eitaa logo
قران پویان
441 دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
643 ویدیو
597 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
🌐💢انديشه‌هاي را بهتر بشناسيم. 💠به بهانه 10 اذر سالگرد شهادت آيت الله 🛑قسمت اول: وظایف و اختیارات حکومت در : 👈یکی از وظایف و اختیارات حکومت در زمینه سیاست داخلی، اجرای می باشد. شهید معتقد است که در جامعه اگر رعایت شد، نظام جامعه از هم گسسته نمی شود ولی اگر عدل رعایت نشود، جامعه در تمام ابعادش متضرر خواهد گردید . البته عدل در دیدگاه مدرس، یعنی از جایش گرفتن بقدر امکان و به مصرف همان ها رساندن بقدر امکان، شهید در این باره می گوید: 🌐⚖« عدل آن است که از مورد گرفته شود و به مورد خرج شود . از همان هایی که گرفته می شود، خرج همان ها شود . این معنی عدل است . از ملت پولی که گرفته می شود، به برسد که به نفع آن باشد . (۱) سپس نتیجه می گیرد که اگر این فعل نیک در جامعه تحقق یابد، هرگز به اقتصاد و مملکت ضرر وارد نمی شود . 💢👈یکی دیگر از ، حفظ اسلامی است . 👈 شهید مدرس در عین حالی که این وظیفه حکومت را تبیین و تشریح می کند، به مساله مهم هم اشاره می نماید و آن، این است که آیا جهاد یا جنگ در عصر غیبت امام معصوم علیه السلام مجاز است یا خیر؟ در پاسخ به این سؤال، می توان گفت که همچنان که اکثریت فقها قائل به عدم جواز هستند، شهید مدرس در زمان غیبت، اعتقاد به جهاد ابتدایی ندارد، اما به معتقد است و می گوید که «هر کس به ما حمله کند، در هر لباسی که باشد، چه با کلاه شاپو چه با عمامه! فرقی نمی کند، هر کسی که به سرزمین ما تجاوز کند، او را با تیر خواهیم زد و این فعل و عمل را همانند نماز یک فعل واجبی برای مسلمانان کشور اسلامی می شمرد . » 🌐🔻در زمینه شهید مدرس در یکی از نطق های خود در مجلس شورای ملی، وقتی اوضاع جهان و در آن میان وضعیت ایران عصر خود را بیان و تشریح می کند، در باب روابط با دول بیگانه اینچنین می گوید: « منشا سیاست ما دیانت ماست . ما با تمام دنیا ، مادامی که متعرض ما نشده اند . هر کس متعرض ما بشود، متعرض او خواهیم شد . 👈 همین مذاکره را با مرحوم صدراعظم شهید عثمانی کردم گفتم: اگر کسی بدون اجازه ما وارد سر حد ایران شود و قدرت داشته باشیم، او را با تیر می زنیم، خواه کلاهی باشد، خواه باشد، خواه شاپو سر داشته باشد . . . ما عین سیاست ماست و ما عین دیانت ما، ما با همه دوستیم و همین طور دستور داده شده است . »(۶) 🌐البته برای مدرس فرقی نمی کند که بیگانه شرقی باشد یا غربی . آنچه برای او در روابط خارجی مهم است، تحصیل و مسلمین است . مدرس باز بودن درهای کشور و یا به تعبیر خودش، به همه جا در داشتن را بر مبنای موازنه عدمی یعنی فلسفه سیاسی خود می داند و اعتقاد دارد که روابط حسنه با تمام دول جهان باید بدون هیچ گونه سلطه و دخالت در امور یکدیگر وجود داشته باشد . او می گوید:« با تمام دول جهان باید داشته باشیم، بدون اینکه قوی بخواهند بر ما سلطه سیاسی یا اقتصادی و یا هر گونه سلطه دیگری داشته باشند . »(۷) (۱) روح الله خمینی، صحیفه نور، ج ۱۹، ص ۶۶. ۶) علی مدرسی، مرد روزگاران، ص ۲۱۶ ۷)محمد ترکمان، پیشین، ج ۱، ص ۳۰۰) 💫ادامه دارد 💻نقل از سايت باقرالعلوم کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
‍ 🥀💫24 آبان چهل و يكمين سالگرد درگذشت سید محمد حسین طباطبایی مولف مجموعه گرانقدر تفسير المیزان : 🍂عامل انحطاط مسلمین، بر و دوری از باطن دین است. 🖋گزيده‌هايي از نظرات مرحوم علامه طباطبايي در تفسير الميزان:👇 ✅ "بین احکام و اصول نباید تفکیک کرد و اگر صرفاً به احکام فقهی عمل شود و نسبت به جمود و قشری گری وجود داشته باشد، مصالح مورد نظر دین و سعادت بشر، نابود می گردد، و یگانه سرّ همین است که از دین به پیکره آن اکتفا کرده و روح آن را از دست داده اند". ذیل آیه 229 سوره بقره ✅ به حکم «برهان عقلی» و «تجربة عینی» دولت سرنگون می شود: و قد دلّ التجارب و حکم البرهان علی ان الکره و القسر لا یدوم (تفسیر المیزان، ج 2، ص 87) ✅ علل شيوع فرهنگ در ميان مسلمانان: " در اجتماعاتى كه حكومت هاى استبدادى بر آنها حاكم است ، براى قائل است كه هر چه بخواهد ميتواند بكند و هر حكمى بخواهد ميتواند براند و اين بخاطر آن نيست كه نسبت به و خوبى آن سوءظن و شك و ترديد دارند،👈بلكه بدين جهت است كه استبداد و خودكامگى سلطان است😔 و به همين جهت آنچه را سلطان مى كند ظلم نميدانند، بلكه آن را از سلطان استيفاى حقوق حقه خود مى پندارند، خلاصه اگر با جان و مال و ناموس مردم بازى مى كند، اين رفتار را ظلم نميدانند، بلكه ميگويند او چنين حقى را دارد و خواسته حق خود را استيفاء كند." ذيل تفسير آيات ۱۵۷-۱۵۲ سوره بقره ✅تاسف از "اگردربارۀ این علوم (علوم حوزوی) دقت به خرج دهى خواهى دید که طورى تنظیم شده که گویى هیچ احتیاجى به قرآن ندارد، حتى ممکن است یک محصل، همۀ آن علوم را فرا بگیرد و متخصص در صرف، نحو، بیان، لغت، حدیث، رجال، درایه، فقه و اصول بشود و همۀ این درس‌ها را تا آخر بخواند و قهرمان این علوم نیز بشود و حتى به پایۀ نیز برسد ولى قرآن را به درستی نتواند قرائت کند یا به عبارتى اصلاً دست به هیچ قرآنى نزده باشد."😢😢 تفسير الميزان، ج 5 ص 276 https://b2n.ir/r85062 @quranpuyan
⭕️حكم مشاركت دو يا چند نفر در چيست؟ آيا همه و ميشوند؟ 🛑قسمت اول: ⁉با توجه به ايه 45سوره مائده كه تصريح بر دارد، ايا قصاص همه مشاركت كنندگان در قتل، صحيح است؟ 🔶«وَکتَبْنَا عَلَیھِمْ فیھا أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَالْعَینَ بِالْعَینِ وَالأَنفَ بِالأَنفِ وَالأُذُنَ بِـالأُذُنِ وَالسِّـنَّ بِالسِّنِّ وَالْجُرُوحَ قِصَاصٌ فَمَن تَصَدَّقَ بِهِ فَھُوَ کفَّارَةٌ لَّهُ وَمَن لَّمْ یحْکم بِمَا أنزَلَ اللّـهُ فَأُوْلَئِـک ھُـمُ الظَّالِمُونَ» (مائده/٤٥) و بر آنھا (بنی اسرائیل) در آن (تورات) مقرر داشتیم که جان در مقابـل جان و چشم در مقابل چشم و بینی در برابر بینی و گوش در مقابـل گـوش و دنـدان در برابـر دندان، میباشد و ھر زخمی قصاص دارد و اگر کسی آن را ببخشد (و از قصاص صـرف نظـرکند) کفارهی (گناھان) او محسوب میشود و ھر کس به احکامی کـه خـدا نـازل کـرده حکـمنکند، ستمگر است. 🔶↩️از نظر اين مساله مورد اختلاف است و سه ديدگاه وجود دارد كه هريك طرفداراني دارد. 1⃣-برخي فقها همه مشاركت كنندگان در قتل عمد را جايز ميدانند 2⃣-برخی از فقها نسبت به این حکم تامل نموده و معتقدند ولی دم فقط می تواند یک نفر از آنها را به قتل برساند و افراد باقی مانده به اندازه سهم جنایتشان دیه فرد قصاص شده را به خانواده او پرداخت می کنند 3⃣-برخي نيز براين راي هستند كه هيچ يك قصاص نميشود و همه محكوم به ديه هستند. 💫در روزهاي اتي توضيحات بيشتري از ادله قائلين باين نظرات، ارايه خواهد شد http://quranpuyan.com/yaf_postsm19446_Hkm-mshrkt-dw-y-chnd-nfr-dr-qtl-mdy-chyst--y-hmh-qSS-w-dm-myshwnd.aspx#post19446 @quranpuyan
✳بررسی در حکومت دینی: ⁉آيا قران و سنت، حكومت ها را به اجبار به پوشاندن موي سر زنان ملزم كرده است؟ 🔴قسمت اول: ↩️1-طرح موضوع: پوشش زن در فرهنگ ملي و اسلامي ما از جايگاه بلندي برخوردار است و لزوم آن در ميان همه مذاهب اسلامي، مورد اتفاق است ؛ لذا از وظايف حكومت اسلامي است كه اين وظيفه ديني را تبليغ‌ و ترويج كرده و براي تحقق آن در جامعه برنامه‌ريزي و فرهنگ‌سازي كند. 💢 اما اينكه حكومت اسلامي براي اجراي اين حكم به روش‌هاي عقوبتي، و متوسل شده و و الزام قانوني براي آن داشته باشد، 👈👈 امري است كه نه از ناحيه شرع مقدس تأييد شده و نه در تاريخ اسلام و سيره پيامبر و ائمه معصومان نمونه‌اي براي آن يافت مي‌شود و نه سيره عقلا مؤيد آن است؛ ⁉اكنون پرسش اين است كه شيوه برخورد با حكم حجاب به لحاظ كدام است و آيا در اصل مسأله پوشش، وظيفه‌اي دولتي است كه ضرورت الزام‌ بر آن را ايجاب مي‌كند يا مانند نماز، روزه و ساير احكام ديني، تكليفي شرعي است كه تا زمينه فهم، آگاهي، اعتقاد، فرهنگ‌سازي و هنجار‌گرايي در آن فراهم نيايد، هر عمل الزام‌كننده آب در هاون كوبيدن است ؟ ↩️ 2) ديدگاه‌ها درباره در ميان صاحبان انديشه درباره شيوه برخورد با مسأله حجاب، سه نظريه مطرح است: 🔄1- 2) از آنجا كه اصل حجاب به عنوان وظيفه شرعي است، مانند هر يك از شرعي فردي و اجتماعي، بايد ديگران را بر آن الزام كرد و قوانيني براي ملزم كردن زنان وضع نمود و كساني كه مرتكب بي‌حجابي مي‌شوند را كيفر داد. 🔄2- 2) اصل حجاب هر چند واجب شرعي است، اما وظيفه شخصي و در حوزه خصوصي تكاليف ديني است؛ لذا الزام بر آن جايز نيست و نمي‌توان كسي را بر بي‌حجابي كيفر كرد. 3- 2) از آنجا كه اصل حجاب واجب است، و فعاليت تبليغي براي آشنايي و آگاه كردن مردم نسبت به اين وظيفه لازم است و صرف رعايت نكردن حجاب كيفري را به دنبال نمي‌آورد. لذا نمي‌توان كسي را بر ترك حجاب و انجام عمل حرامي مانند بي‌حجابي مجازات كرد، ادله اوليه نيز دلالتي بر جواز الزام ندارد. ⭕ تنها در صورتي الزام دولت جايز است كه ↩️اولاً برداشتن حجاب به صورت كلي عفت عمومي را جريحه‌دار كند و بي‌حجابي تبديل به ناهنجاري اجتماعي شود. ↩️ثانياً به صورت علمي و كارشناسي ثابت شود كه تبرج و آراستن ضايعه‌اي بزرگ و اجتماعي است. ↩️ ثالثاً تمام راه‌هاي فرهنگي و روش‌هاي تبليغي و ترويجي انجام گرفته و اكثريت جامعه از آگاه شده باشند. در آن صورت بحث حجاب از حوزه -فردي بيرون آمده و در سلك قوانين اجتماعي و در مي‌آيد كه عدم رعايت آن ناهنجاري اجتماعي و فساد اخلاقي خواهد بود كه خود موضوع مستقلي است. 🔸به نظر نويسنده، نظريه سوم با مستندات ديني و عقلي سازگارتر است و كساني كه نظريه نخست را برگزيده‌اند، به دلايلي مانند سيره عقلا، عمومات و اطلاقات ادله و امر به معروف و نهي از منكر استناد كرده‌اند. حتي به اين اصل فقهي كه هر مخالفت با شرع تعزير دارد، تمسك كرده‌اند. حال آنكه به نظر نويسنده همه اين دلايل جاي مناقشه جدي دارد كه يكايك آنها مورد بحث قرار خواهد گرفت. 💫ادامه دارد 🎙ايت الله سید محمد علی ایازی مشروح ديدگاهاي مختلف را در لينك زير مطالعه نماييد http://www.quranpuyan.com/yaf_postst5547_y-qrn-w-mSwmyn--Hkwmt-r-bh-jbr-Hjb-bry-khnm-h-mlzm-krdh-st.aspx کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━
✳بررسی در حکومت دینی: 🔴قسمت سيزدهم: ❓آیا به لحاظ می توان زنان مسلمان را به رعایت حجاب شرعی ساخت یا نه؟ ♦در این زمینه میان فقیهان شیعه اختلاف نظر وجود دارد که عمدتاً به سه موضوع باز میگردد: ↩️۱. الزام با توسل به : بسیاری از فقیهان بر این باورند که نهی ازمنکر،نهادی ثابت شده در شریعت اسامی بوده و عمل به آن واجب است.غالب فقیهان نهی ازمنکر را به سه دستۀ قلبی و زبانی و عملی تقسیم میکنند. 🔻دربارۀ نهی ازمنکر زبانی و با گفتار، تقریباً هیچ اختلافی وجود ندارد. میان فقیهان اختلاف است که نهی ازمنکر بر نوع قلبی و عملی نیز صدق میکند یا نه. همچنین فقیهان از سده های نخستین در این باره بحث کرده اند که نهی از منکر عملی مشروعیت فقهی دارد یا خیر. بااینحال غالب فقیهان از سده های میانی تاکنون، نهی ازمنکر عملی را با رعایت ترتیب پذیرفته اند. درنتیجه اگر کسی عمل مرتکب شود، دیگران وظیفه دارند او را کنند؛ به اینصورت که اگر قلبی و زبانی مؤثر واقع نشد، با توسل به خشونت و زور او رااز منکر باز دارند. ❓ايا همه مردم اختيار نهي از منكر عملي را نسبت به سايرين دارند؟ 🔻فقیهان برای اینکه چنین اختیاری را برای عموم مسلمانان اثبات کنند، اختلاف نظر دارند که منشأ آن، اختلاف آنان در برداشت از آیات و روایات است. برخی فقیهان با این استدلال که در آیات و روایات، دستور به نهی ازمنکر به صورت مطلق آمده و در آنها قیدی ذکر نشده است، برای عموم مسلمانان این حکم را ثابت میکنند. 👈در مقابل، بعضی دیگر از فقیهان بر این باورند که این گزاره‌ها و و قیدهایی در متون دینی وجود دارد که نشان میدهد دست کم درصورتی که توسل به خشونت به ایراد جراحت منجر شود، نیاز است از حاکم شرع یا همان مجتهد جامع الشرایط اجازه گرفته شود. ↩️۲. الزام با توسل به : نهاد تعزیرات در کنار نهاد حدود، در فقه اسلامی، پیشینه ای طولانی دارد. غالباً تعزیر را مجازاتی نامید ه اند در مقابل حد که شامل گناهانی می شود که برای آ نها در قرآن و حدیث مجازات مشخصی ذکر نشده است. 👈👈در متون دینی موجود، برای رعایت نکردن ، مجازات مستقل و مشخصی اعلام نشده است. در اینجا ❓❓پرسش این است: آیا می توان را بنیان نهاد که بر آن اساس، مجازاتی داشته باشد و حاکم شرع یا مجتهد جامع الشرایط به مصلحتی که تشخیص میدهد، بتواند آن مجازات را اجرا کند؟ 👈برخی بر این باورند که از محتوای گزار ه های حدیثی می توان این قاعده را اثبات کرد. اینان از تعیین مجازات برای گناهان غیرحدّی، نتیجه میگیرند که همۀ . در مقابل، برخی فقیهان این دلایل را کافی نمیدانند و تعزیر را نمی پذیرند؛ به جز در مواردی که در احادیث معتبر برایشان مقدار مشخصی تبیین شده باشد. ↩️ 3. و : بسیاری از فقیهان با استفاده از دلایل دینی اثبات میکنند که فقیه ولایت دارد؛ یعنی میتواند در مواضعی با استفاده از نظر و مصلحتی که تشخیص میدهد،احکام اسلامی را اجرا کند. برخی این محدوده راصرفاً در قلمرو فتوادادن و حل و فصل مسائل قضایی میدانند. برخی دیگر نیز بر این باورند در امور حسبیه نیز فقیه ولایت دارد؛ یعنی اموری که شارع راضی به ترک آ نها نیست، مانند ادارۀ اموال غایبان مفقودالاثر. یکی از این موضوعات، گسترش گناه در جامعه است که فقیه می تواند با تعیین مجازا تهای غیرمعیّن در نصوص دینی، که همان تعزیر باشد،از پیشروی و گسترش فساد و گناه جلوگیری کند. 👈به این میزان از ولایت، « فقیه » گفته میشود. در این میان، برخی فقیهان قلمرو گسترده تری برای فقیه قائلند و معتقدند در زمانی که امامان معصوم)علیهم السلام( در میان مردم حضور نداشته باشند، لازم است تا در صورتی که شرایط فراهم باشد یا فراهم شود، حکومت اسلامی تشکیل شود و در آن احکام شرعی به اجرا گذاشته شود. عموماً چنین است که اگر فقیهی به در امور حسبیه یا فراتر از آن، به ولایت مطلقه باور داشته باشد، بر خود وظیفه خواهد دانست احکام اسلامی را در جامعه اجرا کند و یکی از آ نها، گسترش حجاب و جلوگیری از یا است. در مقابل، فقیهانی هستند که دلایل ناظر به ولایت مطلقه را کافی نمیدانند و درنتیجه معتقدند نمیتوان شریعت را به اجرا گذاشت. 💫ادامه دارد 🖌نقل از پژوهش "آیند ه نگاری الزام به حجاب در افق 1411،بررسی ابعاد مسئله الزام به حجاب در ایران" 💫مشروح ديدگاهاي مختلف را در لينك زير مطالعه نماييد http://www.quranpuyan.com/yaf_postst5547_y-qrn-w-mSwmyn--Hkwmt-r-bh-jbr-Hjb-bry-khnm-h-mlzm-krdh-st.aspx کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
✳بررسی در حکومت دینی: 🔴قسمت چهاردهم: ❓آیا به لحاظ می توان زنان مسلمان را به رعایت حجاب شرعی ساخت یا نه؟ ♦در این زمینه میان فقیهان شیعه اختلاف نظر وجود دارد که عمدتاً به سه موضوع باز میگردد: ↩️۱. الزام با توسل به : ↩️۲. الزام با توسل به : ↩️ 3. و : ✳طر فداران عمدتاً عملی را کافی میدانند. این موضوع به ویژه چند دلیل دارد: ↩️۱. : این دسته از فقیهان بر این باورند که آیات قرآن دربارۀ امربه معروف و نهی ازمنکر، مطلق است و هر نوع از امر و نهی را در بر میگیرد که یکی از آن انواع، با توسل به خشونت و زور است. ↩️۲. : همچنین با استفاده از روایاتی که جلوگیری از فعل حرام را تجویز میکنند، به این نتیجه می رسند که زنان بدون حجاب شرعی رامیتوان از کار حرامشان بازداشت. ↩️۳. : این گروه از فقیهان در پی آن اند که نشان دهند بادلیل عقلی می توان اثبات کرد اجرای شریعت امری لازم است. درنتیجه میگویند عقل حکم میکند که باید از اشاعۀ گناه و ترویج آن در جامعه با هر وسیله ای که ممکن است جلوگیری کرد. البته در مواردی که به کشتن برسد،عقل دلیلی ندارد یا اجازۀ حاکم شرعی را لازم میدانند. 👈این گروه از فقیهان معتقدند آیات و روایات نفی ، ناظر به ممنوعیت اکراه و اجبار در حوزۀ اعتقادات است و قلمروی تکالیف عملی و رفتارها را در بر نمیگیرد. 🔻🔺در مقابل، چند دلیل دارند: 1⃣۱. آ نها معتقدند نهی ازمنکر عملی درواقع، نهی ازمنکر نیست و باید عنوان دیگری مانند تعزیر برای آن در نظر گرفت. 2⃣۲. آ نها میگویند اگر تعزیر باشد نیز قاعده ای عمومی نمی توان تشکیل داد که بر آن اساس همۀ گناهان اجتماعی . 3⃣۳. به باور این گروه، حکومت اسامی و ولایت مطلقۀ فقیه دلایل کافی و موجه ندارند. 4⃣۴. اینان معتقدند عقل حکمی در این باره ندارد که مسلمانان موظف اند به هر شکل ممکن از ارتکاب حرام جلوگیری کنند. 5⃣۵. در مقابل، آیات و روایاتی مانند «لا إکراه فی الدین » )بقره، ۲۵۶( یا «الهدایة انّها من الله » )کلینی، الکافی، ج ۱:ح ۱۶۶ (، قیدی ندارند که تنها درخصوص اعتقادات و باورهای شخصی اند؛ بلکه نشان میدهد انسان ها چه در موقع و چه پس ازآن، در حیطۀ رعایت احکام شرعی و نمی توان آنان را به زور به رعایت احکام شرعی وادار کرد. 🖌نقل از پژوهش "آیند ه نگاری الزام به حجاب در افق 1411، بررسی ابعاد مسئله الزام به حجاب در ایران" 💫مشروح ديدگاهاي مختلف را در لينك زير مطالعه نماييد http://www.quranpuyan.com/yaf_postst5547_y-qrn-w-mSwmyn--Hkwmt-r-bh-jbr-Hjb-bry-khnm-h-mlzm-krdh-st.aspx کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
❓ايا در هم بايد از و فقها كرد؟ ايا شركت در انتخابات، موضوع است؟ 🛑قسمت سوم : 🔶🔸جایگاه و نقش در 💮🔸سطح سوم بحث در باره دخالت فقیه در تشخیص موضوع است و در این خصوص نیز دو دیدگاه طرح شده است: ✅ نخست این‌که «مسائلی از قبیل انتخابات، خارج از موضوعات احکام شرعی است و ذاتاً در شرع حکمی برای آن مقرر نشده است. در این موارد، بر حسب شرایط، حکم شرعی سیال و متغیر می‌باشد؛ مثلا گاه از باب حرمت تضعیف نظامِ عدل، شرکت نکردن حرام می‌گردد و گاه به عکس از باب حرمت تقویت نظام جور، شرکت کردن حرام می‌شود. بنابراین هرگز فقیهی فتوای کلی و دائمی در این موارد نمی‌تواند صادر کند» (محمد سروش محلاتی). ✅ دیدگاه دوم، انتخابات را یکی از حوادث واقعه‌ای می‌داند که تعیین تکلیف آن به فقیه واگذار شده است، ازاین‌رو نه تنها فقه شایستگی پرداختن به آن را دارد (محمدجواد فاضل لنكراني). 💮🔸از دیدگاه نخست، انتخابات موضوعی است که در شریعت به آن پرداخته نشده، ازاین‌رو حکم شرعی خاصی برای آن وضع نشده است. حکم شرعی چنین موضوع‌هایی در چارچوب احکام کلی یا قواعد عمومی مانند وجوب تقویت نظام عادلانه یا حرمت تقویت نظام جوری تعیین می‌شود و بستگی به قاعده یا حکم کلی دارد که بر آن موضوع جاری است. تشخیص و تعیین این‌که چه قاعده یا حکمی کلی بر این موضوع جاری است نیز امری کارشناسانه است، ازاین‌رو فقیه شایستگی صدور حکم خاص درباره آن ندارد. به بیان دیگر بر پایه این اصل کلی که «تشخیص موضوع شان فقیه نیست»، فقیهان شایستگی اظهارنظر درباره تعیین تکلیف شرکت در انتخابات یا عدم شرکت در آن را ندارند. در واقع این دیدگاه شایستگی فقه برای ورود به موضوع انتخابات را در حد بیان احکام کلی شناسایی می‌کند، ولی تشخیص موضوع را امری کارشناسانه می‌داند که خود افراد شایستگی آن را دارند. 💮🔸دیدگاه دوم با پذیرش این‌که حکم شرعی انتخابات بر حسب شرایط تغییرپذیر است، تعیین این شرایط و حکم کلی مربوط و موضوع یا مصداق آن را نیز از حوزه اختیارات فقیه دانسته است. از این دیدگاه بر اساس توقیع شریف اظهارنظر درباره حوادث واقعه از شئون فقیهان است. حوادث واقعه قضایای جزیی خارجی نیستند، بلکه به موضوعات مهم اجتماعی و سیاسی مانند جهاد و دفاع اشاره دارند. با توجه به این‌که انتخابات نیز از قضایای جزیی خارجی نیست، بلکه از موضوع‌های مهم اجتماعی و سیاسی است، تعیین حکم آن نیز بر عهده فقیهان است. البته به نظر می‌رسد رجوع در حوادث واقعه به فقیه نه در بلکه در تعیین باشد، ازاین‌رو با استناد به این روایت نمی‌توان، تعیین تکلیف درباره موضوع را شأنِ فقیه دانست. با وجود این، در دوران جمهوری اسلامی برخی از فقیهان همواره در این موضوع حکم صادر کرده‌اند ✅ حق راي و انتخابات از ديدگاه : از این دیدگاه در دو محور توجیه حق رای و نیز شرکت در انتخابات امکان بحث وجود دارد. در محور دوم بحث درباره شرایطی است که شرکت در انتخابات را از دیدگاه اخلاقی موجه می کند. این شرایط را می توان برپایه هنجارها و ارزش های کلی که بر کنش و رفتار سیاسی حاکم است مشخص کرد. این هنجارها در دو بعد منفی و مثبت از یک سو سازوکار و نظام انتخاباتی را به ویژگی هایی مانند آزاد، رقابتی، منصفانه و فراگیر بودن مقید می‌کنند. 🔻 از سوی دیگر شرکت در انتخابات را در وضعیتی که پیامد هایی نامطلوب همچون ، بی عدالتی و داشته باشد را نا موجه می‌سازند. تشخیص این وضعیت هر چند امری کارشناسانه است، ولی مسئولیت آن در نهایت برعهده هر یک از شهروندان است. ✅جمع بندي با توجه به نوپیدایی موضوع انتخابات و تأثیر پیش‌ فرض‌های غیرفقهی در برداشت فقهی، به نظر می‌رسد 👈دیدگاهی که شرکت در انتخابات را تکلیفی شرعی می‌داند استدلال نیرومندی ندارد؛ هم‌چنان‌که بیان شد رأی دادن و انتخابات نهادی است که برای تحقق حق حکمرانی مردم تأسیس شده است، ازاین‌رو بودن آن جای تردید ندارد. به بیان دیگر، حق بودن به معنای امتیاز یا آزادی از مقوله رأی دادن تفکیک‌ناپذیر است، بنابراین هر حکم فقهی که آن را نادیده بگیرد از موضوع خارج شده است. از سوی دیگر این نوع از حقوق در اصل تکلیفی در پی ندارند، ولی همراه بودن این حق با تکلیف تنها در صورتی قابل پذیرش است که پیش‌شرط‌های تکالیف مدنی تحقق یافته باشند. تلخيص از مقاله مشارکت در انتخابات ؛حق شهروندی یا تکلیف مدنی،✒دكتر سيدعلي ميرموسوي 💫ادامه دارد http://B2n.ir/u01340 @quranpuyan
❓ايا در هم بايد از و فقها كرد؟ ايا شركت در انتخابات، موضوع است؟ ايا تشخيص مصداق توسط روحانيون، يك امر است؟ 🛑قسمت چهارم : ♻️اهتمام به خویش و جامعه اسلامی یک حق عمومی و یک مسئولیت الهی است که نباید در آن مسامحه داشت : «من اصبح لایهتم بامورالمسلمین فلیس بمسلم»(اصول کافی) 👈 البته شیوه اقدام برحسب شرایط متفاوت و به اقتضای اوضاع و احوال گاه سلبی و گاه ایجابی است. از این رو باید توجه داشت که وظیفه شرعی ، مانند تکلیف نماز نیست که مستقیما حکمی برای آن مقرر باشد و فقهایی که فتوا به تکلیف می دهند، نظر به مقدمه بودن مشارکت برای حفظ نظام و مصالح لازم الاستیفاء دیگر دارند. ♻️با صرف نظر از مبنای بزرگانی مانند امام خمینی و آیت الله خویی که اساسا مقدمه واجب را واجب شرعی نمی دانند، حتی در فرض وجوب شرعی هم ، مکلف باید تشخیص روشنی از اینکه اقدامش مقدمه چیست و چه پیامدهایی به دنبال دارد و آیا به تایید حق و عدل، و یا ترویج باطل و ظلم می انجامد داشته باشد، و شناخت این شرایط عصری ، خارج از استناد به فتوی است. ♻️بعلاوه اینگونه تکالیف اجتماعی ، جنبه‌ی تعبدی ندارد و مانند امر به معروف و جهاد ، صرفا با توجه به آثار مثبت یا منفی هر اقدامی ، حکم شرعی آن معین میگردد. لذا مکلف با درک صحیح شرایط اجتماعی، و با استفاده از خرد جمعی و نظر کسانی که گرفتار تعارض منافع نیستند، مسئولیت شرعی را تشخیص می‌دهد. ♻انسان متدین و خردمند ، برای هر اقدام خود بدنبال یافتن و دلیل است . ولی ایا در تشخیص مصادیق ( مثل شرکت يا عدم شركت در یک تظاهرات و یا یک انتخابات) ، نظر فقیه حجت است ؟ اگر فتوای فقیه در حقِ اشخاص عامی "حجت" است ، از باب رجوع جاهل به خبره است ، ولی مگر که در استنباط احکام کلی شرع خبره و صاحب نظر است ، 👈 الزاما در تشخیص هم اهل نظر میباشد ؟ ♻شخصیتهای روحانی که ادبیات وظیفه شرعی در انتخابات را بکار میگیرند ، خوب است در ادبیات دینی و سیاسی ایه الله نیز تامل کنند . بهر حال ایشان هم یک فقیه برجسته و دارای نفوذ در عراق است و بسرنوشت کشور عراق و مشارکت بیشتر مردم در انتخابات علاقه مند است پس چرا از تعبیر الزام و وجوب شرعی و تکلیف الهی کمتر استفاده کرده و بر "حق شهروندان" تاکید دارد؟ مثلا در بخشی از بیانیه ایشان بمناسبت انتخابات پارلمانی عراق آمده است : 🔻"شرکت در انتخابات حق هر شهروند عراقی است و چیزی او را ملزم به احقاق این حق نمیکند مگر اینکه شخصا متقاعد شود منافع عالی ملت و کشورش ایجاب میکند که در انتخابات شرکت داشته باشد .... و در نهایت تصمیم مشارکت یا عدم مشارکت در خصوص انتخابات بر عهده هر فرد عراقی است و شخصا مسئول هر گونه ارزیابی در این خصوص است بنابر این شایسته است تصمیم در این خصوص بر اساس اگاهی و اشتیاق به تحقق منافع کشور و اینده فرزندان ان باشد ". ♻روشن است که وقتی فقط "وظیفه مردم" مورد تاکید قرار گیرد ولی از " " در قبال سخنی گفته نشده و دفاعی صورت نگیرد ، مردم حق دارند که به ان وظیفه شرعی هم بدیده تردید نگاه کرده و به ان اعتنایی نکنند ✒استاد محمد سروش محلاتی 💫ادامه دارد http://B2n.ir/u01340 @quranpuyan
❓ايا در هم بايد از و فقها كرد؟ ايا شركت در انتخابات، موضوع است؟ 🛑قسمت پنجم: و رأي ندادن ربطي به اسلام و ندارد. 🔹حکومت یک است مثل ماشین و هواپیما و... که وسیله هستند برای اینکه راحت‌تر به مقصد برسیم و همانگونه که نمی‌توانیم بگوئیم امام کسی است که ماشین داشته باشد، نمی توانیم بگوئیم امام كسي است كه حاکم باشد. 👈پس حكومت يك وسيله است. این وسیله در زمان پیامبر (ص) در دوران مدني، در دست ایشان بود و توانست دین را بهتر تبلیغ کند اما پس از ايشان در زمان حضرت علی (ع) به مدت 25 سال این وسیله از ایشان گرفته شده و پس از آن به ایشان برگردانده شد اما با وجود جنگ‌های متعدد نگذاشتند که امام بتواند به خوبی از این وسیله استفاده کند. و امام حسن (ع) چون متوجه شدكه با وجود فردی چون معاویه همان جنگ‌ها ادامه دارد و امام نمی‌تواند از این وسیله به خوبی استفاده کند و فقط وبالی است به گردن ایشان، لذا آن را تسلیم معاویه کرد و آن را رها کرد. 👈با توجه به آنچه بيان شد اكنون با صراحت مي‌گويم، کسی نیاید بگوید که می‌گوید رأی دهید یا اسلام می‌گوید رأی ندهید، خير. رأي دادن و رأي ندادن ربطي به اسلام و دين‌داري ندارد. چون و حکومت مسئله عقلی و عرفی و اجتماعی است و هیچ ربطی به اسلام ندارد. 👈 ما باید نگاه کنیم ببینیم شرکت در انتخابات نفعش بیشتر است یا ضررش. در این مدت بيش از۴۰ سال از اسلام و قرآن استفاده شد و رأي دادن امري قلمداد شد و چون بد عمل شد بسياري از مردم با دین بد شدند، به همين دليل خود را مكلف ديدم كه با صراحت بگویم، و ریاست جمهوری و بالاتر و پائین‌تر و... از اموری است که در کنار دین است و است که می توان به نفع از آن استفاده کرد. البته همین امور می‌توانند به ضرر دین هم باشند. 🔶دین همان چیزی است که خداوند در قرآن سوره آل عمران/ ۱۶۴ وسوره جمعه/۲ بیان کرده است و با آن وظیفه پیامبر را در این قبال مشخص کرده است. ✨لَقَدْ مَنَّ اَللّهُ عَلَى اَلْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ اَلْكِتابَ وَ اَلْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ ✨هوَ اَلَّذِي بَعَثَ فِي اَلْأُمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ اَلْكِتابَ وَ اَلْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ 🔶و در جاهاي دیگر پیامبر( ص) را بشیر و نذیر نامیده است انّا أَرْسَلْناكَ بِالْحَقِّ بَشِيراً وَ نَذِيراً وَ لا تُسْئَلُ عَنْ أَصْحابِ اَلْجَحِيمِ و خداوند در این آیات وظایف پیامبرش را مشخص کرده است و از جمله آن وظايف تشكيل حکومت يا حفظ آن نيست بلكه اين امور عقلايي، عرفی و اجتماعی است. 🔹مردم مدینه وقتی دیدند که پيامبر(ص) فرد خوبي است و می‌تواند را خوب اداره کند و با مردم به خوبی رفتار می‌کند حکومت را به او بخشیدند، اما باید توجه داشته باشیم که اگر حكومت را به پیامبر(ص) نمي‌دادند و او حاکم نمي‌شد باز هم پیامبر بود و آن وظایفی را که خداوند برایش مشخص کرده بود بر عهده داشت. ✅ به طور كلي نمی‌توان گفت که حکومت و دین عين هم هستند بلکه این دو، دو چیز مختلف هستند كه بينشان عموم و خصوص من وجه است. قابل اجتماع و قابل افتراقند. برخي دين‌دارها حكومت داشتند مثل داود و سليمان و يوسف و محمد و علي عليهم السلام. و برخي دين‌داران حكومت نداشتند مانند ابراهيم و اسماعيل و نوح و...عليهم السلام و برخي حكومت داران هم دين نداشتند نظير فرعون و نمرود. 🔸پس کسی نگوید دین می‌گوید بده یا رأی نده، بلکه همانگونه که گفته شد حکومت امری و اجتماعی است و بايد با عقل و فهم آن را بررسي كرد نه با تعبد و فتوا. 🖋حجت الاسلام احمد عابديني جهت مطالعه ساير نظرات به لينك زير مراجعه نماييد http://B2n.ir/u01340 💫ادامه دارد @quranpuyan
❓ايا در هم بايد از و فقها كرد؟ ايا شركت در انتخابات، موضوع است؟ 🛑قسمت ششم: 🔻برای درک حکم شرعی انتخابات، سه راه وجود دارد: --مراجعه به مرجع تقلید و اخذ فتوا از او --مراجعه به فقیه حاکم و اخذ حکم از او --تشخیص موضوع توسط خود شهروندان 🔻مراجعه به مرجع تقلید: موضوع انتخابات در قلمرو قرار ندارد چون تقلید در اموری است که شرع برای آن حکمی کلی مقرر فرموده و مجتهد با مراجعه به کتاب و سنت آن را استنباط می‌کند، در حالی که انتخابات فاقد یک حکم کلی و دائمی در منابع اسلامی است و برحسب شرایط مختلف و انطباق عناوین متفاوت می‌تواند واجب یا حرام و یا دارای احکام دیگری باشد و فقیه مرجع هر چند در ارتباط احکام اعلم باشد ولی الزاما در تشخیص شرایط و موقعیت انتخابات صاحب نظر نیست و حتی اگر صاحب نظر باشد، مقلد که خود در مسائل عینی جامعه اهل فهم و درک است، حق ندارد شعور خود را تعطیل نموده و به تقلید روی آورد. 🔻اساسا اگر فرض شود که شرع هم - به جهت حفظ نظام و مانند آن - حکم به وجوب شرکت در انتخابات کرده باشد، تشخیص مصداق این حکم کلی، با خود مکلف است. مثلا فقیه فتوا به وجوب نهی از منکر می‌دهد ولی مقلد خود باید تشخیص دهد که آیا منکری اتفاق افتاده یا نه؟ اگر منکری هست، با چه شیوه ای می‌توان آن را رفع کرد؟ 👈👈فقیه در تشخیص مصادیق، نیست و تشخیص مصادیق خارج از قلمرو تقلید از فقیهان است. 🔻مراجعه به اگر فقیه حاکم، حکم به وجوب شرکت در انتخابات کند، اطاعت از وی واجب می‌گردد. البته حکم فقیه جامع الشرایط در انتخابات می‌تواند وجوب شرعی پدید آورد ولی این حکم برای کسی الزام آور است که چند مقدمه را پذیرفته باشد: الف) از نظر فقهی(ولو بر حسب تقلید) حکم حاکم را واجب الاطاعه بداند. چون اصل حجیت حکم فقیه در امور عامه مورد اختلاف نظر بین مراجع تقلید می‌باشد، 👈👈از این‌رو کسانی که مقلد مراجع معظم حضرات آیات ، زنجانی و خراسانی هستند، حکم حاکم برایشان و حجیت است. ب) موضوع انتخابات را در قلمرو حکم بداند، از این رو کسی که اعتقاد دارد انتخابات در حوزه حقوق غیر قابل اجبار است، قهرا حکم برای او مسئولیت آور نیست. ج) حجیت حکم حاکم در صورتی است که علم به خطای حاکم نباشد، از این رو کسی که وجدانا چنین حکمی را ناشی از خطا و اشتباه حاکم در تشخیص امور، بدلیل عدم احاطه به مصالح واقعی و یا تعارض منافع می‌داند نمی‌تواند به آن عمل کند. 🔻تشخیص شهروندان انتخابات در قلمرو است و نسبت به آن ذاتا تکلیفی وجود ندارد ولی با توجه به شرایط خاص جامعه ممکن است تکلیف سلبی یا ایجابی به آن تعلق بگیرد. بحکم عقل و خرد ما نمی‌توانیم نسبت به سرنوشت خودمان بی تفاوت باشیم و باید برای جلوگيري از ظلم و فساد و تبعیض مبارزه کرده و برای اصلاح امور و استقرار عدالت تلاش کنیم و البته شرع هم همین را از ما می‌خواهد ولی فهم شیوه و روش مطلوب را شرع بر عهده خود ما قرار داده و اینجا، جای تقلید از فقیهان نیست. 👈👈 مردم، خود باید تشخیص دهند که حضور یا عدم حضور در انتخابات چه تاثیری بر سرنوشت شان دارد؟ این کار به اصلاح امور کمک می‌کند و یا به عکس فساد را افزایش می‌دهد؟ 🔻البته رأی دادن یا رأی ندادن مانند هر فعل یا ترک دیگری با توجه به پیامدهای اجتماعی و اقتصادی و سیاسی آن مسئولیت آور است و اگر در روند اداره کشور تاثیر مثبت یا منفی جدی داشته باشد، باید هر کسی در کمال آگاهی و تقوی بر معیار حق تصمیم بگیرد و خداوند متعال را بر آن حاضر و ناظر ببیند. و بهر حال چون تشخیص به افراد محول شده، احدی نمی‌تواند دیگری را به ارتکاب معصیت و فسق متهم نماید. 👈👈👈تفاوت موضع گیری در انتخابات که ناشی از اختلاف در بینش سیاسی و درک متفاوت از شرایط است، نباید رنگ دینی بخود بگیرد و یا به سوء استفاده از مقدسات مذهبی بیانجامد. --------------------------------------------------- ♦️یکی از تازه ترین اظهاراتی که این روزها درباره حکم شرعی انتخابات انجام گرفته و می‌گیرد، این است: رأی دادن هم مانند سایر احکام اسلام، است.!! اینکه هم به مسائل دینی اعتقاد داشته باشید، هم احکام اسلامی را رعایت نکنید، مرتکب گناه شده‌اید، زیرا واجبی که خدا و اسلام و نظام تعیین کرده‌اند، را انجام نمی‌دهد. رای دادن یک واجب شرعی، دینی و ملی است. استاد سروش محلاتی 💫ادامه دارد http://B2n.ir/u01340 @quranpuyan
برداشت ما از کریم نباید با مغایر باشد ↩️ اگر روابط بین انسانها، رابطه بین شهروند و حکومت و روابط با دیگر جوامع بر مبنای و باشد، بسیاری از مشکلات موجود حل خواهد شد ↩️ نماد معلمی، شهید مطهری است که را در سلسله علل احکام می داند؛ ↩️ برداشت ما از کریم نباید با عدالت مغایر باشد ↩️ من به بحث آقای مطهری این را اضافه می‌کنم که ا در سلسه علل احکام است و شما نمی‌توانید احکام غیراخلاقی داشته باشید ↩️ اخلاق و عدالت امری انسانی است و بعثت پیامبران برای ایجاد و تکمیل است؛ آیا دینی که هدفش برپایی عدالت و اخلاق است، می‌تواند احکام غیرعادلانه و غیراخلاقی داشته باشد؟ اگر داشت اشکال در نحوه برداشت هاست. ↩️ آیا رسالت حکومت، فقط اجرای احکام است و آیا همه اسلام این است؟ اخلاق، عدالت، روشن‌بینی، فتوت، گذشت و توحید کجاست؟ ↩️ این طور تلقی شده که مبنایی‌ترین امر در حکومت اسلامی است و باید فقیهان در راس باشند و فقه در جامعه اجرا شود اما این فقه تا چه حد مهم است و آیا اگر دیدمان را نسبت به آن عوض کنیم، بسیاری از مشکلات امروزمان حل نخواهد شد؟ ↩️ با این شیوه حکمرانی، هم ، هم مردم و هم زیان می کنند و لطمه های غیر قابل جبران می بینند. ↩️ اگر آن روز که شد می‌گفتیم اسلامی که کنار این جمهوری می‌نشانیم، رای مردم و مردم و توسعه را قبول ندارد و برای هیچ اصالتی قایل نیست و ... ؛ آیا مردم به این رأی می دادند؟ ↩️ برای مردم است؛ باید واقعا انتخابات صورت گیرد. نمی‌شود دست و پای کسی را ببندید و بگوئید شنا کن! ↩️ اگر بگویید هر کس با روال و روش و رویکرد موجود است، او ضد است و باید نابود شود که این بدترین شکل است ↩️ سنت پرستان ظاهرگرا ممکن است بگویند از کجا آمده است؟ می‌گوییم از همانجا که و جمهوریت آمده است. ↩️ ایران یکپارچه و متحد و ملت بیدار و منسجم در پناه اسلام پیشرو و در عین حال مقاوم در برابر دشمنان دین و وطن، سرمایه تاریخی همه ماست. سوم خرداد و وجوه اشتراک فراوان دارند و از جمله تأکید بر این که: ”هم و هم ، آری- یا اسلام یا ایران، نه“ ↩️ اقتدارگرایان و تبارگرایانِ دیگرستیز کارشان به نازیسم و فاشیسم می‌رسد و نفی‌کنندگان و ملت به نام اسلام (در عرصه حیات اجتماعی) سر از و طالبانی گری در می آورند. گزیده هایی از سخنرانیهای حجت الاسلام سیدمحمد خاتمی کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دین ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