eitaa logo
تربیت و حکمرانی
1.2هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
678 ویدیو
33 فایل
🔰طلبه درس خارج حوزه علمیه، #مبلغ اسلام ناب 🔰افتخارم #معلم بودن، آرزویم #مربی شدن 🔰پژوهشگر و نویسنده حوزه #تربیت (تربیت اسلامی از نگاه رهبر فرزانه انقلاب، قالبهای برنامه‌سازی تربیتی، خلوت ناامن و...) 🔰دانش‌پژوه دکتری #حکمرانی #مرتضی_رجائی
مشاهده در ایتا
دانلود
شب جمعه، ، در حرم حضرت اباعبدالله دعاگوی همه دوستان این کانال خواهم بود. ان‌شاءالله ارباب به همین زودی دعوتتان کند و مشرف شوید.
این هم یک برای اعضای محترم کانال . چندان اهل عکس گرفتن نیستم، مخصوصاً در حرم‌های اهلبیت، و علی الخصوص در حرم سیدالشهدا؛ ولی این چند عکس را گرفتم و اینجا گذاشتم، تا بدونید که در این و در این مکان مقدس، به یاد شما و دعاگویتان بودم. (شب جمعه، ۸ مهر ۱۴۰۰) 🆔️ @rajaaei_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤲 یا الله، یا الله، عَجِّل فرجَ مولانا... دعای دسته جمعی زائران سیدالشهدا، تحت القبة. این همنوایی، بیش از نیم ساعت طول کشید. (شب جمعه، ۸ مهر ۱۴۰۰) 🆔️ @rajaaei_ir
امروز عصر که داشتیم از وارد کشور می‌شدیم، یکی از مأموران مستقر در پایانه مرزی که درجه‌دار هم بود (و البته من درجه‌اش را درست ندیدم)، بلندگوی دستی دست گرفته بود و داشت به زائران سیدالشهدا خوش‌آمد می‌گفت. نمی‌دونم چرا وسط خوش‌آمدگویی یه دفعه گفت: خوش‌آمدید زائران اباعبدالله، خدا لعنت کنه کسایی رو که دوست ندارن شما برید رو زیارت کنید! 🆔️ @rajaaei_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رجز خوانی بی‌نظیر تکاور نیروی ارتش جمهوری اسلامی ایران👌 حتما ببنید [ کانال جوانان انقلابی ] ☑️ @naslechaharome آن احمق ماجراجوی آذربایجانی یا این رجزخوانی‌ها را ندیده، یا جدی نگرفته است. امتحانش مجانی نیست و قطعاً هزینه سنگینی خواهد داشت؛ ولی اگر غلطی از کسی سر بزند، خواهند دید که این صلابت فقط در حرف نیست. 🆔️ @rajaaei_ir
تربیت و حکمرانی
همین دو شب پیش بود که بعد از نماز در صحن نشسته بودم و داشتم از تماشای شیدایی آن همه زائر لذت می‌بردم. راستی، چقدر زود دلم تنگ شده است. بود و ، و صحن پر از زائرهایی که دنبال جای دنجی بودند برای یا یا شاید هم . شاید از همه جا شلوغ‌تر، محوطه مقابل بود، که بالاسر مطهر به حساب می‌آید. احوال زائران نمازگزار و انواع مواجهه آن‌ها با دیگرانی که می‌خواستند در آن بخش از صحن جایی پیدا کنند و بخوانند، یک نوشته از را به یاد من آورد که برای یکی از فیلم‌هایش نوشته و خودش آن را خوانده است: "جنگ ما با شیطان از آغاز می‌گردد. محراب از ریشه «حرب» است؛ یعنی محراب نماز، ماست و با همان تكبیرةالاحرام نخستین، نمازگزار همه قدرت‌های ظاهری و مجازی را نفی می‌كند و به مبدأ همه قدرت‌ها، ذات ذوالجلال، متوجه می‌شود". با خطور این جملات به ذهنم، رفتارهای مختلف نمازگزاران برایم جلوه دیگری پیدا کرد: با این نگاه، آن‌ها که سفت سر جایشان چسبیده بودند و حاضر نمی‌شدند جایشان را به دیگران بدهند، رزمندگانی بودند که حاضر نمی‌شدند خودشان را در این ترک کنند؛ بیشتر آن‌ها که خسته شده بودند و می‌خواستند کمی استراحت کنند، همین‌طوری سنگرشان را رها نمی‌کردند و نمی‌رفتند، بلکه منتظر می‌نشستند تا یک تازه‌نفس داوطلب در جای آن‌ها بشود؛ از این منظر، وقتی داوطلبان بیش از یک نفر باشند، طبیعی است که نمازگزاران اهل دقت جایگزینشان را خودشان انتخاب کنند و به کسی که به نظرشان برای حضور در این سنگر آماده‌تر است، اشاره کنند که بیاید و سر جایشان بنشیند. وقتی نگاهی به این انداختم، دیدم آمد و شدهایی هست، ولی هیچ‌گاه صحنه از رزمندگان خالی نمی‌شود؛ حتی وقتی کسی قبل از رسیدن یک داوطلب می‌رود، چیزی نمی‌گذرد که کسی می‌آید و جای خالی‌اش را پر می‌کند. پ‌ن: عکس مربوط به شب جمعه هشتم مهر ۱۴۰۰، در محوطه مقابل باب الرأس در صحن حرم سیدالشهداست. 🆔️ @rajaaei_ir
‏‎ مردم را به فکر کردن دعوت می‌کند و هدایت ذهن مردم را به عهده می‌گیرد. ولی درباره مسائل مختلفی مثل ماجرای ‎، برخی مسئولان حکومت همگام با دیگر حکومتهای جهان مدرن جلوی فکر مردم و حتی پرسش نخبگان را گرفته‌اند. اینها به جای هدایت ذهن مردم، دوست دارند اختیار ذهن مردم را به دست داشته باشند، تا راحت بتوانند بر آن‌ها حکومت کنند. ایجاد خفقان رسانه‌ای و بایکوت مخالفت‌های برخی دانشمندان و نخبگان در سراسر جهان درباره پروتکلها و ، یک مصداق برجسته از این رویکرد است. 🆔️ @rajaaei_ir
‏‎ چقدر صریح و شجاعانه داره به موضوع مواجهه آزاردهنده برخی از ما ایرانی‌ها با خواهران و برادران اهل ‎ می‌پردازه؛ احسنت. واقعاً اگه این پسر می‌خواست با یه دختر اروپایی یامثلاً لبنانی ‎ کنه، بازم خانواده‌ش این‌طور مخالفت می‌کردن؟! تا الآن هم خیلی دیر شده؛ ولی حالا و در آغاز ، دیگه باید تکلیفمون رو با ‎ روشن کنیم. 🆔️ @rajaaei_ir
رئیس جدید رسانه ملی در توئیتر خود نوشت: رسانه عرصه رساندن است، نه بازداشتن و پوشاندن. 💠‏چه جمله نغز و پر مغزی! کاش در حد شعار باقی نمونه. مثلاً در ماجرای ‎ شما می‌تونید به‌جای سیاست فعلی ‎ و بایکوت دانشمندانی که دیدگاه متفاوتی دارند، به اونا هم فرصت اندکی برای اظهار نظر بدید تا حرف موافق و مخالف از طریق ‎ به مردم برسه و مخاطبان خودشون فکر کنن و تصمیم بگیرن؟ 🆔️ @rajaaei_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‏فارغ از اینکه به نظرم جا دارد فقها در ‎ بررسی کنند که آیا کسی بدون داشتن این روحیه و نگاه به مردم، صلاحیت مسئولیت کلانی در حد ‎ را دارد یا نه، متصدیان تربیت در جامعه باید پاسخ دهند که چرا چنین مدیرانی به اندازه نیاز حکومت اسلامی تربیت نشده اند. ‎ 🆔️ @rajaaei_ir
تربیت و حکمرانی
دیشب بار دیگر قهرمان ملت ایران شد؛ امروز به بهانه قهرمانی او، می‌خواهم درباره کسانی بنویسم که با همه پیروزی‌هایشان، خود نمی‌شوند یا نمی‌مانند. قهرمان شدن می‌خواهد، همان‌طور که قهرمانِ یک ملت غیور ماندن، بدون غیرت ممکن نیست؛ چون ملتی که و غیرت دارد، نمی‌تواند جز غیرتمندان را قهرمان خود بداند. یک ملت غیور از پیروزی نماینده‌هایش در عرصه‌های مختلف خوشحال می‌شود، ولی حتی به نماینده‌ای که مردانه جنگیده و در میدان مبارزه کم‌فروشی نکرده است هم افتخار می‌کند؛ همان‌طور که ملت ما بعد از شکست یزدانی از ، به او افتخار کردند و او را سر دوش گرفتند. غیرت که داشته باشی، تفاوت حریف‌هایت و اهمیت بیشتر غلبه بر بعضی از آن‌ها را در نگاه مردمت درک می‌کنی؛ همان‌طور که حسن یزدانی می‌دانست شکست او در برابر ، برای مردمش خیلی سنگین بوده است. آن‌وقت، قول می‌دهی و همه تلاشت را می‌کنی، تا با پیروزی بر او در یک مسابقه دیگر، پرچم مقتدر اما مظلوم را در برابر پرچم بالا ببری. غیرت که داشته باشی، تفاوت حریفی از یک کشور اصیل را با حریفی از یک درک می‌کنی و حاضر نمی‌شوی برای پیروزی و رسیدن به مدال، با نماینده یک رژیم جعلی مسابقه بدهی؛ چون می‌دانی حتی اگر پیروز شوی، قهرمان ملت غیور خود نخواهی شد. اما این غیرت از کجا می‌آید؟ درست است که غیرت با شیر پاک مادر و لقمه حلال پدر می‌آید، اما نباید تأثیر را در حفظ و شکوفایی و بالندگی‌اش نادیده گرفت. تعارف را کنار بگذاریم؛ کم نبودند کسانی که ملت ما آن‌ها را قهرمان خود می‌دانستند، ولی از جایی به بعد پیروزی‌های بیشتر و مدال‌های جدید را بر مردم خود بودن ترجیح دادند. قهرمان شدن و قهرمان ماندن می‌خواهد، همان‌طور که پیروزی در یک مسابقه مربی می‌خواهد. چه بهتر که مربی هر دو جنبه یک نفر باشد؛ اما اگر نشد، باید برای ریشه‌دار کردن ورزشکاران و دیگر نمایندگان ملتمان در عرصه‌های بین‌المللی، مربی در نظر بگیریم. 🆔️ @rajaaei_ir
‏اگه ‎ جلوی مصاحبه ‎ رو با شاگردانش گرفته،چون در شلوغی و التهاب و خستگی بعد مسابقه، ممکن بود دوست رو از دشمن تشخیص ندن. این کار، قطعاً یک اقدام سیاسی ارزشمنده، که اگه ریشه‌دار و با اعتقاد باشه، ارزشمندتر هم خواهد بود. تکثیر این رویکرد با ‎ ممکنه. 🆔️ @rajaaei_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در شب رحلت پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) و شهادت امام حسن مجتبی (سلام‌الله‌علیه)، ‏سه جمله ذکر مصیبت ‎ بخوانید و بر مظلومیت اشرف الانبیاء و المرسلین اشک بریزید: ۱.قبل رحلت: در ماجرای دوات وقلم، عمربن خطاب جسارت کرد و گفت: این مرد هذیان می‌گوید؛ ۲.مقارن رحلت: امیرالمؤمنین مشغول غسل و کفن بدن مطهر ایشان بود که جماعتی درسقیفه مشغول غصب خلافت بودند؛ ۳.بعدرحلت: به دستور همسرش عایشه، پیکر فرزندش ‎ را تیرباران کردند. التماس دعا 🆔️ @rajaaei_ir
حسین گفتن ما از عنایت حسن است... 🆔️ @rajaaei_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‏روزی ۱۰۰ بار در رسانه ملی و شبکه‌های اجتماعی با استناد به توصیه رهبر معظم انقلاب درباره ‎، دارن حکم ‎ رو اثبات می‌کنن؛ ولی با گذشت بیش از ۱۰۰ روز از فرمایش ایشان درباره ‎، هنوز خبری از امتثال دستور نیست! چرا؟! 🆔️ @rajaaei_ir
🏴🏴🏴 👌۳۰ نکته در یک داستان تکراری از سيره بزرگترین شخصیت عالم هستی چقدر و است. ✨مى‏گويند: ۱- يكى از به بزرگ دوازده هديه كرد كه بگيرند. ۲- حضرت نمود و را مأمور خريدارى پيراهن كرد و او پيراهنى به دوازده درهم تهيّه كرد و آورد. ۳- حضرت هنگامى كه ديد پول‏ها براى خريد يك پيراهن‏ مصرف شده، به على فرمود: آيا مى‏شود اين معامله را اقاله كنى؟( رضايت به فسخ معامله از دو طرف را« اقاله» گويند) "من پيراهن ‏تر مى‏خواهم". ۴- على باز مى‏گردد و مسأله را با فروشنده در ميان مى‏گذارد و ۵- او معامله را مى‏كند و على پول‏ها را به نزد پيامبر برمى‏گرداند. پيامبر بزرگ مى‏خواهد ‏هايى بدهد؛ درس‏هايى براى آنها كه در آن زمان با او بودند و همراهش آمدند و براى ما كه امروز مى‏شنويم و به گوش مى‏گيريم. ۶- پيامبر در راه به كنيزى برمى‏خورند كه در گوشه‏اى نشسته و غمگين و متحير در خود فرو رفته و ناله مى‏كند. درس اول، و بازجويى و اوست، توجه به و و ‏شكسته است. بيچاره مأمور خريد چيزى بوده و چهار درهم پولش را گم كرده و اكنون مى‏ترسد كه به خانه برگردد و مورد شكنجه قرار بگيرد. ۷- رسول بزرگ از همان دوازده درهم، چهار درهم بيرون مى‏آورد و گرفتارى را از و بيرون مى‏كشد و ۸- به راه خود ادامه مى‏دهد تا بازار كه لباسى به چهار درهم مى‏خرد و در همان‏جا به بَر مى‏كند و به‏ راه مى‏افتد و چه درس‏هايى كه با خود مى‏گذارد! ۹- در برگشت، برهنه‏اى فرياد مى‏زند: آيا كسى مرا مى‏پوشاند تا او را خداوند در روزى كه پوشش‏ها فرو مى‏ريزند، بپوشاند؟ رسول بزرگ را كه خريدارى كرده بود، در ‏جا بر او مى‏پوشاند و خود باز مى‏گردد، نه اينكه او را به زحمت بيندازد. نه، خود باز مى‏گردد و لباس خود را به او مى‏دهد تا اينكه براى هم، او برهنه نماند. و در اين صحنه هم درس‏هاى ديگرى است! ۱۰- با چهار درهم باقى مانده، براى حضرت لباسى فراهم مى‏شود. ۱۱- در آخر راه به همان كنيز درمانده برخورد مى‏كند كه هنوز حيرت‏زده ايستاده است و مى‏گويد: مى‏ترسم به خاطر تأخير و دير كردن آزارم دهند. باز رسول بزرگ، با او به راه مى‏افتد و درِ خانه مولاى او مى‏ايستد و مى‏گويد: «السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا اهْلَ الدَّارِ». و چنين بود رسول بزرگ؛ كه تا سه مرتبه با صداى بلند براى صاحب خانه دعا مى‏كرد و درود مى‏فرستاد و اگر جوابى نمى‏شنيد، باز مى‏گشت. در آخرين مرتبه، جواب سلام از داخل بلند شد و صاحب خانه بيرون آمد و توضيح داد كه ما مى‏خواستيم دعاى شما در حق ما تكرار شود، لذا آخرين دفعه به جوابگويى صدا بلند كرديم. حضرت داستان را خلاصه كرد و جهت تأخير را شرح داد و كرد. ۱۲- مولاى كنيز در جواب عرضه داشت: من به خاطر و شما او را آزاد كردم و در راه خدا رها نمودم. و ۱۳- پيامبر شكر مى‏كند كه عجب بود؛ دو برهنه پوشيده شدند و يك كنيز گرفتار آزاد گرديد! امالى صدوق، ص 238 ۱۴- ✅ در همين و داستان درس‏هايى هست براى من، كه حتى با پول يك پيراهن و يك قبا مى‏توان دو برهنه را پوشاند و يك گرفتار را آزاد كرد. و ۱۵- رسول بزرگ عملًا نشان مى‏دهد كه ✨"چگونه مى‏توان با پول كم، كارهاى زياد انجام داد و از هر پيش‏آمد بيشترين نتيجه را گرفت." ۱۶- اما من براى اين درس‏ها ندارم. ۱۷- در حالى كه در وسيله تأمين يك خانواده هست و ۱۸- در جهاز يك دختر هست و ۱۹- بر پوشاك ده نفر هست و ۲۰- در ذخيره يك ماه هست و ۲۱- در ‏ام خوراك يك كاروان هست، ۲۲- باز مى‏گويم: "بيش از خودم ندارم و چه كنم؟ خدا برساند!!" ۲۴-🔺اگر روح و و و يا لااقل و ‏دارى و در حوايج و به امور مسلمين در ما *زنده* مى‏شد، بسيارى از مسائل تأميناتى در همين مى‏شد و به كمك فلان كس هم احتياج نمى‏افتاد. ۲۵- درست است كه آنها و مى‏توانند رسيدگى كنند، اما هنگامى كه به آنها نيست و گرفتارى آنها است، نمى‏توان همين‏طور و تراشيد. ۲۶- هر كس به‏اندازه ‏ خود بايد بردارد و به ‏كامان برساند، ۲۷- گرچه آنكه و و دارد، زيادترى دارد. ۲۸- هنگامى كه مسلمين در صدر اسلام نداشتند و آه در بساطشان نبود، با همين و و ‏دارى و و يكديگر را داشتند ۲۹- و لااقل و ‏خوار يكديگر بودند و و براى هم! ۳۰- در نتيجه از ، به رسيدند. 📗 علی صفایی حائری، روحانيت و حوزه: مشكلات و راهكارها، ص: 187 🆔️ @rajaaei_ir