eitaa logo
ربط عاشقی 🇵🇸
3.2هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
1.1هزار ویدیو
94 فایل
ربط دل من و تو ربط عاشقی‌ست/اینجا سخن ز کهتر و مهتر نمی‌رود رهبرحکیم انقلاب ۹۲/۲/۲ بانوان ستاد جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی استان اصفهان ارتباط با ادمین: @jebhe97
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ببینید... 🌐 وظیفه فعالان مجازی • ترویج کتابخوانی • معرفی کتاب‌های خوب 🎙 توصیه رهبر حکیم انقلاب در نمایشگاه بین‌المللی کتاب @rabteasheghi
🔰 بچه‌های آسمان برگزار می‌کند: ❇️ تربیت نسل هزاره سوم 👨‍👩‍👧‍👧ویژه والدین نشست کارشناسی با موضوع: بحران دوران نوجوانی و نقش والدین در این بحران 🎤سخنران : استاد زمانی ⏰زمان: ۲۶ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ 📌مکان :بلوار کشاورز، انتهای خیابان آزادگان، بعد از مسجد خندق، فرهنگسرا دستگرد 🟢لوکیشن: https://nshn.ir/sbZarpPxy4__ @ba_aseman @rabteasheghi
30.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دعوتید به یک سفر ناشناخته❗️ پویش بزرگ کتاب ❌ ⏰از ۹ اردیبهشت تا ۲۹ خرداد 🎉همراه با ده‌ها هدیه مثل: تلفن همراه📱 ایرپاد🎧 پاوربانک🔌 🛣کمک هزینه سفر به مشهد و.... خرید کتاب از طریق: @ketab98_99 Namaktab.ir @namaktab_ir @rabteasheghi
🔰 مفتاح؛ موسسه فرهنگی تربیت اقتصاد حکیم برگزار می‌کند: 🌱بانوان عزیز، زمان آن رسیده که بذر موفقیت مالی را در خود و خانوادتان بکارید.🌱 🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟 💰یک فرصت استثنایی🌟 💰💰💰💰💰💰💰💰💰💰 📈 با دورۀ آموزشی سواد مالی بانوان، مهارت‌های مالی و اقتصادی خود را تقویت و به رشد خود و خانوادتان کمک کنید. 🗓️ شروع دوره: خردادماه ۱۴۰۳ 🕰️ زمان کلاس: شنبه و دوشنبه | ۱۰ جلسه 🏫 نحوۀ برگزاری: کاملاً آنلاین - از هر کجا که هستید بپیوندید! 🎁 جلسۀ اول رایگان - فرصتی برای تجربه و یادگیری بدون هزینه! 💸 مبلغ سرمایه‌گذاری: تنها ۶۲۰ هزار تومان 🎉 تخفیف ویژه: به ازای معرفی هر یک از دوستانتان، ۱۰٪ تخفیف دریافت کنید (تا سقف ۵۰٪) 📞 برای ثبت‌نام و دریافت کد تخفیف، با ما در ارتباط باشید: ☎️ ۰۹۰۲۹۲۹۲۹۳۵ 📱 @poshtiban_meftah @meftah_academy 🌐meftahpub.ir @rabteasheghi
🔰 گروه فرهنگی فانوس برگزار می‌کند: 🌸دختر آسمان هفتم🌸 چشم انتظار شماییم در جمع خانوادگی فانوس ._._._._._._._._._._._._._._ 🔸سخنران: حجت الاسلام محمد داستانپــور 🔹اجرا: حمیـد مـرادی 🔸با نوای: سیدرضا نریمانــی امیــر برومنـد ._._._._._._._._._._._._._._ ⏰زمان: جمعه ۲۸ اردیبهشت ماه/ از نماز مغرب و عشا 📌مکان: میدان امام علی(ع) @fanousgroup_ir @rabteasheghi
🔰 مجموعه «بینهایت اصفهان» با مشارکت «خانه انقلاب اسلامی و ولایت» برگزار می‌کند: 🍃🍃🍃🍃🍃 «یا رئوفـــــــ» دلت یه کم آدرنالین میخواد که تزریق شه به روحت و یه دوپینگ حسابی واسه یه کامبک خفن به زندگی؟😎 یه ویتامینه‌ی بینهایتی میخای تا تزریق کنی به جونت و امتحانا رو طوفانی و پر قدرت بگذرونی؟ اگه جوابت آره‌س پس حتمااا دنبالم بیا👀👣 . . . 📍اردوی ۷ ساعته خفن، با دوستای بینهایتی اصفهانی😎 📍قرار سالانه‌مون ویژه‌ی دخترای بی‌نهایتی به مناسبت میلاد امام رئوف و روز دختر🥳🥳 📍یه انرژی‌زا برای شروع پرقدرت فصل امتحانات😁 🍽 یه ناهار دورهمی خوشمزه🥘 🎈جمعه ۲۸ اردیبهشهت 🎈از ساعت ۸:۳۰ صبح تا ۱۶:۳۰ 🏡 خانه انقلاب اسلامی و ولایت واقع در خیابان جامی شرقی 😍با حضور مهمان وییژه این برنامه😍 🎉حجت‌الاسلام والمسلمین ماندگاری🎉 بدو همین الان ثبت نام کن👇😍 https://portal.javanan.org/frm/f8h38fcp اکانت پشتیبان👇 @Noor_al_abbas @khane_enghelab @rabteasheghi
🔰 مرکز فرهنگی شهید آیت الله مدرس (ره) برگزار می‌کند: جای خالیتو پر کن...! 👀 مرکز فرهنگی شهید آیت الله مدرس (ره)، ثبت نام دختران نوجوان خود را از پایه هفتم به هشتم تا یازدهم آغاز کرد 🎉 منتظر حضور گرم و صمیمانه ات هستیم🫂 ❓برای اطلاعات بیشتر باشماره زیر تماس حاصل فرمایید. ۰۹۰۳۹۸۹۵۷۰۷ ✍لینک ثبت نام مستقیم: https://survey.porsline.ir/s/A8Fk3k4m (توجه داشته باشید لینک ثبت نام باید توسط خود دانش آموز پرگردد.) : http://www.markazmodaresw.ir @markazmodaresw @rabteasheghi
"فانوس به روایت فانوس" گروه فرهنگی فانوس در این غرفه میزبان دغدغه‌مندان فرهنگی است. @rabteasheghi
🤝 دورهمی صمیمانه فعالان حوزه جوانی جمعیت 🌸 به مناسبت روز ملی جمعیت ⚜با رویکرد تجربه نوردی در شناسایی و شبکه سازی مردمی 🗓 یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ماه | ساعت ۱۶ 🔻لینک ثبت نام: www.chashmentezar.ir/javani-jameat/ @rabteasheghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻 مهناز خانم آن چند روز خیلی توی خودش بود. اصلا مهناز خانم سابق نبود. نمازهای مسجد را یک در میان می‌آمد. سرش توی خودش بود و بجز یک سلام بی‌رمق و التماس دعا و خداحافظی از سر عادت حرفی نمی‌زد. تولد امام رضا (علیه‌السلام) نزدیک بود. هر سال این وقت‌ها مهناز خانم پرکارترین عضو هیئت بود. از جمع کردن نذورات تا کمک به پخت آش و درست کردن شربت. پارسال اما خبری ازش نبود. اینجوری نمی‌شد. جشن میلاد آقا بدون مهناز خانم نمی‌شد. با همسایه‌ها جمع شدیم سراغش را بگیریم. ☕️ چای را که تعارف می‌کرد پرسیدم مهناز خانم چیزی شده؟ از ما ناراحتی؟ زن بیچاره تلخندی زد و گفت: نه خواهر چیکار به شما داره؟ فخری پرسید: پس ما رو محرم نمی‌دونی که چیزی نمی‌گی! اشک توی چشم‌های مهناز خانم جمع شد؛ نه خواهر این چه حرفیه چند دقیقه‌ای به سکوت گذشت... مهناز زبان باز کرد: دختر کوچیکه‌ام... همون که شش ماه پیش عقدش کردیم... میگه ما نمی‌تونیم باهم زندگی کنیم. همو نمی‌فهمیم. فخری آه بلندی کشید: این حرف همه جوونای الان شده. پس ما چجوری زندگی می‌کردیم خواهر؟ مهناز خانم گفت: واقعا ما چجور زندگی می‌کردیم که با همه سختی‌ها ۴۰ سال با هم دووم اوردیم؟ 💢 زهرا خانم که تا حالا ساکت بود نفسش را با هوف سنگینی داد بیرون و گفت: تقصیر ماست که یادشون ندادیم. ما هیچ وقت با بچه‌هامون از مهارت‌های زن‌داری و شوهرداری حرف نزدیم. خانم‌ها به نشانه تایید سر تکان دادند. گفتم: واقعا همینه. کاش به‌جای این همه درس و مشقی که ۲۰ سال خوندن، و تو زندگی‌شون به‌کار نیامد یکی این‌ها رو یادشون می‌داد. زهرا خانم گفت: باز میگی یکی؟ خودمون... خودمون باید یادشون می‌دادیم. فخری گفت: حالا یادشون بدیم پرسیدم: یعنی چی‌کار کنیم؟ 💡 فخری انگار چشمه فکرهایش جوشش گرفته باشد گفت بیایید همه تجربه‌هامونو در اختیارشون بذاریم. ایده فخری اول از همه توجه مهناز خانم را جلب کرد. چای دوم را که آورد گفت: باید یه لیست از دختر پسرهای عقدی و دم‌بخت محل جمع کنیم بعد این تجربه‌ها رو در اختیارشون بذاریم. زهرا خانم‌گفت: چه‌جوری؟ چه‌جوریش خیلی مهمه! 💫 قرار شد چه‌جوری را خانم‌ها از جوانترهای خانه بپرسند تا بهترین ابزار را انتخاب کنیم. به هفته نکشید که با کمک یکی دو نفر از دخترهای جوان محل تجربه‌های زندگی پدر و مادرهای محل را جمع کردیم. جوان‌ها تجربه‌ها را پوستر و پادکست کردند. کانال زدند و دختر و پسرهای جوان محل را عضو کردند و محتواها را ریختند تویش. مهناز خانم نذر کرد کانال بگیرد، امسال دو تا رشته به دیگ آش میلاد امام رضا (علیه‌السلام) اضافه کند. حالا دختر مهناز خانم هم عضو فعال کانال شده و چند ماهی از عروسی‌شان می‌گذرد. ✍ لیلا نیکخواه @rabteasheghi
🔰 واحد تاریخ شفاهی حسینیه هنر اصفهان برگزار می‌کند: سلسله نشست‌های *هم‌پا* نشست دوم: تجربه‌نوردی و نقد و بررسی کتاب خون می‌گذشت با حضور جناب آقای هادی لطفی نویسنده کتاب میعادگاه: چهارشنبه، ۲ خرداد ۱۴۰۳ از ساعت۸ تا ۱۳ قرارگاه: حسینیه هنر اصفهان برای شرکت در جلسه با شماره 09130307937 تماس بگیرید. آدرس: خیابان آیت‌الله کاشانی، روبروی هلال احمر، بنیاد فرهنگی امیرقلی امینی، طبقه دوم، حسینیه هنر اصفهان @rasta_isfahan @rabteasheghi
🔰 واحد خواهران مجموعه فرهنگی عاشوراییان برگزار می‌کند: 🌠 ستاره دنباله‌دار ✨ باشگاه دختران تصمیم‌ساز و آگاه آینده واحد خواهران مجموعه فرهنگی عاشوراییان از بین دختران پایه های ششم تا نهم عضو می پذیرد: 💫 ستاره قطبی: گفتگوهای داغ نوجوانی 💫 نبولا: گپ و گفت خانوادگی 💫 طوفان‌های شراره ای: تجربه هیجان از جنس اردو 💫 فضانوردی حرفه ای: عملیات های ویژه 💫 کرم چاله: ترفندهایی برای خوب زیستن 💫 سوخت گیری فضایی: کمپ های مطالعاتی، لیگ‌های علمی و ورزشی 💫 سفر به خورشید: اردوی مشهد مقدس 📲 جهت ثبت نام در باشگاه تا تاریخ ۱۰ خرداد به آیدی @Haniye_Zmo در پیام رسان ایتا پیام دهید. @ashouraiyan_khaharan @rabteasheghi
اتهام فرهنگی!🌶️ (صدق و کذب‌ها و ناگفته‌های لایحه حجاب) 📌شنبه ۲۹ اردیبهشت ساعت۱۶ 🔹با ارائه: جناب آقای سیداحمد عبودتیان دکتر بانکی‌پور حجت‌الاسلام دانایی جناب آقای کنی ✨ با حضور مجازی: دبیران و همسنگران مجامع استانی و تخصصی جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی 🌐 پیوند: yun.ir/f4gt2f (همچنین برای دریافت پیوند میتوانید عدد ۲۲۹ را به ۵۰۰۰۴۸۴۸ پیامک کنید) @rabteasheghi
نشست‌های ماهیانه تواصی تشکیلاتی 🔻با حضور آیت‌الله سیدحسن علوی 🔗 نشست هفتم: 🗓
دوشنبه ۳۱ اردیبهشت‌ماه، از ساعت ۲۰ الی ۲۱:۳۰
📍خیابان بزرگمهر، کوچه ۶۴، مسجد حضرت قمربنی‌هاشم (علیه‌السلام) @rabteasheghi
🔰 حسینیه هنر اصفهان برگزار می‌کند: 📚 "کتابخوانی" ویژه دانش‌آموزان ۹ تا ۱۱ سال💁‍♀ زمان: یکشنبه‌ها از ساعت ۹ تا ۱۰:۳۰ شروع کلاس‌ از ۶ خردادماه به مدت هشت جلسه بها: ۳۰۰هزار تومان 🖼 "نقاشی" (تکنیک تابلوی دکوراتیو) ویژه دانش‌آموزان نه تا یازده سال💁‍♀ زمان: یکشنبه‌ها از ساعت ۱۰:۳۰ الی ۱۲ شروع کلاس‌ از یکشنبه ۶خرداد ماه به مدت هشت جلسه بها: ۳۰۰هزارتومان برای شرکت در جلسه با شماره 09130307937 تماس بگیرید. 🧨به ده نفر اولی که ثبت‌نام کنند تخفیف ویژه تعلق می‌گیرد. 🧨هزینه ویژه ثبت‌نام هردو کلاس‌ با هم: ۵۰۰هزارتومان آدرس: خیابان آیت الله کاشانی، روبه‌روی هلال احمر، بنیاد امیرقلی امینی، طبقه دوم، حسینیه هنر اصفهان. @rasta_isfahan @rabteasheghi
❌❌❌❌ لغو شد ❌❌❌❌ 🔰هم صدا با دانشجویان جهان و در حمایت از مردم فلسطین؛ ✔️ شما دعوتید به رویداد دانشجویی «برای انسان گرد آمده‌ایم» 🕟 زمان رویداد: سه‌شنبه، یکم خرداد، از ساعت ۱۶:۳۰ 📌 مکان رویداد: دانشگاه اصفهان، مقابل مصلی الغدیر 💠 همراه با اجرای برنامه‌های جمعی هنری در حمایت از غزه، برپایی نمادین چادر، همخوانی سرود و ... 💠 باحضور مهمانی از سرزمین زیتون و جمعی از دانشجویان و اساتید آزاده دانشگاه‌های اصفهان 🔴در صورت تمایل به حضور در این برنامه و جهت مشارکت در همخوانی، عدد ۱ را به شماره ۰۹۳۹۵۰۴۳۷۲۸ ارسال کنید. ✅در صورتی که چفیه فلسطینی و یا عربی دارید همراه خود بیاورید. ❇️شما میتوانید اخبار این تجمع و همچنین اعتراضات دانشجویان جهان در حمایت از فلسطین را در این صفحه دنبال کنید. ▪️جمعی از دانشجویان دانشگاه‌های استان اصفهان @rabteasheghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دیشب هیأت در فضای باز بود و درِ جشن به روی کوچک و بزرگ باز. بعضی گذری رد می‌شدند و از دور نگاه می‌کردند. بعضی نم‌نم پیش می‌آمدند و خودشان را روی صندلی‌های سفید رنگ جا می‌دادند. صندلی‌های سفیدی که هر سرنشین آن دعوتنامه‌ای داشت. نه از طرف شهرداری که مجوز جشن را داده بود و نه از طرف هیأت حضرت علی اکبر (ع)! بلکه از طرف شخصِ میزبان. رئوفی که به لطفش همه‌مان را دور هم جمع کرده بود. بعضی هم در گوشه‌گوشه‌ی فضای باز نشسته بودند و گوش‌شان بدهکار جشن نبود. نه اینکه خودشان نخواهند شاید دعوتنامه هنوز به دستشان نرسیده بود. یادم به نبات‌هایی افتاد که به عشق مهربانی‌اش تک‌تک بسته‌بندی شده بود. یاد حدیث‌کسایی که سر بسته‌بندی خواندیم و رفع هم و غمی که از خدا خواستیم. جشن رئوف باید بزرگتر از این حرفها باشد. بزرگتر و با آدم‌های متفاوت‌تر... نباتها را ریختم توی کیسه و از جشن فاصله گرفتم. جشنی توی دلم برپا بود. دلم می‌خواست شادی‌اش را با همه تقسیم کنم. تک‌تک نباتها را از کیسه در می‌آوردم و به کوچک و بزرگ می‌دادم - عیدتون مبارک. نبات نذری امام رضاست. کمی بالاتر هم جشن تولدشونه دوست داشتین تشریف بیارین. جمله‌ای که به آدم‌های پارک می‌گفتم تکراری بود اما خود آدم‌ها نه! دختر و پسری سیگار به دست گوشه‌ی دنج پارک نشسته بودند. با سلام اولم کپ کردند اما به محض شنیدن جمله همدیگر را نگاه کردند. دستشان را حالت حرکت‌آهسته پیش آوردند. نبات را گرفتند و با لکنت تشکر کردند. دورتر که شدم تشکرشان بلندتر شد و جشن دلم پرشورتر. کمی آنطرف‌تر دو دختر نوجوان لبه‌ی جدول نشسته بودند. کپ کردنشان موقع سلام برای من پیش‌بینی شده بود. اما شنیدن جمله‌ی من برای آنها نه. حین تشکر بی‌اختیار روسری را از روی دوش بلند کردند و روی سرشان کشیدند. لبخندم را با شیرین‌ترین لبخند دنیا پاسخ دادند و جشن دلم شیرین‌تر شد. پیرمرد و پیرزنی روی نیمکت جمله‌ام را شنیدند و برای عاقبت به خیری‌مان دعا کردند. گفتند پای آمدن تا پای جشن را نداریم و یک نبات بیشتر برای دختر بیمارشان گرفتند. نباتهای پلاستیک تمام شد و دلم پیش مهمانهای جدید جشن بود. مهمانهایی که شاید روی صندلی‌های سفید نه، اما روی چمن، نیمکت یا حتی ایستاده هم که بودند حالا دعوتنامه دستشان بود. رسیدم به جشن و کیسه‌ام را دوباره پر کردم. اینجا که صدای جشن به همه رسیده بود. باید صدا را به دورترها می‌رساندم. پیرزنی نبات را از دستم گرفت. شال نباتی‌اش را روی سر مرتب کرد و گفت: بخدا رسیدم تو پارک به دلم بود یکی امشب یه چیزی بهم میده. بغضش ترکید. بغلش کردم. بغض من هم... کمی دورتر جمع بزرگی دیدم با کلی دختر و پسر. سر همه‌شان باز بود! قدم به سمت‌شان پیش گذاشتم و دوباره پس رفتم! هنوز کیسه‌ی نباتها پر بود. کنارم خانواده‌ای پرجمعیت دور هم نشسته بودند و اکثر خانم‌ها شال به سر نه، شال به دوش. بلند سلام کردم و جمله‌ام تکرار شد. نباتها را تعارف‌شان کردم و با دعای خیر بدرقه‌ام کردند. دعای خیر برای همه‌ی عوامل جشن... ازشان دور شدم و دوباره چشمم به جمع قبلی افتاد. قلبم تندتند می‌زد و قدم‌هایم کند پیش می‌رفت. به سمت همان جمع سر باز! رب ادخلنی مدخل صدق... را خواندم و توسل کردم. پارک خلوت بود و من تنها. دلم قرص بود که نباتها باید به دستشان برسد. رسیدم و سلام کردم. نگاهشان برگشت سمتم - اوی خانم ترسوندیم! انگار نشنیده باشم با حرارت جمله‌ام را تکرار کردم. اما نه مثل بارهای قبل پشت سرهم و با دریافت لبخند گرمِ مخاطب! عید را که تبریک گفتم وسط جمله‌ام یکی از پسرها صدایش را بلند کرد: - مگه عیده؟! بی‌تفاوت جمله‌ام را ادامه دادم صدای دیگری خنده خنده گفت: - امام رضا کیه؟ چند نفر دیگر هم خندیدند. حالا تپش قلبم هم مثل قدم‌ها شده بود. کندِ کند. با انگشتهای یخ کرده نباتها را از پلاستیک بیرون آوردم. با لبخند دستشان دادم. صدای دختری بلند شد: - حالا اینا از کجا اومده اصلا؟ نگران بودم نباتها را پس نزنند. بسته‌ها را تک‌تک توی دست‌هایشان گذاشتم و آرام و شمرده از جمع بچه‌ها گفتم، از حرکتی که دلمان خواسته برای تولد امام بزنیم. به نبات توی دستم نگاه کردم. به دعوتنامه‌ای که نه از سمت شهرداری و هیأت بلکه از خودِ خودِ میزبان صادر شده بود. ازسمت رئوف برای تک تک دختر و پسرهای این جمع. دست دختر سمتم دراز شده بود. نبات را گذاشتم توی دستش. پسر کناری‌اش شمرده گفت: - ایشالا بشه بریم حرم امام رضا کیسه‌ی نباتها خالی شده بود. بلند گفتم - ان‌شاءالله همه با هم و خداحافظی کردم... با جمعی که همراهم بودند و حاضر در جشن، گیرم کمی با فاصله‌تر. پ‌ن: زکات گرمی و نشاط دورهمی مان را بدهیم! محاسن گرفتن مراسم‌ها در فضای بازی که از همه قشر بندگان خدا تردد دارند بی‌شمار است و شاید در زمان حاضر جزو وظایف اصلی جمع‌مان... ✍ لیلا آصالح @rabteasheghi
🔰 روایت‌سرای تاریخ شفاهی اصفهان برگزار می‌کند: 🔼 پویش مثلث 🌸طرح دخترانه 💫برای شرکت در این طرح کافی‌ است کتابهای زیر را تهیه کنید. ✨من میترا نیستم ✨آبگینه به مهمانی می‌رود ✨آزاده کارآگاه می‌شود 🌟با خرید هر کتاب، در دهه کرامت، نام شما در لیست قرعه‌کشی قرار میگیرید. مکان تهیه کتاب 🔸حضوری: 🎯میز کتاب چهارباغ 🎯حسینیه هنر اصفهان 🔸 غیرحضوری: با شماره 09130307937 تماس بگیرید. ☘مهلت شرکت در طرح: ۳۱ اردیبهشت۱۴۰۳ @rasta_isfahan @raheyarpub @rabteasheghi
46.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ببینید... 💖 نماهنگ عشقِ اولِ خدا‍‍ رونمایی برای اولین بار 💐 همزمان با دهه کرامت 🔻 گروه سرود دختران حاج قاسم سرپرست گروه: خواهران باقری کارگردان: علی عابدی تهیه کننده: مرضیه جعفری شعر: حسین رضائیان موسیقی: عرفان یامولایی گیتار الکتریک: میلاد مجذوب فیلمبرداری و تدوین: علی عابدی دستیار فیلمبردار: محمدرضا روحانی مدیر تولید: ابراهیم حسین پور طراح گرافیک: محمدرضا روحانی 📌تهیه شده در: مرکز آفرینش‌های فرهنگی هنری بسیج استان اصفهان ‌ @maheisfahan @rabteasheghi
✨ با توجه به حادثه‌ی پیش آمده‌ برای بالگرد حامل خدمت‌گذار و صادق‌مان، همگی برای سلامتی ایشان و همراهان‌شان دعا و توسل کنیم. اَمَّن یُّجیبُ المُضطَرَّ اِذا دَعاهُ وَ یَکشِفُ السُّوءَ🤲 @rabteasheghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ببینید... 🎙حاج حسین یکتا: نذر هشت صلوات به نیت عافیت و سلامت خادم امام هشتم آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی و همراهان‌شان… همه با هم دست به دعا برداریم🤲 @rabteasheghi
📢 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی امشب در دیدار جمعی از خانواده‌های سپاهیان پاسدار که به مناسبت شب میلاد امام رضا (علیه‌السلام) برگزار شد، با ابراز تاثر از حادثه نگران کننده عصر امروز برای رئیس جمهور محترم و همراهان ایشان گفتند: امیدواریم خداوند متعال رئیس جمهور محترم و مغتنم و همراهان ایشان را به آغوش ملت برگرداند. همه برای سلامت این جمع خدمت‌گزار دعا کنند. ملت ایران نگران و دلواپس نباشند، هیچ اختلالی در کار کشور به وجود نمی‌آید. 💻 Farsi.Khamenei.ir @rabteasheghi
🏐 توپ چهل‌تکه‌ی سبز و قرمز کوچکشان از این گوشه به آن گوشه قل مى‌خورد. از روی خط حاشیه‌ی فرش که می‌گذرد و زیر پرده‌ی پنجره‌های قدی که جا می‌گیرد، صدایشان به هوا می‌رود. امیرمحمد و محمدعلی که توی دروازه بود آه حسرت می‌کشند و محمدمهدی و امیررضا که آقای گل است، هورا می‌کشند. هر از چند دقیقه‌ای هم وسط بازی نگاهی به من می‌اندازند که در اقدامی بی‌سابقه، میخ تلوزیون شده‌ام و می‌پرسند: رئیس‌جمهور پیدا شدن؟ سری بالا می‌اندازم و با چشمانی که هر لحظه احتمال باریدن دارد، می‌گویم نه هنوز، شما دعا کنین. صلواتی میفرستند و فوتبال‌شان را از سر می‌گیرند. فاطیما از توی اتاق سرک می‌کشد و می‌گوید: چقدر حرف از رئیس‌جمهور می‌زنین. دیگه خسته شدم... نگین! و دوباره برمی‌گردد که با عروسکش خاله‌بازی کند. 📺 شبکه‌ها را بالا و پایین می‌کنم. ساعت ۲۱ است و برای چندمین بار رسیده‌ام به شبکه خبر. قسمتی از دیدار حضرت آقا با خانواده‌های سپاهیان که ساعتی پیش برگزار شده را پخش می‌کند؛ آقا با همان صلابت و آرامش همیشگی‌شان می‌‌گویند از این حادثه متاثرند و امیدوارند رئیس‌جمهور مغتنم و محترم، به آغوش ملت به سلامت بازگردند. امید از همه‌ی واج و واژه‌هایشان می‌بارد. از نگاه‌شان، از روی گشاده و دل قرص و محکم‌شان. دلم گرم می‌شود. گرم‌تر می‌شود وقتی می‌گویند دلواپس کشور هم نباشید، اختلالی ایجاد نمی‌شود‌. 📿 هنوز دانه‌های خونی تسبیح عقیق میان انگشتانم سر می‌خورند و لب‌هایم لاینقطع ذکر می‌گویند. گاهی امن یجیب، گاهی صلوات حضرت زهرا (س)، گاهی صلوات خاصه امام رضا (ع) و مرتب و مداوم هم صلوات. فوتبال بچه‌ها انگار آن‌طور که باید گل نمی‌کند. کم‌کم دست از بازی می‌کشند و کنارم می‌نشینند و آن‌ها هم میخ تلوزیون می‌شوند. فاطیما هم عروسکش را کنارش، توی صف دعای بی ریامان رو به تلوزیون نشانده. پسته‌ی لب‌هایش به رویم باز می‌شود و می‌خندد و می‌گوید: مامان من‌ رئیس‌جمهور رو دوست دارم و یک صلوات نصفه و نیمه هم برای سلامتی‌شان می‌فرستد. ✨ انقلاب دلم کمی آرام گرفته است اما فکرم می‌رود جاهای دیگر مثل همیشه در این جور مواقع، شروع می‌کنم به قول و قرار گذاشتن با خودم و خدا؛ خدایا من نمی‌دانم خیر ما و ملّت و تمدن آرمانی موعودمان، در سلامتی رئیس‌جمهور و همراهان است یا شهادت، اما می‌دانم هرچه رقم بخورد، خیر است. از دست من کاری به جز دعا بر نمی‌آید؛ بیا و این دفعه را به ما عیدی بده و دشمن به شادمان نپسند، قول می‌دهم حداقل هفته‌ای یکبار این ولوله را در خانه راه بیندازم. خانواده را به خط کنم و تند و تند از نگرانیم از نبود امام زمان (عج) بگویم. اضطرار و اضطرابم از بی‌کسی‌مان را بروز دهم، سیل صلوات و امّن یجیب راه بیندازم. شاید آن روز که ندای انا بقیه الله از کعبه می‌آید، قندی در دلم آب شود که من و بچه‌هایم هم دعاگوی امر فرج بودیم... دعایی نه فقط دلی، دعای فعّال، حرکت‌آفرین و مضطرانه. ✍ عطیه شریف @rabteasheghi