eitaa logo
✳️محفل قرآنی رحیق
3هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
619 فایل
🌷دانش دامنه گسترده ای دارد به آموخته ها قناعت نکنیم🌷 واژه رحیق برگرفته از آیه ۲۵ سوره مطففین به معنی شراب خالص بهشتی. گرداننده محفل گرچه تجربه و مطالعه ای ۳۰ ساله در مباحث قرآنی داردلیکن باور دارد هنوز در گام اول هست. @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 چرا امام هشتم (علیه السلام)، «رضا»ست؟ 🍀 هیچ موجودی از هیچ موجود دیگری راضی نمی‌شود، مگر به وساطت مقام امام هشتم؛ هیچ انسانی به هیچ توفیقی دست نمی یابد و خوشحال نمی شود، مگر به وساطت مقام رضوان رضا (سلام الله علیه)؛ 🍀 و هیچ نفس مطمئنه ای به مقام راضی و مَرضی بار نمی‌یابد، مگر به وساطت مقام امام رضا! او نه چون به مقام رضا رسیده است، به این لقب ملقّب شده است! بلکه چون دیگران را به این مقام می‌رساند، ملقّب به رضا شد. 🍀 ممکن است در بین آحاد امّت کسانی باشند که به مقام رضوان راه پیدا کنند؛ چون پایان بخش سورة مبارکة فجر که فرمود: 🍀 یا أیَّتُهَا النَّفسُ المُطمَئِنَهُ ارْجِعِی إلی رَبِّکِ راضِیَهً مَرضِیَّه (1)مخصوص ائمه (ع) نیست، شامل سائر انسانهای ملکوتی‌منش هم می‌شود. 🍀 ممکن است در بین امّت کسانی باشند که دارای نفس مطمئنه و نائل به مقام راضِیَهً مَرضِیَّهً بشوند، امّا رضا نخواهند بود! آنها جزء امّت‌اند، ولی امام رضا (ع) واسطه است که چنین افرادی در بین امّت به مقام راضِیَهً مَرضِیَّهً راه پیدا می کنند. 📚قرآن حکیم از منظر امام رضا علیه السلام📚 🌿🌿🌿 کانال قرآنی رحیق شهادت امام رئوف حضرت علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیه و الثناء را به شما عزیزان تسلیت عرض می کند. التماس دعا @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرمت: زمان:3/13 🔅🔅🔅 🏴 السلام علیک یاعلی بن موسی الرضا 🏴 ◼️نعمتی به هیچ کس نمیرسد،که او خوشحال بشود، مگر به وساطت رضا 🌿🌿🌿 کانال قرآنی رحیق شهادت امام رئوف حضرت علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیه و الثناء را به شما عزیزان تسلیت عرض می کند. التماس دعا @rahighemakhtoom
#معرفی_کتاب 📚نام کتاب: قرآن حکیم از منظر امام رضا علیه السلام 📘 تک جلدی 📖مؤلف: آیت الله جوادی آملی مدظله العالی 🔸صفحه آرایی: پژوهشگاه علوم وحیانی معراج 🔸شرح کوتاه: 🔹قرآن حكيم و عترت كريم، دو يادگار ماندگار پيامبر اكرم (ص)‌اند كه به جهت عظمت والا و نقش حساس و خطير آن‌ها همواره مورد توجه و اهتمام مسلمانان بوده و مي‌باشند. 🔹هشدارهاي تكان دهندهٴ آن حضرت دربارهٴ اين دو امانت الهي بعد از جريان رسالت و اتحاد و هماهنگي بين آن دو ايجاب مي‌كرد كه مؤمنان راستين و صادق، همواره به فكر اين دو يادگار مهم رسالت باشند و با تمسك به قرآن و عترت، به موازات هم و بدون تفاوت، هم قرآن حكيم را در جايگاه اصلي آن ببينند و هم عترت عزيز را در ارايهٴ نقش مهم‌شان ياري كنند. 🔹از بهترين زمينه‌هايي كه مي‌توان به هماهنگي ثقل اكبر و اصغر، راه يافت، اين است كه قرآن را از زبان عترت و عترت را از زبان قرآن بيابيم. 🔹كتاب ارزشمند «قرآن حكيم از منظر امام رضا (عليه‌السلام)» در راستاي اين هدف تأليف شد و در مباحث وزين خويش در يك مقدمه، يك روضه و چهار جنت به آشنايي با حقيقت قرآن، قرآن علمي و عيني، راه و شرايط شناخت قرآن، موانع شناخت قرآن، تفاوت تدبر در قرآن و استنطاق آن، تشويق قرآن به تحصيل برهان عقلي و دريافت شهود قلبي، جايگاه شهود قلبي در قرآن و... مي‌پردازد. 🌱🌱🌱 #معرفی_کتاب #قرآن_حکیم_از_منظر_امام_رضا 🆔 @rahighemakhtoom
📌 کلامُکُم نُور ▪️ ابن السکّیت که از علمای معروف بود از وجود مبارک امام رضا (سلام الله علیه) سؤال کرد که حجّت خدا امروز بر مردم چیست؟ مردم با چه معیاری حق را از باطل، صدق را از کذب، خیر را از شر و حَسن را از قبیح تشخیص بدهند؟ «فَقَالَ ع الْعَقْل‏»؛ عقل میزان و حجّت خوبی است. وقتی وجود مبارک امام رضا (سلام الله علیه) این مطلب را در پاسخ به سؤال ابن السکّیت فرمود، ابن السکّیت گفت: «هَذَا وَ اللَّهِ‏ هُوَ الْجَوَابُ‏»،[1] جواب حقیقی آن است که حجّت خدا بر مردم، عقل است. این عقل عبارت است از عقل برهانی است؛ آن قدر قدرتمند است که هم وهم را از خودپردازی و خیال را از خودپروازی و همچنین شهوت و غضب را از پرواز و پرداز بی جا عِقال کند. ▪️ حدیث دیگری که از وجود مبارک امام رضا (سلام الله علیه) رسیده است این است که فرمود: «صَدِیقُ كُلِّ امْرِئٍ عَقْلُه وَ عَدُوُّهُ جَهْلُه‏»؛[2] دوست هر فرد و ملّتی عقل آن فرد یا ملّت است، دشمن هر فرد یا ملّتی جهل آن ملّت است. اوّل عقل را معنا کردند، عقل یعنی قدرتی که بتواند دهن آدم را ببندد، چشم آدم را کنترل کند، هر محرم و نامحرمی را نبیند، هر بد و خوبی را نگوید، هر زشت و زیبایی را نگوید، هر حق و باطلی را ننویسد و جامعه را مُلتهب نکند. کسی که راست می‌ گوید، حق می ‌گوید، هم خود راحت است هم جامعه را راحت نگه می ‌دارد. فرمود اگر کسی عاقل شد، دوست او همین عقل است. درست است که زن و بچه خودش را دوست می ‌دارد، اینها وسیله ‌اند نه هدف! این امام است، ما در زیارت اینها می ‌گویم: «کَلامُکُم نُورٌ»،[3] در زیارت اینها در مشاهد مشرف عرض می ‌کنیم: «کَلامُکُم نُورٌ». وقتی از امام رضا (سلام الله علیه) سؤال می ‌کنند که دوست آدم کیست؟ یا خود حضرت ابتدائاً می ‌گوید: «صَدِیقُ كُلِّ امْرِئٍ عَقْلُه»؛ انسان یک دوست بیشتر ندارد و آن فهم اوست، مگر ما چند تا دوست داریم؟ این را آقایان طلبه‌ ها هم می ‌دانند که وقتی خبر مقدم بر مبتدا شد، نکته‌ ای دارد. این «صَدِیقُ كُلِّ امْرِئٍ عَقْلُه»، این «صدیق» خبر مقدم و «عقل» مبتدای مؤخر است. تقدیم این خبر بر آن مبتدا برای افاده حصر است؛ یعنی انسان یک رفیق دارد و آن فهم اوست، همین! بقیه ابزار هستند. این را ما می ‌گوییم: «کَلامُکُم نُورٌ». ما دو تا رفیق، چهار تا رفیق، ده تا رفیق که نداریم؛ یک رفیق داریم و آن ادب ماست، آن فهم ماست. ▪️ حضرت فرمود انسان یک دوست دارد و آن فهم اوست. نفرمود عقل هر کسی دوست اوست. مبتدا را که مقدم ذکر نکرد، خبر را مقدم ذکر کرد. این که خبر را قبل از مبتدا ذکر کرد، برای افاده حصر است؛ یعنی انسان فقط و فقط یک دوست دارد و آن فهم اوست. این است! ما به زیارت چنین ائمه‌ای می‌رویم، «صَدِیقُ كُلِّ امْرِئٍ عَقْلُه وَ عَدُوُّهُ جَهْلُه‏»؛ انسان یک دشمن دارد و آن بی ‌ادبی اوست. بی‌ عقلی اوست. حرفی می ‌زند خلاف، خودش را به زحمت می‌ اندازد. کاری می ‌کند خلاف، خودش را به زحمت می‌ اندازد. این می ‌شود امام رضا، این می‌ شود مشهد رضوی، این هم «کَلامُکُم نُورٌ». این است که اینها می ‌مانند این حرف ماندنی است، چون با فطرت ما سازگار است، با نظام هستی ما سازگار است. «عدو کلّ امرئ جهله»، «صَدِیقُ كُلِّ امْرِئٍ عَقْلُه»، در یک فصل عقل را معین کرده است که تنها میزان است، در فصل دوم مشخص کرد تنها دوست آدم ادب اوست. این حرف رضاست. ما شیعه اینها هستیم. اینکه می ‌گوییم: «کَلامُکُم نُورٌ»، برای همین بیانات نورانی است. ▪️ همین امام رضا (صلوات الله و سلامه علیه) فرمود عبادت، چیز بسیار خوبی است، نماز و روزه واجب که سرجایش محفوظ است؛ اما نمازهای مستحبی، روزه‌های مستحبی، آنها هم خیلی معیار نیست، «لَیسَتِ الْعِبَادَةُ كَثْرَةَ الصِّیامِ‏ وَ الصَّلَاةِ‏»؛ آن نمازها وروزه‌ های مستحبی ثوابش محفوظ است، اما اینها عبادت نیست. «وَ إِنَّمَا الْعِبَادَةُ كَثْرَةُ التَّفَكُّرِ فِی أَمْرِ اللَّه‏»،[4] فکر در تدبیر الهی و موحّدانه زندگی کردن عبادت است. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1397/05/04 📝 پی نوشت: [1]. الكافی(ط ـ الإسلامیة)، ج‌1، ص25. [2]. الكافی (ط ـ الإسلامیة)، ج‏1، ص11. [3]. من لا یحضره الفقیة، ج2، ص616. [4]. تحف العقول، النص، ص442. 🌿🌿🌿 کانال قرآنی رحیق شهادت امام رئوف حضرت علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیه و الثناء را به شما عزیزان تسلیت عرض می کند. التماس دعا @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅🔅🔅 📌 کلامکم نور زمان:6/04 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
⏺احیای امر اهل بیت⏺ 🏴سالروز شهادت امام هشتم شیعیان حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام تسلیت باد 🏴 @rahighemakhtoom
📌 ناصح 🔹 مرحوم علامه طباطبایی را خدا غریق رحمت کند! وقتی به حرم می ‌رفت، در و دیوار را می ‌بوسیدند، برای اینکه حرف‌ های آنها، آدم را زنده می ‌کند. ائمه (علیهم السلام) حرف ‌هایی دارند که واقعاً آدم را زنده می‌کند! به ما گفتند «بِالنَّصِیحَةِ لِأَئِمَّةِ الْمُسْلِمِین»،[1] گفتند نصیحت کنید؛ ما خیال می ‌کنیم نقد کردن و انتقاد کردن و اعتراض کردن اینها نصیحت است؛ اما همین ‌ها نصیحت را برای ما معنا کردند. گفتند این سوزن خیاط را می ‌گویند «منصحه»؛ خود خیاط را می‌ گویند «ناصح»، آن لباسی که ساخت را می‌ گویند «نصاح». اگر ما لباسی بدوزیم و به تن برادر مؤمن خود بپوشیم که آبروی او محفوظ باشد، این می ‌شود «نصیحت». چرا سوزن را می‌ گویند «منصحه»؟ چرا خیاط را می ‌گویند «ناصح»؟ چرا این لباس را می‌ گویند «نصاح»؟ برای اینکه این آبروی آدم را حفظ می‌کند. ما موظف هستیم نصیحت بکنیم، اگر واقعاً یک اشکالی دیدیم، حضوری می ‌توانیم بگوییم. 🔹 مرحوم آقای دیباجی را خدا رحمت کند! از علمای بزرگ اصفهانی بود که در قم درس می‌ خواند. یک سفری ایشان تنها رفته بودند کردستان و آمدند که برای ما تعریف کردند، گفت آنجا کوه‌ های بلندی دارد که با قاطر رفتیم، بالای کوه بود و سرد هم بود؛ بعد زمستان شد و برف سنگینی دامنه‌ های کوه کردستان آمده بود، ما شنیدیم که چند نفر از این عزیزان سپاهی که آنجا سنگردار بودند، این قدر مقاومت کردند و ایستادند تا یخ زدند و مردند! گفتند ما دین خود را باید حفظ کنیم. این شهدا را آوردند، در مجلس ترحیم آنها در همین مسجد اعظم رفتم و تا آخر نشستم، خجالت کشیدم و گریه کردم. این دین یقیناً محفوظ است، این نظام یقیناً محفوظ است، این انقلاب محفوظ است؛ خدا خدای اینهاست! آن وقت حیف است که همه بهره می ‌برند و ما بهره نمی‌بریم! بازی نکنیم و کسی را هم بازی ندهیم؛ اگر این چنین نباشد «گو کوه تا به کوه منافق سپاه باش»،[2] کاری از پیش نمی ‌برند. 🔹 وجود مبارک حضرت امیر (سلام الله علیه) دارد که در شب بدر ما تعداد کمی سرباز داشتیم، به اینها خرما می‌ دادیم، اما آنها [مشرکین] کباب می ‌دادند، ما هیچ چیزی نداشتیم، ما پیاده بودیم اما آنها سواره بودند، جنگی نکرده بودیم، خیلی‌ها می‌لرزیدند! وجود مبارک پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) تا صبح کنار یک درخت مشغول زمزمه و مناجات بود، گویا اصلاً فردا جنگ نیست،[3] این همان دین است! 📚 دیدار مسئولین رسیدگی به امور مساجد با حضرت استاد تاریخ: 1398/02/09 [1]. كافی (ط ـ الإسلامیة)، ج‏1، ص403. [2]. غزل منسوب به حافظ؛ «از خارجی، هزار به یک جو نمی‏خرند ٭٭٭ گو کوه تا به کوه، منافق سپاه باش» [3]. الجامع لأحكام القرآن، ج‏7، ص372. 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
برشی از کتاب آیت الله 🔅🔅🔅 📌 برخی آموزش های مورد نیاز 🍃 آموزش عقاید: 🌱رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید: نخستین کلمه ای که به زبان کودکانتان می آورید کلمه لا اله الا الله [توحید] باشد. 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
📌 اول ربیع الاول هجرت پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم ▫ شب اول ماه ربیع الأول، مصادف با دو واقعه مهم تاریخ صدر اسلام یعنی هجرت خاتم الأنبیاء(صلوات الله علیه) از مکه به مدینه و بیتوتۀ سید الأوصیاء (سلام الله علیه) در بستر آن حضرت است که هردوی این وقایع به نوبۀ خود از اهمیت بساری بر خوردار می باشد. ▫ بنابر نقل های روایی معتبر از منابع شیعه و سنی مانند ثعلبي از مفسران بزرگ و معروف اهل سنت ، نزول آیۀ(ومِنَ النّاسِ مَن يَشري نَفسَهُ ابتِغاءَ مَرضاتِ اللّهِ واللّهُ رَؤفٌ بِالعِباد) را به حق در شأن مولی الکونین حضرت علی(ع) می دانند. *مفسر بزرگ قرآن کریم و صاحب نیز در جلد دهم خود بصورت تفصیلی بدین واقعه ی مهم پرداخته که در ذیل مختصرا از نظر می گذرانیم:* ♻️ مردم با توجه به انگيزه و هدف اخروي خود در اعمال عبادي سه دسته‌اند: برخي براي رهيدن از دوزخ جانشان را در دنيا نثار مي‌كنند، پس خدا را «خوفاً من النار» عبادت مي‌كنند و بعضي جانشان را براي دستيابي به بهشت و مغفرت الهي به خدا مي‌فروشند، پس خدا را «شوقاً إلي الجنّة» عبادت مي‌كنند و دسته سوم كه از برجستگان قيامت‌اند، جانشان را در راه خدا نثار مي‌كنند تا به رضوان الهي برسند: (وفِي الآخِرَةِ عَذابٌ شَديدٌ ومَغفِرَةٌ مِنَ اللّهِ ورِضوان) كه برترين درجه و مقام و مخصوص اولياي الهي است: (ورِضوانٌ مِنَ اللّهِ اَكبَر) و آيه مورد بحث بيان كننده درجه همين گروه سوم است كه جان خود را براي خشنودي خدا به او مي‌فروشند. 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
حضرت آیت الله : 💢 خدای سبحان به جبرئیل و میکائیل وحی کرد که من شما را برادر یکدیگر و عمر یکی از شما را طولانی‌تر قرار دادم، کدام‏یک حاضرید ایثار کنید و زندگی دیگری را بر خود مقدم دارید؟ 🌀 غیر از شیعه بسیاری از مفسران عامه نیز معتقدند که این آیه شریفه (ومِنَ النّاسِ مَن یَشری نَفسَهُ ابتِغاءَ مَرضاتِ اللّهِ واللّهُ رَؤفٌ بِالعِباد) در شأن امیرمؤمنان (علیه‌السلام) در جریان «لیله المبیت» نازل شده است؛ برای نمونه، ثعلبی از مفسران بزرگ و معروف اهل سنت، در این باره می‌نویسد: 🚩 پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) هنگام هجرت از مکّه فرمان داد تا علی(علیه‌السلام) در بستر او بخوابد و پارچه سبز رنگی (بُرْد حَضْرَمی) را که مخصوص پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) بود بر روی خود بکشد. سرانِ قریش از هر قبیله‌ای نماینده‌ای برگزیده بودند تا پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) را محاصره کرده و به‏ شهادت رسانند. خدای سبحان به جبرئیل و میکائیل (علیهما‌السلام) وحی کرد که من شما را برادر یکدیگر کردم و عمر یکی از شما را طولانی‌تر قرار دادم، کدام‏یک حاضر است ایثار کند و زندگی دیگری را بر خود مقدم دارد؟ هیچ یک حاضر نشدند، پس خداوند به آنان وحی فرمود که اکنون علی(علیه‌السلام) در بستر پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) آرمیده و آماده است تا جان خویش را فدای او سازد. به زمین بروید و نگهبان او باشید. 🚩هنگامی که جبرئیل بالای سر و میکائیل پایین پای علی(علیه‌السلام) قرار گرفتند، جبرئیل گفت: آفرین بر تو ای علی! خداوند به وجود تو بر فرشتگان مباهات می‌کند، آن‌گاه این آیه شریفه نازل شد. 📚 ، ج۱۰ 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
برشی از (18) 🔅🔅🔅 ▪ نكته شايان توجه اين كه، قرآن كريم از آن جهت كه كلام خداوند است و متكلم آن با ايجاد اين حروف و كلمات، كتاب تدويني را فراهم ساخت، صبغه‌ي «تعليم» دارد و از آن جهت كه بندگان خدا آن را تلاوت مي كنند و معاني آن را فرا مي گيرند و با عمل به محتواي آن تزكيه مي شوند، صبغه‌ي «تعلّم» دارد. ▪ بر اين اساس، هنگامي كه خداوند مي فرمايد: (بسم الله) نبايد متعلّق آن را استعانت و مانند آن دانست يا معناي حرف جر را استعانت توهم كرد؛ اما هنگامي كه بندگان خدا آن را تلفظ مي كنند متعلّق آن مي تواند مادّه استعانت و نظير آن باشد؛ چنانكه معناي حرف جر نيز مي تواند استعانت باشد. البته اين مطلب به معناي جمع دو استعانت نيست؛ زيرا حتماً بايد از جمع آن دو پرهيز كرد. به هر تقدير، چون كلمه (بسم الله) جزء سوره و نيز جزء قرآن است، اگر براي استعانت يا عنوان ديگر قرائت شود، گرچه از لحاظ لفظ شامل حال خود نمي شود، ولي از جهت ملاك، خود را نيز در بر مي گيرد؛ يعني استعانت از خداوند همان طور كه نسبت به ساير اجزاي سوره و همچنين ساير كلمات قرآن مجيد محقّق است، نسبت به خودِ (بسم الله) نيز محقّق خواهد بود. حتي در ابتداي به نام خداوند، بايد نام الهي را سرآغاز افتتاح و ابتداء و تسميه و بَسْمَله دانست. ▪ آري اگر (بسم الله) جزو سوره نبود و خارج از قرآن بود مي توانست به عنوان ابتداء به نام خدا قرار گيرد و با افتتاح آن، سوره شروع شود. ▪ به هر حال تسميه‌ي الهي مفتاح هر دِرِ بسته و كليد هر مخزن است.[ چنانكه نظامي گنجوي در آغاز مخزن الأسرار مي گويد: بسم الله الرحمن الرحيم/هست كليد در گنج حكيم... و در طليعه ليلي و مجنون چنين مي سرايد: اي نام تو بهترين سرآْغاز/بي نام تو نامه كي كنم باز... و در آغاز هفت پيكر مي سرايد: اي جهان ديده بود خويش از تو/هيچ بودي نبود پيش از تو/ در بدايت بدايت همه چيز/در نهايت نهايت همه چيز /در مبدأ اسكندرنامه چنين مي فرمايد: خدايا جهان پادشاهي تو راست/زما خدمت آيد خدايي تو راست/ پناه بلندي و پستي تويي/همه نيستند آنچه هستي تويي ... ▪ و در آغاز اقبالنامه مشابه طليعه مخزن الأسرار چنين سروده است: خرد هر كجا گنجي آرد پديد/زنام خدا سازد آن را كليد/خداي خردبخش بخرد نواز/همان ناخردمند را چاره ساز ... ▪ البته بينش توحيدي همه سرايندگان ادب پرور يكسان نيست. از اين رو آنچه جناب حكيم ابوالقاسم فردوسي فرموده است: به نام خداوند جان و خرد/كزين برتر انديشه برنگذرد... با آنچه جناب شيخ محمود شبستري فرموده است، همتاي هم نيست: ▪ به نام آنكه جان را فكرت آموخت/چراغ دل به نام جان برافروخت... زيرا گرچه فردوسي خداوند را خالق جان و خالق خرد ناميد، اما مطلب سوم كه تنظيم رابطه بين جان انديشور و بين انديشه است در نظم دلپذير وي نيامد؛ ليكن عارف شبستر گذشته از اشاره ضمني به خالقيت خداوند نسبت به مطلب اول و دوم يعني آفرينش جان و آفرينش فكرت و انديشه، به مطلب سوم، يعني ربوبيت خداوند در تعليم انسان و ايجاد فروغ انديشه در جان انديشور توجه كرد، تا كسي نپندارد كه گرچه خداوند اصل جان و اصل علم را آفريد، ليكن فراگيري علم از ناحيه‌ي خود روح انساني انجام مي شود و دانشمند در فراگيري دانش نيازمند افاضه علم از خداوند نيست. ▪ خلاصه آن كه، فردوسي(رحمه الله) به دو جعل بسيط اشاره كرد و شبستري(رحمه الله) به دو جعل بسيط و يك جعل تأليفي اشاره كرد. به هرتقدير، «عرفان گلشن راز» مشهود صاحبدلان است، چنانچه «حماسه شاهنامه» معلوم صاحب نظران و هر دو در ساحت توحيد الهي، به نظم منضود مي پردازند؛ گرچه امتياز بَصَر از نَظَر را نبايد از نظر دور داشت و رجحان بَصَر بر نَظَر را بايد مقتضاي بصيرت دانست. مناسب است عنان كلام از مسير مشهور عدول نكند و به معبر مستور وارد نگردد كه كاميابان از آن اندكي از راهيان طريقِ معرفت و قليلي از سالكان صراطِ عبادت شُكري و مسافت حُبّي هستند. آري حريّت از غيرصَمَد بهره‌ي بندگان اجوف نخواهد شد و شهود شهيد مطلق نصيب هر أكمه و أعور و أحول و أعمي نيست. ادامه دارد... 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 ✳ نگاشت 19: نکات تفسیرآیات 21 تا 26 🔸 كَلَّا إِذا دُكَّتِ الْأَرْضُ دَكًّا دَكًّا 🔸 «21» وَ جاءَ رَبُّكَ وَ الْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا «22» وَ جِي‌ءَ يَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ يَتَذَكَّرُ الْإِنْسانُ وَ أَنَّى لَهُ الذِّكْرى‌ «23» يَقُولُ يا لَيْتَنِي قَدَّمْتُ لِحَياتِي «24» فَيَوْمَئِذٍ لا يُعَذِّبُ عَذابَهُ أَحَدٌ «25» وَ لا يُوثِقُ وَثاقَهُ أَحَدٌ «26» ▫ «دُکَّتْ»: درهم کوبیده شد و صاف و مسطّح گردید ▫ «دَکّاً»: واژه نخستین مفعول مطلق و واژه دوم تأکید است، یا این که روی هم رفته حالند . با توجّه به حال بودن، معنی آیه چنین است: زمانی که زمین پیاپی در هم کوبیده شد و سراسر آن بهم ریخته شد. ✅ ۱ - خداوند، بازدارنده انسان از عشقورزى به ثروت و تصاحب حق دیگران و بى توجّهى به نیازمندان و یتیمان (بل لاتکرمون الیتیم . و لاتحضّون ... و تأکلون ... و تحبّون ... کلاّ) 🔹 حرف «کلاّ»، براى ردع و بازداشتن مخاطب از امورى است که پیش از آن مطرح بوده است. ✅ ۲ - زمین، هنگام برپایى قیامت، به شدت کوبیده و سست و نرم خواهد شد. (کلاّ إذا دکّت الأرض دکًّا دکًّا) «دکّ»; 🔹 یعنى، منهدم ساختن کوه و دیوار و مانند آن (لسان العرب). تکرار دو مصدر «دکّاً دکّاً» بر کثرت آن دلالت دارد; یعنى، کوبیدن هاى مکرر، یکى پس از دیگرى تحقق خواهد یافت. ▪ «عن أبى جعفر(ع) فى قوله «کلاّ إذا دکّت الأرض دکّاً دکّاً» قال: هى الزَلْزَلة;[ تفسیر قمى، ح ۲، ص ۴۲۰; نورالثقلین، ج ۵، ص ۵۷۳، ح ۱۸] از امام باقر(ع) درباره سخن خداوند «کلاّ إذا دکّت الأرض دکّاً دکّاً» روایت شده که مراد زلزله است.» 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
برشی از کتاب (103) 🔅🔅🔅 ✳ اصل سوم. نهاد عزيز دانشجويي كه بخش وسيعي از اين پيام، محاوره فرهنگي با آن است، مهم ترين عناصر فعّال دانشگاه را در اختيار دارد. كاميابي چنين بنيان مرصوصي در جمع بين نياز مصرف و ناز توليد است كه هر دو صفت، سِمَت رسمي نسل جوان است، زيرا وي هم محتاج بهره وري از ميراث فكري پيشگامان علمي كشور است و هم مشتاق تكميل نقص سَلَف و تتميم كمبود آن، و هم مسئول تصحيح عيب به جا مانده از عهد كهن، و هم مأمور ابتكار و فنّ آوري. ▫ اگر دانشجويان عزيز تنها پاس دارنده محصول فرهنگي گذشته باشند، بوي بايگان بودن و غبار مصرفي به بار آمدن و گرد كهنه دوستي او را فرسودگي آورده و افسرده مي كند. توقف و ايستايي سبب رنجوري هر متحرّك پويا است. ▫ بنابراين، چاره اي جز توليد علم و ابداع انديشه در شئون متنوع آن نيست. چنين كاري هم ممكن، و هم واقع شده است؛ سند آن امكان و مدرك اين وقوع، گذشته از مشاهده و آزمون، اين است كه فيض خداي عليم و فوز خداي حكيم مخصوص عصر و مصر معيّن نبوده، و موقوف نسل خاص نخواهد بود، بلكه چونان خورشيد بر همگان مي تابد و همچون باران بهار بر همگي مي بارد؛ تنها منزويان متعمّد و متحاشيان متمرّد از آن تابش و از اين بارش محروم اند، زيرا نه شعاع آفتاب مسئول روشن نمودن زاويه نشين است و نه ريزش باران مأمور طراوت بخشيدنِ حاشيه گرا. اين بيان لطيف پيام مزبور را به خوبي ابلاغ مي نمايد كه «اِنَّ لربّكم في أيّام دَهْرِكم نَفَحاتٍ اَلافَتَعَرَّضوا لَها».[ بحار الانوار، ج68، ص221.] هرچند نوآوري و مظهر خداي بديع شدن و ترقّي را بر توقّف ترجيح دادن در مسائل عقلي محض و نيز پايين تر از آن، مانند دانش رياضي بسيار سخت است، ولي در مطالب حسّي و تجربي و نتايج مادّي آن ميسور است. چون پيشينيان رشته تجربي با حصر عقلي و انسداد راه جديد روبه رو نشدند و هرگز زبان تجربه لسان حصر و انسداد نيست، زيرا يافتن يك اثر سند عدم اثر ديگر نخواهد بود؛ اجتماع چند اثر براي يك موضوع نه مستحيل است و نه مستبعد. ▫ بنابراين، مي توان با سبد آزمون تازه سند اثر نو را ارائه كرد و اين مطلبي است كه اگر كسي اين كار را نداند، به انكار آن مبادرت كرده، و دائمي المصرف مي ماند و از ظهور اسم مبارك مُبْدِع بي نصيب مي شود. دانشجويان عزيز آگاهند كه جامعيت انسان در اين است كه او از يك سو همانند موزه هاي ارزشمندِ عتائقِ اقوام و ملل است كه هر چه ديگران عرضه نمودند، وي گردآوري كرد و در بهره وري از ره آورد صناعي و طبيعي همنوعان، سهيم در خردورزي آنان شد و اين استمداد را وَهن تلقي نكرد، زيرا آنها نيز مجاري فيض خداي بديع اند و هر چه در مائده كتاب يا مأدبَه كتيبه بشري نوشته شد، از قلم قضاي الهي گذشت؛ (ما بِكُم مِنْ نِعْمةٍ فَمِن الله).[ سوره نحل، آيه 53.]و از سوي ديگر، همسان معدن هاي گرانبها است كه در نهان خويش سرمايه هاي مكتوم و گوهرهاي مختوم دارد كه بايد با پژوهش دروني و كندوكاو روحي و قلبي، مستورها مشهور شوند و مُهر شده ها به مَه رويي مِهرباني كنند و از چاه كنعان برآيند و به جاه مصر تمدّن تكيه زنند و آنچه در حديث نبوي نهفته است؛ «الناسُ معادن كمعادنِ الذَّهَبِ والفضّة» [الكافي، ج8، ص177]، با سر انگشتان هنرمند پيامبران(عليهم‌السلام) شكوفا گردند و سبب تحقّق حديث عَلَوي شوند؛ «...ويثيروا لهم دفائن العقول».[ نهج البلاغه، خطبه 1.] در خلايق روح‌هاي پاك هست روح‌هاي تيره‌ي گِلْناك هست اين صدف‌ها نيست در يك مرتبه در يكي دُرّ است و در ديگر شبه واجب است اظهار اين نيك و تباه همچنانكْ اظهار گندم‌ها ز كاه بهر اظهار است اين خلق جهان تا نماند گنج حكمت‌ها نهان كنت كنزاً گفت مخفيّاً شنو جوهر خود گم مكن اظهار شو [مثنوي معنوي، دفتر چهارم، ابيات 3029 ـ 3025.] ▫ تفاوت اصيل ظاهر و مظهر در اين است كه ظاهر، يعني خداي سبحان، كمالِ نامحدود و بالفعل خويش را طبق حكمت اظهار مي كند و مظهر، يعني انسانِ صالحِ سالك كه خليفه خداست، كمالِ محدود و بالقوه خود را طبق حاجت استظهار مي نمايد و آن مبدئي كه قوّه را به فعليّت مي رساند، همان خدايي است كه همه نعمت ها و نعمت هاي همگان، از آغاز تا انجام از ناحيه او است. 🍁🍁🍁 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 💻به کانال قرآنی رحیق بپیوندید @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅🔅🔅 📌 وظیفه علما زمان:3/19 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅🔅🔅 📌 ناصح جامعه زمان:3/19 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
