#لبخند_سنگر
۳۸_به پیش
📆 در سال ۱۳۶۱، در عملیات محرم، سیزده سال بیشتر نداشتم ، هوای جبهه به سرم زده بود . اما هیچ کجا مرا به جبهه اعزام نمی کردند . با زور و پارتی موفق شدم ، در بسیج دولت آباد ثبت نام کنم و عازم مناطق عملیاتی شوم . جثه ی کوچکی داشتم به همین خاطر مرا به واحد تبلیغات لشکر امام حسین (ع)فرستادند . مدت ها آنجا بودم . دلم برای حضور در عملیات ، به عنوان یک نیروی پیاده لک زده بود و راه به جایی نمی بردم .
🤦♂ یک روز ، یک نفر از پشت سر چشم های مرا گرفت و گفت :《من را می شناسی ؟》
اول نشناختم . بعد فهمیدم آقای سیستانی از اقوام مان بود . کلی با هم صحبت کردیم.
🔹 بعد گفت :《اگر می خواهی در عملیات شرکت کنی مر خصی بگیر و بیا تا با هم برویم گردان.》
🔸گفتم: آقای سربازی، مسئول ما مرخصی نمی دهد
🔹گفت: "مرخصی شهری بگیر".
همین کار را کردم و به همراه او به منطقه ی عین خوش رفتیم.
گردان موسی بن جعفر (ع)به فرماندهی علی ردّانی پور آماده ی حرکت بود .
آقای سیستانی را که دید، گفت :《کجا بودی ،ما گردان را آماده کردیم وشما به گردان دیگری رفته اید ؟》
🔹سیستانی اصرار زیاد کرد تا او را در گردان راه دادند .
🔸با خودم گفتم، خود ایشان را راه ندادند،چطوری می خواهد مرا به گردان ببرد؟
🔹سیستانی جا پای خودش را که محکم کرد، به آقای ردّانی پور گفت :《ایشان هم هست .》
فرمانده ی گردان نگاهی به قدو قیافه ی من کرد و لبخندی زد و گفت:《این بچه کجا بوده ؟
🔸 من هم جلو رفتم و دو نفری پا فشاری کردیم .این قدر التماس کردم تا موفق شدم ،مرا هم به گردان موسی بن جعفر (ع)راه دهند. بعد به من گفت :برو انبار ،لباس بگیر ،از بخت بد ما ،هیچ لباس و کفشی اندازه ی من نبود.یک نصف روز معطل شدم تا بالاخره توانستم ،یک جفت کفش کتانی و یک دست لباس بسیجی پیدا کنم .
🧑🚀 عملیات محرم شروع شد .لب رودخانه ی دو برج رسیدیم. هر لحظه آب بیشتر می شد. گردان به رودخانه زد. آب از سرمن بالاتر بود دست انداختم به گردن آقای سیستانی و شروع کردم به پا زدن .با هزار زحمت و 《انا انزلناه》خود را به آن سوی رودخانه رساندیم.
گروهان ما سومین گروهان عمل کننده بود . گردان کمی معطل شد ،تا خود را آماده کند .
🧎چیزی از عملیات نگذشته بود که من تیر خوردم و روی زمین افتاده بودم .بچه های گردان یکی یکی از کنار من عبور می کردند
🙋♂فریاد می زدم : "رزمندگان به پیش که امام زمان (عج )پشتیبان شماست".
☀️شهید علی اسکندری فرمانده گروهان ما بود . وقتی روحیه ی مرا دید، گفت :"فکر نمی کردم با این سن و سال این همه با شور و نشاط باشی ."
جالب این که من هنوز دارم از آن مرخصی شهری که گرفته بودم به گردان قبلی باز می گردم .
مهدی عطایی
📚حمیدرضا پورقربان،لبخند سنگر،ص۵۷
┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄
https://eitaa.com/raherastgari
سلام
صبح پنجشنبه تون بخیر و نیکی باد🙋♂
┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄
https://eitaa.com/raherastgari
#داستان
۱۸. بازاری و عابر
🌴 مردی درشت استخوان و بلندقامت که اندامی ورزیده و چهرهای آفتاب خورده داشت و زد و خوردهای میدان جنگ یادگاری بر چهرهاش گذاشته و گوشه چشمش را دریده بود، با قدمهای مطمئن و محکم از بازار کوفه میگذشت.
🕵♂ از طرف دیگر مردی بازاری در دکانش نشسته بود. او برای آنکه موجب خنده رفقا را فراهم کند، مشتی زباله به طرف آن مرد پرت کرد.
🌴 مرد عابر بدون اینکه خم به ابرو بیاورد و التفاتی بکند، همانطور با قدمهای محکم و مطمئن به راه خود ادامه داد.
👤همینکه دور شد یکی از رفقای مرد بازاری به او گفت: «هیچ شناختی که این مرد عابر
که تو به او اهانت کردی که بود؟!».
🕵♂ نه، نشناختم! عابری بود مثل هزارها عابر دیگر که هر روز از جلو چشم ما عبور میکنند، مگر این شخص که بود؟.
👤 عجب! نشناختی؟! این عابر همان فرمانده و سپهسالار معروف، مالک اشتر نخعی بود.
🕵♂ عجب! این مرد مالک اشتر بود؟! همین مالکی که دل شیر از بیمش آب میشود و نامش لرزه بر اندام دشمنان میاندازد؟.
👤 بلی مالک خودش بود.
🕵♂ ای وای به حال من! این چه کاری بود که کردم! الآن دستور خواهد داد که مرا سخت تنبیه و مجازات کنند. همین حالا میدوم و دامنش را میگیرم و التماس میکنم تا مگر از تقصیر من صرف نظر کند.
🕵♂به دنبال مالک اشتر روان شد. دید او راه خود را به طرف مسجد کج کرد. به دنبالش به مسجد رفت، دید به نماز ایستاد. منتظر شد تا نمازش را سلام داد. رفت و با تضرع و لابه خود را معرفی کرد و گفت: «من همان
کسی هستم که نادانی کردم و به تو جسارت نمودم.».
🌴 مالک: «ولی من به خدا قسم به مسجد نیامدم مگر به خاطر تو، زیرا فهمیدم تو خیلی نادان و جاهل و گمراهی، بی جهت به مردم آزار میرسانی. دلم به حالت سوخت. آمدم درباره تو دعا کنم و از خداوند هدایت تو را به راه راست بخواهم. نه، من آنطور قصدی که تو گمان کردهای درباره تو نداشتم.»
📚شهید مطهری،داستانراستان،جلد اوّل
┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄
https://eitaa.com/raherastgari
سلام🙋♂
به لطف خداوند متعال تا کنون سی و چهار قسمت از سلسله بحث های #جهان_بینی_اسلامی_توحید در این کانال تقدیم شما گردیده است
جهت دسترسی آسان به مطالب ارائه شده لینک سی و چهار قسمت را به تفکیک خدمت تون تقدیم می کنیم امید است با مرور قسمت های قبلی،بهره کافی از این بحث زیربنایی و حیاتی نصیب گردد.
🔹جهت رفتن به عنوان مورد نظر،روی قسمت آبی(سمت راست هر عنوان)کلیک کنید.
قسمت اوّل 👈 تعریف
قسمت دوم 👈 تفاوت جهانبینی ها
قسمت سوم 👈 قلمرو علم
قسمت چهارم 👈 جهان بینی فلسفی
قسمت پنجم 👈 جهانبینی مذهبی
قسمت ششم 👈 جهانبینی عرفانی
قسمت هفتم 👈 نتیجه گیری
قسمت هشتم 👈 ایدئولوژی
قسمت نهم 👈 مکتب
قسمت دهم 👈 تقدّم جهانبینی بر ایدئولوژی
قسمت یازدهم 👈 بررسی موضع انکار
قسمت دوازدهم 👈 کارآیی حواس
قسمت سیزدهم 👈 یک خطای منطقی
قسمت چهاردهم 👈 راههای بشر به سوی خدا
قسمت پانزدهم 👈 برهان نظم
قسمت شانزدهم 👈 نکاتی در باره برهان نظم
قسمت هفدهم 👈 نظم در طبیعت
قسمت هیجدهم 👈 نظم در بدن انسان۱
قسمت نوزدهم 👈 نظم در بدن انسان۲
قسمت بیستم 👈 شبهات برهان نظم
قسمت بیست و یکم 👈 علت فاعلی و علت غائی
قسمت بیست و دوم 👈 بی نظمیها
قسمت بیست و سوم 👈 رسالت برهان نظم
قسمت بیست و چهارم 👈 برهان هدایت
قسمت بیست و پنجم 👈 برهان حدوث و پیدایش عالم
قسمت بیست و ششم 👈 مروری بر گذشته
قسمت بیست و هفتم 👈 خداشناسی فطری
قسمت بیست و هشتم 👈 معنای واژه فطرت
قسمت بیست و نهم 👈 جاذبه خداجویی
قسمت سی ام 👈 به سوی بی نهایت
قسمت سی و یکم 👈 خداشناسی فطری در تعالیم اسلامی
قسمت سی و دوم 👈 آیه میثاق
قسمت سی و سوم 👈 توحید فطری
قسمت سی و چهارم 👈 تاکید تعالیم آسمانی بر تزکیه
┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄
https://eitaa.com/raherastgari
May 11
💊 نانوداروی ایرانی ضد سالک
این داروی ایرانی که برای درمان بیماری سالک با کمک فناورینانو تولید شده، در حال حاضر در خانههای بهداشت قابل دسترسی هست و حتی در کمبرخوردارترین نقاط کشور نیز امکان استفاده از این دارو فراهم است.
