eitaa logo
قران پویان
441 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
656 ویدیو
601 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 ؟ فردمسلمان درقرآن کریم 🌺🍃تاكيد متعدد قران به و توافق بين همسران: بهتر است 🌸🍃علاوه بر ايه 35 سوره نسا كه به ايجاد و سازش بين همسران توصيه كرده بود،در همان سوره،ايه 128 پس از بيان ترس زنان از نشوز مردان ،مجددا به خير بودن و سازش تاكيد ميكند. 🌺🍃وَإِنِ امْرَأَةٌ خَافَتْ مِنْ بَعْلِهَا نُشُوزًا أَوْ إِعْرَاضًا فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا أَنْ يُصْلِحَا بَيْنَهُمَا صُلْحًا وَالصُّلْحُ خَيْرٌ وَأُحْضِرَتِ الْأَنْفُسُ الشُّحَّ وَإِنْ تُحْسِنُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا128 سوره نسا 🌸🍃و اگر زنى از شوهر خويش بيم ناسازگارى يا رويگردانى داشته باشد بر آن دو گناهى نيست كه از راه با يكديگر به آشتى گرايند كه سازش بهتر است و[لى] بخل [و بى گذشت بودن] در نفوس حضور [و غلبه] دارد و اگر نيكى كنيد و پرهيزگارى پيشه نماييد قطعا خدا به آنچه انجام مى دهيد آگاه است (۱۲۸) http://yon.ir/5pvmN ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
♻️♻️♻️ :تدبر هفتگي در سوره هاي قرآن به ترتيب نزول تفسير شهيد مطهري از سوگندهاي سوره در جلد يازدهم كتاب آشنايي با قرآن مقصود از «نازعات» چیست؟ نازع از ماده «نَزْع» و «نزوع» هر دو آمده است، چون در زبان عربی هم نزوع داریم و هم نزع. نزع، كندن را می گویند، به شدت چیزی را [جدا كردن. ] مثل اینكه چیزی به چیزی چسبیده باشد بعد شما با فشار آن را بكَنید. الآن هم در اصطلاح عرفی و عوامانه خودمان حالت احتضار را حالت نزع می گویند. سعدی هم می گوید: «پیرمردی به نزع می نالید. » حالِ جان كندن را حالت نزع می گویند. ولی نزوع، بر عكس، روی آوردن است، نه روی آوردنِ به زور، بلكه روی آوردنِ به میل. مثلاً گرایش به یك طرف را در زبان عرب نزوع می گویند. كلمه غَرْقا همان مفهوم قوّت و شدت را می دهد. اینجا اگر ما نازعات را از ماده نزع بگیریم- كه بعضی از مفسرین گرفته اند- معنای آیه این است كه: سوگند به آن نزع كنندگانْ به شدت. گفته اند اینجا مقصود حالت موت انسان است، البته انسان كافر، انسان غیر مؤمن. آن حالتی كه برای تحویل گرفتن او می آیند و آن حالت جدا شدن روح از بدن آنچنان سخت و شدید است كه مثل این است كه بخواهند دو شیئی را كه به شدت به هم چسبیده اند به زور از یكدیگر جدا كنند. این همان سختی جان كندن غیرمؤمن یا كافر است چون او رویش به طرف دنیاست و به دنیا و مادیات چسبیده به تمام معنا. وقتی می خواهند این به دنیا چسبیده را از دنیا بیرون ببرند، خدا می داند كه چه شدتی دارد! بر عكس، وَ اَلنّاشِطاتِ نَشْطاً. ملائكه ای و فرشتگانی كه به آسانی و به رفق با خود می برند. گفته اند این آیه ناظر است [به گروهی دیگر از ملائكه. ] اینها هم گروهی از ملائكه هستند كه مأمور قبض ارواحند ولی اینها مأمور قبض ارواح مؤمنین هستند. «وَ النّاشِطاتِ نَشْطا» یعنی این روحها در حالی هستند كه با نشاط و با آرامش و با میل خودشان حركت می كنند و می روند. معلوم است كه چنین افرادی: وَ اَلسّابِحاتِ سَبْحاًبعد شناوری می كنند، شنا می كنند، حركت تند می كنند حركت كردنی. همین قدر كه از اینجا رها و آزاد شدند، به جهانی پا می گذارند بسی وسیع تر و فسیح تر كه برای ما قابل تصور نیست. ما نمی دانیم پرواز كردن و شنا كردن (به تعبیر قرآن) در آن عالم چگونه است. ما پرواز در اینجا را دیده ایم. به ما گفته اند جناب جعفر طیّار بعد از آنكه در جهاد موته دو دستش در راه خدا بریده و شهید شد خدای متعال به او دو بال داد كه در آن دنیا پرواز می كند فَالسّابِقاتِ سَبْقا پس آنها كه از یكدیگر سبقت می گیرند، بر یكدیگر پیشی می گیرند. آن روحهایی كه این می خواهد از آن جلو بیفتد، آن می خواهد از این جلو بیفتد؛ این از آن پیشی می گیرد، آن از این پیشی می گیرد. این سَبْح، این سباحت، این شناوری و این سبقت گرفتن و پیشی گرفتنی كه گفته می شود، در آن عالم مظهر سباحت و پیشی گرفتنی است كه در این دنیاست. كسانی كه در این دنیا به سوی خدا به سرعت بالا می روند، كسانی كه در این دنیا بر یكدیگر در خیرات پیشی می گیرند (فَاسْتَبِقُوا اَلْخَیْراتِ این یك نوع تفسیر بود. (دو تفسیری را عرض می كنیم كه اكثر مفسرین گفته اند. ) تفسیر دیگر نوع دیگر: بعضی گفته اند از اول وَ النّازِعات سوگند به همان مطلق ملائكه است نه فقط ملائكه ای كه روحها را به سختی می كَنند و ملائكه ای كه آن روحهای دیگر را به سستی و آسانی و رفق[می برند. ] چون در قرآن می فرماید امر خداوند به ملائكه می رسد و ملائكه امر الهی را در عالم اجرا می كنند، وَ النّازِعاتِ اشاره به این است: سوگند به فرشتگانی كه تا امر خدا می رسد نزوع می كنند به شدت، یعنی رو می آورند برای انجام امر. وَ اَلنّاشِطاتِ نَشْطاًبا نشاط كامل به سوی مأموریتشان می شتابند. وَ السّابِحاتِ سَبْحا به سرعت حركت می كنند. فَالسّابِقاتِ سَبْقاًبر یكدیگر پیشی می گیرند. فَالْمُدَبِّراتِ أَمْراًتا در نهایت امر، امر الهی را در عالم انجام می دهند و عالم را تدبیر می كنند http://yon.ir/Qp336 ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
بازخوانی خطبه پیامبر در قسمت سوم از این شش کتاب در دو کتاب سنن ابن ماجه و سنن ترمذی اسم غدیر خم نیامده در حالی که به نکاتی ازخطبه آن اشاره شده است. در صحیح مسلم کلمه غدیر (برکه) نیامده اما بجایش آبی بنام خم ذکر شده است. در سه کتاب مسند احمد بن حنبل، انساب الاشراف بلاذری و السنن الکبرای نسائی بخشهایی از خطبه پیامبر همراه با تصریح به اسم غدیر خم آمده است. در دو کتاب به اینکه واقعه در حجة الوداع رسول الله رخ داده تصریح شده است: انساب الاشراف بلاذری و السنن الکبرای نسائی. در دو کتاب خطبه پیامبر در حج گزارش شده، اما اشاره ای به حج آخر نشده: سنن ابن ماجه و سنن ترمذی. در کتاب اخیر روز واقعه عرفه گزارش شده است. در دو کتاب مسند احمد بن حنبل و صحیح مسلم اشارهای درباره حج نیامده است. آنچه در این شش کتاب به عنوان خطبه غدیر خم معرفی شده بر سه گونه است: ◀اول. الست أولى بالمؤمنین من أنفسهم؟ قالوا: بلى. قال: ألست أولى بکل مؤمن من نفسه؟ قالوا: بلى. قال: من کنت مولاه فعلی مولاه. اللهم وال من والاه و عاد من عاداه ◀گونه دوم: ؛ ◀گونه سوم: جامع حدیث ثقلین و حدیث ولایت.» . حدیث ولایت به عنوان خطبه غدیر خم از چند طریق شناخته شده از صحابه پیامبر (ص) به شکل سه جزئی(پرسش و پاسخ اولویت پیامبر، ولایت علی و حداقل دو دعا) به پنج طریق زیر روایت شده است: ۱ . انشاد علی بن ابی طالب در رحبة (مسند احمد بن حنبل و سنن نسائی) ۲ . انشاد علی بن ابی طالب بر منبر مسجد کوفه (سنن نسائی) ۳ . روایت براء بن عازب (مسند احمد بن حنبل، سنن ابن ماجه و انساب الاشراف بلاذری) ۴. روایت اول زید بن ارقم (مسند احمد بن حنبل و سنن نسائی) ۵ . روایت سعد بن ابی وقاص (سنن نسائی) 👈حدیث ولایت به گونه دو جزئی به دو طریق ذیل روایت شده است: بدون استفهام صدر در روایت اول ابی سعید خدری (انساب الاشراف بلاذری)؛ منهای دعای ذیل در روایت زید بن ارقم به نقل عطیه کوفی (مسند احمد بن حنبل) حدیث ولایت به عنوان منهای استفهام صدر و دعاهای ذیل یعنی تنها گزارش مختصر من کنت مولاه فعلی مولاه به شش طریق زیر روایت شده است: » ۱. انشاد علی بن ابی طالب در رحبة (مسند احمد بن حنبل به نقل اذان بن عمر) ۲. روایت ابی ایوب و دیگر انصار در رحبة (مسند احمد) ۳. روایت اول زید بن ارقم (سنن ترمذی) ۴. روایت سعد بن ابی وقاص (سنن ابن ماجه) ۵. روایت ابوهریرة (انساب الاشراف بلاذری) ۶. روایت بریدة بن حصیب (انساب الاشراف بلاذری) برگرفته از تحقيق آقاي محسن كديور با همين عنوان ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
♻♻ :تدبر هفتگي در سوره هاي قرآن به ترتيب نزول ترجمه و تفسيري ديگر از قسم هاي ابتداي سوره بسم الله الرحمن الرحيم قسم به آن جدا کنندگان که غرق در انجام کارشانند (1) و قسم به نشاط داران ِ پر نشاط (2) و قسم به شناگران خوش شنا (3) و قسم به سبقت جويان پيشتاز (4) و قسم به كار سازان خوش تدبير، که لشکرهای پر تعداد از ملائکهء کارگزارِ برقراریِ قیامت اند (5)که در اثر کارِ آنان چنان است که زمین بشدت بلرزد (6) و پس از آن لرزه که همه چیز تخریب میشود سازندگی وسیع و عمیقی خواهد بود که مجددا اوضاع مرتبی ساخته و ایجاد گردد (7) در آن روز گوئی دلهای مردمِ زیادی که از گورها برخاسته اند فرو ميريزد (8) و چشمهايشان گوئی بیحال و فرو افتاده است (9) 🌊شنـا شناگر چه خصیصه شاخصی دارد؟ شناگر وقتی که در آب عمیق افتاد چاره ای جز شناگری ندارد زیرا اگر شنا را رها کند غرق می شود. لذاخصیصه شاخص او«مجبوریت»است. لذا منظور آیه 3 این است که آنها چاره ای جز انجام امور فوق (که با توجه به درس به موضوعات مربوط به قیامت مرتبط است) ندارند. 🎯مسابقه از مجموع آیه های 3 و 4 اینطور فهمیده می شود که مأموران مذکور(که چاره ای جز انجام مأموریت خویش ندارند ) از تمام قدرت و توان و امکانات خویش برای ارائه بهترین نتیجه استفاده می کنند. 🤔تدبیر خوب مأموران مذکور ، باصطلاح امروز ، «هوشمند» هم هستند بطوریکه برای «ارائه بهترین نتیجه ممکن» برنامه ریزی و تدبیر هم دارند. 🔺«جهت» همه این مشخصه ها این مأموران که وظیفه خویش را با نشاط زیاد انجام می دهند، و بهترین راندمان ممکن را نیز بروز می دهند، و برای این بهترین راندمان، برنامه ریزی هوشمندانه هم دارند، کارشان چیست؟ با توجه به درس و خلاصه تفسیر، کار آنها «جدا کردن پرشدت جهان ازوضعیت فعلی آن »، و «ساختن جهان جدید» است. 📚در تفسیر المیزان ، در موضوع قسم های این پاراگراف، نقل قول های زیادی را از مفسران نقل می کند و سپس تقریبا تمام آنها را به این علت که با هم انسجام و ارتباط ندارند و نیز با سیاق آیات سوره متناسب نیستند رد می نماید، تا اینجا را بسیار خوب آمده، اما، اینکه به چکیده و عصاره خود سوره توجهی ننموده و بجای اینکه قسم های مذکور را به واقعه قیامت نسبت دهد به تمشیت امور فیزیکی این جهان نسبت داده، خطا رفته است ازتفسير استاد گنجه اي yon.ir/Qp336 ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
✴ بازخوانی خطبه پیامبر در قسمت چهارم - به عنوان خطبه غدیر خم از طرق سه صحابه زیر روایت شده است: ۱ . روایت دوم زید بن ارقم (مسند احمد بن حنبل، صحیح مسلم و سنن ترمذی) ۲ . روایت دوم أبو سعید خدری (مسند احمد بن حنبل) ۳ . روایت جابر بن عبدالله انصاری (سنن ترمذی) ✅ - روایت جامع حدیث ثقلین و حدیث ولایت: روایت سوم زید بن ارقم (انساب الاشراف بلاذری و سنن نسائی) حدیث ثقلین به عنوان خطبه غدیر خم تنها در این حد در روایات فوق مشترک است: انی تارک فیکم کتاب الله و عترتی اهل بیتی. تمامی عبارات اضافه براین در روایات مذکور متفاوت نقل شده است، عبارت « من کنت مولاه فعلی مولاه » به عنوان جزئی از غدیر خم پیامبر (ص) از طریق هشت صحابی در پنج کتاب که از کتب معتبر اقدم اهل سنت محسوب میشود نقل شده است. این عبارت تنها در صحیح مسلم ازکتب فوق نیامده است. 👈حدیث ثقلین (با کمترین الفاظ یعنی انی تارک فیکم کتاب الله و عترتی اهل بیتی) به عنوان خطبه غدیر خم به سه طریق متفاوت در پنج کتاب از شش کتاب فوق آمده است. 👈حدیث ولایت و حدیث ثقلین به عنوان جامع خطبه غدیر خم از یک طریق (زید بن ارقم) در کتاب انساب الاشراف بلاذری و سنن نسائی نقل شده است. بر أساس منابع اهل سنت میتوان با اطمینان گفت که پیامبر (ص) در حجة الوداع در غدیر خم حداقل این دو نکته را با پیروان خود در میان گذاشته است: 🔸نکته اول. من بین شما دو چیز گرانبها به ودیعه میگذارم: کتاب خدا و عترت یا اهل بیتم را. 🔸نکته دوم: هر که من مولای او هستم علی هم مولای اوست (یقینا). خدا دوست بدار آنکه او را دوست میدارد، و دشمن بدار آن که او را دشمن میدارد (به احتمال قوی). برگرفته از تحقيق آقاي محسن كديور با همين عنوان ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
♻♻♻ :تدبر هفتگي در سوره هاي قرآن به ترتيب نزول سوره 💠ﻣﺮﺍﺩ ﺍﺯ «ﻧﺎﺯﻋﺎﺕ» ﺑﺎﺩﻫﺎﻳﻰ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺍﺑﺮﻫﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺑﺎﻟﺎﻯ ﺍﻗﻴﺎﻧﻮﺳﻬﺎ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﺣﺮﻛﺖ ﻣﻰ ﺩﻫﻨﺪ 💠«ﻧﺎﺷﻄﺎﺕ» ﻫﻤﺎﻥ ﺍﺑﺮﻫﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺟﺎﻯ ﺧﻮﺩ ﺣﺮﻛﺖ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺳﻄﺢ ﺍﻗﻴﺎﻧﻮﺳﻬﺎ ﺧﺎﺭﺝ ﻣﻰ ﺷﻮﻧﺪ، ﻭ ﺑﻪ ﺧﺸﻜﻰ‌ﻫﺎ ﺭﻭﻱ ﻣﻰ ﺁﻭﺭﻧﺪ، ﻳﻌﻨﻰ ﺑﺎﺩﻫﺎ ﺍﺑﺮ ﺭﺍ ﺣﺮﻛﺖ ﻣﻰ ﺩﻫﻨﺪ ﻭ ﺍﺑﺮﻫﺎ ﺑﻪ ﺁﺭﺍﻣﻰ ﻭ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﻣﺨﺼﻮﺹ ﺧﺎﺭﺝ ﻣﻰ ﺷﻮﻧﺪ ﻭ ﺣﺮﻛﺖ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ. 💠«ﺳﺎﺑﺤﺎﺕ» ﻫﻤﺎﻥ ﺍﺑﺮﻫﺎﻯ ﺷﻨﺎﮔﺮ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺩﺭﻳﺎﻯ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺷﻨﺎ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ، ﺷﻨﺎﻯ ﻛﺎﻣﻞ. ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺷﻨﺎ ﻛﺮﺩﻥ ﺍﺯ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﺳﺒﻘﺖ ﻣﻰ ﮔﻴﺮﻧﺪ، ﺑﻌﻀﻰ ﺟﻠﻮ ﻣﻰ ﺭﻭﻧﺪ، ﺑﻌﻀﻰ ﺩﺭ ﺍﻃﺮﺍﻑ ﺩﺭﻳﺎ ﻣﻰ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻟﺬﺍ ﺑﺎ ﻓﺎﺀ ﺗﻔﺮﻳﻊ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ: ﻓَﺎﻟﺴﱠﺎﺑِﻘﺎﺕِ ﺳَﺒْﻘﺎً ⚜ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺩﻭﻡ ﺁﻧﻜﻪ: ﺁﻧﻬﺎ ﺗﺪﺑﻴﺮ ﺍﻣﺮ ﺧﺪﺍ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ، ﻭﺍﺳﻄﻪ ﻫﺎﻯ ﻓﻴﺾ ﺧﺪﺍ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺍﻳﻦ ﺻﻨﻊ ﻋﺠﻴﺐ ﻭ ﻧﻈﺎﻡ ﻣﺘﻘﻦ ﭘﻴﻮﺳﺘﻪ ﺗﻜﺮﺍﺭ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ. ﻧﺎﮔﻔﺘﻪ ﻧﻤﺎﻧﺪ: ﺍﻳﻦ ﮔﻔﺘﻪ ﺩﺭ ﺣﺪ ﺍﺣﺘﻤﺎﻝ ﺍﺳﺖ، ﻧﻤﻰ ﮔﻮﺋﻴﻢ ﻛﻪ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﻗﺮﺁﻥ ﻓﻘﻂ ﻫﻤﻴﻦ ﺍﺳﺖ. ♻ﺍﻫﻞ ﺗﻔﺴﻴﺮ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ: ﺟﻮﺍﺏ ﺍﻳﻦ ﺳﻮﮔﻨﺪﻫﺎ ﻣﺤﺬﻭﻑ ﻭ ﺁﻥ ﻛﻠﻤﻪ «ﻟﻴﺒﻌﺜﻦ» ﺍﺳﺖ ﻳﻌﻨﻰ: ﻗﺴﻢ ﺑﻪ ﻧﺎﺯﻋﺎﺕ ﻭ ﻧﺎﺷﻄﺎﺕ ﻭ... ﺣﺘﻤﺎ ﻣﺮﺩﻡ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﺑﺮﺍﻧﮕﻴﺨﺘﻪ ﻣﻰ ﺷﻮﻧﺪ، 📚تفسیر احسن الحدیث 🌹آنچه در اين آيات بدان سوگند ياد شده با صفاتى كه ملائكه در امتثالشان نسبت به اوامر صادره از ساحت مقدس الهى كه مربوط به تدبير امور عالم ماده نسبت به ايشان مى باشد، و سپس قيامشان به تدبير امور به اذن خداى تعالى، قابل انطباق است. 🌹و آيات مذكور از نظر سياق شديدا شبيه به آيات آغاز سوره صافات است، كه مى فرمايد: (و الصافات صفا فالزاجرات زجرا فالتاليات ذكرا)، و نيز بسيار شباهت دارد به آيات اول سوره مرسلات كه مى فرمايد: (و المرسلات عرفا فالعاصفات عصفا و الناشرات نشرا فا لفارقات فرقا فالملقيات ذكرا)، كه ملائكه را در امتثال او امر الهى توصيف مى كند، چيزى كه هست آن آيات تنها ملائكه وحى را توصيف مى كرد، و آيات ابتداى اين سوره مطلق ملائكه را در تدبير امور عالم توصيف مى نمايد. 🌹اما وقتى منظور از آيات سه گانه اشاره به سرعت گرفتن ملائكه باشد در نازل شدن براى انجام آنچه بدان مأمور شده اند، و سبقت گرفتن به آن، و تدبير امر آن، بناچار بايد دو آيه ديگر يعنى (و النازعات غرقا و الناشطات نشطا) را هم حمل كنيم بر انتزاع و خروجشان از موقف و مرتبه خطاب به موقف و مرتبه انجام ماموريت، پس نزع ملائكه بطور غرق، عبارت است از اينكه شروع به نزول به طرف هدف كنند، آن هم نزول به شدت و جديت، و نشط ملائكه عبارت است از خروجشان از موقفى كه دارند به طرف آن هدف، همچنان كه سبح آنان عبارت است از شتافتن و سرعت گرفتن بعد از خروج، و به دنبال آن سبقت گرفته و امر آن موجود را به اذن خدا تدبير مى كنند. 🌹بنابر بيانى كه گذشت آيات پنجگانه، سوگند به وظيفه اى است كه ملائكه دارند، و وضعى كه در هنگام انجام ماموريت به خود مى گيرند. از آن لحظه اى كه شروع به نزول نموده تا آخرين وضعى كه در تدبير امرى از امور عالم ماده به خود مى گيرند. 🖊نقل از تفسير الميزان yon.ir/Qp336
✴ بازخوانی خطبه پیامبر در قسمت پنجم ✅ بخش دوم. در منابع اولیه تشیع از کتب شیعه نیز ده کتاب انتخاب کرده ام. قدیمیترین کتابهایی که نزد شیعیان معتبر محسوب میشوند. به لحاظ زمانی از قرن سوم تا قرن پنجم را در برگرفته است. برای دربرگرفتن شیخ طوسی صاحب دو کتاب از کتب اربعه شیعی - - تا أواسط قرن پنجم جلو رفتهام.تا از هر دو سو منابع اصلی روایی بررسی شده باشد . این ده کتاب گزیده شیعی عبارتند از: من لایحضره الفقیه و کمال الدین صدوق، کافی کلینی ، تاریخ یعقوبی،ایضاح فضل بن شاذان، تهذیب، استبصار، و امالی طوسی (۴۱۳)، ارشاد مفید (۴۰۶)، نهج البلاغه سید رضی . از این ده کتاب منتخب یک کتاب کلام روایی (ایضاح)، هفت کتاب روایت شامل کتب اربعه (کافی، من لایحضره الفقیه، تهذیب و استبصار)، و سه کتاب روایی مهم دیگر (کمال الدین، نهج البلاغه و امالی طوسی) و دو کتاب تاریخ و سیره (تاریخ یعقوبی و ارشاد مفید). از این ده کتاب چهار کتاب متعرض بحث غدیر خم و خطبه پیامبر (ص) در این روز نشده اند . سه کتاب از کتب اربعه یعنی من لایحضره الفقیه صدوق و تهذیب و استبصار طوسی در این زمره هستند.البته هر سه کتاب فقهی هستند و جای بحث مسئله کلامی یا تاریخی در کتاب فقهی نیست .اما چون صحاح سته اهل سنت از این زاویه بررسی شده بود، کتب اربعه حدیث شیعه هم از همان زاویه بررسی شد . برای آشنایی با دیدگاه شیخ صدوق و شیخ طوسی دو کتاب دیگر آنها انتخاب شد که به نحوی واقعه غدیر خم را بحث کرده اند (کمال الدین صدوق و امالی طوسی .) کتاب چهارمی که متعرض مسئله غدیر خم نشده نهج البلاغه سید رضی است .این کتاب بعد از قرآن کریم گرامیترین و رایجترین کتاب شیعی است .البته نهج البلاغه آنچنانکه از اسمش پیداست گزینش ادبی سید رضی از خطبه ها، نامهها و کلمات قصار علی بن ابی طالب است نه اهم آثار یا همه آثار امام علی (ع) . اما بالاخره در این کتاب که رایجترین مجموعه شیعی کلمات امام علی است، کلمه ای درباره غدیر خم و خطبه پیامبر توسط سید رضی انتخاب نشده است . شش کتاب گزیده شیعی که درباره غدیر خم بحث کرده اند به ترتیب تاریخی عبارتند از: ایضاح فضل بن شاذان ، امالی ، ارشاد مفید ، کمال الدین صدوق ، کافی کلینی ، تاریخ یعقوبی برگرفته از تحقيق آقاي محسن كديور با همين عنوان ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
تأمل در آيه و داستان آن امروز ۲۴ذيجه روز مباهله است. اين قضيه در آيه ۶۱ سوره آل عمران بيان شده است. باين مناسبت ضمن بيان آيه وترجمه آن ،شرح داستان را هم بطور خلاصه از تفسير الميزان ذكر ميكنيم. إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِندَ اللّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِن تُرَابٍ ثِمَّ قَالَ لَهُ كُن فَيَكُونُ ﴿۵۹﴾ الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَلاَ تَكُن مِّن الْمُمْتَرِينَ ﴿۶۰﴾ فَمَنْ حَآجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءنَا وَأَبْنَاءكُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءكُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةَ اللّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ در واقع مثل نزد خدا همچون مثل [خلقت] آدم است [كه] او را از خاك آفريد سپس بدو گفت باش پس وجود يافت (۵۹) [آنچه درباره عيسى گفته شد] حق [و] از جانب پروردگار تو است پس از ترديدكنندگان مباش (۶۰) پس هر كه در اين [باره] پس از دانشى كه تو را [حاصل] آمده با تو محاجه كند بگو بياييد پسرانمان و پسرانتان و زنانمان و زنانتان و ما خويشان نزديك و شما خويشان نزديك خود را فرا خوانيم سپس مباهله كنيم و لعنت خدا را بر دروغگويان قرار دهيم (۶۱) تفسير الميزان در از امام صادق (عليه السلام ) روايت كرده كه فرمود: نصاراى نجران وقتى براى شرفيابى حضور رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) حركت مى كردند، سه نفر از بزرگانشان به نام اهتم و عاقب و سيد با آنان همراهى نمودند، به رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) نزديك شده، پرسيدند: مردم را به چه دينى دعوت مى كنى ؟ فرمود: به شهادت دادن به اينكه جز اللّه معبودى نيست و اينكه من فرستاده خدايم و اينكه عيسى (عليه السلام ) بنده اى است مخلوق كه مى خورد و مى نوشيد و سخن مى گفت پرسيدند: اگر مخلوق و بنده بود پدرش كه بود؟، در اينجا به رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) وحى شد كه به ايشان بگو: شما درباره آدم چه مى گوئيد؟ آيا بنده اى مخلوق بود، مى خورد و مى نوشيد و سخن مى گفت و عمل زناشوئى انجام مى داد يا نه ؟ رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) همين سوالات را از ايشان كرد، جواب دادند: بله بنده اى مخلوق بود و كارهائى كه برشمردى مى كرد، فرمود: اگر بنده بود و مخلوق پدرش كه بود؟ مسيحيان مبهوت و مغلوب شدند و خداى تعالى اين آيه را فرستاد: (ان مثل عيسى عند اللّه كمثل آدم خلقه من تراب...) و نيز اين آيه را كه فرمود: (فمن حاجك فيه من بعد ماجاءك من العلم - تا جمله - فنجعل لعنت اللّه على الكاذبين ). رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) به ايشان فرمود: پس با من مباهله كنيد، اگر من صادق بودم لعنت خدا بر شما نازل شود و اگر كاذب باشم لعنتش بر من نازل شود، مسيحيان گفتند: با ما از در انصاف درآمدى، قرار گذاشتند همين كار را بكنند، وقتى به منزل خود برگشتند، رؤسا و بزرگانشان مشورت كردند و گفتند: اگر خودش با امتش به مباهله بيايند، مباهله مى كنيم چون مى فهميم كه او پيغمبر نيست و اگر خودش با اقرباءش به مباهله بيايد مباهله نمى كنيم، چون هيچكس عليه زن و بچه خود اقدامى نمى كند، مگر آنكه ايمان و يقين داشته باشد كه خطرى در بين نيست و در اين صورت او در دعويش صادق است، فردا صبح به طرف رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) روانه شدند، ديدند كه تنها رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) و على بن ابى طالب و فاطمه و حسن و حسين (عليهماالسلام ) براى مباهله آمده اند، نصارا از اشخاص پرسيدند: اينان چه كسانى هستند؟ گفتند: اين مرد پسر عم و وصى و داماد او است و اين دخترش فاطمه سلام اللّه عليها است و اين دو كودك، دو فرزندانش حسن و حسين (عليهماالسلام ) هستند، نصارا سخت دچار وحشت شدند و به رسول خدا (صلى اللّه عليه وآله ) عرضه داشتند: ما حاضريم تو را راضى كنيم، ما را از مباهله معاف بدار، رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) با ايشان به كرد و نصارا به ديار خود برگشتند. در اين محل در مدينه مسجدي به همين نام ساخته شده كه زايران نيز به بازديد آن ميروند.هم چنين تفاسير ونتايج متعددي از اين آيه بخصوص پيرامون اهلبيت وپنج تن انجام شده است . جهت مطالعه نظرات و تفاسير ديگر به لينك زير مراجعه نماييد yon.ir/Qpt38 ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
سيد كاظم فرهنگ: ♻️♻️♻️ :تدبر هفتگي در سوره هاي قرآن به ترتيب نزول ترجمه متفاوتي از سوگندهاي ابتداي سوره بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ به نام خداوند رحمتگر مهربان وَالنَّازِعَاتِ غَرْقًا {1}سوگند به ازجا کنده شوندگان (خارج شوندگان از مکان خود جهت انجام ماموریت) باشدت {1} وَالنَّاشِطَاتِ نَشْطًا {2}و به خارج شوندگان پرتحرک و بانشاط {2} وَالسَّابِحَاتِ سَبْحًا {3}و به روندگان راه دور (شناوران) باسرعت {3} فَالسَّابِقَاتِ سَبْقًا {4}پس در پيشى گرفتن [در فرمان خدا] سبقت گيرنده اند {4} فَالْمُدَبِّرَاتِ أَمْرًا {5}پس کارها را پشت سرهم بدرستی انجام میدهند. {5} يَوْمَ تَرْجُفُ الرَّاجِفَةُ {6}درآن روز كه لرزنده بلرزد {6} {تَتْبَعُهَا الرَّادِفَةُ {7}و از پى آن ، واقعه بعديِ (برنامه ریزی شده) (صیحه دوم) رخ دهد {7}} قُلُوبٌ يَوْمَئِذٍ وَاجِفَةٌ {8}در آن روز دلهايى سخت هراسانند {8} أَبْصَارُهَا خَاشِعَةٌ {9}ديدگان آنها فرو افتاده {9} فَإِنَّمَا هِيَ زَجْرَةٌ وَاحِدَةٌ {13}پس منحصرا آن [بازگشت بوسیله] يك صیحه است [و بس] {13} فَإِذَا هُم بِالسَّاهِرَةِ {14}و بناگاه آنان در زمين هموار خواهند بود {14} ♻️بررسي و تدبر در آيات فوق: 1-در ترجمه و تفسیر پنج آیه نخست سوره نازعات (قسم ها) نظرات بسیار متفاوتی ابراز شده است .اکثریت صاحب نظران، در اینکه مصداق آیات فرشتگان هستند،متفق القولند اما در چگونگی ترجمه و وصف این افعال فرشتگان،اختلاف نظر دارند. با توجه به معانی ارایه شده برای لغات موجود(قابل مشاهده در لينك پايين صفحه) و نیز سیاق آیات بعدی سوره ،این فرشتگان مامور به انجام تحولات عظیم قیامت و اماده سازی صحنه حشر انسانها برای حسابرسی هستند و لذا از نظر این نگارنده،ترجمه مناسب سوگندهای ابتدای سوره ،آن است که در بالا ارایه شد. 2-در پنج ایه اول به موجوداتی قسم خورده که کارخود را با نشاط و باسرعت و با برنامه انجام میدهند.در واقع سرعت و جنب و جوش و جدیت در انجام دهندگان این اقدامات مشهود است. سپس به وضعیت قیامتی و باور دنیوی منکران معاد اشاره میکند و مجددا در آیات 13 و14 مجددا به سرعت عمل و سهولت در آماده شدن صحنه حسابرسی قیامت اشاره میکند. به نظر میرسد پیرو سوره های قبلی که به متلاشی شدن زمین و شکافته شدن آسمان و کل نظام طبیعت و سپس بعث و حشر مجدد همه انسانها برای حسابرسی اشاره کرده بود،منکران معاد با حسابهای مادی معمول، زمان طولانی مورد نیاز برای ازهم پاشیدن نظم موجود کره زمین و برقراری نظم جدید و برپایی صحنه قیامت و حشر همه انسانها را ،عاملی برای بعید بودن قیامت معرفی میکرده اند. در سوره فجر که پیش از نازعات نازل شده بود خواندیم که:"کلا اذا دکت الارض دکا دکا و جاء ربک و الملک صفا صفا و جیء یومئذ بجهنم" یعنی متلاشی وخرد شدن زمین و نزول فرشتگان و مهیا شدن جهنم پشت سرهم بیان شده است. در واقع ایات ابتدایی و انتهای سوره نازعات توضیح بیشتری از کیفیت آن وقایع مذکور و نحوه عمل خارق العاده عاملان ایجاد قیامت است. در انتهای سوره نیز که بحث سئوال از زمان قیامت بیان شده ،خداوند تاکید میکند که زمانیکه قیامت را درک کنند،بیش از یک روز یا یک شب را سپری نکرده اند. 3-جواب سوگند های ابتدای سوره چیست؟برخی بعد از ایه 5 ،جمله محذوف "لتبعثن" را جواب سوگند دانسته اند(یعنی قسم به این فرشتگان ،که حتما مبعوث میشوید) اما به نظر میرسد آیه 8 جواب سوگند است یعنی سوگند به این عاملان باکیفیت برپایی قیامت ،که در انروز که زمین بلرزد،افرادی هراسان هستند و در ایات بعد توصیف انها ذکر شده است. 🖌سیدکاظم فرهنگ جهت مشاهده ادامه توضيحات و ساير نظرات در سوگندهاي سوره نازعات به لينك زير مراجعه نماييد. http://yon.ir/Qp336 ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
سلام بر مخاطبان گرامی کانال قران پویان در به همکاری یک نفر از دوستان ،جهت انتقال(کپی) پستها از کانال و ارسال در کانال ایتا نیازمندیم با تشکر 🙏 علاقه مندان به نام كاربري زير اطلاع دهند @farpuy
✴️✴️ بازخوانی خطبه پیامبر در قسمت ششم جمع بندی چگونگي روايت غدير در ۱۰ کتاب قديمي شیعه " سه کتاب گزارش خود را درباره غدیر خم بدون ذکر منبع آورده اند: ایضاح فضل بن شاذان، تاریخ یعقوبی و ارشاد مفید. در شش کتاب منتخب شیعی گزارش سه کتاب مستند به سلسله سند از مولف کتاب تا پیامبر (ص) است: کافی کلینی، کمال الدین صدوق و امالی طوسی. متن خطبه غدیر خم پیامبر (ص) در منابع ششگانه سه گونه روایت شده است: گونه اول منحصر در اولویت پیامبر بر مردم نسبت به خودشان، اعلام ولایت علی بن ابی طالب و چند دعا. این گونه در سه کتاب ذیل نقل شده بود: ایضاح فضل بن شاذان، کافی کلینی، و امالی طوسی؛ گونه دوم حدیث ثقلین به عنوان خطبه غدیر: کمال الدین صدوق (روایت دوم)؛ گونه سوم مجموع دو متن قبلی: تاریخ یعقوبی، و کمال الدین صدوق (روایت اول). در کتب منتخب شیعی که مستندات خطبه غدیر خم را آورده اند مجموعا روایت پنج نفر از صحابهای که مستقیما خطبه را از زبان پیامبر شنیده اند به چشم میخورد: گونه اول: چهار روایت در امالی طوسی: زید بن ارقم، ابوسعید خدری، انس بن مالک، و انشاد علی بن ابی طالب؛ گونه دوم: روایت امام محمد باقر (ع) از جابر بن عبدالله انصاری (کمال الدین صدوق)؛ گونه سوم: روایت عامر بن واثلة از زید بن ارقم (کمال الدین صدوق). در مقایسه با خطبه غدیر خم به روایت اهل سنت هر سه گونه مشابه دارد. گونه اول: مسند احمد بن حنبل، سنن ابن ماجه ، انساب الاشراف بلاذری، سنن ترمذی و سنن نسائی؛ گونه دوم: مسند احمد بن حنبل، صحیح مسلم و سنن ترمذی؛ گونه سوم: انساب الاشراف بلاذری و سنن کبرای نسائی. 👈👈 در مجموع در دوازده کتاب اقدم معتبر سنی و شیعه در نقل مستند خطبه غدیر خم پیامبر (ص) بین سنی و شیعه اتفاق نظر کامل است! در ایضاح فضل بن شاذان به سمپاشی بدخواهان علیه علی بن ابی طالب در آن زمان و به اقدام پیامبر برای مقابله با این سمپاشیها سربسته اشاره می کند. ✅در کافی کلینی این نکته تشریح شده است: أولا با نزول آیه ۵۵ مائده که درباره ولایه علی بود، خداوند به محمّد (ص) فرمان داد که ولایت را برایشان تفسیر کند. پیامبر ترسید که آنان از دین برگشته او را تکذیب کنند، پس دلتنگ شده برای مشورت به خداوند مراجعه کرد. آیه ۶۷ سوره مائده نازل شد. ثانیا آن گاه خار نفاق در دل مردمان افتاده، گفتند: خداوند یاد هرگز آن را بر محمّد نازل نکرده است. و او جز این که دست پسر عمویش را بالا ببرد چیزی نمیخواهد. ثالثا پیامبر أموال اهدایی مردم مدینه را نپذیرفت . " قل لا أسألکم علیه أجرا إلا المودة فی القربى (شوری .۲۳) آن گاه منافقان گفتند: خداوند این را بر محمّد نازل نکرده است و او می خواهد جایگاه پسرعمویش را بالا برده، خاندانش را بر ما بگو من از شما «تحمیل کند. دیروز می گفت: هرکه من مولای اویم، علی مولای او است و امروز می گوید: برای آن جز دوستی با نزدیکانم مزدی نمی خواهم.اما در ارشاد مفید هیچیک از نکات فوق الذکر کافی مطرح نشده است. برگرفته از تحقيق آقاي محسن كديور با همين عنوان ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
✴️✴️ بازخوانی خطبه پیامبر در قسمت آخر در هیچیک از کتب منتخب شیعه باب یا فصلی مخصوص خطبه پیامبر (ص) در غدیر خم منعقد نشده است. در هیچیک از کتب روایی منتخب شیعه روایات مرتبط با این واقعه کنار هم گردآورده نشده است. به نظر میرسد مسئله ولایت امیرالمؤمنین (ع) به میزانی از وضوح و بداهت بوده است که عالمان شیعه نیازی به إهتمام در روایت شافی و وافی خطبه غدیر خم پیامبر (ص) نیافته اند. هیچ عالم شیعی شناخته شده ای در مقطع تاریخی یادشده (تا أواسط قرن پنجم) رساله منفردی درباره خطبه غدیر خم ننوشته است، به نحوی که رسالهاش بجا مانده در دست ما موجود باشد. اهتمام بسیاری نویسندگان شیعه متوجه حواشی واقعه و شاخ و برگهایی است که توسط غلات در احادیث بی اعتبار یا مجعول یا مشکوک نقل شده است. ✅✅ متن خطبه غدیر خم پیامبر (ص) که میتوان گفت در مقطع تاریخی یادشده و بر أساس کتب منتخب معتبر اقدم با کمی تسامح در متن مورد اتفاق تشیع است عبارات زیر است: قال رسول الله (ص) فی حجة الوداع فی غدیر خم: ،کأنّی قد دعیت فأجبت إنّی ترکت فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی أهل بیتی ،أحدهما أکبر من الاخر، ما إن تمسکتم به لن تضلوا أبدا،فإنّهما لن یفترقا حتّى یردا علیّ الحوض، فانظروا کیف تخلفونی فیهما، ثمّ قال: ألست أولى بالمؤمنین من أنفسهم؟ قالوا: بلى یا رسول الله،فأخذ بید علی فقال: من کنت مولاه فهذا علی ، مولاه، اللهم وال من والاه، وعاد من عاداه، ، وانصر من نصره، واخذل من خذله. هریک از عبارات این خطبه شناسنامه مشخصی در کتب یادشده دارد. تمام این عبارات در میان شیعه هم یکسان نقل نشده است. اما اجمالا مورد پذیرش است. اگر کسی ادعای عبارات بیشتری در خطبه غدیر خم پیامبر (ص) دارد میباید ادعای خود را با سند معتبر عرضه کند. ♻️♻️سخن آخر بر أساس منابع منتخب که اقدم کتب معتبر سنی و شیعه بودند میتوان گفت: رسول خدا (ص) یقینا در حجة الوداع در غدیر خم در حضور انبوه مسلمانان خطبه خوانده است. مفاد اصلی این خطبه یقینا درباره ولایت علی بن ابی طالب (ع) بوده است. علاوه بر آن مطمئنا پیامبر درباره ثقلین - کتاب خدا و عترت و اهل بیتش - در حجة الودع بیش از یک بار سخن گفته از جمله در غدیر خم. یقینا مسلمانان خطبه پیامبر (ص) در این دو محور را شنیده اند. بنابراین در اصل صدور خطبه در حد فوق کمترین تردیدی نیست. منابع اهل سنت و شیعه خطبه فوق را به تفصیلی که گذشت روایت کرده اند. تا اینجا را من در مقال بحث کردم. اکثریت مسلمانان یعنی اهل سنت مفاد خطبه پیامبر (ص) را به گونه ای معنی کردند که هیچ تاثیری در شاکله معرفت اسلامی و جانشینی پیامبر نداشت. شیعیان که هم آن زمان و هم تا امروز در اقلیت بوده و هستند خطبه پیامبر (ص) را به گونه ای درک کردند که پیامبر در این این خطبه نه تنها شاکله معرفت اسلامی را از طریق معرفی ثقلین برای پیروانش تعیین کرده، بلکه سمت و سوی جانشینی سیاسی خود را نیز مشخص کرده است. فهم تشیع با خطبه پیامبر (ص) -مفاد این مطابق تحقیق موجود - منطبق است، و به نظر میرسد اهل سنت به – خطبه مهم توجه و عمل نکردند. چرا؟ گفته شده علی بن ابی طالب (ع) جوان بود (در زمان رحلت ساله بود) و بسیاری از تازه مسلمانها هنوز کینه کشتگانشان را در جنگهای زمان پیامبر (ص) با ۳۳پیامبر شمشیر علی (ع) به خاطر داشتند. رسوم و مناسبات قبایلی عرب هنوز از دلهایشان ریشه کن نشده بود. این أمور بر وصایای نبوی تقدم یافت. در این زمینه یعنی سیر تحول معنای خطبه غدیر خم و زمینه سیاسی اجتماعی زمان رحلت پیامبر (ع) در مقال و مجالی دیگر بحث خواهم کرد. 🔻 شیعه شرمنده نباشیم. ما به پیروی امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (ع) افتخار میکنیم و معتقدیم به وصیت رسول خدا (ص) در غدیر خم در تمسک به ثقلین عمل کرده و ولایت علی (ع) را پذیرفته ایم. ما امام علی (ع) را باب علم نبی (ص) می دانیم. البته اینکه در عمل چگونه شیعهای بوده و هستیم بحث دیگری است! لذا خداوند را با این دعا شکر میگوئیم: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلیِّ بنِ أَبِی طالِب وَ الْأَئِمَّةِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ. والسلام. برگرفته از تحقيق آقاي محسن كديور با همين عنوان ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
سلام بر مخاطبان گرامی کانال قران پویان در به همکاری یک نفر از دوستان ،جهت انتقال(کپی) پستها از کانال و ارسال در کانال ایتا نیازمندیم با تشکر 🙏 علاقه مندان به نام كاربري زير اطلاع دهند @farpuy
♻️♻️♻️ :تدبر هفتگي در سوره هاي قرآن به ترتيب نزول ✅ تدبر در آيات ۲۶-۱۵ سوره : هَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ مُوسَىٰ [٧٩:١٥] آیا داستان موسی به تو رسیده است؟! إِذْ نَادَاهُ رَبُّهُ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى [٧٩:١٦] در آن هنگام که پروردگارش او را در سرزمین مقدّس «طوی» ندا داد (و گفت): اذْهَبْ إِلَىٰ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَىٰ [٧٩:١٧] به سوی فرعون برو که طغیان کرده است! فَقُلْ هَل لَّكَ إِلَىٰ أَن تَزَكَّىٰ [٧٩:١٨] و به او بگو: «آیا می‌خواهی پاکیزه شوی؟! وَأَهْدِيَكَ إِلَىٰ رَبِّكَ فَتَخْشَىٰ [٧٩:١٩] و من تو را به سوی پروردگارت هدایت کنم تا از او بترسی (و گناه نکنی)؟!» فَأَرَاهُ الْآيَةَ الْكُبْرَىٰ [٧٩:٢٠] سپس موسی بزرگترین معجزه را به او نشان داد! فَكَذَّبَ وَعَصَىٰ [٧٩:٢١] امّا او تکذیب و عصیان کرد! ثُمَّ أَدْبَرَ يَسْعَىٰ [٧٩:٢٢] سپس پشت کرد و پیوسته (برای محو آیین حق) تلاش نمود! فَحَشَرَ فَنَادَىٰ [٧٩:٢٣] و ساحران را جمع کرد و مردم را دعوت نمود، فَقَالَ أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَىٰ [٧٩:٢٤] و گفت: «من پروردگار برتر شما هستم!» فَأَخَذَهُ اللَّهُ نَكَالَ الْآخِرَةِ وَالْأُولَىٰ [٧٩:٢٥] از این رو خداوند او را به عذاب آخرت و دنیا گرفتار ساخت! إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَعِبْرَةً لِّمَن يَخْشَىٰ [٧٩:٢٦] در این عبرتی است برای کسی که (از خدا) بترسد! ادامه در پست بعدی👇
در اين آيات نكات جالبى است كه توجه به آن لازم است: 1 -علت رفتن به سوى فرعون را طغيان فرعون ذكر مى كند ، و اين نشان مى دهد كه يكى از اهداف بزرگ انبيا هدايت طغيانگران يا مبارزه قاطع با آنها است . 2 -دعوت فرعون را با ملايم ترين و خيرخواهانه ترين تعبير دستور مى دهد مى فرمايد : به او بگو : آيا ميل دارى پاك و پاكيزه شوى ؟ ( البته پاكيزگى مطلق كه هم شامل پاكيزگى از شرك و كفر مى شود و هم از ظلم و فساد ) شبيه تعبيرى كه در آيه 44 سوره طه آمده است فقولا له قولا لينا با او با ملايمت سخن بگوئيد. 3 -اين تعبير اشاره لطيفى به اين حقيقت است كه رسالت انبيا براى پاكسازى انسانها و باز گرداندن طهارت فطرى نخستين به آنها است . در ضمن نمى گويد : من تو را پاك كنم ، بلكه مى گويد : پاكى را پذيرا شوى ! و اين نشان م ىدهد كه پاك شدن بايد به صورت خودجوش باشد نه تحميل از برون. 4 -ذكر هدايت بعد از پاك شدن دليل بر اين است كه بايد در آغاز شستشوئى كرد سپس به كوى دوست گام نهاد. 5 -تعبير به ربك ( پروردگارت ) در حقيقت تاكيد بر اين نكته است كه تو را به سوى كسى مىبرم كه مالك و مربى و پرورش دهنده تو است ، چرا از مسير سعادتت مى گريزى ؟! 6 - خشيت و خدا ترسى نتيجه هدايت به سوى خدا است ، آرى ثمره درخت هدايت و توحيدهمان احساس مسؤوليت در برابر خداوند بزرگ است ، چرا كه هرگز خشيت بدون معرفت حاصل نمى شود ، و لذا در آيه 28 سوره فاطر مى خوانيم : انما يخشى الله من عباده العلماء تنها علما و ارباب معرفت از خدا مى ترسند 7 -👈موسى نخست سراغ او مى رود ، بعد هدايت عقلى و منطقى از طريق نشان دادن آيت كبرى و معجزه بزرگ ، و اين مؤثرترين راه تبليغ است كه نخست از طريق خير خواهى و محبت در عواطف طرف نفوذ كنند سپس به طرح استدلال و بيان حجت بپردازند. از تفسير نمونه ادامه دارد..... http://yon.ir/Qpt339 ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
اصول و مباني حكومت اسلامي در قرآن ✅ اندیشی علامه طباطبایی مصاحبه حجت الاسلام سروش محلاتی با روز نامه جمهوری اسلامی (۹۰/۸/۳۰) 🔸✨🔸✨🔸✨🔸✨🔸✨🔸 تفاوتهای نظری علامه طباطبایی با سایر فقها یک قدم که ایشان (علامه)برداشت این است که دین دارای دو نوع حکم نیست، دین همان ثابت الهی است. همان هایی است که از حق تعالی در اختیار پیغمبر قرار گرفته و قلمرو دین محدود به آن است و پرونده دین بسته شده است. اما قوانین اجتماعی که از طرف حکومت و شخص حاکم وضع و جعل می شود و لازم الاجراء است، جزء دین نیست و ما اینها را به عنوان قانون خدایی نمی شناسیم. در کتاب«بررسی های اسلامی» تحت عنوان اسلام و نیازهای انسان معاصر، بعد از اینکه می گویند قوانین الهی تنها از منظر وحی سرچشمه می گیرد ولی مقررات متغیر در قلمرو اختیارات والی و حکومت است، می گویند: "در وجه تنفیذ مقررات متغیره که از اختیارات والی سرچشمه می گیرد و از راه شَور وضع شده و از راه ولایت اجرا می شود."؛ این تعبیر نشان دهنده این است که ایشان ولایت را برای والی، ولایت بر اجرا می دانند اما ولایت بر وضع قانون را برای شخص بما هو شخص، قائل نیست و معتقد است که از طریق مشورتی که بین مردم صورت می گیرد وضع می شود. البته خود حاکم هم می تواند در این شور دخالت داشته باشد اما اینکه به تشخیص شخصِ حاکم واگذار شده باشد، نیست. * معنای چنین تعبیراتی می تواند این باشد که گروه تدوین گر قانون مشاوران حاکم باشند و اگر در قالب مشورت باشد تأیید نهایی حاکم لازم است. * نه، ایشان نگفته است که حاکم با مشورت، قوانین را وضع می کند بلکه سخن در این است که مسیر تعیین این احکام چیست؟ که می گوید: شور است. در جاهای دیگر تصریح می کنند که با مردم است مثلاً در صفحه 166 همین کتاب می گویند "مقررات قابل تغییر در جامعه اسلامی نتیجه شورای مردم است."، بر این اساس رأی و نظر مردم، جنبة تزیینی و تشریفاتی در نظام ندارد و تصمیماتی که بدون رعایت خواست مردم اتخاذ شود، فاقد مشروعیت است. جهت مطالعه بیشتر ،کلیک کنید yon.ir/KiEAV ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
سلام بر مخاطبان گرامی کانال قران پویان در به همکاری یک نفر از دوستان ،جهت انتقال(کپی) پستها از کانال و ارسال در کانال ایتا نیازمندیم با تشکر 🙏 علاقه مندان به نام كاربري زير اطلاع دهند @farpuy
♻️♻️♻️ :تدبر هفتگي در سوره هاي قرآن به ترتيب نزول ✅ تدبر در آيات ۲۶-۱۵ سوره : ادامه از 👈👈اكنون ببينيم فرعون در برابر اينهمه لطف و محبت ، و اين منطق و بيان زيبا و ارائه آيت كبرى چه عكس العملى نشان داد ؟ اين طاغوت خيره سر ، هرگز از مركب غرور پياده نشد ، و چنانكه در آيه بعد آمده او دعوى موسى را تكذيب كرد ، و به عصيان پروردگار پرداخت ( فكذب و عصى ) . اين نشان مى دهد كه تكذيبها مقدمه عصيانها است ، همانگونه كه تصديقها و ايمانها مقدمه طاعتها است. به اين مقدار هم قناعت نكرد و در برابر دعوت موسى بى تفاوت نماند بلكه سپس پشت كرد و بى وقفه براى مبارزه با او و محو آئينش سعى و تلاش نمود ( ثم ادبر يسعى). و از آنجا كه معجزه موسى تمام موجوديت طاغوتى او را به خطر می انداخت ، ماموران را به شهرهاى مختلف اعزام كرد تا ساحران را جمع كنند ، و در ميان مردم نيز دستور داد ندا دهند و آنها را براى مشاهده مبارزه ساحران با موسى دعوت نمايند ( فحشر فنادى). از مردم براى اجتماع و تماشاى منظره اين مبارزه است ، به قرينه آيه 39 شعرا و قيل للناس هل انتم مجتمعون : به مردم گفته شد آيا شما اجتماع مىكنيد ؟ باز به اين توطئهها اكتفا نكرد ، بلكه بزرگترين ادعا را با بدترين تعبيرات مطرح نمود و گفت : من پروردگار بزرگ شما هستم ! ! ( فقال انا ربكم الاعلى ) . به هر حال فرعون سركشى را به آخرين مرحله رسانده و مستحق دردناكترين عذاب شده و فرمان الهى بايد فرا رسد و او و دستگاه ظلم و فسادش را درهم بكوبد لذا در آيه بعد مى فرمايد : خداوند او را به عذاب آخرت و دنيا گرفتار ساخت ( فاخذه الله نكال الاخرة و الاولى). و سرانجام در آخرين آيه مورد بحث از اتمام اين ماجرا نتيجه گيرى كرده مى فرمايد : در اين داستان موسى و فرعون و پايان عاقبت آن درس عبرت بزرگى است براى آنها كه خدا ترسند ( ان فى ذلك لعبرة لمن يخشى). اين آيه به خوبى نشان مى دهد كه عبرت گرفتن از اين ماجراها تنها براى كسانى ميسر است كه بهره اى از خوف و خشيت و احساس مسئوليت به دل راه دادهاند و يا به تعبير ديگر داراى چشمى عبرت بينند : اى خوشا چشمى كه عبرت بين بود عبرت از نيك و بدش آئين بود آرى اين بود سرنوشت فرعون طغيانگر ، تا فراعنه ديگر ، رؤساى مشركان عرب و پويندگان راه فرعون در هر عصر و زمان حساب خويش را برسند و بدانند اين فرمان قطعى تاريخ و سنت تغيير ناپذير خدا است . نكته : گوشهاى از فصاحت قرآن دقت در يازده آيه كوتاه بالا بيانگر نهايت فصاحت و بلاغت قرآن است ، در اين چند خط كوتاه خلاصه اى از تمام ماجراى موسى و فرعون ، انگيزه رسالت ، هدف رسالت ، وسيله پاكسازى ، چگونگى دعوت ، كيفيت واكنش و عكس العمل ، چگونگى توطئه فرعون ، نمونهاى از ادعاهاى پوچ و بىاساس او ، و سرانجام مجازاتهاى دردناك اين مست باده غرور و در نهايت درس عبرتى كه از آن عائد همه انسانهاى بيدار مى شود منعكس شده است . http://yon.ir/Qpt339 ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛ قران - تالار گفتگو هاي قرآن پويان تالارگفتگوهای
🌷🌷مژده به علاقه مندان فهم بهتر قرآن اطلاعيه شماره يك ثبت نام "روش مطالعه و فهم بهتر قرآن " زمان ثبت نام: از يكشنبه 18 شهريور تا دوشنبه 2 مهر شروع دوره:از يكشنبه 7 مهرماه 🔴 مدت دوره مجازی چند ماه است؟ ✅درسها در 8 هفته ارايه ميگردد. دو هفته هم براي انجام تمرين پاياني و امتحان دوره. 🔴 برای برگزاری این دوره و آزمون ساعت و روز خاصی مد نظر است یا مطالب ارائه میشه و ما هر زمان که بتوانیم از آنها استفاده می کنیم؟ ✅برای دروس و تمرینها لزومی به حضور و انلاین بودن در زمان خاصی نیست.فایل ها و تمرینها ارایه میشوند.شما در طول هفته ،مطالعه میکنید. زمان امتحان مجازي هم با هماهنگي متقاضي،تعيين ميشود. 🔴 میزان شهریه چقدر است؟ ✅گزينه يك: دوره مجازی با آزمون و انجام تمرین 75 هزار تومان ✅ گزينه دو :دوره مجازي بدون آزمون و بدون تمرین 50هزار تومان 💐💐افرادي كه تا پايان اين هفته (97/06/23()ثبت نام نمايند، از 20 در صد برخوردار خواهند بود.(يعني به ترتيب 60و 40 هزار تومان) 🔴 چه امكانات و خدماتي در اختيار قران اموزان قرار ميگيرد؟ مشترك براي متقاضيان هر دو گزينه ✅عضويت در كانال دوره اموزشي(در يا ) ✅دريافت فايلهاي صوتي و كليپهاي كوتاه دوره حضوري ✅دسترسي براي دانلود فايلهاي تصويري فيلم هاي دوره حضوري ✅دريافت رايگان يك جلد كتاب "مباني و روش مطالعه و فهم ساده قران" از طريق پست ✅دريافت تمرين ها و فايلهاي متني مرتبط مخصوص افراد متقاضي گزينه يك ✅عضويت در گروه مجازي حل تمرين با حضور مدرس دوره و بررسي پاسخ ها و رفع اشكال ✅شركت در امتحان مجازي پايان دوره 🔴پرداخت از لينكهاي زير ميسر مي باشد: ♻️دوستان متقاضي گزينه يك: https://idpay.ir/quranpuyan/shop/33892 ♻️دوستان متقاضي گزينه دو: https://idpay.ir/quranpuyan/shop/33893 پس از پرداخت،يا نياز به توضيحات بيشتر به نام کاربری زیر پيام دهيد: @Gitiba97 👈جهت دريافت اطلاعات بيشتر و مشاهده كليپهايي از دوره حضوري و اطلاع از نظرات قرآن آموزان دوره هاي قبل،به لينك زير مراجعه نماييد https://t.me/tadabbor_quranpuyan
تاملی در دیدگاههای استاد شهید شماره پانصدو بیست وسه تفسیر سوره قسمت پنجم از جلد پنجم کتاب ✅كلمه ی «ربّ» فرمود رحمتی است از ناحیه پروردگارت، فوراً فرمود: 🕊 «رَبِّ السَّمواتِ وَ الْاَرْضِ وَ ما بَیْنَهُما اِنْ كُنْتُمْ موقِنین» پروردگار تو، همان پروردگار همه ی آسمانها و زمین، یعنی پروردگار همه ی عالم. بعضی مفسرین این نكته را یادآوری كرده اند- درست هم گفته اند- كه در «رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ» (رحمتی است از ناحیه ی پروردگار تو) [ممكن است ] این توهم برای افرادی كه ذهنشان مسبوق به این است كه رب من غیر از رب توست و رب تو غیر از رب من است (ارباب انواع به مفهومی كه آنها قائل بودند نه به معنی اسماء الهی) [پیدا شود كه ]خوب، [آن رحمت كه ] رحمت پروردگار توست، ارباب ما چطور؟ آنها می گفتند 🕊«اَرْبابٌ مُتَفَرِّقونَ خَیْرٌ عَنِ اللّهِ الْواحِدِ الْقَهّار» . نه، رب من همان رب همه ی عالم است، نه اینكه رب من از رب شما جداست.[قرآن می گوید] رب تو، همان رب همه ی آسمانها و زمین. مكرر عرض كرده ایم كه الهی وقتی كه ذكر می شود هر اسمی به یك تناسب خاص آورده می شود. مثلاً اینجا ممكن بود بگوید: 🕊«رَحْمَةً مِنْ خالِقِكَ، خالِقِ السَّمواتِ وَ الْاَرْضِ» ؛ درست است، ولی فرمود: 🕊«رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ. . . رَبِّ السَّمواتِ وَ الْاَرْضِ» چون اسم « » آن شأن پروردگار را ذكر می كند كه به موجب آن خداوند متعال اشیاء را پرورش می دهد و تكمیل می كند. عنایت به این است: «اِنّا كُنّا مُرْسِلینَ» ما پیامبران را فرستاده ایم. این ارسال پیامبران مظهر چه اسمی از اسمهای ماست؟ این پیغمبرها در خدمت چه اسمی از اسمهای ما هستند؟ این پیغمبرها چه شأنی از شئون ما را اداره می كنند؟ مربی اند، تكمیل كننده و پرورش دهنده هستند. این رب تو، این پروردگار تو، این پرورش دهنده ی همه ی آسمانها و زمین، به حكم اینكه رب و پرورش دهنده است، پیغمبران را برای تكمیل و تربیت و پرورش استعدادهای بشر فرستاده است.
فرد مسلمان در قرآن به و نقایص خودمان فکر کنیم و در صدد رفع آنها باشیم یا أَيُّهَا النَّاسُ طُوبَى لِمَنْ شَغَلَهُ عَيْبُهُ عَنْ عُيُوبِ النَّاسِ وَ طُوبَى لِمَنْ لَزِمَ بَيْتَهُ وَ أَكَلَ قُوتَهُ وَ اشْتَغَلَ بِطَاعَةِ رَبِّهِ وَ بَكَى عَلَى خَطِيئَتِهِ فَكَانَ مِنْ نَفْسِهِ فِي شُغُلٍ وَ النَّاسُ مِنْهُ فِي رَاحَةٍ امام علی علیه السلام: اى مردم خوشا به حال كسى كه شناسى نفس، او را از جويى ديگران باز دارد، و خوشا به حال كسى كه به خانه و خانواده خود پردازد، و غذاى حلال خود را بخورد، و به اطاعت پروردگار مشغول باشد، و بر خطاهاى خويش بگريد، و همواره به خويشتن خويش مشغول باشد و مردم از او در امان باشند. نهج البلاغه-بخشی از خطبه ۱۷۶
"طالقانی، فریاد آزادی در زمانه بیداد"✴ مرحوم دکتر علی شریعتی در معرفی آیت الله سید محمود طالقانی چنین می گوید: "مسجد هدایت مناره ای در کویر، و طالقانی فریاد آزادی در زمانه بیداد است." طالقانی که یک حوزوی برجسته بود اگر مانند سایر همگنانش در قم می‌ماند، می توانست یک مرجع تقلید برجسته و شهیر گردد. امّا این مطلوب سید نبود. او درد مبارزه با استبداد را با خود حمل می‌کرد؛ قم را رها کرد و برای روشنگری و مبارزه به تهران آمد. در نخستین اقدام به فکر تأسیس کانونی افتاد که به تبلیغ دین خدا و مبارزه با ظلم و استبداد بپردازد. بر این اساس مسجدی را در مرکز شهر تهران بنا کرد تا مهد هدایت جوانان پرشور مسلمان باشد. این مسجد تاریخ ساز را «هدایت» نامگذاری نمود. کلاس‌های معروف تفسیر قرآن را در این مسجد با سه نفر شروع کرد. جوانانی که جویای اندیشه‌های دینی بودند و عطش اسلام‌خواهی داشتند، جذب مسجد شدند. اقدام ستودنی طالقانی در مسجد هدایت، تحقق بود. قرآن که در کنج خانه ها مهجور شده بود و این کتاب عظیم و تحول‌ساز عملاً نقشی راهبردی در زندگی سیاسی و اجتماعی مسلمانان نداشت، توسط طالقانی به بطن جامعه سیاسی آورده شد. کلاسهای «درسهایی از قرآن» بعد از نماز مغرب و عشا پایه گذار تفسیر «پرتوی از قرآن» گردید. کتاب قرآن وقتی توسط طالقانی به روشنفکران مسلمان معرفی شد،‌ تبدیل به چراغ راه مبارزه و آزادیخواهی گردید. طالقانی در زندان‌های رژیم پهلوی و در جریان مبارزات ضد استبدادی به سان کوهی تکیه‌گاه استوار نیروهای مبارز مسلمان بود. خلقیات وی به گونه‌ای بود که بیشترین تأثیر را در بین مبارزان غیر مسلمان داشت. او در زندان و کوران مبارزه با شعار جذب جوانان آزاده نقش فوق‌العاده‌ای در غنای تفکر اسلامی در مواجهه با استبداد شاهنشاهی داشت. با پیروزی انقلاب اسلامی، طالقانی کانون سترگ علاقه و توجه مردم انقلابی بود. در جریان انتخابات خبرگان قانون اساسی با بیش از دو میلیون رأی به‌عنوان نفر اول انتخابات تهران به خبرگان راه یافت. اگرچه عمر وی در این مجلس کوتاه بود، امّا در همان چند ماه حیات نقشی بسیار مؤثر در پارلمان قانونگذاری جمهوری اسلامی داشت. وي در ۱۹ شهریور ۱۳۵۸ دعوت حق را لبیک گفت. روحش شاد و راهش پر رهرو کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تعقل در شريعت ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
♻♻♻ :تدبر هفتگي در سوره هاي قرآن به ترتيب نزول ✅ تدبر در فراز دوم سوره : عصاره فراز آيات ۲۶-۱۵ : از سرنوشت تکذیب و عصیان فرعون عبرت بگیرید. 👈نکات: -در سوره فجر به فرعون اشاره کوچکی شد که طغیان و فساد کرد.(الذین طغوا فی البلاد فاکثروا فیها الفساد)در این سوره توضیح بیشتری میدهد که حضرت موسی مامور به تذکر و تزکیه فرعون شد اما او نه تنها نپذیرفت بلکه به مقابله باموسی و خدای موسی پرداخت و ادعای ربوبیت برای مردم تحت حاکمیتش کرد.ولی خدا او را در دنیا و اخرت گرفتار کرد که کیفیت و جزییات ان در سوره های بعدی خواهد امد. -اولین ذکر از موسی و آغاز نقل ماجراهای موسی و فرعون در قرآن با جمله هل اتیک حدیث موسی 👈-ارتباط فراز اول با فراز دوم سوره: در فراز اول به خسران منکران معاد که تذکرات پیامبر اسلام پیرامون حیات اخروی و حشر وحسابرسی انسانها در قیامت را تکذیب میکردند،اشاره شد. در فراز دوم به خسران دنیوی و اخروی فرعون به عنوان نماد اعلای تکذیب و طغیان در برابر یک رسول الهی اشاره و مایه عبرت بیان شده است. لذا هشداری است به مکذبان معاصر پیامبر که سرانجام فرعون که نه تنها تکذیب معاد، بلکه ادعای خدایی میکرد،چنین بود.شما دست از انکار بردارید. سيدكاظم فرهنگ yon.ir/Qpt348
چه می گوید؟ قرآن و 🍃🍃🍃زندگی اصیل:باورها و رفتارهای مبتنی بر قسمت دوم ✅ آیه دیگر درباره اهل جهنم است که وقتی مورد خطاب قرار می گیرند یا خودشان مخاطبه می کنند و بر سر این موضوع بحث می کنند که چه چیزی ما را به اینجا کشانید، همه می گویند: 🌱«اِنَّا أطَعْنَا سَادَتَنَا وَ کُبَرائِنَا فَأضَلُونَا السَّبِیلاً» [احزاب: ۶۷]، یعنی ما از اکابر خودمان حرفشنوی داشتیم و آنها ما را به این راه ها کشانیدند.🌱 👈این یعنی زندگی عاریتی و حرفشنوی از کسی، با اینکه از درون ما چیز دیگری برمی خیزد. 🔹قرآن در مواردی، وقتی می خواهد از طرف مقابل حرفشنوی داشته باشد می گوید: از شما حرفشنوی می توانیم داشته باشیم، ولی را بیاورید: 🍃«قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَکُمْ إنْ کُنْتُمْ صَادِقینَ » [بقره: ۱۱۱].🍃 در مورد پیامبر ما و برخی پیامبران دیگر آمده است که وقتی مردم را دعوت می کردند، مردم می گفتند: ما حرف شمای پیامبر را قبول نمی کنیم. چون روش پدران ما به گونه‌دیگری بوده است و ما هم همان روش را در پیش می گیریم: 🍃«إنَّا وَجَدنَا آباءَنَا عَلَی اُمَّه و إِنَّا عَلَی آثَارِهِمْ مُهْتَدُونَ» [زخرف: ۲۲].🍃 «اثر» یعنی ردّپا، یعنی ما پایمان را همان جایی که ردّپای پدرانمان است می گذاریم و درست همان راه را می رویم. 👌 قرآن می فرماید: حتی اگر پدرانشان هم شعور و فهم نداشتند، اینها باید تبعیت کنند؟ 🌱«أَوَلَوْ کَانَ آبَاؤُهُمْ لایعْقِلُونَ شَیئاً» [بقره: ۱۷۰].🌱 🔹نمونه دیگری که باز هم در مورد پیامبر(ص) ما و انبیای سلف مشترک است، این است که معمولاً آنها در مقابل افکار عمومی جامعه خودشان می ایستادند. 👈در قصص انبیا دائماً این هست که پیامبران چیزهایی می گفتندکه مردم قبول نداشتند، ولی آنان ایستادگی می کردند و نمی گفتند که خوب ما هم مثل افکار عمومی بگوییم. من در جایی در مورد این آیه بحث می کردم، کسی گفت: خوب، بله شما پیامبر بشوید، بعد هم در مقابل، افکار عمومی بایستد. 👈به او گفتم: پیامبری پیامبر را دیگران قبول داشتند یا فقط خودش قبول داشت؟ طبعاً دیگران که قبول نداشتند اما برای خودش مطلب واضحی بود. حالا اگر مطلبی مانند آفتاب برای بنده وضوح داشت، چه شما موافق بنده باشید و چه نه، من از شما تبعیت نمی کنم. شکار سایه نمی کنم، خودم را رها نمی کنم تا به دنبال شما بروم. 👌پیامبری پیامبر هم برای او وضوح داشت، لذا می گفت: اگر در دست راستم خورشید و در دست چپم ماه را بگذارید من از عقیده خود برنمی گردم. ادامه دارد ... ✳ استاد ، زندگی اصیل و مطالبه دلیل ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
♻️♻️♻️ :تدبر هفتگي در سوره هاي قرآن به ترتيب نزول ✅ تدبر در فراز ايات ۳۳-۲۷ سوره أَأَنتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاء بَنَاهَا {۲۷}آيا آفرينش شما دشوارتر استيا آسمانى كه [او] آن را برپا كرده است {۲۷} رَفَعَ سَمْكَهَا فَسَوَّاهَا {۲۸}سقفش را برافراشت و آن را [به اندازه معين] درست كرد {۲۸} وَأَغْطَشَ لَيْلَهَا وَأَخْرَجَ ضُحَاهَا {۲۹}و شبش را تيره و روزش را آشكار گردانيد {۲۹} وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَا {۳۰}و پس از آن زمين را با غلتانيدن گسترد {۳۰} أَخْرَجَ مِنْهَا مَاءهَا وَمَرْعَاهَا {۳۱}آبش و چراگاهش را از آن بيرون آورد {۳۱} وَالْجِبَالَ أَرْسَاهَا {۳۲}و كوهها را لنگر آن گردانيد {۳۲} مَتَاعًا لَّكُمْ وَلِأَنْعَامِكُمْ {۳۳}[تا وسيله] استفاده براى شما و دامهايتان باشد {۳۳} عصاره فراز آيات ۳۳-۲۷ : خداوند خالق اسمانها و زمین و..(که خلق انها دشوارتر از خلق شماست) قادر به بعث مجدد شماست. نكات: -جمله "متاعا لکم و لانعامکم"تنها در سوره عبس و نازعات ذکر شده.در سوره عبس نیز پس از توجه دادن انسان به طعام و رویش گیاهان و باغها ،بیان شده بود. -این فراز نیز در ارتباط با فراز یک بوده و با توجه دادن انسانها به مظاهر قدرت خدا در خلقت،حشر و بعث مجدد انسانها در قیامت را ممکن میداند ✅ تدبر در فراز آيات ۴۰-۳۴ سوره فَإِذَا جَاءتِ الطَّامَّةُ الْكُبْرَى {۳۴}پس آنگاه كه آن هنگامه بزرگ دررسد {۳۴} يَوْمَ يَتَذَكَّرُ الْإِنسَانُ مَا سَعَى {۳۵}[آن] روز است كه انسان آنچه را كه در پى آن كوشيده است به ياد آورد {۳۵} وَبُرِّزَتِ الْجَحِيمُ لِمَن يَرَى {۳۶}و جهنم براى هر كه بيند آشكار گردد {۳۶} فَأَمَّا مَن طَغَى {۳۷}اما هر كه طغيان كرد {۳۷} وَآثَرَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا {۳۸}و زندگى پست دنيا را برگزيد {۳۸} فَإِنَّ الْجَحِيمَ هِيَ الْمَأْوَى {۳۹}پس جايگاه او همان آتش است {۳۹} وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى {۴۰}و اما كسى كه از ايستادن در برابر پروردگارش هراسيد و نفس خود را از هوس باز داشت {۴۰} فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوَى {۴۱}پس جايگاه او همان بهشت است {۴۱} عصاره فراز آيات ۴۰-۳۴ : سرنوشت اخروی افراد طغیانگر و دنیاپرست،آتش است نكات: -در سوره عبس نیز فَإِذَا جَاءتِ الصَّاخَّةُ آمده که این نحو بیان فقط در همین دو سوره است. -در سوره فجر هم عبارات مشابه آیات ۳۵ و۳۶ سوره نازعات داشتیم که" وَجِيءَ يَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ يَتَذَكَّرُ الْإِنسَانُ -عبارت يَوْمَئِذٍ(يَوْمَ )يَتَذَكَّرُ الْإِنسَانُ تنها در سوره فجر و نازعات آمده است.اما مفهوم ارایه اعمال و اگاه شدن انسان به رفتارهایی که در دنیا انجام داده در سوره های مختلف با عبارات مختلف بیان شده است: لیروا اعمالهم (زلزال) عَلِمَتْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ وَأَخَّرَتْ(انفطار)يُنَبَّأُ الْإِنسَانُ يَوْمَئِذٍ بِمَا قَدَّمَ وَأَخَّرَ (قیامت) -ارتباط این فراز با فراز اول و دوم ،موید این نکته است که انکار معاد و طغیان، ریشه در ترجیح دنیا بر آخرت و دنیاپرستی دارد. سيدكاظم فرهنگ http://yon.ir/Qpt348