#فرا_رسیدن_سالروز_شهادت_امام_هادی_علیه_السلام_تسلیت_باد
⚫️ویژه نامه کانال #پرسمان_اعتقادی پیرامون فرا رسیدن سالروز شهادت امام #هادی علیه السلام ؛
💠دیدگاه #معاصران و علمای #بزرگ اهل سنت و شیعه در مورد امام هادی علیه السلام ؛
1⃣متوکل #عباسی ؛
❕در نامه اى كه متوكّل عبّاسى به امام هادى عليه السّلام نوشته است چنين آمده:
« بسم اللّه الرّحمن الرّحيم، امّا بعد امير المؤمنين متوكّل قدر تو را مى شناسد و رعايت خويشاوندى تو را نموده و حقّ تو را بر خود واجب مىداند وى همواره و در همه كارها در رابطه با تو و اهل بيت تو آن مى كند كه به صلاح حال تو و اهل بيت تو بوده، سربلندى تو و خاندانت در آن تثبيت گردد و امنيت و بركت بر تو و آنان #داخل گردد، او همه اين كارها را براى جلب رضايت خداوند و به جاى آوردن آنچه را كه خداوند در رابطه تو و خاندانت بر او واجب كرده است به انجام مى رساند.
👌آنگاه در پايان نامه اينگونه آمده است : امير المؤمنين مشتاق ديدن تو مى باشد و خوش مى دارد كه از #نزديك با تو ديدارى تازه كند و با نگاه كردن به چهره ميمون و مباركت تيمّن بجويد .
📚الکافی ج1 ص502
2⃣يحيى بن #هرثمه همان كسى كه متوكّل او را براى بردن امام عليه السّلام از مدينه به سامرا فرستاده بود می گويد: من براى انجام اين مأموريت به شهر مدينه رفتم ، هنگامى كه وارد شهر مدينه شدم مردم شهر كه متوجه مأموريّت من در رابطه با امام هادى عليه السّلام شده بودند و مىترسيدند در اين سفر چشم زخم و گزندى به آن حضرت برسد، ضجّه و ناله عظيمى سر دادند، بدانسان كه تا آنزمان مردم چنين ضجّه و ناله اى در شهر نشنيده بودند تو گويى كه همه دنيا به جوش و خروش آمده بود. چراكه آن حضرت همواره ملازم مسجد و #محراب بوده هميشه به اهل شهر مدينه نيكويى روا مى داشت و هيچگاه به سمت دنيا و زخارف آن ميل و رغبت از خود نشان نمى داد، من منزل آن حضرت را بازرسى كردم. امّا جز كتابهاى قرآن، دعا، و كتابهاى علمى چيزى در آن نيافتم. اينجا بود كه آن حضرت در نظرم بسيار بزرگ آمد و از آن پس خود شخصا خدمتگزارى آن حضرت را به عهده گرفتم و با او بسيار خوب برخورد نمودم، هنگامى كه به بغداد وارد شديم ابتدا به نزد اسحاق طاهرى كه والى بغداد بود رفتم. وى به من گفت: اى يحيى، اين مرد فرزند رسول خدا مىباشد، و تو خود متوكّل را خوب مىشناسى، و مىدانى كه اگر متوكّل را بر ضدّ اين مرد #تحريك كنى او را خواهد كشت، و در اين صورت رسول خدا در روز قيامت دشمن تو خواهد بود، در پاسخ او گفتم: به خدا سوگند كه من در برخورد با اين مرد جز نيكويى از او چيزى نديده ام»
📚تذکره الخواص ص202
3⃣ابو عبد اللّه #جنيدى گويد : به خداوند متعال سوگند كه امام هادى عليه السّلام بهترين فرد از ميان مردمان روى زمين و بافضيلتترين مخلوق خداوند متعال است.
📚ماثر الکبری ج3 ص96
4⃣ابن شهر #آشوب گويد: امام هادى عليه السّلام خوشروترين و راستگوترين مردم بود. هنگامى كه آن حضرت را از نزديك مى ديدى ملاحت او در ميان مردم بى نظير و هنگامى كه از دور با او معاشرت مى كردى، فضل و كمالش در ميان جامعه بى بديل بود، چون سكوت مى كرد هيبت و وقار از وى مى باريد و چون زبان به سخن مى گشود، شكوه و جلالش نمودار مى گرديد، وى از خاندان رسالت و امامت و محلّ استقرار وصايت و جانشينى پيامبر بود. وى شاخه اى از درخت #تناور نبوّت بود، برافراشته و پسنديده، و ميوهاى از درخت رسالت چيده و برگزيده »
📚مناقب ج4 ص432
5⃣كمال الدّين محمّد بن طلحه #شافعى گويد: از ميان مناقب بى شمار آن حضرت منقبتى است كه همچون درّ و گوشواره در گوش مردمان جاى گرفته و گوش جان مردمان همچون درّى گرانبها در صدف آن را دربرگرفته است، كه خود شاهدى است بر اين مطلب كه حضرت ابو الحسن امام هادى عليه السّلام موصوف به #گرانسنگترين اوصاف، بوده و از باشرافتترين شاخه هاى درخت نبوّت نازل گرديده است»
📚مطالب السوول ص88
6⃣ احمد بن محمّد بن ابى بكر بن خلّكان گويد: ابو الحسن علىّ هادى فرزند محمّد جواد فرزند علىّ رضا عليهم السّلام يكى از ائمّه دوازده گانه است، كسانى در نزد متوكّل عبّاسى از او بدگويى كرده، گفتند شيعيان وى برايش اسلحه، نامه، و اسناد ديگرى مىفرستند كه در خانه او موجود است و او را برانگيخته اند تا در طلب حكومت برآيد. متوكّل نيز عدّه اى از مأموران ترك تبار خود را به سمت آن حضرت فرستاد. آنان شبانه و ناگهانى به منزل آن حضرت حمله كردند. امّا تنها صحنه اى كه با آن روبرو شدند اين بود: آنان امام هادى را در اتاقى دربسته يافتند درحالى كه جبّه اى #مويين بر تن و پارچه اى پشمين بر سر داشته، رو به قبله آياتى از قرآن كريم را كه متضمّن وعده و وعيد الهى است زير لب ترنّم مىكرد. و در زير پايش فرشى جز سنگريزه و شن نبود »
📚وفیات الاعیان ج2 ص435
👌#ادامه 👇👇👇
@Rahnamye_Behesht
7⃣عبد اللّه بن اسعد #یافعى گويد:« ابو الحسن علىّ هادى فرزند محمّد الجواد فرزند علىّ رضا فرزند موسى كاظم فرزند جعفر صادق، علوى حسينى، چهل سال زندگى كرد. وى مردى متعبّد و #فقيهى پيشوا بود»
📚مراه الجنان ج2 ص160
8⃣حافظ عماد الدّين اسماعيل بن عمر بن كثير گويد ؛« و امّا ابو الحسن علىّ هادى او مردى عابد و زاهد بود كه متوكّل وى را به سامرا منتقل كرد.
او بيش از بيست سال و چند ماه در آن شهر #سكونت گزيد ودر همان شهر از دنيا رفت. گفته اند كه بدگويان به متوكّل عبّاسى خبر دادند كه در منزل آن حضرت نامه هاى بسيارى از مردم و سلاحهاى زيادى وجود دارد، متوكّل گروهى از سربازان خود را به سمت آن حضرت فرستاد. آنان وى را اين گونه يافتند كه روبروى قبله نشسته، جبّه اى از پشم بر تن دارد و بر روى فرشى از خاك نشسته است. سربازان، آن حضرت را با همين حالت دستگير كرده و به نزد متوكّل عبّاسى بردند ... »
📚البدایه و النهایه ج11 ص15
9⃣احمد بن حجر #هيثمى گويد: « علىّ عسكرى ملقب به هادی به اين دليل عسكرى ناميده شد كه گروهى از جانب حكومت وقت مأمور شدند تا او را از مدينه پيامبر به سامرا آورده در آنجا ساكن كنند منطقه اى كه در آنزمان عسكر ناميده مى شد و بدين جهت امام هادى عليه السّلام به لقب عسكرى ملقّب گرديد. وى از نظر #دانش و سخاوت ميراث دار پدر بزرگوار خويش بود»
📚الصواعق المحرقه ص205
0⃣1⃣. احمد بن يوسف بن احمد دمشقى قرمانى گويد: فصل نهم از كتاب
من درباره خاندان بردبارى، دانش و #نيكوكارى است، امام علىّ بن محمّد هادى- رضى اللّه عنه- در مدينه زاده شد و مادرش كنيزى امّ ولد بود، كنيه مباركش ابو الحسن و لقبش هادى و متوكّل بود. رنگ چهره اش گندمگون و نقش انگشترى او «اللّه ربّى و عصمتى من خلقه» بود. و امّا مناقب او بسيار گرانبها و اوصافش بسيار شريف است»
📚اخبار الدول ص117
1⃣1⃣عبد اللّه شبراوى #شافعى گويد: دهمين امام از پيشوايان علىّ هادى است، وى در ماه رجب سال 214 در مدينه زاده شد و داراى كرامات بسيار مى باشد»
📚الاتحاف بحب الاشراف ص176
2⃣1⃣فضل اللّه بن روزبهان #شافعى گويد: خداوندا سلام و درود بفرست بر امام دهم، مقتداى زندگان و مردگان، سرور حاضران و غايبان، آن كس كه از مقدّمات علوم به نتيجه وصايت و امامت رسيده است، شمشير خشمگين و خروشان بر گردن هر مخالف و دشمن، پناهگاه همه پناه آورندگان در مصائب و دشمنى ها، برطرف كننده #تشنگى از جگرهاى سوخته، آنكس كه دوستان و دشمنان به كمال فضيلتش شهادت داده و در روز ندا دادن منادى يعنى روز قيامت پناهگاه دوستان و مواليان خويش مى باشد، ابو الحسن علىّ نقىّ هادى، فرزند محمّد شهيد، آنكس كه با مكر دشمنان به شهادت رسيد و در «سرّ من رأى» به خاك سپرده گرديد.
📚وسيلة الخادم الى المخدوم/ صلوات الامام الهادى عليه السّلام.
3⃣1⃣خير الدّين #زركلى گويد: ابو الحسن عسكرى على، ملقّب به هادى دهمين امام از پيشوايان دوازده گانه و يكى از پرهيزگاران و صلحا زمان بوده است. وى در شهر مدينه به دنيا آمد. كسانى در نزد متوكّل عبّاسى از او بدگوئى كردند و وى آن حضرت را به #بغداد احضار كرده، سپس در سامرا تبعيد نمود»
📚الاعلام ج5 ص140
4⃣1⃣ محمّد امين غالب طويل گويد: «وى #بسيار خوش اخلاق بود. تا جايى كه هيچكس شكّى در مقام عصمت او نداشت»
📚تاریخ العلویین ص167
5⃣1⃣سيّد عبد الوهاب #بدرى گويد: « امام هادى عليه السّلام در شهر سامرا در مجالس مردم مى گشت و همواره مصيبت ديدگان را دلدارى داده، نيازمندان را يارى رسانده به گدايان و مساكين ترحّم مى نمود. وى با يتيمان مهربانى كرده، شبانگاهان به در خانه بيوه گان و ناتوانان رفته، كيسه هاى درهم و دينار را كه در دامن جامه خود حمل مى كرد به آنان مى داد و مىگفت پاداش و سپاسى از شما نمى خواهيم. آن حضرت روزها به كار و فعّاليت مشغول مى شد. وى در زير اشعه سوزان آفتاب ايستاده در مزرعه خود به كار كشاورزى مشغول مى گشت تا آنجا كه عرق تمام بدن آن حضرت را تر مىكرد و چون سياهى شب آشكار مى شد به سمت پروردگار خود توجّه كرده، در حال ركوع و سجود و خشوع براى پروردگار خويش درمىآمد و پيشانى تابناك خود را بر روى سنگ و شن زمين قرار مىداد، و دعاى مشهور خود را زير لب زمزمه می کرد؛ پروردگارا گامهايى كه به سوى تو برداشته نااميد نگردان، بر وى رحمت آور ...»
📚سیره الامام علی الهادی علیه السلام ص59
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
https://sapp.ir/poorseman
#برابری_مسلمان_و_کافر_در_مجلس_قضاوت
🤔#پرسش
❔در کتاب لمعه که جزء کتب #درسی حوزه است آمده است که اگر مسلمان و کافر تنازع کردند و به نزد قاضی رفتند ، قاضی می تواند به مسلمان بیشتر توجه کند و احترام بیشتری به او عرضه دارد و او را در کنار خود بنشیند ❗️آیا این ناعدالتی نیست ❕شاید حق با کافر باشد نه مسلمان احترام بیشتر مسلمان نوعی بی عدالتی نیست ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌 اديان الهى به خاطر پشتوانه اخلاقى نيرومندى كه دارند در مسأله قضاوت و داورى و اصولى كه بر تشكيلات قضائى و مجلس داورى #حاكم است بسيار فراتر از مكتب هاى مادّى رفته اند، بلكه اين دو قابل مقايسه نيستند.
❕در اين دستورات، لطايف و ريزه كارى ها و دقّت هاى فراوانى ديده مىشود، و هر چند پاره اى از آنها مربوط به زمان هاى گذشته است و شايد امروز چندان كاربردى نداشته باشد، ولى از نظر اصولى همان ها نيز داراى مفهوم پر بارى نسبت به مسائل قضائى است از جمله این #دستورات این است ؛
« واجب است قاضی مساوات را در ميان دو طرف دعوا در سلام و جلوس و نگاه كردن و سخن گفتن و گوش فرا دادن و عدالت در حكم رعايت كند ،به اين معنى كه اگر به يكى از آنها با احترام خاصّى سلام مى كند يا جواب سلام مى گويد، عين آن را درباره ديگرى رعايت كند؛ و تفاوت موقعيّت اجتماعى آنها هيچگونه تأثيرى در اين مسأله نداشته باشد؛ و اگر به يكى از آنها لحظاتى نگاه مى كند به ديگرى نيز همان مقدار نگاه كند؛ و هر گاه سخنان يكى را به دقّت مى شنود نسبت به ديگرى اين چنين كند. خلاصه اينكه مساوات #كامل را در مجلس قضا و داورى در تمام جوانب حتّى تشريفات و احترامات جزيى رعايت نمايد، تا جلوى انحرافات كلّى به خوبى گرفته شود.»
📚پیام قرآن ج 10 ص 161
👌در کتاب شریف وسائل الشیعه بابی گشوده شده است تحت این موضوع ؛
« باب در استحباب رعایت #تساوی از سوی قاضی ، نسبت به دو طرف دعوا در اشاره کردن ، نظر و نشستن »
📚وسائل الشیعه ج 27 ص 214 باب 3
🔸علی علیه السلام فرمود ؛
« کسی که عهده دار منصب قضاوت شود ، باید بین طرفین دعوا در اشاره و نگاه کردن و نشستن ، رعایت #مساوات را کند »
📚الکافی ج 7 ص 413
🔸امام رضا علیه السلام فرمود ؛
« بدان که بر تو ( قاضی ) واجب است که بین دو طرف دعوا رعایت مساوات را کنی حتی در نگاه کردن به صورتی که #نگاه کردن تو به یکی ، بیشتر از طرف دیگر نباشد »
📚فقه الرضا ص 35 _ مستدرک الوسائل ج 17 ص 350
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
👌این مضمون از روایات لزوم مساوات ، #مطلق است ، و فرقی میان مسلمان و کافر نمیگذارد ، اما برخی از فقها بر پایه روایتی که در ادامه می آید ، معتقدند که رعایت مساوات در صورتی است که دو طرف مسلمان باشد ، اما اگر یک طرف کافر باشد ، قاضی می تواند به مسلمان توجه #بیشتری کند ، و مثلا او را نزدیک خود بنشاند ، یا مسلمان نشسته و کافر ایستاده باشد ، اما باید در حکم بین آنها کاملا #عدالت لحاظ شود .
📚الروضه البهیه ج 3 ص 72 _ ترجمه تحریر الوسیله ، ج 2 ص 436 _ جواهر الکلام ج 40 ص 140
🔸طبیعتا این دسته از علما می گویند ، این احترام بیشتر به سبب برتری اسلام بر کفر است ، احترام بیشتر در صورتی که زمینه برای آن باشد ، بی اشکال است ، اشکال و ناعدالتی آنجایی است که بدون علت و سبب یک #طرف بر دیگری برتری داده شود ، اما در هر صورت رعایت عدالت در حکم کردن لازم است .
❕در روایتی آمده است ؛
« على عليه السلام سپرش را نزد يك نصرانى يافت. او را نزد شريح برد و شكايت كرد. شريح، وقتى به او نگاه كرد، خواست به سمت ديگرى برود.
👌 [على عليه السلام] فرمود: «در جايت باش» و در كنارش نشست و فرمود: «اى شريح! اگر طرف دعوايم مسلمان بود، حتماً در كنارش مى نشستم؛ ولى او نصرانى است و پيامبر خدا فرمود:" اگر شما و آنان (اهل كتاب) در راهى قرار گرفتيد، آنان را به تنگى راه واداريد و آنان را كوچك شماريد، آنگونه كه خدا كوچك شمرده است؛ ولى ستم نكنيد"». آنگاه على عليه السلام فرمود: «اين، سپرِ من است. آن را نفروخته ام و نبخشيده ام». شريح به نصرانى #گفت: امير مؤمنان، چه مى گويد؟
نصرانى گفت: اين سپر، سپر من است و امير مؤمنان، به نظر من دروغگو نيست.
شريح رو به على عليه السلام كرد و گفت: اى امير مؤمنان! آيا بيّنه دارى؟
فرمود: «نه». پس شريح به نفع نصرانى حكم كرد. پس [نصرانى] شادمان، راه افتاد و سپس برگشت و گفت: بدانيد كه من گواهى مىدهم كه اين داورى، [از سنخ] داورى هاى پيامبران است. امير مؤمنان، مرا نزد قاضى خود مى آورد و او بر زيانش داورى مى كند! گواهى مى دهم كه خدايى جز خداى يگانه نيست، يكتاست و همتايى ندارد و محمّد بنده و فرستاده اوست. بهخدا سوگند اى امير مؤمنان! سپر، سپر توست. سپاه به راه افتاده بود و تو به سوى صفّين مىرفتى كه از شتر گندمگون تو افتاد. آنگاه امير مؤمنان فرمود: «حالا كه اسلام آوردى، سپر از آنِ تو» و او را بر اسبى [كه بدو بخشيد] سوار كرد.»
📚الغارات ج 1 ص 124
👌این روایت #مستند ، برای حکم فوق ، فقها قرار گرفته است . اما می توان در این دلیل و روایت #مناقشه کرد که اگر چه جریان فوق ، یک فضیلتی بی نظیر در مورد علی علیه السلام را ثابت می کند که #مضمون آن در نقل های دیگری آمده است ؛
📚ربیع الابرار ج 3 ص 595 _ مناقب خوارزمی ص 98 _ شرح نهج البلاغه ج 17 ص 65
👌اما از چند #جهت اشکالاتی بر آن وارد است ؛
1⃣در سند آن افرادی چون اسماعیل بن ابان ، عمر بن شمر ، سالم الجعفی قرار دارند که #مجهول هستند و توثیقی ندارند ، راوی آن نیز #شعبی است که گفته شده از اهل سنت است و روایات جعلی در فضائل ابوبکر و عمر نقل می کرده است .
📚مستدرکات رجال الحدیث ج 8 ص 518
2⃣روایات فوق در لزوم رعایت مساوات بین طرفین دعوا که در کتاب وسائل الشیعه نقل شده ، #مطلق است و فرقی میان کافر و مسلمان نگذاشته است ، و روایت مورد استناد نیز ، با سند ضعیفی که دارد ، نمی تواند مخصص آن روایات باشد ، لذا شیخ حر عاملی نیز اصلا روایت مذکور را در #وسائل به عنوان مورد استثناء رعایت مساوات نقل نکرده است .
3⃣این که در روایت مذکور آمده که اگر اهل کتاب را در راهی دیدید ، راه را بر آنان #تنگ کنید و آنان را کوچک شمارید ، با روح تعالیم اسلامی که دستور به حسن معاشرت با اهل کتاب و نیکی کردن به آنان می دهد ، جور در نمی آید که می توانید توضیحات بیشتر در لزوم حسن معاشرت با آنان را در ذیل بخوانید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/777
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
https://sapp.ir/poorseman
#توضیح_یک_کلیپ_نامگذاری_فرزند_قبل_تولد
🤔#پرسش
❔کلیپی در کانال های ضد دین و وهابی دست به دست می شود که یک روحانی می گوید وقتی متوجه شدید همسرتان حامله است دست بر شکمش بگذارید و نام واسش انتخاب کنید که اگر نکنید و فرزند سقط شود روز قیامت شکایت می کند و امثال این حرفا ❗️این ها چقدر سندیت دارد ❕❕
💠#پاسخ💠
👌در روايات اسلامى، انتخاب نام نيكو براى نوزاد، نخستين نيكى خانواده به فرزند، شمرده شده است. شايسته است خانواده هاى مسلمان، با بهره گيرى از رهنمودهاى پيشوايان خود، بهترين نام را براى #فرزندان خويش انتخاب نمايند. اين رهنمودها عبارت اند از ؛
🔸الف- خانواده ها مى تواند هر نام زيبايى را براى كودك خود، انتخاب كنند؛
🔸ب- صادق ترين نامها، نامهايى است كه حاكى از عبوديت و پيوند انسان با آفريدگار خود باشد؛
🔸ج- بهترين نامها، نام انبياى الهى و پيشوايان دينى و بهتر از همه، نام محمّد است؛
🔸د- كسانى كه خداوند متعال، چهار فرزند پسر به آنها عنايت كرده، نكوهيده است كه نام يكى از آنها را «محمّد» نگذارند؛
🔸ه- نامگذارى فرزند قبل از تولّد، انجام شود و اگر معلوم نيست كه جنين، دختر است يا پسر، نامى كه با هر دو تناسب دارد، انتخاب گردد. البته تغيير نام پس از تولّد مانعى ندارد؛
🔸و- نامگذارى پسر به «محمّد» تا هفت روز پس از تولّد، و تغيير آن پس از
گذشتن اين مدّت، در صورت تمايل؛
🔸ز- برخى نامها مانند: محمّد و فاطمه، به دليل ارتباط آنها با شخصيتهاى بزرگ اسلامى، احترام ويژهاى دارند كه بايد رعايت گردد؛
🔸ح- نامهايى مانند: شهاب، حريق، حباب، كلب، فرار، حرب و ظالم، كه حاكى از شر و يا اشرارند، مكروه است؛
🔸ط- نامهايى كه حاكى از خودستايى است يا هنگام نفى آنها در گفتگو فال بد زده مىشود (مانند: مبارك)، نكوهيده شمرده شده است.
🔸ى- نامهايى كه شايسته خداوند متعال است (مانند: قدّوس، حَكَمْ، وخالق)، نبايد در نامگذارى مورد استفاده قرار گيرند و برخى، اينگونه نامگذارى را تحريم كرده اند .
📚حکمت نامه کودک ص 84 _ وسائل الشیعه ج 21 ص 387 به بعد
🔸علی علیه السلام فرمود ؛
« بر فرزندانتان، پيش از آن كه زاده شوند، نام بگذاريد و اگر نمى دانيد دخترند يا پسر، آنان را به نامهايى كه هم براى پسر است و هم براى دختر، بناميد؛ چرا كه فرزندان سقط شده شما اگر روز #قيامت در حالى با شما ملاقات كنند كه نام بر آنها نگذاشته باشيد، به پدر خود مى گويد: چرا بر من نام ننهادى؟ پيامبر خدا نيز محسن (فرزند سقط شده زهرا عليها السلام) را پيش از آن كه به دنيا بيايد، نام نهاده بود.»
📚الکافی ج 6 ص 18
🔸پیامبر گرامی فرمود ؛
« ( حتی ) فرزندان سقط شده خود را نیز نامگذاری کنید ، چرا که همگان روز قیامت با اسامی خود ، خوانده می شوند که در این صورت #فرزندان سقط شده به پدران خود می گویند چرا ما را نامگذاری نکردید »
📚قرب الاسناد ص 74
❕امام صادق علیه السلام فرمود ؛
« زمانی که همسرتان باردار شد و از این بارداری چهار ماه گذشت ، همسر را رو به قبله قرار داده و آیه الکرسی خوانده شود ، و دست بر پهلوی همسر گذاشته شود و بگوید نام این فرزند را #محمد قرار دادم ...»
📚الکافی ج 6 ص 11
🔸در رابطه با سرنوشت اخروی فرزندان #مومنان نیز امام باقر علیه السلام فرمود ؛
« چون قاسم پسر خديجه از دنيا رفت، پيامبر خدا به نزد خديجه رفت و ديد او گريه مى كند. فرمود: «چرا گريه مى كنى؟». خديجه گفت: اشكم بى اختيار، جارى شد و گريه ام گرفت.پيامبر فرمود: «اى خديجه! آيا حاضر نيستى كه چون روز قيامت شود، به درِ بهشت بيايى و او آن جا ايستاده باشد و دستت را بگيرد و تو را به بهشت بَرَد و تو را در بهترين مكان آن جاى دهد؟ اين، براى هر مؤمنى هست. خداى عز و جل، حكيمتر و كريمتر از آن است كه از مؤمن، #ميوه دلش را بگيرد و سپس با اين حال، او را براى هميشه عذاب كند».
📚الکافی ج 3 ص 218
🔸یا خطاب به عثمان بن مظعون که فرزندش از دنیا رفته بود فرمود ؛
« برای بهشت هشت درب و برای جهنم هفت درب است ، آیا خرسند نمیشوی زمانی که بر هر درب بهشت فرزندت را #ببینی که کمر تو را می گیرد و برای تو به نزد پروردگارت شفاعت می کند ...»
📚وسائل الشیعه ج 3 ص 246
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
https://sapp.ir/poorseman