❓حسن و قبح عقلیاستیاشرعی❓
حُسْن:
بهمعنایخوبینیکویی،کلمهحَسَنبه معنایخوببودن«الصدق حَسَنٌ»
قُبْح:
بهمعنایبدی،زشتی،نامطلوب،ناپسند «الکذب قبیحٌ»
⚛حسن و قبح عقلی است یا شرعی؟
حسن و قبح معانی متعددی دارد و اینکه اشاعره و عدلیه با همدیگر اختلاف دارند در کدامیک از این معانی است؟
1⃣ وقتیگفتهمیشود مسئلهای حسن است ومسئلهیدیگرقبیح استمنظورمان این است که آن برای انسان کمال و نقص استمثلا وقتی گفتهشودعلم حسنٌ جهل قبیحٌ نزاع اشاعره اینجا نیست این را همه قبول دارند هر عاقلی میفهمد که علم چون کمال است حسن است و جهل چون نقص است قبیح است دعوا که در این معنا نیست حتی سنیها هم این را قبول دارند
2⃣ برخی مسائل ملائم با نفس انسان است ولی برخی از مسائل ملائم با نفس نیست مثل صدای بلبل مناسب نفس است یا صداهای گوشخراش را نفس نمی پسندداینهامورد نزاع اشاعره و عدلیه این هم نیست
3⃣ آنچه مورد اختلاف عدلیه و معتزله است این اعتقاد عدلیه است که عدلیه معتقدندعقلی است و اشاعره معتقدندشرعی است
آنچهموجب مدح فاعل و ذم فاعل شودیعنی فاعل یک فعلیرا نکوهشکند و یا ستایش کند اختلاف بین عدلیه و اشاعره این است که آیا مخلوق در جایگاهی هست که خوبی یا بدی را تشخیص دهد و با تشخیص خوبی و بدی امر کند به انجام آن فعل و برعکس،نزاع اینه که آیا عقل انسان منهای شرع میتواند درک کند فلان کار حسن است انجام بده و برعکس؟
⚛عدلیه:(امامیهومعتزله)معتقدند:
عقل بهتنهایی منهای شرع(خدا و پیغمبر) خوبی و بدی برخی مسائل نظیر
عدل،صدق،شجاعت،علم را درکمیکند خواه خداپرست باشد یا خیر و این مسئله بهصورت موجبه یجزئیه است
⚛اشاعره معتقدند:
عقل خوبی و بدی هیچ مسئلهای را درکنمیکند لذا نیاز بهشرع هست«الحَسَنُماحسَّنَهالشارع،القبیح ماقَبَحَهُالشارع»هرآنچهراخداخوب بداند خوب و هرآنچهخدا بد بداند بداستعقل تواندرکخوبی و بدیِ افعال را اصلاً نداردلذا حسن و قبح شرعی است
⚛اشکال اشاعره به عدلیه:
« اگر عقل همهمسائل را درک میکندپس چه نیاز بهشریعت داریم؟»اشاعره معتقدندخدا هرکاریبخواهدمیکند و مخلوق حق ندارد برای خدا تعیین تکلیف کند«هرچه آن خسرو کندشیرین بُوَد»
⚛پاسخ عدلیه به اشاعره
اولا:«دو نوع باید و نباید وجود دارد»۱):باید و نباید عقلی ۲)باید و نبایدشرعی،باید و نباید شرعی چون در آن امر به واجب و نهی از حرام هست در حیطهی مخلوق نبوده چرا که مخلوق نمیتواند برای خدا باید و نبایدی تعیین کند فلذا باید و نبایدهایی که به بنده به خدا نسبت میدهد عقلی است زیرا عقل با مطالعه و تدبر در کمالات الهی،حکمت الهی و صفات الهی کشف میکند خدا باید چنین عمل کند و خلاف این عمل نمیکندمثل وقتی میگوئیم درخت انار باید انار بدهد بار اضافی بر درخت انار بارنکردهایم زیرا همیشه مشاهده کردهایم درخت انار، انار داده است لذا این باید عقلی و ذاتی و کشف است یجبٌ من الله است یعنی از طرف خداست مخلوق فقط کشف میکند یجب علی الله نیست تا اشکال ایجاد شود
ثانیا:عقل منهای شرع بدی دروغ و خوبی حکمت را درک میکند چون مقابل حکمت لغویت است خدا مرتکب لغویت نمیشود پس دروغ از خدا صادر نمیشود چون کار او حکیمانه است
ثالثا:ما که معتقد نیستیم عقل همهی مسائل را درک میکند بلکه معتقدیم عقل منهای شرع خوبی و زشتی برخی از مسائل را درک میکند و سادهترین دلیلمان برای این اعتقادمان این است که:هر دیندار و بی دینی درک میکند صدق خوب است و کذب بداست
⚛اشکال دیگری که اشاعره بر عدلیه وارد میداننداین است که:
اگر دروغ قبیح است چرا استثنا خورده چرا برخی مواقع شما دروغ را خوب میدانید؟
⚛پاسخ عدلیه به اشاعره:
دروغ همیشهدروغ است و قبیح، اما گاهی بخاطر دفع افسد به فاسد برای حفظجان مومن مجوز داریم دروغ بگوئیم
⚛شاهد مثالهای قرآنی بر حسن و قبح
✨«هل جزاء الاحسان الا الاحسان»«الرحمن/۶۰»یعنیجواب خوبی را خوبی دادن این مسئله را خدا مسلم و مفروغ گرفته چرا که عقل مخلوق منهای شرع آن را درک میکند لذا خدا در قرآن از بندگان اقرار گرفته است
✨«ام نجعل الذین آمنوا و عمل الصاحات»
۲۸/ص
آیامتقینمثلفجاراند؟عقل منهای شرع حکم میکندکهیکینیستندلذاحسنو قبحآنعقلیاست«ان الله یامر بالعدل و الاحسان»اینآیهنیزحسن و قبحعقلی است
✨برخی مسائل را خداوندبا وجود اینکه بندگان آنها را درک میکننداما با این وجود باز خداوند آنها را به صورت اوامر و نواهی ذکر فرموده این اوامر و نواهی ارشادی و برای تأکید است
🎁نتیجه اینکه:
✅بحثحسن و قبح یکی از مباحث مهم دربخشصفات الهیاست
✅ عدلیه(امامیه و عدلیه)معتقدندعقل خوبی و بدی برخی افعال را درکمیکند نه همه اعمال
✅حُسن و قُبح عقلی و حُسن و قُبح شرعی دو نظر در جهان اسلام است و متکلمین مستقل به آن پرداختهاند
#عقائد
#قواعد_کلامی
╔═ ⚘════⚘ ═
⇲@javadheidari110
⇲@ramezan_ghasem110
⚘════⚘ ═
نیایش 🌸🍃
🌸خدای من♥️
اين دل بشکسته را جز نگاه تو درمانی نيست!؟
و اين دل تشنه را جز ابر ☁️احسان تو باراني نیست🌦
🌸کریمااا !...
"اي يگانه محبوب"
ما را بحال خود رها مکن، چشمه ی جود و احسانت را بر ما جاری نما؛
🌸الهی!...
تو را سوگند می دهم به رحمت بي انتهايت،
دعاهایی که با مصلحتت سازگارند را در حق ما اجابت فرما
ای مهربانترین مهربانان💞
#دلنوشته_هایم
@ramezan_ghasem110
سلام وقتتون بخیر🌼
کاتب شده ام
تاڪہ قلم بردارم
ازقلب مبارڪ تو
غم بردارم
"آقا" توبراے من
دعاڪن ڪہ فقط
درراه رضـاے تو
قدم بردارم
⚘اَللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِيِّكَ الْفَرَج⚘
#شعر
@ramezan_ghasem110
«الرجال قوامون علی النساء بما فضل الله بعضهم علی بعض» ۳۴ / نساء
✅ در این آیه کریمه اصلا صحبت از برتری، افضلیت، اقدمیت نیست بلکه مردان مدیر، سرپرست و نگهبان، زنان معرفی شدهاند☂
✅شاهکلید اصلی در پاسخگویی به حقوق زنان این است که می بایست بین تکلیف و حق تفاوت قائل شد. در این آیه پروردگار عالم تکلیفِ قوام، پایه و اساس بودن را بر دوش مرد گذارده است، و این یعنی مرد قوام، پایه،اساس و تکیهگاه همسر و فرزندان است🏖 «الرجالُ اهلُ قیامٍ علی نسائِهم» واژهی اهل قیام نشان از تکلیفی دارد که بر دوش مردان گذارده شده است، لذا عاقلانه نیست که زن بگوید چرا تکلیف را از دوش من برداشتی و بر دوش مرد گذاشتی چون این حق زن نبود بلکه یک تکلیف و باری است که خدا دارد روی دوش مردان گذارده است⛱
✅حال چرا این تکلیف را روی دوش مرد گذاشت ؟ بخاطر تفاوتهای فیزیکی زن و مرد، تفاوتهای روحی زن و مرد، تفاوتهای عاطفی و احساسی زن و مرد، این تفاوتها قابل کتمان نیست چرا که مدیریت سنخیت دارد با روحیه، وضعیت، فیزیک و جسم مردان، و اینکه پروردگار عالم قوام خانواده را بر عهدهی مرد قرار داده است🏔 عین عدالت است.⚖
✅«باء» در «بما فضل الله» به تعبیر استاد شهید مرتضی مطهری "باء مقابله" است، ما نیز همین نظر را میپسندیم.
چرا این قوام روی دوش مرد باشه در مقابل چیست این قوام؟ «بما فضل الله بعضهم علی بعض» چون برخی را بر برخی دیگر فضیلت دادیم چرا نفرمود« بما فضل الله الرجال علی النساء» بلکه فرمود«بما فضل الله بعضهم علی بعض»؟ زیرا همانطوری که مردان در این زمینه نسبت به زنان برتری دارند زنان نیز در برخی مواضع بر مردان برتری دارند، چون
مردان در این بخش فضیلتی دارند که زنان در این بخش، چنین فضیلتی ندارند؛ حال آن فضیلت چیست؟ فیزیک و روحیهی مردان است که سنخیت با مدیریت، سرپرستی و تکیهگاهی دارد🏕
✅کریمه ی«و بما انفقتم من اموالهم» یکی از علتهای دیگر را بیان می کند که آن نیز بیان مصداق است و آن عبارتست از«بما انفقتم» مدیریت بر دوش مرد گذارده شده است چون نفقه بر دوش آنان است و در قبال این پول خرج کردن مدیریت نیز بر عهدهی او گذارده شده است.
✅البته نباید فراموش کرد که مسئله، مسئلهی نوع مردان است و استثنائات ربطی به بحث ما ندارد، لذا برخی مردان که قدرت مدیریت ندارند و یا برخی زنان که قدرت مدیریت دارند مربوط به بحث ما نمیشود.
#شبهات_زنان
╔═ ⚘════⚘ ═
⇲@javadheidari110
⇲@ramezan_ghasem110
⚘════⚘ ═
✍قلم به دست گرفتم که حرف حق بنویسم
📝هر آنچه را نتوان گفت بر ورق بنویسم
👌قسم به جان قلم خورده ام که نای قلم را
✍به دست گیرم و تا آخرین رمق بنویسم
📝منم که اهل صریرم قلم بدست نویسم
✍ برای یار سفر کرده بی عدد بنویسم
✍بیت آخر از رمضان قاسم
خوشآمدیدبهجمعیادداشتنویسان
@yaddasht_nevisan👈
#شعر
@ramezan_ghasem110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همیشه رو به گنبد
با خدای خود
سخن گفتم ،
همیشه در حرم
محکم شد، ایمانی که من دارم.
💫✨🕊💕
هر دل زخمی دخیل پنجره فولاد توست
چون کبوتر در میان لانه درمان میشود...
اشکهایم دلتنگ شانه های
گرم و امن پنجره فولادند💔
#شعر
@ramezan_ghasem110