eitaa logo
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
2.9هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
764 فایل
رحیق نوشیدنی گوارا و ناب بهشتیان. ۲۵مطففین . @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 بر محور و ▪️ دعاها واقعاً نورانی است، یك وقت انسان دعا را برای ثواب می‌خواند، البته همه ما این كار را می ‌كنیم، اما اساس دعا فهم است و فهم، او از یك خارج فقه و اصول خیلی سنگین ‌تر است. اصرار این دعاها این است كه آدم را آبرومند كند؛ یعنی طوری انسان را می ‌پروراند كه در صحنه نبرد مبارزه با ابلیس پیروز در بیاید. یك بیان نورانی از امام عسکری (سلام الله علیه) است که فرمود هر كاری كه پایانش بی ‎آبرویی است را انجام نده! «مَا أَقْبَحَ بِالْمُؤْمِنِ أَنْ تَكُونَ لَهُ رَغْبَةٌ تُذِلُّهُ»[1] یك چیزی كه پایانش بی ‎آبرویی است، هوس آن كار را نداشته باشید؛ سخن از جهنم و اینها بعد است. ▪️ در این دعای ندبه این همه سفارش، تنها برای ثواب است یا اینها واقعاً علم است؟ می ‌بینید ما به ائمه (علیهم السلام) اقتدا می ‌كنیم، در چه اقتدا می ‌كنیم؟ در آغاز همین دعایی است كه «بَعْدَ أَنْ شَرَطْتَ عَلَیهِمُ الزُّهْدَ فِی دَرَجاتِ هذِهِ الدُّنْیا»،[2] ما به كسی سر سپرده ‌ایم كه خدای سبحان اگر خواست به آنها مقام دهد ـ چه اینكه داد ـ اولین شرط آن زهد است «بَعْدَ أَنْ شَرَطْتَ عَلَیهِمُ الزُّهْدَ فِی دَرَجاتِ هذِهِ الدُّنْیا». این دعای نورانی امام زمان (سلام الله علیه) را كه غالب روزها می ‌خوانیم «اللَّهُمَّ ارْزُقْنَا تَوْفِیقَ الطَّاعَةِ»، دارد «عُلَمَائِنَا بِالزُّهْدِ وَ النَّصِیحَةِ»،[3] زاهد یعنی بی ‎رغبت، آدم وقتی رغبت نداشت اگر چیزی نبود، نبود و دیگر دنبال آن نمی ‌رود تا شود «مسلوب الحیثیة». ▪️ اینها فهمیدند كه میدان جنگ كجاست و اصرار اینها هم این است كه در پی یك چیزی كه آبروریزی به دنبال دارد نرو، زیرا آن‎جا پیروزی شیطان را به همراه دارد؛ این را می گویند علم، یعنی یك چیزی كه انسان با تجربه و بحث‎ های فلسفی و كلام و مانند اینها به دست آدم نمی ‌آید، با آبروی آدم به دست می ‌آید که محل ابتلای خود ما هم هست؛ این را به صورت دعا بیان كردند، به صورت حدیث بیان كردند که می ‎گویند شما هر كاری كه می ‌خواهید انجام دهید، ببینید كه می‌توانید یا نمی‌توانید یا یك هوس بی ‎جاست؟ اگر هوس بی ‎جاست «مسلوب الحیثیة» بودن به ‎جا را به همراه دارد، كسی كه بی ‎جا كار می ‌كند آبروریزی به ‎جا به دنبال او هست «مَا أَقْبَحَ بِالْمُؤْمِنِ أَنْ تَكُونَ لَهُ رَغْبَةٌ تُذِلُّهُ». فرمود مسئله جهاد و دفاع و رعایت حقوق محرومان و اینها سر جایش محفوظ است، مگر امام مسئولیت او همین زاهد بودن است؟ این همه وظایف او را در كتاب ‎های كلامی می ‌گوید برای امام هست که همه آنها دارا هستند، اما آن وظیفه محوری كه در دعای ندبه و امثال ندبه آمده این است كه «بَعْدَ أَنْ شَرَطْتَ عَلَیهِمُ الزُّهْدَ فِی دَرَجاتِ هذِهِ الدُّنْیا الدَّنِیةِ»، نفرمود «بعد ان شرطت علیهم الجاه» یا «بعد ان شرطت علیهم الاقتصاد»، اینها مسائل عادی است كه خود بشر عادی هم می ‌فهمد. آن چیزی كه آدم را بی ‎آبرو می ‌كند رغبت بی ‎جاست و همین را هم وجود مبارك ولی عصر (ارواحنا فداه) در آن دعای «اللَّهُمَّ ارْزُقْنَا تَوْفِیقَ الطَّاعَةِ» می‌ رسد به جایی كه می ‌فرماید: «عُلَمَائِنَا بِالزُّهْدِ وَ النَّصِیحَةِ». 📚 درس خارج فقه قبض جلسه 9 تاریخ: 1392/11/09 [1]. تحف العقول, ص489. [2]. الاقبال (ط ـ الحدیثه)، ج1، ص504. [3]. البلد الأمین، ص349. 🆔 @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅🔅🔅 📌 بر محور زهد و نصیحت زمان:3/57 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
برشی از کتاب آیت الله 🔅🔅🔅 📌 برخی آموزش های مورد نیاز 🍃 آموزش علوم دینی: 🌱امام رضا (سلام الله علیه) می فرماید: خدا رحمت کند بنده ای را که امر ما را زنده بدارد. راوی پرسید: چگونه امر شمارا زنده کند؟ آن حضرت فرمود: علوم ما را فرا گیرد و به مردم بیاموزد ، چرا که مردم اگر زیبایی های کلام ما را بدانند از ما پیروی می کنند. 🌱امام حسن عسگری (سلام الله علیه) به نقل از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید: هرکس از پیروان ما به علوم ما دانا باشد و جاهلی را هدایت و ارشاد کند و شریعت ما را به او بیاموزد، در بهشت همراه ما خواهد بود. 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
؛ (3) ✳️ نیك گفتاری! وظایف شخصی منتظران در بنان و بیان آیت الله : 🔰3. زبان، ترجمان عقل و اندیشه انسان است، از این رو توفیق نیك گفتاری زبان صیانت از آن برای اهل انتظار ضروری است. طبق آموزه های این دعای شریف، منتظران راستین می باید با توجّه به آنچه در پی می آید در صیانت زبان خویش كوشا باشند: 🔷أ. سخن صائب گفتن: منتظر راستین آن حضرت می باید جز از سر راستی سخن نگوید و گفتار غیر صائب را (به جدّ یا به هزل) وا نهد: وسدّد ألسنتنا بالصواب. 🔷ب. حكیمانه سخن گفتن: گفتن سخنان بی محتوا و بی فایده كه نه در امر دین سودی می بخشند و نه در كار دنیا، كاری حكیمانه نیست. آنچه حكیمانه نیست لغو است و اهل ایمان از لغو اعراض میكنند. بر همین اساس بر اهل انتظار شایسته است كه حكیمانه سخن بگویند و زبان را از سخنان لغو صیانت كنند: والحكمة. 📚کتاب امام مهدی، موجود موعود 🆔 @rahighemakhtoom
برشی از (16) 🔅🔅🔅 ▪ لازم است توجه شود كه چون خداوند سبحان به مقتضاي (هو الأول) آغاز هر كار و هر شأن است، اگر كاري بدون توجه به او آغاز شود منقطع الاول است؛ چنانكه اگر كار و شأني بدون قصد قرب به او كه «هو الآخر» است، انجام شود منقطع الآخر و اَبْتَر خواهد بود. از اين رو لازم است هر كاري به نام خدا آغاز شود. قهراً چنين كاري بي رجحان نيست؛ زيرا كار مرجوح كه خدا از آن ناراضي است هرگز به خداوند نسبت ندارد. ▪ معناي ابتداي كار به نام خدا اين نيست كه خصوصِ لفظ (بسم الله) در آغاز آن مورد عنايت قرار گيرد، بلكه هر چه مايه‌ي تذكر الهي است، هر چند كلمه‌ي ويژه (بسم الله) نباشد كافي است. بر اين اساس، برخي از ادعيه بدون كلمه‌ي (بسم الله) و با تحميد، تسبيح يا تكبير آغاز مي شود كه در همه‌ي موارد مزبور توجه به اسمي از اسماي حسنا و صفتي از اوصاف علياي الهي است؛ چنانكه در امتثال دستور خداوند درباره‌ي حليّت و طهارت مذبوح يا منحور و اشتراط آن به تسميه، در آيه‌ي (فكلوا مما ذكر اسم الله عليه إن كنتم بآياته مؤمنين)[ سوره‌ي انعام، آيه‌ي 118.] و آيه (ولا تأكلوا مما لم يُذْكَر اسم الله عليه وإنّه لفسقٌ)[ سوره‌ي انعام، آيه‌ي 121.] 📝 نقل شده است: شخصي هنگام ذَبْح، تسبيح يا تكبير يا تهليل يا تحميد خدا كرده است (كافي است يا نه؟) امام (عليه السلام) فرمود: نام خداوند در همه اين كلمات آمده است و چنين سر بريدني صحيح و آن مذبوح يا منحور حلال است: «سئلته عن رجل ذبح فسبّح أو كبّر أو هلّل أو حمد الله قال: «هذا كلّه من أسماء الله، لا بأس به».[ وسائل الشيعه، ج 16، ص 327.] ▪ گاهي اسم معنا با فعل معيّن همراه با لفظ باء كه حرف جرّ است ذكر مي شود؛ مانند: «بحول الله وقوته أقوم وأقعد» و (إقرء باسم ربّك الذي خلق) در اين گونه موارد ابهامي در تعيين متعلق باء نيست و گاهي كار معيني به نام خدا شروع مي شود كه به مثابه قرينه مُعِيّنه مي تواند تعيين كننده متعلَّق حرف جرّ باشد؛ مانند آن كه كسي بخواهد سوره اي تلاوت كند يا از جايي برخيزد يا به جايي بنشيند.[ تفسير طبري، ج 1، ص 78.] ▪ و نظير آن كه ذابِح يا ناحِر در هنگام ذبح گوسفند يا نَحْر شتر مي گويد: بسم الله...؛ يعني به نام خداوند قرباني مي كنم و به نام او حيوان را سر مي برم و نيز مانند شروع مُؤلّف يا مدرّس يا صاحب صنعت مُعَيّن كه در اين گونه موارد احتمال تعيّن متعلّق حرف جر كاملا ً بجاست؛ گرچه احتمال تعلّق آن به متعلّق عام كه در موارد عمومي متحمل است، نظير «ابتداء» و «استعانت» نيز معقول خواهد بود. ▪ البته ممكن است متعلَّقْ اسم باشد تا جمله، اسميّه شود و ممكن است فعل باشد تا جمله، فعليّه گردد؛ مانند: ابتدائي (ابتدائي ثابت كه ظرف مستقر باشد، نه لغو) بسم الله...و ابتدأت بسم الله...؛ زيرا حرف جرّ نيازمند به متعلق است تا از نقص برهد و به تماميّت برسد و اين نتيجه گاهي با اسمِ معنا حاصل مي شود؛ مانند: «ابتدائي» و زماني با فعل حاصل مي گردد؛ مانند: «ابتدأت». بحث درباره‌ي تعيين متعلَّق از آن جهت است كه حرف جرّ نيازمند به آن است و از اين لحاظ تفاوت بين اقسام مجرور نيست؛ يعني اگر گفته مي شد: «بالله» و كلمه‌ي اسم ذكر نمي شد نيز تعيين متعلَّق قابل طرح بود. ادامه دارد ... 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 ✳️ نگاشت 17 : نکات تفسیری آیات 15تا 20 فأَمَّا الْإِنْسانُ إِذا مَا ابْتَلاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ «15» و أَمَّا إِذا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهانَنِ «16» كلَّا بَلْ لا تُكْرِمُونَ الْيَتِيمَ «17»🔸 وَ لا تَحَاضُّونَ عَلى‌ طَعامِ الْمِسْكِينِ 🔸 «18» وَ تَأْكُلُونَ التُّراثَ أَكْلًا لَمًّا «19» وَ تُحِبُّونَ الْمالَ حُبًّا جَمًّا «20» 🌿🌿🌿 ▫ «لا تَحَآضُّونَ»: همدیگر را ترغیب و تشویق نمی‌کنید. فعل مضارع باب تفاعل از ماده (حَضّ) است و تائی از اوّل آن برداشته شده است. «طَعَامِ»: إطعام. خوراک دادن. ✅ ۱ - بى توجهى به مستمندان و ترغیب نکردن یکدیگر به تأمین غذاى آنان، فرهنگى حاکم بر عصر بعثت (و لاتحضّون على طعام المسکین) 🔹 «تحاضّ» (مصدر «تحاضّون»)، به معناى ترغیب کردن یکدیگر است (قاموس). گفتنى است که از عبارت «طعام المسکین»، «بذل طعام المسکین» اراده شده است. البته «طعام» مى تواند به معناى «اطعام» باشد - مانند «عطاء» به معناى «اعطاء» ولى تقدیر بهتر است. (البحرالمحیط) ✅ ۲ - مسکین، داراى سهم غذا در اموال مردم* (طعام المسکین) اضافه «طعام» به «مسکین»، بیانگر استحقاق است. ✅ ۳ - ریشه کن ساختن گرسنگى در جامعه، نیازمند همکارى مردمى و تلاش همگانى است. (و لاتحضّون على طعام المسکین) ✅ ۴ - تأمین غذاى نیازمندان و ترویج فرهنگ یارى رسانى به تهى دستان، تکلیفى الهى است. (و لاتحضّون على طعام المسکین) ✅ ۵ - پندار مرفّهان به گرامى بودن نزد خداوند، با وجود بى توجهى آنان به مساکین، پندارى بى پایه و نادرست است. (ربّى أکرمن . کلاّ ... و لاتحضّون على طعام المسکین) ✅ ۶ - ذلّت و خوارى در پیشگاه خداوند، نتیجه بى توجّهى به نیازمندان است; نه کمبود ثروت. (ربّى أهنن . کلاّ بل ... و لاتحضّون على طعام المسکین) ✅ ۷ - بى توجّهى ثروتمندان به مستمندان و پرهیز آنان از کمک رسانى به بینوایان، به دور از انتظار و نشانه رد شدن در امتحان الهى است. (إذا ما ابتلیه ربّه فأکرمه و نعّمه ... کلاّ بل ... و لاتحضّون على طعام المسکین) ✅ ۸ - راه رسیدن به عزّت و شرافت در پیشگاه خداوند، احسان به مسکینان و تشویق دیگران به آن است; نه افزایش ثروت و رفاه. (ربّى أکرمن ... کلاّ بل ... و لاتحضّون على طعام المسکین) ✅ ۹ - رفع نیاز غذایى فقیران، مهم تر از حمایت هاى دیگر و برترین مساعدت به آنان است. (و لاتحضّون على طعام المسکین) ذکر خصوص «طعام»، بیانگر برداشت یاد شده است. ✅ ۱۰ - ثروتمندان، در انجام دادن وظیفه رسیدگى به یتیمان و مسکینان، همواره مورد آزمایش الهى اند. (ابتلیه ربّه فأکرمه و نعّمه ... الیتیم ... طعام المسکین) ✅ ۱۱ - کسانى که در تنگناى اقتصادى به سر مى برند، در صورت احترام به یتیمان و ترغیب دیگران به فقرزدایى از جامعه، نزد خداوند گرامى بوده و از حقارت و خوارى مبرّا خواهند بود. (فیقول ربّى أهنن . کلاّ بل لاتکرمون الیتیم . و لاتحضّون على طعام المسکین) ادامه دارد ... 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 ✳️ نگاشت 17 : نکات تفسیری آیات 15تا 20 فأَمَّا الْإِنْسانُ إِذا مَا ابْتَلاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ «15» و أَمَّا إِذا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهانَنِ «16»كلَّا بَلْ لا تُكْرِمُونَ الْيَتِيمَ «17» وَ لا تَحَاضُّونَ عَلى‌ طَعامِ الْمِسْكِينِ «18» 🔸 وَ تَأْكُلُونَ التُّراثَ أَكْلًا لَمًّا «19» وَ تُحِبُّونَ الْمالَ حُبًّا جَمًّا 🔸 «20» ▫ «التُّرَاثَ»: میراث. ارث. ترکه. «لَمّاً»: سرجمع. یکجا. یعنی حلال و حرام و حق خود و حق دیگران برای شما مطرح نیست، و اموال زنان و کودکان و پیران و مظلومان را جمع و ضبط می‌نمائید و حق‌الإرث ایشان را نمی‌پردازید. واژه (لَمّاً) صفت (أَکلاً) است. ✅ ۱ - مردم عصر جاهلیت، با تصرف حق دیگران در میراث، سهم آنان را ضمیمه سهم خویش مى ساختند. (و تأکلون التراث أکلاً لمّا) 🔹 «تراث»، «ارث» و «میراث» به یک معنا است (لسان العرب). «لمّاً» مصدر و به معناى جمع کردن فراوان است (العین). «لَمَمْتُ»; یعنى، ضمیمه ساختم (مصباح). «أکل» کنایه از تصرف کامل است; به گونه اى که چیزى از میراث باقى نماند. توصیف آن به مصدر (لمّاً)، براى مبالغه است; یعنى، تصرفى که در کنار حق خود، به طور کامل فراگیر حق دیگران نیز باشد. ✅ ۲ - تجاوز به حق ارث دیگران، ناروا و نکوهیده است. (و تأکلون التراث أکلاً لمّا) ✅ ۳ - لزوم بها دادن به شخصیت یتیمان و ترک تجاوز به حق ارث آنان (لاتکرمون الیتیم ... و تأکلون التراث أکلاً لمّا) 🔹 آیه بعد، از حب مال سخن گفته و در این آیه خوردن میراث مطرح شده است. ارتباط این آیات با دو آیه قبل، بیانگر این است که هر کس براى یتیمان ارزشى قائل نباشد، میراث آنان را تصاحب مى کند و هر کس به فکر تغذیه مساکین نباشد، گرفتار مال دوستى است. ✅ ۴ - متجاوزان به حقوق دیگران، گرچه از نعمت و کرم خداوند برخوردار شوند، از عزّت و شرافت مندى در نزد او محروم خواهند بود. (نعّمه فیقول ربّى أکرمن ... کلاّ ... و تأکلون التراث أکلاً لمّا) ✅ ۵ - خوارى در پیشگاه خداوند، پیامد تجاوز به ارث دیگران است; نه تهى دستى و فقر. (فقدر علیه رزقه فیقول ربّى أهنن . کلاّ ... و تأکلون التراث أکلاً لمّا) ✅ ۶ - «ارث» عرصه امتحان الهى است و تصاحب کنندگان میراث دیگران، بازنده این امتحان اند. (إذا ما ابتلیه ... و تأکلون التراث أکلاً لمّا) ✅ ۷ - رعایت حق ارث دیگران، مایه عزّت نزد خداوند و پایمال کردن آن، ذلّت آور است. (ربّى أکرمن ... ربّى أهنن . کلاّ بل ... تأکلون التراث أکلاً لمّا) 🔅🔅🔅 ▫ «جَمّاً»: فراوان. بسیار. ✅ ۱ - علاقه فراوان به مال، از ویژگى هاى مردم در عصر جاهلیت (و تحبّون المال حبًّا جمًّا) «جمّاً»، به معناى زیاد بودن و انباشته شدن است. (مقاییس) ✅ ۲ - پندار عزّت در پیشگاه خداوند، براى کسانى که گرفتار مال دوستى اند، پندارى موهوم است. (ربّى أکرمن ... کلاّ ... و تحبّون المال حبًّا جمًّا) ✅ ۳ - افراط در مال دوستى، حتى براى تهى دستان، ذلّت آفرین است. (ربّى أهنن . کلاّ ... تحبّون المال حبًّا جمًّا) ✅ ۴ - علاقه به ثروت، از عوامل بى توجّهى به بینوایان و ترک تلاش در رفع گرسنگى آنان است. (و لاتحضّون على طعام المسکین ... و تحبّون المال حبًّا جمًّا) ارتباط این آیه و آیه قبل با دو آیه پیش از آنها، بیانگر برداشت یاد شده است. ✅ ۵ - عشق به ثروت، مذموم است. (و تحبّون المال حبًّا جمًّا) ✅ ۶ - دلبستگى به ثروت، شکست در آزمون الهى است. (ابتلیه ... و تحبّون المال حبًّا جمًّا) ✅ ۷ - غفلت از امتحان هاى الهى، مایه ترک یتیم نوازى و بى اعتنایى به مسکینان و تصاحب میراث دیگران و دلبستگى به ثروت است. (ابتلیه ... کلاّ بل لاتکرمون الیتیم . و لاتحضّون ... و تأکلون التراث ... و تحبّون المال) ✅ ۸ - دنیاطلبى و ثروت خواهى، زمینه ساز بى ارزش انگاشتن یتیمان و دست اندازى به ارث آنان (بل لاتکرمون الیتیم ... و تأکلون التراث ... و تحبّون المال حبًّا جمًّا) ✅ ۹ - خداوند در کمین مردم بى توجّه به یتیمان و مسکینان، غاصب ارث دیگران و دل بسته به ثروت (إنّ ربّک لبالمرصاد ... بل لاتکرمون الیتیم . و لاتحضّون ... و تأکلون ... و تحبّون) ادامه دارد ... 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