📌 ارث عالم 🔹 مستحضر هستید که دین ما با کتاب شروع شده است؛ یعنی معجزه ما قرآن کریم است. کتاب یاد گرفتن و عالم شدن، این قدم اول است و اگر کسی بخواهد در قدم اول بماند، جز خسارت چیز دیگری نیست، یک انسان ایستا را جایزه نمی‌ دهند. وجود مبارک امام صادق (علیه السلام) به شاگردش گفت عُرضه در این نیست که کتاب دیگران را در خانه خودت جمع بکنی: «فَإِنْ مِتَ‏ فَوَرِّثْ‏ كُتُبَكَ‏ بَنِیك‏»،[1] این عُرضه را پیدا کن که دو تا کتاب علمی خاص برای دانشمندان بعدی بنویسی. کتاب‌ های دیگران را جمع کردن، این عُرضه نیست. فرمود طرزی درس بخوان که بتوانی دو تا کتاب علمی بنویسی، نه کتاب ‌های دیگران را جمع بکنی و به دیگران بدهی، چون دین ما دین کتاب است! این قدر علوم در عالم فراوان است که قابل احصا نیست! چرا دیگران ترقی بکنند و ما ترقی نکنیم؟ فرمود: «فَإِنْ مِتَ‏ فَوَرِّثْ‏ كُتُبَكَ‏ بَنِیك‏»، یک وقت تکراری است و جمع ‌بندی است، آن که کتاب نیست! یک عالم بمیرد و فقط دلّال علم باشد که این کار نیست! 🔹 شیخ اشراق را خدا غریق رحمت کند! ایشان یک حرف بسیار لطیف و ماندنی دارد، می ‌گفت ما هیچ وقف ‌نامه ‌ای ندیدیم که خدا علم را وقف یک زمان یا یک زمین کرده باشد![2] این‌ طور نیست؛ هر کسی جان کَند، عالم می ‌شود. شما وقف ‌نامه ‌ای دلتان می‌ خواهد باشد که خدا این علم را وقف آن مردم کرده یا برای این مردم کرده؟ این نیست! هر کسی جان کَند و تلاش کرد، عالم می‌ شود. هر کس به دنبال این بود که از علم ارتزاق بکند می ‌شود دلّال علم. این سفارش امام صادق است، فرمود طرزی زندگی بکن که بعد از مرگ تو سه ـ چهار کتاب تو را بچه‌ های تو به ارث ببرند: «فَإِنْ مِتَ‏ فَوَرِّثْ‏ كُتُبَكَ‏ بَنِیك‏». 🔹 در همان دوران کودکی بچه‌ های امام هم به هر حال معلم می ‌خواهند، وجود مبارک امام مجتبی (سلام الله علیه) بچه ‌های خودش ـ کودکان، هشت، ده ساله ـ بچه‌ های برادرش چه وجود مبارک امام حسین، چه بچه ‌های دیگر، اینها را جمع کرد؛ همین امام مجتبی فرمود: «بَنِیهِ وَ بَنِی أَخِیه‏[اخوانی] إِنَّكُمْ صِغَارُ قَوْمٍ وَ یوشِكُ أَنْ تَكُونُوا كِبَارَ قَوْمٍ آخَرِینَ فَتَعَلَّمُوا الْعِلْمَ»،[3] مبادا همیشه بازی کنید! شما الآن بچه هستید، در آینده بزرگان این کشور هستید و کشور به شما احتیاج دارد. «فَتَعَلَّمُوا الْعِلْمَ فَمَنْ یسْتَطِعْ مِنْكُمْ أَنْ یحْفَظَهُ فَلْیكْتُبْهُ». شما بگویید ما حافظه ‌مان ضعیف است، هر جا چیزی شنیدید یادداشت کنید و در خانه ‌هایتان بگذارید تا کم‌کم علمای آینده بشوید. 🔹 کسی در محضر پیغمبر (علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) عرض کرد محضر شما محضر علم است ما استفاده می‌ کنیم، ولی از اینجا که بیرون رفتیم آن نشاط از دل ما گرفته می ‌شود. فرمود چرا به من می ‌گویید؟ به دستت بگو! «اسْتَعِنْ بِیمِینِكَ وَ أَوْمَأَ بِیدِهِ أَی خُطَّ»، چرا به من می‌گویی؟ اینجا که می ‌آیی یک کاغذ بیاور، یک قلم بیاور، این حرف را یادداشت بکن. «اسْتَعِنْ بِیمِینِكَ وَ أَوْمَأَ بِیدِهِ أَی خُطَّ»،[4] به دستت بگو آنچه را که من اینجا گفتم، یادداشت کن بگذار در خانه‌ ات، مراجعه بکن بعد می ‌شوی عالم. از همان اول به نویسندگی عادت بکنید تا بشوید معلم. 📚 دیدار اعضای مجمع کتابخانه های تخصصی استان قم با حضرت استاد 📝 پی نوشت: [1]. بحار الأنوار (ط ـ بیروت)، ج‏2، ص150. [2]. حکمة الاشراق، ص9؛ «فلیس العلم وقفا علی قوم لیغلق بعدهم باب الملكوت و یمنع المزید عن العالمین، بل واهب العلم...». [3]. بحار الأنوار(ط ـ بیروت)، ج2، ص152. [4]. بحار الأنوار(ط ـ بیروت)، ج2، ص152. 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 💻به کانال قرآنی رحیق بپیوندید @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅🔅🔅 📌 ارث عالم زمان:3/43 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 💻به کانال قرآنی رحیق بپیوندید @rahighemakhtoom
برشی از (19) 🔅🔅🔅 📌 اشتراك لفظي و تغاير معنی "بسم الله"در سور ▪ آيه‌ي كريمه‌ي (بسم الله الرّحمن الرحيم) كه سر فصل 113 سوره‌ي قرآن كريم است و در سوره مباركه‌ي «نمل» افزون بر آغاز سوره، در طليعه‌ي نامه‌ي حضرت سليمان (عليه السلام) به ملكه‌ي سبأ نيز آمده است.[ آيه‌ي 30.]114 بار نازل شده است، نه اين كه يك بار نازل شده باشد و به دستور پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) سرفصل سور قرآني قرار گرفته باشد. ▪ در عصر نزول وحي، فرود آمدن آيه‌ي كريمه‌ي (بسم الله الرّحمن الرحيم) به عنوان اولين آيه‌ي سوره‌ي جديد، نشانه‌ي پايان پذيرفتن سوره‌ي پيشين و آغاز نزول سوره‌ي پس از آن بود: «وإنما كان يُعرف انقضاء السورة بنزول «بسم الله الرحمن الرحيم» ابتداءً للأخري».[ نورالثقلين، ج1، ص6.]نزول مكرّر آيه‌ي (بسم الله...) نشانه‌ي اختلاف معنا و تفسير آن در هر سوره است. ▪ آيات (بسم الله...) در سراسر قرآن كريم گرچه از نظر لفظي يكسان است، ليكن از نظر معنوي و تفسيري گوناگون و در نتيجه «مشترك لفظي» است.[ مراد از اشتراك لفظي در اين جا، اشتراك لفظي مصطلح حكيمان است، نه اديبان. توضيح اين كه، عنوان «مشترك لفظي» بين حكيم و اديب، خود مشترك لفظي است؛ زيرا اشتراك لفظي نزد اهل ادب تابع وضع است؛ لفظي كه در موارد گوناگون به كار مي رود، اگر وضع واحد داشته باشد مشترك معنوي وگرنه مشترك لفظي است. ▪ از اين رو اگر واژه اي براي يك جامع انتزاعي ذهني (ونه خارجي و داراي حقيقت عيني) وضع شده باشد، اديب به لحاظ وحدت وضعش، آن را مشترك معنوي مي داند. امّا اشتراك لفظي نزد حكيمان تابع برهان و بر مدار واقعيّت خارجي است، نه وضع واضعان؛ اگر چيزي فاقد جامع مشترك خارجي بود و آنچه در خارج است انواع گوناگوني بود كه تنها به يك نام ناميده مي شود، حكيم آن را مشترك لفظي مي داند؛ چنانكه واژه‌ي «نَفْس» كه بر نفس نباتي، حيواني و انساني اطلاق مي شود، اديب آن را مشترك معنوي و حكيم مشترك لفظي مي داند؛ زيرا اديب به وحدت وضع اين واژه نظر مي كند، ولي حكيم كه براي آن جامع مشترك خارجي نمي يابد، گرچه جامع انتزاعي مفهومي و ذهني دارد، آن را مشترك لفظي مي داند و از اين رو از نفوس نباتي، حيواني و انساني در فصولي مستقل بحث مي كند. ▪ آيه‌ي كريمه بسم الله الرّحمن الرحيم مشتمل بر اسماي حسناي «الله»، «الرحمن» و «الرحيم» است و چون خداي سبحان با نامهاي الله و الرّحمن، در جهان هستي تجليات و ظهورات گوناگوني دارد: «الحمدلله المتجلّى لخلقه بخلقه»(نهج البلاغه، خطبه108)؛ گاهي در چهره‌ي قهّار منتقم مجرمان را كيفر مي دهد: إنّا من المجرمين منتقمون (سوره‌ي سجده، آيه‌ي 22) و گاهي در چهره لطيف و رحيم، پرهيزكاران را به بهشت مي رساند: تلك الجنة التي نورث من عبادنا من كان تقيّاً (سوره‌ي مريم، آيه‌ي 63) و نامهاي «تدويني» خداي سبحان مبيّن تجليات گوناگون «تكويني» اوست؛ پس اين الفاظ در همه جا به يك معنا نيست؛ مثلا بسم الله در سوره‌ي مباركه حمد با بسم الله سوره‌ي مَسَد در معنا و تفسير متفاوت و مشترك لفظي است.] ▪ اختلاف معنوي و اشتراك لفظي آياتِ (بسم الله الرّحمن الرحيم) از آن روست كه بسم الله هر سوره جزئي از آن سوره و با محتواي آن هماهنگ و به منزله‌ي عنوان و تابلو آن سوره است و چون مضامين و معارف سوره هاي قرآن با يكديگر متفاوت است، معناي بسم الله نيز در سوره ها مختلف خواهد بود و در هر سوره درجه اي از درجات و شأني از شئون الوهيت خداي سبحان و رحمانيت و رحيميّت او را بازگو مي كند و از اين جهت همانند اسماي خداوند در پايان آيات است كه با محتواي آيات هماهنگ و به منزله‌ي برهاني بر محتواي آن است. بر اين اساس، اگر محتواي سوره اي به خوبي تبيين شود، تفسير بسم اللهِ آن سوره نيز روشن خواهد شد. ادامه دارد.... 🍁🍁🍁 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
برشی از (20) 🔅🔅🔅 📌 اشتراك لفظي و تغاير معنی "بسم الله"در سور ▪ توضيح اين كه، در آيه‌ي كريمه‌ي (بسم الله الرّحمن الرحيم) هم سخن از «الله» است كه اسم جامع و اعظم[تبيين اين مطلب در بخش لطايف و اشارات همين آيه در ص307 خواهد آمد.]خداي سبحان است و ساير اسماي حسناي الهي را زير پوشش داشته، در هر سوره ظهوري خاصّ دارد و هم سخن از «رحمت رحمانيه» است كه همه‌ي صفات خداي سبحان زير پوشش آن است و در هر مظهري با اسمي خاصّ ظهور مي كند؛ در سوره هايي كه محتوايي مهرآميز دارد و اوصاف جماليه‌ي خداوند را مطرح مي كند، در چهره‌ي «جمال» و در سوري كه مضاميني قهرآميز دارد و غضب الهي را بازگو مي كند، در چهره‌ي «جلال» تجلّي مي كند ▪ [بنابراين، عدم ذكر بسم الله در آغاز سوره‌ي توبه براي آن نيست كه محتواي آن سوره با بسم الله سازگار و هماهنگ نيست؛ زيرا براساس اين توجيه، آيه‌ي كريمه‌ي «بسم الله...» با سوره مَسَد (تبّت) نيز ناهماهنگ است، بلكه احتمالاً از آن روست كه سوره‌ي توبه ادامه‌ي سوره‌ي انفال است واگر سوره‌ي مستقلّي مي بود با آيه‌ي كريمه‌ي بسم الله الرّحمن الرحيم ناهماهنگ نبود. در قرآن كريم برخي آيات با قهر آغاز مي شود و با مهر پايان مي پذيرد؛ مانند: فقطع دابر القوم الذين ظلموا والحمد لله ربّ العالمين (سوره‌ي انعام، آيه‌ي 45) و اين قهر و مهر هماهنگ است؛ زيرا قهر بر ظالم همان مهر به مظلوم است و اين قهر از مصاديق و مظاهر رحمت مطلق خداي سبحان است.] ▪ و از اين رو برخي گفته اند: كلمه‌ي الرحمن نيز همانند كلمه‌ي الله اسم اعظم است. بنابراين، تفسير «بسم الله...» به اختلاف سوره ها متفاوت است. ✳ احكام فقهي آيه‌ي كريمه (بسم الله الرّحمن الرحيم) نيز شاهد اشتراك لفظي اين آيه است مانند اين كه: ✅ 1 ـ حرمت قرائت سور عزائم بر صاحبان عذر، شامل تلاوت «بسم الله...» به قصد سوره هاي مزبور نيز مي شود. ✅ 2 ـ «بسم اللهِ...» هر سوره، در نماز بايد به قصد همان سوره اي باشد كه نمازگزار قصد تلاوت آن را دارد. ✅ 3 ـ در صورت عدول نمازگزار از سوره اي به سوره‌ي ديگر، بايد «بسم الله...» را به قصد سوره‌ي جديد تكرار كند. ▪ لزوم تلاوت بسم اللهِ هر سوره به قصدِ همان سوره، نشانه‌ي تعدّد مقصود است؛ زيرا تعدّد قصد، تابع تعدّد و تكثر مقصود است وگرنه مقصودي كه هيچ كثرتي در آن نيست تا هر يك از واحدهاي آنْ نشانه‌ي خاصي داشته باشد و با آن نشانه، از واحدهاي ديگر متمايز گردد، قصد نمي تواند فارق و منشاي تكثر آن باشد؛ مگر اين كه قصد، خود مقصود آفرين باشد. بنابراين، «بسم الله...» هر سوره معنا و تفسيري ويژه‌ي خود دارد و با معناي بسم الله در ساير سوره ها متفاوت است 🍁🍁🍁 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
برشی از کتاب آیت الله 🔅🔅🔅 📌 برخی آموزش های مورد نیاز 🍃 آموزش حدیث: 🌱امام باقر (سلام الله علیه) می فرماید: در یادگیری [علوم دینی] بر یکدیگر پیشی گیرید؛ به خدا سوگند! قطعاً یک حدیث که در حلال و حرام از شخص راستگویی فرا گیرید از دنیا و طلا ونقره آن بهتر است و این همان سخن خداست که فرمود: آنچه را رسول خدا به شما دستور داد به جا آورید و از آنچه شما را بازداشت، دست بردارید. 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
حضرت آیت الله العظمی ؛ (4) 🔅🔅🔅 ✳️ کسب نور علم و معرفت! وظایف شخصی منتظران در بنان و بیان آیت الله العظمی جوادی آملی: 🔰4. قلب انسان منتظر، ظرف مباركی است كه هر مظروفی شایسته آن نیست. در این دعای شریف هم مظروف شایسته قلب مؤمن معرفی و هم وظیفه منتظران راستین در این موضوع بازگو شده است: 🔷أ. كسب نور علم: اكتساب علم و خروج از سیاهی نادانی، وظیفه منتظران ظهور امام عصر(عج) است و چون علوم اكتسابی بی تعلیم و تعلّم به دست نمی آیند، از این رو تعلیم و تعلم و تلاش در جهت كسب علم حصولی و نیز تهذیب دل برای ادراك حقایق با علم حضوری، وظیفه هر مسلمان منتظری شمرده شده است. 🔷ب. كسب نور معرفت: معرفت اخصّ از علم است و به علمی اطلاق می شود كه با تمییز كامل معروف از غیر خود و ادراك خصوصیات آن همراه است. بر منتظران راستین است كه به اكتساب علم بسنده نكنند و با عمق بخشیدن به گستره علوم به كسب معرفت نایل آیند، كه هر معرفتی علم هست؛ اما هر علمی معرفت نیست. 📚کتاب امام مهدی، موجود موعود 🆔 @rahighemakhtoom
📌 حشر انسانی 🔹 ما باید وظیفه خودمان را بدانیم، حدّ خودمان را بدانیم، مسئولیتمان را در برابر شهدا بدانیم. این‌ گونه از افراد كم ‌اند؛ وقتی شهیدشان را خواستند بیاورند، گفتند كه به هر حال شما لباستان را عوض كنید، گفت من؟! من برای حسین بن علی روز عاشورا مشكی می‌ پوشم، برای پسرم هم مشكی بپوشم؟! اینها فرشته ‌ها هم هستند، اینها كه از آسمان نیامدند، اینها هم زیر منبر تربیت شدند، ما لااقل نزدیك اینها باشیم! یك وقت است می‌گویند سلمان و اباذر پیغمبر را دیدند، بله پیغمبر را دیدند، اما اینها كه منبر را دیدند! چرا ما مثل اینها نباشیم؟ این همه فضایلی كه در قرآن و عترت است، ما حداقل باشیم، همین حداقل! یعنی ابتدایی باشیم كه به صورت انسان محشور بشویم، آن وقت خدا رحم می ‌كند؛ فرمود شما یك قدم بیا، ده برابر خدا پاداش می‌ دهد. 🔹 حضرت فرمود با هم اختلاف نداشته باشید؛ این نه تنها از پیغمبر، از حضرت امیر هم هست[نهج البلاغه(للصبحی صالح)، خطبه86، ص118؛ «لَا تَبَاغَضُوا فَإِنَّهَا الْحَالِقَة». ] از امام كاظم و از غالب ائمه(علیهم السلام) نقل شده است. فرمود با هم اختلاف نداشته باشیم «إِیاكُمْ وَ الْبِغْضَةَ ... فَإِنَّهَا الْحَالِقَةُ لِلدِّینِ»[دعائم الإسلام، ج‏2، ص352. ] فرمود این اختلاف تیغ است، فرمود حواستان جمع باشد من نمی‌گویم سرتان را تیغ بكنید، سرتان را تیغ كردید به هر حال بعد از چند ماه در می‌آید، اما «فَإِنَّهَا الْحَالِقَةُ لِلدِّینِ» دینتان را هر روز دارید تیغ می‌كنید! اگر كسی خدای ناكرده یك تیغ دستش باشد و هر روز سرش را تیغ كند دیگر مویی روئیده نمی ‌شود؛ حرف پیغمبر، حرف امام و همه ائمه است كه فرمودند اختلاف با یكدیگر این زیر دین را تیغ می‌ كند، دینی روئیده نمی ‌شود؛ اینها مثل سلمان و اباذر نیستند كه آن‌طور مرتب روزه بگیر و مرتب نماز بخوان و مرتب مثل اُویس قرن بگوید امشب شب ركوع است و امشب شب سجود، این را از ما نخواستند و نمی ‌توانیم؛ اما اینها بدیهیات دین است که مواظب زبانمان باشیم، اختلاف نداشته باشیم، بیراهه نرویم، حلال را حلال بدانیم و حرام را حرام بدانیم. 📚 دیدار با خانواده شهیدان حسین و مصطفی غلامعلی تاریخ: 1398/06/03 🆔 @rahighemakhtoom