eitaa logo
🔅 صفحه قرآنی رحیق🔅
2.7هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.7هزار ویدیو
826 فایل
«رحیق» یعنی نوشیدنی گوارا و ناب ویژه بهشتیان. ۲۵مطففین . مقصد و مقصود ما درک و دریافت عمیق تر کتاب خداست. از محتوای لقمه ای و عموم پسند و صرفا انگیزشی استقبال نمی کنیم.همراهان ما اندکند لیکن ژرف نگرند. @s_m_a57
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 موارد «احباط» در قرآن از آیات قرآن استفاده میشود که برخی از معاصی، مایة احباط و بطلان اعمال پاک پیشین میشود و برای تکمیل مطلب، به آیات آن اشاره میشود: ⏪ 1- ارتداد پس از اسلام هرگاه مؤمن پس از مدتی راه ارتداد در پیش گیرد، ایمان و عمل صالح آن را نزد خدا بیارزش میشود چنانکه خدا میفرماید: «وَ مَنْ یَرْتَدِِدْ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ فَیَمُتْ وَ هُوَ کافِرٌ فَاُولئِکَ حَبِطَتْ اَعْمالهُمْ فِی الدُّنیا و الآخِرَهِ وَ اُولئِکَ اَصْحابُ النّارِ هُمْ فیها خالِدُونَ» بقره/217 [هرکدام از شما از دین خود بازگردد، و کافر بمیرد، اعمال آنان در دنیا و آخرت باطل گردیده و از دوزخیانند که در آن جاودانه هستند.] ⏪ 2- شرک مقارن عمل صالح از بیانی که دربارة ارتداد انجام گرفت، تکلیف شرک نیز روشن میگردد، چنانکه میفرماید: «ما کانَ لِلْمُشْرِکینَ اَنْ یَعْمُرُوا مَساجِدَ اللهِ شاهِدِینَ عَلی اَنْفُسِهِمْ بِالْکُفْرِ اُولئِکَ حَبِطَتْ اَعْمالُهُمْ وَ فی النار هُمْ خالِدُونَ» توبه/17. [بر مشرکان نیست که مساجد خدا را تعمیر کنند، در حالی که بر کفر خود گواهی میدهند آنان کسانی هستند که اعمال آنها باطل گردیده و در آتش جاودانه هستند.] این دو آیه ٍگواه بر این است که پذیرش اعمال صالح مشروط بر این است که عامل به هنگام عمل، موحد بوده و یا پس از عمل از آئین حق به کفر بازنگردد. ⏪ 3- ناخوشایندی از دستورات خدا ناخوشایندی از دستورات خدا مایة حبط اعمال میگردد، چنانکه میفرماید: «وَ الَّذِینَ کَفَرُوا فَتَعْساًلَهُمْ وَ اَضَلَّ اَعْمالَهُمْ، ذلِکَ بِاَنَّهُمْ کَرِهُوا ما اَنْزَلَ اللهُ فَاَحْبَطَ اَعْمالَهُمْ» محمد/8-9. [آنان که کافر شدند خود و اعمالشان نابود باد، به خاطر اینکه آنچه را که خدا نازل کرده است، مکروه شمردهاند.] تعلیل وارده در این آیه میتواند دامن مسلمان را بگیرد، آنگاه که آگاهانه بر برخی از تشریع الهی انگشت اعتراض بگذارد، بنابراین حبط در این آیه اختصاص به کافر ندارد، هر چند مورد آیه کافر است. ⏪ 4- کفر ⏪ 5- بازداشتن مردم از راه خدا ⏪ 6- مخالفت با پیامبر(ص) عوامل سه گانه در آیة یاد شده در زیر، سبب احباط معرفی شده است، چنانکه میفرماید: «اِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبِیلِ اللهِ وَ شاقُّوا الرَّسولَ مِنْ بَعْدِ ما تَبَیَّنَ لَهُمُ الْهُدی لَنْ یَضُرُّوا اللهَ شَیْئاً وَ سَیُحْبَطُ اَعْمالُهُمْ» محمد/32. [آنان که کافر شده و مردم را از راه خدا بازداشتند و با پیامبر به مخالفت برخاستند، پس از آنکه حق بر آنها آشکار گشت، خدا را ضرر نمیزنند و اعمال آنان حبط میشود.] ▫ آیا هر یک از این سه عامل به طور مستقل مایة احباط است، یا همگی تحت عنوان کفر داخل بوده و دومی و سومی، نشانة کفر میباشد. از خود آیه نمیتوان استقلال و یا عدم استقلال هر یک را استنباط کرد، زیرا در مقام بیان این جهت از بحث نیست. حالا اگر کسی با اعتقاد به رسالت پیامبر گرامی به خاطر یک رشته از خواستههای مادی، مردم از راه خدا باز دارد و یا با پیامبر به مخالفت برخیزد، ولی در دل به حقانیت او معتقد گردد، در صورت استقلال هر یک از این سه عامل، اعمال او باطل میگردد؟ ▫ یکی از علل احباط اسائة ادب در محضر پیامبر است، اگر یک چنین عاملی – هر چند فاعل مسلمان باشد- مایة احباط میگردد، بازداری از راه خدا و یا مخالفت با پیامبر، به طور اولویت مایة احباط خواهد بود. ▪ادامه دارد.... 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🔅 صفحه قرآنی رحیق🔅
#معارف_قرآنی #آموزه_های_قرآنی #احباط #حبط_عمل 📌 موارد «احباط» در قرآن از آیات قرآن استفاده میشود
📌 موارد «احباط» در قرآن از آیات قرآن استفاده میشود که برخی از معاصی، مایة احباط و بطلان اعمال پاک پیشین میشود و برای تکمیل مطلب، به آیات آن اشاره میشود: ⏪ 7- قتل پیامبران ⏪ 8- قتل امر کنندگان به قٍسط و عدل درآیة یاد شده در زیر، دو عامل وارد شده است چنانکه میفرماید: «اِنَّ الَّذینَ یَکْفُرُونَ بِآیاتِ اللهِ وَ یَقْتُلُونَ الَّذینَ یَأْمُرُونَ بِالْقسطِ مِنَ الناسِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ اَلیمٍ، اُولئکَ الَّذینَ حَبِطَتْ اَعْمالُهُمْ فی الدُّنیا وَ الآخِرَه وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرِینَ» آلعمران/21-22. [آنان که به آیات الهی کفر ورزیدند و پیامبران را به ناحق و کسانی را که مردم را به بسط قسط فرمان میدهند، میکشند. آنان را به عذاب دردناک نوید بده، آنان کسانی هستند که اعمال آنها در دنیا و آخرت نابود شده و برای آنان، کمک کننده نیست.] ⏪ 9- اسائة ادب به پیامبر (ص) اسائة ادب به پیامبر و فریاد کشیدن نزد او، سبب حبط عمل میگردد و در این مورد کافر و مؤمن یکسان است و آیة مورد استناد دربارة مؤمنان وارد شده است، چنانکه میفرماید: «یا ایُّهاَ الَّذینَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا اَصْواتَکُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبیِّ وَ لا تَجْهَروا لَهُ بِالْقَوْلِ کَجَهْرِ بَعْضِکُمْ لِبَعْضٍ اَنْ تَحْبَطَ اَعْمالُکُمْ وَ اَنْتُمْ لا تَشْعُرُونَ» حجرات/2. [ای افراد با ایمان، در محضر پیامبر، بلندتر از او سخن نگوئید و نزد او داد و فریاد نکنید، مانند داد و فریاد برخی نزد برخی دیگر، مبادا اعمال شما در حالی که نمیدانید، باطل شود.] ▫ البته نمیتوان گفت هر نوع اسائة ادب مایة حبط عمل میگردد، مگر اینکه مایة هتک پیامبر به شمار آید. ⏪ 10- اقبال به دنیا و اعراض از سرای دیگر در آیه ای گرایش به دنیا و روی گردانی از سرای دیگر از اسباب حبط عمل معرفی شده است، چنانکه میفرماید: «مَنْ کانَ یُریدُ الحَیواهِ الدُّنیا وَ زینَتَها نُوفِّ اِلَیْهِمْ اَعْمالَهُمَ فیها وَ هُمْ فیها لا یُبْخَسُونَ، اولئِکَ الَّذینَ لَیْسَ لَهُمْ فِی الآخرَهِ اِلاَّ النّارُ وَ حَبِطَ ما صَنَعُوا فیها وَ باطِلُ ما کانوا یَعْمَلُونَ» هود/15-16. [هر کس دنیا و تجمل آن را بخواهد، (نتائج) اعمال آنان را بدون کم و کاست میدهیم، آنان کسانی هستند که برای آنها در سرای دیگر، چیزی جز آتش نیست و آنچه در این جهان انجام دادهاند نابود میشود و اعمالشان باطل است.] ⏪ 11- انکار آخرت انکار آخرت یکی از عوامل حبط اعمال است، هر چند خود، عامل مستقلی نیست، بلکه بازگشت به کفر است، چنانکه میفرماید: «وَالَّذِینَ کَذَّبوا بِآیاتِنا وَ لِقاءِ الآخِرَهِ حَبِطَتْ اَعْمالُهُمْ» اعراف/147 و نیز کهف/105. [آنان که آیات و بقای در سرای دیگر را تکذیب کردهاند، اعمال خیر آنها باطل میگردد.] ⏪ 12- نفاق نفاق که یکی از شعب بسیار مذموم کفر است، از عوامل حبط معرفی شده است، چنانکه میفرماید: «قَدْ یَعْلَمُ اللهُ الْمُعَوِّقینَ مِنْکُمْ وَ القائلینَ لاخْوانِهِمْ هَلُمَّ اِلَیْنا وَ لا یأْتونَ النّاسَ اِلا قلیلاً – اُولئِکَ لَمْ یُؤْمِنُوا فَاَحْبَطَ اللهُ اَعْمالَهُمْ وَ کانَ ذلِکَ عَلیَ اللهِ یَسیراً» احزاب/18-19. [خدا آنان را که شماها را از شرکت در جنگ باز میدارند و کسانی را که به برادران خود میگویند، به سوی مابیایید (و در جنگ شرکت نکنید) میشناسد و جز مقدار کمی در نبرد شرکت نمیکنند، آنان کسانی هستند که ایمان نیاوردهاند و خدا اعمال نیک آنها را نابود کرد و این کار بر خدا آسان است.] ▫ از به کار بردن لفظ منکم لاخوانهم میتوان استفاده نمود: مقصود گروهی از منافقان است که به ظاهر مسلمان بوده و در باطن کافر بودند و لذا لفظ لاخوانهم به کار برده است. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🎇 ،نابودی کار نیک (قسمت اول) ⚡️از آیات قرآن استفاده میشود که برخی از گناهان ، مایة احباط و باطل شدن اعمال پاک و نیک پیشین میشود . از جمله: ☑️ ارتداد پس از اسلام هرگاه مؤمن پس از مدتی راه در پیش گیرد، ایمان و عمل صالح او نزد خدا بی ارزش میشود : «وَ مَنْ یَرْتَدِِدْ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ فَیَمُتْ وَ هُوَ کافِرٌ فَاُولئِکَ حَبِطَتْ اَعْمالهُمْ فِی الدُّنیا و الآخِرَهِ وَ اُولئِکَ اَصْحابُ النّارِ هُمْ فیها خالِدُونَ» بقره/217 [هرکدام از شما از دین حق خود بازگردد، و کافر بمیرد، اعمال آنان در دنیا و آخرت باطل گردیده و از دوزخیانند که در آن جاودانه هستند.] ☑️ شرک ورزی از بیانی که درباره ارتداد انجام گرفت، تکلیف شرک نیز روشن میگردد. «ما کانَ لِلْمُشْرِکینَ اَنْ یَعْمُرُوا مَساجِدَ اللهِ شاهِدِینَ عَلی اَنْفُسِهِمْ بِالْکُفْرِ اُولئِکَ حَبِطَتْ اَعْمالُهُمْ وَ فی النار هُمْ خالِدُونَ» توبه/17. [بر مشرکان نیست که مساجد خدا را تعمیر کنند، در حالی که بر کفر خود گواهی میدهند آنان کسانی هستند که اعمال آنها باطل گردیده و در آتش جاودانه هستند.] این دو آیه ٍگواه بر این است که پذیرش اعمال مشروط بر این است که عامل به هنگام عمل، بوده و یا پس از عمل از آئین حق به کفر بازنگردد. ☑️ناخوشایندی از دستورات خدا از دستورات خدا موجب اعمال شایسته میگردد، چنانکه میفرماید: «وَ الَّذِینَ کَفَرُوا فَتَعْساًلَهُمْ وَ اَضَلَّ اَعْمالَهُمْ، ذلِکَ بِاَنَّهُمْ کَرِهُوا ما اَنْزَلَ اللهُ فَاَحْبَطَ اَعْمالَهُمْ» محمد/8-9. [آنان که کافر شدند خود و اعمالشان نابود باد، به خاطر اینکه آنچه را که خدا نازل کرده است، ناخوشایند شمرده اند.] تعلیل وارده در این آیه میتواند دامن مسلمان را بگیرد، آنگاه که آگاهانه بر برخی از قوانین الهی انگشت بگذارد، بنابراین حبط در این آیه اختصاص به کافر ندارد، هر چند مورد آیه کافر است. 👈در صفحه جستارهای قرآنی با ما همراه باشید . @rahighemakhtoom
🎇 ،نابودی کار نیک (قسمت دوم) ⚡️از آیات قرآن استفاده میشود که برخی از گناهان ، مایة احباط و باطل شدن اعمال پاک و نیک پیشین میشود . از جمله: 📎 کفر ورزیدن و پوشیدن حقایق دینی 📎 بازداشتن مردم از راه خدا 📎 مخالفت با پیامبر(ص) عوامل سه گانه در آیة یاد شده در زیر، سبب احباط معرفی شده است، چنانکه میفرماید: «اِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبِیلِ اللهِ وَ شاقُّوا الرَّسولَ مِنْ بَعْدِ ما تَبَیَّنَ لَهُمُ الْهُدی لَنْ یَضُرُّوا اللهَ شَیْئاً وَ سَیُحْبَطُ اَعْمالُهُمْ» محمد/32. [آنان که کافر شده و مردم را از راه خدا بازداشتند و با پیامبر به مخالفت برخاستند، پس از آنکه حق بر آنها آشکار گشت، خدا را ضرر نمیزنند و اعمال آنان حبط میشود.] آیا هر یک از این سه عامل به طور مستقل موجب عمل نیک است، یا همگی تحت عنوان داخل بوده و دومی و سومی، نشانة کفر میباشد. از خود آیه نمیتوان استقلال و یا عدم استقلال هر یک را استنباط کرد. حالا اگر کسی با اعتقاد به رسالت پیامبر گرامی به خاطر یک رشته از خواسته های مادی، مردم از باز دارد و یا با پیامبر به مخالفت برخیزد، ولی در دل به او معتقد گردد، در صورت استقلال هر یک از این سه عامل، اعمال او باطل میگردد؟ 📌یکی از علل احباط به محضر پیامبر است، اگر یک چنین عاملی – هر چند مسلمان باشد- موجب احباط میگردد، بازداری از راه خدا و یا مخالفت با پیامبر، به طور موجب احباط خواهد بود. 👈در صفحه جستارهای قرآنی با ما همراه باشید . @rahighemakhtoom
🎇 ،نابودی کار نیک (قسمت سوم) ⚡️از آیات قرآن استفاده میشود که برخی از گناهان ، موجب احباط و باطل شدن اعمال پاک و نیک پیشین میشود . از جمله: ☑️کشتن پیامبران ☑️کشتن امر کنندگان به قٍِسط و عدل درآیة زیر، دو عامل وارد شده است چنانکه میفرماید: «اِنَّ الَّذینَ یَکْفُرُونَ بِآیاتِ اللهِ وَ یَقْتُلُونَ الَّذینَ یَأْمُرُونَ بِالْقسطِ مِنَ الناسِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ اَلیمٍ، اُولئکَ الَّذینَ حَبِطَتْ اَعْمالُهُمْ فی الدُّنیا وَ الآخِرَه وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرِینَ» آلعمران/21-22. [آنان که به آیات الهی کفر ورزیدند و پیامبران را به ناحق و کسانی را که مردم را به بسط قسط فرمان میدهند، میکشند. آنان را به عذاب دردناک نوید بده، آنان کسانی هستند که اعمال آنها در دنیا و آخرت نابود شده و برای آنان، کمک کننده نیست.] ☑️ اسائة ادب به پیامبر (ص) اسائة ادب به پیامبر و فریاد کشیدن نزد او، سبب نابودی عمل میگردد و در این مورد کافر و مؤمن یکسان است و آیة مورد استناد دربارة مؤمنان وارد شده است، چنانکه میفرماید: «یا ایُّهاَ الَّذینَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا اَصْواتَکُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبیِّ وَ لا تَجْهَروا لَهُ بِالْقَوْلِ کَجَهْرِ بَعْضِکُمْ لِبَعْضٍ اَنْ تَحْبَطَ اَعْمالُکُمْ وَ اَنْتُمْ لا تَشْعُرُونَ» حجرات/2. [ای افراد با ایمان، در محضر پیامبر، بلندتر از او سخن نگوئید و نزد او داد و فریاد نکنید، مانند داد و فریاد برخی نزد برخی دیگر، مبادا اعمال شما در حالی که نمیدانید، باطل شود.] البته نمیتوان گفت هر نوع اسائة ادب مایة حبط عمل میگردد، مگر اینکه مایة هتک پیامبر به شمار آید. 👈« لطفاًدر صفحه جستارهای قرآنی همراه ما باشید» @rahighemakhtoom
🎇 ،نابودی کار نیک (قسمت چهارم) ⚡️از آیات قرآن استفاده میشود که برخی از گناهان ، موجب احباط و باطل شدن اعمال پاک و نیک پیشین میشود . از جمله: ☑️اقبال و روی آوری به دنیا (دنیا گرایی)و اعراض از سرای دیگر (معادگریزی) در آیه زیر به دنیا و روی گردانی از سرای دیگر از اسباب حبط عمل معرفی شده است: «مَنْ کانَ یُریدُ الحَیواهِ الدُّنیا وَ زینَتَها نُوفِّ اِلَیْهِمْ اَعْمالَهُمَ فیها وَ هُمْ فیها لا یُبْخَسُونَ، اولئِکَ الَّذینَ لَیْسَ لَهُمْ فِی الآخرَهِ اِلاَّ النّارُ وَ حَبِطَ ما صَنَعُوا فیها وَ باطِلُ ما کانوا یَعْمَلُونَ» هود/15-16. [هر کس دنیا و تجمل آن را بخواهد، (نتائج) اعمال آنان را بدون کم و کاست میدهیم، آنان کسانی هستند که برای آنها در سرای دیگر، چیزی جز آتش نیست و آنچه در این جهان انجام دادهاند نابود میشود و اعمالشان باطل است.] ☑️انکار آخرت (معاد و قیامت) آخرت یکی از عوامل تباهی و حبط اعمال است، هر چند خود، عامل مستقلی نیست، بلکه بازگشت به کفر است، چنانکه میفرماید: «وَالَّذِینَ کَذَّبوا بِآیاتِنا وَ لِقاءِ الآخِرَهِ حَبِطَتْ اَعْمالُهُمْ» اعراف/147 و نیز کهف/105. [آنان که آیات و بقای در سرای دیگر را تکذیب کرده اند، اعمال خیر آنها باطل میگردد.] ☑️نفاق ورزی که یکی از شاخه های بسیار ناپسند کفر است، از عوامل حبط معرفی شده است: «قَدْ یَعْلَمُ اللهُ الْمُعَوِّقینَ مِنْکُمْ وَ القائلینَ لاخْوانِهِمْ هَلُمَّ اِلَیْنا وَ لا یأْتونَ النّاسَ اِلا قلیلاً – اُولئِکَ لَمْ یُؤْمِنُوا فَاَحْبَطَ اللهُ اَعْمالَهُمْ وَ کانَ ذلِکَ عَلیَ اللهِ یَسیراً» احزاب/18-19. [خدا آنان را که شماها را از شرکت در جنگ باز میدارند و کسانی را که به برادران خود میگویند، به سوی مابیایید (و در جنگ شرکت نکنید) میشناسد و جز مقدار کمی در نبرد شرکت نمیکنند، آنان کسانی هستند که ایمان نیاورده اند و خدا اعمال نیک آنها را نابود کرد و این کار بر خدا آسان است.] از به کار بردن لفظ منکم لاخوانهم میتوان استفاده نمود: مقصود گروهی از منافقان است که به ظاهر مسلمان بوده و در باطن کافر بودند و لذا لفظ لاخوانهم به کار برده است. 👈« لطفاًدر صفحه جستارهای قرآنی همراه ما باشید» @rahighemakhtoom