📌 حیات ▪️ اگر کسی موحّد نبود، حیات گیاهی دارد؛ یا دوران جوانی است که حیات او حیات گیاهی است و هنوز به حیات حیوانی نرسیده است، او خوش تغذیه می ‌کند، خوش جامه در بَر می ‌کند و خوش بالندگی دارد، همین سه کار را دارد: تغذیه، تَنویه و تولید. او در دوران جوانی «نباتٌ بالفعل» و «حیوانٌ بالقوة» او هنوز حیوان نشده، این شخص یک درخت خوبی است؛ وقتی به مرحله ازدواج و مرحله عاطفه رسید، فرزند پیدا کرد، علاقه نسبت زن و شوهر و علاقه پدر و فرزندی پیدا شد و عواطف و احساسات مطرح شد، این شخص «حیوانٌ بالفعل» و «انسانٌ بالقوه»، بعضی در همین حدّ چهل ـ پنجاه سال می‌ مانند و می ‌میرند؛ اما برخی‌ ها به مقام انسانیت می‌ رسند که با علم و عقل زندگی می ‌کنند، این شخص «انسانٌ بالفعل» و «ملکٌ بالقوة» او فرشتهٴ «بالقوه» است، از این شخص بالاتر هم که با فرشته ‌ها محشور می ‌شوند. ▪️ وجود مبارک حضرت امیر در جواب نامه دربار اموی فرمود: این حدیث نبوی جلوی ما گرفته است که حضرت فرمود: «تَزْكِیةِ الْمَرْءِ نَفْسَه قبیح‏»؛[نهج البلاغة(للصبحی صالح)، نامه28. ] خودستایی چیز بدی است که آدم خود را بستاید، ما مأمور به خودستانی هستیم نه خودستایی؛ یعنی خودمان را از خودمان بگیریم و بیندازیم دور تا راحت بشویم، نه خود را بستاییم! فرمود: «تَزْكِیةِ الْمَرْءِ نَفْسَه‏ قبیح»؛ خودستایی چیزی بسیار بدی است و خودستانی چیز بسیار خوبی است که خودی را از خودمان بگیریم! حضرت فرمود به ما گفتند که از خودتان تعریف نکنید، فرمود اگر این جمله نبود ما می‌ گفتیم که چه کسی هستیم؛ امّا گوشه ‌ای از اسرار خانوادگی خود را شرح می دهیم. فرمود: معاویه! خیلی ها می‌ روند جبهه و شربت شهادت می ‌نوشند، ولی از ما اگر کسی رفت سیدالشهدا می‌ شود! قبل از جریان کربلا حمزهٴ سیدالشهدا ـ عموی حضرت امیر ـ در جریان اُحُد همین‌ طور بود که حضرت فرمود، ما اگر شهید دادیم سیدالشهدا می ‌شود! (درس اخلاق تاریخ: 1395/08/27 ) 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅🔅🔅 📌 حیات انسانی زمان:2/46 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
📌 رحمت جهانی ▪️ محور اصلی بحث درباره نبوّت پیامبر اعظم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و شئون و كمالات علمی و عملی آن حضرت است. عنصر اول این است كه نیاز بشر به وحی و نبوّت از آن جهت است كه بشر یك موجود دائمی و ابدی است و با مرگ از پوست به در می‌ آید، نه بپوسد! بعد از مرگ، برزخ است و صحنه قیامت است و پاداش نیكان و كیفر تبهكاران و مانند آن. ▪️ عنصر دوم و اصل دوم این است كه كسی كه از طرف خدای سبحان از آینده و گذشته بشر باخبر است و بشر را مستحضر می ‌كند و از تمام شئون و اعمال و آثار بشری باخبر است و برنامه ‌ریزی می‌كند، باید از خطای فكری و خطیئه عملی مصون باشد; زیرا كمترین اشتباه علمی یا غفلت عملی باعث گمراهی جوامع بشری خواهد شد؛ از این جهت، پیامبران مخصوصاً حضرت ختمی نبوّت (علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) باید معصوم باشند. ▪️ اصل سوم و عنصر سوم این است كه چنین موجودی رحمت جهانی خواهد بود؛ زیرا برای كلّ جهان آمده، هم با اصل كلیت و هم با اصل دوام پیام الهی را رسانده است؛ این دو اصل در برنامه‌ های رهبری وجود مبارك پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) كاملاً مشهود است؛ اصل كلیت و اصل دوام، اصل همگانی و اصل همیشگی، برای تمام مردم روی زمین تا روز قیامت، در هر عصر و مصری و برای هر نسلی ایشان پیام دارد؛ حالا برخی‌ ها می ‌پذیرند و برخی ‌ها نمی ‌پذیرند و آنها هم كه می ‌پذیرند همه احكام را عمل می ‌كنند یا نمی ‌كنند، بالأخره یك پاداش و كیفری برای همه مشخص كرده است؛ لذا چه در بخش ‌های ملّی و محلّی، چه در بخش ‌های منطقه ‌ای، چه در بخش ‌های بین ‌المللی برای همه برنامه دارد، این كلیت و دوام همراه با رسالتِ اوست. اینكه خدا فرمود ما ﴿رَحْمَةً لِلْعَالَمِینَ﴾[1] فرستادیم یا ﴿كَافَّةً لِّلنَّاسِ﴾[2] فرستادیم به همین منظور است. ﴿مَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِینَ﴾ رحمت بودن او برای جهانیان آن است كه سه مطلب را به همه جهانیان می‌ آموزاند: یكی جهان‌ دانی صحیح، یكی جهان‌‌ داری صحیح، یكی جهان ‌آرایی صحیح; همگان را به جهان ‌بینی توحیدی دعوت می ‌كند، همگان را به كیفیتِ داشتن و نگهداری و اصلاح جهان هدایت می ‌كند، همگان را به هنر و زیبایی و جمال و جلالِ جهان كه جهان‌ آرایی است راهنمایی می ‌كند؛ هم به ذائقه عنایت دارد، هم