eitaa logo
قران پویان
462 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
694 ویدیو
619 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
، ذاتي يا اكتسابي، تفاوتها و آثار 🛑قسمت اول: 💫كليات 🔸کرامت انسانی به معنی بزرگواری و ارزش و حرمت داشتن همه انسان‌ها است. 🌱🔸انواع در میان عالمان مسلمان دو دیدگاه وجود دارد که بر اساس آن گروهی معتقد به همه انسان‌ها هستند و گروه دیگر آن را می‌دانند که ناشی از عواملی مانند تقوا و ایمان است. 👈علامه طباطبائی، سید محمدحسین فضل‌الله، فقیه شیعه، و ابن‌عاشور، مفسر اهل‌سنت، قائل به کرامت ذاتی انسان هستند و آن را موجودی برتر از سایر مخلوقات دانسته و مطلق بودنِ کرامت در آیه ۷۰ سوره اسراء را دلیل بر ادّعای خود می‌دانند. 🔸 به نظر مفسران بر اساس این آیه، امتیاز و ویژگی انسان، عقل و اراده او است که اختصاص به انسان دارد و به وسیله آن خوب را از بد تشخیص داده و سبب برتری او بر دیگر موجودات می‌شود. از نظر علامه طباطبائی، این امتیازات شامل همه انسان‌ها (مسلمان و غیرمسلمان) می‌شود؛ زیرا در غیر این صورت خداوند باید در آیه به مؤمنان اشاره می‌کرد نه همه انسان‌ها. 👈مفسران دیگری مانند شیخ طوسی، فقیه و مفسر شیعه، و زمخشری، مفسر اهل‌سنت، قائل به کرامت اکتسابی‌اند و قابلیت‌های بالقوه انسان از جمله تقوا و ایمان را دلیل بر کرامت و برتری او می‌دانند و بر آنند که ممکن است انسان با انجام اعمال ناشایست برتری خود را از دست بدهد. محمدتقی جعفری، فیلسوف شیعه معاصر، این نوع کرامت برای انسان را اختیاری دانسته و «کرامت ارزشی» می‌نامد. به نظر علامه جعفری، ارزش نهایی انسان به کرامت اکتسابی است. عبدالله جوادی آملی و محمدتقی مصباح یزدی، فیلسوف شیعه، نیز کرامت انسان را از نوع اکتسابی می‌دانند 🌱🌱جایگاه انسانی در پذیرش کرامت انسانی در استنباط برخی از احکام تأثیرگذار بوده است. به گفته محمدهادی معرفت، فقیه و قرآن‌پژوه، بسیاری از فتاوای فقهی با توجه مسئله کرامت انسان تبیین شده است؛ مانند شخصی که در کما است و پزشکان از او قطع امید کرده‌اند اما کرامت انسان اقتضا می‌کند او را نکشند. 👈 همچنین ناصر مکارم شیرازی، از مراجع تقلید شیعه، معتقد است که از می‌توان به‌عنوان قاعده‌ای برای حل مسائل جدید فقهی استفاده کرد. یوسف صانعی، نیز با پذیرش کرامت ذاتی انسان‌ها، به برابری دیه و قصاص مسلمان و غیرمسلمان و همچنین حرمت قائل شده است. 💻سایت ويكي شيعه 💫ادامه دارد. کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━
، ذاتي يا اكتسابي، تفاوتها و آثار 🛑قسمت دوم: 🌱🌱انواع . 👈در اینکه انسان از جانب خالق خویش تکریم شده است هیچ تردیدی نیست.ولی باید جست که این کرامت به چه شکل و به چه کیفیتی است.با استفاده از آیات قرآن دوگونه کرامت را می توان برای وی برشمرد. ↩️نوع اول: در این بخش مصادیق کرامت ذاتی انسان را بر اساس آیات قرآن در پیش خواهیم گرفت.کرامات الهی که انسان ها در برخورداری از آن یکسانند. ↩️1.خلقت انسان 🔸الرّحمن.علّم القرآن.خلق الإنسان.(الرحمن،55/1ـ3) [خدای] رحمان، قرآن را یاد داد. انسان را آفرید. نخستین کرامتی که از سوی خداوند بر هر انسانی شده نعمت حیات است. انسان هم موجودی است که استعداد رشد و پیشرفت و پیمودن پله‌های ترقی در او وجود داشت و خداوند نیز از بذل چنین لطف و کرامتی دریغ نکرده است:ربّنا الّذی أعطی کلّ شیء خلقه ثمّ هدی(طه،20/50) «پروردگار ما کسی است که هر چیزی را خلقتی که در خور اوست داده، سپس آن را هدایت فرموده است». ↩️1ـ1.استواء و تناسب در خلقت انسان در قالب بهترین ترکیب و بهترین صورت و حالت ممکن آفریده شده است. خداوند در قرآن کریم می فرماید: 🔸لقدخلقنا الإنسان فی أحسن تقویم به راستی انسان را در نیکوترین اعتدال آفریدیم. (تین،95/4) و نیز در آیهٔ خلق السّماوات و الأرض بالحقّ و صوّرکم فأحسن صورکم وإِلیه المصیر (تغابن،64/3) بیان می کند که شما را صورت‌گری کرد و صورتهایتان را نیکو آراست. ↩️1ـ 2.داشتن روحی خدایی وجه تمایز انسان با دیگر موجودات چیست؟ به دیگر سخن ذات انسان چه تفاوتی با دیگر موجودات دارد که کانون عنایات خداوندی‌اش قرار گرفته است؟ به نظر می رسد آنچه سبب طلا کردن این موجود مسی شده روحی است که از جانب خداوند در او دمیده شده است.بشر به لحاظ جسمانیت خود هیچ فضل و برتری بر دیگر موجودات ندارد بلکه به خاطر روح خدایی اوست که لایق سجده فرشتگان شد.و این روح خدایی او بود که به او کرامت بخشید. 🔸فإذا سوّیته و نفخت فیه من رّوحِی فقعوا له ساجدین.(حجر،15/29) پس وقتی آن را درست کردم و از روح خود در آن دمیدم،پیش او به سجده در افتید. افزون بر این مفسران اضافه «روح» به ضمیری که منظور خداوند است حمل بربزرگی و شرافت این موجود نهادند که در کالبد او دمیده شده است.5 1ـ 3.برتری انسان بر سایرمخلوقات جای شک نیست که انسان به واسطهٔ نعمت‌ها و کراماتی که از خداوند دریافت نموده است بر بسیاری از مخلوقات دیگر برتری یافته باشد. داشتن قوهٔ عقل، قدرت انتخاب و اختیار در عین حیوانیت وی او متمایز ساخته است. 🔸و لقد کرّمنا بنی آدم و حملناهم فی البرّ و البحر و رزقناهم مِّن الطّیبات و فضّلناهم علی کثیر ممّن خلقنا تفضیلاً.(اسراء،17/70) و به راستی ما فرزندان آدم را گرامی داشتیم،و آنان را در خُشکی و دریا [بر مرکبها] بر نشاندیم،و از چیزهای پاکیزه به ایشان روزی دادیم،و آنها را بر بسیاری از آفریده‌های خود برتری آشکار دادیم. 📒از مقاله در پرتو قرآن و روایات 🖌نویسندگان: مصطفی سلیمی زارع کاظم قاضی زاده 💫ادامه دارد. کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━
، ذاتي يا اكتسابي، تفاوتها و آثار. 🛑قسمت سوم: 👈:در ايه ولقد ،مراد از چيست؟ تفاوت كرمنا و چيست؟ 🔸و لقد کرّمنا بنی آدم و حملناهم فی البرّ و البحر و رزقناهم مِّن الطّیبات و فضّلناهم علی کثیر ممّن خلقنا تفضیلاً.(اسراء،17/70) و به راستی ما فرزندان آدم را گرامی داشتیم،و آنان را در خُشکی و دریا [بر مرکبها] بر نشاندیم،و از چیزهای پاکیزه به ایشان روزی دادیم،و آنها را بر بسیاری از آفریده‌های خود برتری آشکار دادیم. ✳آیهٔ مذکور مهمترین آیه مورد بحث در زمینهٔ کرامت انسانی است که پاسخگوی پرسش‌های مهمی پیرامون کرامت انسانی است. 👈ظاهر این آیه «ولقد کرّمنا بنی آدم» افزون بر اینکه جای هیچ گونه شکی در تکریم انسان از جانب خداوند باقی نمی‌گذارد، بیانگر او نیز هست. یعنی اینکه انسان فی نفسه صرف نظر از آنکه پیرو دین خاصی باشد یا نباشد، از این کرامت الهی برخوردار است. مفسران ما بر این امر انگشت صحه گذاشته و عموم مشرکان، کافران، و فاسقان را مشمول این نوع کرامت می‌دانند. علّامه طباطبائی در تفسیر آیهٔ فوق می‌فرمایند: ظاهر آنست که این آیه بیان حال عموم بشر است.با چشم پوشی از اختصاص برخی از انسان‌ها به کرامت خاص الهی در قرب و فضیلت روحی آنها این کرامت عموم مشرکین و کافران و و فاسقان را شامل می شود. 💎تفاوت با . 🌱🔸علامه طباطبایی در این‌باره ـ در مقایسه با دیگر مفسران ـ حق مطلب را به خوبی ادا نموده است.ایشان می فرمایند: تکریم آنست که چیزی را مورد عنایت خاص قرار دهیم و او را به چیزی که مختص اوست و در دیگری یافت نمی شود، ارج نهیم.و وجه افتراق آن با تفضیل نیز در همین است. تکریم مفهومی است نفسی و در تکریم کاری به غیر نیست،بلکه تنها شخص مورد تکریم مورد نظر است که دارای شرافت و کرامتی بشود.به خلاف تفضیل که منظور از آن اینست که شخص مورد تفضیل از دیگران برتری یابد در حالی که او با دیگران در اصل آن عطیه شریک است. 🌱علامه پس از بیان تفاوت تکریم و تفضیل می‌گوید: 👈حال که معنای تکریم و تفضیل روشن شد اینک می‌گوییم:انسان در میان سایر موجودات عالم خصوصیتی دارد که در دیگران نیست و آن داشتن نعمت است و معنای تفضیل انسان بر سایر موجودات این است که در غیر عقل از سایر خصوصیات و صفات هم،انسان بر دیگران برتری داشته و هر کمالی که در سایر مخلوفات است، حد اعلای آن در انسان وجود دارد. 👈پس روشن شد که تفضیل انسان بر سایر موجودات به عنوان موهبت و از جانب خداوند به این معناست که آنچه را که به آنها داده از هر یک سهم بیشتری به انسان داده است. این احتمال نیز وجود دارد که«کَرَّمنا» جنبه های مادی انسان را عنایت دارد.همانطور که کاربرد«فضلنا» در جاهای دیگر قرآن نیز غالبا به همین معناست.به عنوان نمونه در آیه 253 سورهٔ بقره:تلک الرّسل فضّلنا بعضهم علی بعض مِنهم مّن کلّم اللّه و رفع بعضهم درجات،و نیز در آیات زیر به همین معناست. 🔸و إِسماعِیل و الیسع و یونس و لوطاً و کلّاً فضّلنا علی العالمین».(انعام،6/86) و لقد آتینا داود و سلیمان علماً و قالا الحمد لِلّه الّذی فضّلنا علی کثیر مّن عباده المؤمنین .(نمل،27/15) و در جایی که معنای مادی از «فَضَّلَ» برداشت می شود جایی است که با حرف اضافه «فی» به کار می رود.به عنوان نمونه در دو آیه زیر این گونه به کار رفته است. 🔸واللّه فضّل بعضکم علی بعض فی الرّزق.(نحل،16/71) و فی الأرض قطِع مّتجاورات و جنّات من أعناب و زرع و نخیل صِنوان و غیر صنوان یسقی بماء واحد ٍو نفضّل بعضها علی بعض فی الأکل.(رعد،13/4) 📒از مقاله در پرتو قرآن و روایات 🖌نویسندگان: مصطفی سلیمی زارع کاظم قاضی زاده. 💫ادامه دارد کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━
، ذاتي يا اكتسابي، تفاوتها و آثار. 🛑قسمت دهم : انسان»در آرای فقهای متقدم شیعه 🔸در اینجا به چند سخن از فقها اشاره می‌کنم تا روشن شود که مسأله کرامت انسان در فقه ما بی سابقه نیست و کسی گمان نبرد که مسأله‌ای وارداتی به فقه است. ↩️۱- در کلام جناب شهید ثانی در جواز وقف بر اهل ذمه این مسأله مطرح است که آیا می‌توان همان‌گونه که مثلا یک آب‌انبار را برای استفاده مسلمانان و شیعیان، وقف می‌کند، برای اهل کتاب و ذمه (مسیحیان یهودیان و زرتشتیان) و بالاتر از آن، برای هر انسانی به‌مقتضای «لکل کبد حراء اجر» وقف کند؛ چنان‌که می‌تواند بر پرندگان و چرندگان، وقف و آبی را جاری کند؟❓ 👈 ایشان در این‌باره می‌فرماید، بله وقف بر اهل ذمه به‌عنوان خودشان مستلزم معصیت نیست. چون اگر ما سودی برسانیم، جگری تشنه را سیراب کنیم و شکمی گرسنه از اهل کتاب و یک انسان را سیر گردانیم و در واقعه‌ای مثل سیل و زلزله، به آنان خدمتی کنیم، ولی نه از حیث مسیحیت و ترویج آن، بلکه از این حیث که غیرمسلمانی که در جامعه ما زندگی می‌کند، از جمله « » است و بنی آدم هم « »، هستند -و این اشاره روشن به آیه «و لقد کرمنا بنی آدم» است-، اشکال ندارد. باید عنایت داشت که آنچه گفته می‌شود، مثال است و الا ابواب فقهی ما منحصر به وقف و وصیت نیست. چنان که شهید ثانی در بحث جواز وصیت برای غیر مسلمان نیز همین استدلال را آورده است که آن غیر مسلمان «دارای روح است و از » است: «ذو روح من اولاد آدم المکرمین». ↩️۲- جناب کاشف الغطاء -صاحب «انوار الفقاهه» از فقهای هم‌دوره صاحب 🔻«جواهر» و فرزند فقیه برجسته «کاشف الغطاء» بزرگ- در فرق‌گذاری میان وقف بر جهات دینی کفار و جهات آنان می‌فرماید: وقتی شما می‌خواهید بگویید وقف بر غیرمسلمان، درست است یا نه، باید جهتش را مشخص کنید و در قصد خودتان جهات کفر و اهل کتاب بودن را از جهات انسان بودنش جدا سازید؛ اگر می‌خواهید یک فایده دنیوی و حتی اخروی به آن‌ها برسانید؛ مانند این‌که بناست ملحد شود و کلاً خدا را کنار بگذارد و می‌خواهید کاری کنید که جلوی کفر الحادی او را بگیرید تا بر مسیحیت خودش باقی و جزء موحدان باشد، 👈👈نیکی کردن به آنان اشکالی ندارد؛ چراکه آنان انسانند و از جمله فزندان مکرم آدم(ع) هستند: «لانهم من النغسو التی لا یحرم صلتها من بنی‌آدم» و سیراب کردن هر جگر تشنه‌ای، اجری دارد و اینان هم بندگان خدایند. بنده خدا بودن به این معنا نیست که لزوما عبادت هم می‌کند، بلکه ممکن است عبادیت هم نکند.. 👈امام‌خمینی حتی در باره آن کافری که با ما در حال جنگ است و جانش مصون نیست، می‌فرماید گرچه خون او مصون نباشد اما چون تو انسانی، نباید دچار شقاوت گردی 👈👈لذا اگر آب برای وضو داری و باید وضو بگیری می‌توانی تیمم کنی و آب را به بدهی تا سیراب شود. ↩️۳. در مباحث وقف و وصیت، همین تعبیر «من جملة اولاد آدم المکرمین» در سخنان دیگر فقها نیز آمده است مثل: 📚- سیدجواد عاملی در «مفتاح الکرامة»، جلد ۲۱چاپ جدید، صفحه ۶۰۵؛ 📚- سیدعلی طباطبایی در «ریاض المسالک»، جلد ۱۰، صفحه ۱۳۴؛ 📚- سیدمحمد مجاهد در المناهل، ص ۴۹۹ ↩️۴-جناب ابن فهد حلی صاحب «عدة الداعی»، در کتاب فقهی «المهذهب البارع» جلد ۳، صفحه ۱۵۸ به فواید ازدواج پرداخته و فوایدی را بر شمرده است که نخستین فایده آن را فرزندآوری دانسته است تا نسل انسان باقی بماند. بعد می‌فرماید چرا این اصل، از فوائد ازدواج، آن هم فایده اصلی نباشد درحالی که انسان، اشرف مخلوقات است و خداوند ملائکه و فرشتگان را وادار کرد که حتی بر آدم، سجده کنند؛ چون می‌خواست را به آنان نشان دهد و فرمود: 🔸 «وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَنِي آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلى كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضِيلًا». 🎙گزیده‌ای از گفتار ایت الله سیدضیاء مرتضوی کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━
، ذاتي يا اكتسابي، تفاوتها و آثار. 🛑قسمت دوازدهم : كرامت ذاتي انسان 🔸 و تقابل آن با كرامت انسان ↩️"پذيرش نظريه كرامت ذاتي با چالشهاي متعدد قرآني ازجمله، جهاد ابتدايي، ارتداد، و نجس بودن مشركين و اوصاف دوگانه انسان، همراه است. رفع اين چالشها ميتواند باعث تقويت نظريه كرامت ذاتي انسان شود؛ از چالشهاي كرامت ذاتي انسان، نجس دانستن مشركين در آيه 28 سوره توبه: إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ است. ❓ آيا دانستن مشرك، متناقض با اصالت و كرامت ذاتي انسان نيست؟ آيا اين نجاست ظاهري است يا باطني؟ اگر باطني است پس معناي كرامت ذاتي انسان چيست؟ واژه «نجس» از نظر اهل لغت به معناي «ناپاكي»، «كثيفي»، «پليدي»، «ضد طهارت» و «ضدنظافت» است. برخي از فقهاي متقدم ازجمله شيخ طوسي معتقدند كه مفهوم نجس نزد ما، نجس بودن بدن مشركان است و ظهور آيه نيز حجّت است . اما علّامه طباطبايي، نجاست مشركين در اين آيه را چيزي فراتر از حكم نجاستي كه موجب نجس شدن ساير اشياء ميشود ميداند؛ 🔻حال بر فرض دلالت اين آيه بر نجس بودن مشركين (چه ظاهري باشد و چه باطني، چه اعم از هر دو)، تناقض و تقابلي با ندارد؛ زيرا از نظر اسلام، شرك به خدا و به احكام خدا، بزرگترين گناه محسوب ميشود و تعبيري مانند «نجس» در آيه فوق، يك نوع مجازات تلقي ميشود، شخص مشرك، با انكار خداوند و سرپيچي از عبادت پروردگار و عـنـاد در بـرابر دعوت پيامبران، دچار يك نوع آلودگي روحي و نجاست باطني است؛ بنابراين، نجس دانستن مشركين از اين نظر مهم است كه به نوعي در تغيير اخلاق، عقيده و تعصّبهاي بي دليل برخي از مشركان، مفيد واقع شود و از سوي ديگر، ممنوعيت گرايش به عقايد باطل و آثار زيان بار و منفي آن را به عموم مردم اعلام مينمايد. 👈در نتيجه اين آيه هم،كرامت ذاتي انسان را نفي نميكند" 📃برگرفته از مقاله انسان در قرآن کریم و چالش‌ های فراروی آن 🖌نویسندگان: داود سلمان پور ،مهدی مهریزی ، سید محمد علی ایازی 💫ادامه دارد http://quranpuyan.com/yaf_postst2869_mrd-z-khrmn-bny-dm-chyst--y-nsn-jnshyn-khd-dr-zmyn-st.aspx کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━
، ذاتي يا اكتسابي، تفاوتها و آثار. 🛑قسمت سيزدهم : كرامت ذاتي انسان 2⃣-اوصاف دوگانه انسان و تقابل آن با كرامت ذاتي ⁉دومين چالش كرامت ذاتي انسان، اوصاف انسان است؛ يعني چگونه ممكن است انسان هم كرامت ذاتي داشته باشد و از ديگر سو، مورد و تحقير قرار گيرد. اين تعارض در قالب نظرياتي چند، مطرح شده كه به شرح ذيل عنوان ميشود: ↩️ .نظريه اول: تكريم، ناظر به روح الهي انسان و تحقير، ناظر به طبيعت انسان اين نظريه بر اين اصل، استوار است كه انسان داراي دو جنبة وجودي است؛ «نفي امتياز به عالم طبيعت برميگردد كه در مرحلة نخست، حيوانِ ضعيفي بيش نيست كه در اصلِ جوهريتِ نفس با ديگر حيوانات مشترك است» (موسوي خميني، 1389 ،ج10 ،ص68 ) يعني «همة فضائل انساني به فطرت و همة رذايل به طبيعت بازميگردد» (جوادي آملي،1390 ،ص20 ) 👈مفهوم اين رأي، اين است كه انسان به گونه اي آفريده شده كه همانگونه كه تمايل ذاتي به بديها دارد، تمايل به خوبيها هم دارد، پاكي فطرت انسان، بخشي از ابعاد وجودي انسان است. اصالتاً اوصاف سرزنش آميز، در خلقتو طبيعت اوّليّة انسان وجود ندارد؛ بلكه عدم توجّه و تبعيت از فطرت و شريعت الهي، اينِ اوصاف ناپسند را در انسان، عارض و تقويت ميكند؛ مثلاً «ناشكري و ناسپاسي»: در اثر غفلت از ياد خدا و نعمتهاي بيشمار خداوند براي انسان ايجاد ميشود كه نتيجتاً، انسان، مستحق سرزنش ميشود. ↩️نظريه دوم: تمامي صفات و غرايز انساني تمام نكوهشها، در واقع، مدح در قالب ذمّ است؛ تمام صفات و غرايز انسان، في حدّ نفسه خير است و لازمة كمال و حيات انسان. علاّمه طباطبائي ميگويد: «حرص كه ذاتي انساني است به خودي خود از رذائل اخلاقي نيست. وقتي بد ميشود كه انسان آن را درست تدبير نكند. هر صفت نفساني اگر در حدّ اعتدال نگه داشته شود، فضيلت است و اگر به طرف افراط و تفريط منحرف گردد، رذيله است» ( طباطبائي، 1417 ،ج20 ،ص13 .) 