🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم.
🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید.
🆔 @rahighemakhtoom
برشی از کتاب #سروش_هدایت(156)
#آیت_الله_جوادی_آملی
#اسلام_شناسی
#آموزه_های_اسلامی
#قرآن_شناسی
#آموزه_های_قرآنی
#پیام_ها_و_نکته_ها
همايش بين المللي #رياضي در سال #عزّت و افتخار حسيني (عليهالسلام)
🔅🔅🔅
📈 اصل پنجم. عزّت و افتخار كمال هاي تحصيلي است و مقدمات آن
وجودي است نه وجوبي، و تحصيل آن واجب مطلق است نه مشروط، و مُنَجّز است نه مُعَلّق، مگر نسبت به اموري كه در حصول آن قدرت عقلي سهيم باشد.
📐 بررسي اسوه بودن سالار شهيدان(عليهالسلام) كه مصباح هدايت و سفينه نجات است، بدون تحليل عميق تاريخي اوضاع سياسي عصر آن حضرت ممكن نيست، زيرا نهضتي كه فروغ آن هماره بر تارك تاريخ مي تابد و همه معادلات رياضي را ناديده مي گيرد، و رهبر آن جنگ خونين نابرابر را تحمّل مي كند و با همه اعضاي خاندان وحي و نبوّت به استقبال آن مي رود، و قيامي كه صفحه غابر و صحنه قادم را به دست نسيان مي سپارد و سالف و آنف را در پيشگاهش به كُرْنِش وا مي دارد، و بالاخره اسلام «نَبَوي الحدوث» را «حسيني البقاء» مي كند، حتماً داراي ابعاد عريق علمي، فقهي، حقوقي و سرانجام سياسي است.
⏪ عناصر محوري سياست سياه اموي عبارت بود از:
⬅ 1. تفكيك قرآن از عترت كه سهمگين ترين سانحه سيه رويي امويان محسوب مي شود.
⬅ 2. بعد از تفكيك اين دو از هم، هركدام را جداگانه مُثْلَه علمي كردن؛ به اين وضع كه تهْمَتِ تحريف قرآن از يك سو، و تصدّي تفسير آن به رأي از سوي ديگر، و حمايت از تز مشئوم منع تدوين حديث از سوي سوم، و جَعْل احاديث و نشر شَفَهي آن در قدح اهل بيت عصمت، به ويژه حضرت اميرمؤمنان (عليهالسلام) از سوي چهارم، و نشر اخبار منحول در مدح دست اندركاران سقيفه و ترويج ضمني آل ابي سفيان و مانند آن از سوي پنجم.
⬅ 3. تبديل خلافت به سلطنت و نَبذ مآثر و طرد آثار پربركت امامت، و التزام به لوازمِ منحوس سلطنت.
⬅ 4. تبديل اسلام ناب به جاهليتِ مستور و گاهي مشهور.
⬅ 5. احياي بدعت و اماته سنّت در تمام شئون فردي و اجتماعي، به طوري كه استقلال امّت اسلامي به استعباد، استثمار، استبداد، استحمار و استعمار مبدّل شد، حرّيت آنان به رقيّت تبدّل يافت، تماميّت ارضي آن ها به گستره كفر، الحاد و نفاق درآمد.
⬅ 6. ايجاد اختلاف و شكاف ميان مردم و اهل بيت عصمت(عليهمالسلام) از يك سو، دامن زدن به شقاق هاي فراموش شده كهن، مانند آنچه بين اوس و خزرج بود از سوي ديگر، حمايت از نژادپرستي و قبيله گرايي جاهلي از سوي سوم، و بالاخره در قبال نداي اتحاد و اعتصام عمومي به «حَبْل الله»، نعره عفريتانه «منّا أميرٌ ومنكم أميرٌٌ» را تكرار كردن و شعار مشئوم فرعوني (وقد أفْلَحَ الْيوم مَن استعلي) [سوره طه، آيه 64.]
را تبليغ نمودن، و اقتصاد كشور را به پاي سياست سلطه اموي تضحيه كردن و بني هاشم را از حقوق مسلّم آنان محروم نمودن، و صدها مصائب و متاعب ديگر كه عرصه زندگي را بر آزادمنشان به صورت قفس آهنين در مي آورد، محصول آن بود.
🔅🔅🔅
🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید.
🆔 @rahighemakhtoom
#جوان
#سرمایه_الهی
#حضرت_آیت_الله_جوادی_آملی
📌 بذر معارف
🔸 دل جوان مثل یك زمین خالی است هر بذری بیفشانند می رویاند، این اصلی است كه حضرت در نهج البلاغه به كار میبرند،[1] در كنار این اصل این اصل نبوی هم هست كه فریقین نقل كرده است كه «مَنْ أَحْیا أَرْضاً مَیتَةً فَهِی لَهُ»؛[2] هر كسی كه زمین مرده را احیاء كرد مالك می شود و هر كس زمینه مرده را هم احیاء كرد مالك می شود. خب اگر دل جوان به منزله یك مزرعه خالی است و اگر هر بذری بیفشانند می رویاند و اگر هر كسی زمینی را آباد كرد یا زمینه ای را آباد كرد مالك می شود، این خطر جوان ها را تهدید می كند كه صاحب دل ما كیست؟! این را باید به چه كسی بسپاریم؟ هر كس بذر و فکر خاص خود را در دل ما نهاد چه بخواهیم و چه نخواهیم مالك دل می شود، اگر كسی زمین مرده را آباد كرد بر اساس قانون احیاء مالك آن زمین می شود كه «مَنْ أَحْیا أَرْضاً مَیتَةً فَهِی لَهُ»، لكن می شود با زور از دست چنین مالكی زمین را غصب كرد، ولی اگر زمینه فکری یك دانشجو را كسی احیاء كرد، دل غصب پذیر نیست! با هیچ زوری نمی شود اندیشه را از ذهن كسی بیرون برد، نه نمی شود گفت بفهم، نه می شود گفت نفهم، آن گاه این دل در اختیار صاحب دل خواهد بود.
🔸 آن مردان شاگردان علوی اند و بسیار كم اند، اگر دریا هستند به سرمایه خودشاناند و اگر معدن هستند «النَّاسُ مَعَادِنُ كَمَعَادِنِ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ»[3] به سرمایه خودشان اند. ذات اقدس الهی انسان را بی سرمایه خلق نكرد! فرمود من گوهرهای فراوانی دادم، منتها شما این گوهر را به جای اینكه شكوفا كنید دفن كردید؛ آن راه كمتر بهره ما می شود. ما گوشمان متوجه سخنان اساتید است و چشممان متوجه نوشتار مؤلفان دیگر، پس ما مثل یك سرزمین مواتی هستیم كه از بیرون بذر افشانی می شویم، غالب ما هم این هستیم! برای غالب ما گفتند كه شما راه خدا را به این آسانی ها نمی توانید طی كنید، خدا مثل گوهر نیست، خدا مثل شمس و قمر نیست كه تا بجویید و پیدا كنید، «همه چیز را تا نجویی نیابی، جز این دوست را تا نیابی نجویی».[4] گوهر را انسان گم كرده است بالأخره میفهمد یك گوهری هست، یك علمی هست، شنیده، باور كرده، می جوید و می یابد؛ اما خدا نه شنیدنی است، نه دیدنی است، نه بوییدنی است، انسان به دنبال چه برود؟ «همه چیز را تا نجویی نیابی، جز این دوست را تا نیابی نجویی» و این از نهان ما برمی خیزد كه آن راه متأسفانه كمتر تردد می شود.
🔸 پس ماییم و نوشته های مؤلفان و گفته های معلمان، باید بكوشیم و ببینیم كه این سرزمین را به دست چه كسی میخواهیم بدهیم؟! چه كسی میخواهد این را احیاء كند؟! اگر ما دل را به دست یك نویسنده یا گوینده دادیم، بخواهیم از او جدا بشویم، از آن فکر فاصله بگیریم ممكن نیست، چون «اُصلُ اَلْمَرْأِ لُبُّهُ»[5] برد آنجا كه این دل می طلبد! وجود مبارك حضرت امیر (سلام الله علیه) به فرزند جوانش فرمود كه قلب جوان مثل زمین خالی است، پسرم قبل از اینكه دیگران آن زمین را بذرافشانی كنند و مالك بشوند من در این زمین بذر معارف می كارم.
[1] . نهج البلاغه، نامه 31؛ «قَلْبُ الْحَدَثِ كَالْأَرْضِ الْخَالِیةِ مَا أُلْقِی فِیهَا مِنْ شَیءٍ قَبِلَتْهُ».
[2] . معانی الاخبار، ص292.
[3] . الکافی (ط _ الاسلامیه)، ج8، ص177.
[4] . فیه ما فیه(مولوی)، فصل پنجاهم.
[5] . ر.ک، الامالی (للصدوق)، ص240؛ «أَصْلُ الْإِنْسَانِ لُبُّهُ».
📚 درس اخلاق
تاریخ: 1379/04/16
🆔 @rahighemakhtoom
075.mp3
6.62M
#استاد_رنجبر
#تفسیر_صوتی #تفسیر_عمومی
#سوره_نساء
#جلسه 1
🔅🔅🔅
🔹با بیانی جذاب، شنیدنی و زیبا و آسان وساده و کاربردی
▪️با هشتگ #استاد_رنجبر در کانال تمام فایل ها را می توانید گوش کنید.
🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم.
@rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#قرآن
#اسلام
#الشیخ_محمد_الصدیق_منشاوی
#قاریان
#تلاوت_قرآن
#سوره_بقره
#سوره_حمد
🔅🔅🔅
📌 تلاوت استاد الشیخ محمد صدیق منشاوی
🕑 زمان: 27دقیقه
📈 این تلاوت شامل آیات ۱ تا آخر سوره مبارکه حمد و آیات ۱ تا آیه ۲۹ سوره مبارکه بقره است .
🔅🔅🔅
✅نشر و تبلیغ آموزه های ناب وحیانی را از دیگران دریغ نکنیم.
@rahighemakhtoom
✅نشانه صلوات خدا بر مؤمنان: بي تابي براي نماز و لذّت جان دادن
🔸فرمود هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَمَلاَئِكَتُهُ؛ خداي سبحان آن تصليه، آن رحمت خاص را نصيب شما ميكند.
🔸آن رحمت تشريعي را كه نصيب همه كرده است ولي اين گرايش، اين علاقه، اين كوشش [چيز ديگر است]
🔸ميبينيد بعضيها همين كه اول وقت ميشود براي نماز اول وقت بيتاباند.
🔸بعضيها متأسفانه ميبينيد با اينكه دارند اذان ميگويند اينها مرتب اطراف حرم دارند ميگردند، مشغول بيع و شراء هستند، نماز ميخوانند امّا آن حساسيّت را ندارند.
🔸اين گرايش، اين طپش، اين علاقه كه من با خداي خودم در اولين فرصت گفتگو كنم اين يك نورانيّتي است در قلب هر كسي نيست.
🔸اگر اين نورانيّت پيدا شد بداند اين صلوات الهي است ...
🔸اگر كسي مؤمن باشد خدا در دنيا نسبت به او يك برخورد خاص دارد (يك)، بعد از دنيا هم نسبت به او يك برخورد ويژه دارد (دو)
🔸در دنيا اين گرايشها و اين علاقهها و اين محبتها و اين فرصتها را در اختيار او قرار ميدهد؛ بعد از مرگ هم با سلامت هستند.
🔸درست است هنگام مُردن فشار هست، يا در طليعه قبر و برزخ فشار هست، يا در ساهره قيامت فشار هست ... اما در همه اين موارد كه يوماللّقاء است او راحت راحت است، در کمال سلامت است، تَحِيَّتُهُمْ يَوْمَ يَلْقَوْنَهُ سَلاَمٌ ... بعد از دنيا هم تَحِيَّتُهُمْ يَوْمَ يَلْقَوْنَهُ سَلاَمٌ
🔸انسان در حال احتضار تمام مجاري ادراكياش بسته ميشود، يعني حتي نزديكترين ارحامش را كه فرزندان او هستند نميشناسد، لكن فرشتههاي رحمت و اولياي الهي را -كه ميآيند در كنار او- ميبيند...
🔸الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلاَئِكَةُ طَيِّبِينَ يَقُولُونَ سَلاَمٌ عَلَيْكُمُ؛ فرشتهها با سلام وارد ميشوند، با سلام عرض ارادت ميكنند، با سلام قبض روح ميكنند.
🔸هيچ لذّتي براي مؤمن در تمام مدت عمر به اندازه لذّت جان دادن نيست؛ چنين فضيلتي است! ...
🔸او در كمال راحتي اصلاً يادش نيست كه زن و بچه داشت؛ وقتي يادش نباشد كه نگران نيست!
🔹برگرفته از درس تفسير قرآن حضرت آیت الله العظمی #جوادی_آملی /سوره احزاب، آيات 41 الي 48
✅نشر و تبلیغ آموزه های ناب وحیانی را از دیگران دریغ نکنیم.
@rahighemakhtoom
اگر میخواهید بدانید یک انسان
چقدر ارزش دارد
ببینید به چه چیزی عشق مےورزد
کسی که عشقش ماشینش است
ارزشش به همان میزان است
اما کسی که عشقش خداست
ارزشش اندازه خداست ˝علامه جعفری(ره)˝
.
.
#فتامّل
@rahighemakhtoom
#روز_جهانی_بهداشت
#عدل
#اشیاء_آفرین
#حضرت_آیت_الله_جوادی_آملی
📌 حقوق جسم و جان
🔸 انسان از آن جهت كه انسان است جانی دارد كه باید به حقّش برسد و جسمی دارد كه باید به حقّش نایل آید. مهم ترین حق برای جان جوامع بشری، توحید است و عدل و مهم ترین حق برای جسم، حیات است و سلامت آن حیاتِ عقلی است و این حیات مادّی است؛ هر دو را قرآن كریم تبیین كرده است. نه می توان عقل جامعه را از جسم آنها جدا كرد و نه میتوان جسم را جدای از جان به حساب آورد. سرّ اینكه قرآن چنین جامعیتی را به همراه دارد آن است كه یك كتاب عادی نیست؛ زیرا نه متكلّم و كاتب این كتاب عادی است و نه نحوه گفتن و تنظیم این كتاب عادی است.
🔸 سلامت جامعه از نظر اعتقاد به صورت توحید است كه قرآن كریم توحید را به خوبی معنا كرده كه یك حقیقت است كه بالاصالة موجود است و آن خداست با اسماء و صفاتش که دارد جهان فرشته ها و بشر و گیاهان و نبات و حیوان و جماد را اداره می كند، دنیا و قیامت را اداره می كند، شریك هم ندارد و هر چه در عالم فرض می شود به اذن او كار می كنند و دیگر هیچ! عدل است كه در مسائل اجرای واقعاً حیات بخش است.
🔸 مستحضرید كه در قوانین عمومی، حقوق عمومی، حقوق سازمان ملل و مانند آن موادّی را به عنوان حقوق بشر تدوین كردند كه آن مواد دارای مبانی است، مبانی آن مواد عبارت از عدل است، آزادی است، استقلال است، امنیت است، امانت است، حُسن تفاهم است، زندگی مسالمت آمیز است، محیط زیست است و مانند آن، اما این مبانی را از كجا می گیرند دستشان كوتاه است. عدل یعنی «وَضْعُ كُلِّ شَیءٍ فی مَوْضِعِه»[1] هر چیزی را در جای خود قرار دادن، مفهوم این عدل جاذبه دارد، خیلی شفاف و روشن است؛ اما اشیاء جایش كجاست اشخاص جایش كجاست؟ ما چه شیئی را باید در جای معین بگذاریم و چه شخصی را باید به سِمت معین نصب بكنیم؟ اشیاء جایشان مشخص نیست، اشخاص جایشان مشخص نیست، با عقل مقدار كمی از این امور معلوم می شود، اما بخش وسیعی از امور را وحی باید شكوفا كند. بنابراین اگر مسئله حقوق بشر است، سلامت بین المللی است قرآن باید تعیین كند، سلامت منطقه ای است قرآن باید تعیین كند، سلامت محلّی است قرآن باید تعیین كند.
[1] . ر.ک: نهج البلاغه، حکمت437؛ «الْعَدْلُ یضَعُ الْأُمُورَ مَوَاضِعَهَا».
📚 پیام به همایش بهداشت و سلامت
تاریخ: 1390/08/23
🆔 @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅نشر و تبلیغ آموزه های ناب وحیانی را از دیگران دریغ نکنیم.
@rahighemakhtoom
#بسم_الله_الرحمن_الرحيم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِین
#ماتریالیسم_اسلامی
#تفسیر_المیزان
#ترجمه_تفسیر_المیزان
@rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانسنگ #تفسیر_تسنیم_جلد_اول(87)
#کانال_قرآنی_رحیق(گنجینه آموزه های تفسیری)
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_تخصصی
#سوره_حمد
#تفسیر
#الرحمن
#الرحیم
#آیت_الله_جوادی_آملی
🔅🔅🔅
مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ (4)
📌 لطایف و اشارات
📈 3 ـ ظهور مالكيت مطلقه در قيامت
📐 بر اين اساس، «يومئذٍ» در (والأمر يومئذٍ لله)، ظرف انكشاف حق است، نه ظرف اختصاص يا مالكيت و اين آيه ناظر به مقام اثبات و كشف است، نه ثبوت و تحقّق و اين همان مسلك «توحيد افعالي» است كه به مقتضاي آن، انسان و هر فاعل ديگر درجه اي از درجات و شأني از شئون فاعليت خداي سبحان است؛ آب و غذا كه برطرف كنندهي تشنگي و گرسنگي است و آتش كه حرارت بخش و دارو كه شفابخش است، همه از شئون فعلي و درجات فاعليت خداوند است و هيچ گونه استقلالي در تأثير و فاعليت ندارد؛ زيرا كارها به آنها سپرده نشده است و فاعليت و مقام فعل حق تعالي امري نامحدود است و از اين رو مي توان همهي كارها و از جمله شفا را به او نسبت داد: (وإذا مرضتُ فهو يشفينِ) [سورهي شعراء، آيهي 80.]؛ زيرا خداي سبحان، در مقام فعل (ونه در مقام ذات) با دارو به بيمار شفا مي دهد. انسان نيز در كارهاي خود درجه اي از درجات فاعليت خداي سبحان است[1].
📝 پی نوشت:
[1]ـ توحيد افعالي غير از جبر است؛ خداوند انسان را موجودي دوبُعدي آفريده و بين دو راه خير و شرّ قرار داده است: وهديناه النجدين (سورهي بلد، آيهي 10) و هر يك از اين دو راه، پاياني مشخص دارد. عقل و نقل را نيز راهنماي صراط مستقيم قرار داده است. اگر انسان با حُسن اختيار خود راه خير را برگزيد، اين كار خير چون امري وجودي و كمال و نعمت است به خدا مرتبط است؛ اما اگر راه شرّ را پيمود و عصيان كرد، چون گناه و نافرماني جز فقدان ونقص نيست، به مبادي عاليه ارتباطي ندارد. پس خيرات كه كمال وجودي است به ربوبيّت برمي گردد و شرّ و نقص مبداي بالذات ندارد و اين بحث به خواست خداي سبحان در ذيل آيهي 79 سورهي نساء خواهد آمد.
🔅🔅🔅
✅ قرآن همراه است و هم راه ، همواره با قرآن باشیم
🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید.
@rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانسنگ #تفسیر_تسنیم_جلد_اول(88)
#کانال_قرآنی_رحیق(گنجینه آموزه های تفسیری)
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_تخصصی
#سوره_حمد
#تفسیر
#الرحمن
#الرحیم
#آیت_الله_جوادی_آملی
🔅🔅🔅
مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ (4)
📌 لطایف و اشارات
📈 3 ـ ظهور مالكيت مطلقه در قيامت
📐 پس در قيامت آشكار مي شود كه خداي سبحان فرمانرواي مطلق بوده، هست و خواهد بود و اين مطلب از آيات ديگري نيز استفاده مي شود، مانند:
📈 الف: (يومَ هم بارزون لايخفي علي الله منهم شي ء لمن الملك اليومَ لله الواحد القهّار) [سورهي غافر، آيهي 16.]؛ در آن روز سؤال مي شود كه مُلك و سلطنت از آنِ كيست و اين بدان معنا نيست كه ديروز از آنِ ديگري بوده است و پاسخ اين است كه فرمانروايي مخصوص خداي واحد قهّار است.
📈 ب: (فتعالي اللهُ المَلِكُ الحقّ)[ سورهي طه، آيهي 114.]. اين آيهي كريمه خداوند را به طور مطلق «مَلِك» معرفي مي كند و بر اين اساس فرض ندارد كه او در دنيا مَلِك و نافذ الكلمه نباشد. او كه مالك مُلْك و سلطنت است، گاه اين سلطنت را مي دهد و گاهي مي گيرد؛ مثلاً انسان را مالك چشم و گوش مي كند: (أمّن يملك السمع والأبصار)[ سورهي يونس، آيهي 31.]. مالك حقيقي چشم و گوش انسان، خداي سبحان است و مالكيت انسان نسبت به اندام و جوارح خود به اعطاي الهي است و در لحظه اي كه اراده كند آن را بستاند، ديگر اجازهي بستن چشم گشوده را نيز به انسان نخواهد داد و با اين كه ساده ترين كارها به ظاهر، همين بستن چشم است، گروهي در هنگام احتضار از انجام اين عمل نيز عاجزند و با چشم باز مي ميرند.
📐 بنابراين، نفوذ و تسلط مطلق خدا در قيامت «ظاهر» مي شود، نه «حادث»؛ گرچه براي برخي انسانها امروز نيز اين حقيقت آشكار است. موحّد كامل آنچه را ديگران پس از مرگ مي بينند، هم اكنون مشاهده مي كند. ادعيهي امامان معصوم (عليهم السلام) نشانهي آن است كه آنان حقيقت (والأمر يومئذ لله) را در دنيا مي ديدند و اين اثر توحيد افعالي است. حضرت امام رضا (عليه السلام) در سجدهي نماز به خدا عرض مي كرد: در احسانهايي كه بر من روا داشتي نه خود نقش داشتم و نه ديگران... و هر نيكي كه به من رسيد از جانب تو بود: «لك الحمد إن أطعتك ولا حجة لى إن عصيتك ولا صنع لى ولا لغيرى فى إحسانك ولا عذر لى إن أسأت، ما أصابنى من حسنة فمنك يا كريم اغفر لمن فى مشارق الأرض ومغاربها من المؤمنين والمؤمنات»[ بحار، ج49، ص117.].
ج: (لله ملك السماوات والأرض)[ سورهي مائده، آيهي 120.].
📐 آيات گذشته مالكيت و فرمانروايي خداي سبحان را به زبان اثبات بيان مي كرد. برخي از آيات نيز همين حقيقت را به لسان نفي بيان مي كند؛ مانند:
📈 الف: (ولم يكن له شريك في الملك)[ سورهي إسراء، آيهي 111.]. اگر از آياتي همچون (لله ملك السماوات والأرض) كه به لسان اثبات است، انحصار مِلك و مُلك در خداي سبحان را استفاده نكنيم، از آياتي مانند (ولم يكن له شريك في الملك) به خوبي استفاده مي شود.
📈 ب: خداي سبحان دربارهي مؤمنان و موحدان راستين مي فرمايد: اينان كساني هستند كه به هيچ نحو براي خدا شريك قائل نيستند: (يعبدونني لا يشركون بي شيئاً) [سورهي نور، آيهي 55. كلمهي «شريك» در جملهي لم يكن له شريك في المُلك و «شيئاً» در لايشركون بي شيئاً چون نكره در سياق نفي است، افادهي عموم مي كند و هر شريكي در مُلك را از خداي سبحان نفي مي كند.]و چون خدا هيچ شريكي در مُلك ندارد، قهراً ملك و سلطنت و نفوذ تنها از آنِ اوست.
📈 ج: خداي سبحان به پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايد: بگو من مالك هيچ سود و زياني براي خودم نيستم (چه رسد براي شما)، مگر آنچه را خداوند بخواهد: (قل لا أملك لنفسي ضَرّاً ولا نفعاً إلاّ ما شاء الله)[ سورهي يونس، آيهي 49.]. اين آيه كه صريحتر از آيات گذشته است به خوبي بر اختصاص مالكيت مطلق به خداي سبحان دلالت دارد[1].
📝 پانوشت:
[1]. اما سخن موساي كليم (عليه السلام): ربّ إنّي لا أملك إلّا نفسي وأخي (سورهي مائده، آيهي 25) نيز منافاتي با آيات گذشته ندارد؛ زيرا مربوط به مقام تشريع است، نه تكوين و مقصود اين نيست كه من مالك خويشم و برادرم نيز مالك خودش است، بلكه به اين معناست كه خدايا! هدايت و پيامت را به مردم رسانديم. من تنها اختيارِ ايمان خود را داشتم و مؤمن شدم. برادرم هارون نيز تنها اختيار ايمان خود را داشت و ايمان آورد؛ اما زمام ايمان ديگران به دست من نيست. بنابراين، جز خداي سبحان در دنيا و آخرت، احدي مالك تكويني اصيلِ چيزي نيست.
🔅🔅🔅
✅ قرآن همراه است و هم راه ، همواره با قرآن باشیم
🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید.
@rahighemakhtoom
#کانال_قرآنی_رحیق(گنجینه آموزه های تفسیری)
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سطح_متوسط
#تفسیر_سوره_تکاثر
#سوره_تکاثر
🔅🔅🔅
📌نگاشت4:محتوای تفسیری سوره تکاثر
أَلْهاكُمُ التَّكاثُرُ «1» حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقابِرَ «2» كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ «3» ثُمَّ كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ «4» كَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ «5» لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ «6» ثُمَّ لَتَرَوُنَّها عَيْنَ الْيَقِينِ «7» ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ «8»
▫ «تكاثر» از «كثرت» به معناى فزونطلبى و فخرفروشى به ديگران به واسطه كثرت اموال و اولاد است.
📈 جلوههاى تكاثر
✳ تكاثر در شرك و چند خدايى. «أَ أَرْبابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللَّهُ الْواحِدُ الْقَهَّارُ» « يوسف، 29.» (حضرت يوسف به هم زندانىهاى خود كه مشرك بودند، گفت: آيا ارباب متفرق بهتر است يا خداوند يكتاى قهار؟)
✳ تكاثر در غذا. بنى اسرائيل مىگفتند: ما بر يك نوع غذا صبر نداريم «لَنْ نَصْبِرَ عَلى طَعامٍ واحِدٍ» ما خوردنىهاى ديگر همچون پياز و سير و عدس و خيار مىخواهيم. «قِثَّائِها وَ فُومِها وَ عَدَسِها وَ بَصَلِها» « بقره، 61.»
✳ تكاثر در عمر. چنان كه بعضى دوست دارند هزار سال عمر كنند. «يَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ» « بقره، 96.»
✳ تكاثر در مال. قرآن مىفرمايد: برخى افراد به دنبال جمع مال و شمارش آن هستند. «الَّذِي جَمَعَ مالًا وَ عَدَّدَهُ» « همزه، 2.»
✳ تكاثر در مسكن. قرآن در مقام سرزنش بعضى مىفرمايد: در دامنه هر كوهى ساختمانهاى بلند بنا مىكنيد. «أَ تَبْنُونَ بِكُلِّ رِيعٍ آيَةً تَعْبَثُونَ» « شعراء، 128.»
تكاثر در شهوت. اسلام براى مسئله جنسى، راه ازدواج را تجويز كرده و بهرهگيرى از همسر را بدون ملامت شمرده: «إِلَّا عَلى أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ» « مؤمنون، 7.»* و ارضاى شهوت از غير راه ازدواج را تجاوز دانسته است. «فَمَنِ ابْتَغى وَراءَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ العادُونَ» « مؤمنون، 7.»*
▫ «أَلْهاكُمُ» از «لهو» به معناى سرگرم شدن به امور جزئى و ناچيز است كه انسان را از اهداف بلند باز دارد.
▫ «زُرْتُمُ» از زيارت و «مقابر» جمع مقبره است.
🔹 ميان دو قبيله بر سر تعداد نفرات گفتگو شد، تصميم گرفتند سرشمارى كنند بعد از زندهها
به قبرستان رفتند تا آمار مردگان را نيز به حساب آورند.
❇ حضرت على عليه السلام در خطبه 221 نهج البلاغه، بعد از تلاوت اين سوره مطالبى دارند كه ابن ابى الحديد در شرح آن مىگويد: در طول پنجاه سال، بيش از هزار بار اين خطبه را خواندهام و عظمت اين خطبه به قدرى است كه سزاوار است بهترين گويندگان عرب جمع شوند و اين خطبه برايشان تلاوت شود و همه به سجده افتند، همانگونه كه هنگام تلاوت بعضى از آيات قرآن، همه به سجده مىافتند. « شرح ابن ابى الحديد، ج 11، ص 153.»
🔹 دو جمله از آن خطبه را در اينجا بازگو مىكنيم:
«آبائهم يفخرون» آيا به مقبره پدرانشان افتخار مىكنند؟
«ام بعديد الهلكى يتكاثرون» يا به تعداد معدومين فزونطلبى مىكنند؟
«اجساد خرت و حركات سكنت» آنان جسدهايى بودند كه متلاشى شدند و متحركهايى بودند كه ساكن شدند.
«و لئن يكونوا عبرا احق من ان يكونا مفتخرا» آن جسدها سزاوارترند كه سبب عبرت شوند تا مايه افتخار.
🔹 از حضرت على عليه السلام حديثى نقل شده كه فرمودند: اولين «سَوْفَ تَعْلَمُونَ» مربوط به عذاب قبر است و دومى مربوط به عذاب آخرت. « تفسير كبير فخررازى.»
🔅🔅🔅
✅ قرآن همراه است و هم راه ، همواره با قرآن باشیم
🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید.
@rahighemakhtoom
#کانال_قرآنی_رحیق(گنجینه آموزه های تفسیری)
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سطح_متوسط
#تفسیر_سوره_تکاثر
#سوره_تکاثر
🔅🔅🔅
📌نگاشت5:محتوا و پیام های تفسیری سوره تکاثر
📈 یقین و نشانه ها
✳ يقين، باور قلبى است كه عميقتر از دانستن است. مثلا همه مردم مىدانند كه مرده كارى به كسى ندارد ولى حاضر نيستند در كنار مرده بخوابند، ولى مردهشور در كنار مرده به راحتى مىخوابد، زيرا مردم فقط مىدانند ولى مردهشور باور كرده و به يقين رسيده است. راه بدست آوردن يقين عمل به دستورات الهى است، همانگونه كه مردهشور در اثر تكرار عمل به اين باور رسيده است.
✳ بر اساس روايات، نشانه يقين، توكل بر خداوند و تسليم او شدن و راضى بودن به مقدرات او و واگذارى امور به اوست. « بحارالانوار، ج 70، ص 138.»
✳ يقين درجاتى دارد كه دو مرحلهاش در اين سوره آمده و مرحله ديگرش در آيه 95 سوره واقعه آمده است. مراحل يقين عبارتند از: علم اليقين، حق اليقين و عين اليقين. انسان، گاهى از ديدن دود پى به آتش مىبرد كه اين علم اليقين است، گاهى خودِ آتش را مىبيند كه عين اليقين است و گاهى دستى بر آتش مىنهد و سوزندگى آن را احساس مىكند كه حق اليقين است.
✳ مراد از ديدن آتش در «لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ»، يا ديدن آن در قيامت است و يا ديدن آن با چشم برزخى و مكاشفه در همين دنيا كه اين معنا با يقين سازگارتر است.
📐 بر اساس احاديث، مراد از نعمتى كه در قيامت مورد سوال قرار مىگيرد، آب و نان نيست، كه بر خداوند قبيح است از اين امور سؤال كند. بلكه مراد نعمت ولايت و رهبرى معصوم است « تفسير نور الثقلين.» امام رضا عليه السلام فرمود: سؤال از آب و نان و ... از مردم قبيح است تا چه رسد به خداوند، بنابراين مراد از سؤال از نعمت، همان نعمت رهبرى معصوم است. « عيون الاخبار، ج 2، ص 129.»
⏪ تكاثر تنها در آمار و نفرات جمعيّت نيست، بلكه گاهى در ثروت و فرزند است. «وَ تَكاثُرٌ فِي الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ» « حديد، 20.» و لذا در قرآن سفارش شده كه مال و فرزند شما را سرگرم نكند.
«لا تُلْهِكُمْ أَمْوالُكُمْ وَ لا أَوْلادُكُمْ» « منافقون، 9.»
⏪ پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به دنبال تلاوت اين سوره فرمودند: «تكاثر الاموال جمعها من غير حقها و منعها من حقها و سدها فى الاوعية» « تفسير نور الثقلين.» گردآورى اموال از راه نامشروع و نپرداختن حقوق واجب آنها و نگهدارى آنها در صندوقها تكاثر است.
❇ در شعرى منسوب به حضرت على عليه السلام آمده است:
يا من بدنياه اشتغل
قد غرّه طول الامل
الموت يأتى بغتة
والقبر صندوق العمل
📈 پیام های سوره تکاثر
✅ 1- فزون طلبى و فخرفروشى انسان را به كارهاى بيهوده و عبث مىكشاند. «أَلْهاكُمُ التَّكاثُرُ»
✅ 2- فزونطلبى، عامل غفلت از حساب قيامت است. «أَلْهاكُمُ التَّكاثُرُ- لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ»
✅ 3- دامنه فزونطلبى تا شمارش مردگان پيش مىرود. «حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقابِرَ»
✅ 4- بىخبرى از احوال قيامت، انسان را به انحراف مىكشاند. أَلْهاكُمُ التَّكاثُرُ ... كَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ
✅ 5- در برابر افكار و رفتار انحرافى بايد هشدار را تكرار كرد. «كَلَّا- ثُمَّ كَلَّا- كَلَّا»
✅ 6- از طريق ايمان و يقين انسان مىتواند آينده را ببيند. «لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ»
✅ 7- در فرهنگ جاهلى، كميّت و جمعيّت، تا آنجا ارزش دارد كه حتى مردگان را در شمارش به حساب مىآورند. «حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقابِرَ»
✅ 8- تكاثر و تفاخر، كيفر سختى دارد. أَلْهاكُمُ التَّكاثُرُ ... لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ
✅ 9- عاقبت انديشى مانع فخر فروشى است. كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ ...
✅ 10- بايد براى رسيدن به يقين و شناخت حقايق تلاش كرد تا از خطرات قيامت درامان بود. «لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ»
✅ 11- كسانىكه به دنيا سرگرم هستند، هرگز به درجه يقين نمىرسند. «لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ» (كلمه لو در موارد نشدنى بكار مىرود.)
✅ 12- ايمان و يقين، درجاتى دارد. عِلْمَ الْيَقِينِ ... عَيْنَ الْيَقِينِ
✅ 13- حساب قيامت بر اساس امكاناتى است كه خداوند به هركس داده است و لذا هر كس متفاوت از ديگرى است. «لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ»
🔅🔅🔅
✅ قرآن همراه است و هم راه ، همواره با قرآن باشیم
🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید.
@rahighemakhtoom
واکاوی دعای 23 صحیفه1-99.mp3
7.41M
#آوای_زندگی
#نگاشت_صوتی 23
📌واکاوی دعای 23 #صحیفه_سجادیه 1
وَ كان مِن دعائِه عليهالسلام اذا سَئَلَ اللّهَ العافيةَ و شُكرَها
« وقتى که عافیت و شکر آن را از خداوند مىخواست»
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَلْبِسْنِی عَافِیتَک، وَ جَلِّلْنِی عَافِیتَک، وَ حَصِّنِّی بِعَافِیتِک، وَ أَکرِمْنِی بِعَافِیتِک، وَ أَغْنِنِی بِعَافِیتِک، وَ تَصَدَّقْ عَلَی بِعَافِیتِک، وَ هَبْ لِی عَافِیتَک وَ أَفْرِشْنِی عَافِیتَک، وَ أَصْلِحْ لِی عَافِیتَک، وَ لَا تُفَرِّقْ بَینِی وَ بَینَ عَافِیتِک فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ.
خداوندا بر محمد و آلش درود فرست، و لباس عافیت بر من بپوشان، و سراپایم را به عافیت فراگیر، و به عافیت محفوظم دار، و به عافیت گرامیام دار، و به عافیت بینیازم کن، و عافیتت را بر من صدقه ده، و مرا عافیت بخش، و و برایم بستر عافیت بگستر، و عافیت را برایم از هر مانعی پیراسته ساز، و در دنیا و آخرت بین من و عافیت جدایی مینداز.
💻برای ترویج و تبلیغ و انتشارآموزه های اسلامی خالصانه تلاش کنیم.
@rahighemakhtoom
076.mp3
5.11M
#استاد_رنجبر
#تفسیر_صوتی #تفسیر_عمومی
#سوره_نساء
#جلسه 2
🔅🔅🔅
🔹با بیانی جذاب، شنیدنی و زیبا و آسان وساده و کاربردی
▪️با هشتگ #استاد_رنجبر در کانال تمام فایل ها را می توانید گوش کنید.
🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم.
@rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#قرآن
#اسلام
#الشیخ_محمد_الصدیق_منشاوی
#قاریان
#تلاوت_قرآن
#سوره_بقره
🔅🔅🔅
📌 تلاوت استاد الشیخ محمد صدیق منشاوی
🕑 زمان: 29دقیقه
📈 این تلاوت شامل آیات ۲۵ تا ۵۰ سوره مبارکه بقره است ..
🔅🔅🔅
✅نشر و تبلیغ آموزه های ناب وحیانی را از دیگران دریغ نکنیم.
@rahighemakhtoom
هدایت شده از کتابیتا
4_5850470331667448301.apk
51.15M
🔰 #معرفی_نرم_افزار🔰
📚 عنوان : مجموعه آثار آیت الله خویی (ره)
📖 موضوع نرم افزار : مجموعه آثار
📌#کپی فقط با ذکر منبع مجاز است
#نرم_افزار
#مجموعه_آثار_آیت_الله_خویی
💢 به کتابخانه عمومی ایتا ( کتابیتا ) بپیوندید :
🆔 http://eitaa.com/joinchat/839057428Cbb18df1b3c
#شعبان
#صراط_اقوم
#مرتضی_المذهب
#شفاعت
#حضرت_آیت_الله_جوادی_آملی
📌 قرب الهی
🔸 از باب تشبیه معقول به محسوس می بینید اگر كسی بصیر و بینا باشد و در كنار یك بصیر و بینای دیگر قرار بگیرد هر دو به هم نزدیك اند ولی اگر یك كسی برادری یا مسافری داشته باشد که عزیز اوست و سالیان متمادی از او دور است و محروم، همیشه به انتظار اوست، او حالا آمده كنارش نشسته ولی این نابیناست او را نمی بیند، آن برادر نسبت به این نزدیك است و این همچنان آه می كشد و خود را از او دور احساس می كند، چون نابیناست. می شود در بعضی از امور «الف» به «باء» نزدیك باشد ولی «باء» از «الف» دور, در امور معنوی اینطور ممكن است.
🔸 به ما فرمودند ذات اقدس الهی به شما نزدیك است، قُرب الهی نسبت به مؤمن و كافر كه فرق ندارد. در جریان موسی و هارون (سلام الله علیهما) فرمود: ﴿اذْهَبا إِلی فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغی﴾،[1] ﴿إِنَّنی مَعَكُما أَسْمَعُ وَ أَری﴾؛[2] من با توی موسی, با توی هارون و با فرعون هر سه هستم، در محفل مذاكره شما من آنجا حضور دارم؛ با اینكه فرعون ﴿ینادَوْنَ مِنْ مَكانٍ بَعیدٍ﴾ از دور, «بعید من الله» است ﴿یحَذِّرُكُمُ اللَّهُ﴾[3] است. بنابراین در امور معنوی ممكن است كه از یك طرف قُرب باشد و از طرف دیگر بُعد.
🔸 در جریان صراط هم همین طور است. این صراط مستقیم, درك دین كار آسانی نیست آن ظرایف دین كار آسانی نیست از مو باریكتر است و عمل به آن هم انسان عادلانه رفتار بكند خیلی سخت است. اما در این «صلوات شعبانیه» از ذات اقدس الهی مسئلت می كنیم كه اهل بیت این راه را به سرعت می روند چون اینها خودشان راه هستند: «أَنْتُم الصِّرَاطُ الأَقْوَم»؛[4] یعنی ما یك راه دیگری داریم كه اینها آن راه را می روند یا شریعت را از اینها می فهمیم؟! اگر قول معصوم حجّت است, فعل معصوم حجّت است, تقریر معصوم حجّت است، ما یك قانون نوشته ای داریم كه برنامه های علی و اولاد علی را با آن تطبیق می كنیم؟ برنامه های پیغمبر (علیهم الصلاة و علیهم السلام) را با آن تطبیق می كنیم؟ ما كه قبلاً برنامه ای نداشتیم، برنامه را از همین ها می گیریم، قول اینها, فعل اینها, سنّت اینها برای ما حجّت است؛ لذا میگوییم: «أَنْتُم الصِّرَاطُ الأَقْوَم» اینها كه صراط اند راه را به آسانی طی می كنند, اگر كسی با اینها باشد «وَ اجْعَلْهُ لِی شَفِیعاً» یك; «مُشَفَّعاً» دو; «وَ طَرِیقاً إِلَیكَ مَهْیعا»؛[5] سه. درخواست شفاعت میكنیم.
🔸 مستحضرید كه شفاعت با دو عنصر محوری اش اثر دارد: یكی اینكه شفیع باید مأذون باشد, یكی اینكه مشفوع له باید مرتضی المذهب باشد ﴿لا یشْفَعُونَ إِلاَّ لِمَنِ ارْتَضی﴾[6] و مرتضی المذهب هم در سوره مباركه «مائده» مشخص شد كه ﴿رَضیتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دیناً﴾،[7] بعد از ﴿الْیوْمَ أَكْمَلْتُ﴾، بعد از ﴿أَتْمَمْتُ﴾ اگر با ولایت بود این شخص مرتضی المذهب است وقتی مرتضی المذهب بود مشفوع ٌله است.
[1] . سوره طه، آیه43.
[2] . سوره طه، آیه46.
[3] . سوره آلعمران، آیه30.
[4] . من لا یحضره الفقیه، ج2، ص612.
[5] . مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج2، ص829.
[6] . سوره انبیاء، آیه28.
[7] . سوره مائده، آیه3.
📚 درس اخلاق
تاریخ: 1395/03/06
🔅🔅🔅
🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم.
🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید.
@rahighemakhtoom
#بسم_الله_الرحمن_الرحيم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِین
#ماتریالیسم_اسلامی
#تفسیر_المیزان
#ترجمه_تفسیر_المیزان
@rahighemakhtoom
#تحلیل_و_بررسی 7
#گفتگو
#مقالات
#تفسیر
#روشهای_تفسیری
#تفسیر_قرآن_به_قرآن
#علامه_طباطبایی
#مصباح_یزدی
🔅🔅🔅
📈 روش تفسير قرآن به قرآن
✅ سوء استفاده از تفسير قرآن به قرآن
📐 نمونه اين انحرافات در زمان ما
اين انحراف با انگيزه-هايي مختلف در زمان ما وجود دارد. گاهي به آن تصريح مي-شود، و گاهي هم احتياط ميکنند و نيت واقعي خود را بيان نمي-کنند! کساني هستند که مي-گويند: ما بايد همه چيز را از قرآن استفاده کنيم و روايات اعتبار ندارند. شواهدي هم ميآورند که نشان مي-دهد بعضي روايات جعلي و از اسرائيلات هستند. اما حقيقت اين است که با يک موجبه جزئيه نمي-شود موجبه جزئيه ديگري را اثبات کرد، يا اينکه يک قضية کلي را بيش از حد تخصص زد. بله، آنجايي که معلوم شود روايتي سند معتبري ندارد، يا از جعليات است، اعتبار ندارد؛ اما اين بدان معنا نيست که ما به-طور کلي روايات را کنار بگذاريم. اگر روايات را کنار بگذاريم چه چيزي از اسلام باقي مي-ماند؟!
📐 من خودم تجربه-اي دارم که براي شما عرض مي-کنم. من حدود چهل سال پيش سفري به يکي از شهرهاي مهم ايران داشتم که اين گرايش در آنجا پيدا شده بود و کساني مي-گفتند ما همه چيز را بايد از قرآن استفاده کنيم و روايات اعتباري ندارد. شخصي که در اين زمينه مقداري کار کرده بود آمده بود تا با ما بحث و مجادله کند. مقدمات جلسه-اي تشکيل شد و با هم صحبت کرديم.
◀ گفت: آقا من سوالاتي دارم و شما از قرآن به من جواب دهيد. گفتم اجازه دهيد من يک سؤال از شما دارم، شما آن را با قرآن جواب دهيد، بعد هرچه مي-خواهيد من جواب مي-دهم. گفت بسيار خوب! گفتم: سگ در اسلام پاک است يا نجس، و خوردن گوشت آن حلال است يا حرام؟ گفت معلوم است سگ نجس العين است و خوردن گوشت آن حرام است. گفتم: از قرآن اين را اثبات کن! گفت اين از واضحات است.
◀ گفتم بنا شد ما واضحات و همه چيز را با قرآن اثبات کنيم. گفت: نه مقصودم اين نيست. گفتم: من با قرآن براي شما اثبات ميکنم که اصلا گوشت سگ حلال است! گفت: اين چه حرفي است؟! گفتم: اعوذ بالله من الشيطان الرجيم، «قُلْ لا أَجِدُ فِي ما أُوحِيَ إِلَيَّ مُحَرَّماً عَلى طاعِمٍ يَطْعَمُهُ إِلَّا أَنْ يَكُونَ مَيْتَةً أَوْ دَماً مَسْفُوحاً أَوْ لَحْمَ خِنزِيرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ أَوْ فِسْقاً أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ»؛[5] ما چهار چيز حرام داريم: گوشت خوک، ميته، خون و چيزهايي که براي بت-ها قرباني مي شود يا به نام آنها ذبح مي-شود. در بين گوشت-ها همين چهارتا حرام است. در اين آيه اشاره-اي به گوشت سگ نشده است. حتي مي-گويد: اصلا من نمييابم چيزي را که حرام است مگر اين چهار چيز. گوشت سگ از اينها نيست. پس طبق منطق شما، معلوم ميشود گوشت سگ حلال است! ديگر نتوانست حرفي بزند.
◀ گفتم: هرجا با هر آيه-اي شما اثبات کرديد که گوشت سگ حرام است، من هم هر سؤالي کردي از آيه کنار آن مطلب شما را ثابت مي-کنم!
چند روز پيش در حرم امام رضا عليه-السلام آقايي آمد سوال کرد که ما در قرآن دستور داريم که بر پيامبر صلوات بفرستيم: «يا ايها الذين آمنوا صلوا عليه»؛ اما چه دليل داريم که بايد بر آل پيامبر هم صلوات بفرستيم؟ گفتم: چه دليل داريم که نماز صبح دو رکعت است؟ همان آيه-اي که گفته است نماز صبح دو رکعت است کنارش هم نوشته که بايد بر اهل-بيت هم صلوات بفرستيد!
...ادامه دارد👈
🔅🔅🔅
🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم.
🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید.
🆔 @rahighemakhtoom
#تحلیل_و_بررسی 7
#گفتگو
#مقالات
#تفسیر
#روشهای_تفسیری
#تفسیر_قرآن_به_قرآن
#علامه_طباطبایی
#مصباح_یزدی
🔅🔅🔅
📈 روش تفسير قرآن به قرآن
✳ نقش معصومين در تفسير قرآن
خود قرآن مي-فرمايد: «وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ»؛[6] تلاوت کردن آيه يک حرف است، تبيين و تفسير آيات مطلب ديگري است. يک وظيفة پيامبر اين است که آنچه به او نازل مي-شود را تلاوت کند و بگويد اين آيه بر من نازل شد: «يتلوا عليهم آياته». اما «يعلمهم» يعني چه؟ پيامبر غير از تلاوت و ابلاغ متن آيات، وظيفه تبيين آنها را هم بر عهده دارد. بايد جزئيات آن و تفاسير آن را بيان کند؛ اين کار پيامبر است.
📐 اگر قرار بود قرآن همه اينها را بيان کند دائرة المعارفي صد جلدي مي-شد، و اين بر خلاف حکمت الهي بود. خود قرآن مي گويد بايد به پيامبر مراجعه کنيد، و خود پيغمبر اکرم، به نقل متواتر شيعه و سني، ميفرمايد: «اني تارکم فيکم الثقلين کتاب الله و عترتي»، و در کنار قرآن، عترت را ذکر مي فرمايد. به دليل همان آيه-اي که ميفرمايد: «ما آتيکم الرسول فخذوه»، وقتي ميگويد من براي شما عترتم را معرفي مي-کنم که از آنها اطاعت کنيد، بايد اين فرمايش او را هم اطاعت کنيم و از عترت او هم اطاعت کنيم. اينها سند براي ما است. اما اگر بگوييم «حسبنا کتاب الله»، و هر چه در قرآن هست قبول داريم و ديگر هيچ چيز را قبول نداريم، بايد گوشت سگ را هم بخوريم و خيلي چيزهاي ديگر که ذکر آنها مشمئزکننده است؛ خوردن چيزهاي فراوان ديگري را هم بايد جايز و حلال بدانيم.
📐 آيا وقتي مرحوم علامه طباطبايي مي-فرمايد ما بايد به خود قرآن استناد کنيم، يعني اين روايات و قرائن را کنار بگذاريم؟ آيا احتمال داده مي-شود که ايشان چنين منظوري داشته باشند؟! آيا وقتي قرآن مي-فرمايد: «و مما رزقناهم ينفقون» يا «آتوا الزکوه» زکات به چه معنا و چه مقدار است؟ کسي که فرضاً روزي يک ميليارد دلار درآمد دارد، اگر در سال يک دلار بدهد آيا زکات داده است و اين تکليف از عهده-اش برداشته مي-شود؟ شايد يک ميليارد دلار مقداري مبالغه باشد، ولي کساني هستند که روزانه ارقام سرسامآوري از جيب مردم در کشورهاي سرمايه داري بدست مي-آورند.
📐 يک وقتي ما آمريکا بوديم؛ يکي از دوستان ما کارخانه-اي را به ما نشان داد و گفت اين کارخانه روزي نهصد دستگاه خودرو توليد مي-کند. اين چنين سرمايههايي وجود دارد. حال اگر مسلماني چنين ثروتي داشت و سالي يک دلار انفاق کرد ميتواند بگويد آيه «آتوا الزکاه» بيش از اين نگفته است که زکات بدهيد، و مقداري براي آن مشخص نکرده است؟! آيا اين-گونه مي-توان قرآن را تفسير کرد؟
◀ حقيقت اين است که تفسير آن را بايد از جاي ديگر فهميد. در روايات ما به اين نکتهها اشاره شده است. گاهي درباره اين مسائل از ائمه اطهارعليهم-السلام سؤال ميکردند و حضرات معصومين مي-فرمودند: همانطوري که قرآن اصل نماز و زکات را بيان کرده و تفصيل آن را به عهده پيغمبر گذاشته است، بعضي مسائل ديگر هم هست که اصل آن را بيان کرده و در مقام بيان تفصيل آن نبوده است. در چنين مواردي نمي-توان گفت بايد براي فهم اين آيه از جاي ديگر قرآن استفاده کرد.
◀ فهم يک آيه، فهم چيزي است که آن آيه در مقام بيان آن است. پس اگر براي تفسير قرآن از روايات استفاده کنيم بدين معنا است که براي تبيين و تفصيل تعاليم و احکامش از آنها استفاده کردهايم.
...ادامه دارد👈
🔅🔅🔅
🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم.
🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید.
🆔 @rahighemakhtoom
برشی از کتاب #سروش_هدایت(157)
#آیت_الله_جوادی_آملی
#اسلام_شناسی
#آموزه_های_اسلامی
#قرآن_شناسی
#آموزه_های_قرآنی
#پیام_ها_و_نکته_ها
همايش بين المللي #رياضي در سال #عزّت و افتخار حسيني (عليهالسلام)
🔅🔅🔅
📐 سرّ لجاج امويان با معارف قرآن و عترت اين بود كه اينان قبل از فتح مكه كافر بودند و بعد از فتح آن منافقانه مُسْتَسلم شدند، نه مسلم، و بعد از ارتحال رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم اَحْقاد غزوه بدر، اُحُد، حنين، خندق و... را به كار انداختند؛ لذا گاهي در غائله سقيفه و زماني در تعيين شخص خاص و گاهي در شوراي از پيش استنتاج شده و بالاخره در مرحله چهارم، با قتل و خونريزي حكومت را به غارت بردن، و در بخش نهايي آن را بعد از تبديل به سلطنت، موروثي ساختن و در زمان حيات معاويه براي يزيد، به عنوان ولايتعهدي بيعت گرفتن، سپس با روي كار آمدن وي تمام اوضاع مملكت تحول محسوس يافتن، همه اينها از آثار مشئوم نفاق و كفر دروني اينان بوده است.
📐 خصوصيّتِ منفي يزيد نسبت به معاويه، محصول خامي و جواني او بود، زيرا وي در سال بيست و پنج هجرت به دنيا آمد و تقريباً بيست سال از امام حسين(عليهالسلام) كوچك تر بود و معتاد به خمر، لَعْبِ با كَلب و مفاسد ديگر بود، و بيش از سه سال و اندي سلطنت نكرد و در هر سال فاجعه دلخراشي را مرتكب شد؛ چون در سال اولِ حكومتِ استبدادي خويش غائله خونبار كربلا را به راه انداخت، در سال دوم سلطنتِ استعبادي خود قتل عام و هتك عِرض و اباحه گري را نسبت به مردم متديّن مدينه روا داشت، در سال سومِ امارت استعماري و استثماري خويش هدم كعبه و كشتن بي گناهان فراوان در حرم را عهده دار بود. اين بود نموداري از سياست سياه اموي.
📐 مردم برخي از مناطق آن روزگار، در اثر بُعد مسافت از حَرَم وحي و رسالت و فقدان معلومات عمومي و انحصار رسانه هاي تبليغي به سخن گويان اموي، و انس به رسوبات جاهلي و نفوذ امپراطوري هاي كسرا وقيصر، به ويژه شكست خورده هاي روم در دربار امويان، اطلاع عميقي از معارف اسلام نداشتند؛ در نتيجه، ايمان كامل به آن پيدا نكردند، و مؤمنان راستين كه نسل اول و دوم انقلاب اسلامي عصر رسالت را تشكيل مي دادند نيز يا رحلت كردند يا در اثر سالمندي از صحنه سياست خارج شدند و برخي از آنان نيز به سوء عاقبت گرفتار آمدند؛ لذا دست تطاول طاغيان اموي به تضعيف قرآن و تزييف عترت و تخدير امت از هر سو دراز شد. سپس سياست منحوس غَطْرَسه و سركوب و كبريايي، با اعدام، تبعيد، زندان، شكنجه و اضرار مخالفان به شدت اعمال شد، به طوري كه نه مآثر اسلامي ملحوظ مي شد و نه آثار عربي مراعات.
▫ شايد سرّ مراجعت امام حسن و امام حسين(عليهماالسلام) و همه اعضاي خاندان آنان از كوفه به مدينه، بعد از پذيرش صلح تحميلي معاويه، همين باشد كه بايد از فضاي طَغوي به محيط تقوي هجرت كرد تا زمينه اصلاح طاغيان فراهم شود؛ چه اينكه شعار برخي در طول تاريخ اين است: (ربّنا أخرجنا من هذه القرية الظالم أهلها).[ سوره نساء، آيه 75.]
🔅🔅🔅
🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید.
🆔 @rahighemakhtoom