eitaa logo
✳️محفل تفسیر و قرآن شناسی رحیق
2.9هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
735 فایل
🌷دانش دامنه گسترده ای دارد به آموخته ها قناعت نکنیم🌷 واژه رحیق برگرفته از آیه ۲۵ سوره مطففین به معنی شراب خالص بهشتی. گرداننده محفل گرچه تجربه و مطالعه ای ۳۰ ساله در مباحث قرآنی داردلیکن باور دارد هنوز در گام اول هست. @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
🔅🔅🔅 ✳ نگاشت 19: نکات تفسیرآیات 21 تا 26 🔸 كَلَّا إِذا دُكَّتِ الْأَرْضُ دَكًّا دَكًّا 🔸 «21» وَ جاءَ رَبُّكَ وَ الْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا «22» وَ جِي‌ءَ يَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ يَتَذَكَّرُ الْإِنْسانُ وَ أَنَّى لَهُ الذِّكْرى‌ «23» يَقُولُ يا لَيْتَنِي قَدَّمْتُ لِحَياتِي «24» فَيَوْمَئِذٍ لا يُعَذِّبُ عَذابَهُ أَحَدٌ «25» وَ لا يُوثِقُ وَثاقَهُ أَحَدٌ «26» ▫ «دُکَّتْ»: درهم کوبیده شد و صاف و مسطّح گردید ▫ «دَکّاً»: واژه نخستین مفعول مطلق و واژه دوم تأکید است، یا این که روی هم رفته حالند . با توجّه به حال بودن، معنی آیه چنین است: زمانی که زمین پیاپی در هم کوبیده شد و سراسر آن بهم ریخته شد. ✅ ۱ - خداوند، بازدارنده انسان از عشقورزى به ثروت و تصاحب حق دیگران و بى توجّهى به نیازمندان و یتیمان (بل لاتکرمون الیتیم . و لاتحضّون ... و تأکلون ... و تحبّون ... کلاّ) 🔹 حرف «کلاّ»، براى ردع و بازداشتن مخاطب از امورى است که پیش از آن مطرح بوده است. ✅ ۲ - زمین، هنگام برپایى قیامت، به شدت کوبیده و سست و نرم خواهد شد. (کلاّ إذا دکّت الأرض دکًّا دکًّا) «دکّ»; 🔹 یعنى، منهدم ساختن کوه و دیوار و مانند آن (لسان العرب). تکرار دو مصدر «دکّاً دکّاً» بر کثرت آن دلالت دارد; یعنى، کوبیدن هاى مکرر، یکى پس از دیگرى تحقق خواهد یافت. ▪ «عن أبى جعفر(ع) فى قوله «کلاّ إذا دکّت الأرض دکّاً دکّاً» قال: هى الزَلْزَلة;[ تفسیر قمى، ح ۲، ص ۴۲۰; نورالثقلین، ج ۵، ص ۵۷۳، ح ۱۸] از امام باقر(ع) درباره سخن خداوند «کلاّ إذا دکّت الأرض دکّاً دکّاً» روایت شده که مراد زلزله است.» 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
برشی از کتاب (103) 🔅🔅🔅 ✳ اصل سوم. نهاد عزيز دانشجويي كه بخش وسيعي از اين پيام، محاوره فرهنگي با آن است، مهم ترين عناصر فعّال دانشگاه را در اختيار دارد. كاميابي چنين بنيان مرصوصي در جمع بين نياز مصرف و ناز توليد است كه هر دو صفت، سِمَت رسمي نسل جوان است، زيرا وي هم محتاج بهره وري از ميراث فكري پيشگامان علمي كشور است و هم مشتاق تكميل نقص سَلَف و تتميم كمبود آن، و هم مسئول تصحيح عيب به جا مانده از عهد كهن، و هم مأمور ابتكار و فنّ آوري. ▫ اگر دانشجويان عزيز تنها پاس دارنده محصول فرهنگي گذشته باشند، بوي بايگان بودن و غبار مصرفي به بار آمدن و گرد كهنه دوستي او را فرسودگي آورده و افسرده مي كند. توقف و ايستايي سبب رنجوري هر متحرّك پويا است. ▫ بنابراين، چاره اي جز توليد علم و ابداع انديشه در شئون متنوع آن نيست. چنين كاري هم ممكن، و هم واقع شده است؛ سند آن امكان و مدرك اين وقوع، گذشته از مشاهده و آزمون، اين است كه فيض خداي عليم و فوز خداي حكيم مخصوص عصر و مصر معيّن نبوده، و موقوف نسل خاص نخواهد بود، بلكه چونان خورشيد بر همگان مي تابد و همچون باران بهار بر همگي مي بارد؛ تنها منزويان متعمّد و متحاشيان متمرّد از آن تابش و از اين بارش محروم اند، زيرا نه شعاع آفتاب مسئول روشن نمودن زاويه نشين است و نه ريزش باران مأمور طراوت بخشيدنِ حاشيه گرا. اين بيان لطيف پيام مزبور را به خوبي ابلاغ مي نمايد كه «اِنَّ لربّكم في أيّام دَهْرِكم نَفَحاتٍ اَلافَتَعَرَّضوا لَها».[ بحار الانوار، ج68، ص221.] هرچند نوآوري و مظهر خداي بديع شدن و ترقّي را بر توقّف ترجيح دادن در مسائل عقلي محض و نيز پايين تر از آن، مانند دانش رياضي بسيار سخت است، ولي در مطالب حسّي و تجربي و نتايج مادّي آن ميسور است. چون پيشينيان رشته تجربي با حصر عقلي و انسداد راه جديد روبه رو نشدند و هرگز زبان تجربه لسان حصر و انسداد نيست، زيرا يافتن يك اثر سند عدم اثر ديگر نخواهد بود؛ اجتماع چند اثر براي يك موضوع نه مستحيل است و نه مستبعد. ▫ بنابراين، مي توان با سبد آزمون تازه سند اثر نو را ارائه كرد و اين مطلبي است كه اگر كسي اين كار را نداند، به انكار آن مبادرت كرده، و دائمي المصرف مي ماند و از ظهور اسم مبارك مُبْدِع بي نصيب مي شود. دانشجويان عزيز آگاهند كه جامعيت انسان در اين است كه او از يك سو همانند موزه هاي ارزشمندِ عتائقِ اقوام و ملل است كه هر چه ديگران عرضه نمودند، وي گردآوري كرد و در بهره وري از ره آورد صناعي و طبيعي همنوعان، سهيم در خردورزي آنان شد و اين استمداد را وَهن تلقي نكرد، زيرا آنها نيز مجاري فيض خداي بديع اند و هر چه در مائده كتاب يا مأدبَه كتيبه بشري نوشته شد، از قلم قضاي الهي گذشت؛ (ما بِكُم مِنْ نِعْمةٍ فَمِن الله).[ سوره نحل، آيه 53.]و از سوي ديگر، همسان معدن هاي گرانبها است كه در نهان خويش سرمايه هاي مكتوم و گوهرهاي مختوم دارد كه بايد با پژوهش دروني و كندوكاو روحي و قلبي، مستورها مشهور شوند و مُهر شده ها به مَه رويي مِهرباني كنند و از چاه كنعان برآيند و به جاه مصر تمدّن تكيه زنند و آنچه در حديث نبوي نهفته است؛ «الناسُ معادن كمعادنِ الذَّهَبِ والفضّة» [الكافي، ج8، ص177]، با سر انگشتان هنرمند پيامبران(عليهم‌السلام) شكوفا گردند و سبب تحقّق حديث عَلَوي شوند؛ «...ويثيروا لهم دفائن العقول».[ نهج البلاغه، خطبه 1.] در خلايق روح‌هاي پاك هست روح‌هاي تيره‌ي گِلْناك هست اين صدف‌ها نيست در يك مرتبه در يكي دُرّ است و در ديگر شبه واجب است اظهار اين نيك و تباه همچنانكْ اظهار گندم‌ها ز كاه بهر اظهار است اين خلق جهان تا نماند گنج حكمت‌ها نهان كنت كنزاً گفت مخفيّاً شنو جوهر خود گم مكن اظهار شو [مثنوي معنوي، دفتر چهارم، ابيات 3029 ـ 3025.] ▫ تفاوت اصيل ظاهر و مظهر در اين است كه ظاهر، يعني خداي سبحان، كمالِ نامحدود و بالفعل خويش را طبق حكمت اظهار مي كند و مظهر، يعني انسانِ صالحِ سالك كه خليفه خداست، كمالِ محدود و بالقوه خود را طبق حاجت استظهار مي نمايد و آن مبدئي كه قوّه را به فعليّت مي رساند، همان خدايي است كه همه نعمت ها و نعمت هاي همگان، از آغاز تا انجام از ناحيه او است. 🍁🍁🍁 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 💻به کانال قرآنی رحیق بپیوندید @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅🔅🔅 📌 وظیفه علما زمان:3/19 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅🔅🔅 📌 ناصح جامعه زمان:3/19 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
📌 ارث عالم 🔹 مستحضر هستید که دین ما با کتاب شروع شده است؛ یعنی معجزه ما قرآن کریم است. کتاب یاد گرفتن و عالم شدن، این قدم اول است و اگر کسی بخواهد در قدم اول بماند، جز خسارت چیز دیگری نیست، یک انسان ایستا را جایزه نمی‌ دهند. وجود مبارک امام صادق (علیه السلام) به شاگردش گفت عُرضه در این نیست که کتاب دیگران را در خانه خودت جمع بکنی: «فَإِنْ مِتَ‏ فَوَرِّثْ‏ كُتُبَكَ‏ بَنِیك‏»،[1] این عُرضه را پیدا کن که دو تا کتاب علمی خاص برای دانشمندان بعدی بنویسی. کتاب‌ های دیگران را جمع کردن، این عُرضه نیست. فرمود طرزی درس بخوان که بتوانی دو تا کتاب علمی بنویسی، نه کتاب ‌های دیگران را جمع بکنی و به دیگران بدهی، چون دین ما دین کتاب است! این قدر علوم در عالم فراوان است که قابل احصا نیست! چرا دیگران ترقی بکنند و ما ترقی نکنیم؟ فرمود: «فَإِنْ مِتَ‏ فَوَرِّثْ‏ كُتُبَكَ‏ بَنِیك‏»، یک وقت تکراری است و جمع ‌بندی است، آن که کتاب نیست! یک عالم بمیرد و فقط دلّال علم باشد که این کار نیست! 🔹 شیخ اشراق را خدا غریق رحمت کند! ایشان یک حرف بسیار لطیف و ماندنی دارد، می ‌گفت ما هیچ وقف ‌نامه ‌ای ندیدیم که خدا علم را وقف یک زمان یا یک زمین کرده باشد![2] این‌ طور نیست؛ هر کسی جان کَند، عالم می ‌شود. شما وقف ‌نامه ‌ای دلتان می‌ خواهد باشد که خدا این علم را وقف آن مردم کرده یا برای این مردم کرده؟ این نیست! هر کسی جان کَند و تلاش کرد، عالم می‌ شود. هر کس به دنبال این بود که از علم ارتزاق بکند می ‌شود دلّال علم. این سفارش امام صادق است، فرمود طرزی زندگی بکن که بعد از مرگ تو سه ـ چهار کتاب تو را بچه‌ های تو به ارث ببرند: «فَإِنْ مِتَ‏ فَوَرِّثْ‏ كُتُبَكَ‏ بَنِیك‏». 🔹 در همان دوران کودکی بچه‌ های امام هم به هر حال معلم می ‌خواهند، وجود مبارک امام مجتبی (سلام الله علیه) بچه ‌های خودش ـ کودکان، هشت، ده ساله ـ بچه‌ های برادرش چه وجود مبارک امام حسین، چه بچه ‌های دیگر، اینها را جمع کرد؛ همین امام مجتبی فرمود: «بَنِیهِ وَ بَنِی أَخِیه‏[اخوانی] إِنَّكُمْ صِغَارُ قَوْمٍ وَ یوشِكُ أَنْ تَكُونُوا كِبَارَ قَوْمٍ آخَرِینَ فَتَعَلَّمُوا الْعِلْمَ»،[3] مبادا همیشه بازی کنید! شما الآن بچه هستید، در آینده بزرگان این کشور هستید و کشور به شما احتیاج دارد. «فَتَعَلَّمُوا الْعِلْمَ فَمَنْ یسْتَطِعْ مِنْكُمْ أَنْ یحْفَظَهُ فَلْیكْتُبْهُ». شما بگویید ما حافظه ‌مان ضعیف است، هر جا چیزی شنیدید یادداشت کنید و در خانه ‌هایتان بگذارید تا کم‌کم علمای آینده بشوید. 🔹 کسی در محضر پیغمبر (علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) عرض کرد محضر شما محضر علم است ما استفاده می‌ کنیم، ولی از اینجا که بیرون رفتیم آن نشاط از دل ما گرفته می ‌شود. فرمود چرا به من می ‌گویید؟ به دستت بگو! «اسْتَعِنْ بِیمِینِكَ وَ أَوْمَأَ بِیدِهِ أَی خُطَّ»، چرا به من می‌گویی؟ اینجا که می ‌آیی یک کاغذ بیاور، یک قلم بیاور، این حرف را یادداشت بکن. «اسْتَعِنْ بِیمِینِكَ وَ أَوْمَأَ بِیدِهِ أَی خُطَّ»،[4] به دستت بگو آنچه را که من اینجا گفتم، یادداشت کن بگذار در خانه‌ ات، مراجعه بکن بعد می ‌شوی عالم. از همان اول به نویسندگی عادت بکنید تا بشوید معلم. 📚 دیدار اعضای مجمع کتابخانه های تخصصی استان قم با حضرت استاد 📝 پی نوشت: [1]. بحار الأنوار (ط ـ بیروت)، ج‏2، ص150. [2]. حکمة الاشراق، ص9؛ «فلیس العلم وقفا علی قوم لیغلق بعدهم باب الملكوت و یمنع المزید عن العالمین، بل واهب العلم...». [3]. بحار الأنوار(ط ـ بیروت)، ج2، ص152. [4]. بحار الأنوار(ط ـ بیروت)، ج2، ص152. 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 💻به کانال قرآنی رحیق بپیوندید @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅🔅🔅 📌 ارث عالم زمان:3/43 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 💻به کانال قرآنی رحیق بپیوندید @rahighemakhtoom
برشی از (19) 🔅🔅🔅 📌 اشتراك لفظي و تغاير معنی "بسم الله"در سور ▪ آيه‌ي كريمه‌ي (بسم الله الرّحمن الرحيم) كه سر فصل 113 سوره‌ي قرآن كريم است و در سوره مباركه‌ي «نمل» افزون بر آغاز سوره، در طليعه‌ي نامه‌ي حضرت سليمان (عليه السلام) به ملكه‌ي سبأ نيز آمده است.[ آيه‌ي 30.]114 بار نازل شده است، نه اين كه يك بار نازل شده باشد و به دستور پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) سرفصل سور قرآني قرار گرفته باشد. ▪ در عصر نزول وحي، فرود آمدن آيه‌ي كريمه‌ي (بسم الله الرّحمن الرحيم) به عنوان اولين آيه‌ي سوره‌ي جديد، نشانه‌ي پايان پذيرفتن سوره‌ي پيشين و آغاز نزول سوره‌ي پس از آن بود: «وإنما كان يُعرف انقضاء السورة بنزول «بسم الله الرحمن الرحيم» ابتداءً للأخري».[ نورالثقلين، ج1، ص6.]نزول مكرّر آيه‌ي (بسم الله...) نشانه‌ي اختلاف معنا و تفسير آن در هر سوره است. ▪ آيات (بسم الله...) در سراسر قرآن كريم گرچه از نظر لفظي يكسان است، ليكن از نظر معنوي و تفسيري گوناگون و در نتيجه «مشترك لفظي» است.[ مراد از اشتراك لفظي در اين جا، اشتراك لفظي مصطلح حكيمان است، نه اديبان. توضيح اين كه، عنوان «مشترك لفظي» بين حكيم و اديب، خود مشترك لفظي است؛ زيرا اشتراك لفظي نزد اهل ادب تابع وضع است؛ لفظي كه در موارد گوناگون به كار مي رود، اگر وضع واحد داشته باشد مشترك معنوي وگرنه مشترك لفظي است. ▪ از اين رو اگر واژه اي براي يك جامع انتزاعي ذهني (ونه خارجي و داراي حقيقت عيني) وضع شده باشد، اديب به لحاظ وحدت وضعش، آن را مشترك معنوي مي داند. امّا اشتراك لفظي نزد حكيمان تابع برهان و بر مدار واقعيّت خارجي است، نه وضع واضعان؛ اگر چيزي فاقد جامع مشترك خارجي بود و آنچه در خارج است انواع گوناگوني بود كه تنها به يك نام ناميده مي شود، حكيم آن را مشترك لفظي مي داند؛ چنانكه واژه‌ي «نَفْس» كه بر نفس نباتي، حيواني و انساني اطلاق مي شود، اديب آن را مشترك معنوي و حكيم مشترك لفظي مي داند؛ زيرا اديب به وحدت وضع اين واژه نظر مي كند، ولي حكيم كه براي آن جامع مشترك خارجي نمي يابد، گرچه جامع انتزاعي مفهومي و ذهني دارد، آن را مشترك لفظي مي داند و از اين رو از نفوس نباتي، حيواني و انساني در فصولي مستقل بحث مي كند. ▪ آيه‌ي كريمه بسم الله الرّحمن الرحيم مشتمل بر اسماي حسناي «الله»، «الرحمن» و «الرحيم» است و چون خداي سبحان با نامهاي الله و الرّحمن، در جهان هستي تجليات و ظهورات گوناگوني دارد: «الحمدلله المتجلّى لخلقه بخلقه»(نهج البلاغه، خطبه108)؛ گاهي در چهره‌ي قهّار منتقم مجرمان را كيفر مي دهد: إنّا من المجرمين منتقمون (سوره‌ي سجده، آيه‌ي 22) و گاهي در چهره لطيف و رحيم، پرهيزكاران را به بهشت مي رساند: تلك الجنة التي نورث من عبادنا من كان تقيّاً (سوره‌ي مريم، آيه‌ي 63) و نامهاي «تدويني» خداي سبحان مبيّن تجليات گوناگون «تكويني» اوست؛ پس اين الفاظ در همه جا به يك معنا نيست؛ مثلا بسم الله در سوره‌ي مباركه حمد با بسم الله سوره‌ي مَسَد در معنا و تفسير متفاوت و مشترك لفظي است.] ▪ اختلاف معنوي و اشتراك لفظي آياتِ (بسم الله الرّحمن الرحيم) از آن روست كه بسم الله هر سوره جزئي از آن سوره و با محتواي آن هماهنگ و به منزله‌ي عنوان و تابلو آن سوره است و چون مضامين و معارف سوره هاي قرآن با يكديگر متفاوت است، معناي بسم الله نيز در سوره ها مختلف خواهد بود و در هر سوره درجه اي از درجات و شأني از شئون الوهيت خداي سبحان و رحمانيت و رحيميّت او را بازگو مي كند و از اين جهت همانند اسماي خداوند در پايان آيات است كه با محتواي آيات هماهنگ و به منزله‌ي برهاني بر محتواي آن است. بر اين اساس، اگر محتواي سوره اي به خوبي تبيين شود، تفسير بسم اللهِ آن سوره نيز روشن خواهد شد. ادامه دارد.... 🍁🍁🍁 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
برشی از (20) 🔅🔅🔅 📌 اشتراك لفظي و تغاير معنی "بسم الله"در سور ▪ توضيح اين كه، در آيه‌ي كريمه‌ي (بسم الله الرّحمن الرحيم) هم سخن از «الله» است كه اسم جامع و اعظم[تبيين اين مطلب در بخش لطايف و اشارات همين آيه در ص307 خواهد آمد.]خداي سبحان است و ساير اسماي حسناي الهي را زير پوشش داشته، در هر سوره ظهوري خاصّ دارد و هم سخن از «رحمت رحمانيه» است كه همه‌ي صفات خداي سبحان زير پوشش آن است و در هر مظهري با اسمي خاصّ ظهور مي كند؛ در سوره هايي كه محتوايي مهرآميز دارد و اوصاف جماليه‌ي خداوند را مطرح مي كند، در چهره‌ي «جمال» و در سوري كه مضاميني قهرآميز دارد و غضب الهي را بازگو مي كند، در چهره‌ي «جلال» تجلّي مي كند ▪ [بنابراين، عدم ذكر بسم الله در آغاز سوره‌ي توبه براي آن نيست كه محتواي آن سوره با بسم الله سازگار و هماهنگ نيست؛ زيرا براساس اين توجيه، آيه‌ي كريمه‌ي «بسم الله...» با سوره مَسَد (تبّت) نيز ناهماهنگ است، بلكه احتمالاً از آن روست كه سوره‌ي توبه ادامه‌ي سوره‌ي انفال است واگر سوره‌ي مستقلّي مي بود با آيه‌ي كريمه‌ي بسم الله الرّحمن الرحيم ناهماهنگ نبود. در قرآن كريم برخي آيات با قهر آغاز مي شود و با مهر پايان مي پذيرد؛ مانند: فقطع دابر القوم الذين ظلموا والحمد لله ربّ العالمين (سوره‌ي انعام، آيه‌ي 45) و اين قهر و مهر هماهنگ است؛ زيرا قهر بر ظالم همان مهر به مظلوم است و اين قهر از مصاديق و مظاهر رحمت مطلق خداي سبحان است.] ▪ و از اين رو برخي گفته اند: كلمه‌ي الرحمن نيز همانند كلمه‌ي الله اسم اعظم است. بنابراين، تفسير «بسم الله...» به اختلاف سوره ها متفاوت است. ✳ احكام فقهي آيه‌ي كريمه (بسم الله الرّحمن الرحيم) نيز شاهد اشتراك لفظي اين آيه است مانند اين كه: ✅ 1 ـ حرمت قرائت سور عزائم بر صاحبان عذر، شامل تلاوت «بسم الله...» به قصد سوره هاي مزبور نيز مي شود. ✅ 2 ـ «بسم اللهِ...» هر سوره، در نماز بايد به قصد همان سوره اي باشد كه نمازگزار قصد تلاوت آن را دارد. ✅ 3 ـ در صورت عدول نمازگزار از سوره اي به سوره‌ي ديگر، بايد «بسم الله...» را به قصد سوره‌ي جديد تكرار كند. ▪ لزوم تلاوت بسم اللهِ هر سوره به قصدِ همان سوره، نشانه‌ي تعدّد مقصود است؛ زيرا تعدّد قصد، تابع تعدّد و تكثر مقصود است وگرنه مقصودي كه هيچ كثرتي در آن نيست تا هر يك از واحدهاي آنْ نشانه‌ي خاصي داشته باشد و با آن نشانه، از واحدهاي ديگر متمايز گردد، قصد نمي تواند فارق و منشاي تكثر آن باشد؛ مگر اين كه قصد، خود مقصود آفرين باشد. بنابراين، «بسم الله...» هر سوره معنا و تفسيري ويژه‌ي خود دارد و با معناي بسم الله در ساير سوره ها متفاوت است 🍁🍁🍁 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
برشی از کتاب آیت الله 🔅🔅🔅 📌 برخی آموزش های مورد نیاز 🍃 آموزش حدیث: 🌱امام باقر (سلام الله علیه) می فرماید: در یادگیری [علوم دینی] بر یکدیگر پیشی گیرید؛ به خدا سوگند! قطعاً یک حدیث که در حلال و حرام از شخص راستگویی فرا گیرید از دنیا و طلا ونقره آن بهتر است و این همان سخن خداست که فرمود: آنچه را رسول خدا به شما دستور داد به جا آورید و از آنچه شما را بازداشت، دست بردارید. 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
حضرت آیت الله العظمی ؛ (4) 🔅🔅🔅 ✳️ کسب نور علم و معرفت! وظایف شخصی منتظران در بنان و بیان آیت الله العظمی جوادی آملی: 🔰4. قلب انسان منتظر، ظرف مباركی است كه هر مظروفی شایسته آن نیست. در این دعای شریف هم مظروف شایسته قلب مؤمن معرفی و هم وظیفه منتظران راستین در این موضوع بازگو شده است: 🔷أ. كسب نور علم: اكتساب علم و خروج از سیاهی نادانی، وظیفه منتظران ظهور امام عصر(عج) است و چون علوم اكتسابی بی تعلیم و تعلّم به دست نمی آیند، از این رو تعلیم و تعلم و تلاش در جهت كسب علم حصولی و نیز تهذیب دل برای ادراك حقایق با علم حضوری، وظیفه هر مسلمان منتظری شمرده شده است. 🔷ب. كسب نور معرفت: معرفت اخصّ از علم است و به علمی اطلاق می شود كه با تمییز كامل معروف از غیر خود و ادراك خصوصیات آن همراه است. بر منتظران راستین است كه به اكتساب علم بسنده نكنند و با عمق بخشیدن به گستره علوم به كسب معرفت نایل آیند، كه هر معرفتی علم هست؛ اما هر علمی معرفت نیست. 📚کتاب امام مهدی، موجود موعود 🆔 @rahighemakhtoom
📌 حشر انسانی 🔹 ما باید وظیفه خودمان را بدانیم، حدّ خودمان را بدانیم، مسئولیتمان را در برابر شهدا بدانیم. این‌ گونه از افراد كم ‌اند؛ وقتی شهیدشان را خواستند بیاورند، گفتند كه به هر حال شما لباستان را عوض كنید، گفت من؟! من برای حسین بن علی روز عاشورا مشكی می‌ پوشم، برای پسرم هم مشكی بپوشم؟! اینها فرشته ‌ها هم هستند، اینها كه از آسمان نیامدند، اینها هم زیر منبر تربیت شدند، ما لااقل نزدیك اینها باشیم! یك وقت است می‌گویند سلمان و اباذر پیغمبر را دیدند، بله پیغمبر را دیدند، اما اینها كه منبر را دیدند! چرا ما مثل اینها نباشیم؟ این همه فضایلی كه در قرآن و عترت است، ما حداقل باشیم، همین حداقل! یعنی ابتدایی باشیم كه به صورت انسان محشور بشویم، آن وقت خدا رحم می ‌كند؛ فرمود شما یك قدم بیا، ده برابر خدا پاداش می‌ دهد. 🔹 حضرت فرمود با هم اختلاف نداشته باشید؛ این نه تنها از پیغمبر، از حضرت امیر هم هست[نهج البلاغه(للصبحی صالح)، خطبه86، ص118؛ «لَا تَبَاغَضُوا فَإِنَّهَا الْحَالِقَة». ] از امام كاظم و از غالب ائمه(علیهم السلام) نقل شده است. فرمود با هم اختلاف نداشته باشیم «إِیاكُمْ وَ الْبِغْضَةَ ... فَإِنَّهَا الْحَالِقَةُ لِلدِّینِ»[دعائم الإسلام، ج‏2، ص352. ] فرمود این اختلاف تیغ است، فرمود حواستان جمع باشد من نمی‌گویم سرتان را تیغ بكنید، سرتان را تیغ كردید به هر حال بعد از چند ماه در می‌آید، اما «فَإِنَّهَا الْحَالِقَةُ لِلدِّینِ» دینتان را هر روز دارید تیغ می‌كنید! اگر كسی خدای ناكرده یك تیغ دستش باشد و هر روز سرش را تیغ كند دیگر مویی روئیده نمی ‌شود؛ حرف پیغمبر، حرف امام و همه ائمه است كه فرمودند اختلاف با یكدیگر این زیر دین را تیغ می‌ كند، دینی روئیده نمی ‌شود؛ اینها مثل سلمان و اباذر نیستند كه آن‌طور مرتب روزه بگیر و مرتب نماز بخوان و مرتب مثل اُویس قرن بگوید امشب شب ركوع است و امشب شب سجود، این را از ما نخواستند و نمی ‌توانیم؛ اما اینها بدیهیات دین است که مواظب زبانمان باشیم، اختلاف نداشته باشیم، بیراهه نرویم، حلال را حلال بدانیم و حرام را حرام بدانیم. 📚 دیدار با خانواده شهیدان حسین و مصطفی غلامعلی تاریخ: 1398/06/03 🆔 @rahighemakhtoom
كَيْفَ تُخَيِّبُ امالى وَهِىَ قَدْ وَفَدَتْ اِلَيْكَ اَمْ كَيْفَ لا تُحْسِنُ اَحْوالى چگونه آرزوهایم با نومیدی رو به رو خواهد گشت؟ در صورتی که این آرزوها رهسپار کوی تو می باشند،یاچگونه احوالم رانیکونکنی "دعای عرفه امام حسین (ع)" @rahighemakhtoom
🍀بسم الله الرحمن الرحیم🍀 ▪️در این صفحه آموزه ها و معارف اسلامی بر اساس منظومه فکری آیت الله جوادی آملی و مفسران بزرگ ارائه می شود. 🌿تبلیغ و انتشار سخن حق وظیفه ماست و راهبری و راهنمایی از آن خداوند... الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا ☘️ ☘️ ☘️ واژه رحیق آیه 25 سوره مطففین 🎼تماس پیامکی ادمین: 09218305249 ▪️با توفیق الهی این حرکت فرهنگی را حمایت فرمایید. 🌷 👇👇👇 @rahighemakhtoom
برشی از کتاب آیت الله 🔅🔅🔅 📌 برخی آموزش های مورد نیاز 🍃 آموزش فقه و واجبات: 🌱رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) درباره احکام ارث می فرماید: مسائل ارث را فرابگیرید و آن را به مردم بیاموزید،چراکه من از دنیا خواهم رفت... وفتنه ها تا جایی آشکار می شود که دونفری که در موضوع ارث اختلاف دارند کسی را نمی یابند که میانشان فصل خصومت کند. 🌱همان گرامی (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود : مسائل ارث را بیاموزید و آن ها را به مردم یاد دهید، زیرا آموزش آن نیمی از دانش است و [اگرپیگیری نشود ] فراموش می گردد و آن نخستین چیزی است که [تلاش می شود] از امتم جدا شود. 🌱مردی به امیرمومنان (سلام الله علیه) عرض کرد: می خواهم تجارت کنم. آن حضرت فرمود: آیا دانش دین(فقه) آموخته ای؟ عرض کرد: بعد می آموزم. فرمود: وای بر تو! نخست فقه بیاموز؛آن گاه تجارت کن، زیرا کسی که خرید و فروش کند ولی از [مسائل] حلال و حرام نپرسید در گرداب ربا میوفتد. 🌱به بیان امام صادق (سلام الله علیه) :مسلمان را جز سه چیز اصلاح نکند: دین شناسی، شکیبایی در گرفتاری ها و برنامه ریزی نیکو در زندگی. 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
حق زیارت.mp3
489.5K
🔅🔅🔅 📌 حق زیارت زمان:1/11 دقیقه 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 📌 سلسله مباحث شرح نهج البلاغه حضرت امیرعلیه السلام ؛ شرح هفتاد و نهمین کلمه از مجموعه کلمات قصار نهج البلاغه ✳️ بعضی از گناهان هستند که کفاره آنها فقط به فکر مردم بودن است حضرت فرمود: «خُذِ الْحِكْمَةَ أَنَّى كَانَتْ فَإِنَّ الْحِكْمَةَ تَكُونُ فِی صَدْرِ الْمُنَافِقِ فَتَلَجْلَجُ فِی صَدْرِهِ حَتَّى تَخْرُجَ فَتَسْكُنَ إِلَى صَوَاحِبِهَا فِی صَدْرِ الْمُؤْمِنِ»؛ کلمات حکیمانه، رفتار حکیمانه، گفتار حکیمانه، نوشتار حکیمانه را هر جا دیدید أخذ کنید، نگاه نکنید که گوینده این کلمه حکیمانه خود عمل می‌کند یا عمل نمی‌کند. 🔹 اینکه فرمودند: «انْظُرْ إِلَى مَا قَالَ وَ لَا تَنْظُرْ إِلَى مَنْ قَال‏» این فقط در مسائل علمی است، اما در مسائل تربیتی اگر کسی بخواهد دیگری را اسوه خود قرار بدهد و به او دل بسپرد، در آنجا هم مسئله «انْظُرْ إِلَى مَا قَالَ‏» مطرح است و هم مسئله «انظر الی من قال»؛ هم ببیند که چه گفت، هم ببیند که چه کسی گفت؟ 🔹 در قرآن فرمود ﴿فَلْینْظُرِ الْإِنْسانُ إِلی‏ طَعامِهِ﴾ یعنی انسان وقتی کنار سفره نشست، غذای خود را نگاه کند که سالم است یا سالم نیست؟ مسموم است یا مسموم نیست؟ در ذیل این آیه روایتی از امام(سلام الله علیه) آمده که درست است این طعام ظاهری، مشمول آیه است اما منظور از طعام، تنها غذای ظاهری نیست، علم، غذای روح است و انسان علمی که فرا می‌گیرد را نیز باید ببیند از کدام دهن و از کدام قلم نشأت گرفته است، بعضی از اذهان، گفتارها، رفتارها و نوشتارها به قدری حق و زیباست که خدا به آنها قسم یاد می‌کند؛ ﴿ن وَ الْقَلَمِ وَ مَا یسْطُرُونَ﴾ اما همه گفتارها و رفتارها و نوشتارها اینگونه نیستند لذا انسان باید در این زمینه دقت کند. 🔹 حضرت در اینجا فرمود آنچه که مربوط به باید و نباید یا بود و نبود مطلب علمی است، از هر راهی که شنیدید آنها را بگیرید، اگر یک صنعت، صنعت خوبی است، نباید گفت حالا چون فلان کشور کافرند ما چرا این صنعت را از آنها بگیریم؟! این علم، این صنعت، این هنر برای جامعه نافع است ما که نمی‌خواهیم از نظر سیره عملی خود را به آنها بسپریم. لذا «خُذِ الْحِكْمَةَ أَنَّى كَانَتْ» ولو گوینده خود عمل نکند. 🔹 حضرت نفرمود ارزش هر کسی به علم اوست، علم چیز خوبی است اما ارزش هر کسی به هنر اوست، هنر چیست؟ هنر، نفع رساندن و کار خیر کردن است؛ هم فعل حَسَن و هم احسان «قِیمَةُ كُلِّ امْرِئٍ مَا یحْسِنُهُ» اینکه چقدر انسان می‌تواند به جامعه خیر برساند؟ گاهی یک عمل، کل جامعه را نجات می‌دهد یا یک حرف کل جامعه را نجات می‌دهد. 🔹 بعضی از گناهان‌اند که کفاره مشخصی دارند، اما بعضی از گناهان هستند که هیچ چیزی کفاره آن نیست مگر یک اصل و آن اصل این است که «إِنَّ مِنَ الذُّنُوبِ ذُنُوباً لَا یكَفِّرُهَا صَلَاةٌ وَ لَا صَوْمٌ قِیلَ یا رَسُولَ اللَّهِ فَمَا یكَفِّرُهَا قَالَ الْهُمُومُ فِی طَلَبِ الْمَعِیشَة»، فرمود هر گناهی را که با نماز و روزه حل نمی‌کنند، بعضی از گناهان هستند که کفاره آنها فقط به فکر مردم بودن است؛ کوشش و تلاش، فکر و فهم، که من چگونه این مشکل مملکت را حل کنم، با اینکه همه چیز در این مملکت هست چه کنم که عده‌ای ندزدند؟ چه کنم که عده‌ای اختلاس نکند؟ راه را چگونه بر غارتگران ببندم؟ چقدر این کلام مبارک است! 🔵«انظر الی ما قال و لاتنظر الی من قال» مربوط به کدام مسائل است؟! اینکه فرمودند: «انْظُرْ إِلَى مَا قَالَ وَ لَا تَنْظُرْ إِلَى مَنْ قَال‏» این فقط در مسائل علمی است، اما در مسائل تربیتی اگر کسی بخواهد دیگری را اسوه خود قرار بدهد و به او دل بسپرد، در آنجا هم مسئله «انْظُرْ إِلَى مَا قَالَ‏» مطرح است و هم مسئله «انظر الی من قال»؛ هم ببیند که چه گفت، هم ببیند که چه کسی گفت؟ 🔷حضرت در اینجا فرمود آنچه که مربوط به باید و نباید یا بود و نبود مطلب علمی است، از هر راهی که شنیدید آنها را بگیرید، اگر یک صنعت، صنعت خوبی است، نباید گفت حالا چون فلان کشور کافرند ما چرا این صنعت را از آنها بگیریم؟! این علم، این صنعت، این هنر برای جامعه نافع است ما که نمی‌خواهیم از نظر سیره عملی خود را به آنها بسپریم. لذا «خُذِ الْحِكْمَةَ أَنَّى كَانَتْ» ولو گوینده خود عمل نکند. 9/8/98 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
📌 کمین شیطان 🔹 از امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) رسیده است كه فرمود: «وَ أَعْطُوا السُّیوفَ‏ حُقُوقَهَا»؛[نهج البلاغه، نامه ‏16. ] یعنی حقّ شمشیر را ادا كنید. خدای سبحان این شمشیر را به دست مجاهدان داد كه به وسیله این شمشیر از مرز دین و آئین و ناموس مملكت دفاع بكنند كه به لطف الهی شما مانند سایر رزمندگان و مجاهدان ایران اسلامی این حق را ادا كردید. 🔸 فرمود شمشیر حقّی دارد و آن حق, بهره ‌برداری از شمشیر در دفاع از اسلام و مسلمین است «وَ أَعْطُوا السُّیوفَ‏ حُقُوقَهَا». این «وَ أَعْطُوا السُّیوفَ‏ حُقُوقَهَا» یعنی جهاد حقّی است الهی بر عهده ما, ما اگر حقّ الهی را انجام بدهیم ـ كه شما بزرگواران انجام دادید ـ خدای سبحان نه تنها قبول می ‌كند, حداقل ده برابر پاداش می ‌دهد; منتها باید تلاش و كوشش كنیم تا زحمتی كه كشیده شد، این زحمت را حفظ كنیم، چون خدا فرمود: ﴿مَن جَاءَ بِالحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا﴾.[سوره انعام، آیه160. ] یك وقت است كه كسی كار خوب می ‌كند، ولی توفیق ندارد كه آن كار را حفظ كند؛ بیان قرآن نیست كه اگر كسی كار خوب كرد خدا ده برابر پاداش می‌ دهد، بیان قرآن «مَن فعل حسنة» نیست، بیان قرآن این است كه ﴿مَن جَاءَ بِالحَسَنَةِ﴾؛ یعنی وقتی در قیامت وارد می‌ شود «حَسنه» در دستش باشد، این بتواند حفظ بكند آثار این حسنه را, بركات این حسنه را در دست داشته باشد و بگوید این كار من است, اگر خدای ناكرده از این «حسنه» بهره فراوانی كه باید ببرد نبرد، مشكل با خود اوست. 🔹 یك بیان نورانی از امام باقر (سلام الله علیه) است كه به جابر جُعفی فرمود: «وَ إِنْ مُدِحْتَ‏ فَلَا تَفْرَحْ»[تحف العقول، ص284. ] اگر از تو تعریف كردند خوشحال نباش، آنها نسبت به تو محبّتی كردند، ولی تو باور نكن! امیر المؤمنین (سلام الله علیه) هم به ما فرمود شیطان همیشه در كمین است، مخصوصاً آن وقتی كه از آدم دارند تعریف می ‌كنند,[نهج البلاغه، نامه53؛ «...وَ إِیاکَ وَ الْإِعْجَاب بِنَفْسِکَ وَالثِّقَةَ بِمَا یعْجِبُکَ مِنْهَا وَ حُبَّ الاِطْرَاءِ فَإِنَّ ذَلِکَ مِنْ أَوْثَقِ فُرَصِ الشَّیطَانِ فِی نَفْسِهِ لِیمْحَقَ مَا یکُونُ مِنْ إِحْسَانِ الْمُحْسِنِینَ...». ] می‌ گویند برای سلامتی فلانی صلوات, این حرف ‌ها از طرف مقابل نشانه ادب است، اما اگر خود شخص ـ خدای ناكرده ـ به خود بگیرد مشكل جدّی است. 🔸 حضرت فرمود همیشه شیطان در كمین است، مخصوصاً آن وقتی كه دارند از تو تعریف می ‌كنند، آن وقت خطّ آتش است! مستحضرید شما كه عمری را به جبهه گذراندید، همیشه جبهه در معرض تهاجم بیگانگان بود، مخصوصاً روزها یا شب ‌های عملیات كه خطّ آتش مرتب بود. شیطان همیشه در كمین است، مخصوصاً آن وقتی كه از آدم تعریف می ‌كنند. امام باقر(سلام الله علیه) به جابر جعفی فرمود: «وَ إِنْ مُدِحْتَ‏ فَلَا تَفْرَحْ»؛ اگر از تو تعریف كردند خوشحال نباش، بگو خدا را شكر و از آنها هم تشكر كن، ولی وظیفه ‌ات را سنگین ‌تر عمل بكن. 📚 سخنرانی در جمع ائمه جمعه و جماعات و هیئت رزمندگان آمل تاریخ: 1398/05/15 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
moredi_3575 ss.mp3
5.34M
📌 جلسه درس استاد آملی در تاریخ 9-8- 98 زمان::29/15دقیقه 🔅🔅🔅 🔹 به هنگام فتنه ها و بلاها به پناه ببرید 🔹برای نشر فرهنگ دینی و آشنایی ژرف با آموزه ها ی با پیوستن به کانال قرآنی رحیق از فعالیت های قرآنی حمایت کنید. 👇👇👇 @rahighemakhtoom
moredi_3575 p2.pdf
257.8K
📌 جلسه درس استاد آملی در تاریخ 9-8- 98 🔅🔅🔅 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به پناه ببرید 🔹برای نشر دینی و آشنایی ژرف با آموزه ها ی با پیوستن به کانال قرآنی از فعالیت های قرآنی حمایت کنید. 👇👇👇 @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅🔅🔅 📌 کمین شیطان زمان:3/52دقیقه 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
برشی از (21) 🔅🔅🔅 📌 رحمت فراگير و رحمت ويژه ▪ خداي سبحان دو گونه رحمت دارد: رحمتي مطلق، فراگير و بي مقابل، و رحمتي خاص كه در برابر غضب اوست و چنانكه گذشت، «الرّحمن» بر رحمت مطلق و فراگير و «الرّحيم» بر رحمت متناهي و خاصّ الهي دلالت دارد. ▪ رحمت رحمانيه خداوند همه چيز (كلّ شي ء) را زير پوشش دارد: دنيا وآخرت و مؤمن و كافر و رحمتي است نامتناهي؛ همانند آفتابي كه بر زندگي همه مي تابد و باراني كه بر هر سرزمين مي بارد: (ورحمتي وَسِعَتْ كلّ شي ء)[ سوره‌ي اعراف، آيه‌ي 156.]، (ربّنا وَسِعْتَ كلّ شي ء رحمة)[ سوره‌ي غافر، آيه‌ي 7.]، «وبرحمتك التى وَسِعَتْ كلّ شى ء»[ مفاتيح الجنان، دعاي كميل.]، «يا من سبقت رحمتُه غضبَه»[ همان، دعاي جوشن كبير.]بنابراين، مقابل چنين رحمت فراگيري «عدم» است، نه «غضب»؛ زيرا تقابل آن با غضب الهي موجب خروج غضب از پوشش رحمت رحمانيّه و تقييد رحمت مطلقه خواهد بود. ▪ اما رحمت رحيميّه در مقابل عذاب و سخط الهي قرار دارد و متناهي[مراد از تناهي، محدوديّت نسبت به رحمت مطلق است وگرنه رحمت خاص نيز از نظر دوام واستمرار نامتناهي است.]و محدود است؛ همان گونه كه سخط الهي محدود است. توفيق ياري دين وفراگيري معارف الهي، انجام دادن عمل صالح در دنيا و رسيدن به بهشت و رضوان الهي در آخرت، از مظاهر بارز رحمت رحيميّه است.[ چون توفيقِ ياري دين از بهترين مظاهر رحمت خاص الهي است وگروهي بر اثر ناشايستگي از آن محرومند، خداي سبحان با خطابي عتاب آميز به آنان مي گويد: بنشينيد (كه دين خود را به دست ديگران ياري مي كنم): ولكن كره الله انبعاثهم فثبّطهم وقيل اقعدوا مع القاعدين (سوره‌ي توبه، آيه‌ي 46).] ادامه دارد... 🍁🍁🍁 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
برشی از (22) 🔅🔅🔅 📌 رحمت رحمانيّه و رحيميّه در قرآن ▪ در برخي از آيات قرآن كريم تنها رحمت خاصّ الهي مطرح شده است؛ مانند: ✅ 1 ـ (يعذب من يشاء ويرحم من يشاء وإليه تُقلبون)[ سوره‌ي عنكبوت، آيه‌ي 21.]. در اين آيه‌ي كريمه، رحمت الهي در برابر عذاب او قرار گرفته است و چنين رحمتي همان رحمت خاصّ الهي است. ✅ 2 ـ (ولا تفسدوا في الأرض بعد إصلاحها وادعوه خوفاً وطمعاً إنّ رحمت الله قريب من المحسنين)[ سوره‌ي اعراف، آيه‌ي 56.]. رحمتي كه به محسنان نزديك است، رحمت خاصّ است وگرنه نيكوكار و تبهكار، هر دو مشمول رحمت مطلق خدا هستند. ▪ در بعضي از آيات نيز تنها به رحمت مطلق اشاره شده است؛ مانند: ✅ 1 ـ (أأتّخذ من دونه آلهةً إنْ يردن الرّحمن بِضُرٍّ لا تغن عنّي شفاعتهم شيئاً ولا ينقذون)[ سوره‌ي يس، آيه‌ي 23.]. با اين كه در اين آيه سخن از عذاب است از خداي رحمان ياد شده است، نه از خداي قهار و منتقم؛ زيرا رحمت رحمانيّه‌ي خداوند شامل عذاب نيز هست. ✅ 2 ـ (الرّحمن علّم القرآن)[ سوره‌ي الرحمن، آيات 1 ـ 2.]. در سوره‌ي مباركه‌ي «الرّحمن» پس از ذكر نام شريف «الرّحمن»، در شمار نعمتها و رحمتهاي الهي، همانند: تعليم قرآن و نعيم بهشتي، از جهنّم ياد كرده، مي فرمايد: (هذه جهنّم التي يكذب بها المجرمون يطوفون بينها وبين حميم آن فبأيّ آلاء ربّكما تكذبان)[ سوره‌ي الرحمن، آيات 43 ـ 45.]. جهنّم كمالي وجودي و در رديف بهشت و ساير آلاء خداي سبحان، زيرِ پوشش رحمت مطلق اوست. ✅ 3 ـ (فإن كذّبوك فقل ربّكم ذو رحمة واسعة ولا يُرَدّ بأسه عن القوم المجرمين).[ سوره‌ي انعام، آيه‌ي 147.]رحمتي كه در كنار تكذيب كافران و تعذيب مجرمان ذكر شده است، رحمت مطلقه است.[ محتمل نيز هست كه اين آيه ناظر به رحمت خاص و مفادش اين باشد كه رحمتهاي الهي فراوان است و در برابر تكذيب دشمنان دين بايد بر رحمتهاي خاص خدا تكيه كرد.] ▪ در برخي از آيات نيز هر دو قسم رحمت آمده است؛ مانند: (واكتب لنا في هذه الدنيا حسنة وفي الآخرة إنّا هدنا اليك قال عذابي أُصيب به من أشاء ورحمتي وسعت كلّ شي ء فسأكتبها للذين يتقون ويؤتون الزكاة والذين هم بآياتنا يؤمنون).[ سوره‌ي اعراف، آيه‌ي 156. ضمير «ها» در «فسأكتبها» كه حاكي از رحمت خاص است، به نحو «استخدام» به همان رحمت مطلق كه در كلمه‌ي «رحمتي» مطرح است، برمي گردد. بنابراين، مقصود از ضمير مؤنّث(ها) در «فسأكتبها»، قسم خاصي از رحمت است.] ▪ خداي سبحان در پاسخ حضرت موساي كليم (عليه السلام) كه تثبيت حسنه (رحمت خاص) را در دنيا و آخرت مسئلت مي كند، اصول سه گانه زير را تبيين مي كند: ✅ 1 ـ عذاب الهي بر اساس مشيّت حكيمانه اش بر افرادي خاصّ نازل مي شود (عذاب خاصّ) ✅ 2 ـ گستره‌ي رحمت فراگير الهي همه چيز (حتي عذاب) را شامل مي شود (رحمت مطلق). ✅ 3 ـ در عين فراگيريِ رحمت، آن را به مؤمنان پرهيزكار عطا مي كند (رحمت خاص). رحمتي كه تنها بهره‌ي پرهيزكاران است، رحمت خاص (رحيميّه) است، نه رحمت عام و مطلق (رحمانيّه) كه هم پرهيزكار و هم تبهكار را زير پوشش دارد. ✒ تذكّر: بحث در تفاوت و امكان تفكيك رحمان و رحيم، فرع بر آن است كه هر كدام تعيّن خاص و وصف مخصوص را دربرداشته باشد؛ اما بنابراين كه مجموع هر دو، اسم خاص باشد مانند بعلبك و رامهرمز، چنانكه برخي از بزرگان اهل معرفت[تفسير ابن عربي، ج1، ص26 ـ 27.]برآنند، نتيجه اين است كه پرورش نظام هستي امكاني بر محور تلفيق و جمع رحمت عام و خاص است و براي تفكيك مجالي نيست. 🍁🍁🍁 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom