#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_432
❇️#مال و #فرزند دليل قرب به خدا نيست!
💠وَ قالُوا نَحْنُ أَكْثَرُ أَمْوالاً وَ أَوْلاداً وَ ما نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ (۳۵) قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَقْدِرُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ (۳۶)
🌱گفتند: «اموال و فرزندان ما بیشتر است، و ما عذاب نخواهیم شد.» (۳۵) بگو: مالک و صاحباختیار من، برای هر کس که بخواهد، رزق و روزی را گشایش میدهد یا (آن را) تنگ میکند؛ ولی بیشتر مردم نمیدانند. (۳۶) سبأ [۳۵-۳۶]
🔷در اینجا به منطق پوشالی آنها كه در هر زمانی برای اثبات برتری خود متوسل میشدند و به اغفال عوام میپرداختند اشاره كرده، میگويد:" و آنها گفتند ما از همه ثروتمندتر و پراولادتريم" (وَ قالُوا نَحْنُ أَكْثَرُ أَمْوالًا وَ أَوْلاداً).
خداوند به ما محبت دارد هم اموال فراوان در اختيار ما نهاده، و هم نيروی انسانی بسيار، و اين دليل بر لطف او در حق ما و نشانه مقام و موقعيت ما در نزد او است" و ما (نور چشمیها) هرگز مجازات نخواهيم شد"! (وَ ما نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ).
⁉️مگر خداوند عزيز كردههای خود را هم مجازات میكند؟! اگر ما مطرود درگاه او بوديم اين همه نعمت چرا به ما میداد؟! خلاصه آبادی دنيای ما دليل روشنی بر آبادی آخرت ماست!
🔷بعضی از مفسران احتمال دادهاند كه جمله" و ما نحن بمعذبين" دليل بر آن است كه آنها بطور كلی منكر قيامت و عذاب بودند. ولی آيات بعد نشان میدهد كه اين جمله ناظر به اين معنا نيست، بلكه منظورشان اين بوده كه آنها به دليل ثروتشان مقرب درگاه خدايند
🔷آيه بعد اين منطق پوشالی و عوامفريبانه را به عاليترين وجهی پاسخ میدهد و در هم میكوبد، روی سخن را به پيامبر ص كرده، میفرمايد:" به آنها بگو پروردگار من روزی را برای هر كس بخواهد گسترش میدهد، و برای هر كس بخواهد سخت میگيرد" (و اينها همه طبق مصالحی است كه برای آزمون خلق و نظام زندگی انسان لازم میداند و ربطی به قدر و مقام در درگاه خدا ندارد (قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَقْدِرُ).
👌بنا بر اين هرگز نبايد وسعت روزی را دليل بر سعادت، و تنگی روزی را دليل بر شقاوت شمرد" اما اكثر مردم از اين واقعيت بیخبرند" (وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ).
البته اكثريت ناآگاه و بيخبر چنين هستند و گرنه اين مساله برای آگاهان واضح و روشن است.
📚تفسیر نمونه
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_432
❇️#آیه39سباء
💠قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ يَقْدِرُ لَهُ وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَهُوَ يُخْلِفُهُ وَ هُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ (۳۹/سباء)
🌱بگو: بدون شك، پروردگارم برای هر كس از بندگانش كه بخواهد روزی را گشايش میدهد، و يا برای او تنگ (و محدود) میگرداند و هر چه را (در راه او) انفاق كرديد پس او (عوضش را) جايگزين میكند و او بهترين روزیدهندگان است.
🔹تفاوت رزق بدست او و سبب تربيت و تكامل انسان است. (مقتضای ربوبيّت خداوند قبض و بسط رزقها است.) رَبِّي يَبْسُطُ ... وَ يَقْدِرُ
🔹انفاق مهم است نه مقدار آن. «ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَيْءٍ»
🔹انفاق، تنها با مال نيست بلكه از هر نعمتی كه خدا به انسان داده میتوان انفاق كرد. «ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَيْءٍ»
🔹يقين به پرداخت عوض، عامل سخاوت است. ما أَنْفَقْتُمْ ... فَهُوَ يُخْلِفُهُ
🔹يكی از دلايل اختلاف رزق، امتحان افراد است. «يَبْسُطُ، يَقْدِرُ، ما أَنْفَقْتُمْ»
🔹انفاقها جبران میشود. «فَهُوَ يُخْلِفُهُ» و خداوند ضامن جبران است. «فَهُوَ يُخْلِفُهُ»
🔹انفاقها به بهترين صورت جبران میشود. «خَيْرُ الرَّازِقِينَ»
📚تفسیر نور
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
♻️♻️♻️ #قرآنفهمیبرایهمه : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول
3⃣1⃣تدبر در سوره #یوسف
🔹نکات سوره یوسف از تفسیر عبدالعلی بازرگان
یوسف : ۲۱
وَقَالَ الَّذِي اشْتَرَاهُ مِن مِّصْرَ لاِمْرَأَتِهِ أَكْرِمِي مَثْوَاهُ عَسَى أَن يَنفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدًا وَكَذَلِكَ مَكَّنِّا لِيُوسُفَ فِي الأَرْضِ وَلِنُعَلِّمَهُ مِن تَأْوِيلِ الأَحَادِيثِ وَاللّهُ غَالِبٌ عَلَى أَمْرِهِ وَلَـكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُونَ
آن شخص مصري که او را خريد، ۲۴ [آنگاه که در سيمايش آثار نجابت و نيکوئي يافت] به همسرش گفت: مقام او را گرامي دار، چه بسا نفعي به ما برساند، يا او را به فرزندي بگيريم. و بدينسان يوسف را در آن سرزمين امکانات [=رشد و تعالي شخصيتي] بخشيديم ۲۵ تا [در تجربة روزگاران] تأویل رویاها [=پيشبيني حوادث آينده] را به او بیاموزیم و خدا بر کار خويش [به رغم غلبه ظاهري ظالمان] مسلط است، ولي بيشتر مردم نميدانند ۲۶ [که در پس ظواهر، چه حقايقي نهفته است].
۲۴- در تورات، کتاب پيدايش، از باب ۳۷ تا ۵۰ که يکسره درباره يوسف است. در باب ۳۷ آمده است بوطيفار که يوسف را خريد، يکي از افسران فرعون و رئيس محافظان دربار بود.
۲۵- باز به نقل تورات [باب ۳۹] يوسف که مورد لطف اربابش قرار گرفته بود، طولي نکشيد که بوطيفار او را بر خانه و کليه امور تجاري خويش ناظر ساخت، شگفت آنکه يوسف از عمق چاهِ تاريک و تنهائي، به امکانات گستردهاي در سرزمين مصر، به لطف الهي دست يافت.
۲۶- در قرآن ۴۵ بار «اکثرهم» تکرار شده که بيش از همه [۱۵ بار] اکثرهم لا يعلمون آمده است، پس از آن [۱۱ بار] اکثرهم لا يؤمنون و به ترتيب: لا يعقلون، يفسقون، لايشکرون، يجهلون، کاذبون، کارهون، لا يسمعون و مشرکين آمده است.
یوسف : ۲۲
وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ آتَيْنَاهُ حُكْمًا وَعِلْمًا وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ
و چون يوسف به رشد [جسمي و عقلي] رسيد، به او حکمت و دانش بخشيديم ۲۷ و بدين سان نيکوکاران را پاداش ميدهيم.
۲۷- چنين موهبتي به موسي(ع) نيز پس از رسيدن به سن بلوغ تعلق گرفته است. همچنين براي لوط [انبياء ۷۴ (۲۱:۷۴) ] و داوود و سليمان [انبياء ۷۹ (۲۱:۷۹) ] . منظور از تعليم حکمت، آموزش فلسفه و ذهنگرائي نيست، معناي حکمت در قرآن، عمدتاً جنبه عملي [نه نظري] دارد و دلالت بر «رفتار و منش» خردمندانه و خداپسندانه ميكند. آدمي ممکن است علم و دانش نداشته باشد، ولي رفتار و مناسبات اخلاقياش با دوست و دشمن «حکيمانه» باشد، معناي حکمت متأسفانه در همان دوران آشنائي متفکران اوليه مسلمان با فلسفه يونان، از معناي اصيل و عملي و قرآني خود منحرف شد و جنبه نظري يافت.
واژة «حکمه» ۲۰ بار در قرآن تکرار شده که ۱۰ مورد آن همراه کتاب آمده است [يعلمهم الکتاب و الحکمه] و اين دو، دو بال پروازند. تعليم کتاب، آموزش قوانين و نظامات [در تشريع و تکوين] است و تعليم حکمت، آموزش اخلاقيات در ارتباط با خدا و خلق و رفتار و عملکرد آدمي. توصيههاي لقمان به فرزندش دقيقاً بر همين اخلاقيات تکيه دارد. آيات ۲۲ (۱۷:۲۲) تا ۳۸ سوره اسراء نيز که ده توصيه اخلاقي بسيار مهم را مطرح ميسازد [و گويا اشاره به همان ده فرمان حضرت موسي دارد] با اين جمله ختم ميشود: «ذَلِكَ مِمَّا أَوْحَى إِلَيْكَ رَبُّكَ مِنَ الْحِكْمَهِ» [اينها از جمله حکمتهائي است که پروردگارت بر تو وحي کرده].
https://b2n.ir/b35440
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
✅جایگاه #علی ع با توجه به #حدیث_منزلت و آیات قران
🛑قسمت دوم
🌱حدیث منزلت یکی از احادیث معتبر و مورد اتفاق شیعه وسنی است.
محمد بن اسماعیل بخاری در صحیح خویش این حدیث را نقل کرده است.
از مشهورترین نقلهای این حدیث آن است که پیامبر اکرم خطاب به حضرت علی علیهالسلام فرمود: «أنتَ مِنّی بِمَنزلةِ هارونَ مِنْ مُوسی، اِلّاأنـّه لانَبیَّ بَعدی»
نقلهایمختلف حدیث منزلت، همگی، این مضمونمشترک را دارند که جایگاه و منزلت امام علی علیهالسلام نسبت به پیامبر، همانند جایگاه #هارون نسبت به #موسی است.
⁉سئوال:
🔻برخی از دانشمندان بیان و صدور حدیث منزلت را صرفاً به قضیه جنگ تبوک منحصر می کنند . و با بیان اینکه رسول خدا(ص) در سفرهای دیگر خود به خارج از مدینه افراد دیگری را نیز به عنوان جانشین خود در مدینه مشخص کرده اند نتیجه می گیرند که این حدیث به هیچ وجه جانشینی امام علی(ع) بعد از رحلت پیامبر را نمی رساند ، در حالی که هیچ کس رهبری آنها را ادعا نکرده است. از جمله استاد فقه و اصول در دانشکده شریعت کشور قطر، دکتر علی احمد السالوس می گوید:
"حدیث [مربوط به قضیه تبوک و حدیث منزلت] توسط بخاری، مسلم و دیگران نقل شده است و بدون شک این حدیث دلالت بر فضل امام [علی] ـ کرم الله ـ وجهه می کند. اما پیامبر اکرم(ص) دیگران [هنگام جنگ بنی النضیر، ابن ام مکتوم و در جنگ خندق نیز ابن ام مکتوم، در جنگ ذات الرقاع، عثمان بن عفان و در جنگ بدر، ابولبابه بن عبدالمنذر] را در مدینه به عنوان جانشین خود قرار داده است. بنابراین، جانشین قرار دادن، مخصوص [امام علی(ع)] نبوده است و این جانشینی به معنای خلافت و رهبری [امام علی(ع)] برای امت اسلامی پس از وفات پیامبر اسلام(ص) نیست. وی در ادامه سخنان خود می گوید: «[اصلاً] هارون(ع) بعد از موسی(ع) به رهبری قوم اسرائیل نرسید، بلکه پس از حضرت موسی(ع) یوشع بن نون خلافت و رهبری بنی اسرائیل را عهده دار شده است.»"
✅پاسخ:
در پاسخ به این شبهه، ذکر نکات زیر ضروری است:
1⃣. حدیث منزلت تنها در هنگام جنگ تبوک توسط رسول خدا(ص) بیان نشده است بلکه در فرصتهای دیگر نیز در بیش از ده مورد نقل شده است.
2⃣. اینکه رسول خدا (ص) در جنگهای مختلف افراد مختلفی را در شهر مدینه قرار داده است.درست است اما رسول گرامی اسلام(ص) به هیچ کدام از افراد مذکور (به استثنای علی بن ابیطالب(ع)) چنین سخنی را نگفته و نسبت هیچ کسی را به خود، مانند نسبت هارون(ع) به حضرت موسی(ع) بیان نکرده است. که نشان میدهد بیان این حدیث و منزلت علی ع تنها برای جانشینی چند روزه در ایام غیبت پیامبر همانند جنگهای دیگر نبوده است. در واقع چنانچه مقصود از اين جمله و تشبيه امام به هارون فقط جانشيني امام در طول غيبت پيامبر از مدينه بود، چرا اين جمله را در بارة ديگر جانشيان خود نگفت؟ همچنين جانشيني علي(ع) از پيامبر(ص) آن هم در يك مدت كوتاه، به اين طول و تفصيل نياز نداشت كه چنين جملهاي را بگويد، سپس مقام نبوت را استثنا كند.
3⃣-جمله انتهای حدیث یعنی اِلّاأنـّه لانَبیَّ بَعدی هم نشان میدهد که این تشبیه و بیان جایگاه، منحصر به دوران حیات پیامبر نبوده زیرا در اینصورت بیان این جمله که جز انکه بعد از من رسولی نیست، لزوم وجایگاهی نداشت. اگر جانشینی منحصر به ایام حیات پیامبر است، چرا ایشان به دوران بعد از خود اشاره کرده اند. ممکن است برخی بگویند که چون هارون، نبی هم بوده است پیامبر با این جمله خواسته است مقام نبوت را از علی استثنا کند و حال انکه در این صورت پیامبر می توانست بفرماید جزاینکه علی نبی نیست نه اینکه بفرماید جزاینکه بعد از من رسولی نیست.
4⃣-پیامبر میدانستند که بعد از فوت موسی ،چون هارون زودتر وفات یافته؛ نبی بعد از موسی نمیتوانسته هارون باشد و لذا یوشع به مقام نبوت رسیده است لذا با بیان جمله اِلّاأنـّه لانَبیَّ بَعدی این نکته را میرسانند که بعد از من رسول و نبی دیگری نخواهد بود و چون علی ع هم زنده می ماند، پس از من متولی تمامی مسئولیتهای من بجز نبوت و رسالت خواهد بود.
🖌سید کاظم فرهنگ
http://quranpuyan.com/yaf_postst452_brrsy-jygh-ly--b-twjh-bh-Hdyth-mnzlt--zly--tbyt-w-z-mrsh-Tt-khnyd.aspx
@quranpuyan
از #غرفه_قرآن_پویان در نمایشگاه فناوریهای تولید محتوای فضای مجازی CTEX دیدن فرمایید.
شبستان مصلای تهران
ستون 92
17تا 20 بهمن ساعت 10 تا 20
#دعاهای_روزانه
یا مَنْ یُعْطی مَنْ لَمْ یَسْئَلْهُ
ای که عطا کنی به کسی که از تو نخواهد
وَمَنْ لَمْ یَعْرِفْهُ
و نه تو را بشناسد
تَحَنُّناً مِنْهُ وَرَحْمَهً
از روی نعمت بخشی و مهرورزی
بخشی از دعای ماه رجب
@quranpuyan
💠#تلاوت_روزانـہ یــڪ صفحـہ قرآטּ بـہ همراـہ ترجمـہ
📖#سوره_مبارڪه_سباء آیات 40 تا 48
📄#صفحه_433
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_433
❇️#آیه45سباء
💠وَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ ما بَلَغُوا مِعْشارَ ما آتَيْناهُمْ فَكَذَّبُوا رُسُلِي فَكَيْفَ كانَ نَكِيرِ (۴۵/سباء)
🌱و كسانی كه پيش از آنان بودند، (پيامبران را) تكذيب كردند، در حالی كه (كافران قوم تو) به يك دهم آن چه (از قدرت و امكانات) به گذشتگان داده بوديم نرسيدهاند، پس آنان پيامبران مرا تكذيب كردند، پس (ببين) چگونه بود كيفر و عقوبت من (نسبت به آنان).
🔹آگاهی از تاريخ، مشكلات بزرگ را كوچك جلوه میدهد و تحّمل آنها را آسان میكند. كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ ... فَكَذَّبُوا رُسُلِي
🔹گاهی بايد دشمن را تحقير كرد. وَ ما بَلَغُوا مِعْشارَ ...
🔹كفّار با تكيه به قدرت و ثروت خود، حقّ را انكار میكردند و خداوند فرمود:
ثروت شما نسبت به ديگران يك دهم است. وَ ما بَلَغُوا مِعْشارَ ...
🔹جمعيّتها و تمدّنهای بزرگ، به خاطر تكذيب انبيا نابود شدند. (مشركان مكّه چيزی نيستند نگران نباش.) «فَكَذَّبُوا رُسُلِي فَكَيْفَ كانَ نَكِيرِ»
🔹سنّت الهی دربارهی همهی اقوام يكسان است. «فَكَيْفَ كانَ نَكِيرِ»
🔹در تربيت و ارشاد، گاهی بايد از اهرم تهديد (آن هم تهديد مبهم) استفاده كرد.
«فَكَيْفَ كانَ نَكِيرِ»
📚تفسیر نور
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_433
❇️#زيربنای_همه_تحولها
💠قُلْ إِنَّما أَعِظُكُمْ بِواحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّـهِ مَثْنی وَ فُرادی ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا ما بِصاحِبِكُمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلاَّ نَذِيرٌ لَكُمْ بَيْنَ يَدَيْ عَذابٍ شَدِيدٍ (۴۶/سباء)
🌱بگو: تنها شما را به يك چيز اندرز میدهم و آن اينكه دو نفر دو نفر، يا يك نفر يك نفر برای خدا قيام كنيد، سپس فكر خود را به كار گيريد، اين دوست و همنشين شما (محمد) هيچگونه جنون ندارد، او فقط بيم دهنده شما در برابر عذاب شديد (الهی) است.
🔷مكتبهای مادی و كمونيستی كه هميشه از ناحيه مذاهب راستين احساس خطر میكنند هميشه اصرار دارند كه دعوت اديان را دعوت به تخدير افكار تودهها معرفی كنند، تعبير رسوای آنها كه" دين افيون تودههاست" معروف است.
🔷همچنين استعمارگران شرق و غرب به خاطر هراسی كه از قيام تودههای مؤمن در سايه افكار مذهبی و استقبال از شهادت در راه خدا داشتهاند سعی میكردند كه به روانشناسان و جامعهشناسان خود اين مطلب را تلقين كنند، تا در كتابهای به اصطلاح علميشان منعكس سازند كه مذهب زائيده جهل و نادانی بشر نسبت به عوامل طبيعت است!
🔷البته اين بحثی است دامنهدار و در جای خود جوابهای قاطع و دندانشكن به آنها داده شده كه اينجا جای شرح همه آنها نيست، ولی آياتی از قبيل آيات مورد بحث كه دعوت به تفكر و انديشه میكند، بلكه عصاره دين و خميرمايه تكامل و پيشرفت انسان را همين انديشه و تفكر میداند مشت اين دروغپردازان را باز میكند.
🔷چگونه ممكن است آئينی همچون اسلام وسيله تخدير يا مولود جهل باشد در حالی كه آورندهاش به اعلا صوت خود همه انسانها را مخاطب ساخته و میگويد قيام و نهضت كنيد برای زنده كردن انديشههای خفته، آنهم در محيطی آرام و خالی از غوغا.
در محيطی دور از هوا و هوس و امواج تبليغاتی مسموم.
دور از تعصبها، و دور از لجاجتها.
برای خدا قيام كنيد و انديشه كنيد.
كه تنها اندرز من به شما همين است و بس!
👈آيا چنين آئينی را كه نه تنها در اينجا بلكه در موارد بسيار زيادی همين دعوت را تكرار كرده متهم به تخدير افكار ساختن مضحك نيست؟! به خصوص اينكه میگويد نه فقط در حال تنهايی و انفرادی انديشه كنيد، بلكه به صورت دو نفری و با معاضدت يكديگر بتفكر پردازيد، محتوای دعوت انبياء را بشنويد، دلائل آنها را مورد مطالعه قرار دهيد، اگر با عقل شما هماهنگ بود پذيرا شويد.
📚تفسیر نمونه
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
♻️♻️♻️ #قرآنفهمیبرایهمه : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول
4⃣1⃣تدبر در سوره #یوسف
🔹فراز آیات ۳۴-۲۳ سوره یوسف
وَرَاوَدَتْهُ الَّتِي هُوَ فِي بَيْتِهَا عَن نَّفْسِهِ وَغَلَّقَتِ الأَبْوَابَ وَقَالَتْ هَيْتَ لَكَ قَالَ مَعَاذَ اللّهِ إِنَّهُ رَبِّي أَحْسَنَ مَثْوَايَ إِنَّهُ لاَ يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ {23}
و آن [بانو] كه وى در خانهاش بود خواست از او كام گيرد و درها را [پياپى] چفت كرد و گفت بيا كه از آن توام [يوسف] گفت پناه بر خدا او آقاى من است به من جاى نيكو داده است قطعا ستمكاران رستگار نمىشوند {23}
وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلا أَن رَّأَى بُرْهَانَ رَبِّهِ كَذَلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاء إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِينَ {24}
و در حقيقت [آن زن] آهنگ وى كرد و [يوسف نيز] اگر برهان پروردگارش را نديده بود آهنگ او مىكرد چنين [كرديم] تا بدى و زشتكارى را از او بازگردانيم چرا كه او از بندگان مخلص ما بود {24}
وَاسُتَبَقَا الْبَابَ وَقَدَّتْ قَمِيصَهُ مِن دُبُرٍ وَأَلْفَيَا سَيِّدَهَا لَدَى الْبَابِ قَالَتْ مَا جَزَاء مَنْ أَرَادَ بِأَهْلِكَ سُوَءًا إِلاَّ أَن يُسْجَنَ أَوْ عَذَابٌ أَلِيمٌ {25}
و آن دو به سوى در بر يكديگر سبقت گرفتند و [آن زن] پيراهن او را از پشت بدريد و در آستانه در آقاى آن زن را يافتند زن گفت كيفر كسى كه قصد بد به خانواده تو كرده چيست جز اينكه زندانى يا [دچار] عذابى دردناك شود {25}
قَالَ هِيَ رَاوَدَتْنِي عَن نَّفْسِي وَشَهِدَ شَاهِدٌ مِّنْ أَهْلِهَا إِن كَانَ قَمِيصُهُ قُدَّ مِن قُبُلٍ فَصَدَقَتْ وَهُوَ مِنَ الكَاذِبِينَ {26}
[يوسف] گفت او از من كام خواست و شاهدى از خانواده آن زن شهادت داد اگر پيراهن او (یوسف)از جلو چاك خورده زن راست گفته و او(یوسف) از دروغگويان است {26}
وَإِنْ كَانَ قَمِيصُهُ قُدَّ مِن دُبُرٍ فَكَذَبَتْ وَهُوَ مِن الصَّادِقِينَ {27}
و اگر پيراهن او از پشت دريده شده زن دروغ گفته و او (یوسف) از راستگويان است {27}
فَلَمَّا رَأَى قَمِيصَهُ قُدَّ مِن دُبُرٍ قَالَ إِنَّهُ مِن كَيْدِكُنَّ إِنَّ كَيْدَكُنَّ عَظِيمٌ {28}
پس چون [شوهرش] ديد پيراهن او از پشت چاك خورده است گفت بىشك اين از نيرنگ شما [زنان] است كه نيرنگ شما [زنان] بزرگ است {28}
يُوسُفُ أَعْرِضْ عَنْ هَـذَا وَاسْتَغْفِرِي لِذَنبِكِ إِنَّكِ كُنتِ مِنَ الْخَاطِئِينَ {29}
اى يوسف از اين [پيشامد] روى بگردان و تو [اى زن] براى گناه خود طلب بخشش کن) یا انرا پوشیده دار) كه تو از خطاكاران بوده اى {29}
وَقَالَ نِسْوَةٌ فِي الْمَدِينَةِ امْرَأَةُ الْعَزِيزِ تُرَاوِدُ فَتَاهَا عَن نَّفْسِهِ قَدْ شَغَفَهَا حُبًّا إِنَّا لَنَرَاهَا فِي ضَلاَلٍ مُّبِينٍ {30}
و [دستهاى از] زنان در شهر گفتند زن عزيز از غلام خود كام خواسته و سختخاطرخواه او شده است به راستى ما او را در گمراهى (اشتباه) آشكارى مىبينيم {30}
فَلَمَّا سَمِعَتْ بِمَكْرِهِنَّ أَرْسَلَتْ إِلَيْهِنَّ وَأَعْتَدَتْ لَهُنَّ مُتَّكَأً وَآتَتْ كُلَّ وَاحِدَةٍ مِّنْهُنَّ سِكِّينًا وَقَالَتِ اخْرُجْ عَلَيْهِنَّ فَلَمَّا رَأَيْنَهُ أَكْبَرْنَهُ وَقَطَّعْنَ أَيْدِيَهُنَّ وَقُلْنَ حَاشَ لِلّهِ مَا هَـذَا بَشَرًا إِنْ هَـذَا إِلاَّ مَلَكٌ كَرِيمٌ {31}
پس چون [همسر عزيز] از مكرشان اطلاع يافت نزد آنان [كسى] فرستاد و محفلى برايشان آماده ساخت و به هر يك از آنان [ميوه و] كاردى داد و [به يوسف] گفت بر آنان درآى پس چون [زنان] او را ديدند وى را بس شگرف يافتند و [از شدت هيجان] دستهاى خود را بريدند و گفتند منزه استخدا اين بشر نيست اين جز فرشتهاى بزرگوار نيست {31}
قَالَتْ فَذَلِكُنَّ الَّذِي لُمْتُنَّنِي فِيهِ وَلَقَدْ رَاوَدتُّهُ عَن نَّفْسِهِ فَاسَتَعْصَمَ وَلَئِن لَّمْ يَفْعَلْ مَا آمُرُهُ لَيُسْجَنَنَّ وَلَيَكُونًا مِّنَ الصَّاغِرِينَ {32}
[زليخا] گفت اين همان است كه درباره او سرزنشم مىكرديد آرى من از او كام خواستم و[لى] او خود را نگاه داشت و اگر آنچه را به او دستور مىدهم نكند قطعا زندانى خواهد شد و حتما از خوارشدگان خواهد گرديد {32}
قَالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَيَّ مِمَّا يَدْعُونَنِي إِلَيْهِ وَإِلاَّ تَصْرِفْ عَنِّي كَيْدَهُنَّ أَصْبُ إِلَيْهِنَّ وَأَكُن مِّنَ الْجَاهِلِينَ {33}
[يوسف] گفت پروردگارا زندان براى من دوستداشتنىتر است از آنچه مرا به آن مىخوانند و اگر نيرنگ آنان را از من بازنگردانى به سوى آنان خواهم گراييد و از [جمله] نادانان خواهم شد {33}
فَاسْتَجَابَ لَهُ رَبُّهُ فَصَرَفَ عَنْهُ كَيْدَهُنَّ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ {34}
پس پروردگارش [دعاى] او را اجابت كرد و نيرنگ آنان را از او بگردانيد آرى او شنواى داناست {34}
ادامه دارد...
🖌آقای سید کاظم فرهنگ
https://b2n.ir/b35440
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
⁉در اين 44 سال، چقدر به #جمهوريت و #اسلام نزديك شديم؟ از #خواستهاي_مردم و #شعارهاي_بنيانگذاران، چقدر فاصله گرفتيم؟
🛑قسمت چهاردهم:
#رهبری در نظام ،نه رهبری #بر_نظام
✳بخشهایی از اظهارات مرحوم شهید بهشتی در مجلس #خبرگان قانون اساسی در برابر نمایندگانی که در مباحث مختلف خواستار افزایش اختیارات #رهبری و دخالت او در تمام امور کشور میشدند که در تمام موارد هم نظرات اقای بهشتی تایید و در قانون اساسی تصویب شد:
1⃣_آقایان در این قانون اساسی تا حالا رابطه سازمان مملکت را با رهبری طوری تنظیم کردهاید که رهبری اقداماتش را از مجاری پیشبینی شده دنبال میکند و به ثمر میرساند. اگر واقعاً بخواهیم به ثمر برسد این طرحی که در قانون اساسی برای اداره مملکت داریم، صحیح این است که #رهبر در هیچ جای دیگر مستقیم وارد #دخالت نشود»
2⃣- « رهبر/شورای رهبری را آنقدر وسیع نکنید که مجبور باشد برای خودش #تشکیلات و #ساختمان و #کارمند داشته باشد.🤔 ما اگر بخواهیم در قانون اساسی، رهبر/شورای رهبری را در همه امور دخالت بدهیم، باید در حقیقت یک #دولت_سومی در کشور به وجود بیاوریم. اجازه بفرمایید نقش رهبری همان نقش عام که اتفاقاً مورد نظر خودمان هم هست، باشد»
3⃣-یک وقت میگفتیم که یک نفر تصمیم نگیرد مبادا عیب پیدا کند، آنقدر وابستگی به این ارکان و آن سازمان و آن تشکیلات پیدا میکرد که اصلاً وقتش میگذشت. حالا که داریم بازمیگردیم دوباره #خطرات ناشی از #تصمیمگیری_فردی را داریم نادیده میگیریم
4⃣- گاهی اینطور فکر میکنیم که در این کشور همه #مقصر هستند، مگر #رهبر و شورای رهبری که از قصور منزه است. یک وقت هم فکر میکنیم که اصلاً رهبری یک مجموعه است که او در راسش قرار گرفته است»
5⃣- بهشتی در برابر تاکید یکی از نمایندگان که اعضای شورای عالی دفاع همه به نصب رهبر باشند، به طعنه پاسخ میدهد که «چطور است اصلا نمایندگان مجلس شورای ملی را هم رهبر انتخاب کند؟😀
6-ما اینقدر مبارزه کردیم تا از شرّ #دیکتاتوری خلاص شویم. نمیخواهیم یک #دیکتاتوری_جدید داشته باشیم. در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تصمیمگیری و اعمال نظر در اداره امور مملکت میان «پنج نهاد» اصلی تقسیم شده است.... هر نهاد حدود و #اختیارات و #وظایفش را #قانون اساسی معین کرده است و شما امت قهرمان یک وظیفه دارید و آن اینکه با وجدان بیدار و آگاهتان مراقبت کنید هر یک از این نهادها در دایره وظایف و اختیاراتشان عمل کنند: هر کس حدود و اختیاراتش معلوم است، مسئولیتهایش هم معلوم است.... (سخنرانیها و مصاحبههای آیتالله شهید سیدمحمد حسینی بهشتی، 2/647).
✅و اما بخشی از نظرات و اقدامات بعدی:
"اختیارات مقام معظم رهبری بعد از اصلاحاتی که در سال ۶۸ در قانون اساسی به وجود آمد #ولایت_مطلقه است یعنی ولی فقیه بر تمام آنچه که در کشور می گذرد اختیار تام دارد و اینطور نیست که به آنچه در قانون اساسی آمده است مقید باشد. به عنوان مثال مجلس حق ندارد در جایی دستوری بدهد که حتما از طرف مقام معظم رهبری انجام شود یعنی شورای نگهبان میگوید حق اینکه بخواهید مقام رهبری را مقید کنید، ندارید.😳😔
مرحوم ایت اله مومن از فقهای چندین دهه شورای نگهبان
👈-همه کارهای کشور زیرنظر رهبری است و ما (خبرگان) نباید از آنها غافل باشیم. رهبری #قدرت_مطلق کشور هستند، لذا ما باید لااقل نهادهایی را که زیرنظر رهبری هستند، و هر عیبی دارند، با رهبری مطرح و پیگیری کنیم که آن عیب برطرف شود .
🎙مصاحبه مرحوم هاشمی رفسنجانی سال 94
@quranpuyan
#آیههاینور
وَمَنْ أَوْفَىٰ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ
و از خدا با وفاتر به عهد کیست؟
توبه/۱۱۱
@quranpuyan