📇 خلاصه تفسیر آیات ۱۰۲-۱۰۳ سوره مبارکه #صافات
📚 مفسر: آیت الله مکارم شیرازی ( تفسیر نمونه)
🔹 سرانجام فرزند موعود ابراهيم طبق بشارت الهى متولد شد، و قلب پدر را كه در انتظار فرزندى صالح سالها چشم به راه بود روشن ساخت، دوران طفوليت را پشت سر گذاشت و به سن نوجوانى رسيد.
🔸در اينجا قرآن مى گويد:" هنگامى كه با او به مقام سعى و كوشش رسيد" (فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ).
يعنى به مرحله اى رسيد كه مى توانست در مسائل مختلف زندگى همراه پدر تلاش و كوشش كند و او را يارى دهد.
🔹 به گفته جمعى از مفسران، فرزندش در آن وقت ۱۳ ساله بود كه ابراهيم خواب عجيب و شگفت انگيزى مى بيند كه بيانگر شروع يك آزمايش بزرگ ديگر در مورد اين پيامبر عظيم الشان است، در خواب مى بيند كه از سوى خداوند به او دستور داده شد تا فرزند يگانه اش را با دست خود قربانى كند و سر ببرد.
🔸ابراهيم وحشتزده از خواب بيدار شد، مى دانست كه خواب پيامبران واقعيت دارد و از وسوسه هاى شيطانى دور است، اما با اين حال دو شب ديگر همان خواب تكرار شد كه تاكيدى بود بر لزوم اين امر و فوريت آن.
🔹مى گويند نخستين بار در شب" ترويه" (شب هشتم ماه ذى الحجه) اين خواب را ديد، و در شبهاى" عرفه" و شب" عيد قربان" (نهم و دهم ذى الحجه) خواب تكرار گرديد، لذا براى او كمترين شكى باقى نماند كه اين فرمان قطعى خدا است.
🔸ابراهيم كه بارها از كوره داغ امتحان الهى سرافراز بيرون آمده بود، اين بار نيز بايد دل به دريا بزند و سر بر فرمان حق بگذارد، و فرزندى را كه يك عمر در انتظارش بوده و اكنون نوجوانى برومند شده است با دست خود سر ببرد! ولى بايد قبل از هر چيز فرزند را آماده اين كار كند، رو به سوى او كرد و" گفت: فرزندم من در خواب ديدم كه بايد تو را ذبح كنم، بنگر نظر تو چيست"؟! (قالَ يا بُنَيَّ إِنِّي أَرى فِي الْمَنامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانْظُرْ ما ذا تَرى).
🔹فرزندش كه نسخه اى از وجود پدر ايثارگر بود و درس صبر و استقامت و ايمان را در همين عمر كوتاهش در مكتب او خوانده بود، با آغوش باز و از روى طيب خاطر از اين فرمان الهى استقبال كرد، و با صراحت و قاطعيت" گفت: پدرم هر دستورى به تو داده شده است اجرا كن" (قالَ يا أَبَتِ افْعَلْ ما تُؤْمَرُ).
و از ناحيه من فكر تو راحت باشد كه" به خواست خدا مرا از صابران خواهى يافت" (سَتَجِدُنِي إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ).
🔸از يك سو پدر با صراحت مساله ذبح را با فرزند ۱۳ ساله مطرح مى كند و از او نظرخواهى مى كند، براى او شخصيت مستقل و آزادى اراده قائل مى شود، او هرگز نمى خواهد فرزندش را بفريبد، و كوركورانه به اين ميدان بزرگ امتحان دعوت كند، از سوى ديگر فرزند هم مى خواهد پدر در عزم و تصميمش راسخ باشد، نمى گويد مرا ذبح كن، بلكه مى گويد هر ماموريتى دارى انجام ده، من تسليم امر و فرمان او هستم، و مخصوصا پدر را با خطاب" يا ابت"! (اى پدر!) مخاطب مى سازد، تا نشان دهد اين مساله از عواطف فرزندى و پدرى سر سوزنى نمى كاهد كه فرمان خدا حاكم بر همه چيز است.
🔹و از سوى سوم مراتب ادب را در پيشگاه پروردگار به عالى ترين وجهى نگه مى دارد، هرگز به نيروى ايمان و اراده و تصميم خويش تكيه نمى كند، بلكه بر مشيت خدا و اراده او تكيه مى نمايد و با اين عبارت از او توفيق پايمردى و استقامت مى طلبد.
و به اين ترتيب هم پدر و هم پسر نخستين مرحله اين آزمايش بزرگ را با پيروزى كامل مى گذرانند.
🔸 قرآن همين اندازه در عبارتى كوتاه و پر معنى مى گويد:" هنگامى كه هر دو تسليم و آماده شدند و ابراهيم جبين فرزند را بر خاك نهاد ..." (فَلَمَّا أَسْلَما وَ تَلَّهُ لِلْجَبِينِ) و به شنونده اجازه مى دهد تا با امواج عواطفش قصه را هم چنان دنبال كند.
🔹بعضى گفته اند منظور از جمله" تَلَّهُ لِلْجَبِينِ" اين بود كه پيشانى پسر را به پيشنهاد خودش بر خاك نهاد، مبادا چشمش در صورت فرزند بيفتد و عواطف پدرى به هيجان در آيد و مانع اجراى فرمان خدا شود!
@qurantehran
📇 خلاصه تفسیر آیات ۱۲۶-۱۲۷ سوره مبارکه #صافات
📚 مفسر: آیت الله مکارم شیرازی ( تفسیر نمونه)
🔹 حضرت " الياس" قوم بت پرست خود را سخت نكوهش كرد، و ادامه داد:" خدايى را رها مى كنيد كه پروردگار شما و پروردگار پدران پيشين شما است" (اللَّهَ رَبَّكُمْ وَ رَبَّ آبائِكُمُ الْأَوَّلِينَ).
🔸مالك و مربى همه شما او بوده و هست، هر نعمتى داريد از او است، و حل هر مشكلى با دست قدرت او ميسر است، #غيرازاو نه سرچشمه #خير و بركتى وجود دارد و نه #دفع كننده شر و آفتى.
🔹گويا بت پرستان زمان" الياس" همانند بت پرستان عصر پيامبر اسلام ص براى توجيه كار خود تكيه بر سنت نياكان و پيشينيان مى كردند كه الياس در پاسخ آنها مى گويد:" اللَّه رب شما و رب پدران شما است".
🔸تعبير به" رب" (مالك و مربى) بهترين محرك براى تفكر و انديشه است، چرا كه #مهمترين مساله در زندگى انسان اين است كه #بداند از ناحيه چه كسى آفريده شده؟ و امروز صاحب اختيار و مربى و ولى نعمت او كيست؟
🔹 اما اين قوم خيره سر و خودخواه گوش به اندرزهاى مستدل، و هدايتهاى روشن اين پيامبر بزرگ الهى فرا ندادند،" و به تكذيب او برخاستند" (فَكَذَّبُوهُ).
خداوند هم مجازات آنها را در يك جمله كوتاه بيان كرده مى فرمايد:
🔸آنها در دادگاه عدل الهى، و در عذاب دوزخ او احضار مى شوند" (فَإِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ).
و به كيفر اعمال زشت و شوم خود خواهند رسيد.
@qurantehran
📇 خلاصه تفسیر آیات ۱۴۹-۱۵۵ سوره مبارکه #صافات
📚 مفسر: آیت الله مکارم شیرازی ( تفسیر نمونه)
🔹بعد از ذكر شش داستان از سرگذشت انبياء پيشين و درسهاى آموزنده اى كه در هر يك نهفته بود موضوع سخن را تغيير داده، و به مطلب ديگرى كه به مشركان عرب سخت ارتباط داشته مى پردازد، و اشكال مختلفى از #شرك آنها را مطرح ساخته، سخت آنها را به محاكمه مى كشد، و با دلائل مختلف افكار خرافى آنها را در هم مى كوبد.
🔹مساله اين است كه جمعى از مشركان عرب به خاطر انحطاط فكرى و نداشتن هیچگونه علم و دانش خدا را با خود قياس مى كردند و براى او فرزند و گاهى همسر قائل بودند.
از جمله قبائل" جهينه"، و" سليم" و" خزاعه" و" بنى مليح" معتقد بودند كه" #فرشتگان" دختران خدا هستند! و بسيارى از مشركان عرب" جن" را نيز فرزندان او مى پنداشتند و يا بعضا همسرى از" جن" براى پروردگار قائل بودند! اين پندارهاى بى اساس و خرافى آنها را به كلى از راه حق منحرف ساخته بود، به گونه اى كه آثار توحيد و يگانگى خدا از بين آنها برچيده شده بود.
🔸در حديث آمده است كه" #مورچه گمان مى كند كه پروردگارش مانند او دو شاخك دارد"!.
🔸آرى فكر كوتاه انسان را به مقايسه مى كشاند، مقايسه خالق به مخلوق، و اين مقايسه بدترين عامل گمراهى در #شناخت خدا است.
🔹به هر حال قرآن نخست به سراغ آنها مى رود كه فرشتگان را دختران خدا مى پنداشتند و از سه طريق" تجربى" و" عقلى" و" نقلى" به آنها پاسخ مى دهد:
🔹نخست مى فرمايد:" از آنها بپرس: آيا پروردگار تو دخترانى دارد و پسران از آن آنها است"؟! (فَاسْتَفْتِهِمْ أَ لِرَبِّكَ الْبَناتُ وَ لَهُمُ الْبَنُونَ)
🔸چگونه آنچه را براى خود نمى پسنديد براى خدا قائل هستيد (اين سخن طبق عقيده باطل آنها است كه از دختر سخت متنفر بودند و به پسر سخت علاقمند!
🔸بدون شك پسر و دختر از نظر انسانى و در پيشگاه خدا از نظر ارزش يكسانند و معيار شخصيت هر دو پاكى و تقوا است، ولى استدلال قرآن در اينجا به اصطلاح از باب" ذكر مسلمات خصم" است كه مطالب طرف را بگيرند و به خود او بازگردانند.
🔹 سپس به دليل حسى مساله پرداخته، باز به طريق استفهام انكارى مى گويد:
" آيا ما فرشتگان را به صورت دختران آفريديم و آنها شاهد و ناظر بودند"؟ (أَمْ خَلَقْنَا الْمَلائِكَةَ إِناثاً وَ هُمْ شاهِدُونَ).
🔹بدون شك جواب آنها در اين زمينه منفى بود، چه اينكه هيچكدام نمى توانستند حضور خود را به هنگام خلقت فرشتگان ادعا كنند.
🔸 بار ديگر به دليل عقلى كه از مسلمات ذهنى آنها گرفته شده باز مى گردد و مى گويد:" بدانيد آنها با اين تهمت زشت و بزرگشان مى گويند ..." (أَلا إِنَّهُمْ مِنْ إِفْكِهِمْ لَيَقُولُونَ): " خداوند فرزندى آورده، آنها قطعا كاذب و دروغگو هستند"! (وَلَدَ اللَّهُ وَ إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ)"
🔸" آيا دختران را بر پسران ترجيح داده"؟! (أَصْطَفَى الْبَناتِ عَلَى الْبَنِينَ).
" شما را چه مى شود؟ چگونه حكم مى كنيد"؟! هيچ مى فهميد چه مى گوئيد؟
(ما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ).
🔹" آيا وقت آن نرسيده است كه از اين لاطائلات و خرافات زشت و رسوا دست برداريد؟" آيا متذكر نمى شويد"؟ (أَ فَلا تَذَكَّرُونَ).
🔹اين سخنان به قدرى باطل و بى پايه است كه اگر آدمى يك ذره عقل و درايت داشته باشد و انديشه كند باطل بودن آن را درك مى نمايد.
@qurantehran