7.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کوثر_حکمت
#حجت_خدا
#حق
#کلامکم_نور
#آیت_الله_جوادی_آملی
🔅🔅🔅
📌 کلامکم نور
زمان:6/04
🌿🌿🌿
🔅قرآن همراه است و هم راه
🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم.
🆔 @rahighemakhtoom
⏺احیای امر اهل بیت⏺
🏴سالروز شهادت امام هشتم شیعیان حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام تسلیت باد 🏴
#امام_رضا
#امام_هشتم
#علی_بن_موسی_الرضا
#علم
#اهل_بيت
#جوادی_آملی
#آیت_الله_جوادی_آملی
@rahighemakhtoom
#حضرت_آیت_الله_جوادی_آملی
📌 ناصح #جامعه
🔹 مرحوم علامه طباطبایی را خدا غریق رحمت کند! وقتی به حرم می رفت، در و دیوار را می بوسیدند، برای اینکه حرف های آنها، آدم را زنده می کند. ائمه (علیهم السلام) حرف هایی دارند که واقعاً آدم را زنده میکند! به ما گفتند «بِالنَّصِیحَةِ لِأَئِمَّةِ الْمُسْلِمِین»،[1] گفتند نصیحت کنید؛ ما خیال می کنیم نقد کردن و انتقاد کردن و اعتراض کردن اینها نصیحت است؛ اما همین ها نصیحت را برای ما معنا کردند. گفتند این سوزن خیاط را می گویند «منصحه»؛ خود خیاط را می گویند «ناصح»، آن لباسی که ساخت را می گویند «نصاح». اگر ما لباسی بدوزیم و به تن برادر مؤمن خود بپوشیم که آبروی او محفوظ باشد، این می شود «نصیحت». چرا سوزن را می گویند «منصحه»؟ چرا خیاط را می گویند «ناصح»؟ چرا این لباس را می گویند «نصاح»؟ برای اینکه این آبروی آدم را حفظ میکند. ما موظف هستیم نصیحت بکنیم، اگر واقعاً یک اشکالی دیدیم، حضوری می توانیم بگوییم.
🔹 مرحوم آقای دیباجی را خدا رحمت کند! از علمای بزرگ اصفهانی بود که در قم درس می خواند. یک سفری ایشان تنها رفته بودند کردستان و آمدند که برای ما تعریف کردند، گفت آنجا کوه های بلندی دارد که با قاطر رفتیم، بالای کوه بود و سرد هم بود؛ بعد زمستان شد و برف سنگینی دامنه های کوه کردستان آمده بود، ما شنیدیم که چند نفر از این عزیزان سپاهی که آنجا سنگردار بودند، این قدر مقاومت کردند و ایستادند تا یخ زدند و مردند! گفتند ما دین خود را باید حفظ کنیم. این شهدا را آوردند، در مجلس ترحیم آنها در همین مسجد اعظم رفتم و تا آخر نشستم، خجالت کشیدم و گریه کردم. این دین یقیناً محفوظ است، این نظام یقیناً محفوظ است، این انقلاب محفوظ است؛ خدا خدای اینهاست! آن وقت حیف است که همه بهره می برند و ما بهره نمیبریم! بازی نکنیم و کسی را هم بازی ندهیم؛ اگر این چنین نباشد «گو کوه تا به کوه منافق سپاه باش»،[2] کاری از پیش نمی برند.
🔹 وجود مبارک حضرت امیر (سلام الله علیه) دارد که در شب بدر ما تعداد کمی سرباز داشتیم، به اینها خرما می دادیم، اما آنها [مشرکین] کباب می دادند، ما هیچ چیزی نداشتیم، ما پیاده بودیم اما آنها سواره بودند، جنگی نکرده بودیم، خیلیها میلرزیدند! وجود مبارک پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) تا صبح کنار یک درخت مشغول زمزمه و مناجات بود، گویا اصلاً فردا جنگ نیست،[3] این همان دین است!
📚 دیدار مسئولین رسیدگی به امور مساجد با حضرت استاد
تاریخ: 1398/02/09
[1]. كافی (ط ـ الإسلامیة)، ج1، ص403.
[2]. غزل منسوب به حافظ؛ «از خارجی، هزار به یک جو نمیخرند ٭٭٭ گو کوه تا به کوه، منافق سپاه باش»
[3]. الجامع لأحكام القرآن، ج7، ص372.
🌿🌿🌿
🔅قرآن همراه است و هم راه
🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم.
🆔 @rahighemakhtoom
برشی از کتاب #مفاتیح_الحیات
آیت الله #جوادی_آملی
#سبک_زندگی_اسلامی
#دانش
#دانش_سودمند
🔅🔅🔅
📌 برخی آموزش های مورد نیاز
🍃 آموزش عقاید:
🌱رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید: نخستین کلمه ای که به زبان کودکانتان می آورید کلمه لا اله الا الله [توحید] باشد.
🌿🌿🌿
🔅قرآن همراه است و هم راه
🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم.
🆔 @rahighemakhtoom
📌 اول ربیع الاول هجرت پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم
▫ شب اول ماه ربیع الأول، مصادف با دو واقعه مهم تاریخ صدر اسلام یعنی هجرت خاتم الأنبیاء(صلوات الله علیه) از مکه به مدینه و بیتوتۀ سید الأوصیاء (سلام الله علیه) در بستر آن حضرت است که هردوی این وقایع به نوبۀ خود از اهمیت بساری بر خوردار می باشد.
▫ بنابر نقل های روایی معتبر از منابع شیعه و سنی مانند ثعلبي از مفسران بزرگ و معروف اهل سنت ، نزول آیۀ(ومِنَ النّاسِ مَن يَشري نَفسَهُ ابتِغاءَ مَرضاتِ اللّهِ واللّهُ رَؤفٌ بِالعِباد) را به حق در شأن مولی الکونین حضرت علی(ع) می دانند.
*مفسر بزرگ قرآن کریم و صاحب #تفسیر_تسنیم نیز در جلد دهم #تفسیر خود بصورت تفصیلی بدین واقعه ی مهم پرداخته که در ذیل مختصرا از نظر می گذرانیم:*
♻️ مردم با توجه به انگيزه و هدف اخروي خود در اعمال عبادي سه دستهاند: برخي براي رهيدن از دوزخ جانشان را در دنيا نثار ميكنند، پس خدا را «خوفاً من النار» عبادت ميكنند و بعضي جانشان را براي دستيابي به بهشت و مغفرت الهي به خدا ميفروشند، پس خدا را «شوقاً إلي الجنّة» عبادت ميكنند و دسته سوم كه از برجستگان قيامتاند، جانشان را در راه خدا نثار ميكنند تا به رضوان الهي برسند: (وفِي الآخِرَةِ عَذابٌ شَديدٌ ومَغفِرَةٌ مِنَ اللّهِ ورِضوان) كه برترين درجه و مقام و مخصوص اولياي الهي است: (ورِضوانٌ مِنَ اللّهِ اَكبَر) و آيه مورد بحث بيان كننده درجه همين گروه سوم است كه جان خود را براي خشنودي خدا به او ميفروشند.
🌿🌿🌿
🔅قرآن همراه است و هم راه
🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم.
🆔 @rahighemakhtoom
حضرت آیت الله #جوادی_آملی:
💢 خدای سبحان به جبرئیل و میکائیل وحی کرد که من شما را برادر یکدیگر و عمر یکی از شما را طولانیتر قرار دادم، کدامیک حاضرید ایثار کنید و زندگی دیگری را بر خود مقدم دارید؟
🌀 غیر از شیعه بسیاری از مفسران عامه نیز معتقدند که این آیه شریفه (ومِنَ النّاسِ مَن یَشری نَفسَهُ ابتِغاءَ مَرضاتِ اللّهِ واللّهُ رَؤفٌ بِالعِباد) در شأن امیرمؤمنان (علیهالسلام) در جریان «لیله المبیت» نازل شده است؛ برای نمونه، ثعلبی از مفسران بزرگ و معروف اهل سنت، در این باره مینویسد:
🚩 پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) هنگام هجرت از مکّه فرمان داد تا علی(علیهالسلام) در بستر او بخوابد و پارچه سبز رنگی (بُرْد حَضْرَمی) را که مخصوص پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) بود بر روی خود بکشد. سرانِ قریش از هر قبیلهای نمایندهای برگزیده بودند تا پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) را محاصره کرده و به شهادت رسانند. خدای سبحان به جبرئیل و میکائیل (علیهماالسلام) وحی کرد که من شما را برادر یکدیگر کردم و عمر یکی از شما را طولانیتر قرار دادم، کدامیک حاضر است ایثار کند و زندگی دیگری را بر خود مقدم دارد؟ هیچ یک حاضر نشدند، پس خداوند به آنان وحی فرمود که اکنون علی(علیهالسلام) در بستر پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) آرمیده و آماده است تا جان خویش را فدای او سازد. به زمین بروید و نگهبان او باشید.
🚩هنگامی که جبرئیل بالای سر و میکائیل پایین پای علی(علیهالسلام) قرار گرفتند، جبرئیل گفت: آفرین بر تو ای علی! خداوند به وجود تو بر فرشتگان مباهات میکند، آنگاه این آیه شریفه نازل شد.
📚 #تفسیر_تسنیم، ج۱۰
🌿🌿🌿
🔅قرآن همراه است و هم راه
🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم.
🆔 @rahighemakhtoom
برشی از #تفسیر_تسنیم_جلد_اول(18)
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_تخصصی
#سوره_حمد
#آیت_الله_جوادی_آملی
🔅🔅🔅
▪ نكته شايان توجه اين كه، قرآن كريم از آن جهت كه كلام خداوند است و متكلم آن با ايجاد اين حروف و كلمات، كتاب تدويني را فراهم ساخت، صبغهي «تعليم» دارد و از آن جهت كه بندگان خدا آن را تلاوت مي كنند و معاني آن را فرا مي گيرند و با عمل به محتواي آن تزكيه مي شوند، صبغهي «تعلّم» دارد.
▪ بر اين اساس، هنگامي كه خداوند مي فرمايد: (بسم الله) نبايد متعلّق آن را استعانت و مانند آن دانست يا معناي حرف جر را استعانت توهم كرد؛ اما هنگامي كه بندگان خدا آن را تلفظ مي كنند متعلّق آن مي تواند مادّه استعانت و نظير آن باشد؛ چنانكه معناي حرف جر نيز مي تواند استعانت باشد. البته اين مطلب به معناي جمع دو استعانت نيست؛ زيرا حتماً بايد از جمع آن دو پرهيز كرد.
به هر تقدير، چون كلمه (بسم الله) جزء سوره و نيز جزء قرآن است، اگر براي استعانت يا عنوان ديگر قرائت شود، گرچه از لحاظ لفظ شامل حال خود نمي شود، ولي از جهت ملاك، خود را نيز در بر مي گيرد؛ يعني استعانت از خداوند همان طور كه نسبت به ساير اجزاي سوره و همچنين ساير كلمات قرآن مجيد محقّق است، نسبت به خودِ (بسم الله) نيز محقّق خواهد بود. حتي در ابتداي به نام خداوند، بايد نام الهي را سرآغاز افتتاح و ابتداء و تسميه و بَسْمَله دانست.
▪ آري اگر (بسم الله) جزو سوره نبود و خارج از قرآن بود مي توانست به عنوان ابتداء به نام خدا قرار گيرد و با افتتاح آن، سوره شروع شود.
▪ به هر حال تسميهي الهي مفتاح هر دِرِ بسته و كليد هر مخزن است.[ چنانكه نظامي گنجوي در آغاز مخزن الأسرار مي گويد: بسم الله الرحمن الرحيم/هست كليد در گنج حكيم... و در طليعه ليلي و مجنون چنين مي سرايد: اي نام تو بهترين سرآْغاز/بي نام تو نامه كي كنم باز... و در آغاز هفت پيكر مي سرايد: اي جهان ديده بود خويش از تو/هيچ بودي نبود پيش از تو/ در بدايت بدايت همه چيز/در نهايت نهايت همه چيز /در مبدأ اسكندرنامه چنين مي فرمايد: خدايا جهان پادشاهي تو راست/زما خدمت آيد خدايي تو راست/ پناه بلندي و پستي تويي/همه نيستند آنچه هستي تويي ...
▪ و در آغاز اقبالنامه مشابه طليعه مخزن الأسرار چنين سروده است: خرد هر كجا گنجي آرد پديد/زنام خدا سازد آن را كليد/خداي خردبخش بخرد نواز/همان ناخردمند را چاره ساز ...
▪ البته بينش توحيدي همه سرايندگان ادب پرور يكسان نيست. از اين رو آنچه جناب حكيم ابوالقاسم فردوسي فرموده است: به نام خداوند جان و خرد/كزين برتر انديشه برنگذرد...
با آنچه جناب شيخ محمود شبستري فرموده است، همتاي هم نيست: ▪ به نام آنكه جان را فكرت آموخت/چراغ دل به نام جان برافروخت... زيرا گرچه فردوسي خداوند را خالق جان و خالق خرد ناميد، اما مطلب سوم كه تنظيم رابطه بين جان انديشور و بين انديشه است در نظم دلپذير وي نيامد؛ ليكن عارف شبستر گذشته از اشاره ضمني به خالقيت خداوند نسبت به مطلب اول و دوم يعني آفرينش جان و آفرينش فكرت و انديشه، به مطلب سوم، يعني ربوبيت خداوند در تعليم انسان و ايجاد فروغ انديشه در جان انديشور توجه كرد، تا كسي نپندارد كه گرچه خداوند اصل جان و اصل علم را آفريد، ليكن فراگيري علم از ناحيهي خود روح انساني انجام مي شود و دانشمند در فراگيري دانش نيازمند افاضه علم از خداوند نيست.
▪ خلاصه آن كه، فردوسي(رحمه الله) به دو جعل بسيط اشاره كرد و شبستري(رحمه الله) به دو جعل بسيط و يك جعل تأليفي اشاره كرد. به هرتقدير، «عرفان گلشن راز» مشهود صاحبدلان است، چنانچه «حماسه شاهنامه» معلوم صاحب نظران و هر دو در ساحت توحيد الهي، به نظم منضود مي پردازند؛ گرچه امتياز بَصَر از نَظَر را نبايد از نظر دور داشت و رجحان بَصَر بر نَظَر را بايد مقتضاي بصيرت دانست. مناسب است عنان كلام از مسير مشهور عدول نكند و به معبر مستور وارد نگردد كه كاميابان از آن اندكي از راهيان طريقِ معرفت و قليلي از سالكان صراطِ عبادت شُكري و مسافت حُبّي هستند. آري حريّت از غيرصَمَد بهرهي بندگان اجوف نخواهد شد و شهود شهيد مطلق نصيب هر أكمه و أعور و أحول و أعمي نيست.
ادامه دارد...
🌿🌿🌿
🔅قرآن همراه است و هم راه
🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم.
🆔 @rahighemakhtoom
#چشمه_حکمت
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سطح_متوسط
#تفسیر_سوره_فجر
🔅🔅🔅
✳ نگاشت 19: نکات تفسیرآیات 21 تا 26
🔸 كَلَّا إِذا دُكَّتِ الْأَرْضُ دَكًّا دَكًّا 🔸 «21» وَ جاءَ رَبُّكَ وَ الْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا «22» وَ جِيءَ يَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ يَتَذَكَّرُ الْإِنْسانُ وَ أَنَّى لَهُ الذِّكْرى «23» يَقُولُ يا لَيْتَنِي قَدَّمْتُ لِحَياتِي «24» فَيَوْمَئِذٍ لا يُعَذِّبُ عَذابَهُ أَحَدٌ «25» وَ لا يُوثِقُ وَثاقَهُ أَحَدٌ «26»
▫ «دُکَّتْ»: درهم کوبیده شد و صاف و مسطّح گردید
▫ «دَکّاً»: واژه نخستین مفعول مطلق و واژه دوم تأکید است، یا این که روی هم رفته حالند . با توجّه به حال بودن، معنی آیه چنین است: زمانی که زمین پیاپی در هم کوبیده شد و سراسر آن بهم ریخته شد.
✅ ۱ - خداوند، بازدارنده انسان از عشقورزى به ثروت و تصاحب حق دیگران و بى توجّهى به نیازمندان و یتیمان (بل لاتکرمون الیتیم . و لاتحضّون ... و تأکلون ... و تحبّون ... کلاّ)
🔹 حرف «کلاّ»، براى ردع و بازداشتن مخاطب از امورى است که پیش از آن مطرح بوده است.
✅ ۲ - زمین، هنگام برپایى قیامت، به شدت کوبیده و سست و نرم خواهد شد. (کلاّ إذا دکّت الأرض دکًّا دکًّا) «دکّ»;
🔹 یعنى، منهدم ساختن کوه و دیوار و مانند آن (لسان العرب). تکرار دو مصدر «دکّاً دکّاً» بر کثرت آن دلالت دارد; یعنى، کوبیدن هاى مکرر، یکى پس از دیگرى تحقق خواهد یافت.
▪ «عن أبى جعفر(ع) فى قوله «کلاّ إذا دکّت الأرض دکّاً دکّاً» قال: هى الزَلْزَلة;[ تفسیر قمى، ح ۲، ص ۴۲۰; نورالثقلین، ج ۵، ص ۵۷۳، ح ۱۸] از امام باقر(ع) درباره سخن خداوند «کلاّ إذا دکّت الأرض دکّاً دکّاً» روایت شده که مراد زلزله است.»
🌿🌿🌿
🔅قرآن همراه است و هم راه
🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم.
🆔 @rahighemakhtoom
برشی از کتاب #سروش_هدایت(103)
#آیت_الله_جوادی_آملی
#اسلام_شناسی
#آموزه_های_اسلامی
#قرآن_شناسی
#آموزه_های_قرآنی
#نظام_آفرینش
#حق_محوری
#پیام_ها_و_نکته_ها
#همايش_فرهنگي_سياسي_كوثر
🔅🔅🔅
✳ اصل سوم. نهاد عزيز دانشجويي كه بخش وسيعي از اين پيام، محاوره فرهنگي با آن است، مهم ترين عناصر فعّال دانشگاه را در اختيار دارد. كاميابي چنين بنيان مرصوصي در جمع بين نياز مصرف و ناز توليد است كه
هر دو صفت، سِمَت رسمي نسل جوان است، زيرا وي هم محتاج بهره وري از ميراث فكري پيشگامان علمي كشور است و هم مشتاق تكميل نقص سَلَف و تتميم كمبود آن، و هم مسئول تصحيح عيب به جا مانده از عهد كهن، و هم مأمور ابتكار و فنّ آوري.
▫ اگر دانشجويان عزيز تنها پاس دارنده محصول فرهنگي گذشته باشند، بوي بايگان بودن و غبار مصرفي به بار آمدن و گرد كهنه دوستي او را فرسودگي آورده و افسرده مي كند. توقف و ايستايي سبب رنجوري هر متحرّك پويا است.
▫ بنابراين، چاره اي جز توليد علم و ابداع انديشه در شئون متنوع آن نيست. چنين كاري هم ممكن، و هم واقع شده است؛ سند آن امكان و مدرك اين وقوع، گذشته از مشاهده و آزمون، اين است كه فيض خداي عليم و فوز خداي حكيم مخصوص عصر و مصر معيّن نبوده، و موقوف نسل خاص نخواهد بود، بلكه چونان خورشيد بر همگان مي تابد و همچون باران بهار بر همگي مي بارد؛ تنها منزويان متعمّد و متحاشيان متمرّد از آن تابش و از اين بارش محروم اند، زيرا نه شعاع آفتاب مسئول روشن نمودن زاويه نشين است و نه ريزش باران مأمور طراوت بخشيدنِ حاشيه گرا. اين بيان لطيف پيام مزبور را به خوبي ابلاغ مي نمايد كه «اِنَّ لربّكم في أيّام دَهْرِكم نَفَحاتٍ اَلافَتَعَرَّضوا لَها».[ بحار الانوار، ج68، ص221.]
هرچند نوآوري و مظهر خداي بديع شدن و ترقّي را بر توقّف ترجيح دادن در مسائل عقلي محض و نيز پايين تر از آن، مانند دانش رياضي بسيار سخت است، ولي در مطالب حسّي و تجربي و نتايج مادّي آن ميسور است. چون پيشينيان رشته تجربي با حصر عقلي و انسداد راه جديد روبه رو نشدند و هرگز زبان تجربه لسان حصر و انسداد نيست، زيرا يافتن يك اثر سند عدم اثر ديگر نخواهد بود؛ اجتماع چند اثر براي يك موضوع نه مستحيل است و نه مستبعد.
▫ بنابراين، مي توان با سبد آزمون تازه سند اثر نو را ارائه كرد و اين مطلبي است كه اگر كسي اين كار را نداند، به انكار آن مبادرت كرده، و دائمي المصرف مي ماند و از ظهور اسم مبارك مُبْدِع بي نصيب مي شود.
دانشجويان عزيز آگاهند كه جامعيت انسان در اين است كه او از يك سو همانند موزه هاي ارزشمندِ عتائقِ اقوام و ملل است كه هر چه ديگران عرضه نمودند، وي گردآوري كرد و در بهره وري از ره آورد صناعي و طبيعي همنوعان، سهيم در خردورزي آنان شد و اين استمداد را وَهن تلقي نكرد، زيرا آنها نيز مجاري فيض خداي بديع اند و هر چه در مائده كتاب يا مأدبَه كتيبه بشري نوشته شد، از قلم قضاي الهي گذشت؛ (ما بِكُم مِنْ نِعْمةٍ فَمِن الله).[ سوره نحل، آيه 53.]و از سوي ديگر، همسان معدن هاي گرانبها است كه در نهان خويش سرمايه هاي مكتوم و گوهرهاي مختوم دارد كه بايد با پژوهش دروني و كندوكاو روحي و قلبي، مستورها مشهور شوند و مُهر شده ها به مَه رويي مِهرباني كنند و از چاه كنعان برآيند و به جاه مصر تمدّن تكيه زنند و آنچه در حديث نبوي نهفته است؛ «الناسُ معادن كمعادنِ الذَّهَبِ والفضّة» [الكافي، ج8، ص177]، با سر انگشتان هنرمند پيامبران(عليهمالسلام) شكوفا گردند و سبب تحقّق حديث عَلَوي شوند؛ «...ويثيروا لهم دفائن العقول».[ نهج البلاغه، خطبه 1.]
در خلايق روحهاي پاك هست
روحهاي تيرهي گِلْناك هست
اين صدفها نيست در يك مرتبه
در يكي دُرّ است و در ديگر شبه
واجب است اظهار اين نيك و تباه
همچنانكْ اظهار گندمها ز كاه
بهر اظهار است اين خلق جهان
تا نماند گنج حكمتها نهان
كنت كنزاً گفت مخفيّاً شنو
جوهر خود گم مكن اظهار شو
[مثنوي معنوي، دفتر چهارم، ابيات 3029 ـ 3025.]
▫ تفاوت اصيل ظاهر و مظهر در اين است كه ظاهر، يعني خداي سبحان، كمالِ نامحدود و بالفعل خويش را طبق حكمت اظهار مي كند و مظهر، يعني انسانِ صالحِ سالك كه خليفه خداست، كمالِ محدود و بالقوه خود را طبق حاجت استظهار مي نمايد و آن مبدئي كه قوّه را به فعليّت مي رساند، همان خدايي است كه همه نعمت ها و نعمت هاي همگان، از
آغاز تا انجام از ناحيه او است.
🍁🍁🍁
🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم.
💻به کانال قرآنی رحیق بپیوندید
@rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کوثر_حکمت
#آیت_الله_جوادی_آملی
🔅🔅🔅
📌 وظیفه علما
زمان:3/19
🌿🌿🌿
🔅قرآن همراه است و هم راه
🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم.
🆔 @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کوثر_حکمت
#آیت_الله_جوادی_آملی
🔅🔅🔅
📌 ناصح جامعه
زمان:3/19
🌿🌿🌿
🔅قرآن همراه است و هم راه
🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم.
🆔 @rahighemakhtoom
#حضرت_آیت_الله_جوادی_آملی
📌 ارث عالم
🔹 مستحضر هستید که دین ما با کتاب شروع شده است؛ یعنی معجزه ما قرآن کریم است. کتاب یاد گرفتن و عالم شدن، این قدم اول است و اگر کسی بخواهد در قدم اول بماند، جز خسارت چیز دیگری نیست، یک انسان ایستا را جایزه نمی دهند. وجود مبارک امام صادق (علیه السلام) به شاگردش گفت عُرضه در این نیست که کتاب دیگران را در خانه خودت جمع بکنی: «فَإِنْ مِتَ فَوَرِّثْ كُتُبَكَ بَنِیك»،[1] این عُرضه را پیدا کن که دو تا کتاب علمی خاص برای دانشمندان بعدی بنویسی. کتاب های دیگران را جمع کردن، این عُرضه نیست. فرمود طرزی درس بخوان که بتوانی دو تا کتاب علمی بنویسی، نه کتاب های دیگران را جمع بکنی و به دیگران بدهی، چون دین ما دین کتاب است! این قدر علوم در عالم فراوان است که قابل احصا نیست! چرا دیگران ترقی بکنند و ما ترقی نکنیم؟ فرمود: «فَإِنْ مِتَ فَوَرِّثْ كُتُبَكَ بَنِیك»، یک وقت تکراری است و جمع بندی است، آن که کتاب نیست! یک عالم بمیرد و فقط دلّال علم باشد که این کار نیست!
🔹 شیخ اشراق را خدا غریق رحمت کند! ایشان یک حرف بسیار لطیف و ماندنی دارد، می گفت ما هیچ وقف نامه ای ندیدیم که خدا علم را وقف یک زمان یا یک زمین کرده باشد![2] این طور نیست؛ هر کسی جان کَند، عالم می شود. شما وقف نامه ای دلتان می خواهد باشد که خدا این علم را وقف آن مردم کرده یا برای این مردم کرده؟ این نیست! هر کسی جان کَند و تلاش کرد، عالم می شود. هر کس به دنبال این بود که از علم ارتزاق بکند می شود دلّال علم. این سفارش امام صادق است، فرمود طرزی زندگی بکن که بعد از مرگ تو سه ـ چهار کتاب تو را بچه های تو به ارث ببرند: «فَإِنْ مِتَ فَوَرِّثْ كُتُبَكَ بَنِیك».
🔹 در همان دوران کودکی بچه های امام هم به هر حال معلم می خواهند، وجود مبارک امام مجتبی (سلام الله علیه) بچه های خودش ـ کودکان، هشت، ده ساله ـ بچه های برادرش چه وجود مبارک امام حسین، چه بچه های دیگر، اینها را جمع کرد؛ همین امام مجتبی فرمود: «بَنِیهِ وَ بَنِی أَخِیه[اخوانی] إِنَّكُمْ صِغَارُ قَوْمٍ وَ یوشِكُ أَنْ تَكُونُوا كِبَارَ قَوْمٍ آخَرِینَ فَتَعَلَّمُوا الْعِلْمَ»،[3] مبادا همیشه بازی کنید! شما الآن بچه هستید، در آینده بزرگان این کشور هستید و کشور به شما احتیاج دارد. «فَتَعَلَّمُوا الْعِلْمَ فَمَنْ یسْتَطِعْ مِنْكُمْ أَنْ یحْفَظَهُ فَلْیكْتُبْهُ». شما بگویید ما حافظه مان ضعیف است، هر جا چیزی شنیدید یادداشت کنید و در خانه هایتان بگذارید تا کمکم علمای آینده بشوید.
🔹 کسی در محضر پیغمبر (علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) عرض کرد محضر شما محضر علم است ما استفاده می کنیم، ولی از اینجا که بیرون رفتیم آن نشاط از دل ما گرفته می شود. فرمود چرا به من می گویید؟ به دستت بگو! «اسْتَعِنْ بِیمِینِكَ وَ أَوْمَأَ بِیدِهِ أَی خُطَّ»، چرا به من میگویی؟ اینجا که می آیی یک کاغذ بیاور، یک قلم بیاور، این حرف را یادداشت بکن. «اسْتَعِنْ بِیمِینِكَ وَ أَوْمَأَ بِیدِهِ أَی خُطَّ»،[4] به دستت بگو آنچه را که من اینجا گفتم، یادداشت کن بگذار در خانه ات، مراجعه بکن بعد می شوی عالم. از همان اول به نویسندگی عادت بکنید تا بشوید معلم.
📚 دیدار اعضای مجمع کتابخانه های تخصصی استان قم با حضرت استاد
📝 پی نوشت:
[1]. بحار الأنوار (ط ـ بیروت)، ج2، ص150.
[2]. حکمة الاشراق، ص9؛ «فلیس العلم وقفا علی قوم لیغلق بعدهم باب الملكوت و یمنع المزید عن العالمین، بل واهب العلم...».
[3]. بحار الأنوار(ط ـ بیروت)، ج2، ص152.
[4]. بحار الأنوار(ط ـ بیروت)، ج2، ص152.
🌿🌿🌿
🔅قرآن همراه است و هم راه
🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم.
🆔 @rahighemakhtoom