eitaa logo
✳️محفل قرآنی رحیق
2.9هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.3هزار ویدیو
722 فایل
🌷دانش دامنه گسترده ای دارد به آموخته ها قناعت نکنیم🌷 واژه رحیق برگرفته از آیه ۲۵ سوره مطففین به معنی شراب خالص بهشتی. گرداننده محفل گرچه تجربه و مطالعه ای ۳۰ ساله در مباحث قرآنی داردلیکن باور دارد هنوز در گام اول هست. @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
🔅🔅🔅 📌حرف را به جان مردم برسانید 🔹 تبلیغ از بهترین و رساترین برنامه‌های انبیای الهی است؛ منتها عناصر محوری تبلیغ را باید ارزیابی كرد كه انسان چه چیزی را برساند و تا كجا برساند و چگونه برساند كه اثر تبلیغ بشود تعلیم و اثر تعلیم بشود تزكیه. آن تبلیغی كارآمد است كه تعلیم را به همراه داشته باشد و آن تعلیمی سودمند است كه تزكیه را به همراه داشته باشد؛ پایان این امور علمی, طهارت روح است و اگر روح طاهر شد، جامعه به تمدّن ناب الهی بار می‌یابد. 🔹 در جریان تبلیغ به ما گفتند حرف را به جان مردم برسانید: ﴿قُلْ لَهُمْ فی أَنْفُسِهِمْ قَوْلاً بَلیغاً﴾،[ سوره نساء، آیه63.] به گوش رسانیدن با تألیف كتاب و به چشم رسانیدن كار خوبی است اما كافی نیست. به ما نگفتند مطالب را تا گوش مردم برسانید یا كتابی تألیف كنید كه در مرئا و منظر چشم مطالعه‌ كننده‌ها باشد، گفتند حرف را به جان آنها برسانید. تا كسی اهل جان نباشد و جانان نباشد و جانانه فكر نكند، حرفِ او به عمق جان مردم نمی‌رسد. 📚 پیام به همایش روحانیون طرح هجرت تاریخ: 1394/05/05 🌿🌿🌿 ◀️ در معرفی کانال قرآنی رحیق ()به دوستان و همفکران خویش و باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید 🙏 @rahighemakhtoom
📌برشی از کتاب (18) 🌿🌿🌿 🔅 تحصيل طهارت روح اوّلين شرط تدبر در قرآن و بهره وري از آن 2⃣ دوم: قرآن مجيد هادي بهترين راه و والاترين هدف است؛ (إنّ هذا القرآن يهدي للّتي هي أقوم)[ سوره ي اِسراء، آيه ي 9. ] 🔹 لذا قبل از شروع به تلاوت آن مناسب است از وسوسه‌ي هر اهريمني به خداوند سبحان پناه برد؛ (فإذا قَرأتَ القرءان فَاستَعِذ بالله من الشيطانِ الرجيم)[ سوره ي نحل، آيه ي 98. ] 🔹 و بر ديگران، چنين دستور راجحي رقم خورد كه كاملاً به آواي قرآن گوش فرا دهند و از هرگونه كاري كه مزاحم استماع وحي الاهي باشد، بپرهيزند؛ (و إذا قُرِي القرءان فاستعموا له وأنصِتوا لعلّكم ترحمون)[ سوره ي اعراف، آيه ي 204. ] 🔹 و چون كلام خدا از هر غباري مطهّر مي باشد، براي نيل به معاني آن، طهارت روح لازم است. زيرا جز پاكانِ از رِجس گناه و رِجز انحراف فكري، كسي به حَرَم امن قرآن كريم بار نمي يابد؛ (إنّه لقرءان كريم في كتبٍ مكنون لا يَمسّه إلّا المطهّرون)[ سوره ي واقعه، آيات 77 ـ 79. ] 🔹 تدبّر در چنين كتابي بهره‌ي پاك دلاني است كه درهاي قلوب آنان به صَوب و سَمت ملكوت گشوده مي باشد و با قفل گناه بسته نخواهد بود؛ (اَفَلا يَتدبّرون القرءان اَمْ علي قلوبٍ اَقفالها)[ سوره ي محمّد (صلي الله عليه و آله و سلم)، آيه ي 24. ] 🔹 و قفل دل، چيزي غير از اعتقادِ باطل يا اخلاق و اعمالِ عاطل نيست، بلكه همان سيّئات انسانِ تبهكار است كه رَين(زنگار) و دَرَن (چرک)و غبارِ قلبِ ملكوتي او قرار مي گيرد؛ (كلّا بل رانَ علي قلوبِهِمْ ما كانوا يكسبون)[ سوره ي مطفّفين، آيه ي 14.] 🔹 و محرومان از ادراك صحيح معالي اسلام، نابينايان قيامت اند؛ (و من كان في هذه أعمي فهو في الاخرة أعمي و أضلّ سبيلاً)[ سوره ي اِسراء، آيه ي 72. ] 🔹 و كسي كه معارف الاهي را در دنيا با چشم جان مشاهده نكرد، در آخرت از شهود جمال الاهي ناكام مي باشد؛ (اِنّهم عن ربّهم يومئذٍ لمحجوبون).[ سوره ي مطفّفين، آيه ي 15] 🔹 بنابراين، تحصيل طهارت روح اوّلين شرط تدبر در قرآن و بهره وري از آن خواهد بود. 🌿🌿🌿 ◀ در معرفی کانال قرآنی رحیق ()به دوستان و همفکران خویش و باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید 🙏 @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 📌 نگاشت 7 :ادامه تفسیر آیه5 سوره مبارکه تین لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ‌ فِي‌ أَحْسَنِ‌ تَقْوِيمٍ‌ *ثُمَ‌ رَدَدْنَاهُ‌ أَسْفَلَ‌ سَافِلِينَ‌ سپس ما او را به میان پست‌ترینِ پستان برمی‌گردانیم (و از زمره‌ی بدترینِ مردمان می‌گردانیم). 📝واژه نگاشت: ✅ «رَدَدْنَاهُ»: او را برمی‌گردانیم. او را قرار می‌دهیم. واژه (رَدّ) را به معنی اصلی برگرداندن، و معنی ضمنی جعل، یعنی قرار دادن و ساختن دانسته‌اند 🔹 «أَسْفَلَ»: پائین‌ترین. مفعولٌ‌به یا منصوب به نزع خافض است. «سَافِلِینَ»: پائین‌تران. پستان. جمع مذکّر سالم است و مراد انسانهائی است که امتیاز انسانیّت خود را نادیده می‌گیرند، و به جای پیمودن قوس صعودی ایمان و دینداری، قوس نزولی کفر و بی‌دینی را طی می‌کنند، و از درجه والای اعلی علّیّین به ژرفای گودالّ اسفل سافلین فرو می‌افتند. 🔹 «رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِینَ»: این بند، بدین واقعیّت اشاره دارد که: کسانی که راه کفر و شرک و ستمگری و زورگوئی و سایر مفاسد را در پیش می‌گیرند، از مقام انسانیّت سقوط می‌کنند و در نظر خدا از پستان پست بشمار می‌آیند، و در دنیا از زمره ناپاکان، و در آخرت از جمله دوزخیانند . 📖 نکته و پیام نگاشت: ۱ - بیشتر انسان ها، با وجود برخوردارى از بهترین نوع خلقت، به پست ترین حالت ها سقوط کرده، از هر فرومایه اى حقیرتر مى شوند. (ثمّ رددنه أسفل سفلین) ۲ - افرادِ بى ایمان و فاقد عمل صالح، در آخرت جایگاهى پست تر از تمام انسان هاى فرومایه، خواهند داشت. (ثمّ رددنه أسفل سفلین) ۳ - سقوط انسان هاىِ فرومایه، در ورطه دنائت و پستى، از جانب خداوند و مستند به او است. (ثمّ رددنه) ۴ - حاکمیت خداوند، بر آغاز و فرجام انسان ها (لقد خلقنا الإنسن ... ثمّ رددنه) ۵ - انسان، در اصل خلقت خویش، از پستى ها پاک و منزّه است. (لقد خلقنا الإنسن أحسن تقویم . ثمّ رددنه أسفل سفلین) ۶ - زمینه سقوط انسان هاى فرومایه، از ارزش ها و افتادن آنان به اعماق پستى ها، پس از گذشت برهه اى از آغاز خلقت آنها فراهم مى شود. (ثمّ رددنه) حرف «ثمّ»، براى تراخى است. ۷ - پستى و سقوط از ارزش هاى انسانى و مقام هاى اخروى، داراى مراتب گوناگون است. (أسفل سفلین) «سافلین» نکره و به معناى گروهى است که مرتبه پستى دارند. چنانچه آن افراد نیز از جنس انسان باشند - که جمع عاقل بودن «سافلین» نشانگر آن است - مفاد آیه شریفه این مى شود که: پستى داراى مراتب گوناگون است و برخى انسان ها در مقامى فرومایه تر از برخى دیگر قرار خواهند گرفت. ادامه دارد.... 🌿🌿🌿 ◀ در معرفی کانال قرآنی رحیق ()به دوستان و همفکران خویش و باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید 🙏 @rahighemakhtoom
📌 حق شهدا 🔹 به شما خانواده‌های معظم شهدای مؤتلفه باید تبریك و تهنیت عرض كرد! شهدا چه می‌گویند و ما چه می‌گوییم؟ آن پیامی كه در سورهٴ مباركهٴ «یس» است، این است كه وقتی ماجرای شهید سورهٴ «یس» را قرآن كریم بیان می‌كند كه او به فیض شهادت نائل شد و وارد صحنه بهشت شد، از همان‌جا پیام می‌دهد: ﴿یا لَیتَ قَوْمِی یعْلَمُونَ ٭ بِمَا غَفَرَ لِی رَبِّی وَجَعَلَنِی مِنَ الْمُكْرَمِینَ﴾؛[سورهٴ یس, آیات 26 و 27. ] ای كاش بازماندگان من می‌دانستند خدا با ما چه كرد! ما را جزء مُكرمین قرار داد مكرمین در فرهنگ قرآن ملائكه‌اند در سورهٴ انبیاء دارد ﴿بَلْ عِبَادٌ مُّكْرَمُونَ ٭ لاَ یسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَهُم بِأَمْرِهِ یعْمَلُونَ﴾[سورهٴ انبیاء, آیات 26 و 27. ] ای كاش پدرم, مادرم, فرزندانم, بستگانم می‌دانستند خدا با ما چه كرد! ﴿یا لَیتَ قَوْمِی یعْلَمُونَ ٭ بِمَا غَفَرَ لِی رَبِّی وَجَعَلَنِی مِنَ الْمُكْرَمِینَ﴾ این تمنّی شهدا و پیام شهداست به خانواده‌های خود؛ اما نكته دوم خواسته‌ای است كه ما نسبت به آنها داریم ما در زیارت وارث چه می‌گوییم؟ می‌گوییم «فَیا لَیتَنِی كُنْتُ مَعَكُمْ»؛[مصباح المتهجد، ج2، ص723] ای كاش ما هم با شما بودیم! این ای كاش را هم آنها می‌گویند هم ما می‌گوییم، آنها رفتند و دیدند و می‌گویند ای كاش, ما نرفتیم ولی باور كردیم و می‌گوییم ای كاش, ما حرف ائمه‌(علیهم السلام) را باور كردیم. 🔹 بخش پایانی عرض من این است كه گذشته از اینكه شهدا با فرشته‌ها محشورند و زنده‌اند و می‌گویند ای كاش بازمانده‌های ما می‌دانستند خدا به ما چه لطفی كرد پیامی هم دارند كه ما آن پیام را در همین زیارت وارث داریم و آن پیام, ادامه راهی است كه ـ ان‌شاءالله ـ همه ما در حفظ این نظام خواهیم داشت و آن پیام این است كه به ما آموختند كه به شهدا عرض كنیم «طِبْتُمْ وَ طَابَتِ الْأَرْضُ الَّتِی فِیهَا دُفِنْتُمْ»؛[مصباح المتهجد، ج2، ص723] شما پاك بودید طیب بودید معطّر بودید معطّر شدید و كشوری كه شما در آنجا آرمیدید آن سرزمین را آن كشور را طیب و طاهر كردید این در فرهنگ ماست؛ به ما گفتند زیارت وارث بخوانید به شهدا بگویید كشوری كه بدن پاك شما آرمیده است آن كشور طیب و طاهر است. ما هر اندازه كه طیب و طاهر بودن ایران اسلامی را دیدیم می‌گوییم حقّ شهدایمان را ادا كردیم هر اندازه كه ـ خدای ناكرده ـ بدبوست باید سعی كنیم كه این را تطهیر كنیم این وظیفه ماست. 📚 دیدار خانواده های شهدای موتلفه با حضرت استاد تاريخ: 91/02/25 🌿🌿🌿 ◀ در معرفی کانال قرآنی رحیق ()به دوستان و همفکران خویش و باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید 🙏 @rahighemakhtoom
📌برشی از کتاب (18) 🌿🌿🌿 ✳ قرآن داروی دردها و بیماری های مزمن بشر 3⃣ سوم: قرآن مجيد نه تنها داروي دردهاست، بلكه شفاي هرگونه بيماريِ انسان ها مي باشد. چون انسان داراي شئون فراوان نظري و عملي است و جَهل، مهمّ ترين مرض عقل نظري بشر به شمار آمده، ضلالت و گمراهي، بدترين بيماريِ عقل عملي انسان محسوب مي شود، 🔹 لذا قرآن كريم، هم بيماري هاي علمي بشر را گوشزد كرده، شفاي آن را شرح داد و هم مرض هاي عملي انسان را برشمرده، علاج آن را تبيين كرد تا هم در رسالتِ تعليم كتاب و حكمت كامياب شود و هم در سفارتِ تزكيه‌ي نفوس و تهذيبِ قلوب موفّق گردد. 🔹 داروي دردهاي روحي، قرآن كريم است. چنان كه حضرت اميرالمؤمنين (عليه السلام) فرموده است: «دواء دائكم و نظم ما بينكم»[ نهج البلاغة، خطبه ي 158. ] 🔹 شفاي هرگونه بيماري علمي و عملي انسان، قرآن مجيد است. چنان كه خداوند فرموده است: (و نُنزّلُ من القران ما هو شفاءٌ و رحمةٌ للمؤمنين)[ سوره ي اسراء، آيه ي 82. ] و (قد جاءتكم موعظةٌ من ربّكم و شفاءٌ لما في الصدور)[ سوره ي يونس، آيه ي 57. ] . 🔹 لذا حضرت علي بن ابي طالب (عليه السلام) دستور و راهنمايي نسبت به شفاجويي از قرآنِ شافي را چنين ارائه فرموده است: «وَ استَشفوا بنوره فإنّه شفاء الصدور»[ نهج البلاغة، خطبه ي 110. ] و «فيه شفاء المُسْتَشْفِى و كفاية المُكْتَفى»[ همان، خطبه ي 152. ] و «فإنّه الحَبل المتين و النور المبين و الشفاء النافع»[ همان، خطبه ي 156. ] 4⃣ چهارم: قرآن حكيم همان طوري كه شفا را در پرتو ادراك صحيح معارف آسماني و ايمان به تمام ره آورد پيامبرانِ الاهي و امتثال احكام اسلامي مي داند، بيماري را، اثر جهل و عدم ادراك درست مَعالي وحي و فقدان اعتقاد به ره آورد انبيا (عليهم السلام) و ترك امتثال دستورهاي ديني آنان مي داند. 🔹 چون روح انسان مقدّم بر بدن او بوده، تن بشر فرع جان مجرّد اوست، لذا سلامتِ روح مهم تر از سلامت بدن و همچنين بيماريِ دل شديدتر از مرض بدن مي باشد، 🔹 چنان كه اميرالمؤمنين حضرت علي بن ابي طالب (عليه السلام) در اين باره مي فرمايد: «...أشَدُّ من مرض البدن مرضُ القلب؛ ألا و إنّ من صحّةِ البدن تقوي القلب.»[ همان، حكمت 388] 🔹 از اين جهت، شناختِ بيماري روح و معرفتِ دارويِ آن و آشنايي باكيفيّتِ درمان، تا نيل به شفاي كامل، از بهترين رهنمودهاي قرآن كريم است، ادامه دارد... 🌿🌿🌿 ◀ در معرفی کانال قرآنی رحیق ()به دوستان و همفکران خویش و باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید 🙏 @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 📌 نگاشت 8 :ادامه تفسیر آیه6 سوره مبارکه تین لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ‌ فِي‌ أَحْسَنِ‌ تَقْوِيمٍ‌ *ثُمَ‌ رَدَدْنَاهُ‌ أَسْفَلَ‌ سَافِلِينَ‌ *🔹 إِلاَّ الَّذِينَ‌ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ‌ فَلَهُمْ‌ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ‌🔹 سپس ما او را به میان پست‌ترینِ پستان برمی‌گردانیم (و از زمره‌ی بدترینِ مردمان می‌گردانیم). *🔹 مگر کسانی که ایمان بیاورند و کارهای شایسته بکنند که آنان پاداش قطع ناشدنی و بی‌منّت دارند.🔹 📝واژه نگاشت: ✳ «غَیْرُ مَمْنُونٍ»: ناگسیختنی. قطع ناشدنی. بی‌منّت ✳ «مَنّ» (مصدر «ممنون»)، به معناى «قطع کردن» است و معناى «کاهش دادن» نیز براى آن گفته شده است. ✳ در «قاموس» آمده است که «غیر ممنون»; یعنى، بدون محاسبه و صاحب «مصباح» مى گوید: «مننتَ علیه منّاً»; یعنى، آنچه از نیکى ها براى کسى انجام داده اى، بر او شماره کردى. «راغب» در «مفردات»، این کار را منّت زبانى و امرى نکوهیده خوانده است. 📖 نکته و پیام نگاشت: ✅ ۱ - مؤمنانى که کارهاى شایسته انجام مى دهند، کمال هاى برتر خویش را از دست نداده، از پستى ها دور مانده اند. (أحسن تقویم ... أسفل سفلین . إلاّ الذین ءامنوا و عملوا الصلحت) ✅ ۲ - توأم بودن ایمان و عمل صالح، شرط تأثیر آنها است. (ءامنوا و عملوا الصلحت) ✅ ۳ - ایمان و عمل صالح، هماهنگ با ساختار وجودى انسان و نشان باقى ماندن او، در کامل ترین نظام خلقت است. (أحسن تقویم ... الذین ءامنوا و عملوا الصلحت) ✅ ۴ - بى ایمانى و ترک عمل صالح، مایه گرفتار آمدن انسان در پست ترین جایگاه جهان آخرت (ثمّ رددنه أسفل سفلین . إلاّ الذین ءامنوا و عملوا الصلحت) 🔹 در آیه قبل گرچه فعل «رددنا» به خداوند استناد یافته بود; ولى این آیه بیانگر آن است که بى ایمانى و ترک عمل صالح، دلیل تنزّل یافتن افراد به «أسفل سافلین» است. ✅ ۵ - کیفرهاى الهى و سقوط انسان به اعماقِ پستى ها، دستاورد عقیده و کردار خود او است. (ثمّ رددنه أسفل سفلین . إلاّ الذین ءامنوا و عملوا الصلحت) ✅ ۶ - مؤمنان داراىِ عمل صالح، از پاداشى بزرگ برخوردار خواهند شد. (إلاّ الذین ءامنوا و عملوا الصلحت فلهم أجر غیر ممنون) 🔹 نکره بودن «أجر»، بر عظمت آن دلالت دارد. ✅ ۷ - پاداش مؤمنان نیک کردار، هرگز کاهش نیافته و پایان نمى پزیرد. (فلهم أجر غیر ممنون) ✅ ۸ - پاداش مؤمنانِ داراى عمل صالح، پاداشى بى منت و به دور از محاسبه و محدودیت (فلهم أجر غیر ممنون) ادامه دارد.... 🌿🌿🌿 ◀ در معرفی کانال قرآنی رحیق ()به دوستان و همفکران خویش و باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید 🙏 @rahighemakhtoom
سری جدید 📌 نگاشت 5:تاثیر قرآن بر غیر مسلمانان ▪ یکی از راه های شناخت قرآن، بررسی تأثیر وحی در میان افرادی است که مسلمان نیستند. اعتراف این دسته از افراد نشانه آن است که جاذبه های وحی فراتر از کرانه ها و در آن سوی جهان در میان مردمی با مذهب متفاوت اثر گذاشته و آنها را شیفته و علاقه مند به قرآن کرده است. حقیقتاً اگر کتابی از شیفتگی خاصی برخوردار نباشد، نمی تواند این چنین افراد را تحت تأثیر قرار دهد و آنها را طی سالهای سال به خود مشغول سازد. ▪ یکی از شرق شناسان مشعوف به قرآن و سنت، هیلر بارتلمی (Bartlemy)مستشرق فرانسوی است او چندین کتاب دارد و مترجم آثار ارسطو است. در فرانسه قرآن را چاپ کرد (1865م) و در شرح و توضیحی درباره قرآن به نام «محمّد و قرآن» دارد. ◾ بارتلمی درباره قرآن مطالب و توضیحاتی می نویسد: در میان متون مذاهب ملل و نحل علم قرآن مانند ندارد. در توصیف اهمیت این کتاب همین قدر کافی است که اعراب با وجود نفاق و عناد و لجاج زیاد که در سرشت آن قوم است، در پیش قرآن زانو به زمین زده و آن را کلام الهی دانسته و به … و… آن دست زدند. ◾ و در جای دیگر می نویسد: قرآن شاهکار بی مانند زبان عربی است و باید اعتراف کرد که جمال صوری آن عظمت معنوی آن برابر است. قوت الفاظ و انسجام کلمات و تازگی افکار در این سبک نگارش نوظهور چنان جلوه گر است که قبل از آن که عقول مسخر معانی آن شوند، دلها تسلیم آن می گردند. این شیوه بارز و مخصوص محمّد(ص) است که مستمعان را مجذوب کلام معجزه گر خود می کند. پیامبر اسلام در میان انبیا دیگر به این صفت ممتاز است و می توان گفت: که هیچ کس در هیچ عصری نتوانسته بود این همه نفوذ در کلام خود داشته باشد. قرآن با سبک خاص خویش دارای فوائد و مباحث مختلف است. 📚 منبع:سلماسی زاده، جواد، تاریخ ترجمه قرآن کریم در جهان،ص67. 🌿🌿🌿 ◀ در معرفی کانال قرآنی رحیق ()به دوستان و همفکران خویش و باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید 🙏 @rahighemakhtoom
📌 چشم طمع 🔹 فرمود اگر این صلات و آن صبر را داشتید، برابر ﴿وَاسْتَعِینُوْا بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ﴾[سورهٴ بقره, آیهٴ 45] آن رضای تو تأمین می‌شود، دیگر راحت می‌شوی! همان طوری كه نباید به مال مردم دست‌درازی كنی، به مال مردم هم چشم‌درازی نكن! چشم دوختن باعث می‌شود كه شما یا احساس كوچكی كنی یا احساس ناخرسندی كنی. اولاً چیزی ما به آنها ندادیم كه به شما نداده باشیم! آنچه را كه ما به اینها دادیم یا برای آزمون است یا فتنه است؛ فتنه اگر به معنای آزمون بود این لام، لام تعلیل است؛ اگر به معنای آشوب و زمینهٴ عذاب و امثال ذلك بود این لام، لام عاقبت است. 🔹 فرمود همان طوری كه دست‌درازی كردن به آنچه در پیش مردم است نارواست، چشم‌درازی كردن هم نسبت به آنچه در دست مردم است نارواست؛ «مَدّ العین» مثل «مدّ الید» ممنوع است. یك وقت آدم چشم می‌دوزد، نگاه می‌كند و خیره می‌شود، این چشم دوختن با طمع و آز همراه است، این انسان را نگران می‌كند! فرمود چیزی كه در دست آنهاست یا برای عذاب اینهاست یا امتحان است، چیزی نیست كه باعث رفاه و رضا باشد! ﴿وَلاَ تَمُدَّنَّ عَینَیكَ إِلَی مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجاً مِّنْهُمْ﴾،[سورهٴ طه, آیهٴ 131. ] حالا این خطاب به وجود مبارك پیغمبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) است، ولی جامعه مرادند. از صحیح بخاری[صحیح بخاری، ج4، ص84. ] نقل شده كه وقتی حادثه‌ای پیش آمد جنگی رخ داد و عدّه‌ای جزء اُسرا بودند و غنایم جنگی هم نصیب نظام اسلامی شد، وجود مبارك صدیقهٴ كبرا(سلام الله علیها) تشریف بردند منزل پیغمبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) خواستند خادمه‌ای باشد كه به اینها كمك بكند كه وجود مبارك پیغمبر فرمود من چیزی به شما بدهم كه بهتر از خادمه و اینها باشد و آن تسبیح حضرت زهرا(سلام الله علیها) را به حضرت تعلیم كرده است. 📚 سوره مبارکه طه جلسه 64 تاریخ: 1389/03/08 🌿🌿🌿 ◀ در معرفی کانال قرآنی رحیق ()به دوستان و همفکران خویش و باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید 🙏 @rahighemakhtoom
📌برشی از کتاب (19) 🌿🌿🌿 ✳ قرآن داروی دردها و بیماری های مزمن بشر ✅ بیماری های قلب و راه درمان آن نمونه هايي از مرض دل بازگو مي شود تا راه علاج آن از قرآن مجيد استنباط شود. 1⃣ 1 نفاق از نظر خداوند سبحان بيماري است، چه اين كه ضعفِ ايمان و فتورِ عقيده نيز به نوبه‌ي خود مرض محسوب مي شود؛ (في قلوبهم مرضٌ فزادَهم الله مرضاً)[ سوره ي بقره، آيه ي 10] و (وإذ يقول المنافقون و الذين في قلوبهم مرضٌ ما وَعدَنا الله و رسوله إلّا غروراً)..[ سوره ي احزاب، آيه ي 12. ] 2⃣ 2 انحراف سياسي و گريز از نظام اسلامي و گرايش به بيگانگان، به احتمال شكست حاميانِ اسلام و پيروزي دشمنان مسلمين، مرض قلب شمرده شده است؛ (فَتَري الذين في قلوبهم مرضٌ يُسارعون فيهم يقولون نخشي أنْ تُصيبَنا دائرةٌ فَعسي الله اَن يأتي بالفَتح أو أمرٍ مِن عِنده فيصبحوا عَلي ما أسرّوا في أنفسهم نادمين).[ سوره ي مائده، آيه ي 52. ] 3⃣ 3 طمع به نامحرم و ضعف نفس در برابر غريزه‌ي حيواني و عدم اكتفا به حلال الاهي و ميلِ تجاوز به حرام، بيماري دل است. چنانچه خداوند سبحان فرموده است: (يا نساء النبيّ لستنّ كأحدٍ من النساء إن اتقيتنّ فلا تَخضعن بالقول فيَطمع الذي في قلبه مرضٌ و قُلنَ قولاً معروفاً).[ سوره ي احزاب، آيه ي 32. ] 🔹 اكنون كه نموداري از بيماري هاي اعتقادي، سياسي و اخلاقي روشن شد، معلوم مي شود قرآن حكيم كه مظهر شفاي خداوندي است يكي از اسماي حسناي او شافي است و با ارائه‌ي برهان عقلي و نيز نشر حكمت و موعظت و جِدال احسن، امراض فكري را قبل از پديد آمدن آن دفع مي كند و بعد از ظاهر شدن آن رفع مي نمايد. 🔹 با تبيين خطوطِ جامع و كلّي اسلام در سياستِ داخلي و خارجي، بيماري هاي سياسي را پيشگيري يا درمان مي كند و با تشريح آثار سوء بزهكاري و گرايش هاي تباه اخلاقي و راهنمايي هاي سودمند، آن ها را علاج مي نمايد. 🔹 همه‌ي ما موظّفيم سلامت روح را ارج نهيم و بيماري و درمان آن را از قرآن و عترت فرا گيريم تا جامعه‌ي گرانقدرِ ما گذشته از سلامت بدن، از روح سالم كه همان جان متدين و متعهد و جامع بين تديّن و تخصص است، برخوردار گردد. 🔹 پروردگارا همه‌ي مؤمنان و مراجع عظام گذشته و امام راحل (قدّس‌سرّه) را با اولياي الاهي محشور فرما. 🔹 نظام اسلامي، مقام معظم رهبري و مسئولان متديّن را در پرتو عنايت ولي عصر (عجّل اللّه تعالي فرجه الشّريف) حفظ فرما. 🌿🌿🌿 ◀ در معرفی کانال قرآنی رحیق ()به دوستان و همفکران خویش و باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید 🙏 @rahighemakhtoom
📌 سری جدید 📌 نگاشت 6:گزینش کلمات در عبارتهای قرآنی 🔹 انتخاب کلمات و واژه های به کار رفته در جملات و عبارت های قرآنی کاملاحساب شده است.به گونه ای که اگر کلمه ای را از جای خود برداشته،خواسته باشیم کلمه دیگری را جای گزین آن کنیم که تمامی ویژگی های موضع کلمه اصل را ایفا کند،یافت نخواهد شد،زیرا گزینش واژه های قرآنی به گونه ای انجام شده که: ✅ اولا،تناسب آوای حروف کلمات هم ردیف آن رعایت گردیده،آخرین حرف از هر کلمه پیشین با اولین حرف از کلمه پسین هم آوا و هم آهنگ شده است،تا بدین سبب تلاوت قرآن روان و آسان صورت گیرد. ✅ ثانیا،تناسب معنوی کلمات با یک دیگررعایت شده تا از لحاظ مفهومی نیز بافت منسجمی به وجود آید. ✅ به علاوه،مساله فصاحت کلمات طبق شرایطی که در علم «معانی بیان »قید کرده اند کاملا لحاظ شده است.که این رعایت های سه گانه با ملاحظه و دقت در ویژگی های هر کلمه انجام گرفته است.در مجموع هر یک از واژه ها در جای گاه مخصوص خود به گونه ای قرار گرفته است که قابل تغییر و تبدیل نخواهد بود. ✳ سخنان برخی از ادیبان عرب 🔹 ابن عطیه در این باره گوید: ،هر گاه واژه ای از قرآن رااز جای خود برداشته و تمامی زبان عرب را گردیده تا واژه ای مناسب تر پیدا شود،یافت نمی شود». 🔹 ابو سلیمان بستی گوید: بدان که پایه اصلی بلاغت قرآن که صفات یاد شده را در خود گرد آورده،بر این اساس است که هر نوع لفظی را-که ویژگی های یاد شده در آن فراهم است-درست به جای خودبه کار برده که مخصوص به آن و متناسب با آن بوده است به گونه ای که اگر به جای آن،کلمه دیگری را به کار برند،یا معنا به کلی تغییر می کند و موجب تباهی مقصودمی گردد،یا آن که رونق و جلوه خود را از دست می دهد و از درجه بلاغت مطلوب ساقط می گردد». 🔹 شیخ عبد القاهر جرجانی گوید:ادباء و بلغاء از دقت درچینش و گزینش کلمات قرآنی،کاملا فریفته و مجذوب گردیدند،زیرا هرگز کلمه ای را نیافتند که متناسب جای خود نباشد،یا واژه ای را که در جایی بی گانه قرارگرفته باشد،یا کلمه دیگری شایسته تر یا مناسب تر یا سزاوارتر باشد.بلکه آن را باچنان انسجام و دقت نظمی یافتند که مایه حیرت صاحب خردان و عجز همگان گردیده است ». 📚 منبع : علوم قرآنی , ، محمد هادی ادامه دارد.... 🌿🌿🌿 ◀ در معرفی کانال قرآنی رحیق ()به دوستان و همفکران خویش و باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید 🙏 @rahighemakhtoom
📌 چراغ فروزان 🔹 امام رضا(سلام الله علیه) فرمود: مؤمن وقتی به ایمان كامل بار می‌یابد كه سنّتی از پروردگار در او باشد، چه اینكه سنّتی از پیامبر در او باشد، چه اینكه سنّتی از امام در او باشد: «لَا یكُونُ الْمُؤْمِنُ مُؤْمِناً حَتَّی یكُونَ فِیهِ ثَلَاثُ خِصَال»؛[1] فرمود مؤمن وقتی به مقام ایمان بار می‌یابد كه سنّت خدا، روش خدا و راه خدایی را داشته باشد؛ تا بنده شدم، تابنده شدم! وقتی برده او شد، تابنده می‌شود. فرمود اگر بخواهید طَرْفی از كرامت ببندید، باید آثار خدایی در شما باشد؛ آن بزرگواری، آن عظمت و جلال و شكوه در تو باشد! در این دعاها اسامی او را می‌بریم تا خود متّصف به آنها شویم؛ او را به عنوان جمال, او را به عنوان جلال, او را به عنوان عظیم, او را به عنوان نور می‌خوانیم تا خودمان جلال و جمال و شكوه و نور پیدا كنیم. 🔹 فرمود نورانی شدن برای شما ممكن است ﴿وَ جَعَلْنَا لَهُ نُوراً یمْشِی بِهِ فِی النَّاسِ﴾.[2] ممكن است كسی در هر كسوت و شغلی كه هست یك چراغ فروزانی در آن محل یا در آن اداره یا در آن وزارتخانه یا در آن نظام باشد ﴿وَ جَعَلْنَا لَهُ نُوراً یمْشِی بِهِ فِی النَّاسِ﴾، مردان الهی مردان نوری‌اند! نور ان است كه راه را به دیگران نشان بدهد، انسانِ نورانی نه بیراهه می‌رود و نه راه كسی را می‌بندد. [1]. الكافی(ط ـ الإسلامیة)، ج2، ص241؛ «لَا یكُونُ الْمُؤْمِنُ مُؤْمِناً حَتَّی یكُونَ فِیهِ ثَلَاثُ خِصَالٍ سُنَّةٌ مِنْ رَبِّهِ وَ سُنَّةٌ مِنْ نَبِیهِ وَ سُنَّةٌ مِنْ وَلِیهِ فَأَمَّا السُّنَّةُ مِنْ رَبِّهِ فَكِتْمَانُ سِرِّه...». [2] . سوره انعام، آیه122. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1395/05/21 🌿🌿🌿 ◀ در معرفی کانال قرآنی رحیق ()به دوستان و همفکران خویش و باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید 🙏 @rahighemakhtoom
📌برشی از کتاب (20) 🌿🌿🌿 ▪ شرط فرشته خويي 1⃣ يكم: همان طوري كه فرشتگان از تسبيح و تحميد و تهليل و تكبير خدا، اغتذا مي‌كنند، روح مجرد انساني نيز از حكمت و محبّت تغذّي مي‌نمايد تا هم شأن عقل نظري او با حصول معارف غيبي تغذيه گردد، و هم شأن عقل عملي وي با شهد محبت كامياب شود. لذا برنامه ي اصلي رسول اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) در چهره‌ي تعليم كتاب و حكمت و تزكيه‌ي نفوس تجلي نمود، و اجر رسالت آن حضرت محبت عترت شد، كه هيچ گاه از قرآن جدا نخواهند شد. بنابراين، وِداد معلمان آسماني و مودّت وحي الاهي اوّلين شرط فرشته خويي است. ▪ علم وسیله تقرب به خدا 2⃣ دوم: چون جان لبريز از محبّت خدا و اولياي او فراتر از قلمرو زمان و گسترده‌تر از فلات زمين است، براي تعلم وي نه زمان مخصوص معتبر است و نه زمين خاص شرط است؛ چنان كه هيچ كدام از علل و عوامل مادي مانع آن نخواهد بود، لذا نه تنها هر روز بايد بر درجات علم افزود، چنان كه از حضرت رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) منقول است: روزي كه بر دانشم افزوده نگردد، برايم مبارك نيست؛” نهج الفصاحة، ج 2، ص 661. ”بلكه هر محفلي بايد سبب ازدياد معرفت گردد، چنانكه از آن حضرت(صلي الله عليه و آله و سلم) رسيده است؛ هر كس در مجلسي بنشيند و چيزي در آن مجلس نياموزد و بر دانش خويش نيفزايد، جز دوري از خدا سبحان بهره نبرده است. 🔹 از آن چه گذشت روشن مي‌شود كه علم وسيله‌ي تقرّب به خداست، و يكي از بارزترين مصداق آيه‌ي كريمه ي: (وابتغوا إليه الوسيلة)” سوره ي مائده، آيه ي 35.”مي‌‌باشد، زيرا چيزي كه تحصيل آن مايه‌ي قرب به خدا و تعطيل آن سبب بُعد از اوست، حتماً وسيله‌ي مناسبي براي شناخت خدا و امتثال وظيفه‌ي الاهي خواهد بود. ▪جهان جلوه ومظهر خداوند 3⃣ سوم: همان طوري كه با سرمايه‌ي معرفت خدا و محبّت او سراسر جهان هستي وجه‌الله مي‌باشد، و برابر آيه‌ي مباركه ي: (فأينما تولّوا فثمّ وجه الله)” سوره ي بقره، آيه ي 115.”به هر چيزي و شخصي، به هر كوي و برزني و به هر سمت و سويي نگاه شود، چهره‌ي رحمت خدا جلوه‌گر بوده، متن صراط مستقيم مي‌باشد، با غفلت از دفينه‌ي غيبي و اغماض از رمز و راز فطري، تمام جهات عمودي و افقي جز كژراهه چيزي نخواهد بود، چنانكه از تمثيل آيه‌ي كريمه ي: (أينما يوجّهه لا يأتِ بخيرٍ)” سوره ي نحل، آيه ي 76.”استنباط مي‌گردد. 🔹 برهان مطلب در قرآن كريم چنين تبيين شد: چون هر چيز بدون وجه خدا هالك است؛ (كل شي ءٍ هالك إلاّ وجهَه)” سوره ي قصص، آيه ي 88.”، اگر به هر چيزي بدون آيت بودن نسبت به خداي معروف و محبوب نگريسته شود، ناظر و منظور و نظر، محكوم به هلاكت اند و بر هالك جز كژي چيزي نيست. ادامه دارد... ◀ در معرفی کانال قرآنی رحیق ()به دوستان و همفکران خویش و باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید 🙏 @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 📌 نگاشت 9 :ادامه تفسیر آیات 7و8 سوره مبارکه تین لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ‌ فِي‌ أَحْسَنِ‌ تَقْوِيمٍ‌*ثُمَ‌ رَدَدْنَاهُ‌ أَسْفَلَ‌ سَافِلِينَ‌* إِلاَّ الَّذِينَ‌ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ‌ فَلَهُمْ‌ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ‌*🔹 فَمَا يُکَذِّبُکَ‌ بَعْدُ بِالدِّينِ‌ *أَ لَيْسَ‌ اللَّهُ‌ بِأَحْکَمِ‌ الْحَاکِمِينَ‌*🔹 سپس ما او را به میان پست‌ترینِ پستان برمی‌گردانیم (و از زمره‌ی بدترینِ مردمان می‌گردانیم).* مگر کسانی که ایمان بیاورند و کارهای شایسته بکنند که آنان پاداش قطع ناشدنی و بی‌منّت دارند*🔹 پس (ای انسان ناسپاس! به دنبال مشاهده‌ی این همه دلائل و نشانه‌های معاد) دیگر چه چیز تو را بر آن می‌دارد که روز سزا (و جزای قیامت) را دروغ پنداری (و در دادگاه الهی خویشتن را محکوم به سقوط از درجه‌ی انسانیّت سازی؟).*مگر خداوند فرمانرواترین فرمانروایان (و داورترین داوران) نمی‌باشد؟🔹 📝 واژه نگاشت: ✳ «بَعْدُ»: پس از مشاهده قدرت خدا در پیکره عالَم صغیر و در گستره عالَم کبیر. آن که انسان و جهان را از نیستی به هستی درآورده است، دوباره پس از پایان جهان و مردن مردمان، دنیا را پدیدار و انسانها را از خواب مرگ بیدار می‌سازد، و طرحی نو درمی‌اندازد. ✳ «الدِّینِ»: سزا و جزا. دین و آئین. ✳ «فَمَا یُکَذِّبُکَ ...»: پس دیگر چه چیز تو را به تکذیب شریعت و آئین وامی‌دارد؟ ✳ «أَحْکَمِ الْحَاکِمِینَ»: فرمانرواترین فرمانروایان. داورترین داوران 🔹 اگر در آیه هفتم، دین به معنی شریعت و آئین باشد، معنی این آیه چنین است: آیا خداوند احکام و فرمانهایش از همه حکیمانه‌تر و متقن‌تر نیست؟ ادامه دارد.... 🌿🌿🌿 ◀ در معرفی کانال قرآنی رحیق ()به دوستان و همفکران خویش و باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید 🙏 @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 📌 نگاشت 10 :ادامه تفسیر آیات 7و8 سوره مبارکه تین 🔹 فَمَا يُکَذِّبُکَ‌ بَعْدُ بِالدِّينِ‌ *أَ لَيْسَ‌ اللَّهُ‌ بِأَحْکَمِ‌ الْحَاکِمِينَ‌*🔹 🔹 پس (ای انسان ناسپاس! به دنبال مشاهده‌ی این همه دلائل و نشانه‌های معاد) دیگر چه چیز تو را بر آن می‌دارد که روز سزا (و جزای قیامت) را دروغ پنداری (و در دادگاه الهی خویشتن را محکوم به سقوط از درجه‌ی انسانیّت سازی؟).*مگر خداوند فرمانرواترین فرمانروایان (و داورترین داوران) نمی‌باشد؟🔹 📝نکته و پیام نگاشت: ✅ ۱ - تکذیب پیامبر(ص)، در تعالیم دینى و حقایق روز جزا، توجیه ناپذیر و شگفت آور است. (فما یکذّبک بعد بالدین) 🔹 مفاد آیه شریفه، این است که بعد از آنچه در مورد تقسیم مردم به دو گروه گفته شد; چه کسى تو را اى پیامبر(ص) به جهت دینى که آوردى و یا کیفر و پاداش روز جزا که بیان داشتى، تکذیب مى کند؟! آیا نباید دینى باشد تا مردم را جزء گروه اول (الذین آمنوا و عملوا الصالحات) سازد؟ و آیا نباید کیفر و پاداشى باشد، تا هر گروه سزاى کار خود را ببیند. ✅ ۲ - تکذیب دین و روز جزا، فاقد هرگونه برهان است. (فما یکذّبک بعد بالدین) « ✅ ۳ - تکذیب روز جزا، انسان را از هر موجودِ پستى، فرومایه تر مى سازد. (ثمّ رددنه أسفل سفلین ... فما یکذّبک بعد بالدین) ✅ ۴ - توجّه به آفرینش نیکوى انسان ها و سقوط و انحراف برخى از آنان، دستاویزى براى تکذیب دین و کیفرهاى اخروى، باقى نمى گذارد. (فما یکذّبک بعد بالدین) ✅ ۵ - دستیابى مؤمنان داراى عمل صالح به پاداش بى منّت و پایان ناپذیر، حقیقتى انکارناپذیر و غیر قابل تکذیب است. (فما یکذّبک بعد بالدین) ✅ ۶ - پیامبر(ص)، دعوت کننده مردم به دین و هشداردهنده آنان، به روز جزا است. 🔹 (فما یکذّبک بعد بالدین) برداشت یاد شده، بر دو پیش فرض استوار است: ۱. مخاطب آیه شریفه پیامبر(ص) باشد; ۲. کلمه «دین» در هر دو معناى «شریعت» و «جزا» استعمال شده باشد ادامه دارد.... 🌿🌿🌿 ◀ در معرفی کانال قرآنی رحیق ()به دوستان و همفکران خویش و باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید 🙏 @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 📌 نگاشت 11 :ادامه تفسیر آیات 7و8 سوره مبارکه تین 🔹 فَمَا يُکَذِّبُکَ‌ بَعْدُ بِالدِّينِ‌ *أَ لَيْسَ‌ اللَّهُ‌ بِأَحْکَمِ‌ الْحَاکِمِينَ‌*🔹 🔹 پس (ای انسان ناسپاس! به دنبال مشاهده‌ی این همه دلائل و نشانه‌های معاد) دیگر چه چیز تو را بر آن می‌دارد که روز سزا (و جزای قیامت) را دروغ پنداری (و در دادگاه الهی خویشتن را محکوم به سقوط از درجه‌ی انسانیّت سازی؟).*مگر خداوند فرمانرواترین فرمانروایان (و داورترین داوران) نمی‌باشد؟🔹 📝نکته و پیام نگاشت: ✅ ۱ - قضاوت خداوند، از حکم تمامى داوران برتر، نافذتر و متقن تر است. (ألیس اللّه بأحکم الحکمین) ✅ ۲ - قضاوت هاى خداوند، حکیمانه ترین قضاوت ها و موافق ترین آنها با حقیقت است. (ألیس اللّه بأحکم الحکمین) ✅ ۳ - برترى قضاوت خداوند بر داورى دیگران و حکمت آمیز بودن آن، حقیقتى روشن و غیر قابل انکار است. (ألیس اللّه بأحکم الحکمین) ✅ ۴ - جزا دادن به اعمال، کارى بس حکیمانه و لازمه بى نظیر بودن قضاوت هاى خداوند است. (فما یکذّبک بعد بالدین . ألیس اللّه بأحکم الحکمین) ✅ ۵ - توجّه به حکمت برتر خداوند، زمینه ساز پذیرش معاد (فما یکذّبک بعد بالدین . ألیس اللّه بأحکم الحکمین) ✅ ۶ - سرآمدبودن داورى هاى خداوند و حکیمانه بودن آن، دلیل ضرورى بودن ارشادهاى دینى است. (فما یکذّبک بعد بالدین . ألیس اللّه بأحکم الحکمین) ✅ ۷ - حکم نافذ و قضاوت حکیمانه خداوند، تهدیدى براى تکذیب کنندگان دین و منکران قیامت (فما یکذّبک بعد بالدین . ألیس اللّه بأحکم الحکمین) ✅ ۸ - داورى بى نظیر خداوند، پشتوانه اجر بى پایان مؤمنان شایسته کردار (فلهم أجر غیر ممنون ... ألیس اللّه بأحکم الحکمین) ✅ ۹ - استوارى ساختار انسان، نمونه اى از اتقان و استحکام بى نظیر آفریده هاى الهى است. (لقد خلقنا الإنسن فى أحسن تقویم ... ألیس اللّه بأحکم الحکمین) ✅ ۱۰ - دین الهى، استوارترین آیین ها و متقن ترین آنها است. (فما یکذّبک بعد بالدین . ألیس اللّه بأحکم الحکمین) ✅ ۱۱ - «أحکم الحاکمین»، از اوصاف خداوند (ألیس اللّه بأحکم الحکمین) ادامه دارد.... 🌿🌿🌿 ◀ در معرفی کانال قرآنی رحیق ()به دوستان و همفکران خویش و باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید 🙏 @rahighemakhtoom
📌حقّ حیات 🔹 ایامی كه متعلّق به وجود مبارك حضرت عبدالعظیم حسنی(سلام الله علیه) است، باید عنایت كنیم كه به بركت ولایت و تشیعی كه وجود مبارك حضرت عبدالعظیم به ایران مخصوصاً ری عطا كرده‌اند باید بسیار مغتنم باشد. مستحضرید كه ایران را اصحاب سقیفه فتح كردند نه اصحاب غدیر; یعنی نیاكان ما, اجداد ما، علی بن ابیطالب را نمی‌شناختند, فاطمه زهرا, امام حسن, امام حسین(علیهم السلام) را نمی‌شناختند؛ چون ایران به دست امیرالمؤمنین كه فتح نشد، به دست شیعیان كه فتح نشد, به دست اصحاب سقیفه فتح شد. اما این سادات بزرگوار مخصوصاً حضرت عبدالعظیم حسنی(سلام الله علیه) و دودمان اهل بیت(علیهم السلام)، بعد از وجود مبارك امام رضا، این ساداتی كه آمدند وجود مبارك فاطمه معصومه(سلام الله علیها) در قم, برادر بزرگوارش در فارس، اینها جریان غدیر را, ولایت را, اهل بیت را, تشیع را به اجداد ما معرفی كردند و اینها هم پذیرفتند. 🔹 بنابراین این بزرگواران یك حقّ حیاتی به گردن ما دارند. ما جریان غدیری بودن خود را به بركت این ذوات قدسی داریم؛ لذا ایامی كه مربوط به این سادات و این امامزاده‌هاست مخصوصاً حضرت عبدالعظیم حسنی(سلام الله علیه) برای ما خیلی محترم است و همه شهدا كه این كشور مدیون آنهاست، با خون آنها این كشور مستقل شد، ارواح همه اینها را از خدای سبحان بخواهیم كه با ارواح شهدای كربلا محشور كند! 📚 درس اخلاق تاریخ: 1397/04/07 🌿🌿🌿 ◀️ در معرفی کانال قرآنی رحیق ()به دوستان و همفکران خویش و باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید 🙏 @rahighemakhtoom
📌برشی از کتاب (21) 🌿🌿🌿 ✳ رسالت دانشوران دینی 4⃣ چهارم: گرچه هر دانش استدلالي كه به تشريح اسرار خلقت مي‌پردازد، به منزله‌ي تفسير آيه‌اي از آيات تكويني خداست و هر علم برهاني كه به تبيين رموز هستي منتهي مي گردد، به مثابه‌ي شرح متني از متون كتاب كيان و ترجمه‌ي كلمه‌اي از كلمات متكلم غيبي خواهد بود، لكن والاترين دانش مُستَدَل و بالاترين علم مُبَرْهَنْ، فراگيري معرفت صاحب آيات و كلمات يعني خداي منان خواهد بود كه از هر آيه و كلمه‌اي و از هر تفسير و تشريحي و از هر مفسر و شارحي به ما نزديك‌تر مي‌باشد، بلكه از خود ما به ما نزديك‌تر خواهد بود و اين راه نزديك، جز با يك گام طي نمي‌شود؛ يك قدم بر خويشتن نه و آن دگر در كوي دوست. 5⃣ پنجم: روح مجرد انساني مادامي كه به عنوان نسيم الاهي بدن طبيعي را زنده نگه مي‌دارد، همانند ديگر متزمّنان، محكوم به احكام زمان خاص خود خواهد بود، لذا نه تقديم متأخّر رواست و نه تاخير متقدّم. 🔹 آن چه‌اكنون رسالت انديشوران ديني را تشكيل مي دهد، بعد از استحكام مباني و اصول اسلام، شناخت آفت‌هاي فكري است كه هماره، مكّاره مي‌نشيند و محتاله مي‌رود، چون شرّ بالذات ممتنع است، 🔹 گزنده‌ترين شبهه و خزنده‌ترين نقد ديني از خير قابل اعتنايي برخوردار بوده، شناسايي و پاسخ مستدل آن، از كامل‌ترين مصاديقِ اثاره‌ي دفائن عقول خواهد بود، كه پيروان راستين پيامبران الاهي (عليهم السلام) موظف به آنند و استفاده از رهنمودهاي سودمندانه آنان از بهترين كارهاي متعلمان طريق نجات است كه اگر عالمان ربّاني و متعلّمان بر سبيل رستگاري، به وظيفه‌ي خويش قيام و اقدام كنند، از همج رعاع كه همان شبهات ديني اند، كاري ساخته نيست. ادامه دارد .... 🌿🌿🌿 ◀ با حسن نیت به وظیفه عمل می کنیم و نتیجه را خداوند مقدر می فرماید با پیوستن به کانال رحیق و باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید 🙏 @rahighemakhtoom
📌برشی از کتاب (22) 🌿🌿🌿 ✳ ویژگی مراکز علمی 6⃣ ششم: خصيصه‌ي نظام اسلامي آن است كه مراكز علمي آن صبغه‌ي اسلام داشته، عناصر محوري آن ها را اصول فكري و مسائل ارزشي اسلام تشكيل مي‌دهد. متون درسي دانشگاه‌ها و اصول علمي آن ها را مي توان با رهنمودهاي جامع فكري و ضوابط مُتلقّات از قرآن و عترت(عليهم السلام) منطبق نمود كه با آن ها موافق باشند يا با آن ها مخالف نباشند، كرايم اخلاقي را مي‌توان از راهنمايي هاي ديني استنباط كرد و تعليم هماهنگ با تزكيه را فراسوي دانشگاهيان گرانقدر نصيب نمود. 🔹 اگر هر علم مبرهني، اعم از علوم تجربي و انساني به نوبه خود تفسيرصحيح و تبيين درست آيتي از آيات نظام هستي مي‌باشد، تدريس چنان علوم بايد در راستاي تشريح متن ديني و تفسير كلمات الاهي باشد. 🔹 بنابراين، از جهات متعدد مي توان حوزه‌ي فكري و استدلالي يك جامعه‌ي اسلامي را مطابق همان نظم ديني تنظيم كرد. منشأ استبعاد اسلامي شدن علوم و متون درسي دانشگاه‌ها محصول غفلت يا تغافل از نصوص جامع و اصول علمي كلي است، كه درباره‌ي بسياري از رشته‌هاي فكري، از خلال آيات قرآن كريم يا نصوص روايي عترت طاهرين(عليه السلام) استظهار مي شود. 🔹 اميد است پروردگار متعالي تمام مشتاقان علوم الاهي را از منابع سرشار معارف بهره‌مند فرموده، توفيق تهذيب روح را همراه با تعليم صحيح نصيب آنان بفرمايد. 🔹 نظام اسلامي، مقام معظم رهبري و اساطين فرهنگ ديني را در پرتو عنايات حضرت ولي عصر (ارواحنا فداه) حفظ و حمايت نمايد، روح مطهّر امام راحل (قدّس‌سرّه) و ارواح تابناك شهدا را در جوار ارواح انبيا و اولياي خاص خويش محشور فرمايد. ادامه دارد .... 🌿🌿🌿 ◀ با حسن نیت به وظیفه عمل می کنیم و نتیجه را خداوند مقدر می فرماید با پیوستن به کانال رحیق و باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید 🙏 @rahighemakhtoom
📌 سری جدید 📌 نگاشت 7:گزینش کلمات در عبارتهای قرآنی ◾ تصریحات از بزرگان ادب و بلاغت،که گزینش و چینش کلمات قرآن رادر حد اعجاز ستوده اند،فراوان است.البته این دقت در انتخاب و گزینش کلمات،به دو شرط اصلی بستگی دارد که وجود آن ها در افراد عادی-عادتا-غیر ممکن است: 1⃣ شرط اول،احاطه کامل بر ویژگی های لغت به طور گسترده و فراگیر،که ویژگی هرکلمه بخصوصی را در سر تا سر لغت بداند و بتواند به درستی در جای مناسب خودبه کار برد. 2⃣ شرط دوم،حضور ذهنی بالفعل،تا در موقع کار برد واژه ها،آن کلمات مدنظر او باشند و در گزینش الفاظ دچار حیرت و سردرگمی نگردد،حصول این دوشرط در افراد معمولی غیر ممکن به نظر می رسد. ✳ ابو سلیمان بستی در این زمینه به خوبی سخن گفته و مساله گزینش الفاظ را دررساله خود به طور گسترده مطرح ساخته است. گوید: 🔹 «دانش بشر،امکان احاطه به تمامی ویژگی های لغت را ندارد،علاوه که حضور ذهنی چیزی نیست که همیشه رفیق با وفای انسان باشد». ▪ شگفتی تفاوت واژه ها 🔹 در این باره مثال های چندی می آورد از جمله از«نضر بن شمیل »-یکی از ادبای بزرگ عرب-نقل می کند که در مجلس «مامون-خلیفه عباسی »حضور یافت،مامون به او گفت:«اجلس،بنشین »نضر گفت:ای امیر مؤمنان!من نلمیده ام تا جلوس نمایم «ما انا بمضطجع فاجلس ».مامون پرسیدچگونه است؟گفت:به کسی که ایستاده است می گویند«اقعد»و به کسی که لمیده است می گویند«اجلس ».زیرا«قعود»در مقابل «قیام »است و«جلوس »در مقابل «اضطجاع ».مامون از این اشتباه و نا آگاهی خود خجل شد و دستور جایزه داد (ثلاث رسائل فی اعجاز القرآن،ص 34-29.) 📚 منبع : علوم قرآنی , ، محمد هادی ادامه دارد.... 🌿🌿🌿 ◀ با حسن نیت به وظیفه عمل می کنیم و نتیجه را خداوند مقدر می فرماید با پیوستن به کانال رحیق و باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید 🙏 @rahighemakhtoom
📌فروغ جبهه ها 🔹 اين شهدا جزء كساني هم بودند كه «وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِيکَ لِيسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَيرَةِ الضَّلَالَةِ»[تهذيب الاحکام، ج6، ص113.] همه اينها با اخلاص زندگي كردند كه ﴿طُوبَي لَهُمْ وَحُسْنُ مَآبٍ﴾[سورهٴ رعد، آيهٴ 29.]! شهيد دكتر مصطفي چمران(قدس سره) كه از دست‌پروردگان اربعين سالار شهيدان حسين‌بن‌علي‌بن‌ابي‌طالب است، فروغي بود در جبهه‌ها که تعليم و تزكيه را در سايه جنگ و در محدوده جنگ خوب پياده كرد، آن وقتي هم كه جنگ نبود انسان وارسته‌اي بود. اينها كساني بودند كه در ميدان جهاد اكبر خود را در سايه تعليمات حسيني(سلام الله عليه) خوب ساختند، بعد هم وقتي جهاد اصغر پيش آمد كامياب شدند. 📚 خطبه های نماز جمعه تاریخ: 1376/03/30 🌿🌿🌿 ◀️ با حسن نیت به وظیفه عمل می کنیم و نتیجه را خداوند مقدر می فرماید با پیوستن به کانال رحیق و باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید 🙏 @rahighemakhtoom
💠 برتر از شهادت 🔹 ما از خدا خير مي‌خواهيم، شهادت بود «طوبي لنا و حُسن مآب»، فتح بود هم «طوبي لنا». سرّ اينکه گاهي فتح بالاتر از شهادت است همين جريان حضرت امير(سلام الله عليه) است که «لَضَرْبَةُ عَلِيِّ لِعَمْرٍو يَوْمَ الْخَنْدَقِ تَعْدِلُ عِبَادَةَ الثَّقَلَيْن».[1] 🔹 حضرت شهيد هم شد، نهج البلاغه هم دارد. اين «تَعْدِلُ عِبَادَةَ الثَّقَلَيْن» نيست؛ اما آن روزي که عمرو بن عبدوَد که وَد يکي از بت‌هاي معروف آنها بود که در زمان نوح بود، همين طور ساليان متمادي اين نام بود بود تا عصر اينها هم اين نام را داشتند. «ودّ، يعوق و يغوث»، اينها اسماي بت‌هايي است که در زمان نوح بود. ما «عبدالله» داريم آنها «عبدوَد» داشتند. اين عمرو بن عبدود که آمد اگر ـ خداي ناکرده ـ پيروز مي‌شد، رسول خدا و همه اينها را شهيد مي‌کرد، بساط اسلام جمع مي‌شد. با آن شمشير اين اسلام محفوظ ماند. فرمود: «لَضَرْبَةُ عَلِيِّ لِعَمْرٍو يَوْمَ الْخَنْدَقِ تَعْدِلُ عِبَادَةَ الثَّقَلَيْن»، حتي شهادت خود حضرت امير هم در کنار اين سفره است؛ براي اينکه اگر اسلامي نمانده بود، شهادتي در کار نبود. بنابراين گاهي مي‌شود فتح به مراتب بالاتر از شهادت است. يک ضربت، کلّ اسلام را حفظ کرد. [1]. عوالی اللئالی العزیزیة فی الأحادیث الدینیة، ج4، ص86. کتب اهل سنت: 1. الحاکم النیشابوری، ابو عبدالله محمد بن عبدالله(متوفاى405 هـ)، المستدرک علی الصحیحین، ج 3 ، ص 34، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت الطبعة: الأولى، 1411هـ - 1990. 2. السیوطی، جلال الدین أبو الفضل عبد الرحمن بن أبی بکر(متوفاى911هـ)، جامع الاحادیث(الجامع الصغیر و زوائده و الجامع الکبیر)، ج7 ، ص 108، طبق برنامه الجامع الکبیر. 3. الإیجی، عضد الدین(متوفاى756هـ)، کتاب المواقف، ج 3 ، ص 628 ، تحقیق: عبد الرحمن عمیرة، ناشر: دار الجیل، لبنان، بیروت، الطبعة: الأولى، 1417هـ، 1997م. 4. شرح المقاصد فی علم الکلام، سعد الدین التفتازانی(متوفای791هـ)، ج 2 ، ص 301 ، ناشر: دار المعارف النعمانیة - باکستان - 1401هـ - 1981م، الطبعة: الأولی . 5. الرازی الشافعی، فخر الدین محمد بن عمر التمیمی(متوفاى604هـ)، التفسیر الکبیر أو مفاتیح الغیب، ج 32 ، ص ، 31، ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت، الطبعة: الأولى، 1421هـ - 2000م. 6. النیشابوری، نظام الدین الحسن بن محمد بن حسین المعروف بالنظام الأعرج(متوفاى 728 هـ)، تفسیر غرائب القرآن ورغائب الفرقان، ج 6، ص 538، تحقیق: الشیخ زکریا عمیران، ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت / لبنان، الطبعة: الأولى، 1416هـ - 1996م. 7. إبن أبی‌الحدید المدائنی المعتزلی، ابوحامد عز الدین بن هبة الله بن محمد بن محمد(متوفاى655 هـ)، شرح نهج البلاغة، ج19، ص60، تحقیق: محمد عبد الکریم النمری، ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت / لبنان، الطبعة: الأولى، 1418هـ - 1998م. 📚 سوره مبارکه تحریم جلسه 5 تاریخ: 1397/07/29 @rahighemakhtoom
📌 عدل توحیدی 🔹 عدل گرچه مفهومش روشن و معنایش شیرین است، لکن بدون توحید ممکن نیست. جامعه‌ای که موحّد نیست، ولی داعیه عدل دارد این فرعون است؛ زیرا عدل معنایش «وَضْعُ كُلِّ شَی‌ءٍ فی مَوْضِعِه»[1] است؛ این معنای روشنی دارد، اما جای اشیاء کجاست؟ جای اشخاص کجاست؟ موحّد می‌گوید جای اشیاء را اشیاآفرین می‌داند، ملحد می‌گوید جای اشیاء را خود ما معین می‌کنیم. ما قبل از اینکه مدار عدل را روشن کنیم، باید محور توحید را تبیین کنیم. شما در بین این هفت میلیارد کسی را نشان دارید که مخالف عدل باشد و موافق عدل نباشد؟ همه می‌گویند عدل. هیچ کس نیست که معنای عدل را نداند. هم مفهوم عدل بین است و هم معنایش شیرین؛ اما نه آن مفهوم پشتوانه علمی دارد و نه این مصداق پشتوانه عملی. اگر عدل «وَضْعُ كُلِّ شَی‌ءٍ فی مَوْضِعِه» هست، جای اشیاء کجاست؟ مگر ملحد می‌تواند کلمه عدل را معنا کند؟! مگر اینکه با لغت بازی کند. این یک علی می‌خواهد که عدل مسلّم است، موحّد ناب است، می‌داند که جای اشیاء کجاست و جای اشخاص کجاست، این مطلب اوّل. 🔹 مطلب دوم آن است که درباره وجود مبارک حضرت امیر، برای اینکه عدل بدون توحید ممکن نیست اصلاً؛ نه معنا دارد، نه موضوع دارد، نه مصداق. برای اینکه روشن بشود بارگاه علی و جایگاه علی در توحید کجاست، چون خودش خود را سخنگوی قرآن معرفی کرده است، فرمود این قرآن هست، اگر توانستید استنطاق کنید: «فَاسْتَنْطِقُوه»؛ با او حرف بزنید، سؤال کنید، جواب بگیرید، ولی «وَ لَنْ ینْطِق»، با شما حرف نمی‌زند. «وَ لَكِنْ أُخْبِرُكُمْ عَنْه»؛[2] من سخنگوی قرآن هستم. این علی که سخنگوی قرآن است یک توحید ممثّل است. آن توحید ممثّل عدل را تبیین می‌کند. [1]. نهج البلاغة(للصبحی صالح)، حکمت437؛ «الْعَدْلُ یضَعُ الْأُمُورَ مَوَاضِعَهَا». [2]. نهج البلاغة(للصبحی صالح)، خطبه158. 📚 همایش بین المللی امام علی علیه السلام الگوی عدالت و معنویت برای جهان امروز تاریخ: 1397/12/16 @rahighemakhtoom
📌 حقیقت جاودانه 📚 دیدار پروفسور ونسان فرولدی و پروفسور هانری دولهوگ از فرانسه با حضرت استاد 🔹 انسان بعد از مرگ ثابت می‌شود نه ساکن لذا سال و ماه برنمی‌دارد خستگی ندارد؛ مثلاً اگر ما بگوییم عدالت زیباست کسی نمی‌پرسد عدالت خسته نشد از آن وقتی که خلق شد زیبایی را تحمّل می‌کند انسان مانند عدل یک حقیقت جاودانه دارد و تمام سرمایه و ثروت او به خود او برمی‌گردد. انسان در دنیا هم جمعی زندگی می‌کند هم اجتماعی اما بعد از مرگ جمعی هست ولی اجتماعی نیست. این دو اصل را قرآن کریم چنین بیان کرد: ﴿إِنَّ الأوَّلِینَ وَ الآخِرِینَ ٭ لَمَجْمُوعُونَ إِلَی مِیقَاتِ یوْمٍ مَعْلُوم﴾[1] یعنی میلیاردها بشر حال و گذشته یک روز در صحنه قیامت جمع می‌شوند ولی هر کدام تنها زندگی می‌کنند چون فرمود: ﴿وَ كُلُّهُمْ آتِیهِ یوْمَ الْقِیامَةِ فَرْداً﴾[2] بنابراین هیچ کسی نه مزاحم دیگری است نه از دیگری کمک می‌گیرد. این اصل کلّی به ما می‌آموزاند که بین خود و خدای خود یک رهآورد جاودانه داشته باشیم و آن عقیده سالم و عمل صالح است که این دو اصل را همه انبیا وجود مبارک عیسی(علیه السلام) و وجود مبارک پیامبر اسلام(علیهم السلام) به خوبی تبیین کردند. 🔹 اما درباره انسان، آنچه جامعه کنونی را تهدید می‌کند فراموشی حقیقت خود است. امیرالمؤمنین امام اوّل ما چنین فرموده است: «عَجِبْتُ لِمَنْ ینْشُدُ ضَالَّتَهُ وَ قَدْ أَضَلَّ نَفْسَهُ فَلَا یطْلُبُهَا»؛[3] یعنی من در شگفتم که مردم ابزار دستشان قلمشان خودکارشان کاغذشان کتابشان را گم می‌کنند و انشاد می‌کنند یعنی گم‌شده مرا پیدا کنید به من بدهید و خودشان را گم کردند و نمی‌روند نزد رهبران الهی. کسی که به حق خودش قانع نیست بیراهه می‌رود یا راه کسی را می‌بندد خود را گم کرده است. انبیا صراط مستقیم هستند نه بیراهه می‌روند و نه راه کسی را می‌بندند. [1]. سوره واقعه، آیات49 و 50. [2]. سوره مریم، آیه95. [3]. عیون الحكم و المواعظ(للیثی)، ص329. @rahighemakhtoom
📌 محاسبه عمل 🔹 ائمه(علیهم السلام) فرمودند، اگر کسی اهل محاسبه نباشد و شبانه‌روز برای خود یک حساب باز نکند، از ما نیست. ساعتی در شبانه‌روز یک ساعت حالا یک‌جا می‌نشیند می‌گوید من امروز چکار کردم! این دخل و خرجش را حساب می‌کند؛ اما این عمری که داد نباید حساب بکند که من این عمری که دادم چه گرفتم؟ این محاسبه عمل است. 🔹 ابی‌الحسن الماضی، وجود مبارک امام کاظم می‌فرمایند: «لَیسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یحَاسِبْ نَفْسَهُ فِی كُلِّ یوْمٍ فَإِنْ عَمِلَ حَسَناً اسْتَزَادَ اللَّهَ وَ إِنْ عَمِلَ سَیئاً اسْتَغْفَرَ اللَّهَ مِنْهُ وَ تَابَ إِلَیهِ»؛[1] فرمود: کسی شیعه ماست که برای خود یک محاسبه داشته باشد که امروز من چه کردم؟ چه چیزی گیر من آمده؟ من یک 24 ساعت عمر دادم، وقت دادم، این 24 ساعت دادم، چه چیزی گرفتم؟ همان‌طوری که برای کالای خود حسابی باز می‌کند، ضرر کردم یا نفع بردم یا هیچ کدام از اینها نصیب من نشد، عمری که داده است اگر حساب نکند که من امروز چکار کردم؟ چه خدمتی کردم؟ چه عبادتی کردم؟ فرمود این از ما نیست. «لَیسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یحَاسِبْ نَفْسَهُ فِی كُلِّ یوْمٍ». اگر ـ إن‌شاءالله ـ کار خیر انجام داد، عبادتی انجام داد، خدمتی انجام داد، خدا را شکر بکند و از خدا مزید و افزودن آن را بخواهد و اگر ـ خدای ناکرده ـ لغزشی مرتکب شد، استغفار کند، راه برای او باز است. [1]. الكافی (ط ـ الإسلامیة)، ج2، ص453. 📚 سخنرانی در احمد آباد دماوند تاریخ: شهریور 1397 @rahighemakhtoom