eitaa logo
قران پویان
464 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
695 ویدیو
619 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
 تاملی در دیدگاههای استاد شهید شماره پانصدو سی و هشت تفسیر سوره قسمت شانزدهم از جلد پنجتم کتاب ✅توجه اهل بهشت به كرامت بودن نعمتهای بهشتی برای آن گروه از اهل بهشت كه اهل معرفت هستند نعمتهای بهشتی از دو جهت نعمت است: یك جهت خود همین نعمت بودن این نعمت، كه نعمت برای انسان نعمت است، همین طور كه در دنیا هم، قطع نظر از هرچیزی، میوه ی خوب، غذای خوب، لباس خوب برای انسان نعمت است. چیزی كه برای یك شخص صاحبدل بالاتر است، جنبه ی بودن و بودن آن است؛ یعنی اگر شما یك شخص فوق العاده مورد احترام و محبوبی داشته باشید چنانچه او هدیه ای برای شما بفرستد، اینجا شما دو لذت دارید كه یكی از آندو صد درجه بیشتر از دیگری است. یكی اینكه این مثلاً سیبی كه او فرستاده است سیب است مثل همه ی سیبهای دیگر؛ دیگر اینكه می گویید این سیبی است كه فلان كس فرستاده. این دیگر لذت روحی مطلب است. اهل نعمتهای بهشتی را كه از خدا می خواهند توجهشان به هدیه بودن و فضل بودن آنهاست، به تفضل بودن و بودن آنهاست؛ یعنی از این جهت كه احساس می كنند آنچه كه دارند هدیه ی محبوبشان است، هدیه ی خداست، برای آنها هزاران درجه بیشتر لذت بخش است از خود میوه از آن جهت كه میوه میوه است. 👈 این است كه در آخر به این نكته اشاره می كند: «فَضْلاً مِنْ رَبِّكَ» در حالی كه این تفضل پروردگار است؛ و آنها این «فَضْلاً مِنْ رَبِّكَ» را احساس می كنند، درك می كنند كه این فضل اوست؛ استفاده كنید كه فضل اوست. یك جامه، یك مداد، یك كتاب و هر چیزی را اگر یك شخص مورد احترام و محبوب به انسان داده باشد، اصلاً آدم به چشم دیگری به آن نگاه می كند، افتخار دیگری برای او دارد؛ و برای آنها این جهتش مورد نظر است نه آن جهتهای ظاهری و جسمانی. «ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظیمُ» آن است رستگاری بزرگ. بعد می فرماید: «فَاِنَّما یَسَّرْناهُ بِلِسانِكَ لَعَلَّهُمْ یَتَذَكَّرونَ. فَارْتَقِبْ اِنَّهُمْ مُرْتَقِبونَ» . برمی گردد به آیات اول كه «حم. وَ اْلكِتابِ الْمُبینِ. اِنّا اَنْزَلْناهُ فی لَیْلَةٍ مُبارَكَةٍ. . . » بعد از همه ی این مطلبها كه گفته شد، همانا ما قرآن را آسان كردیم به زبان تو؛ یعنی این را وارد كردیم به زبان تو؛ از مقام عالی و شامخی كه فوق مقام لسان و لفظ بود، «اِنّا اَنْزَلْناهُ فی لَیْلَةٍ مُبارَكَةٍ» بود [تنزل دادیم و] ما این را میسّر كردیم؛ مثل این كه چیزی در یك مقام خیلی عالی باشد، آن را در دسترس قرار بدهند. گفتیم از آیات قرآن استفاده می شود كه قرآن خودش حقیقتی است در یك مقام عالی «فی كِتابٍ مَكْنونٍ. لایَمَسُّهُ اِلَّا الْمُطَهَّرونَ»  بعد، از مقام عالی خودش نزول پیدا كرد به قلب مبارك رسول اكرم و بعد به صورت لفظ آمد، برای چه؟ برای اینكه مردم متذكر بشوند. «فَاِنَّما یَسَّرْناهُ بِلِسانِكَ لَعَلَّهُمْ یَتَذَكَّرونَ» این را ما تسهیل و آسان كردیم، یعنی سهل المنال كردیم، در دسترس قرار دادیم (در یك آیه ی دیگر می فرماید: «وَ لَقَدْ یَسَّرْنَا اَلْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ»  اینجا هم «یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ» همین مفهوم را دارد) «لَعَلَّهُمْ یَتَذَكَّرونَ» باشد كه اینها متذكر شوند. «فَارْتَقِبْ اِنَّهُمْ مُرْتَقِبون» (چون پایان كار را هم برای دو دسته گفتیم) بنابراین تو انتظار بكش كه آنان هم انتظار می كشند، یعنی بدان كه چنین حقیقتی بدون شك و شبهه در پیش رو هست. و صلّی اللّه علی محمد و آله الطاهرین. پایان 🌸☘🌸☘🌸☘🌸☘☘🌸 https://telegram.me/quranpuyan
❓❓پرسش و پاسخ قرآنی: ❓مراد از بنی چیست؟ ❓آیا ، خدا در روی زمین است؟منظور از اللهی چیست؟ ❓چه موجوداتي هستند كه از انسان هستند؟ 🔴قسمت اول: ✅مبحثی که بنا است در مورد آن صحبت کنیم ،پیرامون آیه ۷۰ سوره مبارکه اسراء است. 🔹وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَني‏ آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلي‏ کَثيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضيلا 🔹 و به تحقیق فرزندان آدم را گرامی داشتیم و آنها را بر مرکبهای دریایی و زمینی سوار کردیم و از هر غذای پاکیزه به آنهاروزی دادیم و آنها را بر بسیاری از مخلوقات خود برتری دادیم و چه برتری دادنی. ❓آیا این آیه عمومیت دارد یا مربوط به سرزمین خاص و یا مردمان و دینی مخصوص است؟ منظور از بني ادم چيست؟ آيا موجوداتي برتر از انسان هم وجود دارند؟ ادامه دارد: 📚برای مطالعه بیشتر در مورد این مطلب به لینک زیر مراجعه کنید: https://b2n.ir/037031 💫با این پست، شما هم در گسترش مفاهیم قرآنی در جامعه سهیم شوید 🙏 https://eitaa.com/quranpuyan
❓❓پرسش و پاسخ قرآنی: ❓مراد از بنی چیست؟ ❓آیا ، خدا در روی زمین است؟منظور از اللهی چیست؟ ❓چه موجوداتي هستند كه از انسان هستند؟ 🔴قسمت دوم: 🔹 وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَني‏ آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلي‏ کَثيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضيلا آیه ۷۰ سوره اسراء ✳اين آيه در سياق منت نهادن است، البته منتى آميخته با عتاب، در اين آيه خلاصه اى از ها و فضل خود را مى شمارد، باشد كه انسان بفهمد پروردگارش نسبت به وى عنايت بیشترى دارد، و مع الاسف انسان اين عنايت را نيز مانند همه نعمتهاى الهى كفران مى كند. ✅از همينجا معلوم مى شود كه مراد از آيه، بيان حال جنس بشر است، صرفنظر از كرامتهاى خاص و فضائل روحى و معنوى كه به عده اى اختصاص داده، بنابراين اين آيه مشركين و كفار و فاسقين را زير نظر دارد، چه اگر نمى داشت و مقصود از آن انسان هاى خوب و مطيع بود معناى امتنان و عتاب درست درنمى آمد. 🔶پس اينكه فرمود: (و لقد بنى آدم ) مقصود از اختصاص دادن به عنايت و شرافت دادن به خصوصيتى است كه در ديگران نباشد، و با همين خصوصيت است كه معناى ( ) با (تفضيل ) فرق پيدا مى كند، چون معنائى است نفسى و در تكريم كارى به غير نيست، بل كه تنها شخص مورد تكريم مورد نظر است كه داراى شرافتى و كرامتى بشود، به خلاف تفضيل كه منظور از آن اين است كه شخص مورد تفضيل از ديگران برترى يابد، در حالى كه او با ديگران در اصل آن عطيه شركت دارد. 🔹🔸🔹امتياز و خصيصه انسان بين همه موجودات چيست؟ ❇حال كه معناى تكريم و فرق آن با تفضيل روشن شد اينك مى گوئيم: انسان در ميان. ساير موجودات عالم خصوصيتى دارد كه در ديگران نيست، و آن داشتن نعمت است، و معناى تفضيل انسان بر ساير موجودات اين است كه در غير عقل از ساير خصوصيات و صفات هم انسان بر ديگران برترى داشته و هر كمالى كه در ساير موجودات هست حد اعلاى آن در انسان وجود دارد. 🔹🔸 خلاصه اينكه بنى آدم در ميان ساير موجودات عالم، از يك ويژگى و خصيصه اى برخوردار گرديده و به خاطر همان خصيصه است كه از ديگر موجودات جهان امتياز يافته و آن عقلى است كه به وسيله آن حق را از باطل و خير را از شر و نافع را از مضر تميز مى دهد. تفسیر المیزان جلد سیزدهم ادامه دارد: 📚برای مطالعه بیشتر در مورد این مطلب به لینک زیر مراجعه کنید: https://b2n.ir/037031 💫با این پست، شما هم در گسترش مفاهیم قرآنی در جامعه سهیم شوید 🙏 https://eitaa.com/quranpuyan
. ادامه شرح فراز پنجم (ع)در منا ✅ شاخص های ارزیابی علمای دین از نظر امام حسین ع سخن در نقد و بررسی عملکرد عالمان دین در برابر نابسامانی‌های اجتماعی ا‌ست. موضوع این بخش از سخنان حضرت، این‌ است که علماء توقع و انتظار آن را دارند که در پیشگاه الهی از قرب و منزلت برخوردار باشند می‌فرمایند رویه‌ و رفتار شما نه‌تنها تناسبی با بهشت الهی ندارد بلکه این رفتار متناسب با عذاب الهی ا‌ست و بترسید که عذاب الهی گریبان شما را بگیرد اعتراض امام حسین(ع) در این سخنرانی به علماء و دانشمندان، به‌لحاظ زندگی شخصی آن‌ها نیست که مثلا شما اهتمام به نماز یا روزه ندارید یا مواظب زبان یا چشم خود نیستید. آن‌چه که حضرت مطرح می‌کنند، این ا‌ست که عالم دین مسئولیت اجتماعی هم دارد، آیا به ‌اقتضاء این مسئولیت عمل می‌کند؟ شاخص‌هایی برای این ارزیابی در بیان نورانی امام حسین(ع) وجود دارد: یک شاخص کلی و عمومی این ا‌ست که آیا عالم دین نسبت به پایمال شدن احکام الهی حساسیتی دارد؟ پایمال شدن احکام و نقض عهد الهی، قلمرو بسیار وسیع و گسترده‌ای دارد ولی با توضیحات حضرت مشخص می‌شود که امام حسین(ع) در میان همه‌ی احکام الهی، نسبت به چند حکم اهمیت بیشتری قائل هستند و عملکرد علماء را از زاویه‌ی عمل کردن یا عمل نکردن به این چند مورد ارزیابی می‌کنند که یکی، مسأله‌ی مواجهه‌ی علماء و دانشمندان با مسأله‌ی انسان‌هاست این‌که اگر در جامعه، کرامت انسان‌ها نادیده گرفته می‌شود و حرمت انسان‌ها تضییع می‌شود، علماء دین در قبال آن چه موضعی دارند؟ شاخص بعد (که جنبه‌ی خاص و جزیی دارد) این ا‌ست که وقتی گروهی از مردم در فقر و محرومیت قرار می‌گیرند، علمای دین چه موضعی دارند؟ و شاخص آخر این‌که علماء چه ارتباطی با حاکمان جائر پیدا می‌کنند، به آن‌‌ها نزدیک می‌شوند یا از آن‌ها فاصله می‌گیرند؟ ✅ این علماء نسبت به موقعیت و حفظ کرامت خود حساسیت دارند. اگر جایی وارد شوند که احترام شایسته‌ی آن‌ها وجود نداشته باشد، در چهره‌ی آن‌ها عکس‌العمل دیده می‌شود و اگر اعتراضی هم نکنند، دیگر آن‌جا نخواهند رفت و با آن شخص ارتباط نخواهند داشت اما آیا همین حساسیت را نسبت به حفظ کرامت مردم عادی و توده‌های مردم هم دارند؟! پایه‌ی مسأله‌ این ا‌ست که آیا ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که اساس رفتار با شهروندان براساس حفظ کرامت آن‌هاست؟ متأسفانه کرامت را تقلیل و تنزل دادیم به این‌که از توده‌های مردم تعریف و تمجید صورت بگیرد! لفظ و حرف که برای مردم کرامت به‌وجود نمی‌آورد و کرامت‌ساز نیست. واقعیت‌های زندگی است که نشان می‌دهد که آیا مردم زندگی توأم با کرامت دارند؟ آن شخصی که برای اداره‌ی معیشت خود باید خفت و خواری و درد و رنج‌ را تحمل کند، کرامتش مخدوش می‌شود. آن‌کسی که باید دست خود را در مقابل دیگران دراز کند، کرامت خود را عرضه می‌کند اگر بیماری مراجعه می‌کند و نمی‌تواند هزینه‌ی درمان خود را بپردازد و امکانات کافی برای رسیدگی به بیمار وجود ندارد و به‌جای این‌که در تخت بیمارستان با امکانات کافی به او رسیدگی شود، باید در کنار بیمارستان و در فضای سبز بیمارستان استراحت کند، آیا این با کرامت انسان سازگار است؟ ✅ شکسته شدن عهد الهی آن شاخصی که جنبه‌ی عمومی دارد، این ا‌ست که حضرت فرمودند: «وَ قَدْ تَرَوْنَ عُهُودَ اللَّهِ مَنْقُوضَهً فَلَاتَفزعُونَ» شما می‌بینید که در جامعه عهد و پیمان الهی نقض می‌شود اما اعتراض و فزعی ندارید. بنا بود شما عالم دین و دین‌محور باشید، درحالی‌که شما خودمحور هستید، نه خدامحور و دین‌محور. دنبال منافع خودتان هستید و براساس منافع خود حرکت می‌کنید. آن‌جا که سکوت می‌کنید برای خودتان است، آن‌جا که حرف می‌زنید آن‌هم باز به‌لحاظ منافع خودتان است. ✅ محرومیت محرومان با این شاخص، حضرت توضیح می‌دهند که آن عهد و پیمانی را که به آن وفادار نیستید، چیست؟ «وَ الْعُمْیُ وَ الْبُکْمُ وَ الزَّمنَی فِی الْمَدَائِنِ مُهْمَلَهٌ لَاتَرْحَمُونَ». آن عهد و پیمان، عهد و پیمانی ا‌ست که نسبت به محرومان و ناتوانان و ضعیفان دارید مسأله این ا‌ست که آیا اساساً فقر و محرومیت برای عالمان دین، مسأله به‌حساب می‌آید؟ اگر برخی از معاصی و گناهان در جامعه دیده شود، عالم دین فریاد می‌زند که در فلان مراسم، در فلان پارک، در فلان باشگاه، در کنار دریا و… گناه و معصیت می‌شود، ایها الناس به داد دین برسید! بسیار خوب؛ این هست اما این‌جا امام حسین (ع) می‌خواهند بفرمایند که اگر عالم دین، انسان‌هایی را در فقر و فلاکت و محرومیت دید، آیا جزع و فزع می‌کند؟ دردش می‌آید؟ آیا این‌جا نباید رگ غیرت دینی بیرون بزند؟ آیا دین فقط و فقط در حوزه‌ی همان مسائل خاص است؟ امام حسین(ع) می‌فرمایند عالم دین، آن کسی ا‌ست که در برابر این نابرابری‌های اجتماعی، فاصله‌های طبقاتی، در برابر این گروه‌ها و اقشاری که زی
❇️ و، مربوط به و است، نه عنوانِ مسلم، يهودی، مسيحی و صائبی 💠ان الذین امنوا والذین هادوا والنصاری و الصابئین من امن بالله والیوم الاخر و عمل صالحا فلهم اجرهم عند ربهم ولا خوف علیهم و لا هم یحزنون "62/بقره" 🌱بدرستی کسانی که مؤمنند و کسانیکه یهودی و نصرانی و صابئی هستند ،هر کدام که به خدا و دنیای دیگر معتقد باشند و کارهای شایسته کنند،پاداش آنها نزد پروردگارشان است و نه بیمی دارند و نه غمگین شوند. 🔷✨صابئین قومی هستند که اقرار به خدا و روز قیامت و بعضی از انبیاء دارند ولی معتقد به تأثیر بعضی ستاره ها در خیر و شر هستند و مراد از (الذین آمنوا) کسانی هستند که ظاهرا ایمان دارند و مؤمن نامیده می شوند اما صرف نامیده شدن به این اسامی (مؤمن ، یهودی ،نصاری ، صابئی )درنزد خدا موجب پاداش یا ایمنی ازعذاب نمی شود ، و همانا ملاک امر و سبب کرامت و سعادت ،حقیقت ایمان به خدا وروز قیامت و همچنین عمل شایسته می باشد. 🔷✨پس سعادت و کرامت دائر مدارعبودیت است ، و رستگاری به باطن و حقیقت است نه به ظاهر ،پس کسانی که بت نپرستیده اند و نظام و احکام الهی را تغییر نداده اند و غزیر یامسیح را پسرخدا ندانسته اند و تنها خدا را عبادت کرده اند برای آنها اجر و پاداش اخروی می باشد. 📚تفسیر المیزان ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
، ذاتي يا اكتسابي، تفاوتها و آثار 🛑قسمت اول: 💫كليات 🔸کرامت انسانی به معنی بزرگواری و ارزش و حرمت داشتن همه انسان‌ها است. 🌱🔸انواع در میان عالمان مسلمان دو دیدگاه وجود دارد که بر اساس آن گروهی معتقد به همه انسان‌ها هستند و گروه دیگر آن را می‌دانند که ناشی از عواملی مانند تقوا و ایمان است. 👈علامه طباطبائی، سید محمدحسین فضل‌الله، فقیه شیعه، و ابن‌عاشور، مفسر اهل‌سنت، قائل به کرامت ذاتی انسان هستند و آن را موجودی برتر از سایر مخلوقات دانسته و مطلق بودنِ کرامت در آیه ۷۰ سوره اسراء را دلیل بر ادّعای خود می‌دانند. 🔸 به نظر مفسران بر اساس این آیه، امتیاز و ویژگی انسان، عقل و اراده او است که اختصاص به انسان دارد و به وسیله آن خوب را از بد تشخیص داده و سبب برتری او بر دیگر موجودات می‌شود. از نظر علامه طباطبائی، این امتیازات شامل همه انسان‌ها (مسلمان و غیرمسلمان) می‌شود؛ زیرا در غیر این صورت خداوند باید در آیه به مؤمنان اشاره می‌کرد نه همه انسان‌ها. 👈مفسران دیگری مانند شیخ طوسی، فقیه و مفسر شیعه، و زمخشری، مفسر اهل‌سنت، قائل به کرامت اکتسابی‌اند و قابلیت‌های بالقوه انسان از جمله تقوا و ایمان را دلیل بر کرامت و برتری او می‌دانند و بر آنند که ممکن است انسان با انجام اعمال ناشایست برتری خود را از دست بدهد. محمدتقی جعفری، فیلسوف شیعه معاصر، این نوع کرامت برای انسان را اختیاری دانسته و «کرامت ارزشی» می‌نامد. به نظر علامه جعفری، ارزش نهایی انسان به کرامت اکتسابی است. عبدالله جوادی آملی و محمدتقی مصباح یزدی، فیلسوف شیعه، نیز کرامت انسان را از نوع اکتسابی می‌دانند 🌱🌱جایگاه انسانی در پذیرش کرامت انسانی در استنباط برخی از احکام تأثیرگذار بوده است. به گفته محمدهادی معرفت، فقیه و قرآن‌پژوه، بسیاری از فتاوای فقهی با توجه مسئله کرامت انسان تبیین شده است؛ مانند شخصی که در کما است و پزشکان از او قطع امید کرده‌اند اما کرامت انسان اقتضا می‌کند او را نکشند. 👈 همچنین ناصر مکارم شیرازی، از مراجع تقلید شیعه، معتقد است که از می‌توان به‌عنوان قاعده‌ای برای حل مسائل جدید فقهی استفاده کرد. یوسف صانعی، نیز با پذیرش کرامت ذاتی انسان‌ها، به برابری دیه و قصاص مسلمان و غیرمسلمان و همچنین حرمت قائل شده است. 💻سایت ويكي شيعه 💫ادامه دارد. کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━
