بِکَ عَرَفتُکَ یا مَن دلَّ علی ذاتِه بِذاتِه 🎧گوینده:مرضیه رمضان قاسم #خداشناسی_فطری ┅═◈═✾🍃🌸🍃✾═◈═┅┄ @ramezan_ghasem110 @ramezan_110 🌍 ┄┅═◈═✾🍃🌸🍃✾═◈═┅┄

"یا مَنْ یُعْطِی الْکَثیرَ بِالْقَلیلِ" نھ ‌طاعت ‌ڪمم‌ و نھ ‌بندگے ناقصم؛ هیچ‌ کدام ‌مانع‌ عطایای ‌بی‌حدت ‌نشد؛ توُ همیشہ؛ بھ ‌قدر وُسعتِ ‌وجود خودت ‌بر من‌ بخشیدی. ای خالق لَيلةُ الرغائب پايان بده بر همه مصائب عمريست كه آرزويم اين است... از ره برسد امام غائب امشب زِخدا فقط تو را ميخواهم ای آرزویِ شب‌ رغائب برگـرد...😭 الهی امشب در نهایتِ صدق می خوانمت: " اللهم ارزقنی حُبّک " "و حب من یحبک" یاصاحب الزمان دلتنگ دیدارم و امشب به تو راغبم . . . مهربان امام زمانم... ای زائر کربلا التماس دعا شب آرزوها همین آرزومه ببینم ضریحِ حُسین روبرومه... #لیلة_الرغائب ┈••✾•🍃🌸🍃🌸•✾••┈ @ramezan_ghasem110 @ramezan_110

❓کی میدونه❓ سلام بر نوجوونای گل🌺 اگه گفتید رابطه ی ما و خدا چطوریه؟ اگه بگیم مثل ساختمان و بنّا، اشتباه گفتیم چون ممکنه بنا بمیره اما ساختمان هنوز پابرجا باشه یا ممکنه حوادث طبیعی مثل سیل و زلزله ساختمان رو خراب کنه اما بنا زنده باشه. خوب پس چه جوریه؟؟ آلان با مثال توضیح میدم 1⃣ مثال اول تصور کنید مشهد هستید و تو حرم امام رضا علیه السلام چلچراغای حرم رو نگاه کنید حالا چشمتونو ببندید و چلچراغ رو تصور کنین، چی می بینید؟ بله چلچراغ، تا کی چلچراغا رو می بینید؟ احسنت تاموقعی که بهش توجه دارین👌 بله دوستای گلم رابطه ی ما و خدا مثل ما و چلچراغای توی ذهنمون هست تا وقتی بهشون توجه داریم هستند اگه خدا یه لحظه توجه شو از ما برداره نابود میشیم، درست مثل چلچراعها 2⃣ مثال دوم یه آپارتمان 5طبقه رو تصور کنید که در هر واحدی یک خانواده زندگی می کنند. حالا اعضای هر یک از خانواده ها رو تو ذهنتون تصور کنید. آلان یه لحظه توجه تونو از اون ساختمان بردارین. چی شد؟ بعله آدمای ساختمان همه ناپدید شدند چون شما توجه تونو ازشون برداشتید. ✍مرضیه رمضان قاسم نوشت #ما_و_خدا @ramezan_ghasem110 @ramezan_110

🖋️یادمه وقتی پدرم دیوارهای خونه رو سفید کردند مادر همیشه مواظب بودن که ما روی دیوار خط نکشیم یک روز به مادرم گفتم : ارزش ما بیشتره یا گچ دیوار؟! مادر گفتند : عزیزم، ارزش گچ و دیوار از شما بیشتر نیست اما ارزش زحمت و رنج پدرت خیلی بیشتر از اینهاست. وقتی پدرت چندسال کار کرده، زحمت کشیده تا ما تونستیم، با کم خوردن و کم پوشیدن این خونه رو سفید کنیم،حالا چرا ما کاری کنیم که دوباره پدرت مجبور بِشَن، چند روز، چند ماه، چند سال دیگه زحمت بیشتر بِکِشَن که خونه رو بتونن رنگ کنن! این حرف مادرم از بچگی همیشه تو ذهنم بود و موند، حرفی که باعث میشد ما شیشه ها رو نشکنیم "تلویزیون رو الکی خراب نکنیم " یخچال رو بیهوده باز و بسته نکنیم " تا هیچوقت دلیل رنج و زحمت بیشتر واسه پدرمون نباشیم " نمیدونم چی شده که اینروزا، بچه، ال سی دی چند میلیونی رو میشکنه ، میگن: بابا چکارش داری؟ بچه بوده شکسته. گوشی موبایل حداقل هفت میلیونی رو میزنه زمین چهل تیکه تیکه میکنه میگن : هیچی نگو بچه تو روحیه ش تاثیر بد میزاره اما کمتر کسی میگه : این پدر خونه باید چند روز، چند ماه، چند سال دیگه کار کنه تا بتونه جبران خسارت کنه. ایکاش کمی بفکر چین و چروکهای پیشونی آدمی بودیم که داره واسه ما پیر میشه جوانیش، عمرش، خوشیهاش، همه رو گذاشته واسه ما، که با بودن ما پیری رو از یاد ببره اما گاهی وقتا دونسته و ندونسته، تنها، دلیل رنج بیشترش میشیم، و یادمون میره که اونم تا یه حدی توان داره، تا یه جایی بدنش قدرت کار کردن داره خدا، همه پدران آرمیده در خاک رو قرین رحمت فرماید و پدران در قید حیات رو سلامتی، عمر باعزت و عاقب بخیر @ramezan_110

دستا بیاد بالا یه کف مرتب بزنید . 👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏 علی علی علی علی مولا مولا مولا 😍🤗🌺🌹🌷 #کلیپ #خوشمزه_جات 💠⚜💠________ کانال (خانم محمدی کنار دریای قرآن) https://eitaa.com/joinchat/1405943856Cb2f2a1f485

✨✨🌸🌸✨✨ سلام یه سوال بپرسم؟ راستی تا حالا به این فکر کردین چرا جناب عبدالله بن جعفر (همسر حضرت زینب سلام الله علیها ) با کاروان اباعبدالله علیه السلام همراه نشدند؟ اجازه میدید نکاتی که استاد حیدری فرمودند رو محضرتون تقدیم کنم؟ هر کدوم از بزرگواران موافقن محضر حضرت زینب سلام الله علیها صلوات بفرستند. ⚛نکته اول در مورد شخصیت عبدالله بن جعفرهست و اینکه ایشان صحابه‌ ی بزرگ رسول خدا بودند شأن و منزلت عظیمی در تاریخ دارند. ایشان علاقه ی شدیدی به امیرالمومنین و بعد از امیرالمومنین نسبت به امام حسن و امام حسین علیهماالسلام داشتند. ⚛ اما در رابطه ی با حضور نیافتن ایشان در کربلا تحقیق های متعددی مطرح هست آنچه که صحیح به نظر میرسد این هست که: ✅ قول اول:ایشان در زمان وقوع واقعه ی کربلا ۷۰ سال سن داشتند لذا بواسطه ی پیری و کهولت سن ضعف جسمانی بر ایشان عارض گردیده بود و همین امر موجب گردید که ایشان نتوانند امام حسین علیه السلام را همراهی کنند ✅ قول دوم این هست که اباعبدالله الحسین علیه السلام دستور دادند ایشان به جهت مدیریت و محفاظت از افراد باقی مانده از بنی هاشم، در مکه و مدینه حضرت قیام را بر ایشان واجب ننمود. ❌برخی هم معتقدند نابینایی عبدالله جعفر مانع همراهی ایشان با اما شد که البته با توجه به قرائنی که در دسترس است از جمله این که ایشان کارهای اجرایی انجام می دادند. نابینایی بعید به نظر می رسد. ♻️ نتیجه اینکه: عبدالله بن جعفر به دلیل بیماری و بخاطر کهولت سن که و همچنین به دلیل این که امام دستور داده بودند ایشان با کاروان اباعبدالله کربلا نرفتند بلکه ایشان محافظت بنی هاشمی که در مکه و مدینه بودند را بر عهده گرفتند. بهترین دلیل بر معذور بودن ایشان این است که، بعد از واقعه ی عاشورا 🌱اولا تاسف و ناراحتی شدید ایشان از این جریانی که بر اباعبدالله الحسین و اصحابشان اتفاق افتاده بود. 🌱ثانیاً: هیچکدام از اهلبیت علیهم السلام ایشان را به واسطه ی عدم شرکت در واقعه ی کربلا مذمت نکردند بلکه همیشه به نیکی از ایشان یاد کردند و ایشان را ستوده اند. #عقائد #شبهات ⇲@javadheidari110 ⇲@ramezan_110

🌺 سلام وقتتون بخیر🌺 تجربیات برخی از دوستان مُبَلِّغم در خصوص نوجوان مبلغین دفتر تبلیغات استان اصفهان مبلغ 1⃣ یکی از مهارتهای جذاب سازی تݝییر محل همیشگی شروع با معما کاردستی نمایش جدول بازی قصه شعر و... مبلغ2⃣ به نظر من اولین کاری که یک مربی نوجوان باید انجام بده اینه که سعی کنه به جای اینکه برای نوجوان حکم مربی را داشته باشه حکم یه دوست یا رفیق را داشته باشه تا نوجوان بتونه با اون فرد رابطه صمیمانه برقرار کنه وحرفهای دلش رو خیلی راحت به مربی بزنه چون نوجوونای معمولا از مربی یا معلم و یا هر کسی که در مقام پند دادن ونصیحت کردن باشه زیاد خوششون نمیاد. البته این خیلی عالیه فقط باید رفاقت واقعی باشه نه وانمود و ظاهری و مجازی زیرا برخی نوجوانان تشنه ی محبت است و محبت باعث میشه اگر نسبت به مربی گاردی هم گرفته، گاردش شکسته شود. البته ایجاد رفاقت نیاز به زمان دارد که در چندین جلسه حاصل می گردد نه در یک جلسه. البته در محبت کردن می بایست حد اعتدال و مخاطب لحاظ گردد. زیرا اگر محبت از حد بگذرد آفت ایجاد می کند و تالی فاسد دارد، همچنین به این نکته نیز می بایست توجه شود که برخی افراد ظرفیت محبت ندارند و به قولی محبت برایشان سم است فلذا شوخی و محبت باید به گونه ای باشد که به ابهت مربی خدشه وارد نشود . مبلغ3⃣ اگر بناست مبلغ فقط یکبار نوجوان را ببینید، مثلا یک شهری دعوت شده یک ساعت با 200 نوجوان باید صحبت کنه اینجا برخورد اول در ارتباط با نوجوان بسیار مهمه چه به صورت کلاس، گروه، منبر و حتی چهره به چهره توجه داشته باشیم مربی، متربی، محتوا. سه ضلع اصلی مثلت هستند. که اگر داخل این مثلث مهارت باشه این‌ مثلث بدرد بخور میشه و الا هرچند مثلث خوب و قشنگی هم باشه ولی اگر مهارت نداشته باشه نمیتونه از محتوایش برای ارتباط با متربی استفاده کنه مبلغ4⃣ نکته ای که خیلی مهم هست اینه که آیا این 200 مخاطب همه در یک رده سنی هستند یا خیر، که البته اگر در یک رده ی سنی نباشند کار کمی سخت خواهد شد. دوم اینکه کدام قسمت از شهر هستند منظورم اینه که چه سطح فرهنگی ای دارند یعنی سطح بچه ها چقدر هست کوچه بازاریند یا خیر مطلب سوم اینکه مهمه بدونیم آیا مذهبی هستند یا خیر من خودم در برخورد با دویست نفر که اطلاعاتم در موردشون کم است اولین کاری که می کنم بر فرض که سن نزدیک بلوغ و بلوغ باشند با طرح یه جمله عشقی و محبتی یا شروع با یه جمله که در آن عشق عاشقی باشه شروع می کنم چون خوب می دونم ساکت کردن دویست نوجوان پر از انرژی کار سختیه مگر این که چیزی که متناسب حالش باشد بشنود چرا که در این دوره نوجوان به محض شنیدن مطلب عاشقانه شاخک هاشون تیز می شه و ساکت میشن و گوش میدن تا ببینند موضوع چیه و بعد از جلب توجه داستان را سمتی می برم که خودم مقصدم بوده البته حیرت بچه ها تا اخر می موند که مگه طلبه ها هم از عشق عاشقی حرف می زند البته باید تن صدا و لحن گفتار محکم باشه که جذابیت را بالا ببره این ترفند من هست برای جلب توجه نوجوان مبلغ 5⃣ بنده نیز در تکمیل مطالب دوستانم چند مورد به ذهنم میرسه اول رفتار محترمانه با نوجوان دوم با مطالعه قبلی در رابطه با سنین نوجوانی سعی کنیم از نگاه و منظر نوجوان در مورد مسائل مورد بحث صحبت کنیم تا بتوانیم اعتماد نوجوان را جلب کنیم همچنین تنوع در اجرای برنامه، نوجوان رو جذب می کنه مبلغ6⃣ به نظرم اگه جلسه 200 نفره باشه، خصوصا اگه بحث در مورد مسائل اعتقادی باشه که باید ریشه ای حل بشه و مطالب اعتقادی را نمی توان در یک جلسه یک ساعته حل کرد لذا نیاز به جلسات آتی دارد. البته مربی باید چنان خود عاشق مطلبی که ارائه می دهد باشد که مخاطب را میخکوب کند به گونه ای که خودش از مسئولان ذی ربط تقاضای جلسات بعدی را داشته باشد. مثلا با یک شروع جذاب به این صورت که لطیفه ای را تعریف کند و سپس روایتی مرتبط با آن مطرح کند، چون نوجوان بیشتر دنبال کسی می گردد که مثل خودش اهل خنده و شادی و نشاط باشد، و اگر مربی جدی و خشک برخورد کند، انگیزه ی شنیدن پیدا نمی کند و همچنین بحث را نیز دنبال نمی کند. حتی میشه بحث را در قالب یک داستان طنز مطرح کرد که هم گوش بدند و هم انگیزه بگیرند، طوری که انگار مسئله ای هست که خودشون بهش نیاز دارند فقط غافل بودند. دوتا مثال هم بزنم براتون ادامه دارد... مثالها در پست بعدی👇 #دفتر_تبلیغات_اسلامی_استان_اصفهان #تجربیات_مبلغین_نوجوان_مرداد99 #گروه_دانش_پژوهان_کلام_نوجوان #مهارت_های_ارتباطی_نوجوان #مهارت_شروع_بحث #ارتباط_با_نوجوان #کلاسداری ┄┅═◈═✾🍃🌸🍃✾═◈═┅┄ @ramezan_110 🌍 ┄┅═◈═✾🍃🌸🍃✾═◈═┅┄