. 🕊 تلاوت آیات قرآن ڪریم ؛
۩ بــِہ نـیّـت
برادرشھیدابراهیمهادے 🌿'
#صفـــ۱۵۶ــفحه 📚
•﴿رفیقشھیدمابراهیمهادے﴾•
•[نعمتِآسمانفقطباراننیست
گاهےخٌدا؛کسیرانازلمیکند📿
بهزلالےباران...
مثلِ تُ♥(:
#شهید_ابراهیم_هادی
@rafiq_shahidam96
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
'♥️𖥸 ჻
#استوری🕊🌹
دَرخانہهایِخویشچہراحَتنِشَستہایم
اَمازَدیتوخِیمہبہصَحرا؛حَلالڪُن
تعجیـلدرظهـور #امام_زمان صلـوات
🍀|↫السݪامعلیڪیابقیةاللھ
@rafiq_shahidam96
هدایت شده از شهید رحمان مدادیان (عمو رحمان)
26.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#وصیت نامه شهید حسین خرازی🌷🕊
شهدا مرادن واقعی راه خدا،آنانی که
شهیدانه زیستند تا لایق شهادت شوند
همان مردانی که از تعلقات رها شدند
تا به آسمان پرواز کردند...
#بخشی_ازوصیت نامه شهید #حسین_خرازی
با گویندکی:: ادمین کانال سر کار خانم افسانه پنام(مهردخت)💫🌸
@rafiq_shahidam96
کانال شهدایی شهید ابراهیم هادی(#رفیق_شهیدم)♥️👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ن والقلم و ما یسطرون
سوگند به آن قلم؛
همان قلمی که میخواهد قصه ی مردان واقعی روایت کند
همان مردانی که مردان راه عشق نامیده شدند،
همان هایی که عاشقانه زیستند و عاشقانه هم پر کشیدند...
گل های پرپر شده ای که عطر وجودیشان سراسر عالم را گرفته است،
چه زیبا گلی هستند این عاشقان...
دلم اکنون روایت آن
مردی را میخواهد که
رفتنش کمی متفاوت است
مردی که عروج ملکوتیش را
میشود با چشم غیر مصلح
هم دید
مردی که لبخند آسمانیش
و سربند خونیش به تنهایی
کافیست تا جهانی را بلزاند
چگونه میشود آخر، این همه
عاشقانه ومشتاق پرکشیدن؟!
چگونه میشود آخر در لباس مرگ
اینهمه زیباتر؟!
چگونه میشود آخر با لبان خونین
هم کمی لبخند زدن؟!
چگونه میشود آخر
چگونه میشود آخر ای پرنده عشق با بال شکسته پرواز شدن؟!
چگونه میشود آخر با این همه درد
مهربانی کردن؟!
(رازی که خطر کنندگان میدانند
در بازی خون برندگان میدانند
(با بال شکسته پر گشودن هنراست
این را همه ی پرندگان میدانند. مصطفی علی پور)
#سالروزشهادت_شهیدامیرحاج_امینی
شعرو گویندگی:ادمین کانال سرکار خانوم
#افسانه پنام (مهردخت)🌷🌸
@rafiq_shahidam96
کانال شهدایی شهید ابراهیم هادی (#رفیق_شهیدم)♥️👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وامروزبهنگاهت،بهدعایت
ازهمهوقتبیشتراحتیاجدارمツ
بهحالخودمرهایمنڪن🖐🏾!
#شهیدانه/#شهیدابراهیمهادۍ♥️
@rafiq_shahidam96
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
___________________
چنان در قید مهرت پای بندم
که گویی آهوی سر در کمندم🌱
یادمان کانال دوم فکه (کانال کمیل )
جایی که داداش ابراهیممون خواستن گمنام بمونن تا راه رو به ما در هر جا که اشتباه رفتیم نشون بدن .
یاد شهدا با ذکر صلوات
#شهید_ابراهیم_هادی
@rafiq_shahidam96
#شهیدانه
خدایـٰامیشود..؟
درتیترنیـٰازمندۍهاۍ
روزگـٰارتبنویسۍ
بہیڪنوڪرسـٰادھجھت
شَہیدشدننیـٰازمندیم...
:
مادر شهید مهدی صابری، میگوید: دوست داشت اگر فرزند پسر داشت آنها را علیاکبر و علیاصغر و اگر دختر داشت زینب و رقیه بنامد. این آخریها میگفت چرا خودم علیاکبر ِ پدرم نشوم؟ و حالا مهدی، علی اکبر پدرش شده است...
شهیدمهدی_صابری🌷
@rafiq_shahidam96
در جریان عملیات آزادسازی تکریت، زمانی حاج قاسم برای بازدید از خط در منطقه حضور پیدا کرد و هدایت عملیات را به عهده گرفت.بعد از آمدن حاجی، نیروهای عراقی متوجه حضور او شدند. آنها علاقه شدید و زائدالوصفی به حاج قاسم داشتند. اصوال عراقی ها آدم های به شدت احساسی و هیجانی ای هستند و وای به حال روزی که این احساسات لبریز بشود.وقتی عراقیها فهمیدند حاج قاسم به منطقه آمده، انبوهی از نیروها با ماشین موتور و
پیاده خودشان را رساندند. این تجمع نفرات، باعث هوشیاری داعش شد.
شاید نمی دانستند حاج قاسم به منطقه
آمده است اما پرواضح بود که شخصیت مهم و بانفوذی به آن جا آمده است.
در فاصله بسیار کم، داعش اقدام به فرستادن یک خودروی انتحاری کرد. این خودرو از نوع فورد آمریکایی بود و شاید حدود دو و نیم، سه تن وزن داشت. برای حفاظ دور تا دورش هم ورق های فولادی جوش داده بودند که هیچ سلاحی به آن کارگر نبود.
ماشین با انتهای سرعت به محلی که حاج قاسم حضور داشت، نزدیک می شد. هرچه گلوله به سمت ماشین شلیک می کردند، هیچ اثری برآن نداشت و همه کمانه می کرد.
قبلا من شاهد انفجار این نوع ماشین های انتحاری در مناطق دیگر بودم. تمام اجزای ماشین به آن هیبت و بزرگی، قطعه قطعه شده و بزرگترینش قد یک کف دست می شد. تا این حد اثر تخریبی داشت.
ماشین به صد و پنجاه متری حاج قاسم رسیده بود و شاید ده یا پانزده ثانیه دیگر به ما می رسید و بعد هم انفجار. درست در همین لحظه، یک هلی کوپتر عراقی که از طریق بی سیم مطلع شده بود، در آسمان منطقه ظاهر شد و با موشک خودروی انتحاری داعش را هدف قرار داد و منفجر کرد.
📚: ۱:۲۰دقیقه بامداد
#حاج_قاسم🌷
@rafiq_shahidam96
توقنادیڪارمیکردم،یکباراومدپیشم
وگفت:مجید،جاییسراغندارۍبرم
کــارکنـم⁉️
گفتمچرا،همینآقاییڪهتوقنادیش
ڪارمیکنمدنبالشاگردمیگردهمیایی⁉️
نپرسیدچقدرحقوقمیده،نپرسید
روزیچقدربایدڪارکنه،نپرسید
بیمهعمرمیکنهیانه⁉️ فقطگفت:مـوقـعاذانمیذارهبــرم
نمــازمرو بخـــونم
#شھیدمحسنحججی
@rafiq_shahidam96
:
﷽
مکتب سردار سلیمانی
یاران حاج قاسم
●ما از زمانی که عقد کردیم ماموریتهای حمیدرضا به سوریه شروع شد. اگر اشتباه نکنم در طول این مدت زندگی مشترکمان، شش تا هفت بار سوریه رفت. هربار هم تقریبا ۴۰ تا ۵۰ روز ماموریتش طول میکشید
●حمیدرضا همان جلسه اول به من گفت که جزو نیروی سپاه قدس است. گفت حاج قاسم سلیمانی از ما خواسته که خانوادههایتان باید در جریان این موضوع باشند به این دلیل که شما یک شهید زنده هستید و به خاطر رفت و آمدتان در مناطق درگیر جنگ باید هرلحظه منتظر شهادتتان باشید
●من زمان شهادت همسرم در سوریه بودم
🎤راوی: همسر شهید
#شهید_حمیدرضا_باب_الخانی🌷
@rafiq_shahidam96
کانال ابراهيم هادی (رفیق شهیدم )❤️
. ✨کی بشود حر بشوم توبه مردانه کنم...✨ . بسم الله . 🌺#شهید_شاهرخ_ضرغام (13) 🌺 .#ظاهر_و_باطن 2 #رگ_غ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺#شهید_شاهرخ_ضرغام (14) 🌺
.#سال_پنجاه_و_هفت ۱
(#راوی : آقای عباس شیرازی)
.اوايل سال پنجاه و هفت بود که #شاهرخ به #کاباره ميامی رفت. جایی بسيار بزرگتر و زيباتر از کاباره قبلی. شهروز جهود گفته بود: اينجا بايد ساکت و آرام باشه. چون من مهمان های خارجی دارم. برای همين هم روزی سيصد تومن بهت میدم.در آن ايام آوازه شهرت شاهرخ تقريباً در همه محله های شرق تهران و بين اکثر #گنده_لات های آنجا پخش شده بود. من ديده بودم، چند نفر از کسانی که برای خودشان دار و دسته ای داشتند، چطور به #شاهرخ احترام می گذاشتند و از او حساب می بردند.در يکی از دعواها شاهرخ به تنهایی اصغرِ ننه ليلا به همراه دار و دسته اش را زده بود. آنها هم با نامردی از پشت به او چاقو زده بودند.#شاهرخ در آن ايام هر کاری که می خواست می کرد و کسی جلودارش نبود.عصر يکی از روزها شخصی وارد #کاباره_ميامی شد و سراغ#شاهرخ را گرفت. گارسون ميز ما را نشان داد. آن شخص هم آمد و کنار ميز ما نشست. بعد از کمی صحبت های معمول، گفت: من يک کار کوچک از شما می خوام و در مقابل پول خوبی پرداخت می کنم!بعد چند تا عکس و آدرس و مشخصات را به ما داد و گفت: اين آدرس هتل جهان است. اين هم مشخصات اتاق مورد نظر، شما امشب توی اين اتاق بايد #بهروز_وثوقی رو با چاقو بزنيد!!چشمان#شاهرخ يکدفعه گرد شد و با تعجب گفت: آدم بُکشم؟! نه آقا اشتباه گرفتی!آن مرد ادامه داد: نه، فقط مجروحش کنيد. اين يه دعوای ناموسيه، فقط می خوام خط و نشون براش بکشيم. بعد دستش را داخل کيف بُرد و سه تا دسته اسکناس صد تومانی روی ميز گذاشت و گفت: اين پيش پرداخته، اگه موفق شديد دو برابرش رو می دم. در ضمن اگه احتياج بود،#حبيب_دولابی و دار و دسته اش هم هستن.
شاهرخ پرسيد: شما از طرف کی هستين، اين پول رو کی داده؟!اما آن آقا جواب درستي نداد. شب با احتياط کامل رفتيم هتل جهان، يک روز هم در آن حوالی معطل شديم.اما بهروز وثوقی عصر روز قبل از #ايران خارج شده بود.
#ادامه_دارد
#شهید_شاهرخ_ضرغام
#حر_انقلاب_اسلامی_ایران
🇮🇷 @shahidmedadian
@rafiq_shahidam96