eitaa logo
از تبار رئیسعلی
604 دنبال‌کننده
433 عکس
107 ویدیو
2 فایل
🌴 از تبار رئیسعلی، از نسل شهید رئیسعلی دلواری☀️ ما از نسل سردارِ استعمار ستیزے هستیم‌ که دو قرن پیش پوزه استعمار پیر انگلیس را در بوشھر به خاک مالید✊🇮🇷 📲راه ارتباطی با ما: @Rezagh86 ⚘️التماس‌دعای‌شهادت
مشاهده در ایتا
دانلود
ای برادران و دوستان قدر امام را بدانيد. نعمت بزرگى كه ما را از ظلمت جهل و فساد رهایى داد و نور و بركت را به مملكت ما به ارمغان آورد. او را تنها نگذاريد و بدانيد خوشبختى، با او بودن است به ادعاهای گروه‌هاى سودجو و فرصت طلب گوش ندهيد كه اين‌ها جزء لشكريان شيطان هستند. مورخه ۱ فروردین ۶۱ 🔻فرازی از وصیت‌نامه شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
چندين مدت به همرا شهيد ابراهيمی و چند سرباز ديگر در يك چادر پر از مهمات و مواد منفجره در منطقه بهمن شير مشغول به خدمت بوديم. يك روز صبح كه از خواب بيدار شديم شهيد ابراهيمي گفت: «بچه ها، همه ما در اين چادر كوچك مى‌خوابيم كه پر از مهمات است و گنجايش همه ما را ندارد بياييد اين ها را بيرون از چادر بگذاريم تا جاى بيشترى داشته باشيم». همه كمك كرديم و تمام مهمات را در فاصله دورى از چادر به طور مرتب كنار هم چيديم و پلاستيک بزرگی روى آن كشيديم. دو شب بعد درحالى كه در خواب بوديم پای يكى از بچه ها به فانوس درون چادر خورد و سرازير شد، نفت همه جا را فرا گرفت و تمام چادر آتش گرفت. سراسيمه از خواب بيدار شديم. هر قدر تلاش كرديم آتش را خاموش كنيم موفق نشديم و كليه وسايل و لباس ها در آتش سوخت. خدا را شكر كرديم كه با دورانديشی شهيد ابراهيمی همه مهمات را به بيرون از چادر منتقل كرده بوديم وگرنه... 🔻راوی: ابراهیم ستوده (همرزم شهید) 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
شهيد محراب آيه الله دستغيب آمده بود اردوگاه. بهش اشاره كرد و گفت اين كيه؟ بچه ها گفتند: جهانگير. شهيد دستغيب گفت: از اين به بعد بهش نگيد جهانگير. بگيد علی. 🔻راوی: همرزم شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
به ياد دارم در شهر بستان كه بوديم، صبح‌ها زود از خواب بلند می‌شد و بعد از اقامه نماز و تلاوت قرآن، جهت گرفتن نان به يك نانوايی صلواتی می‌رفت نان می‌گرفت و برای رزمندگان صبحانه آماده می‌کرد. شهيد شاهدی با خنده می‌گفت: دارم برای بچه‌هايم صبحانه حاضر می‌كنم. 🔻راوی: حسن دریانورد (همرزم شهید) 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
يك روز هنگام گشت زنی در منطقه ايستگاه ۷ آبادان به يك باغ و خانه برخورديم. باغ و خانه خالی از سكنه و پر از خرما و رطب بود. من به شهيد گفتم بيا چند حصير برداريم براى زير پای بچه‌های رزمنده ببريم. ايشان قبول نكردند و گفتند: ما آمده‌ايم از مردم و زندگی شان دفاع كنيم نه اين كه وسايل‌شان را برداريم. 🔻راوی: محمد معمار (همرزم شهید) 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
چند نکته با برادران و خواهرانم دارم: ۱- اینکه ایمان به خدا داشته و همیشه در راههای پر پیچ و خم استوار باشید. صبر و استقامت به خرج دهند. زود باشد که حکومت مهدی (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) بر پا گردد و دنیا پر از عدل شود. ۲- تمام دستورات خداوند انجام داده، واجبات را بجای آورده محرمات رعایت نموده و کوچک‌ترین کاری بر خلاف اسلام ننمایید که زود باشد آنهایی که برخلاف اسلام کار می‌کنند و پشیمان گردند که فایده‌ای ندارد. ۳- از روحانیت مبارز که در خط امام و اسلام می باشند پشتوانه محکمی بسازید و همیشه پشت سر روحانیت حرکت کنید و خدای ناکرده حرف توهین آمیزی نزنید که موجب عقوبت خواهید شد. 🔻فرازی از وصیت‌نامه شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
شبی، مادرش در خواب حضرت زهرا، حضرت زینب و امام حسین علیهم‌السلام را می‌بیند. صبح به شهید می‌گوید از طرف من آزاد هستی به جبهه بروی؛ خدا پشت و پناهت؛ ما هم خدا را داریم، خدا روزی رسان است، به فکر ما مباش. 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
‏پس از شهادت دوستانش خیلی ناراحت بود. گفتم: غلامرضا جان؛ چرا ناراحتی؟ در جوابم گفت: «همهٔ دوستانم شهید شده‌اند؛ ولی من لیاقت شهید شدن را ندارم». با معنویت خاصی حرف می‌زد که قطرات اشک در چشمانم سرازیر می‌شد. 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
آرزوی داشتن فرزندیکی از آرزوهای شهید این بود که بعد از ازدواج صاحب فرزند شود همسرش میگوید هر دفعه که از مرخصی می آمد از من در این مورد سئوال میکرد . یک روز که تازه از مرخصی آمده بود تا آمد اولین سئوال او همین بود من به او گفتم : بله مثل اینکه اگر خدا بخواهد داری پدر می‌شوی. آنقدر خوشحال شد که من هیچ وقت او را در این حال ندیده بودم مثل پروانه دور و برم می‌چرخید... 🔻راوی: همسر شهید شبی که بهزاد شهید شد به خانه‌اش رسیدم دیدیم که همسر شهید را بردند بیمارستان که خوشبختانه در همان وقت زایمان کرد. خاطره به یاد ماندنی این است که: حکمت خداوند این طور بوده است که در یک شب همزمان پدر شهید می‌شود و فرزند به دنیا می‌آید چقدر زیباست حکمت خداوند متعال که همزمان این دو کار با هم انجام می‌شود. 🔻راوی: برادر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
یک روز مادرش اصرار داشت که سعید کمتر به فعالیت های مسجدش بپردازد. سعید در حالی‌که اشک چشمانش را پر کرده و سرش پائین بود، با لحنی استوار و در عین حال لرزان گفت: مگر می‌خواهد خون مسعود پایمال شود؟ من با فعالیتم انتقام خون مسعود را می‌گیرم. مسجد خانهٔ مسعود بود و من وارث آن خانه. 🔻راوی: پدر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
بی نهايت عاشقانه در مراسم سوگواری ائمه مشاركت می كرد و حالت خاصی در چهره او بود. به پدر، مادر، خواهر و برادرانش احترام می گذاشت و يك شخص عالی بود. بويژه به افراد كهنسال احترام زيادی می گذاشت و حتی بعضاً دستان آنها را می بوسيد. علاقه وافری به دامداری داشت و در اين راستا شش رأس از بزهای خود را در جوانی به جبهه اهداء كرد. بيشتر كتب مذهبی را مطالعه می كرد و احكام شرع مقدس من جمله نماز، احكام و قرآن را فراگرفته بود.در خصوص رعايت مسائل شرعی بسيار حساس بود به اين گونه كه ابتدا نماز می خواند و بعد از آن غذا می خورد. 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
ما مغازه‌ای ساده داشتيم و حسن براى خريد وسايل مغازه به شيراز می‌رفت و ما يحتاج مغازه را از آنجا تأمين مى‌كرد تا روزی گفت: بايد برای خريد به تهران بروم و من تعجب كردم و گفتم: چرا به تهران، مگر در شيراز نیست؟ با هر حيله‌ای كه شد به تهران رفت و در راهپيمايی‌ها شركت نمود و موقع برگشت از تهران عكس‌های زيادی از امام با خود آورده بود. 🔻راوی: مادر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir