eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
6.4هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
229 ویدیو
56 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! طرح شبهه و سوال : @poorseman
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔شبهه ای را کانال های ضد دین کرده اند که معاذ الله امام جواد فرزند امام رضا نبوده است و امام رضا بوده است و حتی نزدیکان امام رضا هم می گفتند امام جواد فرزند او نیست زیرا رنگ پوستش با امام رضا فرق می کند ...خواستم در این رابطه توضیح بدید ❗️❗️ 💠💠 👌در خانواده امام رضاعلیه السلام و در محافل شیعه، از حضرت جواد علیه السلام، به عنوان مولودى پرخیر و برکت یاد مى شد. چنانکه «ابو یحیاى صنعانى» مى گوید: روزى در محضر امام رضا علیه السلام، فرزندش ابو جعفر را که خردسال بود، آوردند. امام فرمود: «این مولودى است که براى ما، با برکت تر از او زاده نشده است». 📚الارشاد ص 319 👌گویا امام، به مناسبت هاى مختلف، از فرزند ارجمند خود با این عنوان یاد مى کرده و این موضوع در میان شیعیان و یاران امام رضا(علیه السلام) معروف بوده است، به گواه اینکه دو تن از شیعیان بنام «ابن اسباط» و «عبّاد بن اسماعیل» مى گویند: در محضر امام رضا(علیه السلام) بودیم که ابو جعفر را آوردند، عرض کردیم: این همان مولود پرخیر و برکت است؟ حضرت فرمود: «آرى، این همان مولودى است که در اسلام بابرکت تر از او نشده است». 📚الکافی ج 6 ص 361 🔰شاید در بدو نظر تصور شود که مقصود از این حدیث این است که امام جواد(علیه السلام) از همه امامان قبلى براى شیعیان، با برکت تر بوده است، در حالى که چنین مطلبى قابل قبول نیست، بلکه بررسى موضوع و ملاحظه شواهد و قرائن، نشان مى دهد که ظاهراً مقصود از این  این است که تولد حضرت جواد در شرائطى صورت گرفت که خیر و برکت خاصّى براى شیعیان به ارمغان آورد، بدین معنا که عصر امام رضا(علیه السلام) عصر ویژه اى بوده و حضرت در تعیین جانشین خود و معرفى امام بعدى، با مشکلاتى روبرو بوده که در عصر امامان قبلى، بى سابقه بوده است؛ 👌زیرا از یک سو پس از شهادت امام کاظم(علیه السلام) گروهى که به «واقفیّه» معروف شدند، براساس انگیزه هاى مادى،امامت حضرت رضا(علیه السلام) را انکار کردند و از سوى دیگر امام رضا(علیه السلام) تا حدود چهل و هفت سالگى داراى فرزند نشده بود و چون احادیث رسیده از پیامبر حاکى از آن بود که امامان دوازده نفرند که نُه نفر آنان از نسل امام حسین(علیه السلام) خواهند بود، فرزند براى امام رضا(علیه السلام)، هم امامت خود آن حضرت، و هم تداوم امامت را زیر سوال مى برد و واقفیه این موضوع را دستاویز قرار داده امامت حضرت رضا(علیه السلام) را انکار مى کردند. 🔹گواه این معنا، اعتراض «حسین بن قیاما واسطى» به امام هشتم در این مورد، و پاسخ آن حضرت است. «ابن قیاما» که از سران «واقفیه» بوده است ، طى نامه اى به امام رضا(علیه السلام) او را متهم به کرد و نوشت: چگونه ممکن است امام باشى در صورتى که فرزندى ندارى؟! 🔸امام در پاسخ نوشت: از کجا مى دانى که من داراى فرزندى نخواهم بود، سوگند به خدا بیش از چند روز نمى گذرد که خداوند پسرى به من عطا مى کند که حق را از باطل جدا مى کند. 📚الکافی ج 1 ص 320 👌این شگرد تبلیغى از طرف «حسین بن قیاما» (و دیگر پیروان واقفیه) منحصر به این مورد نبوده است، بلکه این معنا به مختلف و در موارد گوناگون تکرار مى شده و امام رضا(علیه السلام) همواره سخنان و دلائل آنان را رد می کرده است تا آنکه حضرت جواد به این سم پاشی ها خاتمه داد داد و موضع امام و شیعیان که از این نظر در تنگنا قرار گرفته بودند، تقویت گردید و اعتبار و وجهه تشیّع بالا رفت. 📚الامام الجواد ، سید کاظم قزوینی ص 337 🔸ادامه 👇👇👇 @Rahnamye_Behesht
🤔 ❔درادامه حديث غدیر آمده « وال من والاه وعاده من عاداه يعني هركس دوست او شود توهم دوستش باش ودشمن دشمنانش باش » خوب اگردراول حديث مقصود از مولاسرپرست است چطوردرادامه امده هرکس که دوست اوباشد بلکه باید می امد هرکس او باشد وهمین كلمه (وال من والاه )نشان میدهدکه ان کلمه مولا درابتدای حديث هم معنی دوست میدهد چون اگرغیراز این بود باید در ادامه میگفت وال من یطیعه (دوست هرکسی باش که مطیع اوباشد) ولی امده وال من والاه دوست هرکسی باش که دوست او باشد » 💠💠 👌طبق نقل و تصریح علمای اهل سنت پیامبر گرامی در ذیل حدیث غدیر فرمود ؛ « اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و الخذل من » 📚مسند احمد ج 1 ص 118_ سنن نسائی ج 5 ص 132_ مستدرک حاکم ج 3 ص 118 🔸اما باید توجه داشت که تعبیر فوق بر این نمی کند که کلمه « مولی » در حدیث غدیر به معنای دوستی به کار رفته است زیرا ؛ 1⃣ اين دعا، به قرينه صدر حديث غدیر «الست اولي بكم من انفسكم» حمل بر معناي می شود ، و اين چنين معنا مي‌شود ؛ «بار خدايا! هر كس كه ولايت حضرت علي عليه السلام را پذيرفت او را دوست بدار، و هر كس از ولايت او سرباز زد او را دار». 2⃣اين معنا هرگز با اهتمام شديد پيامبر در ذكر آن سازگاري ندارد؛ زيرا چگونه قابل توجيه است كه ما بگوييم پيامبر آن عظيم را در آن بيابان گرم به جهت اعلان يك مطلب جزئي و آن اين كه حضرت علي عليه السلام محبّ آن‌ها است، جمع كرده باشد. 3⃣در برخي از روايات جمله «وال من والاه» همراه با جمله «احبّ من احبّه» آمده است، و اين بر آن است كه جمله اول به معناي محبّت نيست، در غير اين صورت تكرار لازم مي‌آيد. 👌ابن كثير از طبراني قضيه رحبه را نقل كرده و در ذيل آن آمده است: آن گاه سيزده نفر از صحابه برخاسته و شهادت دادند كه رسول خدا فرمود: «من كنت مولاه فعلي مولاه، اللّهم وال من والاه وعاد من عاداه، واحبّ من احبّه وابغض من ابغضه، وانصر من نصره واخذل من خذله». 📚البداية والنهاية، ج ۷، ص ۳۴۷. 👌متقي هندي نيز اين را نقل كرده و در ذيل آن از هيثمي نقل مي‌كند كه گفته است رجال سند اين حديث همگي از افراد ثقه هستند. 📚کنزالعمال ج 13 ص 158 4⃣به فرض هم که بگوییم جمله فوق می گوید هر کس علی علیه السلام را دوست یا دشمن بدارد ، این دوستی و دشمنی ، دوستی و دشمنی خداوند را در پی دارد باز هم باید توجه داشت که این جمله دعايي است كه پيامبر گرامی بعد از فارغ شدن از ، كرده است، و لذا نمي تواند قرينه بر حمل كلمه «مولي» بر معناي محبّت باشد، بلكه جمله قبل از آن كه همان «الست اولي بكم من انفسكم» است بهترين قرينه و زمينه سازي براي حمل كلمه «» بر معناي امامت و اولي به تصرف و سرپرستي است. 🔸ادامه 👇 @Rahnamye_Behesht
🤔 ❔پیامبر فرمود «لا تشدّ الرحال إلّا إلى ثلاثة مساجد؛ مسجدى هذا و مسجد الحرام و مسجد الأقصى؛ بار سفر را جز براى سه مسجد نمى بندند، مسجد من و مسجد الحرام و مسجد الاقصى» شیعه چرا بر خلاف این برای زیارت امام حسین یا امام رضا بار سفر می بندد ❗️❗️ 💠💠 👌وهابيان به حسب ظاهر اصل زيارت پيامبر را تجويز مى كنند ولى هرگز براى زيارت قبور را جائز نمى دانند. محمّد بن عبد الوهاب در رساله دوم از رسائل «الهدية السنيّة» اين چنين مى نويسد ؛ «زيارت پيامبر مستحب است، ولى مسافرت جز براى زيارت مسجد و نماز در آنجا، جائز نيست. » 🔸دليل مهم آنان براى تحريم مسافرت به عنوان زيارت، زير است كه در صحاح نقل شده، و راوى حديث هم ابو هريره است كه مى گويد پيامبر فرمود ؛ «بار سفر بسته نمى شود مگر براى سه مسجد، مسجد خودم و مسجد الحرام و مسجد الأقصى » 📚این مضمون را «مسلم» در صحيح خود ج 4- كتاب حج- باب «لا تشد الرحال» ص 126 نقل كرده است و سنن ابى داود ج 1- كتاب الحج- ص 469 و سنن نسائى بشرح سيوطى ج 2 ص 37، نيز آورده اند. 👌در اين كه حديث در صحاح وارد شده است سخنى نيست و هرگز مناقشه نمى كنيم كه راوى آن ابو هريره است، ولى مهم فهم مفاد حديث است. ❕فرض كنيم متن حديث چنين است، «لا تشدّ الرّحال الاّ ثلاثة مساجد ...» بطور مسلم، لفظ «الاّ» استثناء است و «مستثنى منه» لازم دارد و بايد در تقدير گرفت و پيش از مراجعه به ، مى توان مستثنى منه را دو جور در تقدير گرفت ؛ 1- لا تشدّ إلى مسجد من المساجد إلاّ ثلاثة مساجد ... 2- لا تشدّ إلى مكان من الامكنة الاّ إلى ثلاثة مساجد ... 🔸براى درك مفاد حديث بستگى دارد كه يكى از اين دو تقدير را برگزينيم. هرگاه مفاد حديث، اول باشد، در اين صورت مفاد آن اين مى شود كه به هيچ مسجدى از مساجد بار سفر بسته نمى شود مگر به اين سه مسجد، نه اينكه «شد رحال» براى هيچ ، و لو مسجد نباشد جايز نيست. ❕هرگاه كسى براى زيارت پيامبران و امامان و انسانهاى صالح، بار سفر ببندد هرگز مشمول حديث نخواهد بود، زيرا موضوع بحث، عزم سفر براى مساجد است، و از ميان تمام مساجد، اين سه مسجد استثناء شده است و اما عزم سفر، براى زيارت مشاهد كه از موضوع بحث بيرون است، داخل در نهى نمى باشد. 👌هرگاه مفاد حديث فرض دوم باشد، در اين صورت تمام سفرهاى معنوى جز سفر به اين سه نقطه خواهد بود خواه، سفر براى زيارت مسجد باشد، يا براى زيارت نقاط ديگر. 🔸ولى با توجه به قرائن قطعى روشن خواهد شد كه مفاد حديث بر فرض صحت سند، اولى است. 💠اولا: مستثنى، مساجد سه گانه است، از آنجا كه استثناء، استثناء متصل است قطعا «مستثنى منه» لفظ مساجد خواهد بود نه مكان . 💠ثانيا: هرگاه هدف ساختن تمام مسافرتهاى معنوى است، حصر، صحيح نخواهد بود. زيرا در اعمال حج، انسان براى «عرفات» و «مشعر» و «منى»، «شدّ رحل» كرده و بار سفر مى بندد، هرگاه مسافرت مذهبى جز براى غير اين سه مورد جائز نيست، پس چرا به اين نقاط سه گانه جائز شده است. 💠ثالثا: مسافرت براى جهاد در راه خدا، و آموزش علم و دانش و صله رحم و زيارت والدين از جمله است كه در آيات و روايات بدانها تصريح گرديده است، آنجا كه مى فرمايد ؛ «(سوره توبه آيه 120) چرا از هر قبيله اى گروهى كوچ نمى كنند كه دين را بياموزند و قبيله خود را پس از بازگشت، بترسانند شايد آنان بترسند. » 🔸 👇 @Rahnamye_Behesht
🤔 ❔لطفا به این شبهه پاسخ دهید که می گویند امامان شیعه در احادیث دچار تناقض شده اند . امام علی می گوید:« در حالت ایستاده آب ننوشید» ( بحار الانوار ج63 ص471) امام صادق می گوید:« ایستاده نوشیدن آب مقوی تر و بهتر است» ( استبصار ج4 ص93) ❕در حدیث اول امام علی خوردن آب به صورت ایستاده را نهی می کند ولی امام صادق بر خلاف او بر ایستاده نوشیدن آب تاکید دارد .حال مردم با گفتار متناقض این دو معصوم چیست❓ 💠💠 ❕در این شکی نیست که گفتار ائمه معصومین علیهم السلام هیچگاه در تناقض و اختلاف با هم نمی باشد. 🔶 چنان که امام علیه السلام فرمود: « حدیث من حدیث پدر من و حدیث پدرم حدیث جدم و حدیث جدم حدیث حسین و حدیث حسین حدیث حسن و حدیث حسن حدیث امیر مومنان و حدیث امیر مومنان حدیث رسول خدا و حدیث رسول خدا خداوند است» 📚الکافی ج1 ص131 👌حال در مورد اشکال شده پاسخ می گوییم: ❗️محدثان ما در کتب حدیثی خود بابی را گشوده اند تحت عنوان: ♻️« باب در مستحب بودن آشامیدن آب در روز در «حالت ایستاده» و مکروه بودن «ایستاده آب خوردن در » 📚وسائل الشیعه ج25 ص239 باب 7 📚مستدرک الوسائل ج17 ص8 باب 5 🔶امام صادق علیه السلام فرمود: « ایستاده آشامیدن آب در روز مایه افزون تر و تندرستی بیشتر است» 📚الکافی ج6 ص382 🔷و فرمود: « ایستاده آشامیدن آب در روز موجب عرق کردن بیشتر و توان افزون تر بدن است» 📚الفقیه ج3 ص353 _ بحار الانوار ج66 ص459 🔶و فرمود ؛ « ایستاده آشامیدن آب در روز ، غذا را گوارا می سازد و ایستاده آشامیدن آب در شب ، می آورد» 📚الکافی ج6 ص383 👌بنابراین با توجه به این احادیث نتیجه این می شود؛ 1⃣اگر امام صادق علیه السلام می گوید ایستاده نوشیدن آب سبب تقویت بدن می شود مرادشان ایستاده آب خوردن در روز است . 2⃣اگر امام علی علیه السلام می گوید در حالت ایستاده آب ننوشید یعنی در شب در حالت ایستاده آب ننوشید . 👌با توجه به این بیان روشن می شود که در کلام این دو معصوم علیهما السلام تناقض و اختلافی نمی باشد . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔آیا نشر روایات و معارف معصومین علیهم السلام از سوی فردی که گاه و بی گاه لغزشها و گناه های آشکار و پنهانی انجام میدهد و خود ممکن است علیرغم میلش، به بعضی از آن احادیث نکند پسندیده است یا اول باید به اصلاح کامل خود بپردازد؟ لطفا اگر روایاتی در این باب ارائه فرمایید ❗️❗️ 💠💠 👌در این شکی نیست که نشر معارف اهل بیت علیهم السلام فضیلتی بس بی نظیر و پاداشی بزرگ به همراه دارد ، چنان که خداوند می فرماید ؛ «و كيست خوش گفتارتر از آن كس كه به سوى خدا نمايد و كار نيك كند و گويد: «من [در برابر خدا] از تسليم شدگانم» ( فصلت 33) 👌پیامبر گرامی فرمود ؛ « هر كس به امّت من حديثى برساند كه به سبب آن سنّتى برپا شود، يا بدعتى از ميان برود، [جايش] در است » 📚میزان الحکمه ج 2 ص 517 ❕و فرمود ؛ «خدايا، جانشينان مرا رحمت كن!». عرض شد: اى رسول خدا! جانشينان شما چه كسانى هستند؟». فرمود: «آنان كه بعد از من مى آيند و حديث و سنّت مرا روايت مى كنند». 📚الفقیه ج 4 ص 420 👌 امام صادق عليه السلام فرمود ؛ « كسى كه ما را روايت كند و در ميان مردم نشر دهد، و دلهاى شيعيان ما را [با آن] استوار گرداند، از هزار عابد برتر است » 📚بحار الانوار ج 2 ص 145 ❕در زیارت جامعه کبیره نیز می خوانیم ؛ « خداوند مرا از کسانی قرار دهد که آثار شما را می کند و از شما پیروی می کند » 📚مفاتیح نوین ص 545 ❕بنابراین نقل اخبار و آثار اهل بیت علیهم السلام بسیار با ارزش و با اهمیت است ، اما باید توجه داشت که ناقل روایات ، باید سعی و تلاش بر عمل کردن به مقتضای آن روایات و اهل بیت علیهم السلام را داشته باشد و الا مصداق عالم بی عمل می گردد که روایات متعددی بر چنین فردی وارد شده است . 🔸خداوند می فرماید ؛ «اى كسانى كه ايمان آورده ايد! چرا چيزى مى گوييد كه انجام نمى دهيد؟ نزد خدا سختْ است كه چيزى را بگوييد و انجام ندهيد». ( صف 2_3) 👌پيامبر خدا به ابن مسعود فرمود ؛ « اى پسر مسعود! از كسانى نباش كه مردم را به نيكى هدايت مى كنند و آنان را به نيكى فرمان مى دهند، امّا خود از آن غافل اند. خداوند متعال مى فرمايد: «آيا مردم را به نيكى فرمان مى دهيد و خود را فراموش مى كنيد؟!». 📚مکارم الاخلاق ج 2 ص 360 👌و فرمود ؛ « دانشمند و دانش و عمل، در بهشت اند. چون به آنچه مى داند، عمل نكند، دانش و عمل به بهشت مى روند و دانشمند، در دوزخ مى افتد.» 📚فردوس الاخبار ج 3 ص 102 👌و فرمود ؛ « دانشمندان، دو گونه اند: مردى دانا كه به دانش خود، عمل مى كند و اين، نجات يافته است و دانشمندى كه دانش خود را وا نهاده و اين، هلاك شده است، و دوزخيان از بوى دانشمندِ وا گذارنده دانش خود، اذيّت مى شوند و پشيمان ترين و پرحسرت ترينِ ساكنان جهنّم، مردى است كه بنده اى را به سوى خدا فرا خوانده و او پاسخ مثبت داده و از وى پذيرفته و اطاعت خدا را كرده و خدا هم او را به بهشت برده است؛ ولى آن دعوت كننده را به سبب وا گذاردن دانشش و پيروى از هوسش و درازىِ آرزويش، به دوزخ افكنده است. پيروى هوس، از حق باز مى دارد و درازىِ آرزو، آخرت را از ياد مى برد. » 📚الکافی ج 1 ص 44 👌بنابراین نقل روایت و عمل باید با هم باشد ، اگر فقط نقل روایت باشد بدون عمل ، مصداق عالم بی عمل تحقق پیدا می کند و اگر فقط عمل و عبادت باشد نه نشر معارف اهل بیت ، این اگر چه خوب است اما مقام عالم عامل از عامل تنها به مراتب بالاتر است Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔چرا ما شیعیان را شیعه جعفری می گویند ❗️آیا امام صادق مذهب شیعه را به وجود آورده اند ❕یعنی تا قبل از امام شیعه نبوده است ❕❕ 💠💠 👌شیعه به معنای کسانی که معتقد به امامت و ولایت علی علیه السلام و یازده فرزند معصومش هستند در زمان پیامبر گرامی وجود داشتند و خود پیامبر گرامی واژه « » را بر این گروه اطلاق کردند . ❕در تفسير «الدر المنثور» كه از منابع معروف اهل سنت است در ذيل آيه شريفه « اوْلئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَريَّة » ( بینه 7) از جابربن عبداللَّه انصارى چنين نقل شده است كه مى گويد ؛ «ما نزد پيامبر بوديم كه على عليه السلام به سوى ما آمد، پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: اين و شيعيانش در روز قيامت رستگارانند، و در اين هنگام آيه شريفه إِنَّ الَّذينَ آَمَنُوا وَ عَمِلُو الصّالِحاتِ أولئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ كسانى كه ايمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند بهترين خلق خدا هستند ، نازل گرديد». 📚الدر المنثور ج 6 ص 379 👌حاكم كه او نيز از دانشمندان معروف اهل سنت در قرن پنجم هجرى است اين مضمون را در كتاب معروفش «شواهد التنزيل» از طرق مختلف از پيغمبر اكرم نقل مى كند و تعداد رواياتش از بيست روايت تجاوز مى كند. 🔹از جمله از ابن عباس نقل مى كند هنگامى كه آيه إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ أولئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ نازل شد، پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به على عليه السلام فرمود: «هُو انْتَ وَ شِيْعَتُكَ ...»: «منظور از اين آيه تو و شيعيانت هستيد» 📚شواهد التنزیل ج 2 ص 357 ❕بسيارى ديگر از علماى اسلام و دانشمندان اهل سنت مانند ابن حجر در كتاب صواعق و محمد شبلنجى در نور الابصار، اين را ذكر كرده اند. 📚الصواعق ص 96_ نور الابصار ص 70 👌بنابراين به شهادت اين روايات نام و عنوان شيعه را پيامبر اسلام براى پيروان راه على عليه السلام و طرفداران او برگزيده است، و تاريخچه پيدايش شيعه نه بعد از رحلت و شهادت پيامبر اسلام بلكه به يك معنى در حيات خود آن حضرت بوده است، و اين واژه را به ياران و پيروان على عليه السلام اطلاق فرموده، و تمام كسانى كه پيامبر اسلام را به عنوان رسول خدا مى شناسند، مى دانند كه او سخنى از روى هوى و نمى گفت ؛ «و هرگز از روى هواى نفس سخن نمى گويد.- آنچه مى گويد چيزى جز وحى (الهى) كه بر او القا شده نيست.» ( نجم 3_4) و اگر فرموده است تو و پيروانت فائزان و رستگاران در قيامت هستيد. يك واقعيت است. 📚پیام قرآن ج 9 ص 24 ❕اما اينكه مذهب شيعه را مذهب جعفرى مى گويند براى اين است كه تا زمان حضرت امام صادق عليه السلام به واسطه تسلط سياستمداران و زمامداران ستمگر، فرصت نشر علوم و معارف اسلام و تربيت ، آنطور كه براى ايشان فراهم شد، براى امامان قبل از ايشان فراهم نگرديد 👌شیخ می نویسد ؛ «آن قدر مردمان از علوم امام صادق علیه السلام نقل كرده اند كه به تمام بلاد و شهرها منتشر گشته و اصقاع عالم را فرا گرفته، و نقل نشده از احدى از علماى اهل بيت آنچه از آن حضرت نقل شده است ، همانا اصحاب حديث جمع كرده اند اصحاب راويان از آن جناب را از ثقات با اختلافشان در آراء و مقالات، عددشان به چهار هزار رسيده، و آن قدر دلائل واضحه بر امامت آن حضرت ظاهر شده كه دلها را روشن نموده و زبان مخالف را گنگ كرده از طعن زدن در آن دلائل به ايراد شبهات » 📚الارشاد ج 2 ص 179 👌بنابر اين ايشان از موقعيت و فرصت، حداكثر استفاده را فرموده، علوم و معارف اسلام را تعليم و تدريس فرمودند و شاگردان بزرگى تربيت كردند كه هر كدام از علماى بزرگ اسلام به شمار مى روند؛ از آن ، شيعه و پيروان آن حضرت را جعفرى گفتند و بعد هم اين لقب بر شيعه باقى ماند و امامان بعد هم آن را منع نفرمودند چرا كه غرض همه، ترويج دين و هدايت مردم بود؛ همه راستگو بودند و همه مردم را به يك راه كه يگانه راه راست است هدايت فرمودند. 📚معارف دین ج 3 ص 144 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔شبهه ای را کانال های ضد دین کرده اند که معاذ الله امام جواد فرزند امام رضا نبوده است و امام رضا بوده است و حتی نزدیکان امام رضا هم می گفتند امام جواد فرزند او نیست زیرا رنگ پوستش با امام رضا فرق می کند ...خواستم در این رابطه توضیح بدید ❗️❗️ 💠💠 👌در خانواده امام رضاعلیه السلام و در محافل شیعه، از حضرت جواد علیه السلام، به عنوان مولودى پرخیر و برکت یاد مى شد. چنانکه «ابو یحیاى صنعانى» مى گوید: روزى در محضر امام رضا علیه السلام، فرزندش ابو جعفر را که خردسال بود، آوردند. امام فرمود: «این مولودى است که براى ما، با برکت تر از او زاده نشده است». 📚الارشاد ص 319 👌گویا امام، به مناسبت هاى مختلف، از فرزند ارجمند خود با این عنوان یاد مى کرده و این موضوع در میان شیعیان و یاران امام رضا(علیه السلام) معروف بوده است، به گواه اینکه دو تن از شیعیان بنام «ابن اسباط» و «عبّاد بن اسماعیل» مى گویند: در محضر امام رضا(علیه السلام) بودیم که ابو جعفر را آوردند، عرض کردیم: این همان مولود پرخیر و برکت است؟ حضرت فرمود: «آرى، این همان مولودى است که در اسلام بابرکت تر از او نشده است». 📚الکافی ج 6 ص 361 🔰شاید در بدو نظر تصور شود که مقصود از این حدیث این است که امام جواد(علیه السلام) از همه امامان قبلى براى شیعیان، با برکت تر بوده است، در حالى که چنین مطلبى قابل قبول نیست، بلکه بررسى موضوع و ملاحظه شواهد و قرائن، نشان مى دهد که ظاهراً مقصود از این  این است که تولد حضرت جواد در شرائطى صورت گرفت که خیر و برکت خاصّى براى شیعیان به ارمغان آورد، بدین معنا که عصر امام رضا(علیه السلام) عصر ویژه اى بوده و حضرت در تعیین جانشین خود و معرفى امام بعدى، با مشکلاتى روبرو بوده که در عصر امامان قبلى، بى سابقه بوده است؛ 👌زیرا از یک سو پس از شهادت امام کاظم(علیه السلام) گروهى که به «واقفیّه» معروف شدند، براساس انگیزه هاى مادى،امامت حضرت رضا(علیه السلام) را انکار کردند و از سوى دیگر امام رضا(علیه السلام) تا حدود چهل و هفت سالگى داراى فرزند نشده بود و چون احادیث رسیده از پیامبر حاکى از آن بود که امامان دوازده نفرند که نُه نفر آنان از نسل امام حسین(علیه السلام) خواهند بود، فرزند براى امام رضا(علیه السلام)، هم امامت خود آن حضرت، و هم تداوم امامت را زیر سوال مى برد و واقفیه این موضوع را دستاویز قرار داده امامت حضرت رضا(علیه السلام) را انکار مى کردند. 🔹گواه این معنا، اعتراض «حسین بن قیاما واسطى» به امام هشتم در این مورد، و پاسخ آن حضرت است. «ابن قیاما» که از سران «واقفیه» بوده است ، طى نامه اى به امام رضا(علیه السلام) او را متهم به کرد و نوشت: چگونه ممکن است امام باشى در صورتى که فرزندى ندارى؟! 🔸امام در پاسخ نوشت: از کجا مى دانى که من داراى فرزندى نخواهم بود، سوگند به خدا بیش از چند روز نمى گذرد که خداوند پسرى به من عطا مى کند که حق را از باطل جدا مى کند. 📚الکافی ج 1 ص 320 👌این شگرد تبلیغى از طرف «حسین بن قیاما» (و دیگر پیروان واقفیه) منحصر به این مورد نبوده است، بلکه این معنا به مختلف و در موارد گوناگون تکرار مى شده و امام رضا(علیه السلام) همواره سخنان و دلائل آنان را رد می کرده است تا آنکه حضرت جواد به این سم پاشی ها خاتمه داد داد و موضع امام و شیعیان که از این نظر در تنگنا قرار گرفته بودند، تقویت گردید و اعتبار و وجهه تشیّع بالا رفت. 📚الامام الجواد ، سید کاظم قزوینی ص 337 🔸ادامه 👇👇👇 @Rahnamye_Behesht
🤔 ❔درادامه حديث غدیر آمده « وال من والاه وعاده من عاداه يعني هركس دوست او شود توهم دوستش باش ودشمن دشمنانش باش » خوب اگردراول حديث مقصود از مولاسرپرست است چطوردرادامه امده هرکس که دوست اوباشد بلکه باید می امد هرکس او باشد وهمین كلمه (وال من والاه )نشان میدهدکه ان کلمه مولا درابتدای حديث هم معنی دوست میدهد چون اگرغیراز این بود باید در ادامه میگفت وال من یطیعه (دوست هرکسی باش که مطیع اوباشد) ولی امده وال من والاه دوست هرکسی باش که دوست او باشد » 💠💠 👌طبق نقل و تصریح علمای اهل سنت پیامبر گرامی در ذیل حدیث غدیر فرمود ؛ « اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و الخذل من » 📚مسند احمد ج 1 ص 118_ سنن نسائی ج 5 ص 132_ مستدرک حاکم ج 3 ص 118 🔸اما باید توجه داشت که تعبیر فوق بر این نمی کند که کلمه « مولی » در حدیث غدیر به معنای دوستی به کار رفته است زیرا ؛ 1⃣ اين دعا، به قرينه صدر حديث غدیر «الست اولي بكم من انفسكم» حمل بر معناي می شود ، و اين چنين معنا مي‌شود ؛ «بار خدايا! هر كس كه ولايت حضرت علي عليه السلام را پذيرفت او را دوست بدار، و هر كس از ولايت او سرباز زد او را دار». 2⃣اين معنا هرگز با اهتمام شديد پيامبر در ذكر آن سازگاري ندارد؛ زيرا چگونه قابل توجيه است كه ما بگوييم پيامبر آن عظيم را در آن بيابان گرم به جهت اعلان يك مطلب جزئي و آن اين كه حضرت علي عليه السلام محبّ آن‌ها است، جمع كرده باشد. 3⃣در برخي از روايات جمله «وال من والاه» همراه با جمله «احبّ من احبّه» آمده است، و اين بر آن است كه جمله اول به معناي محبّت نيست، در غير اين صورت تكرار لازم مي‌آيد. 👌ابن كثير از طبراني قضيه رحبه را نقل كرده و در ذيل آن آمده است: آن گاه سيزده نفر از صحابه برخاسته و شهادت دادند كه رسول خدا فرمود: «من كنت مولاه فعلي مولاه، اللّهم وال من والاه وعاد من عاداه، واحبّ من احبّه وابغض من ابغضه، وانصر من نصره واخذل من خذله». 📚البداية والنهاية، ج ۷، ص ۳۴۷. 👌متقي هندي نيز اين را نقل كرده و در ذيل آن از هيثمي نقل مي‌كند كه گفته است رجال سند اين حديث همگي از افراد ثقه هستند. 📚کنزالعمال ج 13 ص 158 4⃣به فرض هم که بگوییم جمله فوق می گوید هر کس علی علیه السلام را دوست یا دشمن بدارد ، این دوستی و دشمنی ، دوستی و دشمنی خداوند را در پی دارد باز هم باید توجه داشت که این جمله دعايي است كه پيامبر گرامی بعد از فارغ شدن از ، كرده است، و لذا نمي تواند قرينه بر حمل كلمه «مولي» بر معناي محبّت باشد، بلكه جمله قبل از آن كه همان «الست اولي بكم من انفسكم» است بهترين قرينه و زمينه سازي براي حمل كلمه «» بر معناي امامت و اولي به تصرف و سرپرستي است. 🔸ادامه 👇 @Rahnamye_Behesht
🔸ادامه 👇 ❔سوال دیگری که ممکن است مطرح شود این است که اگر قنوت قبل از رکوع است ، چگونه امام باقر علیه السلام اجازه داده بعد از رکوع هم قنوت انجام گیرد چنان که فرمود ؛ « قنوت قبل از رکوع است و اگر خواستی می توانی بعد از رکوع هم بگیری » 📚التهذیب ج 2 ص 92 👌اما در سند این روایت « قاسم بن محمد جوهری » است که مجهول بوده و توثیقی ندارد و واقفی مسلک هم است ، بنابراین این راوی ضعیف است و روایتش هم مورد اعتماد نیست . 📚رجال نجاشی ص 315_ رجال علامه حلی ص 247 👌از سوی دیگر ، روایت مذکور صراحتا می گوید قنوت قبل از رکوع است ، اما اگر قبل از رکوع ، قنوت فراموش شود ، انسان می تواند بعد از رکوع قنوت را قضاء کند . شیخ طوسی این احتمال را در مورد روایت داده است که در مورد قضاء قنوت است . 📚وسائل الشیعه ج 6 ص 267 👌معاندین بی سواد توجه کنند که روایاتی که به نظرشان متضاد به نظر می رسد ، تفسیر و توضیح دارد و هیچ گونه تناقضی در میان گفتار امامان علیهم السلام وجود ندارد ، چنان که امام علیه السلام فرمود ؛ « حدیث من حدیث پدر من و حدیث پدرم حدیث جدم و حدیث جدم حدیث حسین و حدیث حسین حدیث حسن و حدیث حسن حدیث امیر مومنان و حدیث امیر مومنان حدیث رسول خدا و حدیث رسول خدا خداوند است» 📚الکافی ج1 ص131 Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht.
🤔 ❔لطفا در مورد روایاتی که گویای تفویض امور به دست ائمه معصومین علیهم السلام هستند توضیح دهید ؟ آیا امور عالم به آنان واگذار شده است ❗️❗️ 💠💠 👌روايات فراوانى داريم كه مى‏ گويد خداوند تفويض امر به پيامبر و اوصياء بعد از او كرده است که روشن است منظور از تفويض امر حقّ قانونگذارى و تشريع است. 🔸امام باقر و امام صادق علیهما السلام فرمودند ؛ «خداوند متعال كار مردم را به پيامبرش تفويض كرده تا بنگرد چگونه اطاعت مى ‏كنند، سپس اين آيه را تلاوت فرمود ؛كه هر چيزى رسول خدا براى شما آورده بگيريد (واجرا كنيد)، واز آنچه نهى مى‏ كند خوددارى كنيد.» 📚الکافی ج 1 ص 267 ❕در نقل دیگر فرمود ؛ « خداوند پیامبر را بر آنچه اراده کرد ، تثبیت نمود و امر ( تشریع ) بندگان را به او واگذار کرد و آنچه به پیامبر واگذار شده ، به ما واگذار شده است » 📚بحار الانوار ج 25 ص 332 ❕و فرمود ؛ « ( امر ) به ائمه تفویض شده است ، آنچه آنان حلال کنند ، حلال است و آنچه آنان حرام کنند ، حرام است » 📚الاختصاص ص 330 👌در نقل دیگری امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « قائم را می بینی که به مردی هزار درهم می دهد و به دیگری یک درهم ، این بر تو سنگین نیاید ، چرا که امر به آنان واگذار شده است » 📚الاختصاص ص 332 ❕در نقل دیگری صراحتا پیامبر گرامی فرمود ؛ « امر دین به ما تفویض شده است ، ما حلال کننده حلال خدا و حرام کننده حرام خدا هستیم » 📚بحار الانوار ج 25 ص 339 ❕در بعضى از روايات آمده است كه بعد از اين تفويض الهى، پيامبر قوانينى تشريع فرمود، از جمله اينكه خداوند نماز را دو ركعت قرار داد و پيامبر ، (در نمازهاى ظهر و عصر و عشاء) دو ركعت بر آن افزود، و در مغرب يك ركعت، و اين تشريع پيامبر هم سنگ فريضه الهى است و عمل به آن واجب است، و نيز 34 ركعت) (دو برابر فرائض) به عنوان نافله بر آن افزود، خداوند روزه ماه رمضان را واجب فرمود، و پيامبر روزه ماه شعبان و سه روز از هر ماهى را مستحب نمود و دیه چشم و نفس را وضع نمود و هرگونه مسکری را حرام کرد و ... 📚الکافی ج 1 ص 266 _ بحارالانوار ج 25 ص 332 ❕از مجموع رواياتى كه در باب تفويض وارد شده ؛ 📚بحار الانوار ج 25 ص 328 فصل فی بیان التفویض و معانیه ❕ استفاده مى‏ شود كه پيامبر اكرم در موارد محدودى به اذن خدا قانون گذارى فرموده که شايد اين موارد از ده مورد تجاوز نكند و اين امر از سوى خداوند امضا شده است و به تعبير ديگر خدا اين اختيار را به او داده كه در بعضى از موارد قانون گذارى كند و سپس آن را امضا فرموده است. ❕ضمناً از اين روايات به خوبى استفاده مى‏ شود كه خداوند اين مقام را به آنها به چند دليل داده است ؛ 1⃣نخست اينكه عظمت مقام آنها را نشان دهد كه تشريعات آنان هم طراز تشريع خدا است . 2⃣ ديگر اينكه مردم را امتحان كند كه تا چه اندازه تسليم فرمان پيامبراند . 3⃣سوّم اينكه خداوند آنها را مؤيّد به روح القدس فرموده و از اين طريق به اسرار احكام الهى آشنا ساخته است. 📚پیام قرآن ج 10 ص 80 👌امر دین به امامان علیهم السلام هم تفویض شده است ، یعنی آنان حلال ها و حرام ها را بیان می کنند و مردم مامور به پیروی هستند ، البته امامان معصوم عليهم السلام هر چند مؤيد به روح القدس بودند و هرگز خطا و لغزشى از آنها سر نمى ‏زند؛ ولى آنها تشريع تازه‏ اى نداشتند چرا كه بعد از اكمال دين و اتمام نعمت الهى، تمام احكام مورد احتياج امّت تا روز قيامت، مطابق روايات فراوانى كه در سر حدّ تواتر است تشريع شده بود و جايى براى تشريع تازه باقى نمانده بود؛ 📚بحار الانوار ج 2 ص 168 باب 22 ❕بنابراين وظيفه امامان معصوم عليهم السلام توضيح و تبيين احكامى بود كه بدون واسطه يا با واسطه از پيامبر اكرم دريافت داشته بودند و مردم مامور به پیروی از آنان بودند چنانکه که امام علیه السلام فرمود ؛ « حدیث من حدیث پدر من و حدیث پدرم حدیث جدم و حدیث جدم حدیث حسین و حدیث حسین حدیث حسن و حدیث حسن حدیث امیر مومنان و حدیث امیر مومنان حدیث رسول خدا و حدیث رسول خدا خداوند است» 📚الکافی ج1 ص131 👌اما این که بگوییم خداوند زمام امورعالم و تدبیر را به اهل بیت علیهم السلام واگذار کرده است ، مصداق بارز غلو در حق آن بزرگواران بوده که خودشان با این عقیده برخوردهای جدی داشته اند که می توانید تفصیل مطلب را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1393 Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht
🤔 ❔شبهه ای را کانال های ضد دین کرده اند که معاذ الله امام جواد فرزند امام رضا نبوده است و امام رضا بوده است و حتی نزدیکان امام رضا هم می گفتند امام جواد فرزند او نیست زیرا رنگ پوستش با امام رضا فرق می کند ...خواستم در این رابطه توضیح بدید ❗️❗️ 💠💠 👌در خانواده امام رضاعلیه السلام و در محافل شیعه، از حضرت جواد علیه السلام، به عنوان مولودى پرخیر و برکت یاد مى شد. چنانکه «ابو یحیاى صنعانى» مى گوید: روزى در محضر امام رضا علیه السلام، فرزندش ابو جعفر را که خردسال بود، آوردند. امام فرمود: «این مولودى است که براى ما، با برکت تر از او زاده نشده است». 📚الارشاد ص 319 👌گویا امام، به مناسبت هاى مختلف، از فرزند ارجمند خود با این عنوان یاد مى کرده و این موضوع در میان شیعیان و یاران امام رضا(علیه السلام) معروف بوده است، به گواه اینکه دو تن از شیعیان بنام «ابن اسباط» و «عبّاد بن اسماعیل» مى گویند: در محضر امام رضا(علیه السلام) بودیم که ابو جعفر را آوردند، عرض کردیم: این همان مولود پرخیر و برکت است؟ حضرت فرمود: «آرى، این همان مولودى است که در اسلام بابرکت تر از او نشده است». 📚الکافی ج 6 ص 361 🔰شاید در بدو نظر تصور شود که مقصود از این حدیث این است که امام جواد(علیه السلام) از همه امامان قبلى براى شیعیان، با برکت تر بوده است، در حالى که چنین مطلبى قابل قبول نیست، بلکه بررسى موضوع و ملاحظه شواهد و قرائن، نشان مى دهد که ظاهراً مقصود از این  این است که تولد حضرت جواد در شرائطى صورت گرفت که خیر و برکت خاصّى براى شیعیان به ارمغان آورد، بدین معنا که عصر امام رضا(علیه السلام) عصر ویژه اى بوده و حضرت در تعیین جانشین خود و معرفى امام بعدى، با مشکلاتى روبرو بوده که در عصر امامان قبلى، بى سابقه بوده است؛ 👌زیرا از یک سو پس از شهادت امام کاظم(علیه السلام) گروهى که به «واقفیّه» معروف شدند، براساس انگیزه هاى مادى،امامت حضرت رضا(علیه السلام) را انکار کردند و از سوى دیگر امام رضا(علیه السلام) تا حدود چهل و هفت سالگى داراى فرزند نشده بود و چون احادیث رسیده از پیامبر حاکى از آن بود که امامان دوازده نفرند که نُه نفر آنان از نسل امام حسین(علیه السلام) خواهند بود، فرزند براى امام رضا(علیه السلام)، هم امامت خود آن حضرت، و هم تداوم امامت را زیر سوال مى برد و واقفیه این موضوع را دستاویز قرار داده امامت حضرت رضا(علیه السلام) را انکار مى کردند. 🔹گواه این معنا، اعتراض «حسین بن قیاما واسطى» به امام هشتم در این مورد، و پاسخ آن حضرت است. «ابن قیاما» که از سران «واقفیه» بوده است ، طى نامه اى به امام رضا(علیه السلام) او را متهم به کرد و نوشت: چگونه ممکن است امام باشى در صورتى که فرزندى ندارى؟! 🔸امام در پاسخ نوشت: از کجا مى دانى که من داراى فرزندى نخواهم بود، سوگند به خدا بیش از چند روز نمى گذرد که خداوند پسرى به من عطا مى کند که حق را از باطل جدا مى کند. 📚الکافی ج 1 ص 320 👌این شگرد تبلیغى از طرف «حسین بن قیاما» (و دیگر پیروان واقفیه) منحصر به این مورد نبوده است، بلکه این معنا به مختلف و در موارد گوناگون تکرار مى شده و امام رضا(علیه السلام) همواره سخنان و دلائل آنان را رد می کرده است تا آنکه حضرت جواد به این سم پاشی ها خاتمه داد داد و موضع امام و شیعیان که از این نظر در تنگنا قرار گرفته بودند، تقویت گردید و اعتبار و وجهه تشیّع بالا رفت. 📚الامام الجواد ، سید کاظم قزوینی ص 337 🔸ادامه 👇👇👇 @Rahnamye_Behesht
🤔 ❔چرا ما شیعیان را شیعه جعفری می گویند ❗️آیا امام صادق مذهب شیعه را به وجود آورده اند ❕یعنی تا قبل از امام شیعه نبوده است ❕❕ 💠💠 👌شیعه به معنای کسانی که معتقد به امامت و ولایت علی علیه السلام و یازده فرزند معصومش هستند در زمان پیامبر گرامی وجود داشتند و خود پیامبر گرامی واژه « » را بر این گروه اطلاق کردند . ❕در تفسير «الدر المنثور» كه از منابع معروف اهل سنت است در ذيل آيه شريفه « اوْلئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَريَّة » ( بینه 7) از جابربن عبداللَّه انصارى چنين نقل شده است كه مى گويد ؛ «ما نزد پيامبر بوديم كه على عليه السلام به سوى ما آمد، پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: اين و شيعيانش در روز قيامت رستگارانند، و در اين هنگام آيه شريفه إِنَّ الَّذينَ آَمَنُوا وَ عَمِلُو الصّالِحاتِ أولئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ كسانى كه ايمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند بهترين خلق خدا هستند ، نازل گرديد». 📚الدر المنثور ج 6 ص 379 👌حاكم كه او نيز از دانشمندان معروف اهل سنت در قرن پنجم هجرى است اين مضمون را در كتاب معروفش «شواهد التنزيل» از طرق مختلف از پيغمبر اكرم نقل مى كند و تعداد رواياتش از بيست روايت تجاوز مى كند. 🔹از جمله از ابن عباس نقل مى كند هنگامى كه آيه إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ أولئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ نازل شد، پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به على عليه السلام فرمود: «هُو انْتَ وَ شِيْعَتُكَ ...»: «منظور از اين آيه تو و شيعيانت هستيد» 📚شواهد التنزیل ج 2 ص 357 ❕بسيارى ديگر از علماى اسلام و دانشمندان اهل سنت مانند ابن حجر در كتاب صواعق و محمد شبلنجى در نور الابصار، اين را ذكر كرده اند. 📚الصواعق ص 96_ نور الابصار ص 70 👌بنابراين به شهادت اين روايات نام و عنوان شيعه را پيامبر اسلام براى پيروان راه على عليه السلام و طرفداران او برگزيده است، و تاريخچه پيدايش شيعه نه بعد از رحلت و شهادت پيامبر اسلام بلكه به يك معنى در حيات خود آن حضرت بوده است، و اين واژه را به ياران و پيروان على عليه السلام اطلاق فرموده، و تمام كسانى كه پيامبر اسلام را به عنوان رسول خدا مى شناسند، مى دانند كه او سخنى از روى هوى و نمى گفت ؛ «و هرگز از روى هواى نفس سخن نمى گويد.- آنچه مى گويد چيزى جز وحى (الهى) كه بر او القا شده نيست.» ( نجم 3_4) و اگر فرموده است تو و پيروانت فائزان و رستگاران در قيامت هستيد. يك واقعيت است. 📚پیام قرآن ج 9 ص 24 ❕اما اينكه مذهب شيعه را مذهب جعفرى مى گويند براى اين است كه تا زمان حضرت امام صادق عليه السلام به واسطه تسلط سياستمداران و زمامداران ستمگر، فرصت نشر علوم و معارف اسلام و تربيت ، آنطور كه براى ايشان فراهم شد، براى امامان قبل از ايشان فراهم نگرديد 👌شیخ می نویسد ؛ «آن قدر مردمان از علوم امام صادق علیه السلام نقل كرده اند كه به تمام بلاد و شهرها منتشر گشته و اصقاع عالم را فرا گرفته، و نقل نشده از احدى از علماى اهل بيت آنچه از آن حضرت نقل شده است ، همانا اصحاب حديث جمع كرده اند اصحاب راويان از آن جناب را از ثقات با اختلافشان در آراء و مقالات، عددشان به چهار هزار رسيده، و آن قدر دلائل واضحه بر امامت آن حضرت ظاهر شده كه دلها را روشن نموده و زبان مخالف را گنگ كرده از طعن زدن در آن دلائل به ايراد شبهات » 📚الارشاد ج 2 ص 179 👌بنابر اين ايشان از موقعيت و فرصت، حداكثر استفاده را فرموده، علوم و معارف اسلام را تعليم و تدريس فرمودند و شاگردان بزرگى تربيت كردند كه هر كدام از علماى بزرگ اسلام به شمار مى روند؛ از آن ، شيعه و پيروان آن حضرت را جعفرى گفتند و بعد هم اين لقب بر شيعه باقى ماند و امامان بعد هم آن را منع نفرمودند چرا كه غرض همه، ترويج دين و هدايت مردم بود؛ همه راستگو بودند و همه مردم را به يك راه كه يگانه راه راست است هدايت فرمودند. 📚معارف دین ج 3 ص 144 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman