🌺🌿 سلام آدینه مون خوش ببینید این جملاتمو قبول دارین؟ گاهی روزها از همان ابتدایِ صبح حالمان، بی دلیل ، خوب است ... دلمان می خواهد ؛ بی هوا بخندیم ، شاد باشیم، ببخشیم و بی خیال باشیم ، مهربان باشیم و عاشقی کنیم! من این روزها را دوست دارم ... شما چطور روزهایی که از همان ابتدای صبح ، به نظاره نشسته ایم برای آمدنش همه چیز خوب است! اما دل است ديگر، گاهی سربه هواميشود! گاهی سربه زير! گاهي ميگيرد! گاهی هم تنگ ميشود... بےتابے میکند از غم فراق امامش.. 💕💕💕 آقای من اگربناست‌دمی‌‌‌بی‌ٺــو‌ بُگذࢪد‌عمرَم . . . هزاࢪباࢪبمیࢪم‌و‌نبینم‌آن‌دم‌ࢪا #دلنوشته_هایم #شعر @ramezan_ghasem110

✨✨🌸🌸✨✨ تفسیر ولایی صدیق اکبر «و من یطع الله و الرسول فاولئک مع الذین انعم الله علیهم من النبیین والصدیقین والشهداء والصالحین و حسن اولئک رفیقا/ذلک الفضل من الله و کفی بالله علیما»۷۰-۶۹سوره مبارکه ی نساء 🌀حذیفة بن یمان میگه نزد پیامبر بودم ایشان این آیه را که تازه نازل شده بود را برایم خواند گفتم ای پیامبر خدا : نبیین صدیقین،شهدا و صالحین چه کسانی هستند که خدا را به آنها چنین مهربان می بینیم؟ حضرت فرمودند ای حذیفه 🔅من از پیامبرانی ام که خدا به آنان نعمت داده است من نخستین آنان در نبوت و آخرینشان در بعثتم ، 🔅از صدیقان علی بن ابی طالب است و 🔅از شهدا حمزه و جعفرند و 🔅از صالحان حسن و حسین علیهما السلام و «حسن اولئک رفیقا» حضرت مهدی در زمان خود است. «شواهدالتنزیل،حاکم حسکانی،ج۱،ح۲۰۹» 🌀از بین فضائل بی شمار امیرالمومنین اما آن فضیلتی که ایشان را از همه ی جهانیان ممتاز کرده است و سبب شده خداوند ایشان را برگزیند و بعد از پیامبر حجت خود در میان مردم قرار دهد و حق و باطل را بوسیله ی ایشان جدا کند صداقت بی نظیر ایشان بوده است بنابراین آن حضرت هم صدیق اکبرند و هم فاروق اعظم«مجمع الزوائد،علی بن ابی بکر هیثمی،ج۹» ♨️اما متاسفانه‌دشمنان ولایت که هیچ فضیلتی نداشتند مرتکب سه خیانت بزرگ شدند : 🍃اول اینکه حدیث های جعلی ساختند و به دروغ به رسول خدا نسبت دادند تا فضیلت هایی را برای خود بتراشند. 🍃دوم اینکه برخی فضائل مولای موحدان علی بن ابی طالب را انکار کردند. 🍃سوم اینکه برخی فضائل آن حضرت را ربودند و بنام خود ثبت کردند مانند فضیلت صدیق اکبر و فاروق اعظم را که اولی را بنام اولی و دومی را بنام دومی زدند. 🌀قاسم بن معاویه میگه به امام صادق عرض کردم یابن رسول الله روایتی شنیدم که وقتی پیامبر به معراج رفته بودند مشاهده کردند که بر عرش نوشته «لا اله الا الله محمد رسول الله ابوبکر الصدیق» حضرت فرمود:«سبحان الله!! همه چیز را تغییر دادند حتی این روایت را » قاسم بن معاویه می گه گفتم بله حضرت فرمودند وقتی خدا عرش را آفرید بر ستون های عرش نوشت،وقتی آب را آفرید در مجرای آن نوشت، وقتی کرسی را آفرید بر ستون های آن نوشت وقتی لوح را آفرید، بر پیشانی اسرافیل،بر بال جبرائیل، اکناف آسمانها،طبقه های زمین ها، قله های کوهها،خورشید،ماه...وقتی خداوند اینها را آفرید این جمله را بر آنها نوشت: «لااله الاالله محمدرسول الله علی ولی الله» سپس فرمود:«پس هرگاه یکی از شما به حقانیت،توحید،رسالت شهادت داد باید به حقانیت ولایت علی علیه السلام نیز شهادت دهد» #تفسیر @ramezan_ghasem110

📄🔦 جلسه ی اول کلام جدید مدرس:استاد حیدری با محوریت کتاب درآمدی برکلام جدید استاد هادی صادقی دو نکته1) مقدماتی در باب کلام جدید برای ورود به بحث مطرح می گردد2) به جهت اغراضی نظیر مأنوس شدن با کلام جدید،عدم استیحاش از ورود به این مباحث و رعایت مباحث سهل نسبت به سایر مباحث ترتیبی گاهی ترتیب مباحث کتاب رعایت نشده شروع بحث ممکنه درمورد فلسفه، کلام،الهیات،کلام جدید، کلام قدیم، سوال شودمثلا پرسیده شود تفاوت کلام قدیم وجدید چیست؟ که این سوالی مبنایی، مهم و کلید ورود به مباحث کلام جدید است لذاهمانگونه که ما درمباحث منطقی می گوئیم مبادی تصوری بر مبادی تصدیقی مقدم است وتقدم رتبی دارد بر مباحث پس ابتدا باید تعاریفی که میخواهیم درآن علم داشته باشیم و همچنین نحوه تقسیم بندی آن درس تقدم داشته باشد بر مباحث تصدیقی و اصلی آن مبحث لذا ازقدیم الایام بین علمای شیعه وسنی تقسیم بندی هایی شده که البته تعبدی، دینی،شرعی،قرآنی،روایی نیست بلکه استنباط علمای بزرگوار هست البته اصل تقسیم بندی مبنای عقلانی دارد ولی تعداد ونحوه ی چینش اساساً استنباطی است وبخاطر شهرت ومتعارف بودن در کتب کلامی مشهور شده وگرنه کسی قائل نیست اصول دین،فروع دین،اخلاق این است وجز این نیست یا کسی بگوید اصول دین وفروع دین فقط همین ۵تا و۱۰ تاست در صورتی که اصول دین فراتر از اینهاست وفروع دین به مراتب بیش از ده تاست ولی برای استفاده بهترومشوش نشدن اذهان عوام علمای بزرگوار این چینش را پذیرفته اند و اینطور نیست که اقسام دیگر را طرد شقوق کنندبر اساس دیدگاه رائج بین علماء تعالیم دینی( انحصاربه دین اسلام ندارد غالبا ادیان قبل از اسلام نیزاین مطلب را پذیرفته اند هر چند اطلاق اصطلاحات ممکن است متفاوت باشد که عرض خواهم کرد) بر اساس دیدگاه رائج تعالیم دینی سه بخش:اعتقادات، اخلاق و احکام (مباحث فقهی) تقسیم میشودامابرخی علماء عرفان را نیز به این سه قسم اضافه کرده اند و بخش چهارم را هم جزء این دیدگاه به حساب آورده انددر جهان اسلام مباحثی که مربوط به اعتقادات هست نامگذاری به علم کلام شده است امادر جهان مسیحیت بخش عقائد اینطور نیست که جدای از اخلاق واحکام که البته بسیار کمرنگ هست در اناجیل و به تبع آن در فرهنگ مسیحیت به این سه بخش توامان باهمدیگر اطلاق الهیات می شود (تئولوژی)تمام این سه بخش یعنی اعتقادات و اخلاق و احکام در حداقل مباحث اطلاق به الهیات مسیحی می شود یعنی ما با واژه های کلام که مربوط می شود به مباحث اعتقادی و الهیات که یک اطلاق و اصطلاح مسیحی و جهان غربی از مباحث عقائد، احکام، اخلاق هست آشنا شدیم اما تعریف علم کلام:علمی است که بایدچند مساله درآن اتفاق بیفتد:استنباط،توضیح،تنظیم و توجیه عقائد اسلامی تعاریفی که ازعلم کلام ارائه شده متفاوت و متغیر هست و این تعریف، نسبتاً جامع و مانع است وظایفی که متکلم بر عهده دارد استنباط است متاسفانه مساله استنباط مسائل عقیدتی ازمنابع اصلی دین(کتاب و سنت) امروزه بدست فراموشی سپرده شده است و برخلاف اوائل صدر اسلام ودوران غیبت صغری این مساله پر رنگ بود متکلمین ما از وظائف مهم شان استنباط بوده امامتاسفانه امروزه درحوزه های علمیه استنباط منحصردر فقه شده توضیح و شرح توحید،نبوت، قاعده ی لطف..برعهده ی متکلم است تا با مفاهیم قابل فهم و درحدمخاطب به شرح آن بپردازد تنظیم یعنی چینش منطقی ومنظومه وار استنباط های احکام وعقیدتی دینی برای مخاطبین با بیان ساده و قابل فهم در حدمخاطب تا او احساس تناقض و پارادوکسیکال بودن مباحث رانداشته باشدهمچنین مباحثی که برهم مترتب است تقدم ذاتی دارد برسایرمباحث مثل توحید که برسایر مباحث تقدم دارد را متکلم با نظم، برنامه ریزی وعدم موازی کاری انجام دهد توجیه اما نه توجیه بامعنای منفی سرپوش گذاری عرفی ما،بلکه بامعنای ریشه ای آن که معنای وجه آوردن صحیح است درضمن توجیه درکتب دیگربه معنای دفاع واثبات آمده علم دیگری که بایدتبیین بشود فلسفه است که درتقسیم بندی تعالیم دینی نمی آید که وجه دارد سیأتی تعاریف متعددی نیز دارد:مباحثِ مربوط به حقیقت وهستی شناسانه در فلسفه بحث می شود.فلسفه به وجود بما هو وجود بدون توجه به تقیداتش باروش عقلی قیاسی است برخلاف کلام که نه ظن وتجربه برخلاف علم کلام که از تجربه وظنون هم استفاده میکندوگاهی هم از خبر واحداستفاده میشود شاخه های متعدد فلسفه:ذهنی،علمی، محض(مابعد الطبیعه)،اخلاق،دین و تنها فلسفه دین بامباحث کلام تداخل و تعاضد که ارزیابی پیش فرض های ادیان و مشرتکاتشان بدون دغدغه دفاع می پردازد اماکلامی دغدغه دفاع دارد تفاوتهای فلسفه وکلامدر روش آنهاست علت رویش کلام جدید تعاملات علوم ومعارف پرسشهای جدید،مفاهیم متعددوجدید،توجه به مفاهیم زمینی آیاکلام جديد و قدیم ذاتا باهم متفاوت ومستقل اندیاجدیدهمان قدیمِ بامسائل متفاوت؟ هردو قول طرفدار دارد اما ما در صدد بیان آن نیستیم #عقائد @ramezan_ghasem110

🦋🌈 ماه فرو ماند از جمال محمد سرو نباشد به اعتدال محمد قدر فلک را کمال و منزلتی نیست در نظر قدر با کمال محمد آدم ونوح وخلیل وموسی وعیسی آمده مجموع در ظلال محمد همچو زمین خواهد آسمان که بیفتد تا بدهد بوسه بر نعال محمد سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی عشق محمد بس است و آل محمد ✏️📖 سلام همین الان یه برگه برداریم شروع کنیم به نوشتن تخصصهامون و اگه تخصصی هم نبود خوب نباشه بنویسیم دوست داریم چه تخصصی داشته باشیم..!!! بیا از کارای کوچیک شروع کنیم! چون تجربه ثابت کرده سنگ بزرگ نشونه ی نَزَدَنِه #دلنوشته_هایم #شعر @ramezan_ghasem110

✨✨🌸🌸✨✨ تفسیر ولایی نور خدا «یَاایُّهَاالنَاسُ قَد جاءَکُم بُرهَانٌ مِن رَبِّکُم وَ اَنزَلنَا اِلَیکُم نُوراً مُبینَا*فَاَمَّا اَلَّذینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَاعتَصَمُوا بِهِ فَسَیُدخِلُهُم فی رحمَةٍ مِنهُ وَ فَضلٍ وَ یَهدِیهِم اِلَیهِ صِراطاً مُستَقیمَا» ۱۷۵-۱۷۴ عبدلله بن سلیمان میگه از امام صادق درباره ی این آیه ی شریفه سوال کردم حضرت فرمودند: «برهان حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم است و منظور از نور و صراط مستقیم نیز علی علیه السلام است» شواهد التنزیل، حاکم حسکانی، ج۱، ح۹۳ خداوند را هیچ خلقی با هیچ مُشعری نمی تواند بشناسد مگر اینکه خود خدا، خود را بشناساند. و خداوند به واسطه ی نور خود و تجلی اش در بین مخلوقات شناخته می شود این نورِ خدا که ملاکِ معرفت و شناختِ او و اطاعت از آن میزان بندگی خداست همان نوری است که خدای متعال در وجود ۱۴ معصوم علیهم صلوات الله تجلی بخشیده است. در حدیث قدسی آمده است:وقتی ملائکه نور پیامبر و حضرت‌ علی را که یک نور بود مشاهده کردند به خدا گفتند:پروردگارا این چه نوری است؟ خداوند فرمود این نوری است که از نور من اگر این نور نبود مخلوقات را نمی آفریدم «ینابیع المودة، سلیمان بن ابراهیم قندوزی، ج۱» این نور الهی است که راه روشن و صراط مستقیمِ معرفتِ خدا و بندگی اوست زیرا اگر این نور الهی نبود نه کسی می توانست خدا را بشناسد و نه کسی می دانست که چگونه باید بندگی خدا کند. روایتی از پیامبر نقل شده که می فرمایند: ای علی من و تو و امامان از نسل تو از سادات دنیا و فرمانروایان آخرت هستیم. کسی که ما را بشناسد خدا را شناخته و کسی که ما را انکار کند خدای عزوجل را انکار کرده است. «همان» #تفسیر @ramezan_ghasem110

🍃سوال آیا ماه صفر نحوست دارد؟ 🍃🌺 پاسخ برای نحوست و سعدی ایام: 🌿از لحاظ عقلی که دلیلی نداریم چون برای عقل آناً فَآناً (لحظه به لحظه) مساوی است. 🌿از نظر قرآن برخی از ایام متصف به نحوست(شوم بودن) و سعدیت(غیر شوم بودن سعد و مبارک بودن) شده قرآن هم بصورت مفرد «یوم نحسٍ» و هم جمع «ایام نحسات» آمده در قرآن به ایام و لیالی مبارک هم اشاره شده است. 🌿در روایات اهل بیت علیهم صلوات الله هم برخی از ایام متصف به سعد و نحس شده اند. ♻️نتیجه اینکه: 🌱آنچه که مد نظر است این است که در مورد ماه صفر هیچگونه(به نحو سالبه ی کلیه) هیچ روایتی مبنی بر این که ماه صفر نحوست دارد نداریم. 🌱اگر که خواه در قرآن و خواه در روایات اشاره به نحوست ایام شده این نحوست نحوست ذاتی ایام نیست بلکه بخاطر آن اتفاقاتی است که در آن ایام یا در آن روز افتاده تا ما متذکر شویم حواسمون باشه در آن روز چه اتفاقی افتاده اگر اتفاق بدی بوده چه کسانی پدید آورندگان آن اتفاق بوده اند نکنه شما مثل آنان شوید و روایات فراوان داریم که اهل بیت علیهم صلوات الله به صرف اینکه یک روزی یا اوقاتی متصف به نحوست بوده این طور نبوده که کارهایشان را تعطیل کنند و بگویند روز نحس است بلکه بر عکس.. 🌱روایت داریم با صدقه دادن با استغفار کردن با پناه بردن به خدا انسان می تواند این نحوست را برطرف کنه و کارهای مهمش را انجام دهد و به معنای تعطیلی ایام نیست لذا برای نحوست صفر هیچ دلیلی نداری #عقائد #مناسبتی @ramezan_ghasem110