🔻ادامه مبحث جریان شناسی اجتماعی سیاسی روحانیت
✏️سیدحسین فخرزارع
📚مقاله جریان شناسی اجتماعی سیاسی روحانیت
منظر دوم: روحانیت و مدرنیته
🔹 دومين منظر، ناظر به مواجهه روحانيت با مسائل دنيای جديد و فهم آنان از مدرنيته اسـت كـه آنان را از درون به تكثر های مختلف تقسيم كرده است. در پاسخ به اين پرسش كه روحانيـت حوزه علميه قم چه فهم و نسبتى با تجدد دارد و از درون چه سـنت و تـاريخى بـه مواجهـه بـا تجدد رسيده است، سه گونه فهم و طبعاً واكـنش هـاى متفـاوت را مـى تـوان در حـوزه علميـه، روايت كرد:
الف) سنتى حداكثرى
🔸سنتى حداكثری به جريانى اطلاق مى شود که در مقابـل مدرنيتـه #مقاومـت مـى ورزد و بـه نوعى، كليت آن را به چالش مى كشاند. اين جريـان، خـود شـامل چند گونـۀ فكـرى در درون #حوزه_علميۀ_قم است كه هر يك از منظرى متفاوت به مدرنيته نگاهى سلبى دارد؛ اينان اگرچه در اين كه مدرنيته را به چالش فراگير بكشانند، چشـم انداز مشـتركى دارنـد امـا در ميـان آن هـا تفاوت هايى را نيز شاهد هستيم به اين معنا كه برخـى از #سـنتى هـا از تجـدد و جهـان بيـرون از تفكر سنتى خود بى اطلاع اند و چون همواره ميل به تكرار سنت دارند از تجدد مى گريزند و با آن مخالفت مى ورزند. اين در حاليست كه عده ای ديگر از مدرنيته و دنيـاى جديـد اطلاعـات نسبى دارند و تا حدودى از سر آگاهى با آن مخالفت مى ورزند و بر حسب دینی ای كـه دارند مدرنیته را پديده اى شر و بدعت آخر الزمـان مى داننـد. البتـه، ايـن عـده در صـدد ايجـاد تمدنى اسلامى و انحلال تمدن غربى در الگوى خويش اند. در حالى كه برخـى ديگـر، ضـمن گريزى نظرى از مدرنيته، آرزوى تمدنى بديل را به عصر ظهور حضرت مهـدی (عـج) حوالـه مى دهند و تا پيش از آن، كليت تجدد را از بـاب اكـل ميتـه و تـن دادن بـه ضـروريات فقهـى مى پذيرند با اين همه، اينان در روی گردانى نظرى خود از #مدرنيته به آغوش سنتى قم باز مى نگرد د و بى آنكه در دلالت و درايت حدیث تأمل ورزند بـه ظـاهر #روايـات مـورد علاقـه آنان تمسك مى جویند و از تأمل فلسفى و پى گيرانه دستۀ قبل در هماوردى با مدرنيتـه فاصـله مى گيرند
👇👇👇👇👇👇
ادامه مبحث جریان شناسی اجتماعی سیاسی روحانیت
روحانيت و علوم مدرن
1⃣ روحانيون سنتى و علوم جديد: از نظر بسياری از اينان، هر آنچه آدميان تـا روز قيامـت به آنها نياز دارند نزد #اهل_بيت: مخزون و مكتوب است و هـيچ راهـى جـز مراجعـه عمـوم مردم بـه اخبـار و سـماع از #معصـومين: نيسـت. ايـن بـدين معناسـت كـه اداره زنـدگى بـر ارتكازات عقل و هرآنچه كه بر مدار سنت نچرخد، نشانۀ عقب ماندگى و كوفتن درب ايـن و آن است. توقيفى دانستن علوم مهم ترين آموزه دين شناسانه آنان اسـت. بـدين معنـا كـه آنچـه تمدن ساز است تعاليم انبياء و القای همۀ امور دنيوی و اخروی و تمـام علـوم و فنـون از سـوی آنان است و نه تجربۀ شخصى انسان ها
2⃣تهذيب گرايان و نوسازى نظريه های علوم انسانى: اين جريان كه در #حـوزه_علميـه_قـم جريانى رو به رشد است، معمـولا بـا دو طـرز تفكـر دربـاره تعامـل بـا علـوم جديـد مخالفـت مى ورزد:
الف) ديدگاه گروه اندكى از #سنتى های حوزه كه به نحوی افراطى، هرگونه دسـتاورد علمى بشر را به دليل توليد و نضج آنهـا در ديگـر فرهنگ هـا، غيـر قابـل اسـتفاده مـى داننـد؛
ب) گروهى كه بدون تأمل در سازگاری علوم با ارزش ها و فرهنگ جامعـه اسـلامى، تماميـت آن علوم را مى پذيرند. اين جريان بر نقد و نوسازی نظريه های علوم انسانى متمركز بـوده و تـلاش زيادی جهت تبيين مبـانى فلسـفى و روش شناسـى علـوم انسـانى بـه عمـل آورده اسـت. البتـه، مى توان تفاوت هايى را در طرز تلقى هـای اينـان يافـت. بـرای مثـال، تهـذيب گرايان بـه دنبـال نوسازی علوم انسانى اسلامى از طريق نقد نظريه های #غرب در اين رشته ها و افزودن نظريه های اسلامى بر آنها هستند و عده ای ديگـر، علـوم انسـانى موجـود را از اسـاس برخاسـته از #فلسـفۀ مادی مى دانند و در پى تأسيس دانش ً هايى كاملا متفاوت با دانش های غربى اند.
🔹اين #جريان دينى به طيف وسيعى از #طلاب و نهاد های علمى در #حوزه_علميه_قـم اشـاره دارد كه به مدرنيته به عنوان پديده ای قابل تأمل كه ظرفيت هـای بسـياری بـرای توانمنـدی زنـدگى كنونى ما دارد مى نگرند.
🔹نوگرايان دينى بر خلاف جريان هـای پيش گفتـه، نـه خواهـان توليـد علوم انسانى اسامى اند و نـه هماننـد بنيان گرايـان، كليـت #مدرنيتـه را بـر مـدار ظلمـت تفسـير مى كنند. از نظر آنها مدرنيته، پديده ای انسانى است كه از سر حادثه در مغـرب زمـين رخ داده و مى تواند در جاهای ديگر به تجربه در آيد.
🔸البته، اين بدين معنـا نيسـت كـه آنـان از لـوازم و پيامد های ارزشى علوم مدرن غفلت بورزند، بلكه بدين معناست كه آنـان نگـاه بد بينانـه ای در تعامل با مدرنيته ندارند و قطعاً بر عناصری از آن ايراداتى نيز روا مى دارند.
🔸 به همين دليل، آنان به مطالعه نسبتاً دقيق تحولات فكری #غرب، علاقه مند و يادگيری فلسفه های آن ديـار را نـه بـه قصد رد، بلكه به قصد فهم ماهيت فكر در دوران كنونى لازم مى شمارند. گرچـه ايـن جريـان گفتگوهای ايجابى درباره ماهيت #علم_دينى ندارد و فاقد نظريه پـردازی قدرتمنـد در كليـت خود است، اما ايده اصلى آن را مى توان در ضرورت نقد و نوسازی علوم متـداول اسـلامى نه علوم انسانى موجود به ويژه دانـش #فقـه و #فلسـفه، بـرای دسـتيابى بـه طرح هـا و روش هـای حكومت و جامعه خلاصه كرد.
#راه_ما_روشن_است🇮🇷
#حوزه_علمیه_خواهران
#سیاست_ما_عین_دیانت_ما
#راه_روشن را به دوستان خود معرفی کنید.
@rahroshaan
🔸🔹🌿🔸🔹