eitaa logo
✳️محفل قرآنی رحیق
3.1هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
1.2هزار ویدیو
604 فایل
🌷دانش دامنه گسترده ای دارد به آموخته ها قناعت نکنیم🌷 واژه رحیق برگرفته از آیه ۲۵ سوره مطففین به معنی شراب خالص بهشتی. گرداننده محفل گرچه تجربه و مطالعه ای ۳۰ ساله در مباحث قرآنی داردلیکن باور دارد هنوز در گام اول هست. @jebhefarhangi @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
همان گونه که برآیند همه ی حرف های ما، در یک یا چند جمله‌ تجلی می یابد؛ همه ی رودهای روزهای هفته نیز به دریای جمعه می پیوندند. با این حساب، جمعه؛ سرجمع همه ی روزهای جمیل است. روزی که واژه های امید و انتظار و فرج، دست به دست هم می دهند تا یک روز زیبا و بی بدیل را به انسان، نشان بدهند... ⚡️جوادنعیمی 🎇 مجال عیش صمیمانه‌ای از جنس زیست آگاهانه لطفاً ما را همراهی فرمایید @majaleezendegi
🎇کاربرد شب زنده داری در حیات طیبه ⭕️‏امام علی علیه السلام‏ قِيَامُ اللَّيْلِ مَصَحَّةٌ لِلْبَدَنِ وَ مَرْضَاةٌ لِلرَّبِّ عَزَّ وَ جَلَّ وَ تَعَرُّضٌ لِلرَّحْمَةِ وَ تَمَسُّكٌ بِأَخْلَاقِ النَّبِيِّينَ شب ‌زنده‌ داری به نماز شب مایه تندرستی بدن، خشنودی پروردگار، موجب رحمت و تقیّد به اخلاق پسندیده پیامبران الهی است. 📚بحار الانوار، ج ۱۰، ص: ۹۰ 🎇مجال عیش صمیمانه‌ای از جنس زیست آگاهانه لطفاً ما را همراهی فرمایید. @majaleezendegi
⚡️انسان جاری و ماهیت پرسش های او(۶/۱) ▪️سوال کن از آن چه که نیاز تو و کمبود توست و یا فکر تو بر روی آن متمرکز است، نه از آن چه که دیگران به تو تلقین کرده اند یا آن که خودت به زور در ذهنت نشانده ای و در خودت سبز کرده ای. ▪️کسانی را می‌شناختم که حرف‌ها و سؤالات دیگران را به خود می‌بستند تا گرد و خاک به پا کنند و در چشم ها، بزرگ جلوه کنند، اما آن چه را که در این میان از دست می‌دادند، خودشان بودند؛ که این از دست رفتن، غرامت سنگینی است برای مقلّدان مفلوکی که نیازهای اصیل خود را می‌پوشانند و آمپرمتر دهان دیگرانند، و تو نگو که نمی شود نیازها و ضعف‌های خودم را بشناسم؛ که انسان در خلوت صمیمی خودش از هر کس دیگر بر خودش آگاه تر است. ▪️اگرچه در برابر دیگران به خودفروشی می‌پردازد، اما در دل شب یا در هنگام مرگ روز و... در آن لحظاتی که با خودش خلوتی صمیمی دارد، خودفروشی‌ها رخت بر می‌بندد و خود واقعی اش جلوه می‌کند. ▪️برای توضیح بیش تر باید بگویم شناخت نیازها از حالت‌های روحی و صفات اخلاقی ما مشخص می‌شود. بی توجهی ها، بی ظرفیتی ها، خودخواهی ها، بخل ها، غرورها و حسادت ها، همه نشانة یک کمبود و یک نیاز هستند. ▪️بی توجهی‌ها یا کم توجهی‌ها (اگر برای سازندگی طرف نباشد) علامت ندانستن و در دست نداشتن معیارها و میزان هاست. ما اگر بدانیم که به گفته امام علی علیه السلام، حتی در برابر حیوانات و زمین‌های افتاده هم مسئولیم، چگونه می‌توانیم از این همه نفوس مستعد به راحتی چشم بپوشیم که: «بله، حالش را ندارم» یا «بی علاقه ام» یا «علیکم انفسکم» یا «مزاحمت برای زن و بچه‌ام است و باید از وقت آنها کم بگذارم» یا «در تماس‌های زیاد، شخصیت و ابهت ما خدشه برمی دارد» یا «... ». ▪️من به واقع نمی دانم کسانی که خود را محبوس کرده اند یا هم چون مشک آبی می‌دانند که نباید تکانش داد و باید ظرف‌ها را نزدیک آورد و از برخوردها و سازندگی‌ها فراری اند، چه مستندی و چه عذری دارند. ▪️مگر این شأن رسول بزرگ نیست که «طبیب دوّار بطبه»؟ آیا هم او نبود که سال‌ها با آن جوان یهودی رفاقت کرد تا در آخرین لحظات، روحش را از آتش حفظ کرد و خدا را بر این عنایت، شاکر بود؟ ما که هجوم سبز رسول صلی الله علیه و آله و سلم را آن هم در دورانی که از او فرار می‌کردند، شاهدیم، چگونه می‌توانیم فریاد سرخ نسل معاصر را لبیک نگوییم؟ ▪️این نیست جز از مبانی و معیارها، بی خبر بودن و آیه‌ها و روایت‌ها را یک چشمی دیدن. گمان کرده اند که تمامی قرآن در همین یک آیه است، آن هم با آن برداشت غلط. ▪️این درست است که به زن و بچه ات سخت نگیر، اما این هم هست که در برابر این هجوم وحشی که جوانان تو را گروه گروه به مسلخ می‌برد، همة وقتت را نمی توانی برای آنها بگذاری و دیگر نمی توانی به بهانة کم شدن ابهتت، از دیگران ببری؛ آن هم در دورانی که می‌بینی باطل، مدام دست در کار است و منتظر غفلت یک لحظة تو. دیگر نمی توانی نداشتن حال را بهانه کنی که محرّک تو، نه حالت، که تکلیف و وظیفه توست. ▪️انسانی که از طبیعتش فراتر آمده، امر و تکلیفش به او نیرو می‌بخشد، نه علاقه و کشش‌های خودش. ▪️به پیامبر دستور می‌دهند «فَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ»، نه «فیما امرت». نمی گویند در مأموریت‌ها استقامت کن، که می‌خواهند استقامت به اندازه امر باشد. مسئله این نیست که از هر راهی، استقامت‌ها را به دست بیاوری، که استقامت تو باید از امر تو مایه بگیرد. عامل استقامت باید امر تو باشد. آیا خیال می‌کنی کسی که چنین کار می‌کند، خسته می‌شود؟ این‌ها در متن خستگی شروع می‌کنند. ▪️نیروی آنها از وظیفه سرچشمه می‌گیرد، نه از غریزه، و لازمة عمل به تکلیف، دانستن میزان هاست؛ که در تزاحم احکام، بدون میزان‌های رشد و اهمیت و صعوبت و... راه به جایی نخواهی برد و این دستور است: «وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ» و سفارش‌ها و دعوت‌ها باید به معیارها و میزان‌ها باشد، نه به خوش آیند‌ها و بکن و نکن ها. ▪️بی ظرفیتی‌ها و نبود استقامت علامت نبود عشق و علاقه و شناخت انسان و دنیاست. کسی که عشقی ندارد، صبری نخواهد داشت؛ چون صبر و استقامت ما به اندازة عشق و علاقة ماست. ▪️ کسی که دنیا و انسان را نشناخته و دنیا را آخور و انسان را حیوان می‌داند، ناچار مثل بوق درشکه خواهد شد که با کوچک ترین فشاری، جیغش بلند می‌شود و بی هیچ فشاری پف می‌کند و مغرور می‌شود. شناخت کار انسان و شناخت دنیا که کلاس و کوره است، انسان را در برابر فشارها، صابر و استوار و حتی بالاتر شاکر و بهره بردار بار می‌آورد. ▪️بخل از جان و مال و عزت و اعتبار نیز از نبود شناخت مایه می‌گیرد. آگاهی و معرفت به این نکته که اگر یک بذر را به خاک بدهم، سنبله هایش را جمع می‌کنم و اگر یک تومان بدهم، هفت صد تومان برمی دارم، این آگاهی، من را اگر با بخل شدید هم همراه باشم، به سخاوت می‌کشاند. ادامه ... @majaleezendegi