📆 ۱۴۰۲/۳/۱۷
┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄
https://eitaa.com/raherastgari
🥇 کسب مدال طلای جهانی در مرحله مقدماتی مسابقات«دعوت به ریاضی» توسط دانشآموز آذربایجان شرقی
محمد مقبولی (دانشآموز پایه هشتم شهرستان مرند) مدال طلای جهانی و رتبه اول در مرحله مقدماتی مسابقات "دعوت به ریاضی" را بدست آورد. مسابقه جهانی دعوت به ریاضیات WMI توسط انجمن ریاضیات چین در سال ۲۰۱۳ پایگذاری شد.
📆 ۱۴۰۲/۳/۱۸
#کلام_وحی
☀️اَلَم تَرَ اِلَی الَّذینَ اُوتُوا نَصیبا مِّنَ الکِتابِ یُومِنُونَ بِالجِبتِ وَ الطّاغُوتِ وَ یَقُولُونَ لِلَّذینَ کَفَرُوا هولاءِ اَهدَی مِنَ الَّذینَ آمَنُوا سَبیلا*
اُلئکَ الَّذینَ لَعَنَهُم اللهُ وَ مَن یَلعَنِ اللهُ فَلَن تَجِدَ لَهُ نَصیرا
سوره نساء/۵۱و۵۲
🌻ترجمه
آیا به کسانی که بهره ای (اندک) از کتاب آسمانی داده شده است ننگریسته ای (که چگونه) به "جِبت"(بت) و "طاغوت" ایمان دارند و در باره کافران می گویند که اینان رهیافته تر از مؤمنان اند؟!
آنانند کسانی که خداوند لعنتشان کرده است و برای هرکس که خداوند او را لعنت کند هرگز یاوری نخواهییافت.
📗تفسیر کوتاه(پیام ها)
۱.آگاهی ناقص از دین،زمینه انحراف است.
۲.روح لجاجت و عناد ، مسیر قضاوت را عوضمی کند.
۳.هر اتّحادی علیه حقّ، ملعون است.
۴.پیمان های نامقدّس دشمنان علیه حقّ،هرگز به نتیجه مطلوب نمیرسد و در برابر ارادهی خدا سودی ندارد.
┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄
https://eitaa.com/raherastgari
🌟وَ هُوَ الَّذی مَدَّ الارضَ وَ جَعَلَ فِیها رَواسِیَ وَ اَنهارا وَ مِن کُلِّ الثَّمَراتِ جَعَلَ فِیها زَوجَینِ اثنَینِ یَغشِی الَّیلَ النَّهارَ اِنَّ فِی ذلِکَ لَآیات لِقَوم یَتَفَکَّرُونَ
سوره رعد/۳
🌻و اوست که زمین را گسترد و در آن کوه ها و رودهایی نهاد و از هر میوه در آن جفتی دوگانه برآورد،شب را با روز فرامیپوشد،بی گمان در این(کار) نشانه هایی(بر توحید،ربوبیّت و قدرت خدا) است.
┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄
https://eitaa.com/raherastgari