به انگیزه عنایت می ‌كند، هم به اندیشه عنایت می ‌كند. ▪️ همه انبیا عموماً و وجود مبارك پیغمبر خاتم(علیهم الصلاة و علیهم السلام) خصوصاً، آمدند تا شعله عقل را مشتعل‌ تر كنند «وَ یثِیرُوا لَهُمْ‏ دَفَائِنَ‏ الْعُقُولِ»،[3] آن گنجینه‌ های عقلی و معرفتی و خردورزی را مشتعل ‌تر كنند، «اثارة» كنند، شكوفا كنند، شیار كنند. اگر بشر با این شیار كردنِ امور خداداد و فطرت ‌های الهی بسیاری از چیزها را می‌ تواند بفهمد و اصول كلی و جوامع جهان ‌بینی، جهان ‌داری و جهان ‌آرایی را انبیا عموماً و وجود مبارك پیغمبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) خصوصاً بیان كردند، دیگر نه ممكن است فردی بالاتر از پیامبر اسلام بیاید، نه نیازی هست كه همتای او را خدای سبحان اعزام بكند؛ از این جهت او می‌ شود خاتم انبیا (علیهم الصلاة و علیهم السلام) که رحمت او هم فراگیر است و همه را هدایت می ‌كند، منتها برخی ‌ها می ‌پذیرند و برخی ‌ها نمی‌پذیرند، آنهایی هم كه نمی‌ پذیرند را ذات اقدس الهی ـ به وسیله پیامبر ـ از هدایت محروم نكرده است، همواره آنها را دعوت می ‌كند تا در كنار مأدبه و مائده هدایت الهی بنشینند. (پیام به همایش پیامبر اسلام، رحمتی برای عالمیان تاریخ: 1392/02/24) [1] . سورهٴ انبیاء، آیهٴ 107. [2] . سورهٴ سبأ، آیهٴ 28. [3] . نهج‌البلاغه، خطبه 1. 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
✳️ عظمت مقام رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم ) ✔️وجود مبارك رسول گرامی(صلی الله علیه و آله و سلم ) را كه ذات اقدس الهی در قرآن معرفی می‌كند او را شاگرد لَدنّی می‌داند که كلّ جهان را با كتاب خود هدایت می‌كند. ذات اقدس الهی وقتی از رسولش یاد می‌كند او را به عنوان رحمت جهانیان، رحمت عالمیان معرفی می‌كند. ✔️قرآن از صدر تا ساقه پیامبر را معرفی می‌كند و به ما می‌فرماید شما در بخش نازلِ رسالت آن رسول قرار دارید آن بخش والایی رسالت رسول در دسترس شما نیست اینكه گفته شد خُلق رسول گرامی، قرآن كریم است؛ یعنی قرآن شناسنامه آن حضرت است اگر وجود مبارك رسول گرامی بخواهد به صورت یك كتاب در بیاید می‌شود قرآن و اگر قرآن بخواهد به صورت یك انسان متمثّل بشود، می‌شود رسول گرامی(ص). ✔️تاریخ زندگی رسول خدا را ذات اقدس الهی باید تبیین كند و كرد! و كتاب تاریخی آن حضرت باید قرآن كریم باشد، چه اینكه هست! و اهل بیت عصمت و طهارت كه مفسّران اصیل و راسخان در علم‌ هستند، باید رسالت رسول گرامی را تبیین كنند كه كردند! وظیفه ما دو چیز است؛ یكی فهم و درک شأن نزول رسالت و برنامهٴ آن حضرت است و دوم تطبیق كارهای خودمان بر سیره و سنّت آن حضرت می‌باشد. ✔️خداوند بخشی از برنامه‌های رسول گرامی را در پایان سوره مباركه «اعراف» بیان كرد؛ فرمود او آمده كه شما را آزاد كند، او آمده تا این قیود و زنجیرهایی كه با آنها دست و پای خودتان را بستید، را باز كند؛ برخی از زنجیرها را شما با دست خودتان بستید، برخی از زنجیرها را دیگران بر دست و پا و گردن شما آویختند؛ این تشریفات زاید، این تمنّیات زاید، این غرور و خودخواهی، اینها همه زنجیرهایی است كه انسان به خود بسته است و رسول خدا آمده تا ﴿وَ یضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتی‏ كانَتْ عَلَیهِمْ﴾ 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
⏺بازخوانی فرازهایی از پیام حضرت آیت الله جوادی آملی به کنگره بین المللی سبط ‌النبی(ع)، به مناسبت سالروز شهادت حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام (به روايتی) ♻️ آیت الله العظمی جوادی آملی در این پیام با اشاره به این مطلب که ائمه علیهم السلام مصداق انسان کامل هستند، بیان داشتند: امام مجتبی همانند سایر ائمه(علیهم الصلاة و علیهم السلام) یك انسان كاملی است بدین معنا كه مظهر غیب و شهادت ذات اقدس الهی است؛ یعنی جهان را طرزی می‌بیند و اداره می‌كند كه هم با گذشته هماهنگ باشد، هم با وضع فعلی و هم با آینده. ♻️معظم له به روایتی از امام مجتبی علیه السلام اشاره کردند و اظهار داشتند: از وجود مبارك امام مجتبی(سلام الله علیه) سؤال كردند سیاست چیست؟ مستحضرید كه سیاستمدار واقعی اهل بیت(ع) هستند و در زیارت جامعه امام هادی(صلوات الله و سلامه علیه) آمده است كه به اهل بیت(ع) در مزار آنها در مشاهد مشرّفه عرض می‌كنیم: «اَلسَّلامٌ عَلَیكُم یا سَاسَةِ العِباد»؛ ای سیاستمداران بندگان الهی! امام مجتبی(ع) در پاسخ این سوال فرمود: «أُن تَرعَی حُقُوق الله وَ حُقوق الأحیاء وَ حُقوق الأموات»، 🔹می‌بینید امام مجتبی(ع) سیاست را در اضلاع سه‌گانه این مثلث بابركت معنا كرد، بیان نورانی امام مجتبی(ع) این است که فرمود: سیاست دینی یعنی رعایت حقّ الله، رعایت حقّ الناس، رعایت حقّ الأموات؛ این معنی سیاست است؛ 🔹یعنی رابطه خود را با خدا از نظر شناخت خدا، مستحكم كنید یك، 🔹رابطه‌تان را با زنده‌ها، آن‌كه انسان است، رابطه انسانی‌تان را با او حفظ كنید، به كسی خیانت نكنید، در عهد و پیمان خود وفادار باشید، خیرِ دیگران را بخواهید و حقوق احیا را زنده كنید؛ برخی‌ها مسلمان‌اند، برخی‌ها اهل كتاب‌اند، برخی‌ها كافرند، فرمود شما به احدی ظلم نكنید، ظلم حرام است ولو نسبت به كافر، مگر اینکه آن كافر بخواهد محارب باشد و حمله كند و مسلمان‌ها را آزار برساند 🔹و در بخش سوم فرمود، حقوق اموات را رعایت كنید؛ آنها كه كاری كردند، كتابی نوشتند، مدرسه‌ای ساختند، راهی را احداث كردند، پلی ساختند و خدماتی به جامعه ارائه كردند، حقّ آنها را رعایت كنید. 🔹بیان نورانی امام مجتبی علیه السلام در تبیین سیاست این است که فرمود: حقّ مُرده‌ها را، حقّ زنده را، حقّ الله را در رأس رعایت كنید، این می‌شود امام مجتبی که هم حكم اندیشه را بیان كرد، هم حكم انگیزه را بیان كرد، هم حكم دنیا را بیان كرد، هم حكم آخرت را بیان كرد و در همه محورها فرمود: ای انسان! تو مرگ را می‌میرانی، انسان است كه مظهر حیات ابدی ذات اقدس الهی است و نمی‌میرد: «آن‌كه نمرده است و نمیرد خداست» و بنده خدا هم در سایه لطف خدا این آثار را دارد. 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
معارف بدیع.mp3
455.3K
روز بیست و هشتم ماه 🔹معارف بدیع آیت الله 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
(ص) 🔅🔅🔅 📌 رحمت جهانی زمان:5/20 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 ✳ نگاشت 18: نکات کلی تفسیرآیات 21 تا 26 كَلَّا إِذا دُكَّتِ الْأَرْضُ دَكًّا دَكًّا «21» وَ جاءَ رَبُّكَ وَ الْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا «22» وَ جِي‌ءَ يَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ يَتَذَكَّرُ الْإِنْسانُ وَ أَنَّى لَهُ الذِّكْرى‌ «23» يَقُولُ يا لَيْتَنِي قَدَّمْتُ لِحَياتِي «24» فَيَوْمَئِذٍ لا يُعَذِّبُ عَذابَهُ أَحَدٌ «25» وَ لا يُوثِقُ وَثاقَهُ أَحَدٌ «26» «21» چنان نيست، (كه مى‌پنداريد، بلكه) آنگاه كه زمين به شدّت درهم كوبيده شود. «22» و (فرمان) پروردگارت با فرشتگان صف در صف فرارسد. «23» در آن روز دوزخ را حاضر كنند، در آن روز انسان متذكّر شود ولى اين تذكّر چه سودى برايش دارد؟ «24» (در آن روز انسان) مى‌گويد: اى كاش براى زندگى (امروز) چيزى از پيش فرستاده بودم. «25» پس در آن روز هيچكس به مانند عذاب او عذاب نكند. «26» و هيچكس چون به بند كشيدن او، در بند نكشد. 🌿🌿🌿 ▫ «دك» به معناى كوبيدن و هموار كردن است و دكّه و دكّان جايى است كه براى عرضه اجناس، زمين آن هموار و مهيا مى‌شود. 🔹 امام رضا عليه السلام فرمود: مراد از «جاءَ رَبُّكَ»، آمدن فرمان پروردگار است (نه آمدن خود پروردگار). « تفسير نورالثقلين.» چنانكه در آيه 33 سوره نحل مى‌فرمايد: «يَأْتِيَ أَمْرُ رَبِّكَ»، فرمان پروردگارت مى‌آيد. مراد از «وَ جِي‌ءَ يَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ»، پرده‌بردارى از روى آن باشد. « تفسير الميزان.» چنانكه در جاى ديگر مى‌فرمايد: «بُرِّزَتِ الْجَحِيمُ لِمَنْ يَرى‌» « نازعات، 36» 🔹 هنگامى كه آيه‌ «وَ جِي‌ءَ يَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ» نازل شد، پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله درهم فرو رفت، به گونه‌اى كه هيچكس جرأت سخن گفتن با آن حضرت را نداشت. « بحار، ج 105، ص 103.» ✅ 1 -خداوند، انسان را از علاقه شديد به مال و تصاحب حق ديگران باز مى‌دارد.«تُحِبُّونَ الْمالَ‌- كَلَّا ...» ✅ 2 -داروى حرص و حب مال، ياد قيامت است. «تَأْكُلُونَ التُّراثَ‌ ... تُحِبُّونَ الْمالَ‌ ... كَلَّا إِذا دُكَّتِ الْأَرْضُ‌» ✅ 3 - قيامت، روز حاكميت مطلق فرمان الهى است. «جاءَ رَبُّكَ» ✅ 4 - از رعايت نظم و سلسله مراتب، نمايش قدرت فرشتگان در قيامت به چشم مى‌خورد. «الْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا» ✅ 5 - تذكّر و پشيمانى در قيامت سودى ندارد. «وَ أَنَّى لَهُ الذِّكْرى‌» ✅ 6 - قيامت، روز هوشيارى و يادآورى است. «يَوْمَئِذٍ يَتَذَكَّرُ الْإِنْسانُ» ✅ 7 - جهنم، در قيامت ظاهر مى‌شود. «جِي‌ءَ ... بِجَهَنَّمَ‌» ✅ 8 - قيامت روز حسرت است. «يا لَيْتَنِي» ✅ 9 - آرزو كارساز نيست، تلاش لازم است. «يا لَيْتَنِي قَدَّمْتُ» ✅ 10 - زندگى واقعى و ابدى، زندگى قيامت است. «لِحَياتِي» ✅ 11 - خداى رحيم، در جاى خود شديد است. «لا يُعَذِّبُ عَذابَهُ أَحَدٌ» ✅ 12 - ممكن است براى كيفرهاى خداوند در دنيا مشابهى باشد، امّا در آخرت عذاب الهى مشابه ندارد. «فَيَوْمَئِذٍ لا يُعَذِّبُ عَذابَهُ أَحَدٌ» ✅ 13 - در قيامت، امكان فرار از عذاب نيست. «لا يُعَذِّبُ‌ ... لا يُوثِقُ‌» 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
برشی از (17) 🔅🔅🔅 ▪ اما اين كه چرا به جاي «بالله» عنوانِ «بسم الله» انتخاب شد؟ وجوهي ذكر شده است؛ مانند: 1 ـ براي تبرّك به اسم. 2 ـ براي فرق بين شروع در كار مثلا ً و بين سوگند؛ زيرا قَسَم به «الله» حاصل مي شود، نه «بسم الله». 3 ـ چون اسم عين مسمّاست، تفاوتي بين «الله» و بين «بسم الله»، وجود ندارد. 4 ـ اوّل با انس به نام خداوند، دلها از علايق و سرّها از عوايق صاف شود تا كلمه «الله» بر دل نَقّي و سِرِّ صَفّي وارد آيد.[ لطائف الإشارات، ج1، ص56.] ▪ محمد بن جرير طبري حديثي را به اين مضمون از رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) نقل مي كند: مادر حضرت مسيح (عليه السلام) فرزندش عيسي را به مكتب برد تا از آموزگار فن كتابت آموزد. معلّم گفت: بنويس «بسم». عيسي (عليه السلام) فرمود: بسم چيست؟ معلّم گفت: نمي دانم. عيسي فرمود: «باء» بهاء خداست، «سين» سناي اوست و «ميم» مملكت او. آنگاه طبري مي گويد: مي ترسم گزارشگرْ نادرست نقل كرده باشد و منظورِ معلّم «ب»، «س» و «م» بوده است؛ آن طوري كه كودكان را در مكتب حروفِ اَبي جاد (أبجد) مي آموزند. شايد راوي حديث اشتباه كرده و حروف سه گانه مزبور را به هم پيوسته به صورت «بسم» نقل كرد؛ زيرا تأويلِ منقول ياد شده هرگز با كلمه‌ي (بسم الله الرّحمن الرحيم) بر موازين لغت عرب هماهنگ نيست.[ تفسير طبري، ج 1، ص 81 ـ 82 با تصرف.] ▪ محي الدين عربي متعلَّق حرف جرّ را در هر سوره اي كه آغاز آن «حمد» است فعلي از مادّه حمد مي داند؛ مانند: «حَمَدْتُه» يا «أحْمَده»[ إيجاز البيان فى الترجمة عن القرآن، چاپ شده در حاشيه‌ي تفسير و اشارات ابن عربي، ج1، ص21.]. مولي عبدالرزاق كاشاني نيز متعلّق آن را «أبدءُ» و «أقرء» مي داند. البته وي مراد از «اسم» را صورت نوعي انسان كاملِ جامعِ رحمت رحماني و رحيمي مي داند كه مظهر ذات الهي و اسم اعظم است.[ تأويلات كاشاني، ج 1، ص7.]در برخي از نصوص، چنانكه در مبحث روايي خواهد آمد، چنين وارد شده است: «معني قول القائل بسم الله، أىْ أسِمُ نَفْسى بِسمَةٍ من سِماتِ الله عزّ وجلّ وهى العبادة»]نورالثقلين، ج 1، ص 11.]. بنابراين، متعلّقِ محذوف حرف جر مشتق از مادّه «اسم» است و گوينده يا نويسنده در صدد آن است كه خود را به نشانه‌ي بندگي خداوند موسوم سازد. برخي مفسران گفته اند: در اين خبر تنبيهي است بر اين كه شايسته است گوينده‌ي (بسم الله...) در حين اين گفتار كوشا باشد تا نمونه اي از اوصاف الهي را در خود ايجاد كند.[ بيان السعاده، ج 1، ص25.] ▪ به هر تقدير، اگر متعلَّق «باء» از مادّه قرائت يا هر ماده مناسب ديگر باشد، چون اسم داراي مراتب است، قرائت يا كار مناسب ديگر نيز داراي درجات خواهد بود و گوينده‌ي (بسم الله) با هر درجه اي كه شروع كند مطابق همان مرتبه، كار خود را ادامه مي دهد؛ چنانكه وارد شده: «اقرأ وارق»[ بحار، ج 8، ص 133.]؛ بخوان و بالا برو. 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
📌 مقام رضا ▪️ قصه ما این بود كه بچه‌ های مرحوم پدر و مادرم معمولاً می ‌مُردند، ما را هم نذر امام رضا (سلام الله علیه) كردند. مرحوم پدر و مادرم نذر كردند كه اگر خدا به اینها فرزندی داد و به سن هفت سالگی رسید و ماند، این بچه را به مشهد برای زیارت بیاورند و ما هم نذر شدیم. موی سر ما را هم كوتاه می ‌كردند، اما نمی ‌تراشیدند. ما یك گیسوی بلند داشتیم كه این [فرزند] را باید خدمت حضرت آورده و در اینجا مو را بتراشند و در نهر در حرم بریزند؛ سالی هم یك حلقه نقره ‌ای نذر بود كه به گردن ما می ‌گذاشتند كه این هفت ‌تا بشود و بعد خدمت حضرت بیاورند. ما هر سال یك حلقه نقره ‌ای به گردنمان اضافه می شد و یك گیسی هم داشتیم که فقط كوتاه می‌ كردند، نه بتراشند. ▪️ حالا هفت سالمان شد و ما را باید بیاورند تا نذر را ادا كنند. مرحوم پدر و مادرم و دایی ‌ام یك وسیله‌ای كرایه كردند، شبی را در راه خوابیدیم و بعد آمدیم مشهد و اینها موی سر ما را كوتاه كردند. آن وقت یك نهر بزرگی در همین صحن بزرگ بود كه زوّار همین ‌جا می ‌نشستند و وضو می‌ گرفتند. این مو را كه تراشیدند، در این نهر ریختند و آن طوق هفت ‌گانه را كه از نقره بود در ضریح انداختند و ما به نذرمان عمل كردیم. از آن به بعد دیگر ما خودمان را آزاد شدهٴ حضرت می ‌دیدیم. ▪️ هر كسی در هر گوشه عالم به مقام رضا برسد، به وساطت آن حضرت است؛[مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج‏1، ص404؛ «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی عَلِی بْنِ مُوسَی الرِّضَا الَّذِی ارْتَضَیتَهُ وَ رَضِیتَ بِهِ مَنْ شِئْتَ مِنْ خَلْقِك‏». ] البته این اسم‌ هایی كه «تَنزِیلُ مِنَ السَّمَاءِ» سر جایش محفوظ است، مقام رضا مقامی است كه هر كسی در هر گوشه عالم بخواهد راضی بشود ـ یك كسی در امتحان موفق شد، كسی در تجارت موفق شد، كسی خوشحال شد ـ این به وساطت مقام رضاست. ▪️ هر كسی را كه در عالم بخواهی راضی كنی، به وسیله مقام رضاست؛ مثل اینكه هر جایی خدای سبحان بخواهد یك درخت را سرسبز كند، مثل باران است. این مقام رضا طوری است كه در عالم هر كسی در هر گوشهٴ جهان بخواهد خوشحال بشود، آنجا وجود مبارك حضرت حضور دارد، مقام رضا این است. 📚 دیدار تولیت آستان قدس رضوی با حضرت استاد تاریخ: 1398/04/29 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
❇️ حضرت آیت الله : 📒 علمی كه با هدایت و جزمی كه با عزم همراه باشد كوثر است 🔹انسان از آن جهت كه موجود متفكّر مختار است، هدایت او در سایه علم و عمل صالح است؛ علم برای آن است كه بخش اندیشه آن شكوفا شود و عمل صالح برای آن است كه بخش انگیزه آن بالنده شود. اگر علم نباشد انسان به آن مقام والا بار نمی‌یابد یا اگر علم باشد و عمل صالح آن را همراهی نكند به مقصد نمی‌رسد. برای نِیل به مقصد چاره‌ای جز این دو جناح و بال نیست؛ یكی علم صائب و دیگری عمل صالح 🔹 وجود مبارك امام مجتبی(سلام الله علیه) طبق نقل مرحوم كلینی(رضوان الله علیه) فرمود: «كُونُوا أَوْعِیةَ الْعِلْمِ وَ مَصَابِیحَ الْهُدَی» شما ظرف دانش باشید و چراغ هدایت؛ یعنی جانتان ظرفیت علوم الهی را دارد، این ظرف را پر از دانش كنید و بخش عقل عملی‌ شما ظرفیت چراغ هدایت دارد، این را سراج منیر كنید؛ با علم راه خود را ببینید و با چراغ به دیگران راه بدهید تا نه راه دیگران را ببندید و نه بیراهه بروید. 🔹این بیان نورانی امام مجتبی(سلام الله علیه) از سخنان قرآن كریم و وجود مبارك پیغمبر(علیه و علی آله آلاف التحیة والثناء) نشئت گرفته است. 🔹 ذات اقدس الهی فرمود خودِ این كتاب حكمت است و كتابِ حكیم است ﴿یس ٭ وَ الْقُرْآنِ الْحَكِیمِ﴾؛ یعنی هم در بخش نظر حكمت نظری را داراست و هم در بخش عمل حكمت عملی را واجد است، زیرا برای هدایت انسان آمده است و كتابی است كه ﴿هُدی لِلنَّاسِ﴾ و برای تبشیر و انذار نازل شده و اگر بخواهد انسان را هدایت كند باید به بخش اندیشه او كاملاً عنایت كند؛ یعنی علوم ناب را به او افاضه كند و هم به بخش انگیزه‌ او عنایت كند؛ یعنی اراده و نیت و اخلاص و عزم صحیح را به او عطا كند. 🔹در قرآن كریم وقتی از علم سخن به میان می‌آید یا مسبوق به هدایت است یا ملحوق به هدایت است یا مصحوب به هدایت؛ یعنی یا قبل از علم سخن از اراده صحیح و هدایت است یا بعد از ذكر علم سخن از هدایت است یا همراه و در صحابت علم سخن از هدایت است. 🔹علمی كه با هدایت و جزمی كه با عزم همراه باشد این كوثر است و اگر علمی با عزم و اراده و نیت و عمل صالح همراه نباشد این زمینه تكاثر را فراهم می‌كند. 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅🔅🔅 📌 باب حکمت زمان:1/41 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
@rahighemakhtoom
📌 چرا امام هشتم (علیه السلام)، «رضا»ست؟ 🍀 هیچ موجودی از هیچ موجود دیگری راضی نمی‌شود، مگر به وساطت مقام امام هشتم؛ هیچ انسانی به هیچ توفیقی دست نمی یابد و خوشحال نمی شود، مگر به وساطت مقام رضوان رضا (سلام الله علیه)؛ 🍀 و هیچ نفس مطمئنه ای به مقام راضی و مَرضی بار نمی‌یابد، مگر به وساطت مقام امام رضا! او نه چون به مقام رضا رسیده است، به این لقب ملقّب شده است! بلکه چون دیگران را به این مقام می‌رساند، ملقّب به رضا شد. 🍀 ممکن است در بین آحاد امّت کسانی باشند که به مقام رضوان راه پیدا کنند؛ چون پایان بخش سورة مبارکة فجر که فرمود: 🍀 یا أیَّتُهَا النَّفسُ المُطمَئِنَهُ ارْجِعِی إلی رَبِّکِ راضِیَهً مَرضِیَّه (1)مخصوص ائمه (ع) نیست، شامل سائر انسانهای ملکوتی‌منش هم می‌شود. 🍀 ممکن است در بین امّت کسانی باشند که دارای نفس مطمئنه و نائل به مقام راضِیَهً مَرضِیَّهً بشوند، امّا رضا نخواهند بود! آنها جزء امّت‌اند، ولی امام رضا (ع) واسطه است که چنین افرادی در بین امّت به مقام راضِیَهً مَرضِیَّهً راه پیدا می کنند. 📚قرآن حکیم از منظر امام رضا علیه السلام📚 🌿🌿🌿 کانال قرآنی رحیق شهادت امام رئوف حضرت علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیه و الثناء را به شما عزیزان تسلیت عرض می کند. التماس دعا @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرمت: زمان:3/13 🔅🔅🔅 🏴 السلام علیک یاعلی بن موسی الرضا 🏴 ◼️نعمتی به هیچ کس نمیرسد،که او خوشحال بشود، مگر به وساطت رضا 🌿🌿🌿 کانال قرآنی رحیق شهادت امام رئوف حضرت علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیه و الثناء را به شما عزیزان تسلیت عرض می کند. التماس دعا @rahighemakhtoom
#معرفی_کتاب 📚نام کتاب: قرآن حکیم از منظر امام رضا علیه السلام 📘 تک جلدی 📖مؤلف: آیت الله جوادی آملی مدظله العالی 🔸صفحه آرایی: پژوهشگاه علوم وحیانی معراج 🔸شرح کوتاه: 🔹قرآن حكيم و عترت كريم، دو يادگار ماندگار پيامبر اكرم (ص)‌اند كه به جهت عظمت والا و نقش حساس و خطير آن‌ها همواره مورد توجه و اهتمام مسلمانان بوده و مي‌باشند. 🔹هشدارهاي تكان دهندهٴ آن حضرت دربارهٴ اين دو امانت الهي بعد از جريان رسالت و اتحاد و هماهنگي بين آن دو ايجاب مي‌كرد كه مؤمنان راستين و صادق، همواره به فكر اين دو يادگار مهم رسالت باشند و با تمسك به قرآن و عترت، به موازات هم و بدون تفاوت، هم قرآن حكيم را در جايگاه اصلي آن ببينند و هم عترت عزيز را در ارايهٴ نقش مهم‌شان ياري كنند. 🔹از بهترين زمينه‌هايي كه مي‌توان به هماهنگي ثقل اكبر و اصغر، راه يافت، اين است كه قرآن را از زبان عترت و عترت را از زبان قرآن بيابيم. 🔹كتاب ارزشمند «قرآن حكيم از منظر امام رضا (عليه‌السلام)» در راستاي اين هدف تأليف شد و در مباحث وزين خويش در يك مقدمه، يك روضه و چهار جنت به آشنايي با حقيقت قرآن، قرآن علمي و عيني، راه و شرايط شناخت قرآن، موانع شناخت قرآن، تفاوت تدبر در قرآن و استنطاق آن، تشويق قرآن به تحصيل برهان عقلي و دريافت شهود قلبي، جايگاه شهود قلبي در قرآن و... مي‌پردازد. 🌱🌱🌱 #معرفی_کتاب #قرآن_حکیم_از_منظر_امام_رضا 🆔 @rahighemakhtoom