📚داستان کوتاه📚 #دزدی به خانه احمد خضرویه رفت و بسیار بگشت، اما چیزی نیافت که قابل دزدی باشد . خواست که نومید بازگردد که ناگهان احمد، او را صدا زد و گفت:ای جوان!سطل را بردار و از چاه، آب بکش و #وضو بساز و به #نماز مشغول شو تا اگر چیزی از راه رسید، به تو بدهم؛ مباد که تو از این خانه با دستان خالی بیرون روی! دزد جوان، آبی از چاه بیرون در آورد، وضو ساخت و نماز خواند . روز شد . کسی در خانه احمد را زد . داخل آمد و 150 دینار نزد شیخ گذاشت و گفت این #هدیه، به جناب شیخ است. احمد رو به دزد کرد و گفت: دینارها را بردار و برو؛ این پاداش یک شبی است که در آن نماز خواندی. حال دزد، دگرگون شد و لرزه بر اعضایش افتاد. گریان به شیخ نزدیک تر شد و گفت: تاکنون به راه خطا می رفتم . یک شب را برای خدا گذراندم و نماز خواندم، خداوند مرا این چنین اکرام کرد و بی نیاز ساخت. مرا بپذیر تا نزد تو باشم و راه ثواب را بیاموزم. کیسه زر را برگرداند و از مریدان شیخ احمد گشت. #عطار_نیشابوری 🆔 @rahyafte_com

#کشتی_نجات_شیعیان #شاهنامه_طهماسبی،از شاهکارهای #نگارگری جهان محسوب می‌شود که به دستور #شاه‌_طهماسب مصور گردید این کتاب به پادشاه #عثمانی #هدیه و طی قرون مختلف دست بدست و سپس به #آمریکا منتقل گردید. از مهمترین نگاره های آن، نگاره #کشتی_شیعه می‌باشد #نگاره “کشتی شیعه”، در ابتدای این #نسخه‌_خطی باورهای #مذهبی #فردوسی را تشریح می‌کند این تصویر، متن شعری را نشان می‌هد که فردوسی از حدیث مشهور پیامبر با نام #فرقه_ناجیه در شاهنامه، وام گرفته است مسافرانی که سوار بر #هفتاد کشتی‌اند، اما محکوم به فنا هستند، کنایه به همان هفتاد فرقه‌است و در زیباترین کشتی، #پیامبر و #اهل‌بیت سوار هستند، منظور همان #شیعه است که به #ساحل نجات می‌رسد منم بندهٔ اهل بیت نبی ستایندهٔ خاک و پای وصی حکیم این جهان را چو دریا نهاد برانگیخته موج ازو تندباد چو هفتاد کشتی برو ساخته همه بادبانها برافراخته فقط یک برگه از این شاهنامه در سال 2010 در #حراجی ساتبیِ به قیمت 12 ملیون #دلار به فروش رسید.

اثری هنری #هدیه به #شهدای_نیوزیلند از #صادق_اکبری #نیوزیلند @rahyafte_com

🔶خاطرات یک تازه مسلمان از ماه مبارک #رمضان 🔹دیگر زمان زیادی تا فرارسیدن ماه رمضان باقی نمانده است و ماهی که پیش رو است چهاردهمین ماه رمضان من خواهد بود. قصد دارم در این زمان، اندکی به گذشته و ماه های رمضانی که پشت سر گذاشتم بازگردم و گذشته خود را مرور کنم . 🔸سال ۲۰۰۱، اولین ماه رمضان من: در تمام طول زندگی فکر می کردم که تغذیه همیشه به معنی مصرف مواد غذایی برای قدرتمند شدن بدن است. در نوامبر سال ۲۰۰۱، متوجه شدم که تغذیه می تواند معنی متفاوتی نیز داشته باشد. زمانی که برای اولین بار ماهی به نام رمضان را آغاز کردم سعی کردم همه اعمالی که خداوند از من خواسته را به جای آورم و به بهترین صورت عمل بکنم. زمانی که کاتولیک بودم در دوره چله روز که ۶ هفته نزدیک به عید پاک است، تنها از اسنک استفاده نمی کردم و مقدار کمی نهار می خوردم اما وقتی متوجه شدم که در ماه رمضان، به طور کلی از خوردن و آشامیدن در طول روز محروم هستم واقعا متعجب شدم. تمام روز را روزه می گرفتم و هیچ چیزی نمی خوردم و همین امر باعث می شد، وضعیت بدنم به هم بریزد و کم آب و ضعیف شود. اما همینطور که می گذشت، احساس می کردم که روز به روز قوی تر می شوم. 🔹هرچقدر که بدنم ضعیف تر می شد، بیشتر می توانستم با نخوردن مقابله کنم، بیشتر می توانستم با دروغ، بدگویی و هرچیزی که حرام بود مبارزه کنم.وقتی که گرسنه بودم و شکمم خالی بود، قلبم پر از #ایمان می شد. 🔸#هدیه ای که ماه رمضان به من داده بود رشد قدرت خود کنترلی بود. 🔹سال 2004، سومین ماه رمضان... rahyafteha.ir/17869/ 🌐 @rahyafte_com

سیده فاطمه بانوی رهیافته آلمانی و از اعضا انجمن شهید ادواردو آنیلی است. او حدود بیست سال است که روزی ۱۲ #جانماز درست میکند و #هدیه میدهد به افراد و از آنها میخواهد تا #نماز امام زمان برایش بخوانند. قبلا خانه او در #ولنجک #تهران بود و قبل از آن در کشورهای مختلفی زندگی کرده بود پدرش #شهردار بوده و جالب است که طبقه پایین خانه آنها هم #مشروب_فروشی داشتند ولی فاطمه در ۱۹ سالگی #مسلمان میشود و با خوندن #قرآن ومسیر زندگیش تغییر می کند. کانال تخصصی تازه مسلمانان @rahyafte_com

📍مرحوم حاج شیخ غلامرضا فقیه یزدی(ره) در طول اقامت خود در یزد رسیدگی به اوضاع #محرومان را سرلوحه کار خود قرار داده بودند. آقای سید احمد دعایی در این باره می گوید: «ایشان یک منزل معمولی داشتند که محل مراجعات مردم بود. یک جوی آب هم در آن روان بود. این منزل را علی الظاهر، آقای حاج شیخ سه مرتبه فروختند و وجه آن را به مصرف فقرا و #طلاب و امور دینی رساندند و مردم دوباره خریدند و به ایشان باز برگرداندند تا اینکه آخرین بار، مردم آن را به اسم فرزند ایشان نمودند تا حاج شیخ نتوانند آن را بفروشند. 📍در گره گشایی از کار مردم خسته نمی شدند. در وجوهی که به ایشان می رسید، خودشان #تصرف نمی کردند؛ حتی پاکتهایی را که برای منبر به ایشان می دادند، خیلی وقتها از جلسه خارج می شدند، به دیگران می دادند. فردی که ایشان پاکت وی را به دیگری داده بودند، گفته بود: «آقا اوّل باز کنید و ببینید چقدر است، بعد #هدیه بدهید»؛ اما ایشان گفته بودند: «خدا می داند تو به من چقدر دادی دیگر کارت نباشد.» 📍او حتی در زمان جنگ جهانی دوم به اقلیتهای دینی ساکن #یزد که دچار قحطی شده بودند کمک و مساعدت کردند. به همین سبب، آنان در مرگ وی به شدت متأثر بودند. 📍رهبر معظم انقلاب:رسیدگی ایشان به فقرای #زردشتی و #کلیمی یزد، خیلی نکته‌ مهمّی است. یک روحانیِ باتقوایِ مقدّسی مثل مرحوم حاج شیخ غلامرضا، برود نان و #آرد و غذا بگذارد درِ خانه‌ یهودی بخاطر اینکه او فقیر است. امروز در دنیا این چیزها وجود ندارد. 📍نقل شده است: که زمانی در یزد، هفت شبانه روز #باران آمد و بسیاری از بناهای خشت و گلی فرو ریخت. مردم به آب انبارها و ساختمانهای آجری پناه بردند. شب هفتم بود که نیمه های شب دیدم حاج شیخ، عمّامه شان را برداشته اند و زیر باران، در وسط #حیات ایستاده اند و با صدای بلند تضرع می کنند و می گویند: «ای خدا! همه مردم به دنبال کسب و کار و اطاعت و عبادت اند. در این شهر فقط غلامرضا گنه کار است؛ اگر این باران برای عذاب #غلامرضا است تو او را عفو کن.» خدا شاهد است که پس از نیم ساعت، ابرها به حرکت درآمدند و باران ایستاد. 📍مرحوم آقا سید رضا بهاء الدینی در مورد یکی از علمای یزد به نام مرحوم حاج شیخ غلامرضا یزدی می گفت: ایشان در یزد از #حمالی تا آیت اللهی همه کاری انجام می دهد. 📍حاج شیخ غلامرضا می فرمود اگر یک ساعت از عمرم باقی مانده باشد، آن ساعت را به خدمت خلق می گذرانم؛ ولو به #استخاره گرفتن باشد. 🌐 @rahyafte_com