#لطایفی_از_المیزان
📌نبايد اشكال كرد و گفت چرا خدای تعالی كافر آفريده؟
🔅🔅🔅
◻️او كافر نيافريده، او هر كه را آفريده غرض اولی و ذاتيش اين بوده كه به #سعادت_انسانيت نائل آيد، البته غرض و اراده ثانوی و عرضيش هم اين است كه در شرايط ديگری«۱» از آن سعادت محروم شود، حال اگر عدهای به اختيار خود، خود را در تحت آن شرايط قرار دادند و از سعادت محروم شدند آيا اين محروميت را بايد به خدا نسبت داد؟
و آيا خدای تعالی بخاطر اينكه اين محروميتها پيش نيايد و عدهای كارشان به دوزخ نيانجامد اراده اولی و ذاتی «۲» خود را هم عملی نسازد؟ و اگر عملی ساخت و در نتيجه اين محروميت ها پيش آمد، بصرف اينكه عالم به آن بوده بايد به وی اعتراض كرد و يا كفر و دوزخی شدن كافر را به او نسبت داد؟ حاشا، زيرا گفتيم علت تامه كفر، عوامل و اسباب خارجی بسيار زيادی است كه همه دست بدست هم داده و در آخر #اختيار خود كافر هم ضميمه آن شده و كفر را به وجود آورده است، و همين كه پای اختيار به ميان آمد ديگر نمیتوان آن را به ديگری نسبت داد.
🔅🔅🔅
۱_حکمت خلقت به این معنا «خير و صلاحی است كه فاعل را به فعل واميدارد»:
این است كه مادهای زمينی و ناچيز را با تركيب خاصی به جايی برساند كه با پيمودن راه تكامل به گوهری آسمانی و شريف مبدل گشته و از نظر مراتب كمال از هر موجود ديگری برتری يابد، و از جهت تقرب به خداوند هيچ موجودی به پايه او نرسد، چنين حكمتی در خلقت انسان وجود دارد. البته نبايد توقع داشت كه تمامی افراد بشر به اين پايه از ترقی برسند، برای اينكه اين موجود هم خودش از اضدادی تركيب يافته، و هم در عالمی به سر میبرد كه عالم تزاحم و تضاد است، و علل و اسباب موافق و مخالفی از هر سو احاطهاش كرده و نمیگذارد همه افراد آن استعداد ذاتی خود را حفظ نموده و از اين گرداب نجات يابند، خواه ناخواه جز عده معدودی از افراد نخبه و برجسته آن به سعادت مطلوب خود نمیرسند.
۲_خدای تعالی در فاعليت خود و آفريدن خلايق محتاج به داعی و غرضی كه فاعليتش را تمام كند نيست، بلكه به برهان قطعی فاعليت او تمام بوده و او به ذات خود مبدأ جميع موجودات و منبع جميع خيرات است، و معلوم است كه اقتضای مبدأ و علت برای ايجاد معلولش اقتضايی ضروری و غير قابل تخلف است، و سؤال از آن به منزله سؤال از جود حاتم و بذل و بخشش هر صاحب ملكه جود است، زيرا همانطوری كه ملكه جود ذاتا اقتضای ظهور و بروز و بذل و بخشش دارد و در بروز اثرش چيز ديگری مؤثر نيست، و خلاصه همانطوری كه ظهور اثر جود برای آن ضروری است، و خواه ناخواه هر مستحقی به مقدار استعداد و استحقاقش از آن متنعم میشود همچنين اقتضای ايجاد معلول برای علت و مبدأ آن ضروری است. و همانطوری كه در مساله جود اختلاف مستحقين در نيل به خيرات شخص جواد مربوط به اختلاف استحقاق خود آنان است نه به آن شخص همچنين اختلاف موجودات در مراتب كمال وجودشان مستند به خود آنان است نه به خداوندی كه مبدأ وجود است. پس سؤال از اينكه در خلقت كافر چه حكمتی بوده سؤالی است بيجا.
📚صفحه ۶۸ تفسیر المیزان جلد ۸
🔅مدرسه تفسير و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom