eitaa logo
قران پویان
464 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
695 ویدیو
619 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
❓❓پرسش و پاسخ قرآنی: ❓مراد از بنی چیست؟ ❓آیا ، خدا در روی زمین است؟منظور از اللهی چیست؟ ❓چه موجوداتي هستند كه از انسان هستند؟ 🔴قسمت اول: ✅مبحثی که بنا است در مورد آن صحبت کنیم ،پیرامون آیه ۷۰ سوره مبارکه اسراء است. 🔹وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَني‏ آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلي‏ کَثيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضيلا 🔹 و به تحقیق فرزندان آدم را گرامی داشتیم و آنها را بر مرکبهای دریایی و زمینی سوار کردیم و از هر غذای پاکیزه به آنهاروزی دادیم و آنها را بر بسیاری از مخلوقات خود برتری دادیم و چه برتری دادنی. ❓آیا این آیه عمومیت دارد یا مربوط به سرزمین خاص و یا مردمان و دینی مخصوص است؟ منظور از بني ادم چيست؟ آيا موجوداتي برتر از انسان هم وجود دارند؟ ادامه دارد: 📚برای مطالعه بیشتر در مورد این مطلب به لینک زیر مراجعه کنید: https://b2n.ir/037031 💫با این پست، شما هم در گسترش مفاهیم قرآنی در جامعه سهیم شوید 🙏 https://eitaa.com/quranpuyan
❓❓پرسش و پاسخ قرآنی: ❓مراد از بنی چیست؟ ❓آیا ، خدا در روی زمین است؟منظور از اللهی چیست؟ ❓چه موجوداتي هستند كه از انسان هستند؟ 🔴قسمت دوم: 🔹 وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَني‏ آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلي‏ کَثيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضيلا آیه ۷۰ سوره اسراء ✳اين آيه در سياق منت نهادن است، البته منتى آميخته با عتاب، در اين آيه خلاصه اى از ها و فضل خود را مى شمارد، باشد كه انسان بفهمد پروردگارش نسبت به وى عنايت بیشترى دارد، و مع الاسف انسان اين عنايت را نيز مانند همه نعمتهاى الهى كفران مى كند. ✅از همينجا معلوم مى شود كه مراد از آيه، بيان حال جنس بشر است، صرفنظر از كرامتهاى خاص و فضائل روحى و معنوى كه به عده اى اختصاص داده، بنابراين اين آيه مشركين و كفار و فاسقين را زير نظر دارد، چه اگر نمى داشت و مقصود از آن انسان هاى خوب و مطيع بود معناى امتنان و عتاب درست درنمى آمد. 🔶پس اينكه فرمود: (و لقد بنى آدم ) مقصود از اختصاص دادن به عنايت و شرافت دادن به خصوصيتى است كه در ديگران نباشد، و با همين خصوصيت است كه معناى ( ) با (تفضيل ) فرق پيدا مى كند، چون معنائى است نفسى و در تكريم كارى به غير نيست، بل كه تنها شخص مورد تكريم مورد نظر است كه داراى شرافتى و كرامتى بشود، به خلاف تفضيل كه منظور از آن اين است كه شخص مورد تفضيل از ديگران برترى يابد، در حالى كه او با ديگران در اصل آن عطيه شركت دارد. 🔹🔸🔹امتياز و خصيصه انسان بين همه موجودات چيست؟ ❇حال كه معناى تكريم و فرق آن با تفضيل روشن شد اينك مى گوئيم: انسان در ميان. ساير موجودات عالم خصوصيتى دارد كه در ديگران نيست، و آن داشتن نعمت است، و معناى تفضيل انسان بر ساير موجودات اين است كه در غير عقل از ساير خصوصيات و صفات هم انسان بر ديگران برترى داشته و هر كمالى كه در ساير موجودات هست حد اعلاى آن در انسان وجود دارد. 🔹🔸 خلاصه اينكه بنى آدم در ميان ساير موجودات عالم، از يك ويژگى و خصيصه اى برخوردار گرديده و به خاطر همان خصيصه است كه از ديگر موجودات جهان امتياز يافته و آن عقلى است كه به وسيله آن حق را از باطل و خير را از شر و نافع را از مضر تميز مى دهد. تفسیر المیزان جلد سیزدهم ادامه دارد: 📚برای مطالعه بیشتر در مورد این مطلب به لینک زیر مراجعه کنید: https://b2n.ir/037031 💫با این پست، شما هم در گسترش مفاهیم قرآنی در جامعه سهیم شوید 🙏 https://eitaa.com/quranpuyan
❓پرسش و پاسخ قرآنی: ❓مراد از بنی چیست؟ ❓آیا ، خدا در روی زمین است؟منظور از اللهی چیست؟ ❓چه موجوداتي هستند كه از انسان هستند؟ آيا ؟ 🔴قسمت سوم: ✴در ادامه‌ی بررسی آیه ۷۰ سوره اسراء در تفسیر المیزان آمده است که: ♦"معناى جمله: (و فضلنا هم على كثير ممن خلقنا تفضيلا) (و فضّلنا هم على كثير ممن خلقنا تفضیلا - بعيد نيست كه مراد از (من خلقنا - كسانى كه خلق كرديم ) انواع حيوانات داراى شعور و همچنين جن باشد كه قرآن آن را اثبات كرده، آرى قرآن كريم انواع حيوانات را هم امتهائى زمينى خوانده، مانند انسان كه يك امت زمينى است. 🔸و آنها را به منزله صاحبان شمرده و فرمود: (و ما من دابّة فى الارض و لا طائر يطير بجناحيه الا امم امثالكم ما فرّطنا فى الكتاب من شى ء ثم الى ربّهم يحشرون ) و اين احتمال با معناى آيه مناسب تر است، چون مى دانيم كه غرض از آيه مورد بحث بيان آن جهاتى است كه خداوند با آن جهات آدمى را كرده، و بر بسيارى از موجودات اين عالم برترى داده، و اين موجودات - تا آنجا كه ما سراغ داريم - حيوان و جن هستند، و اما ملائكه از آن جائى كه موجودات مادى و در تحت نظام حاكم بر عالم ماده قرار ندارند نمى توانيم آنها را نيز مشمول آيه بگيريم. ✳ اين آيه ناظر به كمال انسانى از حيث وجود مادى است، و و تفضيلش در مقايسه با ساير موجودات مادى است، و بنابراين ملائكه از آنجا كه از تحت نظام كونى و مادى اين عالم خارجند لذا از محل كلام بيرونند، و خلاصه تفضيل و برترى دادن انسان بر بسيارى از موجودات، تفضيل از غير ملائكه از موجودات مادى اين عالم است، و اما اصولا وجودشان غير اين وجود است. 👈 پس آيه هيچ نظرى به برترى آدمى از ملائكه ندارد." تفسیر المیزان جلد سیزدهم ادامه دارد: 📚برای مطالعه بیشتر در مورد این مطلب به لینک زیر مراجعه کنید: https://b2n.ir/037031 💫با این پست، شما هم در گسترش مفاهیم قرآنی در جامعه سهیم شوید 🙏 https://eitaa.com/quranpuyan
❓❓پرسش و پاسخ قرآنی: ❓مراد از بنی چیست؟ ❓آیا ، خدا در روی زمین است؟منظور از اللهی چیست؟ ❓چه موجوداتي هستند كه از انسان هستند؟ 🔴قسمت چهارم: ✳️ در تفسير فرقان آيت اله صادقي تهراني در مورد آیه ۷۰ سوره اسراء این طور آمده است که: 🔶"اينجا "فضّلناهم على كثير" دليل است بر اين كه تنها بر بسيارى از آفريدگان از نظر آفرينش جسم و جان برترى دارد، و بر مبناى آيه "لقد خلقنا الانسان فى احسن تقويم" ✅كه آفرينش انسان بگونه اى مطلق در بالاترين مرحله تقويم جسمى و روحى است، و در جمع مى فهميم كه درست است كه از انسان هيچ آفريده اى وجود ندارد، ولكن اقليتى هم هستند كه با انسان برابرند و اين اقليت براى ما ناشناسند، جنيان نيستند كه تا اندازه اى آنها را مى شناسيم، زيرا بر حسب آياتى از قرآن انسان از جنيان برتر است، فرشتگان نيز نيستند كه نيز بر حسب آياتى ديگر بر آنها هم است، مى ماند حيوانات و مادون آنها كه وضعشان خيلى روشن است، روى اين اصل اين اقليت به گونه اى خاص از براى ما معلوم نيستند. 🔶مگر بوجه عمومى بر مبناى آيه "ومن آياته خلق السموات و الارض و ما بثّ فيهما من دابه و هو على جمعهم اذا يشاء قدير" كه مختصراً «هم» در «جمعهم» مربوط به ذوى العقول پراكنده در زمين و آسمانند كه طبعاً اين اقليت از همان ذوى العقول آسمانى مى باشند كه با انسان زمينى در ممتازترين آفرينش جسمانى و روحانى برابرى دارند، و در آينده اى هم آنگونه كه خدا مى خواهد يكديگر را در همين دنيا ملاقات خواهند كرد، و اين ملاقات در كجاست براى ما هنوز معلوم نيست." ادامه دارد: 📚برای مطالعه بیشتر در مورد این مطلب به لینک زیر مراجعه کنید: https://b2n.ir/037031 💫با این پست، شما هم در گسترش مفاهیم قرآنی در جامعه سهیم شوید 🙏 https://eitaa.com/quranpuyan
❓پرسش و پاسخ قرآنی: ❓مراد از بنی چیست؟ ❓آیا ، خدا در روی زمین است؟منظور از اللهی چیست؟ 🔴قسمت پنجم: ❇ديدگاهي متمايز: نظر ايت اله صادقی تهرانی این است که انسان و خليفه خدا نیست. بخش هایی از نظر ایشان در این مورد: 🔶🔹🔶"آری؛ اللّه به معنای: آن کسی که خدا او را دیگری قرار داده،این صحیح است. ♦هر نبی را خدا جانشین نبی دیگر قرار داده نه جانشین خودش مثلاً:یاداود إنّا جعلناک خلیفه فی الارض(ص،۳۸/۲۶) داود خلیفه اللّه نیست،برای این که این جعل خلافت نبوت داود،به وسیله اللّه است. اللّه جاعل خلافت است پس داود خلیفه اللّه نیست بلکه خلیفه پیامبران است. یا امیر المؤمنین علیه السلام،که خلیفه رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم است. 👈بدین معنی اللّه است،که اللّه او را رسول قرار داده نه خلیفه خودش. آری اگر هم فرضاً آیه این طور بود که "اذ قال ربّک للملائکه انّی جاعل فی الارض خلیفتی" باز هم معنایش جانشینی آدم از خدا، در ذات و صفات و افعال نبود تا چه رسد به این که در آیه کلمه «خلیفه» نازل شده است. ⁉ آیا اصولاً از نظر عقلی و معرفتی، اللّه در کل جهات ربوبیّت کافی است یا نه؟آیا وجودش جانشین می خواهد که معدوم یا ضعیف شود؟ یا صفاتش جانشین می خواهد، که در صفاتش ضعیف شود یا خواب رود یا از بین برود؟یا در افعالش ضعیف شود؟ 🔹اولاً: ذات و صفات و افعال "الله" که همیشه مطلق و کامل است چرا جانشین بگیرد. 🔹ثانیاً:امکان جانشین گرفتن در صورت سنخیّت است. مثلاً آیا امکان دارد مورچه، جانشین فیل بشود؟ ✅بنابراین امکان اللّه برای هیچ مخلوقی و لو اشرف مخلوقات که خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله و سلم باشد وجود ندارد. 🔹ثالثاً:منطوق آیه میفرماید: و اذ قال ربّک للملائکه انّی جاعل فی الارض خلیفه (بقره/2). آیا که مخاطب این آیه بودند فهمیدند خدا چه فرمود یا نفهمیدند؟ اگر نفهمند و نتوانند بفهمند؛ خود این خطابِ نامفهومی است. اگر خدا خطاب می کند به یک موجودی، چه خطاب تکوینی که تکوین می کند، چه خطاب تشریعی که تشریع می کند، چه خطاب فعلی که تفهیم می کند، در هر خطابی از خطابات ربّانی، ربانیّت خطاب به طور مطلق در تفهیم و تکلیف موجود است، بنابراین ملائکه از خلیفه چه می فهمیدند؟ یا فهمیدند خلیفه خود اللّه است، یا این که خلیفه الجنّ یا خلیفه الملائکه یا خلیفه انسان هایی هستند که پیش از او بوده اند و منقرض شده اند. ما با سَبر و تقسیم دِلالی، عقلی، علمی و منطقی فقط مرحله اخیر را می پذیریم. زیرا اگر ملائکه از خلیفه، خلیفه اللّه می فهمیدند. این چه قدر نادانی و نافهمی و فسق و حتّی کفر است که خدا به کسی بگوید ـ بر فرض محال ـ من می خواهم برای خودم قرار دهم و آنها بگویند اتجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدماء (بقره،۲/۳۰) مگر خدا مفسد است، مگر سافک دماء است. «اتجعل فیها من یفسد فیها ویسفک الدّماء و نحن نسّبح بحمدک و نقدّس لک»،ما هستیم که تسبیحت می کنیم، و تو اشتباه کردی،(العیاذ باللّه) ظلم کردی، که کسی را که «سفک دماء» می کند خودت قرار می دهی. پس این مرحله اوّل غلط است. بنابراین انسان ملائکه هم نیست. بنابراین چهار نکته، «جاعلُ…»، قرار دادن انسان است به دنبال انسان های گذشته، که چون افساد و خونریزی آنان زیاد بوده طبعاً این سؤال مطرح می شده،که آیا مفسدان و خون ریزان دیگری را جانشین پیشینیان قرار می دهی، که خدای متعال در پاسخ فرموده است: "إنی اعلم ما لاتعلمون" (بقره،/۲ ۳۰) اگر چه اینان در ظاهر همانند آنانند، ولی بهتر و والاتر از آنها هستند. در روایت از امام سجاد علیه السلام نقل شده است که می فرماید: «لقد خلق اللّه ألف الف عالم و الف الف آدم و انت و اللّه فی آخر تلک العوالم» خدا یک میلیون جهان و یک میلیون آدم آفریده و تو در آخر آنها هستی." 📚برای مطالعه بیشتر در مورد این مطلب به لینک زیر مراجعه کنید: https://b2n.ir/037031 💫با این پست، شما هم در گسترش مفاهیم قرآنی در جامعه سهیم شوید 🙏 https://eitaa.com/quranpuyan
پرسش و پاسخ قرآنی: ❓مراد از بنی چیست؟ ❓آیا ، خدا در روی زمین است؟منظور از اللهی چیست؟ 🔴قسمت ششم:(قسمت آخر) ❇در قسمت قبل نظر آیت الله صادقی را در مورد آیه ۷۰ سوره اسراء خواندیم و اینک نقدي بر ان نظر را مورد مطالعه قرار می‌دهیم: 🔶1." از ظاهر و سیاق آیه مورد بحث هیچ قرینه ای وجود ندارد که دلالت داشته باشد، قبل از هم بشری بوده است. این که ایشان به روایات استناد می کند، صحیح نیست. نباید روایات و غیر روایات را بر آیات قرآن حاکم کرد. ما در صورتی می توانیم به روایات استناد کنیم که چارچوب دلالی آیات پذیرای آن باشد. این در حالی است که ظاهر و سیاق آیه هرگز دلالت بر این ندارد که آدم آدمی قبل از خود بوده است. 🔶2. در گفتمان قرآنی به حاکمی گفته می شود که بر جمعیتی از انسان ها حکم می راند و بنابراین شدن جمیع انسان ها نمی تواند مقصود باشد. حال باید پرسید، آن شخصی که قبل از آدم بوده و آدم به جای او آمده است، چه کسی بوده است؟ این در حالی است که هرگز ظاهر و سیاق آیه پاسخگویی چنین سئوالی نمی تواند باشد. 🔶3. در سیاق آیه سخن از این است که خدا کسانی را می فرستد و از بنی آدم می خواهد از آنان پیروی کنند. این نشان می دهد که مراد از خلیفه همان رسولانی است که خدا پی در پی به میان بنی آدم می فرستد و آنان هستند. 🔶4.در گفتمان سامی سخن از این است که در دنیا انسان به جای خدا حکومت می کند و روزی را انتظار می برند که خود خدا حاکم بر انسان ها بشود و آن روزی که حکومت از آن خدا بشود، روز بازپسین معرفی شده است. " ✳ نقدي بر نظر بالا: 1🔶. اینکه در گفتمان قرآن "خلیفه به حاکمی گفته می شود که بر جمعیتی از انسان ها حکم می راند" اول و مصادره به مطلوب کلام است. در قرآن گزارههای مربوط به خلافت و خلیفه اصلا این معنا را بر نمی¬تابند. ♦در قرآن از داود یاد شده که شواهد و ساختار کلام نشان از داوری او میدهد. "یَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاکَ خَلِیفَةً فِی الْأَرْضِ فَاحْکُم بَیْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ" دربارۀ جایگزینی نسلها نیز از تعبیر استخلاف استفاده شده است. "فَکَذَّبُوهُ فَنَجَّیْنَاهُ وَمَن مَّعَهُ فِی الْفُلْکِ وَجَعَلْنَاهُمْ خَلاَئِفَ". "وَاذْکُرُواْ إِذْ جَعَلَکُمْ خُلَفَاء مِن بَعْدِ عَادٍ وَبَوَّأَکُمْ فِی الأَرْضِ" ♦در پاره ای موارد از خلائفی یاد شده که در زمین و خواهند بود. "وَهُوَ الَّذِی جَعَلَکُمْ خَلاَئِفَ الأَرْضِ" وَیَجْعَلُکُمْ خُلَفَاء الْأَرْضِ" 👈بعلاوه، دربارۀ همین آیۀ مورد بحث هم قراین قابل توجهی در خود متن وجود دارد که منظور از جاعل فی الارض خلیفة، همین انسان است؛ و نه رسولان و یا افراد خاص: "وَ لَقَدْ خَلَقْناكُمْ ثُمَّ صَوَّرْناكُمْ ثُمَّ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ‏ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْليس" و " وَ إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي خالِقٌ بَشَراً مِنْ صَلْصالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُون‏" 🔶2.اما اینکه همگان چگونه خلیفه هستند، بستگی به فهم معنای خلافت در خود قرآن کریم دارد. از آیات قرآن بر می-آید که همۀ انسانها دارای نقشی در زمین هستند که محل زیستشان است و قرار است به تعبیر طبرسی «انسان کدخدای زمین» (و بين بذلك أن آدم ع أصلح لكدخدائية الأرض و عمارتها1/181) باشد. از جمله این¬که خدا انسان¬ها را آفریده و از آنان خواسته که زمین را آباد کنند. با این وصف، هر کسی نقشش پر رنگ تر باشد، رسالت مهمتری ایفا می¬کند. و انبیا و فرستادگان خداوند، در رأس این جایگاهند و البته منحصر در آنها نیست. " 📚برای مطالعه نظرات بیشتر در مورد این مطلب به لینک زیر مراجعه کنید: https://b2n.ir/037031 💫با این پست، شما هم در گسترش مفاهیم قرآنی در جامعه سهیم شوید 🙏 https://eitaa.com/quranpuyan
، ذاتي يا اكتسابي، تفاوتها و آثار. 🛑قسمت سوم: 👈:در ايه ولقد ،مراد از چيست؟ تفاوت كرمنا و چيست؟ 🔸و لقد کرّمنا بنی آدم و حملناهم فی البرّ و البحر و رزقناهم مِّن الطّیبات و فضّلناهم علی کثیر ممّن خلقنا تفضیلاً.(اسراء،17/70) و به راستی ما فرزندان آدم را گرامی داشتیم،و آنان را در خُشکی و دریا [بر مرکبها] بر نشاندیم،و از چیزهای پاکیزه به ایشان روزی دادیم،و آنها را بر بسیاری از آفریده‌های خود برتری آشکار دادیم. ✳آیهٔ مذکور مهمترین آیه مورد بحث در زمینهٔ کرامت انسانی است که پاسخگوی پرسش‌های مهمی پیرامون کرامت انسانی است. 👈ظاهر این آیه «ولقد کرّمنا بنی آدم» افزون بر اینکه جای هیچ گونه شکی در تکریم انسان از جانب خداوند باقی نمی‌گذارد، بیانگر او نیز هست. یعنی اینکه انسان فی نفسه صرف نظر از آنکه پیرو دین خاصی باشد یا نباشد، از این کرامت الهی برخوردار است. مفسران ما بر این امر انگشت صحه گذاشته و عموم مشرکان، کافران، و فاسقان را مشمول این نوع کرامت می‌دانند. علّامه طباطبائی در تفسیر آیهٔ فوق می‌فرمایند: ظاهر آنست که این آیه بیان حال عموم بشر است.با چشم پوشی از اختصاص برخی از انسان‌ها به کرامت خاص الهی در قرب و فضیلت روحی آنها این کرامت عموم مشرکین و کافران و و فاسقان را شامل می شود. 💎تفاوت با . 🌱🔸علامه طباطبایی در این‌باره ـ در مقایسه با دیگر مفسران ـ حق مطلب را به خوبی ادا نموده است.ایشان می فرمایند: تکریم آنست که چیزی را مورد عنایت خاص قرار دهیم و او را به چیزی که مختص اوست و در دیگری یافت نمی شود، ارج نهیم.و وجه افتراق آن با تفضیل نیز در همین است. تکریم مفهومی است نفسی و در تکریم کاری به غیر نیست،بلکه تنها شخص مورد تکریم مورد نظر است که دارای شرافت و کرامتی بشود.به خلاف تفضیل که منظور از آن اینست که شخص مورد تفضیل از دیگران برتری یابد در حالی که او با دیگران در اصل آن عطیه شریک است. 🌱علامه پس از بیان تفاوت تکریم و تفضیل می‌گوید: 👈حال که معنای تکریم و تفضیل روشن شد اینک می‌گوییم:انسان در میان سایر موجودات عالم خصوصیتی دارد که در دیگران نیست و آن داشتن نعمت است و معنای تفضیل انسان بر سایر موجودات این است که در غیر عقل از سایر خصوصیات و صفات هم،انسان بر دیگران برتری داشته و هر کمالی که در سایر مخلوفات است، حد اعلای آن در انسان وجود دارد. 👈پس روشن شد که تفضیل انسان بر سایر موجودات به عنوان موهبت و از جانب خداوند به این معناست که آنچه را که به آنها داده از هر یک سهم بیشتری به انسان داده است. این احتمال نیز وجود دارد که«کَرَّمنا» جنبه های مادی انسان را عنایت دارد.همانطور که کاربرد«فضلنا» در جاهای دیگر قرآن نیز غالبا به همین معناست.به عنوان نمونه در آیه 253 سورهٔ بقره:تلک الرّسل فضّلنا بعضهم علی بعض مِنهم مّن کلّم اللّه و رفع بعضهم درجات،و نیز در آیات زیر به همین معناست. 🔸و إِسماعِیل و الیسع و یونس و لوطاً و کلّاً فضّلنا علی العالمین».(انعام،6/86) و لقد آتینا داود و سلیمان علماً و قالا الحمد لِلّه الّذی فضّلنا علی کثیر مّن عباده المؤمنین .(نمل،27/15) و در جایی که معنای مادی از «فَضَّلَ» برداشت می شود جایی است که با حرف اضافه «فی» به کار می رود.به عنوان نمونه در دو آیه زیر این گونه به کار رفته است. 🔸واللّه فضّل بعضکم علی بعض فی الرّزق.(نحل،16/71) و فی الأرض قطِع مّتجاورات و جنّات من أعناب و زرع و نخیل صِنوان و غیر صنوان یسقی بماء واحد ٍو نفضّل بعضها علی بعض فی الأکل.(رعد،13/4) 📒از مقاله در پرتو قرآن و روایات 🖌نویسندگان: مصطفی سلیمی زارع کاظم قاضی زاده. 💫ادامه دارد کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━
، ذاتي يا اكتسابي، تفاوتها و آثار. 🛑قسمت يازدهم : » در آرای معاصر شیعه 🔸"در میان معاصران ما نیز نخست به دیدگاه کلی استاد مکرم، آیت الله ، رحمة الله علیه اشاره می‌کنم که نه‌تنها به کرامت، بلکه بارها و بارها به ، استدلال کرده و قائل به حقوق انسانی است. ایشان به عدالت هم استدلال کرده‌اند که یکی از مبانی ایشان است و بنده قبلا هم مقاله‌ای در این زمینه نوشته‌ام . 🔸 استاد دیگر ما مرحوم آیت الله بارها از کرامت انسان، سخن گفته و برای استدلال کرده است و در اینجا به دو عبارت کوتاه ایشان بسنده می‌کنم: - ایشان در «حکومت دینی و حقوق انسان»، صفحه ۱۱۶ آورده است: «از آیات و روایات متعددی که در رساله حقوق به آن‌ها اشاره شده است، استفاده می‌شود که خدای متعال 👈👈انسان را بدون ملاحظه عقیده و فکر آن‌ها، از نظر انسانیت، دارای حقوقی می‌داند و آیه شریفه «ولقد بنی آدم» و آیات و روایات مشابه آن اشاره به همین مطلب است». - آقای منتظری همچنین در کتاب «مجازات‌های اسلامی و حقوق بشر» گفته است: «کرامت انسانی نیز در تعالیم اسلام، مورد توجه اکید قرار گرفته است. از باب نمونه در قرآن مجید آمده است: «وَ لَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَ حَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَ فَضَّلْنَاهُمْ عَلَی کَثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلاً». 👈👈بدیهی است کرامتی که خداوند به بنی آدم داده است، مستلزم حقوقی اساسی و فطری است که مشترک میان بنی آدم است». ایشان در کتاب حقوق انسان و سب و بهتان نیز به تفصیل به آیه کرامت برای گفتن به غیر مسلمان استناد کرده است و مجال بازگویی نیست. 🔸 آیت الله (حفظه الله) که به نظر می‌رسد نه‌تنها به کرامت انسان به‌عنوان یک قاعده، بلکه به‌عنوان در ارزیابی مفاد روایات، تاکید کرده است. ایشان در «مباحث الحجج» و در بحث حجیت خبر واحد، بحثی کرده‌اند که برای سنجیدن اعتبار خبر واحد، تنها به جهات سندی و تعارض با ظواهر قرآن مانند اطلاق و عموم نباید اکتفا کرد بلکه خود محتوای روایات (خبرهای واحد) را باید با اصول اولیه اسلام، که در واقع روح شریعت و جان اسلام است سنجید. به عنوان مثال، 🔴اگر خبر واحد را هم می‌خواهید ببینید، ولو صحیح السند باشد، باید ببینید با ، موافقت دارد یا نه؟ محتوای خبر باید با اموری، موافق باشد که یکی از آن‌ها کرامت انسانی است. 👈👈نتیجه چنین نگاهی، آیت‌الله سیستانی در کشوری مانند عراق و کشورهای دیگر حتی با غیرمسلمانان است که نمونه آن را در رفتار ایشان یا ایزدیان، دیده شد. این کلام علمایی است که در زمره فقهایند. ⁉پس چگونه با توجه به این دیدگاه‌ها می‌توانیم نسبت جعلی بودن قاعده کرامت را بدهیم و بگوییم اساسا ربطی به فقه شیعه ندارد و از جاهای دیگر، به فقه ما نفوذ کرده است؟! 🔸به نظر می‌رسد که بخش عمده‌ای از مشکلات ما در دنیا با هم‌کیشان خود، سایر مسلمان‌ها و دیگر انسان‌ها این است که در مبادی، مشکلاتی داریم و باید در آن مبادی، مقداری اصلاحات صورت گیرد. این به‌معنای رهاکردن فقه، مبادی و منابع خودمان نیست، بلکه به‌معنای شناخت بهتر، درست‌تر، دقیق‌تر و منسجم‌تر است. هیچ‌گاه به‌معنای هضم شدن در فقه، فقاهت و منابع دیگران نیست. 👈البته سخن حق در هر جا دیده شد و مفید بود، خواست شرع مقدس اسلام و آموزه‌های دینی ما پذیرش آن است؛ چون حق است؛ نه چون دیگری یا شخص خاصی گفته است. 🎙گزیده‌ای از گفتار ایت الله سیدضیاء مرتضوی ادامه دارد http://quranpuyan.com/yaf_postst2869_mrd-z-khrmn-bny-dm-chyst--y-nsn-jnshyn-khd-dr-zmyn-st.aspx کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━