eitaa logo
قران پویان
440 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
657 ویدیو
602 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️ حتمی 💠وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ "بقره/186" 🌱 و اگر بندگانم سراغ مرا از تو گرفتند [=از خود برتر آمده و مرا طلب كردند]، من كه مسلماً نزديكم [یعنی حجاب و دوري از خود آنهاست]. من دعاي دعاكننده را، آنگاه كه مرا [نه براي حاجات مادّي خود] بخواند اجابت مي‌كنم. پس بايد براي [نزديك شدن به] من [تشنه و] طالب اجابت باشند و بايد به من ايمان بياورند، باشد تا رشد يابند.  🔹حرف «اذا» نشان مي‌دهد سراغ خدا گرفتن استثنايي است و اكثريت مردم خدا را براي رفع حاجات و دفع بلايا مي‌خوانند و در واقع او را براي خود مي‌خواهند، نه برعكس! 🔹«قَرِيب» مبالغه «قُرب» است و نهايت نزديكي خدا به بندگان را، كه از رگِ گردن نزديكتر است، نشان مي‌دهد. اين نزديكي تا جايي است كه حتي گفته نشده: به آنها بگو من نزديكم، بلكه بي‌واسطه بيان شده است. 🔹تضمين دعا تنها زماني است كه از خود و حوائج خود برتر آمده و طالبِ خود خدا [اسماء نيكو و جمال و جلالش] باشيم. خواندن خدا البته در هر شرايطي و به هر نيتي شايسته است، اما آنچه تعهّدِ اجابت شده، برداشتن موانع و حجاب‌هاست كه همان «من» و تمنيّات شخصي است. آنچنان كه فرمود: «مرا بخوانيد تا شما را اجابت كنم» [غافر 60 (40:60) ] و «خدا كسي است كه شخص درمانده را وقتي او را مي‌خواند اجابت مي‌كند» [نمل 62 (27:62) ]. 🔹مانع ما براي رسيدن به حاجات خدايي، خودمان هستيم كه با دور شدن از خودخواهي‌ها مانع از بين مي‌رود و به خواسته‌هاي خدايي خود مي‌رسيم. به همين دليل دعاهاي به ظاهر غير ممکن پيامبران اجابت شده است. ✨ به تعبير مولوي در داستان تشنه و ديوار:🔻 سجده آمد كنـدن خشت لزب موجب قُربي كه واسجد واقترب تاكه اين‌ديوار‌عالي‌گردن است مانـع اين سر فـرود آوردن است هركه تشنه‌تر بُوَد بر بانگ آب او كلوخ زفت‌تر كند از حجاب 🔹منظور همين ايمان عادي نيست، بلكه ايمان به حقيقت توحيدي دعاست كه جز خدا چيزي خواندنی نیست. 🔹برحسب موضوع، معناي رشد تفاوت مي‌کند؛ وقتي موضوع هدايت مطرح باشد، معناي رشد مقابل «غي» [بي‌راهه] مي‌باشد بقره/256 اعراف/146، وقتي سخن از سود و زيان در کار باشد، رشد معنائي متضاد «شرّ» جن/10يا ضرر جن /21پيدا مي‌کند. اين سومين هدف و برنامة زيربنايي رمضان است كه با خداخواهي [نه خواندن خدا براي حاجات مادّي خود] حاصل مي‌شود. به نسبت دور شدن از منيّت‌هاست كه به او نزديك مي‌شويم و رشد مي‌كنيم، وگرنه با خرج كردن خدا براي خود در جا مي‌زنيم. 📚تفسیر آقای بازرگان ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♻️♻️♻️ : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول 0⃣3⃣ تدبر در سوره ❓پيام ها و نكات داستان حضرت سليمان و ملكه سبا چيست؟ واكنش سليمان نسبت به هدهد چه پيامي دارد؟ پاسخ ۳ بخش آخر ۵- اختلاف مفسرين در علم الكتاب و اسم اعظم احضار كننده عرش مفسرين در اينكه اين علم چه بوده ، اختلاف كرده اند، بعضى گفته اند: اسم اعظم بوده . بعضى ديگر گفته اند: آن اسم اعظم عبارت است از حى قيوم . بعضى ديگر گفته اند: آن ذو الجلال و الاكرام بوده . بعضى ديگر گفته اند: اللّه الرحمان بوده . بعضى آن را به زبان عبرانى ((آهيا شراهيا)) دانسته اند و بعضى گفته اند: آن عالم چنين دعا كرد: ((يا الهنا و اله كل شى ء الها واحدا لا اله الا انت ، ايتنى بعرشها - اى معبود ما و معبود هر چيز كه معبودى واحد هستى و جز تو معبودى نيست ، تخت او را برايم بياور)) و سخنانى ديگر از اين قبيل . و ما در جلد هشتم اين كتاب - در بحثى كه پيرامون اسماء حسنا داشتيم - گفتيم كه : محال است اسم اعظمى كه در هر چيز تصرف دارد، از قبيل الفاظ و يا مفاهيمى باشد كه الفاظ بر آنها دلالت مى كند، بلكه اگر واقعا چنين اسمى باشد و چنين آثارى در آن باشد لابد، حقيقت اسم خارجى است ، كه مفهوم لفظ به نوعى با آن منطبق مى شود، خلاصه : آن اسم حقيقتى است كه اسم لفظى اسم آن اسم است . و در الفاظ آيه شريفه هيچ خبرى از اين اسمى كه مفسرين گفته اند نيامده ، تنها و تنها چيزى كه آيه در اين باره فرموده اين است كه شخص ‍ نامبرده كه تخت ملكه سباء را حاضر كرد علمى از كتاب داشته و گفته است : ((من آن را برايت مى آورم )) غير از اين دو كلمه درباره او چيزى نيامده ، البته اين در جاى خود معلوم و مسلم است ، كه كار در حقيقت كار خدا بوده ، پس معلوم مى شود كه آن شخص علم و ارتباطى با خدا داشته ، كه هر وقت از پروردگارش چيزى مى خواسته و حاجتش ‍ را به درگاه او مى برده خدا از اجابتش تخلف نمى كرده . و به عبارت ديگر، هر وقت چيزى را مى خواسته خدا هم آن را مى خواسته است . از آنچه گذشت اين نيز روشن شد كه علم مذكور از سنخ علوم فكرى و اكتسابى و تعلم بردار نبوده است . ۶- رواياتى كه در اين داستان وارد شده اخبارى كه در قصص آن جناب و مخصوصا در داستان هدهد و دنباله آن آمده ، بيشترش مطالب عجيب و غريبى دارد كه حتى نظائر آن در اساطير و افسانه هاى خرافى كمتر ديده مى شود، مطالبى كه عقل سليم نمى تواند آن را بپذيرد و بلكه تاريخ قطعى هم آنها را تكذيب مى كند و بيشتر آنها مبالغه هايى است كه از امثال كعب و وهب نقل شده است . و اين قصه پردازان مبالغه را به جايى رسانده اند كه گفته اند: سليمان پادشاه همه روى زمين شد و هفتصد سال سلطنت كرد و تمامى موجودات زنده روى زمين از انس و جن و وحشى و طير، لشكريانش ‍ بودند. و او در پاى تخت خود سيصد هزار كرسى نصب مى كرد، كه به هر كرسى يك پيغمبر مى نشست ، بلكه هزاران پيغمبر و صدها هزار نفر از امراى انس و جن روى آنها مى نشستند و مى رفتند. و مادر ملكه سباء از جن بوده و لذا پاهاى ملكه مانند پاى خران ، سم دار بوده و به همين جهت با جامه بلند خود، آن را از مردم مى پوشاند، تا روزى كه دامن بالا زد تا وارد صرح شود، اين رازش فاش گرديد. و در شوكت اين ملكه مبالغه را به حدى رسانده اند كه گفته اند: در قلمرو كشور او چهار صد پادشاه سلطنت داشتند و هر پادشاهى را چهار صد هزار نظامى بوده و وى سيصد وزير داشته است ، كه مملكتش را اداره مى كردند و دوازده هزار سر لشكر داشته كه هر سرلشكرى دوازده هزار سرباز داشته ، و همچنين از اين قبيل اخبار عجيب و غير قابل قبولى كه در توجيه آن هيچ راهى نداريم ، مگر آنكه بگوييم از اخبار اسرائيليات است و بگذريم . و اگر از خوانندگان عزيز ما كسى بخواهد به آنها دست يابد، بايد به كتب جامع حديث چون الدر المنثور و عرائس و بحار و نيز به تفاسير مطول مراجعه نمايد. تفسیر المیزان https://zaya.io/d06sz کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
❇️اداره كشور ، و لازم دارد . بعضی‌ها فقط به درد دعای کمیل می‌خورند. واجب ترين مساله ما حفظ كشور است نه تجمعات و هاي مكرر 🔹نظام را با باید حفظ کرد این به تعبیری از اوجب واجبات است. مثل صدر اسلام که اینها آب وضو را به تبرّک می‌گرفتند🙄 اما وضو چگونه بود! الآن هم همان طور است، فلان روز می‌شویم فلان روز جمع می‌شویم علیه استکبار جهانی؛ اینها خوب است . اما حفظ نظام از اوجب واجبات است. اینها آب وضو را تبرّک می‌گرفتند اما خود وضو را حفظ نکردند ⭕ما حرکت می‌کنیم «مرگ بر » می‌گوییم اما خود نظام را اگر کسی ﴿وَ اَمْرُهُمْ شُورَی﴾ باشد کاری است که به نفع همه در می‌آید داد کسی هم در نمی‌آید. 🔹این هم مثل همان وضو گرفتن وجود مبارک حضرت است شما آب وضو را به عنوان تبرّک می‌گیری ولی نمی‌دانی خود وضو را چگونه بگیری؟ که از بالا داری می‌شویی یا از بالا پایین! پا را ﴿وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِکُمْ﴾ حضرت مسح می‌کشید یا می‌شست؟ آب وضو را متبرّک می‌گیری، اما نمی‌دانی حضرت پا را مسح می‌کشید یا می‌شست؟ ⭕ما هم گیرمان الآن همین است شرکت می‌کنیم ، «مرگ بر آمریکا» می‌گوییم ؛ 👈👈👈 اما اصل این است که چگونه کشور را کنیم این است 🔹وجود مبارک حضرت ـ امیر ، کمیل (رضوان الله و سلام الله علیه) کمیل شخصیت بزرگی بود ـ این را مسئول هیت کرد؛ این نامه در نهج البلاغه است زمان غارتگری‌های معاویه که معاویه از همان راه آمد و غارت کرد و کمیل که مسئول «هیت» بود آن قدرت را نداشت آن آگاهی را نداشت ⭕آن صلاحیت را نداشت که با امور نظامی جلوی این را بگیرد. حضرت نامه‌ای نوشت برای کمیل؛ این نامه گلایه‌آمیز است در نهج البلاغه است، خلاصه آن این است که 👈 تو فقط به درد می‌خوری تو نمی‌توانی جایی را اداره کنی تو اینجا چکار می‌کنی؟ اینها آمدند زدند و بردند تو چه کار می‌کردی؟😔 این گِله حضرت است. بعضی‌ها فقط به درد دعای کمیل می‌خورند این واقعاً برای مملکت ندارند؛ 📚آيت اله جوادي آملی. کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━
❤ بسم الله الرحمن الرحیم ❤ وَعِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لَا يَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُهَا وَلَا حَبَّةٍ فِی ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ وَلَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِی كِتَابٍ مُبِينٍ کلیدهای خزائن غیب نزد اوست، کسی جز او بر آن آگاه نیست و نیز آنچه در خشکی و دریاست همه را می‌داند و هیچ برگی از درخت نمی‌افتد مگر آنکه او آگاه است و نه هیچ دانه‌ای در زیر تاریکی‌های زمین و نه هیچ تر و خشکی، جز آنکه در کتابی مبین مسطور است. 🧡 سوره انعام ، آیه ۵۹ 🆔️ @quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 یــک صفحه قرآن بـه همراه ترجمه 📖 آیات 187 تا 190 📄 ༻🍃‌🌸🍃༺         🆔@quranpuyan
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
. مربوط به 🔻 ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ خیلی خطرناك❗️ 💠وَ لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْباطِلِ وَ تُدْلُوا بِها إِلَی الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقاً مِنْ أَمْوالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ (۱۸۸/بقره) 🌱‏واموال يكديگر را به باطل (و ناحقّ) در ميان خودتان نخوريد و اموال را به (عنوان رشوه، به كيسه) حاكمان وقاضی‌ها سرازير نكنيد تا بخشی از اموال مردم را به گناه بخوريد، در حالی كه خود می‌دانيد (كه خلاف می‌كنيد). 🔹منظور از اكل اموال مردم گرفتن آن و يا مطلق تصرف در آن است، كه بطور مجاز خوردن مال مردم ناميده می‌شود، مصحح اين اطلاق مجازی آن است كه خوردن نزديك‌ترين و قديمی‌ترين عمل طبيعی است كه انسان محتاج به انجام آن است، برای اينكه آدمی از اولين روز پيدايشش اولين حاجتی كه احساس می‌كند، و اولين عملی كه بدان مشغول می‌شود تغذی است، سپس رفته رفته به حوائج ديگر طبيعی خود از قبيل لباس و مسكن و ازدواج پی می‌برد، پس اولين تصرفی كه از خود در مال احساس می‌كند همان خوردن است، و بهمين جهت هر قسم تصرف و گرفتن و مخصوصا در مورد اموال را خوردن مال می‌نامند، و اين اختصاص به لغت عرب ندارد، زبان فارسی و ساير لغات نيز اين اصطلاح را دارند. 🔹‏كلمه (اموال) جمع مال است، كه به معنای هر چيزی است كه مورد رغبت انسانها قرار بگيرد، و بخواهند كه مالك آن شوند، و گويا اين كلمه از مصدر ميل گرفته شده، چون مال چيزی است كه دل آدمی به سوی آن متمايل است. 🔹‏و كلمه (بين) به معنای فاصله‌ای است كه به دو چيز يا بيشتر نسبت داده می‌شود، می‌گوئيم بين آن دو و يا بين آنها و كلمه (باطل) در مقابل حق است كه به معنای امری است كه به نحوی ثبوت داشته باشد، پس باطل چيزی است كه ثبوت ندارد و اينكه حكم (مخوريد مال خود را به باطل) را مقيد كرد به قيد (بينكم) دلالت دارد بر اينكه مجموعه اموال دنيا متعلق است به مجموعه مردم دنيا، منتها خدای تعالی از راه وضع قوانين عادله اموال را ميان افراد تقسيم كرده، تا مالكيت آنان به حق تعديل شود، و در نتيجه ريشه‌های فساد قطع گردد، قوانينی كه تصرفات بيرون از آن قوانين هر چه باشد باطل است. 📚تفسیر المیزان ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️فايده مختلف 💠يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْأَهِلَّةِ قُلْ هِيَ مَواقِيتُ لِلنَّاسِ وَ الْحَجِّ وَ لَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ ظُهُورِها وَ لكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقى‌ وَ أْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوابِها وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ "‌189/بقره" 🌱 از (حكمت) هلال‌هاى ماه از تو سؤال مى‌كنند، بگو: براى آن است كه مردم اوقات (كارهاى خويش) و زمان حج را بشناسند. (اى پيامبر به آنان بگو:) نيكى آن نيست كه (در حال احرام حج،) از پشت خانه‌ها وارد شويد، بلكه نيكى آن است كه تقوا پيشه كنيد و از درها وارد خانه‌ها شويد، از خداى بترسيد، باشد كه رستگار شويد. 🔹همان طور که در شأن نزول آمده است گروهى در مورد هلال ماه از پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله پرسشهایى داشتند، قرآن سؤال آنها را به این صورت منعکس کرده است، مى‏فرماید: «در باره هلالهاى ماه از تو سؤال مى‏کنند» (یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْأَهِلَّةِ). سپس مى‏فرماید: «بگو: اینها بیان اوقات (طبیعى) براى مردم و حجّ است» (قُلْ هِیَ مَواقِیتُ لِلنَّاسِ وَ الْحَجِّ). 