eitaa logo
قران پویان
464 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
695 ویدیو
619 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
و قرآنی ❓❓❓❓❓❓❓❓ سوال این است👇👇 ✅در آيه معروف ،منظور از چيست؟ 🔺 در سوره زمر و در آیه ۱۸ خداوند هدایت شدگان و خردمندان را با ویژگی پیروی از معرفی میکند 💠الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ ۚ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّـهُ ۖ وَأُولَـٰئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ فولادوند :کسانی که 🔹به سخن گوش فرامى‌دهند 🔹و بهترين آن را پيروى مى‌كنند 🔹 اينانند كه خدايشان راه نموده 🔹 و اينانند همان خردمندان در خصوص ايه معروف فوق👆👆 به ترجمه و تفسيري برخوردم كه مراد از "القول " را فقط قران دانسته بود نه همه سخن ها و مراد از يتبعون احسنه را پيروي به نحو از قران دانسته بود. برداشت رايج اين است كه بندگاني مدنظرند كه اقوال را ميشنوند و سپس بهترين انها را انتخاب مي كنند اما در برداشت بالا،جوازي براي شنيدن همه اقوال مطرح نشده بلكه اينها فقط قران و سخن خدا را ميشنوند و سعي مي كنند به بهترين نحو،انرا تبعيت كنند. كدام نظر درست است؟🤔🤔 نظر مفسرين چيست؟🙄🙄 ✔️پاسخ 1:ﺁﻳﻪ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻣﻰ ﺩﻫﺪ ﻛﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺳﺨﻨﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﻮﺩ ﻭ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﭘﻴﺮﻭﻯ ﻛﻨﺪ، ، ﻗﻮﻟﻰ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺭﺍﻩ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﺭﺍ ﻧﺸﺎﻥ ﺑﺪﻫﺪ ﻭ ﺍﺭﺷﺎﺩ ﻛﻨﺪ. «ﻳﺘﺒﻌﻮﻥ» ﺣﺎﻛﻰ ﺍﺯ ﻋﻤﻞ ﺍﺳﺖ، ﻫَﺪﺍﻫُﻢُ ﺍﻟﻠﱠﱠﻪُ ﺭﻭﺷﻦ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﺍﻳﻦ ﺣﺎﻟﺖ ﺩﺭ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻣﺼﺪﺍﻕ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﺍﻟﻬﻰ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﻴﺰ ﭼﻨﻴﻦ ﻛﺴﺎﻧﻰ ﺧﺮﺩﻣﻨﺪﺍﻧﻨﺪ. 🔆 از تفسير احسن الحديث🔆 ادامه دارد... 💠جهت مطالعه بیشتر کلیک کنید👇👇 http://yon.ir/Qp3881 ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
و قرآنی ❓❓❓❓❓❓❓❓ سوال این است👇👇 ✅در آيه معروف ،منظور از چيست؟ 🌹مـفـاد جـمـله (الذيـن يـسـتـمـعـون القـول فـيـتـبعون احسنه ) كه در وصف بندگان خود فرموده است و مراد از (قول ) به شهادت اينكه دنبالش مسأله (اتّباع ) آمده، آن قولى است كه ارتـبـاط و مـسـاسـى بـا عـمـل داشـتـه بـاشـد 👈پـس بـهـتـريـن قـول آن قـولى اسـت كـه آدمـى را بـهـتـر به حق برساند، و براى انسان خيرخواهانه تر بـاشـد و انـسـان فـطـرتـا ايـن طـور اسـت كـه حـسـن و جـمال را دوست مى دارد و به سويش مجذوب مى شود، و معلوم است كه هر چه آن حسن بيشتر بـاشـد ايـن جـذبـه شـديـدتـر اسـت.  ✨✨✨ 👈و اگـر زشت و زيبا، هر دو را ببيند، به سوى زيبا مـتـمـايل مى شود، و اگر زيبا و زيباتر را ببيند به سوى زيباتر مى گرايد.  و اما اگر به سوى زيباتر نرود، و باز به همان زيبا سرگرم شود معلوم مى شود كه سرگرمى اش به زيبا به خاطر زيبايى آن نبوده،چون اگر براى زيبايى آن بود با بيشتر شدن زيـبـايـى، بـايـد بـيـشـتـر مـجـذوب شـود، و زيـبـا را رهـا كـرده بـه طـرف زيـبـاتـر متمايل شود. 🌺پـس ايـنـكـه آيـه شـريـفـه بـنـدگـان خـدا را توصيف فرموده به اينكه (پيرو بهترين قـولنـد) مـعـنـايـش ايـن اسـت كـه مـطبوع و مفطور بر طلب حقند و به فطرت خود رشد و رسـيـدن بـه واقـع را طـالبـنـد. 🌸پـس هـر جـا امـرشـان دائر شـود بـيـن حـق و بـاطـل، بـيـن رشـد و گـمـراهـى، البـتـه حـق و رشـد را مـتـابـعـت مـى كـنـنـد و بـاطل و گمراهى را رها مى نمايند. و هر جا امرشان داير شود بين (حق ) و (احق ) - حقتر - و رشد و رشد بيشتر، البته حقتر و رشد بيشتر را انتخاب مى كنند. 🍀پـس حـق و رشـد، مـطلوب بندگان خداست، و به همين جهت هر چه بشنوند به آن گوش مى دهـنـد و ايـن طـور نـيـسـت كـه متابعت هواى نفس كنند و هر سخنى را به صرف شنيدن بدون تفكر و تدبر رد كنند. 👈پـس جـمـله (الّذيـن يـسـتـمعون القول فيتبعون احسنه ) مفادش اين است كه: بندگان خدا طالب حق و رشدند، به هر سخنى كه گوش دهند بدين اميد گوش مى دهند كه در آن حقى بيابند و مى ترسند كه در اثر گوش ندادن به آن، حق از ايشان فوت شود. 🔰🔰🔰🔰 بعضى از مفسرين گفته اند: مراد از (گوش دادن به حرف و پيروى كردن از بهترين آن ) گوش دادن به قرآن و غير قرآن، و پيروى كردن از قرآن است. بعضى ديگر گفته اند: مراد استماع اوامر خداى تعالى و پيروى كردن بهترين آنها است، مـثـلا در مـسـاله قـصـاص، خـدا هـم اجـازه قصاص به ايشان داده، و هم عفو، و ايشان عفو را پـيروى مى كنند.  و نيز هم اجازه داده صدقه را آشكارا دهند و هم پنهانى، و ايشان پنهانى صدقه مى دهند. ولى ايـن دو قـولى كـه از مـفـسـريـن نـقـل كـرديـم بـدون دليل عموم آيه را تخصيص ميزند. نظر المیزان👆👆 💠جهت مطالعه بیشتر کلیک کنید👇👇 http://yon.ir/Qp3881 ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
و قرآنی ❓❓❓❓❓❓❓❓ سوال این است👇👇 ✅در آيه معروف ،منظور از چيست؟ 🌏🌸🌏🌸🌏🌸🌏🌸🌏🌸🌏🌸 قول احسن کدام است ؟؟؟؟؟ در آیه ۱۸ زمر دستور داده شده که سخنان و اقوال را بشنوید و بهترین و احسنش را انتخاب کنید . اگر منظور از این «قول» سخنان تمامی ادیان و مذاهب باشد که درست نیست زیرا اکثر ادیان و مذاهب باطلند و سخنانشان هم حسن نیست که ما بخواهیم احسنش را انتخاب کنیم و اگر منظور از «قول» کتاب و سنت باشد آیا در این دو محور شریعت حسن و احسن وجود دارد که احسنش مورد امر و حسنش مورد نهى باشد. که در نتیجه بعضى از شریعت قرآن و سنت که باید پیروى کرد و بعضى دیگر را مردود دانست؟ 👈پس درنتیجه کتاب و سنت هم نیست پس منظور از این« قول» چیست؟ 🔸الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِکَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ 🔹کسانی که به سخن گوش فرا می‌دهند، پس بهترینش را پیروی می‌کنند. اینانند که خدایشان راه نموده و ایشانند، (هم)اینان اندیشمندان خالص.[۳۹:۱۸] 👈و آیا «قول» اعم از هر گونه نظرى است چه بد یا خوب؟  *⃣هرگز، زیرا اولًا این عمومیت گفتار براى عموم مؤمنان نیست که سخنان گمراه کننده را بشنوند و گمراه نشوند، بلکه این خود ویژه عالمان است، و در ثانى «احسنه» در برابر «حسن»است، و نه بد و گمراه کننده که حسنى ندارد تا سخن حق از او احسن و بهتر باشد، گرچه براى ویژگان به منظور نقض آن نیک بلکه نیکتر از نشنیدنش مى باشد. و در جمع پیروى احسن شرط ایمان عاقلانه است که نخست قرآن است و در حاشیه اش سنت قطعى و دیگر هیچ. ✳️ و آیا در این دو محور شریعت حسن و احسن وجود دارد که احسنش مورد امر و حسنش مورد نهى باشد که در نتیجه بعضى از شریعت قرآن و سنت که باید پیروى کرد و بعضى دیگر را مردود دانست؟  👈اینجا «قول» وحى در کتاب و سنت نیست، زیرا آیاتى مانند" واتبعوا احسن ما انزل الیکم من ربکم" (۳۹: ۵۵) تمامى قرآن را احسن مطلق مى داند، که خود در بعد متنى بهترین کتاب است و سنتش نیز بهترین سنت است که براى کل مکلفان پیروى از این کتاب و در طول زمان و عرض مکان تکلیف واجب است. و سنتش هم- در کل- بر مبناى وحى گویا، و یا وحى رمزى قرآنى است که در اختصاص معصومان محمدى صلى الله علیه و آله است. بلکه مقصود اقوال عالمان و شرعمداران کتاب و سنت است که پیروى بهترین نظرات در میان آنان بر دیگران واجب است. ◀️زیرا کسانى که بر محور کتاب و سنت رأى مى دهند داراى درجاتى مى باشند که که اگر در موارد اختلاف مشورتى در میانشان تحقق نپذیرد احسن الاقوال که در انحصار اعلم اتقى است تنها مورد پیروى است، و در صورت مشورت که ضرورتى اسلامى است رأى اکثر مناط است، و اگر یکى اعلم و دیگرى اتقى است دومى شایسته تقلید است زیرا تقوى تعهد آور است و علم نمایانگر، و اولى از دومى به حق نزدیکتر است. ✔️ قول احسن بر دو مبناى علم و است که اعلم از نظر دریافت حکم خدا و اتقى از نظر تعهد بر دیگران مقدم است.  👈از اینجا پیداست که مسائل غیر ضرورى کلًا مورد استنباط و واجب همگانى است، که دست کم تقلید از روى بینش و استنباط است که علم و تقواى مرجع تقلید بر مبناى کتاب و سنت بایستى از همگان برتر باشد و دیگر هیچ. زنده بودن مرجع تقلید برتر شرط نیست بلکه زنده بودن رأیش مناط اصلى تقلید است، هر که رأیش زنده تر و نزدیکتر به حق است همو مرجع است گرچه مرده و در اقلیت باشد، و هر که فروتر باشد تقلیدش حرام است گرچه زنده و در اکثریت باشد.  این از نظر مقلدان، و فراتر از آنان مجتهدان نیز نباید خودرأى باشند، بلکه پس از استنباط شایسته از کتاب و سنت با مراجعه به آراء دیگر مجتهدان بایستى بهترین آراء را در نظر بگیرند، و در هر صورت جدیت خستگى ناپذیر به منظور دستیابى به قول احسن وظیفه کل مکلفان است. در جمع از آیه" فاسألوا اهل الذکر أن کنتم لاتعلمون بالبینات و الزبر ..." به خوبى پیداست که پرسش از دانایان، عالمان و شرعمداران تنها بر مبناى" بینات و زبر" است که ادله روشن و نوشته وحى مصدر اصلى و محورى هر گونه سؤال شرعى است، و دیگر هیچ. 📕 منبع : ترجمان فرقان آیت الله محمد صادقی تهرانی 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 💠جهت مطالعه بیشتر کلیک کنید👇👇 http://yon.ir/Qp3881 ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
