eitaa logo
قران پویان
444 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
652 ویدیو
601 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻تاملي در گفتار امام رضا ع: ، مانند در گله گوسفند هستند. ↩️"در اندیشه سیاسی صدرالمتالهین شیرازی معروف به ملاصدرا، سیاستمدارانِ منافق با لباس فقه و شریعت وارد میدان سیاست می شوند و اخلاق را نابود می کنند! وی در کتاب "رساله سه اصل" به این مهم تصریح نموده و با اشاره به کسانی که شریعت و احکام الله را سلیقه ای مطرح می کنند تا قدرت و ریاست شان را دوام بخشند، سخت می تازد و می گوید: ⭕ "اهل نفاق خود را در لباس و صلاح، نمایان می کنند." مقصد و مقصود ملاصدرا روشن است در اینکه اهل نفاق برای نهادینه کردن قدرت و ثروت از یک سو؛ از "اصطلاحات فقهی" بهره می گیرند تا امیال خود را به فروع فقهی و قوانین حقوقی تحمیل کنند! واز سوی دیگر در حوزه رفتار سیاسی؛ خود را "اهل صلاح" معرفی می کنند! جدا جایی نمی توان نفاق را با همه معنا و مفهوم اش به این کاملی پیدا کرد! 🔻ملاصدرا شاگرد مکتب ائمه اطهار(ع)است که آنان سیاست و ریاستی که فاقد اخلاق باشد را مانندِ "بودن دو گرگ درنده در ميان گله گوسفندی است که چوپان ندارد"، معرفی فرموده اند.( ر.ک:اصول كافی، ج۲ص۲۹۷) 🌱در واقع رضا(ع) در حدیث بالا از چنین سیاست ورزی شومی به دو در یک گله نام برد، تا اشارت به معنائی دقیق داشته باشد و آن این که وقتی دو گرگ به گله حمله می کند، راه فرار گوسفندان از خطر را می بندند و در نتیجه چیزی را سالم نمی گذارند. این چنین است که ملاصدرا؛ اهل بیت(ع) را چهره هایی مبارز در مصاف با ریا و نفاق معرفی می کند و می نویسد؛"اهل بیت عصمت و طهارت(ع)؛ گرچه مورد مکر ارباب رزق و ریا قرار گرفتند، اما چون مفتونِ اهل ریا و حیله و متشبّهان به اهل علم و تقوا نشدند، ذره ای از قدر و منزلت شان کم نگشت و در دنیا و آخرت مُعزز و مکرّم بودند و دشمنان دین را در دین و دنیا رسوا کردند." 👈نقطه مقابل این تفکر انسانی و اسلامی، تفکر ماکیاول است که می گوید: "شهریاری که بخواهد شهریاری را از کف ندهد می باید شیوه های ناپرهیزگاری را بیاموزد و هر جا که نیاز باشد به کار بندد.. اخلاق در این عرصه چیزی جزء شیادی نیست." (ماکیاولی،۱۱۷) بله، از کسی که تابع محض جان لاک است که صریحا سیاست را بیگانه از اخلاق می داند چنین عبارت دردآوری بعید نیست! اینجاست باید سخن گاندی را تداعی کرد که گفت: 👈"سیاست بدون نابودی است". 🔻🔻در سیاست بدون اخلاق، شرافت می رود و بجای او، همه چیز های دیگری می نشیند، مانند؛ ، استبداد، ، ، حق کشی، نفاق، چاپلوسی، خشونت، قضاوت ناحق، قانون های فردگرا، و .. خلاصه؛ سیاست بدون اخلاق، جهنمی مملو از آتش های نابود کننده انسانیت، رشد، تعالی و پیشرفت و هر چیزی که نمادی از خوبی باشد، خواهد بود." ✍️ حجت الاسلام هادی سروش. کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━
💮🔶اشتباهات ما در موضوع ❗ باز نشر سخنان دلسوزانه دوسال قبل (1400) استاد سروش محلاتي بمناسبت روز و حجاب 🛑 قسمت دوم: 🔻طرح یک سوال دلایل نارضایتی از وضع چیست؟ در شرایط کنونی یک سوُال این است که آیا ما از موضع وحوزه، چارچوب حجاب را بدرستی تبیین کرده ایم؟ و یا بدلیل آنکه از آن کاسته یا بر آن افزوده ایم، در وقوع این نابسامانی بی تاثیر نیستیم؟ بنظر میرسد در تلقی کنونی از حجاب شرعی چند وجود دارد، اشتباهاتی که باعث شده حجاب از ابعاد شرعی آن حجیم‌تر و فربه‌تر معرفی شود و. 👌همانگونه که شهید مطهری هم متذکر شده، وقتی حجاب را افزایش داده و سنگین میکنیم، درحقیقت افراد باحجاب را کاهش داده و تقلیل میدهیم: 🔻3⃣ . تفسیر بی حجابی به ما را به " " تفسیر کرده و بی حجابی را بی عفتی ، و قهرا "بی حجاب را بی عفت" معرفی کردیم . 👈در حالی که شرعا این تفسیر است . زیرا روشن است که شرع حاضر است استثناء برای حجاب را بپذیرد و مثلا سالخوردگان را از ان معاف بدارد ولی هرگز حاضر نیست احدی را از لزوم عفت استثناء کند . بعلاوه اگر فردی یک بی حجاب را به دلیل نوعِ پوشش به بی عفتی متهم کند ، مستحق مجازات بوده و در باره او اجرا میشود : ♦♦ والذین یرمون المحصنات ثم لم یاتوا باربعه شهداء فاجلدوهم ثمانین جلده (نور -- ۴) 👈و حتی اگر مسلمانی چنین نسبتی به یک زن غیر مسلمان بدهد تعزیر میشود . بی حجابی یک گناه است و ما حق نداریم وزن این گناه را با ضمیمه کردن عناوین مجرمانه و ضد اخلاقی دیگر سنگین کنیم و یا عدم پوشش لازم را علامت فساد اخلاقی بدانیم . 💢کسانی که بظاهر دَم از شرع میزنند و برای حجاب یقه پاره میکنند به چه جراُتی الفاظ رکیکی در باره زنان پاک دامن بکار میبرند ؟!. و ایا هیچ یک از این هتاکان که -بشهادت قران - گناهشان بمراتب بزرگتر از بدحجابان است. (ان الذین یرمون المحصنات الغافلات المومنات لعنوا فی الدنیا و الاخره و لهم عذاب عظیم - نور ۲۳)تا کنون مجازات شده اند ؟ 🔻. 4⃣ ↩️ برخی قابلیت برای "قانون شدن " دارند مثلا احکام تعدی به اموال دیگران و باب ضمان و مسئولیت مدنی چنین است ولی برخی از انها فاقد چنین ظرفیتی است مثل احکام عبادات . البته "تجاهر به فسق" میتواند به شکل قانون در امده و دولت بر طبق ان با متجاهران برخورد کند . 🧕👈ولی حجاب و پوشش زنان از موضوعاتی است که قابلیت قانون شدن ندارد و این هم یکی از خطاهای ماست زیرا شرع مقدس با تفاوت قائل شدن بین کنیزان و دیگران و با معاف کردن کنیزان از حجاب ، خود "راه تجاهر" به مکشوف بودن را باز کرده است این در حالی است که در مثل راه تجاهر را به روی همه شهروندان بسته وحتی اهل ذمه را اجازه شرب علنی نداده است و بهمین دلیل قانون "منع تجاهر" به شرب خمر معقول است . ولی در حجاب استثناءات علنی ، جلوی قانون شدن را میگیرد . 💢👈درست است که امروزه موضوعی به نام وجود ندارد ولی اگاهی از حکم ان در شرع ، در فهم درست از حکم حجاب موُثر است . این استثنا و استثناءات دیگر مثل زنان غیر مسلمان نشان میدهد که اسلام حجاب را به عنوان یک قاعده عمومی و همگانی برای زنان قرار نداده ، و وقتی حکمی نباشد قهرا نمیتوان ان را در قالب قانون در آورد زیرا قانون ضرورتاُ باید عام و فراگیر باشد . ولی ما برای انکه حجاب را از "حکم شرعی" به "قانون حکومتی" ارتقاء بخشیم ، بناچار استثاءات ان را حذف کرده و حقیقت ان را دست کاری کرده ایم ! 💢👈لازم به توضیح نیست که در همان حدی که برای "همه زنان" لازم است و شرعا استثناء ناپذیر است ، میتواند --با توجه به مصالح اجتماعی-- جنبه قانونی پیدا کرده و اجرای ان بر عهده دولت قرار گیرد بخصوص که در این محدوده مستقیما به موضوع فساد مرتبط است . ولی در محدوه بیشتر از ان یک حکم شرعی است که ظرفیت قانون شدن ندارد . ادامه دارد 🎙استاد سروش محلاتی http://www.quranpuyan.com/yaf_postsm4682_yh-59-swrh-Hzb-Hjb--znn-mslmn-jlbb-rwpwsh--rbh-bdn-khwd-nzdykh-khnnd-t-mwrd-dhyt-qrr-ngyrnd.aspx#post4682 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
💮🔶اشتباهات ما در موضوع ❗ باز نشر سخنان دلسوزانه دوسال قبل (1400) استاد سروش محلاتي بمناسبت روز و حجاب 🛑 قسمت سوم: : 🔻طرح یک سوال دلایل نارضایتی از وضع چیست؟ در شرایط کنونی یک سوُال این است که آیا ما از موضع وحوزه، چارچوب حجاب را بدرستی تبیین کرده ایم؟ و یا بدلیل آنکه از آن کاسته یا بر آن افزوده ایم، در وقوع این نابسامانی بی تاثیر نیستیم؟ بنظر میرسد در تلقی کنونی از حجاب شرعی چند وجود دارد، اشتباهاتی که باعث شده حجاب از ابعاد شرعی آن حجیم‌تر و فربه‌تر معرفی شود و. 👌همانگونه که شهید مطهری هم متذکر شده، وقتی حجاب را افزایش داده و سنگین میکنیم، درحقیقت افراد باحجاب را کاهش داده و تقلیل میدهیم: 🔻5⃣. فاصله از مبنا 💮👈فتاوای فقهی دارای مبانی خاصی است که فقیه به ان رسیده است ، ولی حجاب از جمله مسائلی است که گاه فقیه فتوایی فراتر از مبنای خود صادر میکند تا بر قوت این حکم افزوده و ان را در جامعه بیشتر استوار سازد . مثلا در همان مسئله حجاب برای زنان غیر مسلمان ، ممکن است فقیهی به اقتضای انکه مبنایش "تکلیف کفار به فروع" است حجاب اسلامی را برای انان هم واجب بداند ، ❓ولی چگونه ممکن است از این مبنا که در حد یک "قاعده فقهی" است به عنوان "یک اصل مسلم در اسلام " در پاسخ استفتاء یاد کند ؟ متن سوال این است : ایا حجاب برای غیر مسلمانان در کشورهای اسلامی واجب است ؟ و پاسخ را چنین داده اند : "یک اصل مسلم در اسلام داریم که هر حکمی برای مسلمانان ثابت است دیگران نیز مکلف به ان هستند بنابر این انها هم موظف به حکم حجاب هستندو نسبت به حجاب که ما میتوانیم اعمال کنیم کار صحیح و عادلانه ای است " (استفتاءات جدید ج۳ص۶۹) در حالی که: ↩️ اولا فقهای بزرگی اساسا منکر این قاعده اند (مثل ایه الله خویی و در گذشته مثل اردبیلی و صاحب مدارک و ذخیره و حدائق و...) و ثانیا حتی اگر قاعده مورد توافق باشد باز هم تعبیر "اصل مسلم" در باره ان درست نیست . ↩️ و ثالثا : به فرض که کفار مکلف به فروع باشند ولی ما حق الزام انها به تکالیف اسلامی را نداریم و باید ازادیشان برای عمل بر طبق ایین خوشان را تامین کنیم . متن فتوای صریح ایه الله خویی چنین است : ان وجوب النهی عن المنکر غیر ثابته بالاضافه الی الکفار الموجودین فی بلاد المسلمین حتی بناء علی انهم مکلفون بالفروع و ذلک لانهم یعیشون فی بلاد المسلمین علی حریتهم .. (التنقیح ج۱ص۳۱۷) 💢♦️ شگفت اور است خود این فقیه نیز که در کتاب النکاح خویش در باره این قاعده بحث کرده ، توضیح داده که رفتار ما با غیر مسلمانان به اقتضای مکلف بودن انان به فروع نیست و مثلا انها را نهی از منکر نمی کنیم و یا مالکیت انان را بر خمر و خنزیر نفی نمیکنیم و نتیجه گرفته است "در دنیا مکلف به فروع بودن انها اثری برای ما ندارد " (ج ۶ ص ۲۶) 👈این تفاوت مبنا و فتوا نشان میدهد که برخی اراء سخت گیرانه در باب حجاب ریشه در مبنای فقهی ندارد و حساسیت های دیگری منشاُ ان میباشد . در قسمت بعد توضیح خواهیم داد که دلیل این سخت گیری ها چیست⁉️ ادامه دارد 🎙استاد سروش محلاتی http://www.quranpuyan.com/yaf_postsm4682_yh-59-swrh-Hzb-Hjb--znn-mslmn-jlbb-rwpwsh--rbh-bdn-khwd-nzdykh-khnnd-t-mwrd-dhyt-qrr-ngyrnd.aspx#post4682 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
:💮🔶اشتباهات ما در موضوع ❗ باز نشر سخنان دلسوزانه دوسال قبل (1400) استاد سروش محلاتي بمناسبت روز و حجاب 🛑 قسمت چهارم: : 🔻طرح یک سوال دلایل نارضایتی از وضع چیست؟ در شرایط کنونی یک سوُال این است که آیا ما از موضع وحوزه، چارچوب حجاب را بدرستی تبیین کرده ایم؟ و یا بدلیل آنکه از آن کاسته یا بر آن افزوده ایم، در وقوع این نابسامانی بی تاثیر نیستیم؟ بنظر میرسد در تلقی کنونی از حجاب شرعی چند وجود دارد، اشتباهاتی که باعث شده حجاب از ابعاد شرعی آن حجیم‌تر و فربه‌تر معرفی شود و. ⭕همانگونه که شهید مطهری هم متذکر شده، وقتی حجاب را افزایش داده و میکنیم، درحقیقت افراد باحجاب را کاهش داده و میدهیم: 🔻 6. حجاب مانند هر حکم شرعی دیگر دارای مصلحت است ولی ما از میان همه مصالح ان بر یک مصلحت خاص اجتماعی در "جلو گیری از فساد" تاکید کرده ایم . این تاکید برای ان است که در دفاع از این حکم از منطق قوی تری برخوردار شده و بعلاوه اقدام دولت برای برخورد با بدحجابان را موجه بدانیم زیرا وظیفه دولت در مقابله با فساد یک اصل پذیرفته شده است . ♦️👈ولی این استدلال هم یکی از ماست زیرا استثناءاتی که برای وجود دارد مثل اینکه 👈کنیزان از پوشاندن سر و گردن معاف هستند نشان میدهد که ملاک دیگری برای این حکم وجود دارد ، چرا که اسلام هرگز فساد را برای هیچ کس و از ان جمله کنیزان نمیپذیرد و اگر در بی حجابی انان هم باشد باید انان را موظف به پوشش کرد 👈 چه اینکه اگر در عدم پوشش ارحام مانند عمه و خاله هم خوف وقوع فساد باشد انان هم باید رعایت حجاب در برابر برادرزاده و خواهرزاده خود کنند . زنان غیر مسلمان هم اگر بی حجابی شان مفسده انگیز باشد ، باید با حجاب مناسب خود جلوی فساد را بگیرند . فتوای ایه الله بهجت هم کاملا مطابق قاعده است که "الزام توریستها به حجاب در حد پیشگیری از زمینه فساد است" یعنی بدون در نظر گرفتن این عنوان (فساد) الزامی برای انان وجود ندارد . ✳✳پس حجاب یک مساله است و مساله دیگر و ای در کار نیست . در فقه موارد زیادی وجود دارد که فقها فعلی را برای زنان ذاتا میدانند (مثل همخوانی و رقص و دوچرخه سواری و عکاسی و..) ولی اگر موجب فساد گردد از ان منع میکنند . لذا نمیتوان و گردن را (بدون تبرج) از باب ممانعت از فساد لازم و اجباري دانست بخصوص که چنین ادعایی بر خلاف مشاهده و وجدان است . 💢👈بهر حال بر این اساس و توضيحات بالا، پوشش بخشی از بدن زنان از باب پیشگیری از تحریک دیگران و جلوگیری از فساد لازم میشود و پوشش بخش دیگر (حتی صورت ) هم در صورت تبرج ضروری است و همان ملاک "جلوگیری از فساد" در این دو بخش وجود دارد 👈ولی اصرار بر ملاک مفسده انگیز بودن "کشف راس" توجیهی ندارد و در اینجا لزوم پوشش صرفا با دلیل تعبدی اثبات میشود . لذا ورود در این بخش از باب "مقابله با # فساد" موَجه نیست . ادامه دارد 🎙استاد سروش محلاتی http://www.quranpuyan.com/yaf_postsm4682_yh-59-swrh-Hzb-Hjb--znn-mslmn-jlbb-rwpwsh--rbh-bdn-khwd-nzdykh-khnnd-t-mwrd-dhyt-qrr-ngyrnd.aspx#post4682 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
💮🔶اشتباهات ما در موضوع ❗ باز نشر سخنان دلسوزانه دوسال قبل (1400) استاد سروش محلاتي بمناسبت روز و حجاب 🛑 قسمت پنجم:: ⭕️ حساسيت فقط به زنان . 🔻طرح یک سوال دلایل نارضایتی از وضع چیست؟ در شرایط کنونی یک سوُال این است که آیا ما از موضع وحوزه، چارچوب حجاب را بدرستی تبیین کرده ایم؟ و یا بدلیل آنکه از آن کاسته یا بر آن افزوده ایم، در وقوع این نابسامانی بی تاثیر نیستیم؟ بنظر میرسد در تلقی کنونی از حجاب شرعی چند وجود دارد، اشتباهاتی که باعث شده حجاب از ابعاد شرعی آن حجیم‌تر و فربه‌تر معرفی شود و. 👌همانگونه که شهید مطهری هم متذکر شده، وقتی حجاب را افزایش داده و سنگین میکنیم، درحقیقت افراد باحجاب را کاهش داده و تقلیل میدهیم: 🔻7⃣. حکمی مربوط به مناسبات زنان و مردان است و این حکم برای زنان با حکم دیگری برای پیوند خورده است. از بانوان "پوشش" و از آقایان "عدم آزار" خواسته شده است. البته این دو دستور، دو حکم موازی و مستقل نیستند بلکه هر دو ناظر به یک غایتند و مقصود آن است که زنان از امنیت و آرامش برخوردار باشند: "یدنین علیهن من جلابیبهن ذلک ادنی ان یعرفن فلایوُذین"(احزاب/۵۹) در واقع، اسلام برای حفظ حریم زنان، فقط به منع مردان از و اذیت نسبت به آنان بسنده نکرده است بلکه علاوه بر آن، زنان را هم موظف کرده تا با رعایت پوشش، زمینه تهییج و اذیت مردان را کاهش دهند. ولی اشتباه ما این است که این تکلیف دوسویه را یک سویه کرده و تکلیف را به طرف زنان سوق داده ایم و مردان مزاحم را رها کرده ایم، به عکس آنچه در دنیای جدید اتفاق افتاده که تکلیف را بسوی مردان سوق داده و در حالیکه با مزاحمتهای آنان بشدت برخورد میکنند، زنان را در پوشش آزاد میگذارند. ✳ما در این مسئولیت دوگانه در حالی فشار تکلیف را بر زنان قرار داده و از مردان برداشته ایم که قرآن در آموزه های خود، بار مردان را سنگین‌تر قرار داده و گناه مزاحمت مردان را بسیار بزرگتر از بی حجابی زنان قلمداد کرده است. در همان سوره احزاب که پیامبر(ص) مأمور ابلاغ این وظیفه به زنان میشود، آیه حجاب با "ان الله کان غفورا رحیما » پایان میپذیرد و به زنان متخلف امید رحمت و غفران الهی میدهد ولی در آیه بعد که مربوط به مردان متخلف است، لحن آیه کاملا عوض شده و خداوند با شدت و تهدید با آنان سخن میگوید: که اگر این مزاحمان، دست از اذیت برندارند، 💮💢پیامبر را علیه آنان مأموریت داده و زندگی را بر آنان تنگ خواهیم کرد تا نتوانند در شهر بمانند: "لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدِينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لاَ يُجَاوِرُونَكَ فِيهَا إِلاَّ قَلِيلاً ". 👈در اینجا " الذین فی قلوبهم مرض" اشاره به همان مزاحمان خیابانی دارد که بدنبال زنان می افتند و در کنار --المرجفون فی المدینه -- یعنی عوامل نفوذی دشمن از آنان یاد شده است(مجمع البیان). 🧕💢بکار بردن تعبییر "فی قلوبهم مرض" هم فقط برای مردان مزاحم بکار رفته، نه زنان بدحجاب! چه اینکه از زنان خواسته با ناز و ادا سخن نگویند تا مردان "بیماردل" به ایشان طمع نورزند " فلاتخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه "(احزاب/۳۲) در اینجا هم هر چند از زن خواسته شده تا متانت در گفتار را در برابر مردان حفظ کند ولی تعبیر ملامت آمیزی درباره او بکار نرفته ولی متقابلا از مردانی که تحت تاثیر لحن لطیف او قرار گرفته و قصد سوء میکنند با "فی قلوبهم مرض"یاد شده است. 👈 بعلاوه این در حالی است که آن تهدیدهای سنگین دنیوی و اخروی هم فقط برای بیان شده و نه زنان لاابالی از نظر پوشش! 👈ولی ما در اثر دوری از فرهنگ اصیل اسلامی، همه این آموزه ها را معکوس فهمیده ایم و با این فهم وارونه --که متاسفانه به دین هم نسبت میدهیم -- توقع داریم دنیایمان اصلاح شود!! ♦️حساسیت یک طرفه ما نسبت به زنان و بی اعتنایی‌مان نسبت به مزاحمت های مردان، ادامه همان فرهنگ جاهلی است که علامه طباطبایی بدان اشاره کرده که "مسلمانان زنا را برای زن عار و ننگ میدانند حتی اگر توبه کند، ولی برای مرد ننگ نمیدانند حتی اگر اصرار بورزد در حالی که زانی و زانیه درمعصیت برابرند."(المیزان ج۲/ص۲۷۱) 👈شاید اگر زنان مسلمان ما در فضای اجتهادی فعال بودند، میتوانستند جلوی اینگونه یک سو نگری های دینی را بگیرند. 🎙استاد سروش محلاتی 💫پایان http://www.quranpuyan.com/yaf_postsm4682_yh-59-swrh-Hzb-Hjb--znn-mslmn-jlbb-rwpwsh--rbh-bdn-khwd-nzdykh-khnnd-t-mwrd-dhyt-qrr-ngyrnd.aspx#post4682 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
، ذاتي يا اكتسابي، تفاوتها و آثار 🛑قسمت اول: 💫كليات 🔸کرامت انسانی به معنی بزرگواری و ارزش و حرمت داشتن همه انسان‌ها است. 🌱🔸انواع در میان عالمان مسلمان دو دیدگاه وجود دارد که بر اساس آن گروهی معتقد به همه انسان‌ها هستند و گروه دیگر آن را می‌دانند که ناشی از عواملی مانند تقوا و ایمان است. 👈علامه طباطبائی، سید محمدحسین فضل‌الله، فقیه شیعه، و ابن‌عاشور، مفسر اهل‌سنت، قائل به کرامت ذاتی انسان هستند و آن را موجودی برتر از سایر مخلوقات دانسته و مطلق بودنِ کرامت در آیه ۷۰ سوره اسراء را دلیل بر ادّعای خود می‌دانند. 🔸 به نظر مفسران بر اساس این آیه، امتیاز و ویژگی انسان، عقل و اراده او است که اختصاص به انسان دارد و به وسیله آن خوب را از بد تشخیص داده و سبب برتری او بر دیگر موجودات می‌شود. از نظر علامه طباطبائی، این امتیازات شامل همه انسان‌ها (مسلمان و غیرمسلمان) می‌شود؛ زیرا در غیر این صورت خداوند باید در آیه به مؤمنان اشاره می‌کرد نه همه انسان‌ها. 👈مفسران دیگری مانند شیخ طوسی، فقیه و مفسر شیعه، و زمخشری، مفسر اهل‌سنت، قائل به کرامت اکتسابی‌اند و قابلیت‌های بالقوه انسان از جمله تقوا و ایمان را دلیل بر کرامت و برتری او می‌دانند و بر آنند که ممکن است انسان با انجام اعمال ناشایست برتری خود را از دست بدهد. محمدتقی جعفری، فیلسوف شیعه معاصر، این نوع کرامت برای انسان را اختیاری دانسته و «کرامت ارزشی» می‌نامد. به نظر علامه جعفری، ارزش نهایی انسان به کرامت اکتسابی است. عبدالله جوادی آملی و محمدتقی مصباح یزدی، فیلسوف شیعه، نیز کرامت انسان را از نوع اکتسابی می‌دانند 🌱🌱جایگاه انسانی در پذیرش کرامت انسانی در استنباط برخی از احکام تأثیرگذار بوده است. به گفته محمدهادی معرفت، فقیه و قرآن‌پژوه، بسیاری از فتاوای فقهی با توجه مسئله کرامت انسان تبیین شده است؛ مانند شخصی که در کما است و پزشکان از او قطع امید کرده‌اند اما کرامت انسان اقتضا می‌کند او را نکشند. 👈 همچنین ناصر مکارم شیرازی، از مراجع تقلید شیعه، معتقد است که از می‌توان به‌عنوان قاعده‌ای برای حل مسائل جدید فقهی استفاده کرد. یوسف صانعی، نیز با پذیرش کرامت ذاتی انسان‌ها، به برابری دیه و قصاص مسلمان و غیرمسلمان و همچنین حرمت قائل شده است. 💻سایت ويكي شيعه 💫ادامه دارد. کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━
، ذاتي يا اكتسابي، تفاوتها و آثار. 🛑قسمت هشتم : نسبت به مطالبی که گاه و بی‌گاه به عنوان مناقشه در كرامت ذاتي انسان شنیده می‌شود، از این قرار است: ↩️- فقه شیعه قائل است حتی اگر داده و حربی هم نباشند، باز نباید و مکرم شناخته شوند، بلکه باید با ذلّت، تحقیر و توهین با آن‌ها برخورد شود. بر این مدعا تمسّک به آیه ۲۹ سوره توبه «حَتَّىٰ یعْطُوا الْجِزْیهَ عَنْ یدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ» و همچنین عبارتی از شرح لمعه به نقل از تذکره شده است: «و زاد فی التذکره آن یخرج الذمی یده من جیبه ویحنی ظهره، ویطأطئ رأسه و یصب ما معه فی کفه المیزان و یأخذ المستوفی بلحیته و یضربه فی لهزمتیه». در برخی فتاوا داریم که اگر ذمی در کوچه‌ای عبور می‌کرد، راه را بر او تنگ کنید. اگر ناسزا داد، او را بزنید و اگر زد او را بکشید. این برخورد ما با اهل کتاب است. پاسخ: 🔻برداشت شما از اسلام و شیعه نسبت به و تذلیل اهل کتاب، خلاف صد در صد صریح قرآن و روایات اهل بیت عصمت و طهارت است. آنچه از علامۀ حلی در کتاب تذکره به نقل لمعه در توضیح «حَتَّىٰ یعْطُوا الْجِزْیهَ عَنْ یدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ» نقل کردید. مراجعه می‌کنیم به تذکره تا ببینیم ایشان چه می‌گوید. علامه این عبارت را دو قسمت از کتاب تذکره آورده است. در مورد اول می‌گوید: «وقال الشافعی هو آن یطأطأ رأسه عند التسلیم فیأخذ المستوفى بلحیته ویضربه فی لهازمه» بله بعدا که دوباره این عبارت را می‌آورد، کأنّ این گفته را قبول کرده و دیگر از نقل شافعی بیان نمی‌کند. 👈آنچه مهم است این است که ریشه حرف از شافعی است نه از امام صادق(ع). یک روایت برای من بیاورید که « » را این‌گونه معنا کرده باشد. بنا است فقه قم و نجف از شافعی گرفته شود؟ این حرف شافعی است.😔 👈علاوه بر این، شما می‌فرمایید یک مراجعه به کتاب‌های جلو دست مثل لمعه بیاندازید تا ببینید «صاغرون» را چگونه معنا کرده‌اند. من هم می‌گویم که به یک کتاب جلو دست به نام المیزان مراجعه کنید. فیلسوف، فقیه، اصولی و مفسر است. علامه می‌فرماید: «أن یکون المراد بصغارهم خضوعهم للسنه الإسلامیه و الحکومه الدینیه» یعنی قانون‌شکنی نکنند و تسلیم قانون باشند. «…لاإهانتهم و السخریه بهم من جانب المسلمین أو أولیاء الحکومه الدینیه» نه اینکه به آن‌ها از جانب مسلمانان یا حکومت‌داران اسلامی توهین بشود. 👈👈 ندارند. «فإن هذا مما لا یحتمله السکینه و الوقار الإسلامی و آن ذکر بعض المفسرین‏»؛ 💢عرض من این است که این حرف شافعی و امثال شافعی است؛ حال در ما متأسفانه آمده است. 😔😔 🖌محمد عندلیب همدانی، استاد درس خارج فقه حوزه علمیه قم، 💫ادامه دارد کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━
از تا 🛑قسمت سوم: ⭕️معادل شدن با ، عظيم ❓❓سئوال اين بود كه آیا با آن مقام که در قرآن مجید هدف روزه ذکر شده بود حاصل می شود؟ گفته شد كه هیچ یک از مواردی که پیامبر(ص) به عنوان روزه بیان فرمودند با مبطلاتی که در فقه آمده است منطبق نیست و بيان شد اين امر منحصر به روزه نيست و در ساير عبادات مانند نماز هم مشاهده ميشود. در واقع باید گفت که هر خاصیت و نتیجه و ثمره ای برای هر عبادت وجود داشته باشد، حتما آن نتیجه از آنِ روح آن عبادت است و نه بدن آن. این در حالی است که فقه متکفل درست کردن بدن اعمال عبادی است و درباره روح آن ها باید در جای دیگری بحث شود. اما جای آن کجاست؟ در ابتدا معنای دیگری داشت و این کلمه در آیات و روایات معنای متداول امروزی را ندارد. امروزه کلمه فقه به معنای علمی است که به استنباط و بیان احکام عملی فرعی می پردازد، اما این واژه در معنای اولیه آن و نیز در متون اصلی اسلامی به معنای اسلام شناسی است که شناخت همه ابعاد دین را در بر می گیرد. 👈 در واقع فقه در معنای اولیه آن دو شاخه اصلی داشت که ↩️یکی خوانده می شد و ↩️دیگری که این دومی همان فقه به معنای امروزی آن است. در واقع فقه معنای اولیه خود را از دست داده و مساوی با فقه اصغر گردیده است. فقه اصغر به جسم و بدن عبادت می پردازد و برای بحث از روح آن باید سراغ فقه اکبر رفت. در اینجا لازم است به این نکته اشاره کنیم که مساوی کردن اسلام با فقه به معنای امروزی آن، یعنی همان فقه اصغر، انحرافی بس عظیم است و در واقع به معنای این است که اسلام روح خود را از دست بدهد و تنها جسم و بدن آن باقی بماند. دو بخش دارد ↩️یکی و ↩️دیگری . سقف هدف و دستاورد هر دو بخش فقه است. اما عدالت به دو معنا به کار می رود که یکی تر و دیگری تر است. عدالت در یک معنا در مقابل ظلم است و در معنای دیگر در مقابل فسق قرار دارد. در واقع این معنای دوم گسترده تر است، چرا که هم در مقابل ظلم به نفس است و هم ظلم به غیر. ولی معنای اول تنها مقابل ظلم به غیر است. 👈هدف نهایی بخش اجتماعی فقه عدالت در مقابل ظلم به دیگران است. پیشتر در نوشتاری تحت عنوان « آرمان دین ، عروج به قله اخلاق» به این بخش پرداخته شد و بیان شد که در واقع این عدالت کف است اما قله کمال انسانی بسیار فراتر از این است. 👌همین نکته درباره بخش عبادیات فقه نیز صادق است. این بخش انسان را از فسق بیرون می آورد. نهایت کاری که این بخش انجام می دهد این است که بدن و پیکر بی روح عبادات را درست می کند. اما باید توجه داشت که اصل دین و همه نقش و کارکرد آن و نیز نقش و کارکرد اجزاء آن به روح آن است و نه به بدن و منحصر کردن دین در فقه به معنای گرفتن از آن و به معنای گرفتن همه نقش و کارکرد آن است. ⭕️حتی اگر دین را مساوی فقه نکنیم ولی بخش عمده یا اصلی آن را فقه بدانیم باز دچار خطایی فاحش و انحرافی عظیم گشته ایم. البته نکته ای دیگر وجود دارد و آن اینکه جدا شدن فقه اصغر از فقه اکبر به معنای جدا شدن شاخه از تنه بوده است. فقه اصغر اگر منطبق بر فقه اکبر نباشد و برگرفته از آن نباشد در واقع بی ریشه و ناسازگار با اصل و تنه است. برای مثال در فقه اکبر از این بحث می شود که خدا عادل است و هیچ حکم و دستوری ظالمانه ندارد. آیا فقیهی می تواند مطابق یک روایت ظنی فتوایی دهد و حکمی برداشت کند که با عدالت خدا ناسازگار باشد؟ به هر حال توقف در فقه اصغر به معنای توقف در مقدمه است. فقه اصغر تنها سکوی پرواز را فراهم می کند. نماز و روزه و دیگر عبادیات در شکل فقهی آنها هیچ یک از آثار و نتایج گفته شده را ندارد. 🌱 این علم وظیفه اش ساختن و است و را باید از جای دیگر گرفت. به معنا و قله اخلاق هر چند به سکوی فقه نیازمند است، اما فراتر از آن است. 🌱🖌این نوشتار را با سخن خداوند متعال آغاز کردیم که می فرمود برای ایجاد و شده است. سخنی از رسول خدا(ص) پایان بخش آن است: اگر چندان نماز بخوانید که چون چله کمان شوید، و چندان روزه بگیرید که مانند کمان گردید، خداوند از شما نپذیرد مگر با پارسایی 📚( بحار، ج ۸۴، ص۲۵۸). 💫پایان 🖌دكتر عبدالرحيم سليماني کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
♦️ چيست؟ ايا ، موجب و فرد ميشود؟ 🛑قسمت اول؛ 💫مقدمه: از مسائل حوزة اجتماعی در فقه و مسئله‌ای است که همواره موضوع پرسش‌های گوناگونی بوده است و در عصر کنونی بیش از پیش مورد بحث و تأمل افراد و گروه‌های مختلف جامعه است. یک سر مسئله دین و یک سر مسئله جان انسان است و هریک اهمیت خاصی دارند. بحث اساسی در این مسئله منکر ضروری است؛ یعنی اگر شخصی به هر دلیلی دربارة یکی از احکام ضروری اسلام تردید و آن را انکار کرد و از پذیرش آن سر باز زد، آیا می‌توان وی را به دین اسلام کافر دانست و احکام کفر و را بر وی جاری کرد؟ اگر چنین است، چه ضوابط و قیودی بر این حکم وجود دارد؟ ✅بحث انکار ضروری اسلام در جایی مطرح می‌شود که شخص اصل اسلام را پذیرفته و حکمی از دین را نمی‌پذیرد. توجه به این نکته لازم است که محل نزاع در بحث ضروری در جایی است که کسی بگوید من اسلام، قرآن، پیامبر(صلی الله علیه و آله) و امامت را قبول دارم؛ اما مثلاً را نمی‌پذیرم. در این فرض، این پرسش مطرح می‌شود که آیا این انکار موجب اوست؟ ⭕️تعريف در ، و ♻️ضروریات دین در قرآن ذکر نشده و در آن، به طور مستقیم درباره منکِر ضروری دین سخنی به میان نیامده است ♻️در روايات می‌توان به روایتی از امام موسی بن جعفر (علیه‌السّلام) اشاره کرد که علمای ما، از جمله علامه مجلسی، بدان متذکر شده‌اند؛ این تنها روایتی است که به معنای ضروری اشاره کرده است 👈آن حضرت امور ادیان را به چهار دسته تقسیم فرمودند ↩️ که به دو دسته بازگشت دارد: 🔻 امر اوّل چیزهایی که هیچ اختلافی بین تمام امت اسلامی در آن نیست و آن است که نیازی به فکر و نظر و استدلال ندارند . 🔻امر دوّم، غیر ضروریات دین را شرح می‌دهند که در اثبات آن به نظر و استدلال نیاز است و و انکار در آن راه دارد 👈در منابع روایی غير از حديث فوق ؛ حدیثی که به اسم ضروریات دین اشاره کرده باشد، یافت نشد، و این به دلیل آن است که اصطلاح ضروری دین لفظ مستحدث و تازه ای است که بعد از «صاحب شرایع» در فقه وارد شده است. البته در منابع روایی ما روایاتی وجود دارد که از مجموع آن، فقهای ما این اصطلاح را وضع کرده اند. ♻️آن گونه که از تعریف های بدست می آید، در ضروری بودن یک حکم، فقط علم به آن کافی نیست بلکه باید آن قدر و شناخته شده باشد که از هیچ مسلمانی پنهان نباشد و بودن آن، نیازی به دلیل و برهان نداشته باشد. بالاتر از این، حکم ضروری آنقدر معروف و باشد که غیرمسلمانهایی که به جامعه اسلامی نزدیک اند، بدانند که آن حکم جزء دین اسلام است. مثلاً حتی غیرمسلمانها می دانند که نماز از واجبات دین اسلام است. 📌وضوح و روشنی ضروریات دین به حدّی است که انکار آن توسّط مسلمان، مستلزم تکذیب پیامبر اکرم و انکار رسالت اوست. بنابراین را می توان این گونه تعریف کرد: «ضروریات دین به احکام و عقایدی گویند که جزء دین بودنشان اثبات شده و از جمله واضحات و بدیهیات باشد، به گونه ای که عادتا بر هیچ مسلمانی پوشیده نباشد و حتی بعضی از غیرمسلمانان هم جزء دین بودن آن را بدانند». 🖋🖋نقل از سایت دانشنامه اسلامي 💫ادامه دارد کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دین ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
برداشت ما از کریم نباید با مغایر باشد ↩️ اگر روابط بین انسانها، رابطه بین شهروند و حکومت و روابط با دیگر جوامع بر مبنای و باشد، بسیاری از مشکلات موجود حل خواهد شد ↩️ نماد معلمی، شهید مطهری است که را در سلسله علل احکام می داند؛ ↩️ برداشت ما از کریم نباید با عدالت مغایر باشد ↩️ من به بحث آقای مطهری این را اضافه می‌کنم که ا در سلسه علل احکام است و شما نمی‌توانید احکام غیراخلاقی داشته باشید ↩️ اخلاق و عدالت امری انسانی است و بعثت پیامبران برای ایجاد و تکمیل است؛ آیا دینی که هدفش برپایی عدالت و اخلاق است، می‌تواند احکام غیرعادلانه و غیراخلاقی داشته باشد؟ اگر داشت اشکال در نحوه برداشت هاست. ↩️ آیا رسالت حکومت، فقط اجرای احکام است و آیا همه اسلام این است؟ اخلاق، عدالت، روشن‌بینی، فتوت، گذشت و توحید کجاست؟ ↩️ این طور تلقی شده که مبنایی‌ترین امر در حکومت اسلامی است و باید فقیهان در راس باشند و فقه در جامعه اجرا شود اما این فقه تا چه حد مهم است و آیا اگر دیدمان را نسبت به آن عوض کنیم، بسیاری از مشکلات امروزمان حل نخواهد شد؟ ↩️ با این شیوه حکمرانی، هم ، هم مردم و هم زیان می کنند و لطمه های غیر قابل جبران می بینند. ↩️ اگر آن روز که شد می‌گفتیم اسلامی که کنار این جمهوری می‌نشانیم، رای مردم و مردم و توسعه را قبول ندارد و برای هیچ اصالتی قایل نیست و ... ؛ آیا مردم به این رأی می دادند؟ ↩️ برای مردم است؛ باید واقعا انتخابات صورت گیرد. نمی‌شود دست و پای کسی را ببندید و بگوئید شنا کن! ↩️ اگر بگویید هر کس با روال و روش و رویکرد موجود است، او ضد است و باید نابود شود که این بدترین شکل است ↩️ سنت پرستان ظاهرگرا ممکن است بگویند از کجا آمده است؟ می‌گوییم از همانجا که و جمهوریت آمده است. ↩️ ایران یکپارچه و متحد و ملت بیدار و منسجم در پناه اسلام پیشرو و در عین حال مقاوم در برابر دشمنان دین و وطن، سرمایه تاریخی همه ماست. سوم خرداد و وجوه اشتراک فراوان دارند و از جمله تأکید بر این که: ”هم و هم ، آری- یا اسلام یا ایران، نه“ ↩️ اقتدارگرایان و تبارگرایانِ دیگرستیز کارشان به نازیسم و فاشیسم می‌رسد و نفی‌کنندگان و ملت به نام اسلام (در عرصه حیات اجتماعی) سر از و طالبانی گری در می آورند. گزیده هایی از سخنرانیهای حجت الاسلام سیدمحمد خاتمی کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دین ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
و 🛑قسمت دهم: نقدهاي ملاصدرا بر روحانیت قشري و ظاهربين 💠ابتدای خرداد را روز بزرگداشت قرار داده‌اند. به نظر می‌رسد که در این روزها جای شنیدن نقدهای ملاصدرا بر حوزه‌های علمیه و روحانیت از هر زمان دیگر خالی‌تر است. اگر زمانی که ملاصدرا این نقدها را بر روحانیت و حوزه‌های علمیه وارد کرده بود سرکوب و تبعید نمی‌شد شرایط جهان اسلام به حال تأسف‌بار امروز منجر نمی‌شد. ملاصدرا با وجودی که پرورش یافته همین حوزه‌ها بود ولی می‌نویسد: "امروز من در طلاب علوم دینی به عینه مشاهده می‌کنم که عمر خود را به مجادلات و ظواهر تفوق طلبانه می‌گذرانند. با عفریت گمراهی جهالت جهال، ذهن و فهم خود را پرکرده‌اند. با خیال پردازی و آنچه از معلم خود می‌شنوند که علم، جز همین فتوای حکومتی و قضاوت و فصل خصومت در دنیا نیست و علم دین، تنها مهارت جدل برای غلبه بر خصم و مباهات و اسکات وی نیست زندگی می‌کنند. "(کسر اصنام الجاهلیه، 1381، ص154- 158) در ابطال حق و ترويج باطل و تقبيح دانا و تحسين جاهل می‌کوشند. (رساله سه اصل، 1360، ص. 40) ✍️ محمد نصراصفهانی، 🔸ملاصـدرا خـود در مقدمـه بعضـي از كتابهـايش ماننـد و واردات قلبيـه از هـاي معاصران اعم از و مدرس و محدث و شـكوه سـرداده اسـت .📚(ملاصـدرا ١٣٨٣ ج ١ :١٢ـ٩ ) و شايد اگر نفوذ خانوادگي او نبود به عاقبت شيخ اشراق دچار ميگرديـد. 📚(ملاصـدرا١٣٦٠ :٢٧ .) 📌 او همانگونـه كـه از و انتقاد ميكرد و را مـورد نكـوهش قـرار مـيداد، _منحط و منحرف عصر خويش نيز سرسازگاري نداشت و همواره به نقد و رد آنها ميپرداخت 📒ملاصـدرا در رساله سه اصل كه تنها اثر به زبان فارسي است، بيشـتر علمـاي ظاهري را مورد خطاب قرار داده است كه از ديـن تنهـا بـه قشـر آن بسـنده كردهانـد و بـا آشـنايي مختصري با شرعيات و علوم نقلي خود را از كاملان و عالمان مجتهد ميپندارند و از ديگـر سـو بـه دشمني با اهل حقيقت و ارباب مكاشفه برمي خيزند. 🔻ملاصـدرا در بخشي از اين كتاب را به خاطر مخالفت با عارفان مورد انتقاد قرار داده، ميگويد: "بعضي از پرشر و فساد و خـارج از منطـق صـواب و حساب و بيرون از دائره سـداد و رشـاد، و متشـرعان بـري از شـرع بنـدگي و انقياد، منحرف از مسلك اعتقاد به مبدأ و معـاد، افسـار تقليـد در سـرافكنده، نفي درويشان شعار خود كرده اند 📚 (ملاصدرا ١٣٦٠ :٣٩ ) 📌در جاي ديگري از اين رساله، ملاصدرا در مقابل و منكران اهل طريقت به دفاع از و سالكان طريق حق ميپردازد و به آنها هشدار ميدهد و از مخالفت مردان خدا بازميدارد. 👈در جاي ديگر ملاصدرا به و وابستگي آنها به اهل و آنها مي تازد و ميگويد: " و همچنـين اسـت حـال آنهـا كـه خـود را از علمـا ميشـمارند و روي از جانب قدس و طلب يقين گردانيده متوجه محراب شـده اند، و ترك اخلاص و توكل كـرده طلـب و توقـع آن از ديگـران مينماينـد 📚.(٥٠ :١٣٦٠ ملاصدرا) 🔻ملاصدرا علت اصلي دشمني اهل ظاهر با اهل فقـر را ميدانـد و خطـاب بـه علمـاي قشري ميگويد: "همين علت است كه منشأ عداوت تو و همسـرانت بـا فقيـران و گوشه نشـينان شده است، زيرا كه تو و ايشان ميخواهيد كه از راه شيد و ريا و تشبه به علما و كسب جاه و عزت و تحصيل مال و ثروت كنيد، و را بـه زور حيلـه و تلبيس صيد خود سازيد، و اسباب تمتع دنيا را از راه صورت صـلاح و تقـوي فراهم آوريد. و اگر از كسي استشعار آن نموديد كه به حسب بـاطن آگـاه و مطلع است بر مكـر و غـدر و نقـص و جهالـت و كيـد و بطالـت امثـال شـما، ميخواهيد كه بنيادش در روي زمـين نباشـد 📚 (ملاصدرا ١٣٦٠ :٩٠-٨٨ ) 👈 وي همچون غزالي در احياء علوم الدين به تحريف و تخصيص بعضي اصطلاحات ماننـد كه در اصل معني ديگري داشته اند، اشاره ميكند و ميگويد: "و اكنون هـر كه خوض در اين مسايل طلاق و عتاق و لعان و بيع و سلم و رهانـت و مهـارت در قسـمت مواريـث و مناسخات و معرفت حدود و جرايم و تعزيـرات و كفـارات و غيـر آن) بيشتر ميكند، و اگرچه از علوم حقيقيه هيچ ندانـد، او را ميدانند؛ و حال انكه نزد ارباب بصيرت . . . كسي است كه بيش از همه كس از خـداي ترسـد و خـوف و خشـيت در دل وي بيشـتر باشـد 📚(ملاصـدرا .(٩٩ـ١٠٠ :١٣٦٠) 🔻از نظر دينداري و چون حائلي است كه مانع تجلـي صـورت حـق در آيينة دل ميشود 📚(ملاصدرا ١٣٦٠ :١١٧ ) 📚بررسی ديدگاه ملاصدرا دربارة آفات ظاهرگرايی دينی 🖋محمود رضا اسفنديار 💫ادامه دارد @quranpuyan