🔹هم در زندگى روزانه از آن استفاده مى‏کنند و هم در عبادتهایى که وقت معینى در سال دارد، در حقیقت ماه یک تقویم طبیعى براى افراد بشر محسوب مى‏شود. که مردم اعم از باسواد و بى‏سواد در هر نقطه‏اى از جهان باشند مى‏توانند از این تقویم طبیعى استفاده کنند، و اصولا یکى از امتیازات قوانین اسلام این است که دستورات آن بر طبق مقیاسهاى طبیعى قرار داده شده است. زیرا مقیاسهاى طبیعى وسیله‏اى است که در اختیار همگان قرار دارد و گذشت زمان اثرى بر آن نمى‏گذارد. 🔹سپس در ذیل آیه به تناسب سخنى که از حجّ و تعیین موسم آن به وسیله هلال ماه در آغاز آیه آمده به یکى از عادات و رسوم خرافى جاهلیت در مورد حجّ اشاره نموده و مردم را از آن نهى مى‏کند و مى‏فرماید: «کار نیک آن نیست که از پشت خانه‏ها وارد شوید بلکه نیکى آن است که تقوا پیشه کنید و از در خانه‏ها وارد شوید و از خدا بپرهیزید تا رستگار شوید» (وَ لَیْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ ظُهُورِها وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقى‏ وَ أْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوابِها وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ). 🔹این آیه مفهوم گسترده‏اى دارد و از همین جا مى‏توان پیوند میان آغاز و پایان آیه را پیدا کرد و آن این که براى اقدام در هر کار خواه دینى باشد یا غیر دینى باید از طریق صحیح وارد شد و نه از طرق انحرافى و وارونه و عبادتى همچون حجّ نیز باید در وقت مقرر که در هلال ماه تعیین مى‏شود انجام گیرد. 🔹جمله لَیْسَ الْبِرَّ ... ممکن است اشاره به نکته لطیف دیگرى نیز باشد، که سؤال شما از اهله ماه به جاى سؤال از معارف دینى همانند عمل کسى است که راه اصلى خانه را گذاشته و از سوراخى که پشت در خانه زده وارد مى‏شود چه کار نازیبایى! 📚تفسیر نمونه ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♻️♻️♻️ : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول 0⃣3⃣ تدبر در سوره 🔹پیام های آیات ۲۲-۲۰ سوره نمل از تفسیر نور ۱- تفقّد از زیردست،بازدید از کار آنان و جست و جو از احوالشان، از اصول اسلامی، اخلاقی،اجتماعی، تربیتی و مدیریّتی است. «تَفَقَّدَ» ۲- مسایل بزرگ،شما را از مسایل کوچک باز ندارد. «تَفَقَّدَ الطَّیْرَ» ۳- زود قضاوت نکرده و نیروهای تحت امر خود را متهم نکنیم؛شاید مشکلی درمیان باشد که ندانیم. «ما لِیَ لا أَرَی الْهُدْهُدَ» ۴- تیزبینی و دقّت و تسلّط،شرط لازم برای رهبری است. «ما لِیَ لا أَرَی الْهُدْهُدَ» ۵- حاکم وقاضی باید شرایط خاصّی داشته باشد از جمله: الف:محبّت و دقّت. «تَفَقَّدَ الطَّیْرَ» ب:تواضع. «ما لِیَ لا أَرَی الْهُدْهُدَ» ج:صلابت در برابر متخلّف. «لَأُعَذِّبَنَّهُ أَوْ لَأَذْبَحَنَّهُ» د:فرصت دادن به متهم. «لَیَأْتِیَنِّی» ۶- نظارت دقیق بر حضور و غیاب نیروها،در کارهای تشکیلاتی یک ضرورت است،همان گونه که تخلّف بی دلیل از مقررات و ترک کردن پست خود،گناه نابخشودنی است. «أَمْ کانَ مِنَ الْغائِبِینَ» ۷- تنبیه حیوان متخلف،مانعی ندارد. «لَأُعَذِّبَنَّهُ» ۸- حیوان،تنبیه را درک می کند. «لَأُعَذِّبَنَّهُ» ۹- وقتی که غیبت از سوی یک پرنده این همه تهدید لازم داشته باشد،پس ما با آن همه غیبت ها و عدم حضورها چه تکلیفی داریم؟ «لَأُعَذِّبَنَّهُ» ۱۰- انبیا،هم قانون می آورند و هم اجرا می کنند. «لَأُعَذِّبَنَّهُ» ۱۱- برای مجازات متخلفان،باید کیفرهای متعدّدی قرار داد تا در اجرای قانون، به بن بست نرسیم. «لَأُعَذِّبَنَّهُ أَوْ لَأَذْبَحَنَّهُ» ۱۲- قاطعیّت و عذرپذیری،همراه یکدیگر لازم است. «لَأُعَذِّبَنَّهُ - لَیَأْتِیَنِّی» ۱۳- در مدیریّت و تشکیلات،سهل انگاری ممنوع. «لَأُعَذِّبَنَّهُ - لَأَذْبَحَنَّهُ - لَیَأْتِیَنِّی» (وجود حرف«لام»در سه جمله،نشانه ی قاطعیّت است) ۱۴- آزادی بیان،یکی از ویژگی های حکومت صالحان است. «أَحَطْتُ بِما لَمْ تُحِطْ بِهِ» ۱۵- علم و دانایی،به سن و جنس و شکل ربطی ندارد. «أَحَطْتُ بِما لَمْ تُحِطْ» ۱۶- انبیا نیز تحت تربیت الهی هستند.سلیمانی که می گفت: «أُوتِینا مِنْ کُلِّ شَیْءٍ» به من همه چیز داده شده،پرنده ای به او می گوید:من چیزی می دانم که تو هم نمی دانی. «أَحَطْتُ بِما لَمْ تُحِطْ بِهِ» ۱۷- در حکومت انبیا،تملّق و ترس وجود ندارد. «أَحَطْتُ بِما لَمْ تُحِطْ بِهِ» ۱۸- بزرگان ومسئولان حکومت نباید منبع اطلاعات خودرا در افراد یا گروه های خاصّی منحصر کنند.(هدهد برای سلطان گزارش دارد) «أَحَطْتُ - جِئْتُکَ» ۱۹- در گزارش ها،اخبار قطعی و تأیید شده را بگویید. «بِنَبَإٍ یَقِینٍ» ۲۰- وجود افراد یا سازمانی برای خبرگیری از خارج از منطقه ی حکومتی لازم است.(البتّه نه برای جاسوسی،بلکه برای دعوت وارشاد یا آمادگی دفاعی) «مِنْ سَبَإٍ» ۲۱- آنچه در خبر مهم است،قطعی بودن آن است؛خبرنگار بزرگ باشد یا کوچک، انسان باشد یا حیوان. «بِنَبَإٍ یَقِینٍ» ۲۲- مسئولان حکومت،تنها بر خبرهای قطعی تکیه کنند. «بِنَبَإٍ یَقِینٍ» کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
، ذاتي يا اكتسابي، تفاوتها و آثار. 🛑قسمت پایانی : 🔻↩️نظريه 👈در اين نظريه، كرامت انسان مبتني بر فرد انسانها متغير است و لذا اين كرامت با به دست مي آيد و با اعمال ناشايست از دست ميرود. ادلّه مطرح در اين نظريه شامل موارد ذيل است: ↩️ .قابليت و قوه در عالم طبيعت برخي معتقدند: خداي متعال، قابليت و قوه آن را در عالم طبيعت براي انسانها قرار داده است و انسان بايد از زمينه و بستري كه حضرت حق براي وي قرار داده نهايت بهره را برده و به واقعي دست يابد (مرتضوي، 1386 ،ص18 ) 👈 در اين ديدگاه، كرامت، ناظر به صرف قابليتِ كرامت در عالم طبيعت است؛ يعني اثبات كرامت و والايي و برگزيدگي انسان و شرافت او حتي بر فرشتگان به «صعود» اختياري وي برميگردد. ↩️علامه جعفري دراين باره ميگويد:«خداوند، زمينه ارزش و كرامت را در انسان به وجود آورده است؛ يعني همه نيروها و استعدادهاي مثبت كه به انسان عنايت فرموده، مقتضي ارزش و كرامت و حيثيت است كه مقتضي به وجود آمدن حق براي اوست، نه اينكه در همه موقعيتها و شرايط، انسان، شرف ذاتي و كرامت وجودي داشته باشد» (جعفري، 1379 ،ص350 ) ↩️ .تكريم تكويني انسان، مدح فعل خداست نه انسان 👈آيةاالله مصباح در تحليل آيه كرامت بيان ميدارد هدف از مدح انسان، مدح فعل خداست؛ به عبارت ديگر، كرامت انسان از آنِ ذات خداست و نه انسان. او معتقد است كرامتهاي انساني به و به افعال اختياري انسان برميگردد...كرامت و حرمـت ذاتـي تـا وقتـي اسـت كـه خـوي انسانيّت و شرافت انساني وجود داشته باشد (مصباح، 1380 ،ص 285 ) 🔻به نظر او آيه كرامت، چيزهايي را ذكر ميكند كه ارزش اخلاقي براي انسان ندارد؛ يك سلسله نعمتها را بيان ميكند كه به انسان داده و به ديگر موجودات نداده است... اگر انسان فضيلتي هم دارد به اعتبار اين است كه متعلق تكريمهاي الهي است، وگرنه با نظر دقيق هم بايد گفت كه اين كرامت از آن خداست، اما جايي كه پاي افعال اختياري به ميان مي آيد ديگر جاي كرامت عمومي و همگاني نيست. (مصباح 1380 ،ص282) 📚كرامت ذاتي انسان در قرآن كريم و چالش فراروي آن/ سلمان پور، مهريزي و ايازي http://quranpuyan.com/yaf_postst2869_mrd-z-khrmn-bny-dm-chyst--y-nsn-jnshyn-khd-dr-zmyn-st.aspx کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤲🏻 یاالله 🤲🏻 يَا كَاشِفَ كُلِّ مَكْرُوبٍ اى برطرف كننده هر غم و اندوه 🌱 جوشن کبیر @quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 یــک صفحه قرآن بـه همراه ترجمه 📖 آیات 191 تا 196 📄 ༻🍃‌🌸🍃༺         🆔@quranpuyan
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
. مربوط به 🔻 ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ و است، امّا مقدّس‌تر 💠وَ اقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَ أَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ وَ الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ وَ لا تُقاتِلُوهُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ حَتَّی يُقاتِلُوكُمْ فِيهِ فَإِنْ قاتَلُوكُمْ فَاقْتُلُوهُمْ كَذلِكَ جَزاءُ الْكافِرِينَ (۱۹۱/بقره) 🌱‏و آنها را (بت‌پرستانی كه از هيچ جنايتی ابا ندارند،) هركجا يافتيد بكشيد و از (مكّه) همان جايی كه شما را بيرون كردند، آنها را بيرون كنيد و فتنه (شرك و شكنجه) از قتل بدتر است. و نزد مسجدالحرام با آنها جنگ نكنيد، مگر آنكه آنها در آنجا با شما بجنگند، پس اگر با شما جنگ كردند، آنها را (در آنجا) به قتل برسانيد. چنين است جزای كافران. 🔹(و اقتلوهم حیث ثقفتموهم ):(مشرکین را هر جا یافتید بکشید)یعنی هر جا آنان را پیدا کردید و درک نمودید،نابودشان کنید، (و اخرجوهم من حیث اخرجوکم ):(و بیرون کنید آنها را از جایی که شما را بیرون کردند)یعنی آنها را ازمکه برانید،(و الفتنه اشد من القتل ):(و فتنه آنان از این کشتار شما شدیدتربود) 🔹کلمه فتنه به معنای هر عملی است که به منظور آزمودن حال هر چیزی انجام بگیرد.و منظور از فتنه در این آیه شرک به خدا و کفر به رسول و آزار و اذیت مسلمین است ، یعنی همان عملی که مشرکین مکه بعد از هجرت و قبل از آن بامسلمانان داشتند و همان شکنجه ای است که مشرکین برای گمراه کردن مسلمانان به آنان وارد می کردند و این فتنه آنان شدیدتر از کشتار شما نسبت به آنان است ، چون قتل انقطاع زندگی دنیوی است ، اما فتنه باعث انقطاع حیات مادی و معنوی و خرابی دنیا و آخرت می گردد، 🔹(ولا تقاتلوهم عند المسجد الحرام حتی یقاتلوکم فیه ):(ولی در کنار مسجد الحرام با آنان نجنگید ،مگر اینکه آنان درآنجا با شما جنگ را آغاز کنند)این امر برای حفظ حرمت مسجد الحرام که حرم امن الهی است می باشد، اما اگر آنان شروع به کارزار کردند شما هم باید با آنان مقابله کنید، (فان فاتلوکم فاقتلوهم کذلک جراء الکافرین ):(و اگر آنان با شماجنگ را آغاز کردند ،شما هم با آنها بجنگید که سزای کافران همین است )و آنان کسانی هستند که مراعات هیچ علاقه خویشی و عهد و پیمان و حرمتی رانمی کنند، پس حرمت مسجدالحرام را هم حفظ نمی نمایند. 📚تفسیر المیزان ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan