🔴⚫ درس صبر و استقامت #زينب (س) براي #باطل_ستيزان
🟠زينب (س) شخصيتي است كه پس از حادثه عظيم كربلا پرچم اين نهضت بزرگ را بر دوش كشيد و پيام نهضت حسيني را به جهانيان رسانيد و مشعل هدايتي را كه جد بزرگوارش برافروخته بود فروزان نگه داشت.
❇اسوه بودن زينب (س) از دو جهت برجستگي و درخشندگي فوق العاده دارد.
نخست اين كه در فضا و مكاني مرد سالارانه كه در آن هرگز امكاني براي ميدانداري و پرچمداري يك زن وجود نداشت، شيرزني به ميدان آمده است و علي وار چنان ابراز وجود مي كند و مي غرد كه مردان مدعي در مقابلش ناچيز و حقير به حساب ميآيند.
و دوم اينكه كساني كه در قرآن مجيد اسوه و الگوي انسانها خوانده شدهاند، عموماً با رشته وحي با عالم ملكوت مرتبطند و معصوم شمرده ميشوند.
اما زينب نه نبي است و نه وصي و نه از موهبت عصمت برخوردار است. آن حضرت انساني است مانند همه انسانهاي عادي و كسي نميتواند بگويد كه او از موهبتي غيرعادي برخوردار بوده است. نتيجه كار بزرگ زينب(س) يك #شاهكار بي بديل بود.
پيام دختر زهراي اطهر به #حق_پرستان و #باطل_ستيزان اين است كه صبر پيشه كنيد و استقامت ورزيد و از مشكلات و سختيها نهراسيد كه سحر نزديك است.
با صبر و استقامت خود يزيد و #يزيديان را #رسوا سازيد .
در مقابل #ظلم و ستم سر خم نكنيد كه انسانيت انسان بالاتر و ارزشمندتر از آن است كه ذلت و حقارت را بپذيرد. نه از برق #شمشير و نيزه ظالمان بترسيد و نه از اينكه متاعي بي ارزش از فرصتها و امكانات اين دنيا را از دست دهيد
و نه برق #سكههای_غصبي و پست و #مقامهايي كه وعده مي دهند مجذوبتان سازد؛ بلكه محكم مومنانه و انسان وار بايستيد كه حفظ شان و عظمت و جايگاه انسانيت بالاتر از هر چيز ديگر است
❇ درس زينب (س) درسي است كه او از كتاب خدا گرفته است: « قطعاَ شما را به چيزي از ترس و گرسنگي و كاهش اموال و نفوس و محصولات امتحان خواهيم كرد و صابران را نويد ده. همانان كه چون مصيبتي به آنان رسد، گويند: ما از آن خداييم و به سوي او باز ميگرديم. درود و رحمت پروردگارشان بر آنان باد و آنان راهيافتگانند» (بقره/155 – 157)
و درس زينب (س) همان درس جدش پيامبر (ص)است كه در مقابل اين پرسش كه ايمان چيست؟ ميفرمايد: « #صبر!» (گزيده ميزان الحكمه، ص 428)
و درس زينب (س) همان درس پدر بزرگوارش، علي(ع) است كه ميفرمايد «برشما باد #صبر و #استقامت، كه نسبت صبر با ايمان مانند نسبت سر با بدن است و همان طور كه هيچ خيري در بدني نيست كه سرندارد، هيچ خيري در ايمان بدون صبر نيست.(نهج البلاغه، حكمت 82)
پس كسي كه مدعي ايمان است و حاضر نيست در راه ايمان خود هزينه دهد و مشكلات را تحمل كند بايد بداند كه اين ايمان نيست؛ اين يك لاشه و جسد است كه متعفن ميشود و بايد دفن گردد.
ايمان واقعي از آن زينب (س) است كه با همه مصائبي كه ديده و زجرهايي كه كشيده، در دربار يزيد نميلرزد و استوار سخن ميگويد.
اي يزيد! اين #ديكتاتوري و #استكبار كه برخاسته از تزوير و ريا و #بازي_با_دين_مردم است، كفي بر روي آب بيش نيست و بزودي ناپديد ميشود، اما پرچمي كه ما بر افراشتهايم برافراشته خواهد ماند!
🖌دكتر عبدالرحيم سليماني
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
#دعاهای_روزانه
وَزِدْنی مِنْ فَضْلِکَ یا کَریمُ
و بیفزا بر من از فضلتای بزرگوار
بخشی از دعای ماه رجب
@quranpuyan
💠#تلاوت_روزانه یــک صفحه قرآن بـه همراه ترجمه
📖#سورہ_مبارکه_نساء آیات 141 تا 147
📄#صفحه_101
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#گزیده_نکات_تفسیری
#صفحه_101
❇️صفات #منافقان
💠الَّذِينَ يَتَرَبَّصُونَ بِكُمْ فَإِنْ كانَ لَكُمْ فَتْحٌ مِنَ اللَّهِ قالُوا أَ لَمْ نَكُنْ مَعَكُمْ وَ إِنْ كانَ لِلْكافِرِينَ نَصِيبٌ قالُوا أَ لَمْ نَسْتَحْوِذْ عَلَيْكُمْ وَ نَمْنَعْكُمْ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ فَاللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ «141» نساء
🌱(منافقان) كسانىاند كه پيوسته (از سر بدخواهى) مراقب شما هستند تا اگر از سوى خدا براى شما پيروزى باشد، گويند: آيا ما با شما نبوديم؟(پس بايد در افتخارات و غنائم شريك شويم) اگر براى كفّار بهرهاى (از پيروزى) بود، (به كفّار) گويند: آيا ما مشوّق شما (براى جنگ با مسلمانان) و بازدارنده شما از گزند آنان و عدم تسليم در برابر) مؤمنان نبوديم؟ پس خداوند روز قيامت، ميان شما داورى خواهد كرد. و خداوند هرگز راهى براى سلطهى كفّار بر مسلمانان قرار نداده است.
🔹این آیه و آیات بعد قسمتی دیگر از صفات منافقان و اندیشه های پریشان آنها را بازگو می کند.
اين وصف ديگرى براى اين #منافقين است كه رابطه اتصال بين دو طائفه مؤ منين و كافران را حفظ نموده ، هم از اين طائفه مى دوشند و هم از آن طائفه ، تا ببينى كداميك از دو طائفه پولدارتر باشد و يا برد با كداميك از آن دو باشد، اگر برد با مؤ منين بود مى گويند: ما با شما و از مؤ منين هستيم و بايد كه از اين قتح و فيروزى و از اين غنيمت ها و ساير فوائد جنگ سهمى براى ما منظور بشود و اگر برد با كفار باشد، مى گويند: مگر اين ما نبوديم كه شما را بر مؤ منين غلبه داده ونگذاشتيم مؤ منين به شما آسيبى برسانند؟
و نيز نگذاشتيم مؤ منين ايمان خود را به خورد شما داده ، شما را به خود متصل سازند؟ پس بنابراين بايد كه سهمى از آنچه نصيب شما شده به ما بدهيد و يا مى گويند: ما بر شما منت داريم ، براى اينكه اين بهره ها را ما نصيب شما كرديم .
1⃣منافقان فرصتطلبند واز هر پيشامدى به سود خود بهره مىگيرند. يَتَرَبَّصُونَ بِكُمْ ...
2⃣#منافقان، جاسوسان كفّار و مشوّق آنان براى جنگ با مسلمانانند. «نَسْتَحْوِذْ»
3⃣روز قيامت، با داورى به حقّ خدا، همهى نيرنگها و نفاقها آشكار مىشود. «فَاللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ»
📚تفسير الميزان و نور
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
#گزیده_نکات_تفسیری
#صفحه_101
❇️شرايط #توبه از #نفاق و ملحق شدن به مومنان
💠إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَاعْتَصَمُوا بِاللَّهِ وَأَخْلَصُوا دِينَهُمْ لِلَّهِ فَأُولَئِكَ مَعَ الْمُؤْمِنِينَ وَسَوْفَ يُؤْتِ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ أَجْرًا عَظِيمًا (نساء:146)
🌱(منافقان در درك اسفل اند) مگر آنهايي كه [با ترك رياكاري و برداشتن ماسك فريب] توبه كنند و [رفتار خود و عوارض فريب دادن ديگران را] اصلاح نمايند و [به طور جدّي و صادقانه] به خدا پناه برند و دين خود را [با دور شدن از شرك و ريا] براي خدا خالص گردانند. پس [در اين صورت] آنها با مؤمنان خواهند بود و خداوند به زودي به مؤمنين پاداشی بزرگ خواهد داد.
✅شرايط از بين بردن ريشه هاى #نفاق و رهائى از صفات زشت آن
🔹خداى تعالى اين عده را كه از زمره #منافقين استثناء كرده به چند صفت سنگين توصيف فرموده ، صفاتى كه ريشه هاى نفاق جز در زمينه وجود آن صفات رشد نمى كند و شرايطى را يادآور شده كه هر يك از آنها قسمتى از آن صفات زشت را از دلها پاك مى كند، يكى از آن شرائط و يا به عبارت ديگر يكى از آن عواملى كه ريشه هاى نفاق را مى خشكاند توبه است ، يعنى برگشتن به سوى خداى تعالى و اين برگشتن وقتى نافع است كه شخص تائب آنچه را كه تاكنون از خود تباه ساخته اصلاح كند،و اين اصلاح نيز نتيجه اى نمى دهد، مگر آنكه انسان خود را از خطر لغزش و انحراف به خدا بسپارد و از او عصمت و مصونيت بخواهد يعنى كتاب خدا و سنت پيغمبرش را پيروى كند زيرا راهى به سوى خدا نيست مگر آن راهى كه خود او معين فرموده ، از آن گذشته هر راهى ديگر راه شيطان است .
🔹باز اين اعتصام كار را تمام نمى كند و سود نهائى را نمى رساند مگر وقتى كه انسان #دين خود را خالص براى خدا كند و اتفاقااعتصام هم در همين اخلاص معنا مى دهد، براى اينكه شرك ، ظلم است ، آن هم ظلمى كه آمرزيده و بخشيده نمى شود و وقتى بيماردلان توبه كردند و اصلاح مفاسد خويش نمودند و به خداى عزّوجلّ نيز اعتصام جستند و دين خود را خالص براى خدا نمودند، در آن هنگام مومن حقيقى خواهند بود
📚تفسير الميزان
🔹اعتصام، جدّي گرفتن چيزي همچون چنگ زدن به آن براي نجات و رهايي است كه دلالت بر وابستگي و تعهّد ميكند. اعتصام ميتواند منفي باشد، مثل اميد پسر نوح در پناه بردن به قلة كوه، به هنگام سيل (هود 43 (11:43) )، يا اعتصام يوسف به خدا در مكر زنان درباري (يوسف 32 (12:32) )، اعتصام مؤمنين به ريسمان خدايي- قرآن- (آلعمران 103 (3:103) )
🔹موضوع « #خالص كردن دين در عبادت خدا» 12 بار در قرآن تکرار شده است که اهميت فوقالعاده اين امر را در خداپرستي نشان مىدهد و در سوره «زمر» بيش از بقيه سورهها (4 بار در آيات: 2، 3، 11، و 14) به اين امر توجه شده است.
📚تفسير بازرگان
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
♻️♻️♻️ #قرآنفهمیبرایهمه : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول
0⃣0⃣1⃣ تدبر در سوره #نمل
🔹 نکات و پرسش های تفسیری سوره نمل
۴- بَلِ ادَّرَك عِلْمُهُمْ فى الاَخِرَةِ بَلْ هُمْ فى شكٍ مِّنهَا بَلْ هُم مِّنْهَا عَمُونَ
كلمه ((ادارك )) در اصل ((تدارك )) بوده ، و تدارك به معناى اين است كه اجزاى چيزى يكى پس از ديگرى (مانند حلقه زنجير) بيايد تا تمام شود و چيزى از آن باقى نماند و در اينجا معناى ((تدارك علمشان در آخرت )) اين است كه ايشان علم خود را تا آخرين جزءش درباره غير آخرت مصرف كردند، تا بكلى تمام شد، و ديگر چيزى از آن نماند، تا با آن امر آخرت را دريابند بنا بر اين ، جمله مذكور در معناى اين آيه است كه مى فرمايد: ((فاعرض عمن تولى عن ذكرنا و لم يرد الا الحيوة الدنيا، ذلك مبلغهم من العلم )) و كلمه ((عمون )) جمع عمى است .
بعد از آنكه احتجاج خداى تعالى در آيه قبل بدينجا منتهى شد كه احدى غير از خداى تعالى هنگام بعث را نمى داند و با همين جمله مشركين را مجاب كرد، در آيه مورد بحث رو به پيغمبر خود مى كند و به يادش مى آورد كه مشركين قابل خطاب نيستند و از اين مرحله ها بدورند، چون هيچ خبرى از امور آخرت ندارند، تا چه رسد به وقت و ساعت آن ، و اين بدان جهت است كه ايشان آنچه استعداد براى درك و علم داشتند، همه را در ماديات و زندگى دنيا مصرف كردند، در نتيجه نسبت به امور آخرت در جهل مطلقند، بلكه اصلا در باره آخرت ترديد مى كنند، چون از طرز احتجاجاتشان بر نبود قيامت كه جز استبعاد، اساسى ندارد، همين معنا برمى آيد، بلكه از اين بالاتر، آنان نسبت به امور آخرت كورند، يعنى خدا دلهايشان را از تصديق بدان و اعتقاد به وجود آن كور كرده است .
پس از اين بيان معلوم شد كه چرا كلمه ((بل )) كه براى اعراض است در يك آيه تكرار شده ؟ و روشن گرديد كه مراتب محروميت مشركين از علم به آخرت مختلف است و آيه شريفه آن مراتب را مى فهماند و مى فرمايد كه مشركين در اعلا مرتبه آن محروميتند، پس معناى جمله ((بل ادارك علمهم فى الا خرة )) اين است كه علمى بدان ندارند، به گوششان نخورده و معناى جمله ((بل هم فى شك منها)) اين است كه اگر هم خبر قيامت به گوششان خورده و به دلهاشان وارد شده ، ليكن يقين بدان نيافته اند و درباره آن در شكند و تصديقش نكرده اند و معناى اينكه فرمود: ((بل هم منها عمون )) اين است كه اگر از اعتقاد به قيامت بى بهره شدند. به اختيار خود نشده اند و اصولا مربوط به آنان نيست ، بلكه خداى سبحان قلوبشان را از درك آن كور كرده ، و در نتيجه ديگر نخواهند توانست آن را درك كنند.
بعضى از مفسرين گفته اند: مراد از تدارك علم مشركين ، تكامل علم ايشان و رسيدنش به حد يقين است ، يعنى علم مشركين به خاطر تكامل حجتهاى ما كه بر حقيقت بعث دلالت مى كند تكامل يافته است ، و اين را از باب استهزاء فرموده ، و ليكن به نظر ما اين معنا با دنباله آن كه دو نوبت اضراب مى كند - يك بار در شك ، و يك بار در كورى آنان - نمى سازد
۵- ((آيات )) - همانطور كه در آيه قبلى هم گفتيم - مطلق آيات است كه بر حق دلالت كند و جمله ((و لم تحيطوا بها علما)) جمله اى است حاليه و معنايش اين است كه : آيات مرا تكذيب كرديد، در حالى كه هيچ علمى به آن نداشتيد، چون از آن اعراض داشتيد، پس چگونه چيزى را تكذيب كرديد كه نمى شناختيد؟ و چگونه نسبت دروغ به آن داديد، در حالى كه هيچ دليلى علم آور بر گفته خود نداشتيد؟. ((ام ما ذا كنتم تعملون )) يعنى غير از تكذيبى كه كرديد چه كارها مى كرديد.
تفسیر المیزان
https://zaya.io/d06sz
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
✳#تقيه به چه معناست؟ آيا تقيه در #قران ذكر شده است؟ مفهوم درست آن چيست؟❓
🛑قسمت سوم:
🔻بررسي #آيات مرتبط با #تقيه
🔸ايه 106 سوره نحل
🔹مَنْ كَفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إِيمانِهِ إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمانِ وَ لكِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْراً فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِنَ اللَّهِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ «106»
كسىكه بعد از ايمان به خدا كافر (و مرتد) شود، نه آنكه او را به زور وادار كردهاند (كه با زبان اظهار كفر كند) در حالى كه قلبش به ايمان خويش مطمئن است، بلكه كسى كه سينه به روى كفر بگشايد (و بعد از ايمان با شادى به استقبال كفر برود) پس بر آنان از طرف خداوند غضبى است و برايشان عذابى بزرگ است.
✳👈در آغاز اسلام كفّار مكّه، پدر و مادر عمّار ياسر را بخاطر اسلام آوردن با #شكنجه شهيد كردند، همين كه نوبت شكنجه به #عمّار رسيد او كلماتى كه كفّار مىخواستند به زبان جارى كرد و جان خود را نجات داد، عمّار مورد سرزنش بعضى قرار گرفت كه او از اسلام دست برداشته است، عمّار گريهكنان نزد پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله آمد و حضرت دست نوازش بر سر او كشيد و فرمود: اگر باز هم #جانت_در_خطر افتاد اين كلمات را بگو و خودت را نجات بده، تو سر تا پا ايمان هستى.
👈اين عمل را در اصطلاح #تقيه مىگويند كه در اسلام احكامى را به دنبال دارد، ليكن بايد بدانيم كه موارد تقيه مختلف است؛ گاهى تقيه واجب است و گاهى بايد تا پاى جان ايستاد و حرف حقّ خود را زد وتقيه نكرد، نظير كارى كه ساحران فرعون انجام دادند، آنها همين كه معجزهى حضرت موسى را ديدند، يكسره ايمان آوردند و در برابر تهديدات فرعون ترسى به خود راه نداده و به او گفتند: هر كارى مىخواهى بكن، ما دست از ايمان خود برنمىداريم.فرعون آنان را شهيد كرد و اين مقاومت مورد ستايش قرآن قرار گرفته است.
👈البتّه #تقيّه نشانهى ارتداد، ضعف و ترس و عقب نشينى و خودباختگى و #تسليم_نيست، بلكه يك نوع استتار و تاكتيك براى حفظ نيروها و برنامههاست. ودر روايات #تقيه به سپر و حرز تشبيه شده است.
⏬پیام ها
1⃣- اسلام براى موارد #استثنايى و ضرورتها، حساب جداگانهاى باز نموده است. «إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ»
2⃣- وظيفهى انسان در حال اكراه تغيير مىكند. «إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ»
3⃣- اقرار و #اعتراف، در حال اكراه (فشار و #شكنجه) ارزش ندارد. مَنْ أُكْرِهَ وَ قَلْبُهُ ...
4⃣- روح اسلام ايمان قلبى است. «وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ»
5⃣- اكراه پذيرى مربوط به جسم است نه قلب. «أُكْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ»
📚تفسير نور
✳جمله (الا من اكره و قلبه مطمئن بالايمان ) استثنايى است از عموم شرط، و مراد از #اكراه، #مجبور شدن به گفتن كلمه #كفر و #تظاهر به آن است، زيرا قلب هيچ وقت (اكراه ) نمى شود، و حاصل مقصود اين است كه: كسانى كه بعد از ايمان تظاهر به كفر مى كنند و مجبور به گفتن كلمه كفر شوند، ولى دلهايشان مطمئن به ايمان است از غضب خدامستثناء هستند.
📚تفسير الميزان
✳كفر به خدا كلاً ممنوع است، مگر آنكه با حفظ ايمان درونى و به منظور دورى از خطر بيشتر احياناً با اجبار و اكراه كافران زبان به كفر گشوده شود،👈👈 گرچه اين اكراه هم احياناً كفر زبانى را تجويز نمىكند، مانند #پيامبران و #امامان و #شرعمداران، و بالاخره مردمان معروف به ايمان كه كفر زبانيشان، ديگران را در عقايد ايمانى سُست كند، و يا بنياد ايمان را از بيخ برَ مىكَنَد، مانند رسول گرامى اسلام ص كه در نهايت اكراه و اضطرار بود، و در آخر كار كفار قصد جانش را كردند، ولى نه تنها زبان به كفر نگشود، بلكه ظاهر و باطن ايمانش را قوىتر نمود و اگر آن حضرت كمى تقيه مىكرد اصلاً اسلامى بوجود نمىآمد.
تفسير فرقان
✳ايه، اشارهاي است به امثال «عمار ياسر» و مصاديق مشابه او، که زير فشار و #شکنجه ستمگران، تحمل و طاقت خود را از دست داده و مجبور شدند براي #رهايي_از_شرايط_مرگ_آور، سخني خلاف باورهاي خود به زبان آورند.
💫تفسير بازرگان
http://www.quranpuyan.com/yaf_postsm19923_tqyh-bh-chh-mnst--y-tqyh-dr-qrn-dhkr-shdh-st--mfhwm-drst-n-chyst.aspx#post19923
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
♻️♻️♻️ #قرآنفهمیبرایهمه : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول
1⃣0⃣1⃣ تدبر در سوره #نمل
🔹 نکات و پرسش های تفسیری سوره نمل
۶- سيريكم آياته فتعرفونها)) - اين جمله اشاره است به مطالب قبل كه از آيه ((و اذا وقع القول عليهم اخرجنا لهم دابة من الارض )) شروع مى شد و ظهور جمله ((آياته )) در عموم ، دليل بر اين است كه منظور، آيت مخصوصى نيست ، بلكه هر آيتى است كه مردم را ناگزير از قبول حق كند و هر آيتى است كه قبل از قيام قيامت و بعد از آن اتفاق مى افتد.
و جمله ((و ما ربك بغافل عما تعملون ))، خطاب در اين جمله به رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) است و اين جمله به منزله تعليل و بيان مطالب گذشته است و معنايش اين است : اعمال شما بندگان در برابر ديدگان پروردگار تو است ، پس هيچ چيز از آنچه حكمت در قبال اعمال شما اقتضاء مى كند از او فوت نمى شود، اگر حكمت اقتضاء دعوت و هدايت داشته باشد، مى كند و اگر اقتضاى اضلال و نشان دادن آيات و سپس پاداش نيكوكاران و كيفر بدكاران را داشته باشد، انجام مى دهد.
۷- و من ضل فقل انما انا من المنذرين )) - يعنى و هر كس هدايت نشود و از ياد پروردگارش اعراض كند، ضلالتش به ضرر خودش و وبال كفرش به گردن خودش است ، نه من ، براى اينكه من جز بيم رسانى نيستم ، مأمورم كه مردم را از خطرى كه در پيش دارند بيم دهم ، ولى وكيل آنان نيستم ، خدا وكيل بر ايشان است .
پس اگر مى بينيم به جاى اينكه بفرمايد: ((و من ضل فانما انا من المنذرين )) با اينكه ظاهر كلام هم همان را اقتضاء داشت ، فرمود ((فقل انما انا من المنذرين )) و كلمه ((بگو)) را اضافه فرمود، براى اين بود كه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) را متذكر آن عهدى كند كه قبلا تذكرش داده بود و آن اين بود كه غير از انذار پستى ندارد و هيچگونه مسئوليت در باره امور مردم ندارد و موظف است كه بر خدا توكل كند و امور ايشان را محول به او نمايد، همچنان كه فرمود: ((فتوكل على اللّه انك على الحق المبين انك لا تسمع الموتى ...))
پس گويى كه به رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) فرموده : و هر كس گمراه شد به او بگو: من از پروردگارم شنيده ام كه به غير از انذار مسئوليتى به گردنم نينداخته ، پس من از ضلالت هر كس گمراه شود بازخواست نخواهم شد.
تفسیر المیزان
https://zaya.io/d06sz
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
💠#تلاوت_روزانه یــک صفحه قرآن بـه همراه ترجمه
📖#سورہ_مبارکه_نساء آیات 148 تا 154
📄#صفحه_102
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
#گزیده_نکات_تفسیری
#صفحه_102
❇️بازگو كردن #بدي ديگران حرام است مگر #ظالمان
ظلم و #ظالم در جامعه بايد #افشا شود.
💠"لا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَنْ ظُلِمَ وَ كانَ اللَّهُ سَمِيعاً عَلِيماً «148»
🌱خداوند، آشكار كردن گفتار بد را دوست نمىدارد، مگر از كسى كه به او ستم شده باشد و خداوند، شنواى داناست.
🔹اين آيه به مظلوم، اجازه دادخواهى و فرياد مىدهد، نظير آيهى 41 سوره شورى كه مىفرمايد: «وَ لَمَنِ انْتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ فَأُولئِكَ ما عَلَيْهِمْ مِنْ سَبِيلٍ» و هركس پس از ستم ديدن، يارى جويد و انتقام گيرد، راه نكوهشى بر او نيست.
🔹افشاى زشتىها را بارها قرآن منع كرده واز گناهان كبيره شمرده و وعده عذاب داده است.
از جمله آيه 19 سوره نور كه علاقه به افشاى زشتىهاى مؤمنان را گناه مىداند: «إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ»
👈در تعبير «مَنْ ظُلِمَ» چند احتمال است:
🔹به معناى «ممّن ظلم» باشد، يعنى فرياد زدن كسى كه مورد ظلم قرار گرفته، جايز است.
🔹به معناى «لمن ظلم»، يعنى فرياد به نفع مظلوم، هر چند خودش مظلوم نباشد.
🔹به معناى «على من ظلم»، يعنى فرياد اعتراضآميز به مظلومى كه ساكت نشسته و ذلّت مىپذيرد. البتّه احتمال اوّل، نزديكترين احتمال است.
🔹آنچه #حرام است، افشاى عيوب مردم در برابر ديگران است، نه بازگويى عيوب افراد به خود آنان. چون پيامبر خدا فرموده است: مؤمن، آيينهى مؤمن است.
🔹قانون كلّى و اصلى، #حرمت_افشاگرى و بيان عيوب مردم است، مگر در موارد خاص. «لا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ»
🔹افشاى عيوب مردم، به هر نحو باشد حرام است. (با شعر، طنز، تصريح، تلويح، حكايت، شكايت و ...) «لا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ»
🔹نشانهى جامعه اسلامى آن است كه مظلوم بتواند با آزادى كامل، عليه ظالم فرياد بزند. «الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَنْ ظُلِمَ»
🔹غيبت مظلوم از ظالم جايز است. «الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَنْ ظُلِمَ»
🔹اسلام، حامى ستمديدگان است. «إِلَّا مَنْ ظُلِمَ»
🔹سوء استفاده از قانون ممنوع است. ستمگران بدانند كه حرمت غيبت، راه ستمگرى را برايشان نمىگشايد. «إِلَّا مَنْ ظُلِمَ»
🔹تنها #مظلوم، اجازهى غيبت از #ظالم را دارد، آن هم در مورد ظلم او، نه عيوب ديگرش. «إِلَّا مَنْ ظُلِمَ»
🔹ظالم، در جامعهى اسلامى احترام ندارد، بايد محكوم و به مردم معرفى شود. لا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ ... إِلَّا مَنْ ظُلِمَ
🔹در تزاحم ارزشهاى انسانى، بايد اهم و مهم رعايت شود. ارزش دفاع از مظلوم، بيش از ارزش حيا وسكوت است. لا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ ... إِلَّا مَنْ ظُلِمَ
🔹در موارد جواز افشاى عيوب، از مرز حقّ تجاوز نكنيد، چون خداوند شنوا و داناست. «سَمِيعاً عَلِيماً»"
📚تفسير نور
http://quranpuyan.com/yaf_postsm19796_bdy-h-y-dygrn-r--fsh-nknyd-mgr--bry-Hqq-Hq-khwd-z-Zlm.aspx#post19796
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
#گزیده_نکات_تفسیری
#صفحه_102
❇️كساني كه نميخواهند #حق را بپذيرند همواره دنبال بهانه و انكار هستند و مي توانند به هر #ظلمي دست بزنند.
💠يَسْأَلُكَ أَهْلُ الْكِتَابِ أَن تُـنَزِّلَ عَلَيْهِمْ كِتَابًا مِّنَ السَّمَاءِ فَقَدْ سَأَلُوا مُوسَى أَكْبَرَ مِن ذَلِكَ فَقَالُوا أَرِنَا اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ ثُمَّ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ فَعَفَوْنَا عَن ذَلِكَ وَآتَيْنَا مُوسَى سُلْطَانًا مُّبِينًا «نساء:153»
🌱اهل كتاب [به بهانهجويي] از تو ميخواهند كتابي [يك جا] از آسمان بر آنها نازل كني! البته آنها بزرگتر از اين را از موسي درخواست كرده بودند، [آنگاه] كه گفتند: خدا را آشكارا بر ما بنماي! پس به خاطر ظلمشان صاعقه آنان را فرا گرفت، سپس با آنكه نشانههاي روشن [بر شناخت خدا] برايشان آمده بود، گوساله را [به پرستش] گرفتند، با وجود اين، از آنان درگذشتيم و به موسي حجتي آشكار [=منطقي برتر و مسلط] داديم.
🔹"ايه سخن از عموم اهل كتاب دارد نه فقط يهود و #معايب_مشترك_اهلكتاب يعنى #زورگوئى و ناحق گوئى و #لافهاى_گزاف و پا بند نبودن به عهد و پيمان را سركوب مى كند،
و سوالى كه اهل كتاب از رسول خدا (ص) كردند اين بوده كه از آسمان كتابى بر آنان نازل شود و ما اين را مى دانيم كه اين سوال قبل ازنزول قرآن نبوده ، اهل كتاب هم مى دانستند كه نازل شده و بر عموم مردم از آن جمله اهل كتاب هم تلاوت شده بود،چيزى كه هست به قرآن و آيات قرآنى قانع نشدند و آن را كتابى آسمانى و دليل نبوت نمى شمردند.
🔹با اينكه هر چه در قرآن كريم نازل شده توام با تحدى و دعوى اعجاز بود، و مكرر اعلام داشت، كه اگر قرآن را كتابى آسمانى و دليلى بر نبوت محمد بن عبداللّه (صلى اللّه عليه و آله ) نمى دانيد، همه شما عرب ها بلكه انسان ها و بلكه انس و جن جمع شويد يك سوره مثل آن بياوريد.
🔹پس با اين حال اگر از رسول خدا (ص ) درخواست نزول كتاب مى كنند، اين سوالشان به جز #بهانه_جوئى و جزاف معنائى ندارد، سوالى است كه از كسى كه در برابر حق خاضع و براى حقيقت منقاد باشد هرگز سر نمى زند، تنها كسى كه چنين درخواستى مى كند كه در اثر عمرى #هواپرستى دچار لغو و هذيان گوئى شده باشد و براى سخن گفتن خود هيچ قيد و شرطى قائل نباشد و سخنش هيچ پايه و اساسى نداشته باشد،
👈و به خاطر همين خداى سبحان در پاسـخ درخواست آنان اولا فرمود: اين اهل كتاب مردمى متمادى در جهالتند، و به جهالت و گمراهى خود ادامه مى دهند، حاضرند انواع #ظلم ها را هر چند كه عظيم باشد مرتكب شوند و در برابر حق، كفر و جحود بورزند، هر چند كه آورنده آن حقيقت، بينه و دليل قطعى بياورد و نيز هيچ پروائى از اين ندارند كه پيمان خود را هر چه هم غليظ و محكم باشد بشكنند و گناهانى ديگر چون دروغ و بهتان و هر ظلمى ديگر را مرتكب گردند و كسى كه وضعش چنين است لياقت آن ندارد كه خداى تعالى خواسته او را اجابت كند و به پيشنهاد او وقعى بگذارد."
📚تفسير الميزان
1⃣-بهانههاى كفّار، براى ايمان نياوردن، شبيه به هم است. مشركان نيز همين تقاضا را از رسول خدا داشتند و مىگفتند: «لَنْ نُؤْمِنَ لِرُقِيِّكَ حَتَّى تُنَزِّلَ عَلَيْنا كِتاباً نَقْرَؤُهُ»
2⃣- بنىاسرائيل در پى حقّ نبودند. وگرنه پس از آن همه معجزات، چرا گوساله پرست شدند؟ «اتَّخَذُوا الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَيِّناتُ»
3⃣- از ايمان نياوردن كفّار، نگران وناراحت نباشيد، چون در برابر همه انبيا افراد #لجوج بودهاند. «سَأَلُوا مُوسى أَكْبَرَ مِنْ ذلِكَ»
4⃣- انكار حقّ و انحراف فكرى، قهر خداوند را در همين دنيا به دنبال دارد. «فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ»
📚تفسير نور
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
✳#تقيه به چه معناست؟ آيا تقيه در #قران ذكر شده است؟ مفهوم درست آن چيست؟❓
🛑قسمت چهارم:
🔻بررسي #آيات مرتبط با #تقيه
🔸ايه 28 سوره غافر
🔹وَ قالَ رَجُلٌ مُؤْمِنٌ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَكْتُمُ إِيمانَهُ أَ تَقْتُلُونَ رَجُلًا أَنْ يَقُولَ رَبِّيَ اللَّهُ وَ قَدْ جاءَكُمْ بِالْبَيِّناتِ مِنْ رَبِّكُمْ وَ إِنْ يَكُ كاذِباً فَعَلَيْهِ كَذِبُهُ وَ إِنْ يَكُ صادِقاً يُصِبْكُمْ بَعْضُ الَّذِي يَعِدُكُمْ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّابٌ «28»
و مردى با ايمان از آل فرعون كه ايمان خود را #پنهان مىداشت گفت: «آيا مىخواهيد مردى را كه مىگويد: پروردگار من خداوند است بكشيد؟! در حالى كه او از طرف پروردگارتان با دلايل روشن نزد شما آمده است، اگر او دروغگو باشد دروغش به زيان خود اوست ولى اگر راستگو باشد، بعضى از آنچه را به شما وعده مىدهد به شما خواهد رسيد، همانا خداوند كسى را كه اسرافكار (و) بسيار دروغگو است هدايت نمىكند.
🔸داستان #مؤمن_آل_فرعون تنها در اين سوره مطرح شده است. او شخصى از بستگان فرعون بود كه #مخفيانه به حضرت موسى #ايمان آورده بود، ولى ايمان خود را پنهان مىكرد تا به موقع به نفع موسى سخن بگويد، يا براى او كارى انجام دهد.
اين شخص غير از همسر فرعون و غير از آن شخصى است كه با سرعت از نقطهى دور شهر خود را به موسى رساند و خبر توطئهى دستگيريش را به او داد.
🌱مؤمن آل فرعون، به جاى القاب بزرگ در مورد موسى، او را مردى ناشناس خواند و گفت:«رَجُلًا» تا فرعون به ايمان او پى نبرد.
- گاهى تقيه و #كتمان_عقيده براى انجام كارهاى مهم و رسيدن به اهداف بالاتر لازم است. «يَكْتُمُ إِيمانَهُ»
🌱🖌در حدیثی از امام صادق علیهالسلام آمده است: و التقیة ترس الله فی الأرض، لأن مؤمن آل فرعون لو أظهر الإسلام لقتل: "
#تقیهT #سپر_خداوند در روی زمین است، چرا که اگر مؤمن آل فرعون ایمان خود را اظهار داشته بود کشته می شد"
📚تفسير نور و نمونه
✳وَقَالَ رَجُلٌ مُّؤْمِنٌ مِّنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَكْتُمُ إِيمَانَهُ)
وى در #دل، مؤمن است; اما «يَكتُمُ إيمانه» يعنى در زبان، كافر است; چراكه اگر غير اين بود خدماتى كه نسبت به جناب موسى انجام مى داد امكان پذير نبود.
حتماً بايد در #زبان با آن ها همراه باشد (نه قلباً) تا موسى را نجات دهد.
ايت اله سبحاني
http://www.quranpuyan.com/yaf_postsm19923_tqyh-bh-chh-mnst--y-tqyh-dr-qrn-dhkr-shdh-st--mfhwm-drst-n-chyst.aspx#post19923
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دعاهای_روزانه
خدايا مرا سبب شکستن هیچ دلی قرار نده
@quranpuyan