و قرآنی ❓❓❓❓❓❓❓❓ سوال این است👇👇 ✅در آيه معروف ،منظور از چيست؟ 🌏🌸🌏🌸🌏🌸🌏🌸🌏🌸🌏🌸 قول احسن کدام است ؟؟؟؟؟ در آیه ۱۸ زمر دستور داده شده که سخنان و اقوال را بشنوید و بهترین و احسنش را انتخاب کنید . اگر منظور از این «قول» سخنان تمامی ادیان و مذاهب باشد که درست نیست زیرا اکثر ادیان و مذاهب باطلند و سخنانشان هم حسن نیست که ما بخواهیم احسنش را انتخاب کنیم و اگر منظور از «قول» کتاب و سنت باشد آیا در این دو محور شریعت حسن و احسن وجود دارد که احسنش مورد امر و حسنش مورد نهى باشد. که در نتیجه بعضى از شریعت قرآن و سنت که باید پیروى کرد و بعضى دیگر را مردود دانست؟ 👈پس درنتیجه کتاب و سنت هم نیست پس منظور از این« قول» چیست؟ 🔸الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِکَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ 🔹کسانی که به سخن گوش فرا می‌دهند، پس بهترینش را پیروی می‌کنند. اینانند که خدایشان راه نموده و ایشانند، (هم)اینان اندیشمندان خالص.[۳۹:۱۸] 👈و آیا «قول» اعم از هر گونه نظرى است چه بد یا خوب؟  *⃣هرگز، زیرا اولًا این عمومیت گفتار براى عموم مؤمنان نیست که سخنان گمراه کننده را بشنوند و گمراه نشوند، بلکه این خود ویژه عالمان است، و در ثانى «احسنه» در برابر «حسن»است، و نه بد و گمراه کننده که حسنى ندارد تا سخن حق از او احسن و بهتر باشد، گرچه براى ویژگان به منظور نقض آن نیک بلکه نیکتر از نشنیدنش مى باشد. و در جمع پیروى احسن شرط ایمان عاقلانه است که نخست قرآن است و در حاشیه اش سنت قطعى و دیگر هیچ. ✳️ و آیا در این دو محور شریعت حسن و احسن وجود دارد که احسنش مورد امر و حسنش مورد نهى باشد که در نتیجه بعضى از شریعت قرآن و سنت که باید پیروى کرد و بعضى دیگر را مردود دانست؟  👈اینجا «قول» وحى در کتاب و سنت نیست، زیرا آیاتى مانند" واتبعوا احسن ما انزل الیکم من ربکم" (۳۹: ۵۵) تمامى قرآن را احسن مطلق مى داند، که خود در بعد متنى بهترین کتاب است و سنتش نیز بهترین سنت است که براى کل مکلفان پیروى از این کتاب و در طول زمان و عرض مکان تکلیف واجب است. و سنتش هم- در کل- بر مبناى وحى گویا، و یا وحى رمزى قرآنى است که در اختصاص معصومان محمدى صلى الله علیه و آله است. بلکه مقصود اقوال عالمان و شرعمداران کتاب و سنت است که پیروى بهترین نظرات در میان آنان بر دیگران واجب است. ◀️زیرا کسانى که بر محور کتاب و سنت رأى مى دهند داراى درجاتى مى باشند که که اگر در موارد اختلاف مشورتى در میانشان تحقق نپذیرد احسن الاقوال که در انحصار اعلم اتقى است تنها مورد پیروى است، و در صورت مشورت که ضرورتى اسلامى است رأى اکثر مناط است، و اگر یکى اعلم و دیگرى اتقى است دومى شایسته تقلید است زیرا تقوى تعهد آور است و علم نمایانگر، و اولى از دومى به حق نزدیکتر است. ✔️ قول احسن بر دو مبناى علم و است که اعلم از نظر دریافت حکم خدا و اتقى از نظر تعهد بر دیگران مقدم است.  👈از اینجا پیداست که مسائل غیر ضرورى کلًا مورد استنباط و واجب همگانى است، که دست کم تقلید از روى بینش و استنباط است که علم و تقواى مرجع تقلید بر مبناى کتاب و سنت بایستى از همگان برتر باشد و دیگر هیچ. زنده بودن مرجع تقلید برتر شرط نیست بلکه زنده بودن رأیش مناط اصلى تقلید است، هر که رأیش زنده تر و نزدیکتر به حق است همو مرجع است گرچه مرده و در اقلیت باشد، و هر که فروتر باشد تقلیدش حرام است گرچه زنده و در اکثریت باشد.  