، ذاتي يا اكتسابي، تفاوتها و آثار. 🛑قسمت پانزدهم : انسان آيا با كرامت انساني در تناقض نيست؟ ⁉سومين چالش كرامت ذاتي انسان، حكم جهاد ابتدايي است. يعني چگونه ممكن است انسان هم كرامت ذاتي داشته باشد و از ديگر سو، بخاطر عقيده اش مورد تهاجم قراربگيرد؟ اگر انسان، و ارزش ذاتي دارد، چرا در اسلام، اين اندازه به جهاد با كفار و مشركين توصيه شده است و حتي برخي از فقيهان، جهاد را به معناي ابتدايي آن، با همه گروههاي كفار، واجب ميدانند 🔻برخي از فقها در اين زمينه ميگويند: با و بايد جنگيد تا اسلام را بپذيرند يا كشته شوند و اهل كتاب، مشروط به پرداخت جزيه، نبايد با آنان جنگيد؟ (طوسي، 1410،ص292؛ خويي، 1410 ،ج1 ،ص360 ) 🔻 البته عمده فقهاي شيعه، جهاد ابتدايي را در زمان غيبت امام جايز نمي شمارند و يكي از شرايط آن را اذن امام معصوم ميدانند 🔻برخي نيز كاملاً منكر جهاد ابتدايي اند و بر اين باورند كه در اسلام، چيزي جز جهاد دفاعي وجود ندارد و جهاد ابتدايي مخالف منطق و سيره پيامبر است (رشيد رضا، بيتا، ج2 ،ص216؛ صالحي نجفآبادي، 1382 ،ص16-39 ) 🖌علامه طباطبايي در سوره توبه مينويسد: 👈«دستورات اين آيه، نشانگر اين است كه غرض تشريعي خداوند، صرفاً به كشتن مشركين، تعلّق ندارد؛ بلكه براي درهم كوبيدن مقاومت آنان و نابودي جبهه كفر و شرك، است تا مسلمانان بتوانند از و فتنه آنان رهايي يابند» (طباطبايي، 1417 ،ج9 ،ص152 ) 👈قتال با مشركين در صورت وجود فتنه از جانب آنان است (انفال:39) و امان دادن به آن دسته از مشركين كه فتنه جو نباشند مجاز شمرده شده است بنابراين اگر جهاد ابتدايي را عاملي در جهت نجات انسانهايي بدانيم كه كرامت ذاتي و اكتسابي آنان مورد هجمه قرار گرفته، خود به گونهاي از قطعيت برخوردار است؛ 🔻 اما پذيرش اين قطعيت بدين معنا نيست كه جهاد با اصل آزادي عقيده و آزادي انتخاب، متعارض باشد پس دفع فتنه و تهديد مشركين؛ غايتِ مرتبه جنگ با مقوله شرك است نه اينكه شرك، دليل شروع جنگ با مشركين باشد. 👈 لذا به نظر نميرسد اين آيه و ساير آيات مشابه، انسان را خدشه دار سازد 📃برگرفته از مقاله کرامت ذاتی انسان در قرآن کریم و چالش‌ های فراروی آن 🖌نویسندگان: داود سلمان پور ،مهدی مهریزی ، سید محمد علی ایازی 💫ادامه دارد http://quranpuyan.com/yaf_postst2869_mrd-z-khrmn-bny-dm-chyst--y-nsn-jnshyn-khd-dr-zmyn-st.aspx کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━
، ذاتي يا اكتسابي، تفاوتها و آثار. 🛑قسمت پایانی : 🔻↩️نظريه 👈در اين نظريه، كرامت انسان مبتني بر فرد انسانها متغير است و لذا اين كرامت با به دست مي آيد و با اعمال ناشايست از دست ميرود. ادلّه مطرح در اين نظريه شامل موارد ذيل است: ↩️ .قابليت و قوه در عالم طبيعت برخي معتقدند: خداي متعال، قابليت و قوه آن را در عالم طبيعت براي انسانها قرار داده است و انسان بايد از زمينه و بستري كه حضرت حق براي وي قرار داده نهايت بهره را برده و به واقعي دست يابد (مرتضوي، 1386 ،ص18 ) 👈 در اين ديدگاه، كرامت، ناظر به صرف قابليتِ كرامت در عالم طبيعت است؛ يعني اثبات كرامت و والايي و برگزيدگي انسان و شرافت او حتي بر فرشتگان به «صعود» اختياري وي برميگردد. ↩️علامه جعفري دراين باره ميگويد:«خداوند، زمينه ارزش و كرامت را در انسان به وجود آورده است؛ يعني همه نيروها و استعدادهاي مثبت كه به انسان عنايت فرموده، مقتضي ارزش و كرامت و حيثيت است كه مقتضي به وجود آمدن حق براي اوست، نه اينكه در همه موقعيتها و شرايط، انسان، شرف ذاتي و كرامت وجودي داشته باشد» (جعفري، 1379 ،ص350 ) ↩️ .تكريم تكويني انسان، مدح فعل خداست نه انسان 👈آيةاالله مصباح در تحليل آيه كرامت بيان ميدارد هدف از مدح انسان، مدح فعل خداست؛ به عبارت ديگر، كرامت انسان از آنِ ذات خداست و نه انسان. او معتقد است كرامتهاي انساني به و به افعال اختياري انسان برميگردد...كرامت و حرمـت ذاتـي تـا وقتـي اسـت كـه خـوي انسانيّت و شرافت انساني وجود داشته باشد (مصباح، 1380 ،ص 285 ) 🔻به نظر او آيه كرامت، چيزهايي را ذكر ميكند كه ارزش اخلاقي براي انسان ندارد؛ يك سلسله نعمتها را بيان ميكند كه به انسان داده و به ديگر موجودات نداده است... اگر انسان فضيلتي هم دارد به اعتبار اين است كه متعلق تكريمهاي الهي است، وگرنه با نظر دقيق هم بايد گفت كه اين كرامت از آن خداست، اما جايي كه پاي افعال اختياري به ميان مي آيد ديگر جاي كرامت عمومي و همگاني نيست. (مصباح 1380 ،ص282) 📚كرامت ذاتي انسان در قرآن كريم و چالش فراروي آن/ سلمان پور، مهريزي و ايازي http://quranpuyan.com/yaf_postst2869_mrd-z-khrmn-bny-dm-chyst--y-nsn-jnshyn-khd-dr-zmyn-st.aspx کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━
⭕⭕رابطۀ شرعی و قانونی با چیست؟❓ 🛑قسمت اول: 👈پاسخ:کرامت انسانی از موضوع‌هایی است که در فلسفه، اخلاق و عرفان و حقوق مطرح شده است و پایه و اساس بسیاری از حقوق و امتیازات و تکالیف انسانی محسوب می‌شود. 🔻در اندیشه اسلامی، نه‌تنها کرامت انسانی مورد نظر در اسناد بین‌المللی ، نفی نشده است، بلکه به‌مراتب جامع‌تر از آن دفاع کرده است؛ زیرا در حقوق بشر غربی، انسان زمانی کرامت دارد که پا به‌عرصه وجود گذاشته است. 👈 اما در اسلام، انسان از آغاز ورود به جهانی هستی تا پس از خروج از آن، دارای است. تا آن‌جا که به‌دلیل احترام و رعایت حیات انسان، کشتن یک نفر را به منزله کشتن همه انسان‌ها شناخته است؛ سقط جنین را حرام می‌داند و برای جنایت بر مرده، دیه [ماده ۷۲۲ ق.م.ا.] و برای هتک حرمت مرده، تعزیر تعیین کرده است [ماده۷۲۷ ق.م.ا.]. همچنین اهانت و توهین به مدفن انسان‌ها نیز ممنوع شناخته‌شده است (ماده ۴ اعلامیه اسلامی حقوق بشر). ↩️در اسلام، حق آزادى به معناى نفى بردگى، حق آزادى تکوینى انسان نسبت به دین ، حق آزادى از ظلم و ستم ، حق آزادى بیان حقایق، حق برائت انسان‌ها، اصل مساوات زن و مرد در برابر قوانین ، اصل احترام به اقلیت‌هاى مذهبى و شناسایی انواع آزادى‌هاى عقیدتی، مطبوعاتی، احزاب در چارچوب شریعت به‌رسمیت شناخته شده است. قانون‌گذار، خداوند متعال است و احکام او حدود الهی‌اند و نباید از آنها تجاوز کرد. ↩️در نوع نگرش به سیاست کیفری ایران که مجازات‌ها بر اساس اصل ۴ قانون اساسی باید بر اساس موازین اسلامی تدوین شود، دو رویكرد متفاوت قابل طرح است. 🔻بر اساس رویكرد اول، حکومت اسلامی اختیاری در كم و زیاد‌كردن مجازات‌ها ندارد و فرآیند جرم‌انگاری هیچ ارتباطی با مؤثر‌بودن آن یا موهن‌بودن آن در مرحله اجرا ندارد. بر اساس دیدگاه دوم، احكام راجع به مجازات‌ها از امور عقلایی است و برای از بین‌بردن رذائل و مفاسد در جامعه وضع می‌شوند. ↩️بنابراین، علاوه بر اصل لزوم حفظ و توسط حاکم، احتمال تأثیر آن در پیشگیری از وقوع جرم و به‌عنوان معیار اصلی باید در نظر گرفته شود. اکثر این احكام جنبه امضایی دارند نه تعبّدی. علاوه بر آن، این احکام دارای جنبه‌های رمزگونه نیستند که عقل بشری نتواند به فلسفه و اهداف آنها پی ببرد. بنابراین، زمان و مكان در تعیین نوع و میزان و كیفیت مجازات‌ها اثرگذار است و حکومت اسلامی باید آن را تشخیص دهد و بر آن اساس، برنامه‌ریزی کند. 🔻👈از آن‌جا که بر اساس بند ۶ اصل ۲ قانون اساسی، و ارزش والای انسان در ردیف توحید و نبوت و معاد و عدل و امامت، به‌عنوان پایه‌های اساسی نظام اسلامی شناخته شده است و بر اساس اصل ۴ ق.ا. قوانین کیفری باید بر اساس موازین اسلامی تدوین شوند، به‌نظر می‌رسد، مجازات‌های شرعی و قانونی در صورتی که با لزوم رعایت اصل حاکمیت قانون [قانونی‌بودن جرم و و دادرسی] تدوین شوند، را تأمین خواهد کرد. 💫ادامه دارد 🖌نقل از مصاحبه سايت انديشه ما با دکتر جعفر حبیب زاده کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━━
؛ عید فردی و جمعی 💐در نماز عيد فطر سورۀ و را می‌‏خوانیم. اگر این دو سوره را به طور دقیق بررسی کنیم، هدف و مفهوم عید برایمان روشن می‌‏شود. این هدف به‌روشنی در دعاهایی که ۹ بار در نماز خود تکرار کردیم، نمود می‌‏یابد: «اللهم اهل والعظمة واهل الجود والجبروت واهل العفو والرحمـة واهل التقوی والمغفرة» (بار خدایا،‌ ای کسی که سزاوار بزرگی و عظمت و سزاوار بخشندگی و قدرت و اهل گذشت و رحمت و اهل تقوا و آمرزندگی هستی.) ما خدا را با این چهار اسم و عنوان صدا زدیم و می‌‏دانید که انسان وقتی می‌‏خواهد پروردگارش را بخواند، او را به نامی که مناسب با نیاز و خواسته‏ اش باشد، صدا می‌‏زند. 🎙در اولین خطاب می‌‏گوییم: 🤲 «اللهم اهل الکبریاء والعظمـة»، از این جمله چه می‌‏فهمیم، برادران؟ امروز ما پروردگارمان را نخست با خطاب «یا رازق» و «یا رحیم» و «یا کریم» صدا نمی‌‏کنیم، بلکه نخستین خطاب ما این است: «اللهم اهل الکبریاء والعظمـة.» ما پیش از هر چیز نیاز داریم که و عظمت خدا را مورد خطاب قرار دهیم، زیرا ما نیازمند تکیه‏ گاهی محکم‏‌تر از تکیه ‏گاه ‏های بشری و عظمتی فرا‌تر از عظمت ماده و سلاح و انسان هستیم. پس از آن نیاز داریم که بگوییم: «واهل الجود و الجبروت» و پس از آن بگویم «واهل العفو و الرحمـة.» 🌙 رمضان همان‌گونه که به ما گذشت و مهربانی می‌‏آموزد، و قدرت و بزرگواری نیز می‌‏آموزد. چرا انسان از بزرگی و خود کوتاه می‌‏آید؟ چون ضعیف و ناتوان است. چرا انسان ضعیف است؟ چون نیازمند است. هر اندازه برای خوردن و آشامیدن خود به آب و آتش بزنید، عاجزید. هر اندازه در بند خودخواهی و هوا و هوس خود باشید، ناتوانید. هر اندازه زندگی خود را دوست داشته باشید، درمانده ‏اید. ❓می‌‏دانید کی قوی می‌‏شوید؟ کی محترم و گرامی می‌‏شوید؟ وقتی بتوانید در برابر خوردن و آشامیدن، بی‏ اعتنا بایستید و خودخواهی و خودپسندی را در درون خود از بین ببرید. اگر بتوانید به کسی که به شما بدی کرده است، نیکی کنید و کینۀ خود را به فراموشی بسپارید، شما بر‌تر از کینه و قوی‏‌تر از خودخواهی خود هستید. اگر بتوانید دست یاری به سوی کسی که به شما بدی کرده است، دراز کنید و بدی‏ های او را نادیده بگیرید، ثابت کرده‏ اید که شما در اشتیاق به برقراری این رابطه قوی‏‌تر از اویید که از این رابطه می‌گریزد. اگر بتوانید از خوردن و نوشیدن درگذرید، دیگر و نوشیدن نمی‌‏تواند بر شما تسلط پیدا کند. اگر بتوانید در برابر ننگ و خواری از مرگ باکی نداشته باشید، زنده و قوی هستید و در راه زندگی و قدرت قرار دارید. 👈بنابراین، عید پیش از هر چیز، به ما و بزرگی الهام می‌‏کند و با وجود کرنش در برابر نیازهای مادی، کرامتی وجود نخواهد داشت 📌زندگی بدون کرامت و بزرگی معنا ندارد و نیز جز با جان‌فشانی و دست برداشتن از کندی و تنبلی و درگذشتن از زندگی مادی دنیا به دست نمی‌‏آید. دل‌بستگی‏ های دنیا بسیار است و به هر اندازه که بتوانید از یکی از این قید‌ها خود را برهانید، بزرگ‌تر و والا‌تر هستید. درسی که عید به ما می‌‏دهد، این است. ⭕ بر این اساس، ما تا زمانی که کرامت و بزرگی نداشته باشیم، عید نداریم. تا زمانی که فداکاری نداشته باشیم، عید نداریم. تا زمانی که کشور ما مستعمره و کرامت ما پایمال شده و نفس ما خوار و ذلیل شده باشد، عید نداریم. این چه عیدی است؟ 📌در حالی که نخستین خطاب ما به پروردگارمان این است که: «ای کسی که سزاوار بزرگی و عظمت و سزاوار بخشندگی و قدرت هستی!» سپس می‌‏گوییم: «ای کسی که سزاوار گذشت و رحمت و تقوا و آمرزندگی هستی!» 🖋متن سخنان امام موسی صدر در خطبه نخست نماز روز عید فطر کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
⭕️نکند که ما با محشور نشویم!! ❇دعوت قرآن به نظر افکندن در شخصیت و اوصاف رسول الله (ص)‌ است . این دعوت حکایت از دیدن او و او و او و همه لحظات عمر او در خانه و جامعه دارد . سپس آنان که او را دیدند وقتی از شخصیت او و رفتار بهرمند نشدند را توبیخ میکند آنجا که فرمود: “تَراهُمْ یَنْظُرُونَ إِلَیْکَ وَ هُمْ لا یُبْصِرُونَ/ میبینی آنان را که به شما نگاه میکنند ولی شما را نمیبینند !” (اعراف / ۱۹۸) ❌نشود که ما پیامبر را نبینیم !! ❇استاد آیت الله علامه حسن زاده آملی (ره) میفرمود؛ افرادی در زمان پیامبر بودند که هر روز با ایشان بودند و نماز سه وقت را با حضرت بودند اما محشور با ایشان نبودند! ❇ دعوت او بر وزان شخصیت او معنا می شود ساختار شخصیتی او بر محور و و محبت و اخلاق و گذشت بود‌ لذا در زندگی پیامبرانه او همه چیز براساس “دعوت به ” و زندگی و همزیستی استوار بر “ و مسالمت آمیز” معنا و تفسیر می شود. (اعراف/۱۹۹) ♻ ثبات روحیه او بر “صلح” رفتارهای او بر یک اصل کلیِ قرآنی استوار بود آن این بود؛ “ ” ( نساء / ۱۲۸) او اولا ؛ به دشمن فرصت میداد ، وثانیا ؛ اگر آنان پناه می خواستند به انان پناه میداد ، و ثالثا ؛ در مکان امن به آن مشرکین جای میداد تا کلام الهی را بشنوند و قبول و باور کنند.. (توبه/۱۰) بله ، وقتی مواجه با “ ” می شد که بر حریم انسان و دین خدا تجاوز داشت ، مبارزه میکرد و مبارزه خود را صرف مبارزه با ریشه ظلم میکرد ؛ وَإِنْ نَکَثُوا أَیْمَانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُوا فِی دِینِکُمْ فَقَاتِلُوا أَئِمَّهَ الْکُفْرِ (توبه/۱۲) ♻ زندگی خصوصی او مثال زدنی است رسول الله (ص) خانه ش محل رفت و آمد و انس مسلمین بود تا جاییکه خدا به مردم هشدار میدهد که بیش از حد مزاحم ایشان نشوید؛ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلَّا أَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ إِلَىٰ طَعَامٍ غَیْرَ نَاظِرِینَ إِنَاهُ وَلَٰکِنْ إِذَا دُعِیتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِینَ لِحَدِیثٍ ۚ إِنَّ ذَٰلِکُمْ کَانَ یُؤْذِی النَّبِیَّ فَیَسْتَحْیِی مِنْکُمْ ۖ وَاللَّهُ لَا یَسْتَحْیِی مِنَ الْحَقِّ(احزاب/۵۳) اینکه میبینید در تاریخ اسلام هر آنچه دشمنان دیروز و امروز تلاش کرده اند بر زندگی خصوصی او خُرده گیرند و او در زندگی خود نقطه خاکستری و پر ابهام معرفی کنند ولی نشد و نتوانستند چون چیزی را از مردم مخفی و نمیکرد . استاد هادی سروش کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━
❇️كسانی مورد واقع می‌شوند كه نه در و نه در ، از دستور خدا پيشی نگيرند 💠‏وَ قالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمنُ وَلَداً سُبْحانَهُ بَلْ عِبادٌ مُكْرَمُونَ (۲۶) لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ (۲۷) 🌱‏و (كفّار) گفتند: خداوند رحمان (فرشتگان را برای خود) فرزند گرفته است! منزّه است او، بلكه (فرشتگان) بندگانی گرامی هستند. ‏(فرشتگان) در كلام بر او سبقت نمی‌گيرند و (تنها) به فرمان او عمل می‌كنند. ‏۱- به هنگام نقل سخن كفرآميز ديگران، خداوند را تنزيه كنيم. «وَلَداً سُبْحانَهُ» ‏۲- هرگاه به نقل انحرافات ديگران می‌پردازيم، راه حقّ را نيز بيان كنيم. ‏«وَ قالُوا- بَلْ» ‏۳- تسليم فرمان خدا بودن، رمز كرامت بنده است. «مُكْرَمُونَ‌- لا يَسْبِقُونَهُ» ‏(آری كسانی مورد كرامت واقع می‌شوند كه نه در قول و نه در عمل، از دستور خدا پيشی نگيرند.) «مُكْرَمُونَ- لا يَسْبِقُونَهُ» ‏۴- فرشتگان، مأموران الهی‌اند كه تنها به فرمان او عمل می‌كنند و هيچگاه بر اوامر او پيشی نمی‌گيرند. «لا يَسْبِقُونَهُ‌- بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ» 📚تفسیر نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan