eitaa logo
راه بیداری
727 دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
5.5هزار ویدیو
90 فایل
راه بیداری، فقط مسیر #مطالبه_گری نیست، راه بیداری، مسیر رسیدن به #هدف_نهایی است، راه بیداریِ افکار، راه بیداریِ امتها...🔆 پاسخگویی: @f_javidmehr
مشاهده در ایتا
دانلود
❁ـ﷽ـ❁ 🧕همین‌طور که داشتم راه می‌رفتم و با خودم می‌گفتم از قدیم‌الایام راست گفتن‌هااا "همنشین روی آدم تأثیر میذاره،" این‌قدر با سگ نشست و برخاست کرده، اخلاقش هم سگی شده....😡خب حرم حرمت داره و... 🔻که یک دفعه یادم اومد دستش به سگ خورده و با همون دست✋ به من دست زده😱 🔻احساس می‌کردم نجس شدم، رو هم نمی‌دونستم... 🔰قبلاً شنیده بودم یا خونده بودم که مثلاً حتی کسی‌که توی خونه‌اش سگ داره نیازی نیست که وقتی میریم خونش بخوایم کنیم که جایی که میشینیم پاکه یا نجسه و بنا رو بر میذاریم ... 🧕ولی این‌جا با خودم فکر می‌کردم🤔 که من الآن دیدم‌ که یه دستش سگه و احتمال زیاد هم اون یکی دستش به سگ خورده، پس قطع به یقین، الآن نجس شدم.❌ ⚠️سوار تاکسی شدم، تا برسم به مترو خیییلی مواظب بودم که به کسی نخورم یا به جایی و کسی نخوره. تو مترو🚇 هم همین‌طور.... 📲یه چندتا ایستگاه که رد شد، یهو یادم افتاد که به دوست زنگ بزنم و ازش بپرسم. زنگ زدم جواب نداد. 🔸به اون یکی دوستم زنگ زدم، گفتم به نظرم ایشون هم بدونن... سلام و علیکی کردیم و مفصل شرح ماجرا دادم و ایشون توضیحی که دادن گفتن که خیر! چادرم نجس نیست و نیازی به نداره، فقط برای این‌که مطمئن نیستی که سگ بیماری‌ای داشته یا نه، چادرم رو بشورم🧼. 🧕خیلی ازش تشکر کردم🙏و گفتم ببین تا قبل از این‌که باهات حرف بزنم روی شونه‌ام حس سنگینی داشتم اما بعد از این‌که باهات صحبت کردم دیگه اون حس رو ندارم و تا حد زیادی به رسیدم.😊 ✅ در حین صحبت با ایشون، دوست طلبه‌ام زنگ زد. بعد از این‌که صحبتم تموم شد، به دوست طلبه‌ام زنگ زدم؛ یک بار دیگه کل ماجرا رو از اول تعریف کردم و ایشونم در پاسخ، همون صحبت‌های نفر قبلی رو مطرح کردند و خلاصه که دیگه خیلی خیلی خیالم راحت شد.🙃 ✍ادامه دارد... ble.ir/dostaneha1401_08
❁ـ﷽ـ❁ 🧕البته من نمی‌خواستم از دو سه نفر بپرسم، منتها تو اون لحظه به قدری حالم بد بود و فکر می‌کردم به واسطه این‌که اون خانوم با دستِ سگ بغل کرده‌اش به من دست زده، حتما نجس شده. ⏰صحبت با دوست حدود ۴۰دقیقه‌ای طول کشید و ایشون‌ مسائلی رو مطرح کردند. 🔸بعد این‌که خیالمو کاملاً راحت کرد که چادرم و نجس نیست😅 🔹گفت: ببین من خودم امر به معروف نمی‌کنم چون آخه میدونی به معروف هم آداب و سیاست خاص خودش رو داره، بایستی یه سلامی می‌کردی و می‌گفتی👇 ❓تو که سگ داری بهش میرسی و ازش خوب نگهداری میکنی؟ 💠 آخه یه همچین اتفاقی افتاده بود، حضرت آقا یه خانومی رو دیده بودن سگ همراهشونه و همچین گفتگویی با هم داشتن و اتفاقاً خانمه هم گفته بوده بله و مواظبشم و غذاشم🍖 میدم... 🧕پرسیدم: حضرت آقا بعدش چیز دیگه‌ای نگفتن؟ 🔹گفت: یادم نیست. 🧕گفتم: نکنه یه وقت قضیه اون صحبت حضرت آقا بشه که میگن:👇 ⁉️"هر کی یه نقصی داره، مگه من نقص ندارم؟!" ✅ و بقیه جمله‌شونو نمیگن:👇 "البته که باید با زبان لین کرد." ☑️ و یا جمله معروف که گفتن:👇 اون دختر دختر منه. 🚨اما ادامه‌اش رو نمیگن که:👇 "باید جذبش کرد و به اون دختر هم توجه کرد و داد." 🧕گفتم: توی سر پیچ یهو جلوی هم در اومدیم. دیگه وقت سلام و علیکی نبود. هم اون خانوم داشت رد میشد، هم من. ✅ باید جمله‌مو همونجا میگفتم. ✍ ادامه دارد.... ble.ir/dostaneha1401_08