eitaa logo
از تبار رئیسعلی
604 دنبال‌کننده
433 عکس
107 ویدیو
2 فایل
🌴 از تبار رئیسعلی، از نسل شهید رئیسعلی دلواری☀️ ما از نسل سردارِ استعمار ستیزے هستیم‌ که دو قرن پیش پوزه استعمار پیر انگلیس را در بوشھر به خاک مالید✊🇮🇷 📲راه ارتباطی با ما: @Rezagh86 ⚘️التماس‌دعای‌شهادت
مشاهده در ایتا
دانلود
يادم می آيد وقتى ما در مراسم دعاهای كميل و عزادارى اهل‌بيت شركت مى‌كرديم سعى همه برادران بسيجی اين بود كه به هر نحو خود را به اين محفل معنوى برسانند و تا آخر آن حضور داشته باشند ولى آقاى موسائی درست در آخر دعا كه مصيبت خوانى اباعبدالله شروع مى‌شد يعنى درست موقعى كه انسان مى‌خواهد بداند بر اباعبدالله در روز عاشورا چه وقايع هولناکی گذشته است جلسه را رها مى‌كرد و ما بعد از دعا كه مى‌شد به سمت چادرها و سنگرها مى‌آمديم. وقتي به سنگر يا چادرها برمى‌گشتيم نگاه مى‌كرديم نظافت سنگر و آب و غذا حتى سفره غذا آماده و تدارك چيده شده بود تا به محض اينكه رزمندگان از مراسم برمى‌گردند پاى سفره آماده بنشينند و هميشه غذا خوردن را قبل از رزمندگان تمام مى‌كرد و آماده بود به محض اينكه غذا تمام شود ظروف را بشويد يا عموماً لباسهای بسيجيان را خودش می‌شست. 🔻راوی: دوست و هم‌رزم شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
6.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ندیدم آینه‌ای چون لباس‌خاکی‌ها همان قبیله که بودند غرقِ ‌پاکی‌ها به عشق زنده شدن، «عند ربِّهم» بودن شده ست حاصل آن‌ها ز سینه چاکی‌ها دلیل غربتشان، اهلِ خاک بودنِ ماست نه بی ‌مزار‌ شدن‌ها، نه بی پلاکی‌ها به آسمان که رسیدند رو به ما گفتند: "زمین چقدر حقیر است، آی خاکی‌ها!" 🔻تصاویری از شهید نادر مهدوی 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
مهرماه سال ۱۳۵۹ چون قصد سفر حج داشتيم مادر همسرم را از ديلم به اهواز آوردم که در خانه نزد ايشان بماند. همين که جنگ شروع شد و اهواز در بمباران‌هاى پياپی و مکرر مى‌سوخت، مادرش گفت: «من تحمل ماندن در اين شهر را ندارم» هرچه به همسرم اصرار کردم که همراه مادرش به ديلم برود،‌ قبول نکرد و گفت: که نزد من مى‌ماند. بنده به وى گفتم: که ما براى دفاع از شهر مانده‌ايم و جهاد بر زن واجب نيست شما همراه مادرت برو، قبول نکرد و ماند. کم‌کم خود را براى دفاع آماده کرديم. رو به روى خانه‌ها با کمک دوستان نظامى سنگری بنا کرديم. فاطمه هم مثل همهٔ آنان که دلشان براى آب و خاک کشور مى‌تپيد تا آخرين لحظات ماند و از هيچ تلاشى براى دفاع از شهر دريغ نکرد. 🔻راوی: همسر شهیده 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
هميشه حول و حوش ساعت ۲:۳۰ بعد از نيمه شب از خواب برمی‌خواست و مهيای نماز می‌شد. می‌رفت خلوتی پيدا مى‌کرد و می‌نشست به راز و نياز. چشم‌های سرخ و جوشانش، صورت به خاک ساييده­‌اش و شانه­‌های لرزانش را هنگامی که به سجده رفته بود بارها و بارها ديده بودم. شبها زير نور مهتاب وسط حياط آن قدر «الهى العفو» می‌گفت که باران اشکش مرهمی می‌شد بر دل سوخته‌ی ما. 🔻راوی: همسر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
شهيد در شب عمليات کربلای ۴ كه همه بچه ها مشغول خداحافظی با هم بودند و لباس مى پوشيدند، مشغول نماز خواندن شد و طورى چهره شهيد طوسی نورانى شده بود كه اصلاً وضعيت ظاهرى شهيد كاملاً متفاوت شده بود. طورى كه دوستانش به شهيد طوسی مى‌گفتند: مگر كِرِم به خودت ماليده اى؟ شهيد لبخندی زد و گفت مگر اين جا كرم پيدا مى‌شود؟ 🔻راوی: همرزم شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
من در راه خدا رفتم و بخاطر خدا رفتم و اگر کشته شدم بخاطر اسلام و دین و مذهبم و ناموسم و وطنم بود. ای دوستان ای آشنایانم ای خانواده ام مرا بخاطر چیزهایی که من برای شما ایجاد ناراحتی کرده ام ببخشید و از شما میخواهم که برای من دعا کنید که خداوند مرا ببخشد. پیر جماران را حمایت کنید که اوست که بعد از مدتها اسلام را زنده کرد. 🔻از خاطرات خودنوشته شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
📸 شهید محمدرضا اسپرغم سیزدهم اردیبهشت ۱۳۲۹ در شهرستان آبادان به دنیا آمد. از سوی جهاد سازندگی در جبهه حضور یافت هفدهم اسفند ۱۳۶۳ در بمباران هوایی زادگاهش بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. پیکر او را در شهرستان بوشهر به خاک سپردند. 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
وقتی به جبهه رفت یک نامه برای من فرستاد که ۳ روز قبل از شهادت به دست من رسید. حتی پدرم ناراحت شد که چرا برای من نامه نفرستاده است که من به ایشان گفتم فرق نمی کند شما بفرمایید نامه مرا باز کنید و بخوانید که در نامه نوشته بود: مواظب بچه هایت باش و به پدر هم سلام برسانید و به ایشان بگویید تا کشاورزی کند و دنبال مال دنیا نگردد. 🔻راوی: خواهر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
من همراه ديگر زنان برای پخت نان و ديگر ملزومات رزمندگان به مسجد مى رفتيم و مدام در مسجد بوديم. من يك روز به مسجد نرفتم ولى او با اصرار خواست كه من به مسجد بروم و تصميم گرفتم چيزى برايش تهيه كنم ولى او براى خود سيب زميني آب پز كرده و به عنوان ناهار ميل كردند و وقتى برگشتم ديدم ايشان خانه تكانی كرده‌اند. 🔻راوی: مادر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
📜 سوگندنامه شهید رئیسعلی دلواری رهبر قیام جنوب علیه نیرو‌های انگلیسی: ای کلام‌اللّه گفتار مرا شاهد باش! من به تو سوگند یاد می‌کنم که اگر انگلیسی‌ها بخواهند بوشهر را تصرف کنند و به خاک وطن من تجاوز کنند، در مقام مدافعه برآیم و تا آخرین قطره خون من بر زمین نریخته است، دست از جنگ و ستیز با آنان نکشم و اگر غیر از این رفتار کنم، در شمار منکرین و کافرین به تو باشم و خدا و رسول از من بیزار شوند. 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
بعد از پيروزی انقلاب اسلامى و تشكيل ارتش بيست ميليونی، ايشان جذب بسيج شد و پا به پای جوانان بسيجی عليرغم مشغله‌هاى كارى كه داشت شروع به فعاليت نمود. شب‌هاى حضور ايشان در نگهبانی و حراست از انقلاب و مردم براى بسيجيان محل به يادماندنی است و همّ او بود كه با شركت در اردوهای آموزشى و تفريحی بسيج در آن ايام حلاوت و طراوت خاص خود را به آن مى‌ بخشيد. 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
در عيد فطر سال ۱۳۶۵ به اتفاق هم، به رفته بوديم. در مدت سه ماهی كه آنجا حضور داشتيم، عبدالرضا با رفتار و گفتار صحيح خود به نوجوانان و جوانان درباره امام و جبهه و ساير مسايل معنوى صحبت مى‌كرد و باعث شد تا عده زيادى به رفتن جبهه ترغيب شوند. در بين آنها مى‌نشست و با آنها سرودهای انقلابى تمرين مى‌كرد و آنها را به اسلام و انقلاب بيشتر آشنا مى‌كرد. از آنها مى‌خواست خانواده‌هايشان را تشويق كنند تا كمك‌هاى بيشترى به جبهه داشته باشند. 🔻راوی: پدر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir