eitaa logo
قران پویان
441 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
656 ویدیو
601 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
. بسم الله الرحمن الرحیم يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِی إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً تو ای روح آرام يافته به سوی پروردگارت بازگرد در حالی که هم تو از او خشنودی و هم او از تو خشنود است. 🌸 سوره فجر - آیه ۲۷ ، ۲۸ کانال قرآن پویان 🆔️ @quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
 💠 یــڪ صفحـہ قرآטּ بـہ همراـہ ترجمـہ 📖 آیات 6 تا 14 📄 ༻🍃‌🌸🍃༺         🆔@quranpuyan
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌🕊 مربوط بہ 🔻 ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️رابطه و 💠وَ إِذْ قالَ عِيسَی ابْنُ مَرْيَمَ يا بَنِي إِسْرائِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّـهِ إِلَيْكُمْ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْراةِ وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ يَأْتِي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جاءَهُمْ بِالْبَيِّناتِ قالُوا هذا سِحْرٌ مُبِينٌ (۶/صف) 🌱‏و آنگاه كه عيسی پسر مريم به بنی اسرائيل گفت: همانا من فرستاده خدا به سوی شما هستم و توراتی را كه پيش از من بوده است، تصديق می‌كنم و نسبت به پيامبری كه بعد از من خواهد آمد و نامش احمد است، مژده می‌دهم. پس چون معجزات روشنی برای آنان آورد، گفتند: اين جادويی آشكار است. 🔹‏تعبير" بشارت" در مورد خبر دادن مسيح ع از ظهور اسلام اشاره لطيفی به تكامل اين آئين نسبت به آئينهای پيشين است، بررسی آيات قرآن و مقايسه معارف و تعليمات اسلام در زمينه عقائد، احكام، قوانين و مسائل اخلاقی و اجتماعی با آنچه در كتب عهدين (تورات و انجيل) آمده است اين برتری را به وضوح نشان می‌دهد. 🔹‏گرچه در آيه فوق ذكری از اين سخن به ميان نيامده كه اين بشارت‌ در متن كتاب آسمانی مسيح بوده يا نه، ولی آيات ديگر قرآن گواه بر ذكر آن در خود انجيل است در آيه ۱۵۶ اعراف می‌خوانيم: الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوباً عِنْدَهُمْ فِي التَّوْراةِ وَ الْإِنْجِيلِ ...:" آنها كه از فرستاده خدا، پيامبر امی پيروی می‌كنند، همان كس كه صفاتش را در تورات و انجيلی كه نزدشان است مكتوب می‌بينند ..." و بعضی آيات ديگر. 📚تفسیر نمونه ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ را از خدا بدانید ،نه از تجهیزات و تخصص و تجربه! 💠‏وَ أُخْری‌ تُحِبُّونَها نَصْرٌ مِنَ اللَّهِ وَ فَتْحٌ قَرِيبٌ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ (۱۳/صف) 🌱‏و نعمت ديگری كه آن را دوست داريد، ياری و نصرت از جانب خداوند و پيروزی نزديك است و (ای پيامبر!) مؤمنان را بشارت ده. 🔹‏ورود به بهشت و مغفرت الهی، مصداق نجات از عذاب الهی است ولی چون نصرت و فتح الهی لطف ديگری است، خداوند آن را جداگانه بيان فرموده است. ‏🔹تمام پاداش‌ها در آخرت نيست، بخشی از آنها در دنياست. وَ أُخْری‌ تُحِبُّونَها ... ‏🔹پاداش بايد مورد علاقه‌ی تشويق شونده باشد. «تُحِبُّونَها» ‏🔹رزمندگان مخلص به يكی از دو نيكی می‌رسند، اگر شهيد شوند: يُدْخِلْكُمْ جَنَّاتٍ‌ ... (كه در آيه قبل بود) و اگر پيروز شوند: «نَصْرٌ مِنَ اللَّهِ وَ فَتْحٌ قَرِيبٌ» ‏🔹پيروزی را از خدا بدانيد، نه از تجهيزات و تجربه و تخصص. «نَصْرٌ مِنَ اللَّهِ» 🔹اميد به آينده روشن، وسيله‌ی دلگرمی رزمندگان است. «نَصْرٌ، فَتْحٌ» ‏🔹خداوند به وعده‌های خود عمل می‌كند: ‏در اينجا: «نَصْرٌ مِنَ اللَّهِ» و در جای ديگر: «إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ» ‏در اينجا: «فَتْحٌ قَرِيبٌ» و در جای ديگر: «إِنَّا فَتَحْنا لَكَ فَتْحاً مُبِيناً» ‏🔹برای تشويق رزمندگان به گذشتن از مال و جان، از اهرم بشارت استفاده كنيد. ‏«وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ» 📚‏تفسیر نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♻️♻️♻️ : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول 9⃣3⃣ تدبر در سوره در آيه وَلَقَدْ وَصَّلْنَا لَهُمُ الْقَوْلَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ ﴿۵۱﴾ ❓منظور از وصل قول چيست؟ آيا قرآن است یا كتابهاي آسماني؟ با توجه به اينكه اكثر تفاسير و ترجمه ها،ضمير هم را به مردم مكه و قول را به قرآن برگرده اند، ❓آيا می تواند اين آيه بر نفی روايات فترت وحی دلالت نمايد؟ انصاریان : ما این قرآن را برای آنان پی در پی و به هم پیوسته [به صورت سوره ای پس از سوره ای و آیه ای بعد از آیه ای] آوردیم تا متذکّر و هوشیار [حقایق] شوند. خرمشاهی : و براى آنان سخن در سخن پيوستيم باشد كه پندگيرند فولادوند : و به راستى اين گفتار را براى آنان پى در پى و به هم پيوسته نازل ساختيم اميد كه آنان پند پذيرند قمشه‌ای : و همانا ما برای (هدایت) این مردم (آیات قرآن را) سخن پیوسته (یعنی مرتب و مربوط به سعادت دنیا و آخرت خلق) آوردیم تا مگر متذکر (حقایق آن) شوند. مکارم شیرازی : ما آيات قرآن را يكي بعد از ديگري براي آنها آورديم شايد متذكر شوند. پاسخ ۱ : ((و لقد وصلنا لهم القول لعلهم يتذكرون )) كلمه ((وصلنا)) از باب تفعيل از ماده وصل است ، و وصل در باب تفعيل ، كثرت را افاده مى كند، مانند قطع كه به معناى بريدن ، و تقطيع به معناى بسيار بريدن است ، و قتل به معناى كشتن ، و تقتيل به معناى بسيار كشتن است ، و ضمير در ((لهم )) به مشركين مكه بر مى گردد، و معناى آيه اين است كه : ما قرآن را كه اجزايى متصل به هم دارد، بر آنان نازل كرديم ، قرآنى كه آيه اى بعد از آيه ، و سوره اى دنبال سوره ، و وعده و وعيد و معارف و احكام و قصص و عبرت ها و حكمت ها، و مواعظى پيوسته به هم دارد، چنين قرآنى بر آنان نازل كرديم ، براى اين كه متذكر شوند تفسير الميزان https://cutt.ly/fweMIpGw کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
⚛بخشی از دعای مکارم الاخلاق امام سجاد ع /درخواست و 💠«اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ مَتِّعْنِی‏ بِهُدًی صَالِحٍ لَا أَسْتَبْدِلُ بِهِ وَ طَرِیقَةِ حَقٍّ لَا أَزِیغُ عَنْهَا وَ نِیةِ رُشْدٍ لَا أَشُكُّ فِیهَا وَ عَمِّرْنِی مَا كَانَ عُمُرِی بِذْلَةً فِی طَاعَتِكَ فَإِذَا كَانَ عُمُرِی مَرْتَعاً لِلشَّیطَانِ فَاقْبِضْنِی إِلَیكَ قَبْلَ أَنْ یسْبِقَ مَقْتُكَ إِلَی، أَوْ یسْتَحْكِمَ غَضَبُكَ عَلَی». 🌱بار خدایا درود بفرست بر محمد(ص) و خاندانش ‌و‌ مرا به‌ راه شایستۀ هدایت راه بنمای ‌و‌ چنان كن كه‌ راه دیگرگون نكنم. ‌و‌ طریق حق پیش پای من‌ بگشای ‌و‌ چنان كن كه‌ به‌ راه باطل نگرایم. ‌و‌ نیتی صوابم ده‌ ‌و‌ چنان كن كه‌ در‌ ‌آن تردید روا ندارم. ‌و‌ عمر مرا دراز نمای ‌و‌ چنان كن كه‌ در‌ طاعت تو‌ به‌ سر‌ شود ‌و‌ چون مرتع عمر من‌ چراگاه اهریمن گردد، پیش از‌ آنكه خصومت تو‌ بر‌ من‌ تازد یا‌ خشم تو‌ مرا به‌ سر‌ دراندازد، جان من‌ بستان. 🔷واژۀ «مَتِّعْنی» فعل امر از مادّۀ «مَتَعَ»، به معنای بهره‌مندی است. وجود مبارک امام سجاد(ع)، همۀ بهرۀ خود را در مصادیقی می‌داند که در این فقره از دعا از پروردگار خویش تمنّا می‌کند و آن چیزی جز برخورداری از هدایت صالح نیست؛ هدایت صالحی که ایشان هیچ چیز دیگری را جایگزین آن نکند. واژۀ «هُدَی» مصدر دوم «هدایت» است. هدایت در معنای دلالتِ با لطف و به عبارت ساده‌تر به معنای نشان دادن راه و مقصد با نرمش و مهربانی به کار می‌رود. ایشان می‌گوید: خدایا، از تو می‌خواهم که در مسیر پرپیچ و ‌تاب و لبریز از دغدغۀ زندگی دنیا، با مهرورزی و ملاطفت خویش راهنمایی‌ام کنی. 🔷گاهی آدمی تمام امکانات خود را برای سفر فراهم می‌آورد و برای رفتن، از وسیلۀ نقلیۀ مناسب، سوخت کافی و زاد و توشۀ مطلوب بهره می‌جوید؛ اما پس از طی کیلومترها با تابلویی مواجه می‌شود که مضمون آن، این بیت است: ترسم نرسی به کعبه، ای اعرابی کین ره که تو می‌روی به ترکستان است این تابلو به مسافرِ دربیراهه‌رانده می‌گوید که باید تغییر مسیر دهد؛ چرا که از مقصد دور افتاده و توش و توانش را در مسیری نادرست، صرف کرده است. 🔷سرمایۀ گران‌بهای عمر، همان مرکب و زاد و برگ سفر دنیایی است. برگزیدن مسیر خطا در زندگی، و صرف سرمایه و توان و استعداد در آن راه، فاجعه‌ای مهم و جبران‌ناپذیر است؛ زیرا آبِ رفته به جوی باز نمی‌گردد و تیرِ پرتابی، دوباره در چلّۀ کمان نمی‌نشیند و حتی یک ثانیه از عمرِ رفته، دیگر بازآمدنی نیست. هر دم از عمر می‌رود نفسی چون نگه می‌کنم نماند بسی ای که پنجاه رفت و در خوابی مگر این پنج روز دریابی 🔷حضرت زین‌العابدین(ع) از خداوند می‌خواهد که راه درست زندگی را به او نشان دهد تا در شمار هدایت‌یافتگان باشد و پای در وادی اهل ضلالت نگذارد. همان گونه که پیش‌تر گفتیم، فساد به معنای بی‌خاصیتی بوده و ضد صلاح است که معنای اثربخشی و کارآیی می‌دهد. امام از خدا هدایتِ صالح یعنی هدایت نتیجه‌بخش و کارآمد می‌طلبد؛ یعنی این هدایت به گونه‌ای باشد که چه در ارتباط ایشان با خالق و چه در ارتباط با خَلق، تمام رفتار و گفتار را به صلاح آورد. گرنه موشی دزد در انبار ماست گندم اعمال چل‌ساله کجاست؟ 🔷چطور ممکن است کسی چهل سال نماز بخواند و همواره در صف اول جماعت حاضر باشد و باز مرتکب انواع معاصی صغیره و کبیره شود؟ این حالت حکایت از آن دارد که صلاح، یعنی اثربخشی و کارآیی، در رفتار چنین شخصی وجود ندارد. اگر کسی به حج برود، بر مقام ابراهیم قرار بگیرد، نماز بگزارد، گرداگرد کعبه به طواف بپردازد، ابلیس را رمی جمرات کند و در عرفات و منا به مناجات و قربانی مشغول شود، ولی پس از بازگشت به دیار خود، رفتارهای ناروای پیش از سفر حجش را تکرار کند، مشخص می‌شود که حج او، حجی صالح نبوده و اثر تحول‌آفرین خودش را بر روح و شخصیت وی نگذاشته است. حال، امام خواستار برخورداری از هدایتی صالح است که قابلِ استبدال نباشد. استبدال به معنای جایگزینی چیزی با چیز دیگر است. برای مثال اگر کتابی برداریم و به جای آن چیز دیگری بگذاریم، تبدیل و استبدال رخ داده است. بر همین اساس، امام هدایت صالحی می‌طلبد که در هیچ‌یک از مراحل زندگی، چیز دیگری را جایگزین آن نکند. 📚دکتر محمدعلی انصاری/بخش‌هایی از کتاب سلوک جمیل، شرح دعای بیستم صحیفۀ سجادیه(مکارم الاخلاق)، ┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄ کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
امام سجّاد علیه السلام: خدایا کیست آن که شیرینی محبتت را چشید پس به جای تو دیگری را برگزید؟ و کیست آن که با مقام قرب تو انس یافت پس مایل به روی برتافتن تو شد؟ @quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
 💠 یــڪ صفحـہ قرآטּ بـہ همراـہ ترجمـہ 📖 آیات 1 تا 8 📄 ༻🍃‌🌸🍃༺         🆔@quranpuyan
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌🕊 مربوط بہ 🔻 ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️هدف پيامبر 💠هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ (۲/جمعه) 🌱‏اوست كه در ميان مردم درس ناخوانده، پيامبری از خودشان مبعوث كرد تا آيات الهی را بر آنان بخواند و آنها را رشد و پرورش داده (از آلودگی شرك و تفرقه پاك سازد) و كتاب آسمانی و حكمت به آنان بياموزد و همانا پيش از اين در انحراف و گمراهی آشكار بودند. 🔹بعثت پيامبران كاری الهی است. «هُوَ الَّذِي بَعَثَ» ‏ 🔹بعثت پيامبران، عامل رويش، جهش و رستاخيز در همه سطوح و امور جامعه است. «بَعَثَ» ‏ 🔹برخاستن پيامبر از يك جامعه امّی و آنگاه پرچمداری علم و حكمت، يك معجزه الهی است. «بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا» 🔹رهبر جامعه اسلامی بايد از مردم، «رَسُولًا مِنْهُمْ» و در مردم باشد. «فِي الْأُمِّيِّينَ» 🔹تلاوت قرآن، وسيله و مقدمه تزكيه و تزكيه مقدم بر تعليم و تعلّم است‌ ‏يَتْلُوا ... يُزَكِّيهِمْ‌ ... يُعَلِّمُهُمُ‌. (چنانكه در جای ديگر می‌خوانيم: «اتَّقُوا اللَّهَ وَ يُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ»۱۰ از خداوند پروا كنيد تا خداوند، حقايقی را به شما بياموزد). 🔹تزكيه و خودسازی بايد در سايه مكتب انبيا و آيات الهی باشد. (رياضت‌ها و رهبانيت‌هايی كه در سايه تعليم پيامبران نباشد، خود نوعی انحراف است.) «يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ» 🔹تزكيه و تعليم در رأس برنامه‌های انبياست. «يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ» 🔹در مكتب انبيا، پرورش روحی و آموزش فكری، در كنار بينش و بصيرت مطرح است. «يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ» ‏🔹در محيط فاسد نيز می‌توان كار تربيتی كرد. «وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ» 🔹برای درك زحمت‌های پيامبران الهی، بايد به وضعيّت فرهنگی و اخلاقی مردم زمان آن‌ها توجه كرد. «وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ» 📚تفسیر نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ 💠مَثَلُ الَّذِينَ حُمِّلُوا التَّوْراةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوها كَمَثَلِ الْحِمارِ يَحْمِلُ أَسْفاراً بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِ اللَّـهِ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ (۵/جمعه) 🌱‏كسانی‌كه مكلّف به تورات شدند، ولی حق آن را ادا نكردند، مانند الاغی هستند كه كتاب‌هايی حمل می‌كند، (ولی چيزی از آن نمی‌فهمد.) گروهی كه آيات خدا را انكار كردند، مَثَل بدی دارند و خداوند قوم ستمگر را هدايت نمی‌كند. 🔹بدون شك تحصيل علم، مشكلات فراوانی دارد، ولی اين مشكلات هر قدر باشد در برابر بركات حاصل از علم ناچيز است، بيچارگی انسان روزی خواهد بود كه زحمت تحصيل علم را بر خود هموار كند، اما چيزی از بركاتش عائد او نشود، درست بسان چهارپايی است كه سنگينی يك بار كتاب را به پشت خود احساس می‌كند. بی‌آنكه از محتوای آن بهره گيرد. 🔹‏در بعضی از تعبيرات عالم بی‌عمل به" شجر بلا ثمر" (درخت بی‌ميوه) يا" سحاب بلا مطر" (ابر بی‌باران) يا شمعی كه می‌سوزد و اطراف خود را روشن می‌كند ولی خودش از بين می‌رود، يا چهارپايی كه به" طاحونه" (آسياب) می‌بندند و دائما زحمت می‌كشد و طی طريق می‌كند، اما چون به دور خود می‌گردد، هرگز راهی را طی نمی‌كند و به جايی نمی‌رسد و مانند اين‌ تشبيهات كه هر كدام بيانگر گوشه‌ای از سرنوشت شوم عالم بی‌عمل است. 👈در حديثی از امير مؤمنان علی ع می‌خوانيم كه ضمن خطبه‌ای بر فراز منبر فرمود: ‏ايها الناس! اذا علمتم فاعملوا بما علمتم لعلكم تهتدون، ان العالم العامل بغيره كالجاهل الحائر الذی لا يستفيق عن جهله بل قد رأيت ان الحجة عليه اعظم و الحسرة ادوم: ‏" ای مردم! هنگامی كه چيزی را دانستيد عمل كنيد تا هدايت يابيد، زيرا عالمی كه بر خلاف علمش عمل می‌كند، مانند جاهل سرگردانی است كه هرگز از جهلش هشيار نمی‌شود، بلكه من حجت را بر چنين عالمی بزرگتر، و حسرت را پايدارتر می‌بينم". 🔹‏و بدون شك وجود چنين علما و دانشمندانی، بزرگترين بلا برای يك جامعه، محسوب می‌شود، و سرنوشت مردمی كه عالمشان چنين باشد، سرنوشت خطرناكی است. 📚تفسیر نمونه ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♻️♻️♻️ : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول 0⃣4⃣ تدبر در سوره در آيه وَلَقَدْ وَصَّلْنَا لَهُمُ الْقَوْلَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ ﴿۵۱﴾ ❓منظور از وصل قول چيست؟ آيا قرآن است یا كتابهاي آسماني؟ با توجه به اينكه اكثر تفاسير و ترجمه ها،ضمير هم را به مردم مكه و قول را به قرآن برگرده اند، ❓آيا می تواند اين آيه بر نفی روايات فترت وحی دلالت نمايد؟ پاسخ شماره ۲ ايه ۵۱ مرتبط با اهل كتاب است.چون تعبیر "وصلنا لهم القول" تنها در مورد آنها جا دارد. یعنی ادامه سیر تاریخی وحی. ضمنن، ۵۱ به بعدش بهتر میخورد تا به قبلش. جناب اقای فرزين سوال: اما در ايه ۵۱ و قبلش كه صحبتي از اهل كتاب نشده است قاعدتا مرجع ضمير هم ،بايد قبل از خودش مشخص شده باشد. بلحاظ مفهومی هم آیه ۵۱ نمی تواند به اهل کتاب برگردد زیرا آیه ۵۱ نکوهشی است لعلهم یتذکرون اما آیات ۵۲ به بعد تمجیدی است لذا ۵۱ به مشرکان مکه و ۵۲ به مومنان اهل کتاب می‌خورد. پاسخ: در ادبیات عرب مبحث مرجع ضمیر را تنها در چهار جای نحو یا بلاغت توضیحاتی آورده اند: - در نحو در یک جا، که از مواضع ۵ یا ۷ گانه عدم نیاز به مرجع و یا جواز تاخیر آن یاد میشود؛ - در معانی‌-بیان در چند جا ولی مختصر، تحت عناوینی مانند ضعف التأليف، الاضمار علي شريطة التفسير، و تضمين الكلام میتوان در این باب اشاراتی یافت. نیز بحثهای مشابه‌ای ذیل مباحث بلاغی مربوط به شئون موصولات یادکردنی است. عجالتن، در مثال‌های نحوی در تبیین حداقل ۳ مورد همان لم بلاغی "جواز اضمار به اتکال تفسیر متعاقب" در میان می‌آید و گویی بحث را با همان نکات بلاغی هم‌ارز میکند. اما شوربختا که بحث روشنگر مستوفایی در هیچیک از سه عنوان بلاغی یادشده نیز نخواهید یافت. تنها به اجمال و با یاد چند مثال و استقرائاتی ناقص و ناامیدکننده. لااقل در دو معجم بلاغی در دسترس بنده که اوضاع ازین قرار بود. (و برای همین هم بود که از دوستان درخواست کردم احیانن تصحیح و تکمیل فرمایند.) و اما بر گردیم سر ماجرای خودمان: برکنار از - مواردی که ضمیر مرجع نمیخواهد (مانند ضمیر شان و یا ضمیر فصل)، یا - مواردی که مرجعش عام یا روشن است و لذا ذکرش نالازم (مانند "کل من علیها فان")، یا - مواردی مثل "وقالوا ما/ان هی الا حیاتنا الدنیا"، یا - موارد دچار خطای تحلیل (مانند "و أوجس في نفسه خیفة موسي" که صرفن از ضرورت سجع است)، به گمانم مواردی مانند آیه‌ی درپرسش را میتوان به راحتی از نوع بلاغی اضمار قبل از تفسیر/تفصیل دانست. در واقع، بیان یا تفسیر پسین از مرجع پیشین بینیازش میکند. به هر روی، نکته اساسی‌تر همان است که پیشتر عرض کردم: ربط قصص:۵۱ به بعدش بیشتر و وثیقتر است تا به قبلش. در مورد مفهوم هم،بعید میدونم نکوهشی در کار باشد ذکر امید و احتمال عرفی است و حتا تشویقکی هم در خود دارد آقای فرزين http://www.quranpuyan.com/yaf_postsm14732findunread_tdbr-w-fhm-swrh-qSS-dstn-mwsy-w-frwn-nmwnh-y-z-zt-mstDfyn-w-hlkt-mstkbryn-hl-ymn-ntrsyd.aspx#post14732 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