این از نظر مقلدان، و فراتر از آنان مجتهدان نیز نباید خودرأى باشند، بلکه پس از استنباط شایسته از کتاب و سنت با مراجعه به آراء دیگر مجتهدان بایستى بهترین آراء را در نظر بگیرند، و در هر صورت جدیت خستگى ناپذیر به منظور دستیابى به قول احسن وظیفه کل مکلفان است. در جمع از آیه" فاسألوا اهل الذکر أن کنتم لاتعلمون بالبینات و الزبر ..." به خوبى پیداست که پرسش از دانایان، عالمان و شرعمداران تنها بر مبناى" بینات و زبر" است که ادله روشن و نوشته وحى مصدر اصلى و محورى هر گونه سؤال شرعى است، و دیگر هیچ. 📕 منبع : ترجمان فرقان آیت الله محمد صادقی تهرانی 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 💠جهت مطالعه بیشتر کلیک کنید👇👇 http://yon.ir/Qp3881 ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
و قرآنی ❓❓❓❓❓❓❓❓ سوال این است👇👇 ✅در آيه معروف ،منظور از چيست؟ 🌹مـفـاد جـمـله (الذيـن يـسـتـمـعـون القـول فـيـتـبعون احسنه ) كه در وصف بندگان خود فرموده است و مراد از (قول ) به شهادت اينكه دنبالش مسأله (اتّباع ) آمده، آن قولى است كه ارتـبـاط و مـسـاسـى بـا عـمـل داشـتـه بـاشـد 👈پـس ‍ بـهـتـريـن قـول آن قـولى اسـت كـه آدمـى را بـهـتـر به حق برساند، و براى انسان خيرخواهانه تر بـاشـد و انـسـان فـطـرتـا ايـن طـور اسـت كـه حـسـن و جـمال را دوست مى دارد و به سويش مجذوب مى شود، و معلوم است كه هر چه آن حسن بيشتر بـاشـد ايـن جـذبـه شـديـدتـر اسـت.  ✨✨✨ 👈و اگـر زشت و زيبا، هر دو را ببيند، به سوى زيبا مـتـمـايل مى شود، و اگر زيبا و زيباتر را ببيند به سوى زيباتر مى گرايد.  و اما اگر به سوى زيباتر نرود، و باز به همان زيبا سرگرم شود معلوم مى شود كه سرگرمى اش به زيبا به خاطر زيبايى آن نبوده،چون اگر براى زيبايى آن بود با بيشتر شدن زيـبـايـى، بـايـد بـيـشـتـر مـجـذوب شـود، و زيـبـا را رهـا كـرده بـه طـرف زيـبـاتـر متمايل شود. 🌺پـس ايـنـكـه آيـه شـريـفـه بـنـدگـان خـدا را توصيف فرموده به اينكه (پيرو بهترين قـولنـد) مـعـنـايـش ايـن اسـت كـه مـطبوع و مفطور بر طلب حقند و به فطرت خود رشد و رسـيـدن بـه واقـع را طـالبـنـد. 🌸پـس هـر جـا امـرشـان دائر شـود بـيـن حـق و بـاطـل، بـيـن رشـد و گـمـراهـى، البـتـه حـق و رشـد را مـتـابـعـت مـى كـنـنـد و بـاطل و گمراهى را رها مى نمايند. و هر جا امرشان داير شود بين (حق ) و (احق ) - حقتر - و رشد و رشد بيشتر، البته حقتر و رشد بيشتر را انتخاب مى كنند. 🍀پـس حـق و رشـد، مـطلوب بندگان خداست، و به همين جهت هر چه بشنوند به آن گوش مى دهـنـد و ايـن طـور نـيـسـت كـه متابعت هواى نفس كنند و هر سخنى را به صرف شنيدن بدون تفكر و تدبر رد كنند. 👈پـس جـمـله (الّذيـن يـسـتـمعون القول فيتبعون احسنه ) مفادش اين است كه: بندگان خدا طالب حق و رشدند، به هر سخنى كه گوش ‍ دهند بدين اميد گوش مى دهند كه در آن حقى بيابند و مى ترسند كه در اثر گوش ندادن به آن، حق از ايشان فوت شود. 🔰🔰🔰🔰 بعضى از مفسرين گفته اند: مراد از (گوش دادن به حرف و پيروى كردن از بهترين آن ) گوش دادن به قرآن و غير قرآن، و پيروى كردن از قرآن است. بعضى ديگر گفته اند: مراد استماع اوامر خداى تعالى و پيروى كردن بهترين آنها است، مـثـلا در مـسـاله قـصـاص، خـدا هـم اجـازه قصاص به ايشان داده، و هم عفو، و ايشان عفو را پـيروى مى كنند.  و نيز هم اجازه داده صدقه را آشكارا دهند و هم پنهانى، و ايشان پنهانى صدقه مى دهند. ولى ايـن دو قـولى كـه از مـفـسـريـن نـقـل كـرديـم بـدون دليل عموم آيه را تخصيص ميزند. نظر المیزان👆👆 💠جهت مطالعه بیشتر کلیک کنید👇👇 http://yon.ir/Qp3881 ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
و قرآنی ❓❓❓❓❓❓❓❓ سوال این است👇👇 ✅در آيه معروف ،منظور از چيست؟ 🌏🌸🌏🌸🌏🌸🌏🌸🌏🌸🌏🌸 قول احسن کدام است ؟؟؟؟؟ در آیه ۱۸ زمر دستور داده شده که سخنان و اقوال را بشنوید و بهترین و احسنش را انتخاب کنید . اگر منظور از این «قول» سخنان تمامی ادیان و مذاهب باشد که درست نیست زیرا اکثر ادیان و مذاهب باطلند و سخنانشان هم حسن نیست که ما بخواهیم احسنش را انتخاب کنیم و اگر منظور از «قول» کتاب و سنت باشد آیا در این دو محور شریعت حسن و احسن وجود دارد که احسنش مورد امر و حسنش مورد نهى باشد. که در نتیجه بعضى از شریعت قرآن و سنت که باید پیروى کرد و بعضى دیگر را مردود دانست؟ 👈پس درنتیجه کتاب و سنت هم نیست پس منظور از این« قول» چیست؟ 🔸الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِکَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ 🔹کسانی که به سخن گوش فرا می‌دهند، پس بهترینش را پیروی می‌کنند. اینانند که خدایشان راه نموده و ایشانند، (هم)اینان اندیشمندان خالص.[۳۹:۱۸] 👈و آیا «قول» اعم از هر گونه نظرى است چه بد یا خوب؟ *⃣هرگز، زیرا اولًا این عمومیت گفتار براى عموم مؤمنان نیست که سخنان گمراه کننده را بشنوند و گمراه نشوند، بلکه این خود ویژه عالمان است، و در ثانى «احسنه» در برابر «حسن»است، و نه بد و گمراه کننده که حسنى ندارد تا سخن حق از او احسن و بهتر باشد، گرچه براى ویژگان به منظور نقض آن نیک بلکه نیکتر از نشنیدنش مى باشد. و در جمع پیروى احسن شرط ایمان عاقلانه است که نخست قرآن است و در حاشیه اش سنت قطعى و دیگر هیچ. ✳️ و آیا در این دو محور شریعت حسن و احسن وجود دارد که احسنش مورد امر و حسنش مورد نهى باشد که در نتیجه بعضى از شریعت قرآن و سنت که باید پیروى کرد و بعضى دیگر را مردود دانست؟ 👈اینجا «قول» وحى در کتاب و سنت نیست، زیرا آیاتى مانند" واتبعوا احسن ما انزل الیکم من ربکم" (۳۹: ۵۵) تمامى قرآن را احسن مطلق مى داند، که خود در بعد متنى بهترین کتاب است و سنتش نیز بهترین سنت است که براى کل مکلفان پیروى از این کتاب و در طول زمان و عرض مکان تکلیف واجب است. و سنتش هم- در کل- بر مبناى وحى گویا، و یا وحى رمزى قرآنى است که در اختصاص معصومان محمدى صلى الله علیه و آله است. بلکه مقصود اقوال عالمان و شرعمداران کتاب و سنت است که پیروى بهترین نظرات در میان آنان بر دیگران واجب است. ◀️زیرا کسانى که بر محور کتاب و سنت رأى مى دهند داراى درجاتى مى باشند که که اگر در موارد اختلاف مشورتى در میانشان تحقق نپذیرد احسن الاقوال که در انحصار اعلم اتقى است تنها مورد پیروى است، و در صورت مشورت که ضرورتى اسلامى است رأى اکثر مناط است، و اگر یکى اعلم و دیگرى اتقى است دومى شایسته تقلید است زیرا تقوى تعهد آور است و علم نمایانگر، و اولى از دومى به حق نزدیکتر است. ✔️ قول احسن بر دو مبناى علم و است که اعلم از نظر دریافت حکم خدا و اتقى از نظر تعهد بر دیگران مقدم است. 👈از اینجا پیداست که مسائل غیر ضرورى کلًا مورد استنباط و واجب همگانى است، که دست کم تقلید از روى بینش و استنباط است که علم و تقواى مرجع تقلید بر مبناى کتاب و سنت بایستى از همگان برتر باشد و دیگر هیچ. زنده بودن مرجع تقلید برتر شرط نیست بلکه زنده بودن رأیش مناط اصلى تقلید است، هر که رأیش زنده تر و نزدیکتر به حق است همو مرجع است گرچه مرده و در اقلیت باشد، و هر که فروتر باشد تقلیدش حرام است گرچه زنده و در اکثریت باشد. این از نظر مقلدان، و فراتر از آنان مجتهدان نیز نباید خودرأى باشند، بلکه پس از استنباط شایسته از کتاب و سنت با مراجعه به آراء دیگر مجتهدان بایستى بهترین آراء را در نظر بگیرند، و در هر صورت جدیت خستگى ناپذیر به منظور دستیابى به قول احسن وظیفه کل مکلفان است. در جمع از آیه" فاسألوا اهل الذکر أن کنتم لاتعلمون بالبینات و الزبر ..." به خوبى پیداست که پرسش از دانایان، عالمان و شرعمداران تنها بر مبناى" بینات و زبر" است که ادله روشن و نوشته وحى مصدر اصلى و محورى هر گونه سؤال شرعى است، و دیگر هیچ. 📕 منبع : ترجمان فرقان آیت الله محمد صادقی تهرانی 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 💠جهت مطالعه بیشتر کلیک کنید👇👇 http://quranpuyan.com/yaf_postsm8124_mnZwr-z-ystmwn-lqwl-fytbwn-Hsnh-chyst.aspx#post8124 ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
و قرآنی ❓❓❓❓❓❓❓❓ سوال این است👇👇 ✅در آيه معروف ،منظور از چيست؟ 🌏🌸🌏🌸🌏🌸🌏🌸🌏🌸🌏🌸 قول احسن کدام است ؟؟؟؟؟ مراد از در آیه 18 سوره زمر چیست؟ آیا مراد قران است؟ برای بررسی بهتر ایه،ایات قبل و بعد این ایه را نیز مرور می کنیم: قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ مُخْلِصًا لَّهُ الدِّينَ  {11} بگو من مامورم كه خدا را در حالى كه آيينم را براى او خالص گردانيده‏ام بپرستم {11} وَأُمِرْتُ لِأَنْ أَكُونَ أَوَّلَ الْمُسْلِمِينَ  {12}          و مامورم كه نخستين مسلمانان باشم {12} قُلْ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ  {13}   بگو من اگر به پروردگارم عصيان ورزم از عذاب روزى هولناك مى‏ترسم {13} قُلِ اللَّهَ أَعْبُدُ مُخْلِصًا لَّهُ دِينِي  {14}  بگو خدا را مى‏پرستم در حالى كه دينم را براى او بى‏آلايش مى‏گردانم {14} فَاعْبُدُوا مَا شِئْتُم مِّن دُونِهِ قُلْ إِنَّ الْخَاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ وَأَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَلَا ذَلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ  {15} پس هر چه را غير از او مى‏خواهيد بپرستيد [ولى به آنان] بگو زيانكاران در حقيقت كسانى‏اند كه به خود و كسانشان در روز قيامت زيان رسانده‏اند آرى اين همان خسران آشكار است {15} لَهُم مِّن فَوْقِهِمْ ظُلَلٌ مِّنَ النَّارِ وَمِن تَحْتِهِمْ ظُلَلٌ ذَلِكَ يُخَوِّفُ اللَّهُ بِهِ عِبَادَهُ يَا عِبَادِ فَاتَّقُونِ  {16}          آنها از بالاى سرشان چترهايى از آتش خواهند داشت و از زير پايشان [نيز] طبق‏هايى [آتشين است] اين [كيفرى] است كه خدا بندگانش را به آن بيم مى‏دهد اى بندگان من از من بترسيد {16} وَالَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَن يَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَى فَبَشِّرْ عِبَادِ  {17}     و[لى] آنان كه خود را از طاغوت به دور مى‏دارند تا مبادا او را بپرستند و به سوى خدا بازگشته‏اند آنان را مژده باد پس بشارت ده به آن بندگان من كه {17} الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُوْلَئِكَ هُمْ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ  {18}           به سخن گوش فرامى‏دهند و بهترين آن را پيروى مى‏كنند اينانند كه خدايشان راه نموده و اينانند همان خردمندان {18} همان طور که ملاحظه میشود ایات 11تا 17 به مقایسه دو گروه از مخاطبان پیامبر پرداخته و انها را در جملاتی که با خطاب قل اغاز شده،بیان نموده است:گروهی که خالصانه خدارا میپرستند وتسلیم خدایند که خود پیامبر نیز در این گروه و اولین مسلم است.و گروهی دیگر که تسلیم غیر خدا و طاغوتها هستند و خدا از سرنوشت انها هشدار میدهد و بندگانش را از عبادت برحذر میدارد. سپس بشارت میدهد به بندگانی که این قول را شنیده اند (سرنوشت عباداالله و عبادالطاغوت)و بهترین ان یعنی راه عبادالله را تبعیت میکنند.اینهایند که در مسیر هدایت الهی قرار گرفته اند. لذا در اینجا مراد از ،همان ایات قبلی و جملاتی است که در تشریح و مقایسه دوگونه از رفتار و باور ،خطاب به پیامبر برای عموم بیان شده است.و مراد از القول،کل قران نیست. در 5 ایه بعد ،یعنی ایه 23 همین سوره،قران با عنوان احسن الحدیث معرفی شده است. در سایر سوره های قران نیز قول احسن،تنها در سوره فصلت ایه 33 تعریف شده و ان عبارتست از دعوت به خدا و عمل صالح همراه با حالت تسلیم در برابر خدا وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِّمَّن دَعَا إِلَى اللَّهِ وَعَمِلَ صَالِحًا وَقَالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ 33 🖋سید کاظم فرهنگ 💠جهت مطالعه بیشتر کلیک کنید👇👇 http://quranpuyan.com/yaf_postsm8124_mnZwr-z-ystmwn-lqwl-fytbwn-Hsnh-chyst.aspx#post8124 ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
❇️كسانی مورد واقع می‌شوند كه نه در و نه در ، از دستور خدا پيشی نگيرند 💠‏وَ قالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمنُ وَلَداً سُبْحانَهُ بَلْ عِبادٌ مُكْرَمُونَ (۲۶) لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ (۲۷) 🌱‏و (كفّار) گفتند: خداوند رحمان (فرشتگان را برای خود) فرزند گرفته است! منزّه است او، بلكه (فرشتگان) بندگانی گرامی هستند. ‏(فرشتگان) در كلام بر او سبقت نمی‌گيرند و (تنها) به فرمان او عمل می‌كنند. ‏۱- به هنگام نقل سخن كفرآميز ديگران، خداوند را تنزيه كنيم. «وَلَداً سُبْحانَهُ» ‏۲- هرگاه به نقل انحرافات ديگران می‌پردازيم، راه حقّ را نيز بيان كنيم. ‏«وَ قالُوا- بَلْ» ‏۳- تسليم فرمان خدا بودن، رمز كرامت بنده است. «مُكْرَمُونَ‌- لا يَسْبِقُونَهُ» ‏(آری كسانی مورد كرامت واقع می‌شوند كه نه در قول و نه در عمل، از دستور خدا پيشی نگيرند.) «مُكْرَمُونَ- لا يَسْبِقُونَهُ» ‏۴- فرشتگان، مأموران الهی‌اند كه تنها به فرمان او عمل می‌كنند و هيچگاه بر اوامر او پيشی نمی‌گيرند. «لا يَسْبِقُونَهُ‌- بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ» 📚تفسیر نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan