eitaa logo
مؤسسهٔ قرآن و عترت علی بن موسی الرضا(ع)
2.8هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
4.3هزار ویدیو
126 فایل
تهران- خیابان ایران- شهید مهدوی پور- ۱۲۱ ☎️تلفن تماس: ۳۳۵۴۵۸۵۹ -۳۳۵۴۵۸۶۰ ویژه خواهران 📆شنبه تا چهارشنبه ۸ تا ۱۲ ↙️ کلاسهای اموزشی: @N_1311 ↙️ ادمین کانال: @yazahra1442 ↙️ واحد ازدواج: @aleyasin46 ↙️ کتابخانه شهید پورمحمدی: @RAZ110
مشاهده در ایتا
دانلود
📇 تفسیر سوره مبارکه ـ آیه۵۲ 📚 مفسر: علامه محمدحسین ـ (تفسیر المیزان) 🔸" وَ كَذلِكَ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنا ما كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتابُ وَ لَا الْإِيمانُ ..." 🔹از ظاهر سياق برمى‏ آيد كه كلمه "كذلك" اشاره باشد به آنچه در آيه قبلى بود كه وحى را به سه قسمت تقسيم مى‏ نمود. روايات بسيارى هم اين ظهور را تاييد مى‏ كنند، چون در آن روايات آمده كه رسول خدا (ص) همانطور كه با وساطت جبرئيل- كه قسم سوم از وحى است- وحى الهى را مى‏ گرفت، همچنين گاهى در خواب- كه از مصاديق قسم دوم است- آن را دريافت مى ‏كرد، و گاهى هم بدون واسطه آن را تلقى مى‏ فرمود كه همان قسم اول است. 🔸و مراد از اينكه فرمود:" وحى كرديم به تو روحى را"- به طورى كه گفته ‏اند- همان وحى قرآن است، و صاحبان اين قول جمله" وَ لكِنْ جَعَلْناهُ نُوراً ..." را مؤيد گفتار خود گرفته، و گفته‏ اند: به همين جهت بايد بگوييم مراد از روح، قرآن است. 🔹ليكن دو بر اين تفسير متوجه است: ➖اول اينكه هيچ شكى نيست در اين كه كلام در سياق بيان اين حقيقت است كه: اى پيامبر آنچه از معارف و شرايع كه هم خودت‏ دارى و هم مردم را به سوى آن دعوت مى‏ كنى از خود تو نيست، و تو چنان نبودى كه از پيش خودت آنها را دريابى، و به علم خودت كشف كنى، بلكه هر چه از اين مقوله دارى از ناحيه ما است كه به وسيله وحى بر تو نازل كرديم. 🔸در اين معنا هيچ شكى نيست، و بنا بر اينكه سياق كلام سياق افاده اين معنا باشد اگر مراد از وحى كه وحى شده مى ‏بود بايد در جمله" ما كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتابُ وَ لَا الْإِيمانُ" تنها به ذكر كتاب اكتفاء مى ‏فرمود و ديگر حاجتى به ذكر ايمان نبود، چون گفتن قرآن شامل ايمان هم مى ‏شد. 🔹مراد از اين كه مى ‏فرمايد:" تو خودت درايت و فهم حقايق كتاب را نداشتى" اين است كه معارف جزئى عقايد و شرايع عمليش را كه در كتاب آمده خودت قبلا نمى ‏دانستى. و درست هم هست، براى اينكه خداى تعالى بعد از نبوت و وحى علم به اين جزئيات را به او داد. 🔸و مراد از اينكه فرمود:" و تو نمى ‏دانستى ايمان چيست" اين است كه تو واجد ايمان و التزام تفصيلى به يك يك معارف حقه و اعمال صالح نبودى. و اگر بپرسى چرا ايمان را به اعمال صالح تفسير كردى؟ مى ‏گوييم در قرآن كريم اين استعمال آمده، و فرموده:" وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمانَكُمْ" 🔹پس معناى آيه چنين مى‏ شود: تو قبل از وحى روح، علمى به كتاب و معارف و شرايعى كه در آن است نداشتى، و متصف به اين ايمان كه بعد از وحى دارا شدى نبودى، و ايمان و التزام به يك يك عقايد و اعمال دينى نداشتى. و بنا بر اين آيه مورد بحث منافات ندارد با اينكه آن جناب قبل از بعثت هم ايمان به خدا داشته باشد و اعمالش همه صالح باشد، چون آنچه در اين آيه نفى شده علم به تفاصيل و جزئيات معارفى است كه در كتاب آمده، و نيز التزام اعتقادى و عملى به آن معارف. 🔸با اين بيان، استدلالى كه بعضى به اين آيه كرده ‏اند كه" رسول خدا (ص) قبل از بعثت ايمان نداشته" رد مى‏ شود. و جاى هيچ شكى نيست كه حال رسول خدا (ص) قبل از بعثت با حال آن جناب در بعد از بعثت فرق داشته است. 🔹" وَ لكِنْ جَعَلْناهُ نُوراً نَهْدِي بِهِ مَنْ نَشاءُ مِنْ عِبادِنا"- ضمير در كلمه" جعلناه" به روح برمى‏ گردد. و مراد از اينكه فرمود" من نشاء" در فرضى كه مراد از روح قرآن باشد رسول خدا (ص) و مؤمنين به آن جناب خواهد بود، چون همه آنان از نور قرآن بهره ‏مند شده و اهتداء مى‏ يابند. ➖ و اما اگر مراد از آن، روح امرى باشد، در آن صورت مراد از كلمه" من نشاء" تمامى انبياء و گروندگان از امت‏هايشان خواهد بود، چون خداى تعالى به وسيله وحى اين روح به انبياء دو كار انجام داده، 🔸 يكى اينكه انبياء و امت‏هاى ايشان را به اين وسيله هدايت نموده، 🔸و ديگر اينكه انبياء را تسديد و تاييد نموده و به اعمال صالح هدايت و ارشاد فرموده است. 🔹و بنا بر اين فرض، آيه شريفه در مقام رسول خدا (ص) مى‏ باشد، آن جناب را در رسالتش و اينكه كتابش از ناحيه خدا و به وحى او است تصديق مى‏ كند. و نيز در ادعايش به اينكه خودش به آنچه مردم را بدان دعوت مى‏ كند ايمان دارد، تصديق مى ‏نمايد. 🔸" وَ إِنَّكَ لَتَهْدِي إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ"- اين جمله اشاره است به اينكه آنچه پيامبر اسلام مردم را به سويش هدايت مى‏ كند صراط مستقيم است، و همان چيزى است كه خدا مردم را به سويش هدايت مى‏ كند، پس هدايت خدا و رسول خدا (ص) يك هدايت است، و دعوتشان يك دعوت است. @qurantehran
🍀 ویژگی‌های (سلام‌الله‌علیها) در بیان پیامبر اکرم (صلوات الله تعالی علیه و آله): 1⃣ پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه وآله وسلم) در زمان تکذیب مردم 📜 صَدَّقَتْنِی حِینَ کَذَّبَنِی النَّاسُ؛ 🔸 هنگامی که مردم پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را تکذیب کردند و او را دروغ‌گو نامیدند، حضرت خدیجه کبری (سلام الله تعالی علیها) اولین کسی بود که به او ایمان آورد. این نشان‌دهنده بصیرت و ایمان عمیق اوست. در شرایطی که بسیاری در شک و تردید بودند، او با اطمینان کامل راه حق را شناخت. 2⃣ پیامبراکرم (صلی‌الله علیه وآله وسلم) در مسیر دین خدای متعال 📜 وَ وَازَرَتْنِی عَلَی دِینِ اللَّهِ؛ 🔸 او نه‌تنها ایمان آورد، بلکه پیامبراکرم (صلی‌الله علیه وآله وسلم) را در گسترش دین الهی یاری کرد. این ویژگی نشان می‌دهد که حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها) زن میدان‌دار و فعال در عرصه دین بود، نه اینکه فقط در خلوت خود عبادت کند. او از تمام ظرفیت‌های خود برای کمک به پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه وآله وسلم) استفاده کرد. 3⃣ ثروت در راه اسلام 📜 وَ أَعَانَتْنِی عَلَیْهِ بِمَالِهَا؛ 🔸 او تمامی ثروت و دارایی خود را برای پیشرفت اسلام فدا کرد. در شرایطی که مسلمانان در تحریم اقتصادی قرار گرفتند، دارایی خدیجه کبری (سلام الله علیها) تنها منبع تأمین نیازهای آنان بود. این نشان‌دهنده ایثار، فداکاری و اخلاص او در راه خداست. 4⃣ دریافت ویژه از جانب خدا متعال 📜 إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَمَرَنِی أَنْ أُبَشِّرَ؛ خَدِیجَةَ بِبَیْتٍ فِی الْجَنَّةِ مِنْ قَصَبِ الزُّمُرُّدِ لَا صَخَبَ فِیهِ وَ لَا نَصَبَ؛ ✳️ خداوند متعال به پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه وآله وسلم) فرمان داده که خدیجه (سلام الله علیها) را به خانه‌ای در بهشت از زمرّد بشارت دهد، خانه‌ای که در آن هیچ سختی و ناراحتی وجود ندارد. ❇️ این نشان‌دهنده مقام والای خدیجه کبری (سلام الله علیها) نزد خداوند است. او در دنیا برای دین خدا رنج کشید، اما در آخرت پاداشی بی‌نظیر خواهد داشت. 💠 و منزلت حضرت خدیجه(س) نزد پیامبر(ص) 🔻پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم): أَیْنَ مِثْلُ خَدِیجَةَ، صَدَّقَتْنِی حِینَ کَذَّبَنِی النَّاسُ‏ وَ وَازَرَتْنِی عَلَی دِینِ اللَّهِ وَ أَعَانَتْنِی عَلَیْهِ بِمَالِهَا إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَمَرَنِی أَنْ أُبَشِّرَ خَدِیجَةَ بِبَیْتٍ فِی الْجَنَّةِ مِنْ قَصَبِ الزُّمُرُّدِ لَا صَخَبَ فِیهِ وَ لَا نَصَب. 🔹مثل خدیجه پیدا نخواهد شد. خدیجه در آن هنگام که مردم مرا تکذیب کردند، مرا تصدیق نمود و مرا با ثروت خود برای پیشرفت دین خدا یاری نمود. خدا به من دستور داد خدیجه را به قصر زمرّدی که در بهشت دارد و هیچ رنج و زحمتی در آن نیست، بشارت دهم. 📚 بحار الأنوار: ج ‏۴۳، ص ۱۳۱ https://eitaa.com/qurantehran