eitaa logo
کانال اطلاع‌رسانی سایت ره توشه
405 دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
16.7هزار ویدیو
1هزار فایل
ارتباط با مدیر کانال: @arhedayati
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از بصیر
🌷 طنز 💠 جناب سرهنگ 🔸اسمش بود. اما بخاطر انضباط و لفظ قلم حرف زدنش ما بهش می گفتیم . دو سالی می شد که شده بود و با ما تو یک بود. 🔹بنده ی خدا چند بار افتاده بود به که جان مادرتان این قدر به من نگویید جناب سرهنگ. کار دستم می دهید ها. اما تا می آمدیم کنیم که دیگر به او جناب سرهنگ نگوییم، باز از دهان یکی در می رفت و او دوباره می شد جناب سرهنگ.😂😂 🔸تا اینکه یک روز در باز شد و یک گله مسلح ریختند تو آسایشگاه و نعره زد: « سرهنگ یوسف، بیا بیرون!» یوسف انگار سه فاز ازش پریده باشد، پا شد و جلو رفت. فرمانده که درجه اش بود، گفت: «چشمم روشن. تو سرهنگ بودی و ما نمی دانستیم.» یوسف با خنده ای که نوعی گریه بود گفت: «اشتباه شده. من...»😧😧 🔹حرف زیادی نباشه! ببرید این (مسخره) را! 🔸تا آمدیم به خود بجنبیم یوسف را بردند و دست ما بجایی نرسید. چند مدتی گذشت و ما از یوسف خبری نداشتیم و او بودیم و به خودمان بد می گفتیم که شوخی شوخی کار دست آن بنده خدا دادیم.😔😔 🔹چند ماه بعد یکی از بچه ها که به سختی شده بود و پس از هزار و زاری کردن به عراقیها به بیمارستان برده بودند، پس از برگشت اردوگاه. تا دیدیمش و خواستیم حالش را بپرسیم زد زیر . چهار شاخ ماندیم که خدایا مریض رفت و برگشت!😂😂 که خنده خنده گفت: «بچه ها یوسف را دیدم!» همه از جا پریدیم:یوسف!😳😳 ــ دست و پایش را شکسته بودند؟         ــ فَکَش را هم پایین آورده بودند؟         _ جای سالم در بدنش بود؟         ــ اصلاً زنده بود؟! 🔸خندید و گفت: «صبر کنید. به همه سلام رساند و گفت که از همه کنم.»  فکر کنم چشمان همه اندازه ی یک نعلبکی شد!😉 --آره. چون نانش تو روغنه. بردنش اردوگاه . جاش خوب و راحته.😄😄 🔹می خوره و می خوابه و انگلیسی و آلمانی و فرانسه کار می کنه. می گفت بالاخره به ضرب و کتک عراقیها قبول کرده که است. و بعد از آن، کلی گرفته اند و بهش می رسند.😁😁 یکی از بچه ها گفت: «بچه ها راستش من تیمسارم!»😂😂 😁/شهید نظرزاده 🌹🍃🌹🍃 ⚪https://sapp.ir/basir.markazihttps://eitaa.com/basirmarkazi
🎙 سوال ❓برای سرانجام و پراکنده چه راهکارهایی مناسب است؟ 🔈 پاسخ آن مقداری که بنده به آن رسیده ام، و تجربه نشان می‌دهد و با ارائه‌ی آن ، نتایجی به دست آمده است این است که 🔶 انسان در هر کاری که می‌خواهد وارد شود باید 1⃣ اول: به ماهیّت کار ، 2⃣ دوم: به هدف از کار، 3⃣ سوم: به فایده‌‌ی آن، 4⃣ چهارم: به ضرورت کار 5⃣ و پنجم: به توان و استعداد آن کار در خودش توجّه کند. وقتی که این توجّهات بود، 6⃣باید با توکّل و استعانت از خدای متعال 7⃣در انجام آن کار با برنامه ریزی وارد شد. 🔶 قهراً پراکندگی‌های فکری در ابتدای امر برای انسان پیدا می‌شود. باید با این پراکندگی ها کند؛ ⬅️یعنی اعتنا نکند و همواره به آن اموری که بیان شد توجّه کند. این امر باید تمرین شود. 🔶 علاوه بر این‌ در هر کاری آن چیزهایی که ذهن او را متوجّه و مشغول می‌کند از اطراف خود دور کند. 🔶با «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم‏» کاری را شروع می‌کند حتماً با عنایت الهی موفّق خواهد شد. لکن در اوایل امر نباید توقّع داشته باشد که ذهن او به طور کلّی و یک مرتبه بر آن کار متمرکز شود. تمرکز در کارها مسئله‌ی بسیار مهمّی است و نیاز به دارد. ✅ از این جهت با توجّه به پنج مسئله‌ای که بیان شد را قوی کند و از موفّقیّت در کار ناامید نشود و ❓چنانچه بطور کامل موفق نگردید 👈نباید مایوس شده از برنامه ریزی بطور مناسب با ویژگی هایی که ذکر شد، دست بر ندارد اگر چه درصد موفقیت کم باشد. ❗️باید توجّه داشت که این خطورات و وساوس همواره با شدت و ضعف برای انسان پیدا می‌شود و با اموری که بیان شد می‌توان بر وساوس و خطورات شد. ✍کانال نشر بیانات استاد تحریری ╔════════════════╗ 🆔 @seratemostaghim_ir ╚═════════════