراجعه نماييد. 🔹لينك ثبت نام https://idpay.ir/quranpuyan/shop/33892
♻️♻️♻️ : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول 1⃣6⃣ تدبر در سوره 🔹نکات سوره کهف از تفسیر عبدالعلی بازرگان کهف : ۸۳ وَيَسْأَلُونَكَ عَن ذِي الْقَرْنَيْنِ قُلْ سَأَتْلُو عَلَيْكُم مِّنْهُ ذِكْرًا  از تو دربارة ذوالقرنین مي‌پرسند، ۹۶ بگو: برای شما یادی از او تلاوت خواهم کرد.  __ ۹۶- ذوالقرنین یعنی صاحب دو قرن، ما فارسی زبان‌ها قرن را یک صد سال مي‌دانيم، اما در فرهنگ قرآن، قرن به مردمان معاصر گفته مي‌شود، همان مفهومی که ما امروز از کلمة «نسل» مي‌فهميم. مثل: نسل قبل از انقلاب که کمیت زمانی اصلا در آن مطرح نیست. اصولا معنای قرن، جمع شدن و نزدیکی دو یا چند چیز با هم است و در مشتقات آن، مثل: اقتران، قرین و مقارن نیز همین مفهوم وجود دارد. در ۷ موردی که کلمه قرن [و قرناً] در قرآن آمده، تماماً مردمی مورد نظر است که در یک دوره زمانی معین در مکانی مشخص زندگی مي‌کردند [مثل اقوام عاد، ثمود، فرعون و...]. جای شگفتی است که از ۴۰ موردی که مشتقات واژه قرن در قرآن به كار رفته، حتی یک بار هم به معنای شاخ نیامده است، در حالی كه بیشتر مترجمین و مفسرین، «ذوالقرنین» را بر اساس مدارک دینی یهود [اسرائیلیاتی که وارد تفاسیر و فرهنگ اسلامی شده] و نشانه‌هائی که در رویای دانیال آمده، دارای دوشاخ قوچ مانند در سر [یا تاج و کلاهخود] تصور کرده و نیز به مجسمه‌ای با این مشخصات، که در نزديکي‌هاي استخر پایتخت قدیم هخامنشی یافت شده، استناد کرده‌اند. اگر نشانه‌هائی که قرآن از ذوالقرنین داده است با کوروش کبیر منطبق باشد، که با شواهد موجود چنین مي‌نمايد، مي‌دانيم کورش موفق شد دو قرن، یعنی دو ملت ماد و پارس را با هم متحد کند و پادشاه دو ملت [ذوالقرنین] شود! ناصرالدین شاه قاجار را هم «سلطانِ صاحبقران» گفته‌اند. قِران از نظر لغوی پیوند و اتصال است. در گذشته به كسی كه سی سال از عمرش گذشته بود مي‌گفتند یك قران [نسل] را گذرانده است، زیرا دارای فرزند شده و نسل دیگری را پایه گذاشته است [سی سال نماد یك نسل بود]. ناصرالدین شاه نیز در سال ۱۲۹۳ هجری شمسی به مناسبت سي‌امين سالگرد سلطنت خود سكه‌ای ضرب كرد كه بر آن نوشته بود: «ناصرالدین شاه صاحبقران» و از آن تاریخ این لقب را در كلیة مكاتبات اداری و خصوصی خود به كار مي‌برد. او پنجاه سال سلطنت و بر دو نسل حکمرانی كرد. گرچه در فرهنگ قرآن، کلمه قرن مطلقاً به معنای شاخ نیامده، اما اگر در زبان عربی استثناً شاخ را هم قرن گفته باشند، قرن [شاخ] وسیله دفاعی حیوان است و ذوالقرنین مي‌تواند به کسی که دو شاخ دفاعی [قوم ماد و قوم پارس] داشته، اطلاق گردد. تأویل دو شاخ قوچ در رؤیای دانیال، همان اتحاد دو قدرت برجسته زمان، یعنی کشورهای پارس و ماد مي‌باشد. در مورد «ذوالقرنین» سخنان زیادی گفته شده است؛ برخی او را با اسکندر مقدونی، و برخی با یکی از پادشاهان یمن تطبیق داده‌اند که هیچکدام با ویژگیهائی که قرآن از او سراغ داده هماهنگی ندارد. جامع‌ترین و در ضمن قابل قبول‌ترین نظریه را «مولانا ابوالکلام آزاد» [دانشمند و سیاستمدار و اولین وزیر فرهنگ هندوستان پس از استقلال] در فصلی از تفسیر بزرگ خود- ترجمان القرآن- مطرح کرد که توسط «محمد ابراهیم باستانی پاریزی» تحت عنوان: کوروش کبیر یا ذوالقرنین در سال ۱۳۴۲ ش منتشر شده است. مرحوم صدر بلاغی نیز در کتاب «قصص قرآن» خود آن را آورده و مفسرینی همچون علامه طباطبائی نیز این انطباق را مناسب‌ترین احتمال دانسته‌اند. اگر زندگی کوروش کبیر و خصلت‌های بي‌نظير او، در مقایسه با پادشاهان، را با آنچه در این سوره در وصف ذوالقرنین گفته شده مقایسه کنیم، به شباهت‌های قابل توجهی مي‌رسيم. در مدارک دینی یهود از کوروش به عنوان نجات دهنده یهودیانِ اسیر شده در بابل یاد شده است [اسفار: دانیال، اشعیاء و ارمیا]. کوروش با حُسن سیاست خود توانست [در نیمه قرن ششم قبل از میلاد] میان دو کشور پارس و ماد اتحاد برقرار کند و به نیروی چنین اتحادی بر همسایگان متجاوز سلطه یافته و نظام صلح‌آمیز گسترده‌ای بر بخش عظیمی از دنیای روزگار خود مستقر سازد. https://b2n.ir/g94617 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠مروري بر ع به امام ع 🛑قسمت پنجاه ویکم: 💢همه ، نيستند. 🔶 لَيْسَ كُلُّ طَالِبٍ يُصِيبُ وَ لَا كُلُّ غَائِبٍ يَئُوبُ، وَ مِنَ الْفَسَادِ إِضَاعَةُ الزَّادِ وَ مَفْسَدَةُ الْمَعَادِ، وَ لِكُلِّ أَمْرٍ عَاقِبَةٌ سَوْفَ يَأْتِيكَ مَا قُدِّرَ لَكَ، التَّاجِرُ مُخَاطِرٌ اين طور نيست كه هر خواهنده اى به مقصد رسد، و هر غائب شونده اى باز گردد. از زمينه هاى فساد ضايع كردن زاد و توشه و تباه كردن معاد است. براى هر كارى عاقبتى است آنچه برايت رقم خورده زود است به تو برسد. تاجر در خطر است. 🖋ترجمه انصاریان ↩سپس در هجدهمين توصيه مى فرمايد: «نه هرکس طالب چيزى باشد به خواسته اش مى رسد و نه هرکس که از نظر پنهان شد باز مى گردد»; اين دو جمله مى تواند به منزله علتى براى توصيه مبادرت به فرصت ها باشد که در جمله قبل گذشت، زيرا انسان تنها در صورتى به مقصود مى رسد که در زمينه فراهم بودن شرايط برخيزد و تلاش کند در غير اين صورت تلاش او بيهوده است. واژه «غائب» مى تواند اشاره به فرصت از دست رفته باشد که اى بسا دوباره باز نگردد. در عين حال مى تواند توصيه مستقلى باشد اشاره به اينکه انسان هميشه نبايد انتظار داشته باشد که از کوشش هايش نتيجه بگيرد. به بيان ديگر، از شکست ها نبايد نااميد گردد. ✅ در نوزدهمين توصيه مى فرمايد: «تباه کردن زاد و توشه نوعى فساد است و سبب فاسد شدن »; (وَمِنَ الْفَسَادِ إِضَاعَةُ الزَّادِ وَمَفْسَدَةُ الْمَعَادِ). منظور از زاد و توشه در اينجا همان زاد و توشه تقوا براى سفر آخرت است که اگر انسان آن را از دست دهد آخرت او تباه خواهد شد. ✅ در بيستمين توصيه مى فرمايد: «هر کارى سرانجامى دارد (بايد مراقب سرانجام آن بود)»اشاره به اينکه انسان هنگامى که دست به کارى مى زند بايد در عاقبت آن بينديشد و بى حساب و کتاب اقدام نکند; اگر عاقبت آن نيک است در انجام آن بکوشد وگرنه بپرهيزد. در غررالحکم از امام امير مؤمنان على(ع) همين جمله با اضافه اى نقل شده: «وَلِکُلِّ أمْر عاقِبَةٌ حُلْوَةٌ اَوْ مُرَّةٌ; هر کار عاقبتى شيرين يا تلخ دارد (که بايد به آن انديشيد)». ✅ نزن. انچه برايت مقدر ميشده، ميرسد. در بيست و يکمين توصيه مى فرمايد: «آنچه برايت مقدر شده به زودى به تو خواهد رسيد»; مقصود اينکه نبايد بيهوده زد; نه بدين معنا که انسان تلاش براى معاش را رها سازد و کوشش براى بهبود زندگى را فراموش کند، بلکه هدف اين است که از تلاش هاى بيهوده و حريصانه بپرهيزد. همه رواياتى که به مقدر بودن روزى اشاره مى کند نيز ناظر به همين معناست. ✅ در بيست و دومين توصيه مى افزايد: «هر بازرگانى خود را به مخاطره مى اندازد»; (التَّاجِرُ مُخَاطِرٌ(26)). بازرگان هميشه از تجارت خود سود نمى برد و به اصطلاح امروز، تجارت نوعى است; بنابراين انسان بايد شجاع باشد و بر خدا توکل کند و از زيان هاى احتمالى نهراسد و از زيان ها نااميد و مأيوس نشود. البتّه تاجر بايد تلاش و کوشش و تدبير را از دست ندهد; ولى اگر با زيانى مواجه شد نيز ناراحت نگردد. اين احتمال نيز داده شده که اين جمله اشاره به جنبه هاى معنوى تجارت باشد، زيرا تاجر گاه آلوده اموال حرام مى شود و سعادت خود را به خطر مى افکند، بنابراين بايد همواره مراقب اين خطرات باشد مخصوصاً در عصر و زمان ما که اموال حرام و تجارت هاى نامشروع فزونى گرفته و گاه پرسود بودن آن چشم عقل را مى بندد و تاجر را گرفتار گناه مى سازد 🖋شرح آیت آلله مکارم شیرازی @quranpuyan
☆ خدای من! مرا این ارجمندی بس که بنده ی تو باشم و این سرافرازی بس که پروردگار من تو باشی تو همانگونه هستی که من دوست دارم پس مرا آنگونه ساز که تو دوست می داری از نیایش های امام علی (ع) بحارالانوار ج ۷۴ ص ۴۰۰ 🆔 @quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
 💠 یــڪ صفحـہ قرآטּ بـہ همراـہ ترجمـہ 📖 آیات 46 تا 52 📄 ༻🍃‌🌸🍃༺         🆔@quranpuyan
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊 مربوط بہ 🔻 ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️راه در ديگران‌ 💠بَلْ هُوَ آياتٌ بَيِّناتٌ فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَ ما يَجْحَدُ بِآياتِنا إِلاَّ الظَّالِمُونَ (۴۹/عنکبوت) 🌱‏بلكه آن (قرآن) آياتی است روشن كه در سينه‌های كسانی كه به آنان معرفت داده شده جای دارد؛ و جز ستمگران آيات ما را انكار نمی‌كنند. 🔷برای تسخير دلها و نفوذ سخن حق در افكار ديگران تنها توسل به استدلالات قوی و نيرومند كافی نيست، نحوه برخورد با طرف، و شيوه بحث عميقترين اثر را در اين مرحله می‌گذارد، چه بسيارند كسانی كه در بحثها دقيق و موشكاف، و بر مسائل علمی مسلط و آگاهند، اما چون از شيوه" جدال احسن" و بحثهای سازنده آگاه نيستند كمتر در گفتگو با ديگران موفق به نفوذ در قلب آنها می‌شوند. 🔷‏حقيقت اين است كه اقناع" عقل و فكر" به تنهايی كافی نيست، بايد" عواطف" نيز اقناع گردد كه نيمی از وجود انسان را تشكيل می‌دهند. ‏به تعبير ديگر نفوذ در مرحله" خود آگاه" روح انسان به تنهايی كفايت نمی‌كند بايد در مرحله" ناآگاه" كه بخش مهم روح را تشكيل می‌دهد نيز نفوذ كرد. 🔷‏از بررسی حال پيامبران مخصوصا حال پيامبر اسلام ص و ائمه هدی ع بخوبی استفاده می‌شود كه اين بزرگواران برای تحقق بخشيدن به اهداف تبليغی و تربيتی خود از اخلاق اجتماعی و اصول روانشناسی و انسانی‌ترين شيوه‌های نفوذ در قلبها استفاده می‌كردند. 🔷‏طرز برخورد آنها با مردم چنان بود كه به سرعت آنها را به سوی اهداف خود جلب و جذب می‌كردند، گرچه بعضی ميل دارند به اين امور هميشه جنبه اعجاز دهند اما چنين نيست، اگر ما هم سنت و روش و شيوه بحث آنها را در برخورد با ديگران به كار بنديم به سرعت می‌توانيم در آنها اثر بگذاريم و در اعماق جانشان نفوذ كنيم. 📚تفسیر نمونه ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ 💠‏قُلْ كَفی‌ بِاللَّهِ بَيْنِي وَ بَيْنَكُمْ شَهِيداً يَعْلَمُ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الَّذِينَ آمَنُوا بِالْباطِلِ وَ كَفَرُوا بِاللَّهِ أُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ (۵۲/عنکبوت) 🌱‏بگو: همين بس كه خداوند ميان من و شما گواه است؛ آنچه را در آسمان‌ها و زمين است می‌داند؛ و كسانی كه (به جای پيروی از حقّ،) به باطل ايمان آوردند و به خدا كفر ورزيدند، آنان همان زيانكارانند. 👈‏اين آيه، موجب تسلّی خاطر برای پيامبر اسلام صلی الله عليه و آله و تهديدی برای بهانه جويان لجوج و سرسخت است، زيرا خداوند بر آنچه ميان پيامبر و كافران می‌گذرد، گواه است و به حساب همه چيز می‌رسد. ‏🔹گر استدلال با مخالف سودی نداشت، بحث را قطع كنيد و او را به خدا واگذاريد. «قُلْ كَفی‌» ‏🔹خداوند با نزول قرآن و بشارت آمدن پيامبر اسلام در كتاب‌های آسمانی‌ پيشين، صداقت پيامبر را تأييد كرده و بر آن گواهی می‌دهد. «شَهِيداً» ‏🔹خداوند، به همه چيز آگاه است، پس لجاجت و بهانه تراشی چرا؟! يَعْلَمُ ما فِي السَّماواتِ‌ ... ‏🔹رها كردن ايمان و معنويّت و دلبستگی به غير او، قدم گذاردن در راه كفر، باطل، پوچی و انحراف می‌باشد كه سرانجامش خسارت واقعی است. آمَنُوا بِالْباطِلِ‌ ... هُمُ الْخاسِرُونَ‌ ‏🔹كافران، زيانكاران واقعی‌اند. «كَفَرُوا بِاللَّهِ أُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ» 📚تفسیر نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻ايا ميدانيد خداوند در قرآن به ما چه فرموده است؟ اگر شما هم دغدغه و فهم كلام خدا و سوره‌هاي قران را داريد، اما تابحال موفق نشده ايد، فراگيري روش ساده در طي دو ماه بصورت مجازي را به شما پيشنهاد مي كنيم. 🟡🟢نظرات قرآن آموزان دوره‌ قبلي روش ساده دوره چهاردهم، تابستان 1401 ♻ قسمت چهارم  سلام و عرض ادب خدمت استاد گرانقدر و دلسوز استاد خدا خیرتون بده که به من امید دادین خیلی نا امید شده بودم ولی الآن که نزدیک ۶۰ سالمه قرآن را مثل الان نفهمیده بودم خدا عمر طولانی و با عزت بهتون بده تا مردمان بیشتری از علم شما بهرمند بشوند إن شاء الله سركار خانم قنبری  🌱 با سلام و ادب واحترام 🌱 ضمن تقدیر وتشکر از زحمات استاد گرانقدر، صبور و باصلابت، نگاهی نو به قرآن، در من ایجاد شد. گر چه با فراگیری هر مرحله ازآموزش قرآن،مسئولیت فرد، افزایش مییابد،ولی این مسئولیت خوشایند است. به نظم موجود در قرآن ،انسجام آیات سوره و مرتبط بودن آیات سوره با درس سوره، پی بردم ومفاهیم و معارف قرآن را بهتر درک می نمایم. امید است که ان شاءالله توفیق یابم که از عاملین به قرآن باشم. سرکار خانم عرفاني ✅👈جهت اطلاع از جزييات بيشتر و دوره جديد و مشاهده ،به لينك هاي زير مراجعه نماييد ✳ https://b2n.ir/a02388 https://www.aparat.com/quranpuyan/videos در تلگرام و ایتا: @tadabbor_quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♻️♻️♻️ : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول 2⃣6⃣ تدبر در سوره 🔹نکات سوره کهف از تفسیر عبدالعلی بازرگان کهف : ۸۵ فَأَتْبَعَ سَبَبًا  پس وسیله‌ای را پی گرفت ۹۸ [=با استفاده از نیرو و تجهیزات، سپاهی را به راه انداخت].  ۹۸- سبب [جمع آن اسباب] به طناب و ریسمانی که با آن از درخت خرما بالا می رفتند یا از چاه آب مي‌کشيدند گفته شده است، این کلمه به طور استعاره در مورد هر آنچه وسیله‌ای برای موفقیت و بالا رفتن باشد، مورد استفاده قرار مي‌گيرد. از جمله واسطه‌ها و پارتي‌هاي قدرت و ثروت در روابط دنیائی [بقره ۱۷۷ (۲:۱۷۷) ] و داشتن ملک و فرماندهی و ترقی کردن با آن امکانات. [ص ۱۰ (۳۸:۱۰) ] فرعون نیز از وزیرش هامان خواسته بود برج بلندی برای او بسازد تا به «اسباب آسمان‌ها» برسد و از خدای موسی مطلع شود! [غافر ۳۶ (۴۰:۳۶) و ۳۷] نزدیک نیمی از مشتقات کلمه سبب [۵ بار] در سوره کهف در بیان وسائل و امکاناتی که در اختیار ذوالقرنین برای کشورداری گسترده‌اش قرار گرفته بود آمده است. جالب اینکه دشنام را «سبّ» مي‌گويند که از همین ریشه مي‌باشد، گوئی شخص زبون، به جای همّت و هنر به خرج دادن برای غلبه بر دشمن و استفاده از «اسباب ترّقی»، از سَبّ [دشنام] که فقط حرف است، برای برتری یافتن استفاده مي‌کند! تبعیت از اسباب [فَأَتْبَعَ سَبَبًا]، پیروی از نظامات و قوانین و استفاده درست از امکاناتی است که در اختیار مدیران و رهبران جامعه قرار دارد. ذوالقرنین به لطف چنین حکمت و مدیریتی، به ایفای نقش تاریخی بزرگی نائل شد. اسباب را در این آیات چه بسا بتوان کارایی دولت، تشکیلات اداری، ارتش نیرومند، وحدت ملی و تجهیزات لازم دانست. کهف : ۸۶ حَتَّى إِذَا بَلَغَ مَغْرِبَ الشَّمْسِ وَجَدَهَا تَغْرُبُ فِي عَيْنٍ حَمِئَةٍ وَوَجَدَ عِندَهَا قَوْمًا قُلْنَا يَاذَا الْقَرْنَيْنِ إِمَّا أَن تُعَذِّبَ وَإِمَّا أَن تَتَّخِذَ فِيهِمْ حُسْنًا  تا وقتی [در ساحل دریا] به غروبگاه خورشید رسید، و آن را چنین یافت که [گوئی] در دریایی سیاه غروب مي‌کند [=فرو مي‌رود] ۹۹ و در آن [منطقه] قومی را یافت؛ گفتیم‌ ای ذوالقرنین، بر آنها سخت مي‌گيري، یا به نیکی میان‌شان رفتار مي‌کني؟  ۹۹- اگر نگاه گذرائی به نقشه آسیا و فصل مشترکش با اروپا بکنیم، کشور ترکیه را آخرین خشکی در غرب آسیا مي‌يابيم که تقریباً تمامی شمال آن را دریای سیاه [عَیْنٍ حَمِئَهٍ = Black Sea] و بخش اعظم جنوب و غرب آن را دریای مدیترانه احاطه کرده است که باریکه آبی تنگه بُسفر، دو قارة اروپا و آسیا را از هم جدا مي‌کند. کمی پائین‌تر از آن، تنگه داردانل در شمال غربی ترکیه نیز دریای اژه را به دریای مرمره متصل مي‌کند. وضعیت جغرافیائی آسیا در قسمت غرب آن، به وضوح نشان مي‌دهد آخرین منطقه‌ای که امکان داشته ارتشی با نیروی زمینی پیشرفت کند، قسمت غربی ترکیه است که سه جهت آن را دریای سیاه، دریای مرمره، دریای اژه و مدیترانه احاطه كرده است. از طرفی مي‌دانيم که نیمه غربی ترکیه فعلی سرزمین امپراتوری لیدی [Lydia] بوده است که پس از به هم پیوستن دو کشور ماد و پارس، سه دولت بزرگ آن زمان: دولت‌های لیدی، بابل و مصر نیز متحد شدند و پادشاه لیدی «کرزوس» که از فتح اکباتان توسط کوروش و تسلط بر دولت مقتدر ماد و تشکیل کشور واحد پارس و ماد [ایران] بسیار خشمگین بود، در سال ۵۴۹ قبل از میلاد به قصد تصرّف ایران حرکت کرد و سرانجام کورش موفق شد کزروس را شکست دهد و پایتخت لیدی یعنی سارد [یا: ساردیس] را فتح کند و این منطقه تا قرنها در کنترل ساتراپ‌ های پارس بود. از طرفی در این آیات مي‌خوانيم ذوالقرنین به سمت غرب حرکت داد تا جائی که راهی دیگر نبود و خورشید را دید كه در دریائی سیاه [Black Sea] غروب مي‌کرد و مي‌دانيم دریای سیاه دقیقاً در شمال و غرب لیدیا قرار دارد. https://b2n.ir/g94617 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
مروري بر ع به امام ع 🛑قسمت پنجاه و دوم: ⬅️ 5 توصيه كوتاه و مفيد نعمتى را که دارى به خاطر اينکه بيشتر به دست آورى به خطر مينداز 🔶وَ رُبَّ يَسِيرٍ أَنْمَى مِنْ كَثِيرٍ، لَا خَيْرَ فِي مُعِينٍ [مُهِينٍ] مَهِينٍ وَ لَا فِي صَدِيقٍ ظَنِينٍ، سَاهِلِ الدَّهْرَ مَا ذَلَّ لَكَ قَعُودُهُ، وَ لَا تُخَاطِرْ بِشَيْءٍ رَجَاءَ أَكْثَرَ مِنْهُ، وَ إِيَّاكَ أَنْ تَجْمَحَ بِكَ مَطِيَّةُ اللَّجَاج. چه بسيار مال اندكى كه از مال بسيار، با بركت تر است. خيرى در يارى دهنده پست، و رفيق متّهم نيست. تا وقتى شتر زمانه رام توست آن را آسان گير. نعمتى را به اميد بيشتر به دست آوردن در خطر مينداز. از اينكه مركب تو را چموشى كند بپرهيز. 🖋ترجمه انصاریان. 🌴در بيست و سومين توصيه مى فرمايد: «(همواره دنبال مباش زيرا) چه بسا سرمايه کم از سرمايه زياد پربرکت تر و رشدش بيشتر است» اشاره به اينکه هميشه نبايد به کميت اعمال و کارها نگاه کرد، بلکه مهم کيفيت آن است; چه بسا اعمال کمتر با کيفيت بالاتر و خلوص بيشتر بارورتر و مؤثرتر باشد. قرآن مجيد مى فرمايد: «(الَّذِى خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَياةَ لِيَبْلُوَکُمْ أَيُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً); آن کس که مرگ و حيات را آفريد تا شما را بيازمايد که کدام يک از شما بهتر عمل مى کنيد». احتمال ديگر در تفسير اين جمله آن است که انسان نبايد در زندگى مادى دنبال سرمايه هاى فزون تر باشد. چه بسا سرمايه کمتر پاک تر و حلال تر بوده، و نمو و رشد بيشترى داشته باشد. 🔰حضرت در بيست و چهارمين توصيه مى فرمايد: «نه در کمک کارِ پست، خيرى است و نه در دوستِ متهم»; زيرا هرگاه فرد پستى انسان را يارى کند غالباً توأم با منت است اضافه بر اين شخصيت انسان در نظر مردم پايين مى آيد، زيرا فرد پستى در يارى اوست و دوست متهم هرچند حق دوستى را ادا کند سبب متهم شدن انسان و آبروريزى او مى شود و اينجاست که بايد عطايش را به لقايش بخشيد. 🔰در بيست و پنجمين توصيه مى فرمايد: «تا روزگار در اختيار توست به آسانى از آن بهره گير»; اشاره به اينکه ممکن است چنين فرصتى هميشه به دست نيايد. اين احتمال نيز در تفسير اين جمله وجود دارد که هرگاه روزگار با تو مدارا کند تو هم آسان بگير و مدارا کن. هنگامى که روزگار زمام خود را در اختيار تو بگذارد آرام با او حرکت کن و فشار مياور که ممکن است چموش و سرکش شود. ↩️در بيست و ششمين توصيه مى فرمايد: «هيچ گاه نعمتى را که دارى به خاطر اينکه بيشتر به دست آورى به خطر مينداز» گاه انسان، نعمت هايى در اختيار دارد; ولى طمع و فزون طلبى او را وادار مى کند که براى به چنگ آوردن نعمت بيشتر آن را به مخاطره افکند. اين کار عاقلانه نيست. مثل اينکه انسان مال خود را در اختيار افرادى که آگاهى بر تجارت و مضاربه ندارند به هواى قول هايى که براى سود بيشتر مى دهند بگذارد و سرانجام نه تنها سودى عايدش نشود بلکه اصل سرمايه نيز از دست بدهد. ↩️سرانجام در بيست و هفتمين و آخرين توصيه (در اين بخش از وصيّت نامه) مى فرمايد: «از سوار شدن بر مرکب سرکش لجاجت برحذر باش که تو را بيچاره مى کند»; آن است که انسان بر سخن باطل يا طريقه نادرستى که بطلان آن بر او ثابت شده اصرار ورزد به گمان اينکه شخصيت خود را در انظار نشکند در حالى که اگر در اين گونه موارد انسان در برابر حق تواضع کند و آن را پذيرا شود، اعتبار و آبروى او در انظار مردم بيشتر خواهد شد. 🌴رسول خدا(صلى الله عليه وآله) مى فرمايد: «إِيَّاکَ وَاللَّجَاجَةَ فَإِنَّ أَوَّلَهَا جَهْلٌ وَآخِرَهَا نَدَامَة; از لجاجت بپرهيز که آغازش جهل و نادانى و آخرش ندامت و پشيمانى است». به راستى اگر کسى تنها وصاياى بيست و هفت گانه اين بخش از وصيّت نامه را که با عباراتى کوتاه و پرمعنا ايراد شده بود در زندگى خود پياده کند چه سعادتى نصيب او مى شود و اگر جامعه اى توفيق عمل به آن را يابد چه جامعه اى خوشبخت و سعادتمند خواهد بود. 🖋شرح آیت الله مکارم شیرازی @quranpuyan
وَتَمَّت كَلِمَتُ رَبِّكَ صِدقًا وَعَدلًا ۚ لا مُبَدِّلَ لِكَلِماتِهِ سخن پروردگارت به دو چیز پایان یافت ، صداقت و عدالت ، و هیچ تبدیلی به کلمات او راه ندارد. أنعام/ ۱۱۵ @quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
 💠 یــڪ صفحـہ قرآטּ بـہ همراـہ ترجمـہ 📖 آیات 53 تا 63 📄 ༻🍃‌🌸🍃༺         🆔@quranpuyan