📌شهدای شهرستان دیلم
۱. #شهید_سید_عبدالمجید_حسینی_زاده
۲. #شهید_احمد_درویشی
۳. #شهید_ضرغام_ابراهیمی_زاده
۴. #شهید_جعفر_امام_حسنی
۵. #شهید_مبارک_زورقی
۶. #شهید_ابراهیم_قصابکار
۷. #شهید_عبدالعلی_کنارکوهی
۸. #شهید_علی_پور_ابراهیم
۹. #شهید_بهزاد_بهزادی
۱۰. #شهید_مرتضی_دشتی
۱۱. #شهید_عوض_درویشی
۱۲. #شهید_عباس_طوفانی
۱۳. #شهید_عبدالحسن_عبادی
۱۴. #شهید_عبدالرحیم_زارع
۱۵. #شهید_ماشاالله_بازیار
۱۶. #شهید_علی_موتوری
۱۷. #شهید_عزیز_پیکانی
۱۸. #شهید_مصطفی_صالحان
۱۹. #شهیده_فاطمه_پیرو
۲۰. #شهید_اسماعیل_روشن_روان
۲۱. #شهید_غلامرضا_خلیجی
۲۲. #شهید_غلامحسین_دشتی
۲۳. #شهید_خلیفه_قنبری
۲۴. #شهید_خلف_ایرانیان
۲۵. #شهید_غلامرضا_فرجادی
۲۶. #شهید_ابوالقاسم_خادمی
۲۷. #شهید_عباس_بچه_لر
۲۸. #شهید_محمود_عباسی
۲۹. #شهید_حسن_حیدری
۳۰. #شهید_مرتضی_ناطق_زاده
۳۱. #شهید_ایرج_عباسی_نیا
۳۲. #شهید_خسرو_گشتی
۳۳. #شهید_نصرت_الله_روغنی
۳۴. #شهید_نادر_پهلوانی
۳۵. #شهید_حاج_نگهدار_موری_زاده
۳۶. #شهید_فتح_الله_پیران
۳۷. #شهید_سید_مرتضی_موسوی
۳۸. #شهید_حسن_گله_گیری
۳۹. #شهید_مرتضی_حق_گوی
۴۰. #شهید_مرتضی_ناطق_زاده
۴۱. #شهید_اسدالله_خدام
۴۲. #شهید_محمد_مرادی
۴۳. #شهید_عبدالرضا_افتخاری
۴۴. #شهید_عیسی_باقری
۴۵. #شهید_محمدرضا_بازویی
۴۶. #شهید_نصرالله_دشمن_زیاری
۴۷. #شهید_محمد_انصار
۴۸. #شهید_سید_محمدعلی_محمدی
۴۹. #شهید_محمد_خلیفه
۵۰. #شهید_عبدالله_زارع
ادامه دارد...
اسماعیل خیلی علاقه به اقوام و خویشان و آشنایان و غریبه داشت، اخلاق بسیار خوبی داشت. پس از اتمام تحصیلات گفت که میخواهم به جبهه بروم و اصلا عشق به جبهه به دل من نشسته است.
گفتم اختیار با خودت است ولی ما دلمان میخواست دامادت کنیم بعد از خدمت سربازی برایت مراسم عروسی بگیریم.
در جواب ما گفت که: باشد تا من بروم هر وقت برگشتم در اختیار شما هستم.
خدمتش چابهار بود. اعلام کردند هرکس که می خواهد به جبهه برود اعلام آمادگی نماید. او دستش را بالا کرد و سپس وی را به جبهه اعزام نمودند. بعد از دوماهی به مرخصی آمد و گفت: جبهه عجب حال و هوایی دارد. یک روز به خانه آمد تا لباسهایش خونی است.
گفت که مجروح داشتیم آنان را جابجا کردهایم لباسهایم خونی شده است. بعد از دو سه روز به جبهه رفت و دیگر از او خبری نشد تا اینکه یک روز برادر بزرگترش آمد و گفت چرا نشستهاید تمام مردم میدانند که اسماعیل شهید شده شما نمیدانید؟ (با گریه) جنازهاش را آورده بودند و در تابوت گذاشته بودند به من اجازه ندادند او را ببینم.
گفتند: طاقت نداری اما برادرش که او را دیده بود می گفت: نیمی از بدنش با خمپاره از بین رفته بود.
ما هم از اینکه خداوند این قربانی را از ما قبول کرده خوشحالیم و خدا رو شکر میکنیم او هم مانند اسماعیل قربانی شد در راه خدا و اگر لازم باشد هنوز هم داریم که در راه خدا قربانی کنیم.
🔻راوی: پدر شهید
#شهید_اسماعیل_روشن_روان
#دیلم
#ابوقریب
🌴کانال از تبار رئیسعلی
@Raisali_ir