👈فخر رازي ميگويد: انسان، آفريده خداست و خداوند، فعل خود را مذمّت نميكند؛ دليل ادعاي او اين است كه اگر انسان ذاتاً «هلوع» آفريده شده بود، هيچ انساني قادر بر ترك آن نبود؛ لذا مذمت، به دليل آن است كه انسان، اين صفتِ حرص شديد را به جاي اينكه در كسب خوشبختي خود و رضاي خداوند صرف كند، در تحصيل امور زودگذر دنيا هزينه ميكند (فخررازي1420 ،ج30 ،ص644 .) 👈به نظر ميرسد اوصاف منفي انسان، از آن نظر كه انسان آن را در غير مسير صحيح خود بكار ميگيرد،حالت سرزنش پيدا ميكند. بنابراين اين نظريه، تقابلي با ندارد 📃برگرفته از مقاله انسان در قرآن کریم و چالش‌ های فراروی آن 🖌نویسندگان: داود سلمان پور ،مهدی مهریزی ، سید محمد علی ایازی 💫ادامه دارد http://quranpuyan.com/yaf_postst2869_mrd-z-khrmn-bny-dm-chyst--y-nsn-jnshyn-khd-dr-zmyn-st.aspx کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━
، ذاتي يا اكتسابي، تفاوتها و آثار. 🛑قسمت چهاردهم : انسان 2⃣-اوصاف دوگانه انسان و تقابل آن با كرامت ذاتي ⁉دومين چالش كرامت ذاتي انسان، اوصاف انسان است؛ يعني چگونه ممكن است انسان هم كرامت ذاتي داشته باشد و از ديگر سو، مورد و تحقير قرار گيرد. اين تعارض در قالب نظرياتي چند، مطرح شده كه دو نظر در قسمت قبلي ارايه شد: ↩️نظريه سوم: تكريم، ناظر به روح ايماني و تحقير، ناظر به روح بدون ايمان 🌱🌱ملاك ، اوست؛ يعني اوصاف ستايش آميز، ناظر به انسان باايمان كه تحت تربيت مربيان الهي است و اوصاف سرزنش آميز، به انسان بي ايمان و غير معتقد به خدا اختصاص دارد. بنابراين رأي، ايمان، اعتقادات و باورهاي آدمي، مهمترين ركن شاكلة شخصيت انسان است؛«انسان به علاوه ايمان است، نه انسان مِنهاي ايمان. انسان مِنهاي ايمان، ناقص است» (مطهّري،1384 ،ج2 ،ص267 ).(اگر اين انسان، تحت تربيت مربّيان الهي قرار گيرد و از پيام عقل، الهام پذيرد و خودسازي كند، مصداق تفضيل بر ساير موجودات ميشود و اگر به ايمان و تقوي پشت كند، به صورت موجودي ظلوم، يؤوس، كفور، هلوع و كنود در مي آيد(مكارم شيرازي، 1374 ،ج27 ،ص254؛ سيّدبن قطب، 1412 ،ج6 ،ص3699؛ قرطبي، 1405،ج18 ،ص290 ). 🔻بر مبناي اين نظريه، اگر وجود انسان از ، تهي شود و باورهاي انسان، بر محوريت ايمان به خداي تعالي و وحدانيت وي شكل نگيرد، از منظر هويّت انساني موجبي براي برتري،حرمت، كرامت و شرافت ذاتي وي وجود ندارد. گرچه اين ديدگاه در جايگاه خود متين و استوار است و ايمان، منشأ همه اعمال خوب انساني و محبوب دلهاست، و طبيعت انسان همراه باايمان و عمل صالح از افراط و تفريط و انحراف و طغيان، محفوظ ميماند؛ اما مسأله ايمان وبي ايماني صرفاً بيانگر كرامت اكتسابي انسان است نه كرامت ذاتي انسان، درحاليكه قرآن، قبل از بيان موضوع ايمان و اختيار، ذات انسان را مورد مدح و ذمّ قرار داده است. 👈بنابراين بايد گفت: انسان ذاتاً داراي كرامت است اما با انكار حقايق و گاهي با قناعت به زمينه خلقت، مستحقّ سرزنش ميشود؛ بنا به گفته علامه جعفري، خدا نميگويد شما چرا هلوع (شتابگر) آفريده شده ايد؛ بلكه ميگويد چرا شما در اين وضع محبوس شده ايد؟ (جعفري،1361 ،صص 19-21 .) 🔻👈بنابراين اگر زمينه آميزش حيات انساني با پديده هاي مادي اقتضا ميكند انسان عجول يا هلوع باشد اين، باعث تقبيح انسان نيست. بلكه ركود و توقف در اين شرايط وحركت به سمت خلاف با جريان تكاملي روح، ناشايست است. لذا اوصاف مذمت آميز انسان، نميتواند اصالت و او را مخدوش نمايد. 📃برگرفته از مقاله کرامت ذاتی انسان در قرآن کریم و چالش‌ های فراروی آن 🖌نویسندگان: داود سلمان پور ،مهدی مهریزی ، سید محمد علی ایازی 💫ادامه دارد http://quranpuyan.com/yaf_postst2869_mrd-z-khrmn-bny-dm-chyst--y-nsn-jnshyn-khd-dr-zmyn-st.aspx کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━
، ذاتي يا اكتسابي، تفاوتها و آثار. 🛑قسمت پانزدهم : انسان آيا با كرامت انساني در تناقض نيست؟ ⁉سومين چالش كرامت ذاتي انسان، حكم جهاد ابتدايي است. يعني چگونه ممكن است انسان هم كرامت ذاتي داشته باشد و از ديگر سو، بخاطر عقيده اش مورد تهاجم قراربگيرد؟ اگر انسان، و ارزش ذاتي دارد، چرا در اسلام، اين اندازه به جهاد با كفار و مشركين توصيه شده است و حتي برخي از فقيهان، جهاد را به معناي ابتدايي آن، با همه گروههاي كفار، واجب ميدانند 🔻برخي از فقها در اين زمينه ميگويند: با و بايد جنگيد تا اسلام را بپذيرند يا كشته شوند و اهل كتاب، مشروط به پرداخت جزيه، نبايد با آنان جنگيد؟ (طوسي، 1410،ص292؛ خويي، 1410 ،ج1 ،ص360 ) 🔻 البته عمده فقهاي شيعه، جهاد ابتدايي را در زمان غيبت امام جايز نمي شمارند و يكي از شرايط آن را اذن امام معصوم ميدانند 🔻برخي نيز كاملاً منكر جهاد ابتدايي اند و بر اين باورند كه در اسلام، چيزي جز جهاد دفاعي وجود ندارد و جهاد ابتدايي مخالف منطق و سيره پيامبر است (رشيد رضا، بيتا، ج2 ،ص216؛ صالحي نجفآبادي، 1382 ،ص16-39 ) 🖌علامه طباطبايي در سوره توبه مينويسد: 👈«دستورات اين آيه، نشانگر اين است كه غرض تشريعي خداوند، صرفاً به كشتن مشركين، تعلّق ندارد؛ بلكه براي درهم كوبيدن مقاومت آنان و نابودي جبهه كفر و شرك، است تا مسلمانان بتوانند از و فتنه آنان رهايي يابند» (طباطبايي، 1417 ،ج9 ،ص152 ) 👈قتال با مشركين در صورت وجود فتنه از جانب آنان است (انفال:39) و امان دادن به آن دسته از مشركين كه فتنه جو نباشند مجاز شمرده شده است بنابراين اگر جهاد ابتدايي را عاملي در جهت نجات انسانهايي بدانيم كه كرامت ذاتي و اكتسابي آنان مورد هجمه قرار گرفته، خود به گونهاي از قطعيت برخوردار است؛ 🔻 اما پذيرش اين قطعيت بدين معنا نيست كه جهاد با اصل آزادي عقيده و آزادي انتخاب، متعارض باشد پس دفع فتنه و تهديد مشركين؛ غايتِ مرتبه جنگ با مقوله شرك است نه اينكه شرك، دليل شروع جنگ با مشركين باشد. 👈 لذا به نظر نميرسد اين آيه و ساير آيات مشابه، انسان را خدشه دار سازد 📃برگرفته از مقاله کرامت ذاتی انسان در قرآن کریم و چالش‌ های فراروی آن 🖌نویسندگان: داود سلمان پور ،مهدی مهریزی ، سید محمد علی ایازی 💫ادامه دارد http://quranpuyan.com/yaf_postst2869_mrd-z-khrmn-bny-dm-chyst--y-nsn-jnshyn-khd-dr-zmyn-st.aspx کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━
در اسلام. 🛑قسمت اول: 🔵مسأله " " و به عبارت دیگر "حق ها" از مسائلی است که همواره در طول تاریخ بشر - بخصوص از سوی اندیشمندان و نویسندگان جوامع و مکاتب گوناگون حقوقی و ادیان مختلف الهی و غیر الهی - مطرح بوده، و منشأ و اقسام و مصادیق و چگونگی استیفای آنها مورد بحث قرار می گرفته است. در اسلام نیز که خاتم و اکمل ادیان الهی می باشد به مسأله حقوق توجه شده است. از سوی دیگر اهمیت و نقش آن در سعادت و هدایت فرد و جامعه و تحقق عدالت بر کسی پوشیده نیست. ↩️در "رساله حقوق" اثر مرحوم آیت الله منتظری، پس از ذکر مقدمه، به مباحث زیر پرداخته است: حقوق خداوند بر انسان؛ بر خود؛ حقوق متقابل انسان‌ها نسبت به یکدیگر؛ حقوق ملت‌ها نسبت به یکدیگر؛ و حقوق متقابل بین انسان، طبیعت و حیوان. 🔹 👈حق کرامت انسانی یکی از حقوق اساسی و زیربنایی برای دیگر حقوق موضوعه بشری است. بر همین اساس است که اسلام انسان را دارای هفت مقام و ارزش والا می‌داند. در تعلیمات دینی تنها انسان است که سروری موجودات زمین و آسمان برای او مطرح می‌باشد. در قرآن تصریح شده که روح خدا در او دمیده شده و او شایسته و تعظیم و حتی و مقام خلیفة اللهی قرار گرفته است.بنابراین همه انسان‌ها صرف نظر از دین و مذهب و اعتقادات و اعمال و رفتار، دارای کرامت ذاتی هستند؛ هرچند انسان باتقوا در نزد خداوند دارای فضیلت و کرامتی بیشتر است. در حقیقت هرانسانی دارای است؛ بر همین اساس نمی توان صرف داشتن عقیده خاص را گرچه حق باشد دلیل بر امتیازدهی در اعطای حقوق اجتماعی و شهروندی دانست. 🔹 👈«از ادله مشروعیت بیعت و انتخاب حاکم که در کتاب «دراسات فی ولایت الفقیه» ذکر شده، استفاده می‌شود که در حکومت دینی، مردم صاحب اصلی قدرت، حکومت و منشا مشروعیت و مقبولیت حاکمیت می باشند. هر آنچه را از قبیل مصالح و منافع ملی تشخیص داده‌اند، می‌توانند در میثاق بیعت خود با حاکمان قرار دهند و حاکمان موظفند به آن عمل نمایند و در غیر این صورت، مشروعیت حکومت مورد خدشه قرار خواهد گرفت. 🔻نکته حائز اهمیت اینکه هر نسلی حق دارد مطابق معیارها و ضوابط عقلی و دینی در سرنوشت کشور خود و تعیین چارچوب مورد قبول اکثریت آن نسل دخالت و اظهار نظر نماید؛ اما حق ندارد سرنوشت نسل‌های آینده را رقم زند و چهارچوبی برای آنها تعیین کند، زیرا نظر هیچ فرد یا نسلی غیر از (ع) برای فرد و نسل دیگر و عقلی نخواهد بود. 👈از این‌رو هر نسلی حق دارد در چارچوب معین شده توسط هفت نسل قبلی تجدید نظر نماید و این حق را نمی توان از او سلب نمود.» 🔹حق 🔻👈«در حقیقت تعبیر به آزادی اندیشه یا تغییر آن نوعی مسامحه در تعبیر است؛ زیرا پیدایش هر عقیده و استمرار آن معلول شرایط خاص ذهنی است که از انسان خارج می‎باشد. آنچه اختیاری انسان است - و انسان نسبت به آن آزاد است - مقدمات آن می‎باشد؛ نظیر تحقیق، مطالعه و تلاش فکری در راه رسیدن به آنچه حق است. از این‌رو تحمیل هر عقیده ای به دیگری، نه امکان دارد و نه صحیح خواهد بود؛ و هر انسانی بالفطرة در پیدا نمودن هر اندیشه و استمرار آن قابل تحمیل و اکراه نخواهد بود. 👈 آیه شریفه:(لا اکراه فی الدین...) بنابراین مجرد اندیشه و اعتقاد، یا تغییر آن، و یا ابراز آن، و یا اطلاع از اندیشه و تفکری دیگر، حق هر انسانی است؛ و با هیچ یک از عناوین کیفری نظیر: ارتداد، افساد، توهین، افترا و مانند آن مربوط نیست.» 📚رساله حقوق🖌مرحوم آیت الله منتظری کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━━
⭕⭕رابطۀ شرعی و قانونی با چیست؟ 🛑قسمت سوم : ❓ ایا ، میتواند کرامت انسانی را نقض کند؟ اندیشه ما : آیا با این استدلال که ما به‌دنبال تعزیرات بازدارنده هستیم، می‌توانیم تناسب جرم و مجازات را نادیده بگیریم؟ برای مثال، جریمه‌ مالی یا را تا یک‌دهم دارایی فرد، افزایش دهیم؟ 🔻👈پاسخ: تناسب بین و مجازات یک اصل بنیادین حقوق کیفری است. اصل «تناسب مجازات یا مجازات‌های استحقاقی با جرم ارتکابی» سابقه تاریخی دارد و استفاده از مجازات‌های «قصاص»، «شبه‌قصاص» ، و «قصاص واسطه‌ای» در حقوق بین‌النهرین باستان، حکایت از این امر دارد. 👈در عین حال، ورود این اصل در قوانین و مقررات موضوعه، سابقه چندان طولانی نداشته، حداکثر به زمان صدور منشور کبیر انگلستان (ژوئن ۱۲۱۵) بر‌می‌گردد. به‌موجب ماده ۲۰ منشور مذكور: «یک فرد آزاد برای یک بزه به‌کیفر نمی‌رسد، مگر بر پایه اندازه آن بزه و برای یک بزه بزرگ بر پایه بزرگی آن بزه به‌کیفر خواهد رسید». بعد از این منشور، این اصل به‌تدریج در اعلامیه انگلستان (۱۶۸۹)، قانون اساسی ایالات متحده آمریکا (۱۷۹۱)، اعلامیه حقوق بشر و شهروند فرانسه (۱۷۹۳) و اسناد دیگر، به‌طور صریح یا ضمنی مورد پذیرش قرار گرفت. ماده ۵ اعلامیه جهانی حقوق بشر، ماده ۷ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی، مواد ۲ و ۴ کنوانسیون بین‌المللی منع شکنجه و رفتارها و مجازات‌های ظالمانه، غیرانسانی و وحشیانه، اصل تناسب جرائم و مجازات‌ها و ممنوعیت مجازات‌های نامتناسب را به‌صورت صریح یا ضمنی مورد تأکید قرار داده‌اند. 👈پیش‌بینی این قبیل مقررات در نظام بین‌المللی حقوق بشر، حاكی از آن است که دوران حاکمیت مطلق و انحصاری دولت‌ها در ، تعیین مجازات و تعقیب و محاکمه و مجازات شهروندان سپری گردیده است. 🔻مجازات زمانی متناسب خواهد بود که: ↩️ اولاً، یک نیاز مبرم اجتماعی، ضرورت وجودی آن را برای رسیدن به یک هدف مشروع در یک جامعه دمکراتیک توجیه کند. ثانیاً، بتواند یک نوع تعادل و توازن میان حقوق فرد و حقوق اجتماع ایجاد کند. ⭕ بنابراین، ، مجازاتی است که بدون توجه به نوع و میزان صدمه وارده، اهمیت مطلق و نسبی جرائم، نوع جرم ارتکابی، خصوصیات شخصیتی مجرم و تقصیر بزه‌دیده، وضع یا اعمال می‌شود. 🔻در قانون اساسی ایران، مقررات صریح و روشنی در خصوص ممنوعیت این قبیل مجازات‌ها پیش‌بینی نگردیده است. با وجود این، با تفسیر موسع مقررات حمایتی قانون اساسی راجع به‌کرامت انسانی، اصل ممنوعیت مجازات‌های نامتناسب، قابل استنباط است. 🔻از آن‌جا كه و نامتناسب، نوعی استفاده ابزاری از انسان مجرم است، با حیثیت و انسان مغایر است. انسان حق دارد در مقابل این‌گونه رفتارها و مجازات‌ها که به‌معنای انکار غایت‌بودن انسان است، مصون باشد. 👈در ارزیابی مجازات‌های متناسب، علاوه بر اهمیت جرم ارتکابی، باید مسئولیت اخلاقی مجرم نیز مورد توجه قرار گیرد. موضوع تناسب جرم و مجازات، تحت تأثیر آموزه‌های مکاتب مختلف حقوق کیفری و جرم‌شناختی، متحول شده است. 👈 در این تحول، نوع و میزان صدمه وارده بر بزه‌دیده و جامعه، فایده اجتماعی مجازات، اهمیت ارتکابی، نوع جرم ارتکابی و خصوصیات ، تقصیر بزه‌دیده و بالاخره مطالعه تطبیقی جرایم و مجازات‌ها به‌عنوان مهم‌ترین معیارهای تناسب، مورد توجه قرار گرفته است. 🖌نقل از مصاحبه سايت انديشه ما با دکتر جعفر حبیب زاده کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━
: فهم او از دين مستند به قران بود ✅فهم از ، بود و در نتیجه با آن تفکر عمیق و صلابت و قدرت ذهنی و طهارت نفسانی گام‌های استواری برداشت. ♦وی در بحث و به این نکته توجه کرد که برخی عناصر دین اختصاص به زمان و مکان خاصی ندارد، ولی برخی عناصر رنگ و بوی زمان و مکان دارد و ما باید اینها را از هم تفکیک کنیم و ببینیم چه چیزی جهانشمول و فراموقعیتی است. 💫همچنین توجه می‌کرد که مخصوص همه و و سعی کرد قرآن را به گونه‌ای تفسیر کند که همیشه قابل استفاده باشد و فهم جهانشمولی از اسلام این قابلیت را در تفکرش ایجاد کرد که تفکر وی مختص زمان و مکان خاصی نباشد و در تمامی دوره‌ها قابل ارجاع باشد و همین امر سبب شد تا تفسیرش از سوی مجموعه‌های غیرشیعه هم مورد توجه قرار بگیرد. 🟢 فهم علامه از دین مستند به قرآن است و وقتی قرآن فرموده: «وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى کَثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلًا» معنایش این است که بنی‌آدم به اعتبار اینکه انسان هستند یک نوع دارند، ولی این مانع آن نیست که یک فرد ممکن است کارهایی را انجام دهد که خود را از این مرتبه تنزل دهد و مستوجب مجازات‌هایی در آخرت و دنیا شود؛ مد نظر علامه برخاسته از قرآن است، 🔻علامه به این نکته توجه می‌کرد که افکار و اندیشه‌هایی از به سمت جامعه ما می‌آید و جوانان با آن مواجه می‌شوند و باید پاسخی منطقی و معقول برای آن ارائه دهیم و به همین دلیل به فلسفه روی آورد و وقتی به ایشان معترض شدند، علامه فرمودند فلسفه امروز باید به صحنه بیاید و عرضه شود و کتاب روش محصول برخی جلسات ایشان بود. ایشان کسانی مانند شهید مطهری و بزرگان دیگری را تربیت کردند که منشأ آثار و برکاتی شدند. البته چون علامه ظاهرا زبان انگلیسی یا فرانسوی و… نمی‌دانست در جلسات با برخی افراد مانند هانری کربن، تلاش کرد که را به درستی و دقیق بفهمد و این موضوع خیلی مهم است؛ مثلا کسانی هگل را نقد کرده‌اند، ولی تفکر و اندیشه او را درست نفهمیده‌اند و مورد نقد شهید مطهری قرار گرفته‌اند. آقای مطهری در مورد هگل توضیح می‌دهد و معلوم است که اندیشه او را فهمیده است و نقد می‌کند. ✅ توانست بیانی منطقی در نقد مکاتب شایع آن دوره ارائه کند؛ باید به این نکته توجه کنیم که در آن زمان تفکراتی از غرب به کشور آمده بود و کسانی مانند علامه طباطبایی و شهید مطهری و دیگران با فهم دقیق و درست به نقد آن پرداختند، ولی اینها مخصوص آن زمان بود و امروز تفکرات جدیدی از غرب آمده است و اقتضا می‌کند که در حوزه کسانی به درستی این تفکرات را بشناسند و با مبانی کلامی، تفسیری و فلسفی به نقد آنها بپردازند. 🔻متاسفانه برخی مواقع، ناقد حرف و اندیشه غربی‌ها را درست نفهمیده و چیزی را که نقد می‌کند یک جریان فکری قوی در غرب نیست و این مضر است، زیرا این تفکر را ثابت می‌کند که حوزه از افکار و اندیشه‌های غربی فهم دقیقی ندارد و نقدهای نادرستی دارد، ولی علامه به این ضرورت توجه و از خودگذشتگی کرد، 👈زیرا مسیر مرجعیت را رها کرد و وارد یک وادی‌ شد که رهرو چندانی نداشت و هزینه آن را پرداخت و با وجود اعتراض‌ها مقاومت کرد و آثار و برکات آن را هم دیدیم. 💢برخی کتب علامه مورد توجه غیرمسلمین بوده است. بنده با برخی از این افراد برخورد کرده‌ام؛ از جمله یک اندیشمند آلمانی که به ایشان گفتم این آثار علامه برای شما سنگین نیست؟ و او گفت در بین همه کتاب‌هایی که به من معرفی شده این کتاب بهتر از همه است. 🔻🔻اتقان علمی و علامه باعث جذب دیگران می‌شود. کاری که علامه در زمینه و کرد اثرگذار بود و سبب شد که در حوزه تفسیر از حالت بیرون بیاید و قرآن را به صحنه تفکر اسلامی و زندگی مسلمین آوردند و سبب شدند که شاگردانش هم وارد این عرصه شوند و کتب مختلف تفسیری بعد از وفاتش منتشر شد. 🖋برگرفته از گفتگوي آیت‌الله مهدی هادوی تهرانی،با سايت انديشه ما کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